مطالب مرتبط با کلیدواژه

باقی مانده


۱.

ویژگی های خلأ نحوی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تقابل توازن خلأ نحوی بند خلأدار باقی مانده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۸ تعداد دانلود : ۵۱۳
این مقاله درصدد توصیف ویژگی های خلأ نحوی در زبان فارسی بر اساس مطالعات انجام شده در این زمینه در سایر زبان هاست. با بررسی خلأ نحوی در زبان فارسی درمی یابیم که خلأ نحوی در زبان فارسی دارای شباهت ها و تفاوت هایی با خلأ نحوی در سایر زبان هاست. ویژگی های بارز خلأ نحوی در زبان فارسی عبارتند از: وجود رابطه تقابلی بین عناصر باقی مانده در همپایه خلأدار و عناصر متناظر در همپایه پیشین، امکان حذف برخی از عناصر درون گروه فعلی به همراه فعل، تکریری بودن خلأ نحوی، ضرورت توازن آرایش سازه ای در بند مرجع و بند خلأدار، امکان وقوع خلأ نحوی در ساخت های تفضیلی و هم چنین امکان وقوع آن در جایگاه میانی همپایه دوم و ضرورت همسانی مشخصه های زمان و عدم ضرورت مشخصه های مطابقه در همپایه ها.
۲.

هویت، شخصیت و مخاطب: رویکردی شناختی در خوانش رمان باقی مانده به قلم تام مک کارتی (2005)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۰
مقاله حاضر با رویکردی شناختی به تحلیل نقادانه استعاره های مفهومی به عنوان نمودهای زبانی در متن که توسط لیکاف و جانسون (1980) ارائه شده است می پردازد. هدف اصلی، نشان دادن آن است که استعاره های مفهومی محدود به تجربیات جسمانی شده ذهن نبوده، بلکه عوامل مهم دیگری همچون روابط زمانی، مکانی و اجتماعی هر موقعیت یا قالب در شکل گیری و کاربرد استعاره ها دخیل هستند. بدین منظور، این مقاله متن ادبی را به سبب ایجاد موقعیت ها یا قالب های متعدد در دو بعد متنی (شخصیت های داستان) و فرامتنی (خواننده) بستری مناسب برای آزمون یافته ها و نظریات زبان شناختی می یابد. در این راستا، نظریه قالب بنیاد بافتی پیتر استاکول (2002) به عنوان ساختار روایی متن در روند خوانش و درک متن جهت بررسی مفهوم استعاری هویت و چگونگی نگاشت و دریافت آن توسط شخصیت و خواننده در رمان باقی مانده نوشته تام مک کارتی (2005) استفاده می شود. ابتدا کلان استعاره موجود در داستان در هر بافتی استخراج شده، سپس مطابقت آن با بافت غالب بررسی می شود؛ آن گاه مقاله به بعد فرامتنی پرداخته و تعامل شناختی خواننده با قالب هایی را که متن رمان فرا روی او قرار می دهد تحلیل می کند. پژوهش مقایسه ای بین استعاره های مفهومی که خواننده حین خواندن بدان ها می رسد با استعاره های مفهومی راوی داستان، مقید بودن استعاره مفهومی به شرایط بافت یا قالب را اثبات می کند. نتایج پژوهش نشان می دهند که مفهوم هویت شامل دو نگاشت استعاری متفاوت برای شخصیت و مخاطب است و هرکدام به درک متفاوتی از آن می رسند.
۳.

زمان و نمود در دستور سنتی زبان ترکی آذربایجانی در مقایسه با رویکرد نظام دستور نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باقی مانده گرامر نقشی زمان دستوری محمول نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۲
با توجه به این که منابع دستوری زبان ترکی آذربایجانی عموماً بر پایه دستور سنتی است و تمایزی بین عنصر زمان و نمود در این دستور صورت نگرفته است، بنابراین جستار حاضر به بررسی و مقایسه عنصر زمان و نمود در زبان ترکی و انگلیسی با رویکرد دستور نقشی هلیدی می پردازد. در مرحله نخست تحلیل داده ها، پیوندهای زمان در زبان ترکی و سپس ساختار وجه در قالب جملات انگلیسی با معادل های ترکی شان مقایسه و بررسی شدند که این نتایج به دست آمد: در تمامی منابع دستور سنتی ترکی آذربایجانی، پیوندهای -ir، ar/әr و –miş که بیانگر فرآیند وقوع فعل هستند، به عنوان پیوندهای زمان در نظر گرفته شدند. به بیان دیگر، در دستور سنتی با نوعی از آمیختگی زمان و نمود مواجه هستیم. از طرف دیگر، این تکواژها در رویکرد دستور نقشی در گروه زمان داری ها قرار نمی گیرند، بلکه در بخش باقی مانده، نقش اول محمول ها یعنی فرآیند زمانی وقوع فعل را بازی می کنند. همچنین مشخص شد که تکواژ زمان حال در ترکی- برخلاف نگرش دستور سنتی- با عدم حضور پیوند زمان گذشته (di-) نمود پیدا می کند؛ یعنی با تکواژ صفر و مطابق دستور نقشی در بخش «محمول» واقع می شود. برخلاف زبان انگلیسی که تکواژهای زمان داری در مواردی به شکل ادغام با فعل واژگانی نمود پیدا می کنند، این تکواژها در ترکی همیشه به شکل تکواژ وابسته، به پایه فعل واژگانی متصل می شوند.