مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۵٬۵۲۱ تا ۵۵٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۰ تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
61 - 72
حوزههای تخصصی:
الگوی توسعه حمل ونقل در ایران عمدتاً متکی بر توسعه حمل ونقل جاده ای است، اما به نظر می رسد که ادامه الگوی فعلی در آینده نزدیک با چالش روبه رو شود. چالش های اصلی پیش روی توسعه سیستم حمل ونقل کشور را می توان به 4 دسته 1) چالش های زیرساختی و ساختاری، 2) چالش های تأمین مالی (داخلی و خارجی)، 3) چالش های سیاست گذاری و محیط قانون گذاری و نظارت و 4) چالش های ناشی از تحولات منطقه ای دسته بندی کرد که این مطالعه به تبیین آن ها می پردازد. توسعه پایدار و متوازن در بخش حمل ونقل و همچنین، دستیابی به ابزار پویای پشتیبان تصمیم گیری مستلزم وجود طرح جامع به عنوان نقشه راه است. بر اساس قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور، دولت موظف به تصویب «طرح جامع حمل ونقل کشور» شده، اما تاکنون این طرح به مرحله تصویب و اجرا نرسیده است. در این راستا راهکارهای: تدوین و اجرایی کردن سند جامع حمل و نقل به عنوان مهم ترین سند بالادستی در بخش حمل ونقل، استقرار مدیریت یکپارچه حمل ونقل بین نهادهای دولتی برای افزایش هماهنگی و چابکی در سیاست گذاری و اجرای برنامه ها، اصلاح الگوی تأمین مالی حمل ونقل مبتنی بر کاهش اتکا به بودجه عمومی، برنامه ریزی برای افزایش حداکثری سهم حمل ریلی بار، هوشمند سازی حمل ونقل با استفاده از فناوری های نوین و یکپارچه سازی سامانه های حمل ونقل همگانی درون شهری و برون شهری پیشنهاد می شود.
ارزیابی اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی در روستاهای دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاهای دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند تشکیل می دهد که بر طبق سرشماری سال 1395 جمعیت این دهستان 10121 نفر معادل 3257 خانوار است. این دهستان دارای 86 روستای دارای سکنه است که از این تعداد 10 روستا (12 درصد از روستاها) به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شده است. بر طبق سرشماری سال 1395 جمعیت این 10 روستا برابر با 835 خانوار (معادل 2881 نفر) است. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. انتخاب حجم نمونه بر اساس تعداد خانوارها صورت گرفته است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 263 نفر محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهسازی مسکن روستایی نقش مهمی در ایجاد تغییرات در اجزای مسکن روستایی برجای گذاشته است؛ به طوری که، این تغییرات را می توان در طرح و نقشه ظاهری و الگوبرداری گسترده از مساکن شهری، حذف برخی اجزای اساسی مسکن قدیم و نیز بهبود دسترسی به امکانات و خدمات زیرساختی و غیره مشاهده نمود. نتایج پژوهش نشان داد که اثرات اعتبارات بهسازی بر هر سه بعد اقتصادی (3/595)، اجتماعی (3/319) و فیزیکی- کالبدی (3/875)، بالاتر از میانگین مطلوب ارزیابی شده است که نشان دهنده تأثیرات مثبت اعتبارات بهسازی بر این ابعاد است. نتیجه ضریب تعیین آزمون رگرسیون خطی برابر با 0/855 نشان داد که بین اعتبارات بهسازی و تغییر الگوی مسکن روستایی، رابطه کاملاً معنی دار و منسجمی برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی در دهستان دوست محمد چشمگیر بوده است.
واکاوی جایگاه کیفیت های طراحی شهری در طراحی ایستگاه های مترو با تأکید بر الگوهای بومی (نمونه موردی: ایستگاه های متروی امام خمینی، هفت تیر، میدان انقلاب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: ایستگاه های مترو، فضاهای عمومی پرمراجعه ای در شهرهای بزرگ ایران است که با خلأ کیفیت های طراحی شهری همراه است. طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که سامان دهی کیفیت های محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. توجه به خلأ کیفیت های طراحی شهری در این فضاهای مدرن که مورد استفاده روزمره مردم است، مهم ترین مسئله پژوهش حاضر است که بدون ارتباط با زمینه های بومی احداث شده است. هدف: با طرح این مسئله، هدف این نوشتار، تبیین جایگاه کیفیت های طراحی شهری در فضاهای ایستگاهی مترو با تأکید بر الگوهای بومی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی با رویکرد کیفی، کمی و بین رشته ای و بخش میدانی با ارزیابی کیفیت محیطی در ایستگاه های متروی موردمطالعه از کاربران، با توزیع پرسشنامه و تحلیل کیفی و کمی آنها انجام شده است؛ بنابراین پس از طرح مسئله و واژه شناسی، مطالعه تعاریف و کیفیت های طراحی شهری از دیدگاه صاحب نظران و جمع بندی و استخراج کیفیت های جامع طراحی شهری با رویکرد مقاله انجام شد. در ادامه و در راستای پژوهش، ایستگاه های متروی امام خمینی، هفت تیر و میدان انقلاب، بررسی و به طور موردی مطالعه و تحلیل شد. نتایج: نتایج مطالعه نشان دهنده آن است که در برنامه ریزی و طراحی فضاهای ایستگاهی مترو باید به کیفیت های جامع طراحی شهری توجه شود. این کیفیت ها عبارت است از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی و عدالت. تحلیل نمونه های موردی، هم از نظر کیفیت های عام و هم از نظر الگوهای بومی، نشان دهنده جایگاه پایین و ضعیف کیفیت های طراحی شهری و الگوهای بومی است. به طور کلی توجه به کیفیت های طراحی شهری با محوریت الگوهای بومی به ارتقای پایداری، مطلوبیت و انسان مداری آنها منجر می شود. نوآوری : تأکید بر الگوهای بومی، در احداث فضاهای زیرزمینی به ویژه ایستگاه های مترو، به پایداری و مطلوبیت این فضاها منتهی می شود. توسعه فضاهای زیرسطحی شهری، نقش مهمی در پایداری شهرهای بزرگ و پرجمعیت معاصر ایفا می کند. ساخت و احداث این فضاها، پدیده ای نوین در ایران است که می تواند تضعیف یا تقویت ویژگی های طبیعی، انسانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهرهایی مانند تهران را موجب شود.
امکان سنجی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی بر پایه ادراک ذهنی در محله زورآبادِ شهرلوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مسائل درکشورهای درحال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد؛ علل عمده ای همچون توزیع نابرابر امکانات، رشد فزاینده جمعیت کشور، عدم توجه ویژه به اقشارکم درآمد در برنامه ریزی مسکن، موجب پیدایش و توسعه این نوع از سکونتگاه ها می شوند . با وجود انتقادات ویژه به رویکردهای گذشته در مداخلات سکونتگاه های غیررسمی، رویکرد توانمندسازی با ویژگی ایجاد کارایی اقتصادی و کارآمدی اجتماعات در توسعه بخش مسکن، توانمندسازی سیاسی و اجتماع محلی مطرح گردیده؛ دستیابی به این رویکرد در ساماندهیِ سکونتگاه ها، با مشارکت ساکنین و مطابق با نیاز آنان، میسر خواهد بود؛ هدف پژوهش حاضر، بررسی امکان سنجی به منظور توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی محله زورآباد در خیابان شهید میرزایی، بر پایه ادراک ذهنی شهروندانِ شهر لوشان می باشد. پژوهش از نوع کاربردی، روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شدند. بدین منظور 5 مؤلفه اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، محیط زیستی و دسترسی، که در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی دخیل بودند شناسایی شدند و در قالب 26 پرسش تخصصی و به صورت طیف لیکرت در اختیار نمونه آماری پژوهش (373 نفر) قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss-v20بهره گرفته شد. در مرحله اول با استفاده از آزمون فریدمن، مشخص شد، از دیدگاه شهروندان میان مؤلفه های تشکیل دهنده ی سکونتگاه غیررسمی محله زورآباد تفاوت وجود دارد؛ در مرحله دوم، با استفاده از تحلیل عاملی، مشخص گردید که مؤلفه اقتصادی با ضریب 321/0، به عنوان بالاترین اولویتِ توانمندسازی و به ترتیب مؤلفه محیط زیستی با ضریب 309/0، اجتماعی با ضریب 297/0، کالبدی با ضریب 266/0 و دسترسی با ضریب 231/0؛ بایستی در اولویت رسیدگی توسط مسئولان ذی ربط قرار گیرند.
پایش تحولات کاربری اراضی در نواحی پیراشهری بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مهم ترین مسئله ای که شهرهای ایران با آن مواجه هستند، تغییرات وسیع کاربری اراضی کشاورزی فضاهای پیراشهری است. اثرات تغییرات کاربری اراضی کشاورزی ازجمله رواج سرمایه داری نامولد و بورسی شدن زمین در اطراف شهرها، بالأخص مراکز استان ها مشهود است. پژوهش حاضر به بررسی میزان تحولات ۱۵ سال اخیر تغییرات کاربری اراضی پیراشهر بیرجند در استان خراسان جنوبی می پردازد. داده های تحقیق به ۲ روش اسنادی و روش میدانی جمع آوری شده است. در بخش مطالعات اسنادی از تصاویر مربوط به ماهواره لندست سازمان زمین شناسی آمریکا (USGS)، در سطح تصحیحات LIT و در بخش مطالعات میدانی از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری شامل اعضای شوراهای اسلامی و دهیاران محدوده موردمطالعه است. پرسشنامه ها درمیان ۶۰ نفر توزیع و تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نخست وسعت اراضی دارای تغییر کاربری در سال های موردمطالعه از حدود 24 هکتار در سال 1383 به حدود 177 هکتار در سال 1399 رسیده است بعلاوه بیشترین افزایش تبدیل اراضی پیراشهری بیرجند به کاربری مسکونی در قسمت شمالی بوده است و درنهایت این تحقیق نشان داد که تأمین مسکن و ساخت وساز غیررسمی مهم ترین دلایل مهاجرت به پیراشهر بیرجند و افزایش سطح پیراشهری در این شهر بوده است.
واکاوی و ارائه راهبردهای کیفیت محیطی سکونتگاه های پیراشهری مبتنی بر مشارکت محوری (مورد: محله فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی و ارائه راهبرد های کیفیت محیطی سکونتگاههای غیررسمی مبتنی بر مشارکت محوری در فرحزاد صورت گرفته است. روش تحقیق کمی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد، همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار AMOS، SPSS، و مدل های SWOT، و (FARAS، BMW)، و روش QSPM استفاده شد. پس از بیانیه مشکلات مطرح شده، نتایج رتبه بندی عرصه های موضوعی با استفاده از مدل FARAS نشان داد، از دیدگاه متخصصان، مشکلات وضع موجود در محله فرحزاد در عرصه کالبدی با مقدار وزن 456/0، بیشتر از سایر عرصه ها می باشد. در ادامه نیز، به منظور رتبه بندی هر مشکل در عرصه های موضوعی از مدل BMW استفاده شد، در بعد زیست محیطی: فقدان سیستم دفع فاضلاب با مقدار وزن 087/0، در بعد اجتماعی: امنیت اجتماعی با مقدار وزن 087/0، در بعد اقتصادی: وجود مساکنی بدون سند مالکیت عرصه با مقدار وزن 084/0، در بعد کالبدی: رشد سکونتگاه های غیررسمی شمال محله با مقدار وزن 085/0، در نهایت بعد تصمیم گیری و مدیریتی: ضعف حضور مردم در تصمیمات توسعه شهری با مقدار وزن 084/0، می باشد. در ادامه نیز به منظور ارتباط بین مشکلات مطرح شده در کیفیت محیطی و مشارکت شهروندان از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد، نتایج گویای ارتباط معنادار و مثبت بین مشکلات مطرح شده و نبود مشارکت شهروندان بود. در نهایت با استفاده از روش QSPM به تدوین اهداف در راستای ارتقاء کیفیت محیطی مبتنی بر مشارکت شهروندان پرداخته شد، نتایج نیز نشان داد، اهداف افزایش بهداشت و افزایش امنیت از جمله مهم ترین اهداف زیست محیطی و اجتماعی می باشند. مشارکت پذیر کردن مردم، افزایش پایداری اقتصادی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی در محله نیز به ترتیب از مهم ترین اهداف عرصه های مدیریتی، اقتصادی و کالبدی هستند.
رویکرد حمایتی تأمین مالی شخص ثالث در داوری سرمایه گذاری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانشنامه حقوق اقتصادی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
341 - 379
حوزههای تخصصی:
داوری سرمایه گذاری بین المللی هزینه های کلانی هم برای سرمایه گذار و هم برای دولت حاضر در دادرسی همراه دارد. یکی از پدیده های جدید در داوری سرمایه گذاری بین المللی تأمین مالی دادرسی توسط سرمایه گذار ثالث است. این سرمایه گذار در مسئله داوری ذی نفع نیست اما با این امید که از رفع منازعه سودآوری داشته باشد وارد آن می شود. داوران بین المللی اصولاً هیچ صلاحیتی درمورد بررسی توافق سرمایه گذاری شخص ثالث ندارند زیرا صلاحیت آنها محدود به دعوا میان سرمایه گذار خارجی و دولت میزبان است. پس توافق سرمایه گذاری ارتباطی به مناسبات حقوقی میان سرمایه گذار خارجی و دولت میزبان ندارد مفهوم و اصول سرمایه گذاری شخص ثالث به تحلیل مداخله محاکم در رابطه میان سرمایه گذار و سرمایه گذار شخص ثالث و نیز تخصیص هزینه های دادرسی می پردازد. همچنین به این نکته خواهد پرداخت که وجود توافق سرمایه گذاری تابع قوانین شفاف سازی به منظور تضمین رعایت اصل برابری می باشد و سرمایه گذار سرمایه گذاری شخص ثالث یک سرمایه گذار در حوزه دعوی ھا و مطالبات مالی است که قبل از دادگاه یا دادگاه داوری عمل می کند. با مشارکت سرمایه گذار سرمایه گذاری شخص ثالث، مدعی (مطالبه کننده) ممکن است منابع لازم را مورد استفاده قرار داده و در مرافعه یا داوری دعوی دخالت کند. در عوض، به سرمایه گذار شخص ثالث وعده داده شده که اگر دعوی موفق باشد، بخشی از سود به او پرداخت شود. واگر دعوی موفق نباشد، سرمایه گذار سرمایه گذاری شخص ثالث، به جای مدعی، متحمل ھزینه ھای مشارکت در دعوی و یا داوری شود
راهکارهای جلوگیری از بی تابعیتی در حقوق ایران در پرتو اصل منع بی تابعیتی و علل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکل بی تابعیتی اشخاص حقیقی به عنوان یک معضل در جامعه بین المللی به دلیل آثار مهم منفی آن از جمله محرومیت از حقوق اولیه، از ابتدای قرن بیستم همواره دغدغه دولتها بوده است که منجر به ایجاد اصلی در حقوق بین الملل به نام اصل لزوم(ضرورت) تابعیت و منع بی تابعیتی شده است. نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران نیز از این چالش مستثنا نبوده و درگیر مشکل بی تابعیتی بوده است. برای حل مشکل بی تابعیتی، ابتدا لازم است دلایل ایجاد آن مطالعه و به مواردی که بی تابعیتی مجاز است پرداخته شود تا راهکارهای مناسبی برای منع و رفع موارد غیر مجاز آن ارائه شود. بدین سان در این نوشته نیز به روش توصیفی تحلیلی بعد از تبیین اصل لزوم تابعیت و منع بی تابعیتی در پرتو اسناد بین المللی، با استفاده از ادبیات موجود در حقوق بین الملل در منابع خارجی و داخلی با نگاه کاربردی به علل ایجاد و استثنائات منع بی تابعیتی، سپس به ارائه راهکارهایی موثر جهت رفع آن پرداخته می شود تا در نهایت حقوق ایران، در همسویی با این اصل و راهکارهای مذکور مورد ارزیابی قرار گیرد با این هدف که خلاهای موجود شناسایی و راهکارهای برون رفت از این مشکل و اصلاح وضع موجود پیشنهاد شود. در حال حاضر حقوق ایران در بیشتر موارد همسو با این اصل حقوقی بین المللی است، اما راهکارهایی برای تحقق کامل آن در حقوق ایران و جلوگیری از موارد غیرمجاز بی تابعیتی و حل آن وجود دارد.
مکملیت بور و رهیافت های فلسفی در شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
109 - 124
حوزههای تخصصی:
مکمّلیت یکی از اجزای اساسی تعبیر موسوم به کپنهاگی مکانیک کوانتومی است که نیلز بور برای نخستین بار در کنفرانس کومو و سپس در کنفرانس پنجم سولوی در 1927 ارائه داد و متن آن نیز در مقاله ای با عنوان اصل موضوع کوانتومی و تحولات اخیر نظریه اتمی در 1928 منتشر شد. هدف از این پژوهش صورت بندی رهیافت های فلسفی بور، ازخلال بررسی متن این اثر مربوط به مکمّلیت است. روش پژوهش براساس تحلیل مفهومی محتوا و متن این مقاله (1928) است که آموزه هایی مفهومی از آن استنباط می شود و براساس این آموزه های مفهومی، سعی می شود رهیافت هایی فلسفی صورت بندی شود. درنهایت، نتیجه می شود چهار رهیافت فلسفی وحدت گرایی، تجربه گرایی (از نوع پوزیتیویستی و متافیزیکی)، ضدعلّیت گرایی و موجبیت گریزی، و نیز ضدواقع گرایی قابل صورت بندی هستند؛ ضمن اینکه برای استنتاج دقیق تر، نیاز است به آثار بعدی بور، یا به تعبیر دیگر «بور از نگاه بور» مراجعه شود.
بررسی دیدگاه حوزه فردی راسل در ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
283 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی دیدگاه حوزه فردی راسل در ادبیات تعلیمی است. روش پژوهش : این پژوهش که از نظر ماهیت، کاربردی است و برای انجام آن از روش تحلیلی توصیفی از نوع بررسی اسناد (تحلیل محتوا) استفاده شده است. در این پژوهش ضمن معرفی ادبیات تعلیمی و اشاره ای اجمالی به پیشینه آن در ایران، به معرفی برتراند راسل به عنوان فردی که دیدگاه های تربیتی اش ملاک تحلیل محتوا اشاره شده است. برای تحلیل محتوای کتاب ها، متن کتاب ها، جمله به جمله به طور کامل در تمامی بخش های هر درس (حتی تمرین ها و توضیحات) براساس مؤلفه های موجود بررسی و تحلیل شد. یافته ها : در این جستار، مؤلفه های تربیتی راسل در حوزه فردی عبارت از؛ پرورش هوش، پرورش روح علمی، آزاداندیشی، پرورش خِرد، پرهیز از وابستگی، تاکید براستقلال فکر، تقویت جنبه فاعلی، تقویت حس تهور عقلانی، تقویت انضباط درونی و اندیشه ورزی نمود یافته است. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این تحلیل محتوا در قالب جدول های توزیع فراوانی، تکنیک آنتروپی شانون، نمودارهای میله ای و ضریب اهمیت نشان داده شد تا میزان توجه طراحان محتوای آموزشی به مؤلفه های تربیتی راسل بررسی و کم کاربردترین و پرکاربردترین آنها در کتاب های فارسی دوره اول متوسطه مشخص شود. در تبیین و نتیجه گیری از اطلاعات تحلیل شده، در زمینه برخی از مؤلفه ها استناد به نظریات صاحبنظران شده است تا بر اعتبار گفته های پژوهشگر افزوده شود.
ریشه های یونانی و یونانی مآبی زیبایی شناسی دیونوسیوس مجعول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
480 - 494
حوزههای تخصصی:
متن چکیده شامل: این نوشتار به بررسی منابع یونانی-یونانی مآبی دیونوسیوس در باب زیبایی می پردازد و هدف آن روشن ساختن میزان تأثیرپذیری زیبایی شناسی دیونوسیوس از فلسفه افلاطون، ارسطو، فلوطین و پروکلوس است و سعی می شود؛ این هدف به دور از افراط در تطبیق دادن هر امری با امور به ظاهر مشابه دیگر صورت گیرد. در محقَق ساختن این هدف از شیوه توصیفی- تحلیلی-تطبیقی و روش گردآوری به صورت اطلاعات کتابخانه ای بهره گرفته شده است. نتیجه ای که از این بررسی به دست آمد، نشان دهنده غلبه کامل زیبایی شناسی یونانی-یونانی مآبی بر تفکر این اندیشمند قرون وسطایی است. به ویژه آن بخش از تفکر فلاسفه باستان در باب زیبایی که به نحوی با علت نخستین و یا عالم مُثُل در ارتباط است، در اندیشه دیونوسیوس قابل ردیابی است. هر چند در ساختاری جدید از آن ها بهره برده است. از جمله تأثیرات فلسفه یونانی و یونانی مآبی بر زیبایی شناسی دیونوسیوس می توان به تعالی زیبایی، تفاوت زیبایی و زیبا بودن، نزدیکی زیبایی و خیر، منشأ و علت غایی دانستن زیبایی برای همه امور زیبا، نحوه و انواع حرکت در قوس صعود و نزول، نحوه رابطه واحد با خیر و زیبایی، اتحاد زیبایی و زیبا بودن در مرتبه ذات الهی، درهم تنیدگی نور و زیبایی، نقش عشق به عنوان عامل پیوند و حرکت به سمت زیبایی راستین اشاره کرد.
هژمونی سکوت: خوانشی هگلی- لاکانی از رابطۀ سکوت و زبان در اندیشۀ مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
594 - 609
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر می کوشیم در برخی از ابیات و اشعار مولوی رد چیزی را پیدا کنیم که آن را «هژمونی سکوت» می نامیم. طرفداران «هژمونی سکوت» زبان را خوار می شمارند و سکوت را بی اندازه ارج می نهند و آن را دربردارنده نوعی شهود ویژه می دانند که دسترسی به امر فراسوی زبان را میسر می سازد. این نگرش به سکوت و زبان تاریخ دور و درازی دارد و تازه در قرن های اخیر به پرسش گرفته شده است. سعی خواهیم کرد رویکرد «هژمونی سکوت» را به میانجی رویکردی هگلی لاکانی خوانش کنیم، رویکردی مدرن که سکوت و زبان را به یک اندازه ارزشمند می داند و در نهایت سکوت را پدیده ای صرفاً زبانی می داند. خاطرنشان خواهیم ساخت که این دو نگرش در دو منطق متفاوت بنیاد دارند؛ اولی در قاعده امکان اشرف سهروردی و دومی در منطق پس گسترانه ایدئالیسم آلمانی. پس از بررسی تبعات معرفت شناختی و هستی شناختی این دو رویکرد، در نهایت نتیجه خواهیم گرفت که موضع «هژمونی سکوت» موضعی متناقض و ناممکن است.
شرح برندم از معطوف بودگیِ قصدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
77 - 96
حوزههای تخصصی:
ادعای اصلی برندم این است که بُعدِ بازنمودیِ زبان (معطوف بودگیِ قصدی) ریشه در بُعدِ اجتماعیِ زبان دارد و منعکس کنند ه آن است. برندم مدعی است که تحلیل او از کارکردِ بیانیِ عبارتِ «درباره» در اسنادهایِ جهتِ شیء ادعای اصلی او را تأیید می کند. تفسیر انقباض گرایانه منکر این است که عبارت «درباره» ویژگی ای را به حالات ذهنی اسناد می دهد. در این مقاله، ابتدا، با اشاره به تحلیل استنتاج گرایانه برندم از عبارات مفرد و انگاره عین، نشان می دهیم که چگونه دسترسی به عین ازطریقِ مثلث بندیِ استنتاجی حاصل می شود. سپس، با اشاره به هدفِ کلیِ تبیینیِ برندم، به نقد تفسیر انقباض گرایانه می پردازیم. درنهایت، نشان می دهیم که برندم در پی انکار شهود های ما نیست، بلکه در پی تبیین و معقول ساختن آن هاست.
امکانات جدید برون گرایی معرفت شناختی برای فلسفه دین و مواجهه با چالش تنوع ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نشان داده می شود که همچنان که مردم اکثر باورهای خود را از طریق بسیاری وسائط بیرونی به معرفت مبدّل می کنند، نمی توان معرفت را منحصر در باور موجهی دانست که توجیه آن به صورت درونی حاصل شده باشد. اگر این باورهای مردم را معرفت ندانیم، گذشته از آن که گرفتار شک گرایی فراگیر خواهیم شد، بلکه با واقعیتِ معرفت های بشری نیز مغایرت خواهد داشت. پس برای کسب معرفت هایمان لزومی ندارد از درون گرایی استفاده کنیم. برون گرایی نیز امکانات جدیدی را در اختیارمان قرار می دهد که می توان از آن در فلسفه دین استفاده کرد. سپس به چهار جریانی که از برون گرایی معرفتی استفاده کرده اند و به توثیق باورهای دینی پرداخته اند اشاره می شود. همچنین نشان داده می شود معرفت شناسی دینیِ مبتنی بر شنیده های اطمینان یافته در ادامه مسیر جان گرکو در معرفت شناسی دینی است که راهی مطمئن را برای توجیه باورهای دینی فراهم می آورد. اما اگر از طریق شنیده های اطمینان یافته توجیهی برای باورهای دینی داشته باشیم، تمامی ادیان می توانند ادعا کنند که پیروانشان از این طریق به باورهای دینیِ مخصوص خود باور داشته اند، لذا باید موجّه باشند و در نتیجه تمامی ادیان معرفت های راستینی را باید به دست دهند و این چیزی جز تکثرگرایی نیست. نشان داده می شود اگر رهبران اولیه توجیه درستیِ آموزه های خود را به قرائتی که خود از امور قدسی دارند مبتنی کنند، به این سادگی ها نمی توان به ترجیح یک دین بر دیگری حکم کرد. اما اگر آموزه های رهبر اولیه یک دین به یک حقیقت وجودی مثل خداوند مبتنی باشد، می توان از حقانیت آن دین نسبت به سایر ادیان سخن گفت.
پیوند حق و اخلاق در فلسفۀ کانت: آموزۀ وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
423 - 457
حوزههای تخصصی:
فلسفه ی حقوق یکی از علائق اصلی مطالعاتی کانت به شمار می آید و او حتی پیش از طرح فلسفه ی انتقادی به آن پرداخته بوده است. لیکن برای مطالعه ی مفصل تر آراء او در این زمینه باید به «متافیزیک اخلاق» مراجعه کرد. شاید مهم ترین مسئله در تفسیر این اثر پیوند میان اخلاق و حق باشد. ساختار این اثر، عبارات موجود در آن و موضع گیرهای دیگر کانت در آثار پیشینش مانند «بنیاد متافیزیک اخلاق» و «نقد عقل عملی» دریافت رویکرد کانت درباره ی این پیوند را با دشواری هایی روبه رو کرده است. در این میان می توان برحسب آنکه «الزام اخلاقی» جزئی از مفهوم حق است یا خیر، مفسران کانت را به دو دسته ی باورمندانِ به وابستگی حق به اخلاق (آموزه ی وابستگی) یا مخالفانِ این وابستگی (آموزه ی ناوابستگی) تقسیم کرد. از بین این دو مکتب، مکتب وابستگی رویکرد رایج تر و همخوان تر با ساختار «متافیزیک اخلاق» است. هواداران آن کوشیده اند از طریق یافتن بنیادی مشترک برای هر دو حوزه ی اتیک و حقوق از آن دفاع کنند. بدین ترتیب، هوفه امرِ مطلقِ عام، کرستینگ و گایر آزادی و پائر اشتودا فرمول قلمروی غایات را به عنوان اصل برین عقل عملی پیشنهاد داده اند. سورین بائیازو نیز با جدا کردن اعتبار عینی و ذهنی قواعد حقوقی، تلاش کرده است به انتقادهای ویلاشک به عنوان مهم ترین مدافع نظریه ی ناوابستگی پاسخ دهد. این مقاله می-کوشد با بررسی انتقادی نامدارترین چهره های این جریان، همچنین بیانِ تعارض های متنی «متافیزیک اخلاق»، نشان دهد که هیچ کدام از آنان نمی توانند تفسیری آنچنان یکدست از فلسفه حق کانت ارائه دهند که بتواند به همه تعارض های نام برده پاسخ دهد.
تحلیل کیفی «ناسزاگویی در خرده فرهنگ جوانان» عادت واره یا پدیده ای بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر، ناسزاگویی، بدزبانی و افزایش خشونت در گفتار است. در فرایند توسعه اجتماعی-فرهنگی، همزمان با تغییر و دگرگونی، ناسازگاری اخلاقی در سطح عمومی جامعه، یکی از شیوه هایی است که افراد از طریق آن می توانند مخالفت خود را با ساختار اجتماعی نشان دهند. بررسی بهنجار شدن ناسزاگویی و بدزبانی در خرده فرهنگ جوانان به مثابه عادت واره، هدف اصلی این مقاله خواهد بود. سوال اصلی مقاله این است که چه عواملی موجب شکل گیری و رواج پدیده ناسزاگویی در جوانان می گردند ؟ اهمیت فراوان خشونت و پرخاشگری، با تاکید بر لایه های زیرین خشونت، بویژه ناسزاگویی و افزایش خشونت در گفتار؛ مورد توجه و مطالعه اندیشمندان و علمای حوزه های مختلف از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، مطالعات فرهنگی و ... قرار گرفته است. نویسندگان در این مقاله ضمن مروری بر فضای مفهومی موضوع و نظریه های مرتبط با آن، دیدگاه های بوردیو ( با تاکید بر سرمایه فرهنگی ، میدان و عادت واره) و فیسک را مورد توجه قرار داده اند. داده های این مطالعه به روش کیفی و با روش نمونه گیری گلوله برفی و تکیه بر (11 مورد) مصاحبه عمیق، جمع آوری گردید. نتایج حاکی از آن است که، در خرده فرهنگ جوانان، ناسزاگویی، بیشتر برای سرگرمی و قلدری ناشی از بیکاری، آزاد کردن انرژی های سرکوب شده و عدم امکانات مناسب برای به کار گیری آنها، و عواملی که خود برگرفته از وضعیت نامناسب خانواده ها با توجه به میزان تاثیر پذیری از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوانان است شکل گرفته اند، در فرد درونی شده و به جامعه باز گردانده می شوند و نهایتا به عنوان نیروی بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی عمل می نمایند.
شناسایی عوامل مرتبط بر تاب آوری اجتماعی در شرایط شیوع بیماری کووید- 19 (مورد مطالعه: شهروندان بالای 18 سال شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل مرتبط با تاب آوری اجتماعی در شرایط شیوع کووید- 19 و تعیین اثرات مستقیم و غیر مستقیم عوامل مذکور در میزان تاب آوری اجتماعی در میان شهروندان همدان می باشد. متغیر وابسته در این بررسی میزان تاب آوری اجتماعی و متغیرهای مستقل، عواملی چون، آگاهی، نگرش، سرمایه ی اجتماعی، دسترسی به منابع و… است. روش مطالعه: روش پژوهش علّی- همبستگی می باشد و روش گردآوری داده ها زمینه یابی (پژوهش پیمایشی) بوده است. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایی چندمرحله ایی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه ی محقق ساخته با سنجش پایایی و روایی انجام گرفته است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی شهروندان بالای 18 سال شهر همدان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، متغیرهای آگاهی، نگرش، سرمایه ی اجتماعی، امنیت شغلی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و سن افراد رابطه ی مثبت و معناداری با تاب آوری اجتماعی دارند. اما تاب آوری در میان زنان و مردان تفاوت معناداری را نشان نداد؛ نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، حدود 28 % تغییر در واریانس متغیر تاب-آوری اجتماعی در شهر همدان، ناشی از تغییرات در متغیرهای مستقل است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، تاب آوری شهروندان همدان در سطح پایینی قرار دارد. ضمن اینکه، متغیر سرمایه ی اجتماعی مهم ترین متغیر مؤثر در میزان تاب آوری اجتماعی در نتایج تحلیل مسیر به دست آمد.
بررسی رابطه میان بی اعتمادی اجتماعی و مسئولیت گریزی شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
147 - 170
حوزههای تخصصی:
شهروندی یک ایده دوجانبه و یک ایده اجتماعی است و صرفاً مجموعه حقوقی که فرد را از تعهد به دیگران رها کند، نیست؛ بلکه برای تحقق این حقوق به مکانیسمی از تکالیف و وظایف شهروندی لازم است. از طرفی مسئولیت گریزی های شهروندی فرار یا دور زدن های تکالیف محوله است، که ما آن ها را در رفتارهای شهروندان در امور شهری و مشارکت پذیری های ضعیف شده امروزی مشاهده می کنیم. هم چنان که "زتومکا" معتقد است اجتماع اخلاقی، به اعتماد، احساس مسئولیت و تعهد نسبت به دیگرانی که با آن ها دارای ارزش ها، منافع و هدف های مشترک است، سرو کار دارد. و پارسونز عامل ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی و ثبات و نظم را اعتماد می داند. لذا مطالعه حاضر با هدف: بررسی رابطه میان میزان بی اعتمادی اجتماعی و مسئولیت گریزی شهروندی در بین شهروندان تهرانی در سال 1399 انجام گرفته است. روش تحقیق: پیمایش و جمع آوری داده ها با تکنیک پرسش نامه ساخت یافته و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در بین شهروندان تهرانی بالای 18 انجام پذیرفته است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 384 برآورد گردید؛ البته با توجه به شرایط پاندمیک ویروس کرونا در زمان انجام تحقیق و محدودیت های موجود با 356 پرسش نامه داده ها جمع آوری و تحلیل با بهره گیری از نرم افزار Mplus8 و SPSS انجام پذیرفته است. یافته های: توصیفی نشان داد که میزان مسئولیت گریزی شهروندی در بین پاسخ گویان، از حد متوسط بالاتر و نزدیک به زیاد است. و میزان بی اعتمادی اجتماعی نیز از سطح متوسط به بالا است، که بیشتر بُعد بی اعتمادی سازمانی را شامل می شود. در بررسی نتایج:رابطه بین بی اعتمادی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی و تحصیلات با میزان مسئولیت گریزی شهروندی معنا دار است. ضرایب تاثیر متغیرها درکنار یک دیگر به ترتیب میزان برخورداری از حقوق شهروندی 29%-، میزان تحصیلات 16%- و بی اعتمادی اجتماعی0.72% (به طورغیرمستقیم) برمسئولیت گریزی شهروندی به دست آمد.
بررسی رابطه رهبری زهرآگین با فرسودگی شغلی معلّمان به واسطه نقش میانجی انسداد و سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر هدف بررسی رابطه رهبری زهرآگین با فرسودگی شغلی معلّمان بواسطه نقش میانجی انسداد و سکوت سازمانی است. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش، معلّمان ناحیه سه شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفیِ نظام دار و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 324 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری زهرآگین اشمیت[1] (2008)، انسداد سازمانی گیبنی و همکاران [2](2009)، سکوت سازمانی دیمیترس و وکولا[3] (2007) و فرسودگی شغلی مسلش و جکسون[4] (1981) استفاده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگوی معادله های ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که متغیرهای رهبری زهرآگین، انسداد سازمانی و سکوت سازمانی اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر فرسودگی شغلی معلّمان دارند. همچنین، رهبری زهرآگین با نقش میانجی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر فرسودگی شغلی معلّمان دارد. یافته های پژوهش نشان داد که وجود رهبران زهرآگین در رأس سازمان های آموزشی و مدرسه ها باعث انسداد سازمانی، سکوت سازمانی و در نهایت، فرسودگی شغلی معلّمان می شود. [1] Schmidt [2] Gibney et al [3] Dimitris & Vakola [4] Maslach & Jackson
بررسی قابلیت پیش بینی عوامل شناختی، توجهی و خود-ادراکی زنان فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
47 - 68
حوزههای تخصصی:
تأثیرات مثبت ورزش بر عوامل فیزیولوژیکی بر کسی پوشیده نیست و یافته ها در زمینه تأثیر آن بر عوامل روان شناختی درحال گسترش است. اخیراً ورزش ایروبیک در بین زنان محبوبیت پیدا کرده است، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی قابلیت پیش بینی زنان فعال (ایروبیک کار) و غیرفعال بر اساس متغیرهای شناختی (حافظه)، ادراکی (خود-ادراکی جسمانی) و توجهی (توجه فضایی) بود. جامعه آماری پژوهش زنان 50-19 ساله شهر تبریز بودند که از این بین 160 نفر در قالب دو گروه همگن فعال (ایروبیک کار) و غیرفعال به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از آزمون های حافظه وکسلر، نرم افزار جهت دهی فضایی، فرم کوتاه پرسش نامه خود توصیفی بدنی و روش آماری آزمون تحلیل تشخیص استفاده شد. نتایج نشان داد که همه متغیرهای حافظه ای، توجهی و برخی متغیرهای خودپنداره بدنی با درصدهای مختلف قابلیت پیش بینی زنان ایروبیک کار و غیرفعال را داشتند، به طوری که خود-ادراکی های جسمانی بهترین پیش بینی کننده زنان ایروبیک کار و غیرفعال بودند. به نظر می رسد قابلیت ورزش ایروبیک در تأثیرگذاری بر متغیرهای خود-ادراکی جسمانی بیشتر از متغیرهای حافظه و توجه است.