مطالب
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۰۱ مورد.
بررسیِ دلایل اُفت شعر مهدی اخوان ثالث پس از از این اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۱
41-68
حوزه های تخصصی:
مهدی اخوان ثالث یکی از نامداران شعر معاصر است که شعرش در طول زمان تحولات قابل توجهی پذیرفته. او بعد از روی آوردن به شعر نیمایی و پس از اوج چشمگیری که در از این اوستا نشان داد، در مجموعه های بعدی به تدریج از آن اوج فاصله گرفت. با توجه به جایگاه رفیع شعر اخوان ثالث مسلماً باید عوامل مهمی این اُفت هنری را رقم زده باشند. پژوهش پیش رو در پی یافتن این عوامل با رویکرد «نقد تاریخی برون مبنا» و با بیان این مسئله که پیوند متقابلی میان آثار با موقعیت فرهنگی و اجتماعی مقطع تاریخی آفرینش آن ها وجود دارد، به سراغ زندگی و شعر اخوان ثالث رفته است. بر این مبنا، مسائل و عواملی محیطی ای که بر روحیه و عاطفه اخوان تأثیر گذاشته و موجب تغییر در ابعاد مختلف شعر وی شده، تحت عنوان «عوامل فرامتنی» و عواملی که درنتیجه عوامل فرامتنی ظهورشان در شعر اخوان، منجر به افول شعر وی شده است، تحت عنوان «عوامل متنی» تقسیم و بررسی شده اند. در پایان مشخص گردیده است که شرایط محیطی ای که پس از از این اوستا در زندگی اخوان به وجود می آید، موجب می شود که وی با همه مهارت و تسلطش، انگیزه و توان لازم را جهت سرودن اشعاری هم تراز با اشعار این مجموعه نداشته باشد.
رمزگشایی واژة شب در سروده های عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالوهّاب بیاتی و مهدی اخوان ثالث، دو شاعر برجستة معاصر در ادبیّات عربی و فارسی، توانسته اند افکار و اندیشه های خود را در قالب واژگان نمادین به تصویر کشند. از جملة این واژگان، واژة «شب» است که در اشعار این دو شاعر، مفاهیم مختلف و متنوّعی را دربر دارد. بیاتی و اخوان به دلیل تجربه های نسبتاً مشابهی که در زندگی از سر گذرانده اند، با نگاهی تقریباً یکسان به این پدیده نگریسته اند؛ اگرچه تفاوت هایی نیز در نوع نگاهشان یا سبک پرداخت دیده می شود. از این رو، تمرکز اصلی این مقاله بر اشتراکات معنایی این واژه در اشعار دو شاعر است. در این مقاله با بررسی مفاهیم واژة «شب» در اشعار این دو شاعر متعهّد، به مفاهیمی سیاسی و اجتماعی از این واژه دست یافتیم که به شکلی هنری و زیبا جلوه گر شده است.
واکاوی مؤلفه های رئالیسم در اشعار «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
225 - 241
حوزه های تخصصی:
جامعه و ادبیات رابطه ای متقابل و دو سویه دارند و آثار ادبی محصول و مولود حیات و محیط اجتماعی هستند. رئالیسم در واقع همان نمایش زندگی واقعی جامعه ی بشری و پرداختن به واقعیتها و مسائل موجود در جامعه و بیانگر احساس مسئولیت و توجه شاعران و نویسندگان نسبت به واقعیت های ملموس جامعه است که پس از جنگ جهانی دوم نیز با پررنگ تر شدن تلاش های صهیونیسم ها این احساس تعهد ادیبان در برابر واقعیت های جهان اسلام بیش از پیش چهره نمود. «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»، در دو جامعه با شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری و عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه های مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند. این مقاله ضمن تعریف مکتب رئالیسم و معرفی این دو شاعر برجسته مصر و ایران، و بررسی اشعار انقلابی شان، تلاش دارد به بیان مهمترین مؤلفه های رئالیسم در اشعار آنها بپردازد. که عبارتند از: وطن دوستی، تداوم اعتراض به مستبدان، انتظار برای آزادی و نابودی ظلم و ستم، فقر و گرسنگی و عشق به مادر.
بودن یا نبودن: نگاهی بینامتنی بر ویلیام شکسپیر، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تطبیقی منظومه های مهدی اخوان ثالث از منظر نظریه سفر قهرمان جوزف کمبل
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
49 - 68
حوزه های تخصصی:
نگاه روانشناسانه به اسطوره ها از زمان فروید به بعد شکل گرفت. در این مکتب اسطوره شناسی دو نگاه اصلی و مهم وجود دارد و اسطوره شناسان در این دو دسته تقسیم می شوند. فروید و شاگردانش در یک سو و یونگ و شاگردانش در سویی دیگر هستند. در بین شاگردان یونگ، جوزف کمبل نظریه ی تک اسطوره ی خود را مطرح کرد و معتقد است که تمامی اسطوره های جهان فقط شکلی از یک اسطوره ی واحد هستند و همگی به نوعی سفر قهرمانی را بیان می کنند. پس از آشنایی منتقدان ادبی در ایران با این نظریه، پژوهش های مختلفی در قالب مقاله و پایان نامه با کمک این نظریه بر روی متون ادب فارسی صورت گرفت. در اغلب این پژوهش ها سفر قهرمان در یک داستان تحلیل شده و مراحل مختلف آن تشریح شده است. مقاله ی حاضر قصد دارد با استفاده از نظریه ی کمبل نگاهی متفاوت با رویکرد تطبیقی به اشعار مهدی اخوان ثالث بیندازد و برخی از اشعار او را بازخوانی کند. نگارندگان این مقاله بر این باور هستند که می توان سفر قهرمان را در اشعاری چند از مهدی اخوان ثالث در دفتر شعرهای مختلف او به صورت تطبیقی پیگیری کرد و نشان داد که قهرمانهای او چرا هیچ گاه به مقصود خود نمی رسند و در کدام مرحله از سفر شکست می خورند.
مطالعه بین رشته ای شعر مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی؛ تحلیل انگاره وطن(مقاله علمی وزارت علوم)
در این جستار، به منظور بررسی و تبیین چگونگی گره خوردن شعر با فضا، با رویکرد بین رشته ای برگرفته از نقد جغرافیایی، به بررسی وطن سروده های مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی پرداخته شده و انگاره وطن در شعرشان تحلیل شده است. نگارنده در این پژوهش، درحقیقت کوشیده است به پاسخ این پرسش ها دست یابد که نمودهای فراوان وطن در شعر البیاتی و اخوان ثالث، چه نسبتی با واقعیت(های طبیعی، سرزمینی و جغرافیایی) دارد؟ مراد آن ها از وطن مشخصا چیست و کجاست؟ آیا وطنِ آفریده شده در شعر آن ها، تعین مادی و بیرونی دارد؟ بررسی ها نشان می دهد که: 1. در شعر اخوان ثالث و البیاتی، وطن فضایی است که قبل از هر چیز، دارای نمود فرهنگی و انسانی است و نه فقط صحنه ای منفعل و قطعه ای از خاک یا بریده ای از جغرافیای طبیعی که کوه و آب و دریا و دشت دارد؛ وطن = مکان + انسان. 2. نگاه آن ها به وطن، گاه رمانتیک می شود: آنجا که شاعر چنان به وطن و هرآنچه بدان تعلق دارد عشق می ورزد که آن را از معشوق و یا فرزند بازنمی شناسد؛ یا آنجا که وطنِ غم زده را، با اندوه، "باغِ بی برگی" یا "مزارآباد" یا "شهر سنگستان" می بیند. 3. آنچه از وطن، در شعر اخوان ثالث و البیاتی می بینیم، یک انگاره است، انگاره وطن. 4. شکل و گونه این انگاره، در شعرشان تماماً یکسان نیست؛ انگاره وطن، در شعر البیاتی پدیداری گسترده و سیال است؛ اما در شعر اخوان، معنای چندان گسترده ای ندارد و او آن گاه که از وطن سخن می گوید، تنها متوجه ایران است.
بررسی و مقایسة اشعار اجتماعی و انسان گرایانة مهدی اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تجلی حکمت خسروانی «سهروردی» در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث«م امید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
261 - 282
حوزه های تخصصی:
حکمت خسروانی با عرفان پیوند تنگاتنگ به عبارتی هم آغوشی دارد. عرفان توان آن را دارد، با مخاطب ارتباط برقرار نماید. در عصر ما در پُرسه زمانی که بشر زیست می کند ، می توان با شناخت عرفان تأثیرپذیری «حکمت خسروانی» را در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست نمود. علت آن است که اگر باریک شویم «حکمت خسروانی» از بن مایه های پرکاربرد در ادب عرفانی است. اخوان نیز به عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر در تمام آنات شعریش ، دین پروری ، وطن دوستی، راست گفتاری، رادمردی، باستان گرایی، به عبارتی اندیشه کهن الگوهای ایرانی «سونَمَون» و اندیشه و فکر ایران شهری موج می زند. این مقاله درنظردارد که «حکمت خسروانی» که آمیزه ای از اسطوره و عرفان اسلامی است را در «ذهن و زبان» مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست و واکاوی نماید. چراکه در بنیاداندیشی وی، به عنوان یکی از نگین شاعران برجسته معاصر علاقه خاصی به ایران، وطن، «ایران شهری» دارد . در شعرش پیوند نزدیکی وجوددارد . در مقاله تحلیل محتوا به کاربرده شده است تا تبیینی روشن و نو از مفهوم «حکمت خسروانی» که از یکی از عناصر مهم شعر می باشد، در ذهن و زبان اخوان به دست دهیم.
با یادهای عزیز گذشته ده نامه از مهدی اخوان ثالث به محمد قهرمان
حوزه های تخصصی:
شعر و ادبیات: «گپ خودمونی با شعر معاصر» (مهدی اخوان ثالث «م - امید»)
منبع:
فردوسی تیر ۱۳۸۲ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
نگرشی تطبیقی به رویکرد نوستالژیک در سروده های نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
171 - 204
حوزه های تخصصی:
«نوستالژی» به عنوان یکی از مباحث مطرح در روان شناسی، در حوزه ادبیات نیز از موضوعات مهم شعر معاصر عربی و فارسی به شمار می آید. از جمله شاعران معاصری که حسرت گذشته های خوشِ ازدسترفته و یادکرد آن ها در اشعارشان بسامد فراوانی داشته نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث است. موقعیت و شرایط زندگی و جامعه، اندیشه و عاطفه قوی و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در این دو شاعر شده است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی نمودهای نوستالژی در دیوان دو شاعر به روش تحلیلی توصیفی، به بررسی و تبیین رویکردهای نوستالژیک در شعر نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حسرت دوران کودکی، گذشته تاریخی و اسطوره ای، غم غربت، مرگ و دوری از آرمانشهر در شعر دو شاعر از بسامد بیش تری نسبت به دیگر مفاهیم نوستالژیک برخوردارند.
معنا، زبان و تصویر در شعر «آخر شاهنامه» از مهدی اخوان ثالث (م. امید)
حوزه های تخصصی:
«آخر شاهنامه» نام شعری است از سروده های اخوان ثالث که در مجموعه ای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سروده های دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سال های 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. می توان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شاعر دانست. از این رو در این مقاله برآنیم که شعر آخر شاهنامه را -که یکی از بهترین شعرهای این مجموعه است- بررسی و تحلیل کنیم؛ بنابراین، ضمن بیان مقدّمهای درباره شعر و عناصر مهم سازنده آن و اشاراتی به برخی از نظریات مطرح در رویکردها ی نقد ادبی، به تناسب زبان، موضوع و وجوه و لایه های معنایی و ساختاری شعر یاد شده، آن را با استفاده از ترکیبی از رویکردهای نقد ادبی ، بررسی و با توجّه به تأثیر متقابل سه عنصر اصلی و ساختاری شعر یعنی معنا، زبان و تصویر (خیال)، تحلیل و تأویل خواهیم کرد.
رمزگشایی کهن الگوها، عناصر اساطیری و شخصیت های عرفانی در سروده های مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
85 - 106
حوزه های تخصصی:
به نظرمی رسد اسطوره و عرفان در نگاه نخست دو مقوله جدا و متفاوت در حیطه علوم انسانی می باشند؛ درحالی که با بررسی آن ها از منظری که در این مقاله فراروی خواننده باز می شود، این دو نه تنها از هم جدا نیستند؛ بلکه می توان گفت عرفان دنباله و تکمله اسطوره است. در این پژوهش نویسنده درصدد است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی عناصر اسطوره ای و شخصیت ها و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در شعر اخوان دارند، بپردازد. همچنین علاوه بر شخصیت ها و نمادهای اسطوره ای ملی، شخصیت های اسطوره ای دینی و عرفانی نیز که اخوان آن ها را درجهت بیان مفاهیم خود آورده، موردبررسی قرارگیرد. نتیجه حاصل از پژوهش این است که اخوان در اشعار خود، برای بیان هرچه بهتر مضامین و مفاهیم شعری خود، از عناصر اسطوره و حماسه استفاده کرده است، این عناصر اسطوره ای از یک سو با اساطیر ایرانی و از سوی دیگر با عرفان ایرانی – اسلامی در هم آمیخته است.
نقد تطبیقی شعر «سگ ها و گرگ ها» از مهدی اخوان ثالث و شاندور پتوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
486 - 513
حوزه های تخصصی:
ادبیات ایران طی دو دوره ترجمه، بالندگی و شکوفایی قابل توجهی را تجربه کرده است؛ نخست در تحول و انتقال زبان و ادبیات فارسی از دوره پهلوی به فارسی دَری است و دوره دوم با آغاز مشروطیت. از طریقِ ترجمه، تحولات چشمگیری در قلمرو فرهنگ، زبان و ادبیات ایران ایجادشد؛ آثار بدیع و ماندگاری به تأثیر ترجمه پدیدآمد. مهدی اخوان ثالث که شعرش تجلی بخشِ آرمان ها و آیینه دردمندی جامعه ایران(1320-1360)است بعضی از آثارش را تحت تأثیر ادبیات دیگر ملت ها پدید آورد، او شعر معروف «سگ ها و گرگ ها» به تأثیر از شعری با همین عنوان و مضمون از شاندر پتوفی، شاعر انقلابی مجارستان سرود. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی با رویکرد نقد تطبیقی، چگونگی اخذ و اقتباس اخوان از شاندورپتوفی را بررسی می کند. هدف این پژوهش، ضمن بررسی منشأ الهامِ شعراخوان، تاکید بر این نکته است که در قلمرو هنر (=ادبیات) با بهره گرفتن از نماد و بیان نمادین زبان مشترک ملت ها می توان اشتراکات فکری ملت هارا که برخاسته از ضرورت های اجتماعی در جهت آگاهی بخشی به انسان است به تصویرکشید.
پیغامهایی به هیچ کجا (بررسی مشابهت های زندگی و شعر بلندالحیدری و مهدی اخوان ثالث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر کوشش شده است، آثار دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی، مهدی اخوان ثالث و بلند الحیدری، بررسی و وجوه شباهت آن ها باز نموده شود. بویژه آن که هم عصر بودن دو شاعر و نیز برخورداری از زمینه های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مشترک، موجب شده است تا هر دو شاعر در موقعیت های مشابه، رفتار و بیان های احساسی و زبانی بسیار نزدیک اختیار کنند. همسانی دو شاعر در جلوه های زیر برشمردنی است: 1- هر دو از ارکان مهم شعر نو در کشور خود محسوب می شوند. 2- سه دوره متمایز شعری را تجربه کرده اند. 3- ساختار شعری و درون مایه های مشترک در زمینه های بیان روایی، اشاره به اساطیر و افسانه های ملی، وزن و قافیه مشابه در بیان شعری، دارند. 4- بن مایه های مشترکی چون: اندوه، تنهایی، ناامیدی، راه، غربت، در شعر هر دو شاعر حضور تام دارد.
تجمیع هرمنوتیک تلفیقی در قاب تصویر با تکیه بر شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
209 - 232
حوزه های تخصصی:
هر شاخه از هرمنوتیک همچون برشی از واقعیت است. هرمنوتیک تلفیقی ما را با بخش بزرگ تری از واقعیت مواجه می کند. ازآنجاکه تصویر نسبت به متن حجم بیشتری از اطلاعات را در خود جای می دهد، در هرمنوتیک تلفیقی با استفاده از ظرفیت های تصویر، می توان عناصر مربوط به تحلیل مؤلف، متن و مخاطب را در فضایی تعاملی با هم ادغام کرد و در قالب یک تصویر به نمایش گذاشت. در مقاله حاضر، براساس رویکرد هرمنوتیک تلفیقی، که ابتدا به بررسی عناصر متن و احوال مؤلف می پردازد و سپس با استفاده از تحلیل های روان شناختی به دنبال مصداق خارجی عناصر متن در زندگی و احوال مؤلف است، شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث بررسی شد. در این بررسی مشخص شد که تصاویر عمق برپایه تصاویر اثباتی از طریق قابلیت تجسم (تجسم آزادی در کبوتر) به کار گرفته شده است. تصویر عمق به معنای استفاده از وجوه ثانویه کلمات و تصویر اثباتی به مفهوم تلاش مؤلف برای بیان نظر خود و همراه کردن مخاطب است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی، «کبوتر»، «خون»، «برج»، و «گمشده»، به منزله تصویر مرکزی در کانون قرار دارد که با استفاده از توصیف و نیز با بهره گیری از نمادپردازی، تصاویر شعری با استخدام معنای ثانویه کلمات خلق شده اند. این تصاویر، با توجه به وزن مضارع مسدس اخرب مکفوف، لحنی تغزلی دارد. همچنین، این شعر به لحاظ کارکرد، سیاسی و اجتماعی است و همچون یک بیانیه انتقادی، ناامیدی جامعه واپس زده در اثر کودتا را به تصویر کشیده است. این شعر از تصویر سینمایی بهره می گیرد؛ چراکه دارای روایت داستانی و غنای تصویری به جهت بهره گیری از معنای ثانویه کلمات است. درواقع، شاعر با استفاده از نمادپردازی و معنای ثانویه کلمات، سعی دارد مخاطب را با نیت خود، که موضع گیری درباب یک واقعه تاریخی، سیاسی، و اجتماعی است، همراه کند.
بررسی پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث در مجموعه ی «از این اوستا»
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث، در مجموعه ی «از این اوستا»، بازخوانی و بررسی می شود. این مقاله برآن است تا نشان دهد که شاعر، در این سروده ها، تنها روایت گر و قصه گو نیست، بلکه از روایت و حکایت برای گزارش رویدادهای اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خویش بهره می گیرد. در این راستا، تمثیل های به کاررفته در سروده ها و شیوه ها و شگردهای روایت پردازی شاعر، تبیین و بررسی می شود. در این بازخوانی و بررسی دیده می شود که گفت وگوها، حوادث، توصیف ها، آغاز و پایان مناسب، پرداخت موضوع و شخصیت پردازی به شیوه ای استادانه در این سروده ها رعایت شده است. شاعر علاوه بر شگردهای روایت پردازی، هنر شعری خود را نیز در این سروده ها به نمایش می گذارد و از زبان، موسیقی، صورخیال و عاطفه ی شعری به خوبی استفاده می کند.
بررسی سروده های تمثیلی مهدی اخوان ثالث (م. امید) دردو مجموعه شعر«زمستان» و «آخر شاهنامه»
حوزه های تخصصی:
نویسندگان در این مقاله، سروده های تمثیلی مهدی اخوان ثالث، در دو مجموعه «زمستان» و «آخرِشاهنامه» را بازخوانی و بررسی کرده اند. بدین منظور، درونمایه و محتوای تمثیل های به کار رفته در سروده های دو مجموعه شعر یادشده را با تکیه بر منابع معتبر، مطالعه و بررسی نموده و دریافته اند که شاعر در این دو مجموعه، به روشی تازه دست یافته و اغلب شعرهای خویش را به شیوه ی تمثیلی و روایی سروده است. این تمثیل ها به ویژه در مجموعه ی زمستان، بیشتر از طبیعت و عناصر و پدیده های طبیعی محیط زندگی شاعر، مایه می گیرند. در این سروده ها، شاعر برای ترسیم مسائل اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خود و برای بیان عواطف و احساسات درونی خویش، از تمثیل های گوناگون بهره گرفته است. تمثیل های به کار رفته در این سروده ها، اغلب بیانگر احساس یأس و شکست شاعر درباره مسائل اجتماعی و انسانی روزگار اوست.
بررسی ساختارگرایانۀ تصاویر یأس آلود و اضطراب آور در شعر «آخر شاهنامه» اثر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر «آخر شاهنامه» یکی از شعرهای درخشان مهدی اخوان ثالث است که تحت تأثیر کودتای 28 مرداد سال 32 رنگ یأس و اضطراب به خود گرفته است. زمینه ها و عوامل فردی و اجتماعی بسیاری در شکل گیری این دو مقوله به هم پیوسته عاطفی تأثیرگذارند، اما در شعر اخوان، شاید تأثیرگذارتر از مرگ نزدیکان، شکست نهضت ملی برخاسته از وقایعِ مربوط به نفت بود که یأس و اضطراب را در ذهن و روانِ شاعرِ شکست خورده معاصر نمایان کرد. شعر «آخر شاهنامه»، به جهت جنبه روایی، برخورداری از زبان کهن خراسانی، هنجارگریزی نحوی و ساختار منسجم آن، قابلیت بررسی با رویکردهای ادبی جدید و به ویژه نقد ساختارگرایانه را دارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه و ساختار تصاویر یأس آلود و اضطراب آور و نیز تقابل آنها با تصاویر شاد و امیدبخش در شعر «آخر شاهنامه» است؛ زیرا بررسی ساختار تصویر در این شعر، ما را در فهم دشواری های شعر اخوان یاری می رساند. روش این پژوهش تحلیلی انتقادی است و در آن با استفاده از رویکرد نقد ساختاری تلاش شده است تصاویر اضطراب آور و یأس آلود این شعر در دو محور افقی و عمودی بررسی شود تا از این طریق علل انسجام آن با استفاده از دستاوردهای نقد ادبی واکاوی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اخوان در این شعر بیش از شصت وپنج تصویر یأس آلود و اضطراب آور را با استفاده از ابزارهای تصویرآفرینی، همچون کنایه، استعاره، تشبیه، نماد، متناقض نما و...، در دو محور هم نشینی و جانشینی به کار گرفته است تا از این طریق فضای پر از یأس و اضطرابِ دهه چهل را ترسیم کند.