مطالب
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۶ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
105-126
حوزه های تخصصی:
عشق وجبر از برجسته ترین مضامین ادبیات فارسی است.جبر دربرابرواژه پربسامد اختیارقرار می گیرد وعشق در بعد معنوی وروحانی خود یادآور عرفان وحب ذات اقدس الهی می باشدودربعد جسمانی وباسر منشأ غریزه اش، عشق زمینی وجنسیتی نام می گیرد.نگارنده دراین پژوهش برآن است که بابررسی، توصیف وتحلیل آثار داستانی ناتورالیستی صادق چوبک دیدگاه وی را از نظر عشق زمینی وبعد جسمانی آن وسرنوشت انسان محکوم به تقدیررابیان کند. حیوانی بودن طبع انسان در این داستان ها واین که انسان بنا به سرشت حیوانی اش به صورت موجودی زیاده طلب ، شهوت ران تصویر می شود نگاهی ناتورالیستی است وعشق به صورت خواست جسمانی و جنسیتی به عنوان یک تجربه مشروع مطرح می شودوبه سبب جبر زیست شناختی؛ یعنی انسان، ناگزیر از تن دادن به الزام های زیستی است. وناکامی در اِعمال کردن اراده فردی مقهور بودن انسان در برابر سرنوشت محتوم است. چوبک در داستان هایش متکی بر تأثیرعناصرناتورالیستی سرنوشت، جبر محیط و وراثت بر شخصیت های داستان های خود می باشد
چند تصویر از زنان در داستان های صادق چوبک
حوزه های تخصصی:
مطالعه شکلی و ساختاری داستان های کوتاه صادق چوبک
حوزه های تخصصی:
صادق چوبک متعلّق به نسل دوّم نویسندگان ایرانی است که پس از تثبیت داستان کوتاه، در ارائه نمونه هایی موفق در این عرصه کوشیدند. چوبک در داستان هایش به زندگی اقشار بینوا و فرودست پرداخت و از زبان و لحن آنان سود برد تا واقعیت های زشت و تلخ حیات را با دقّت و جزئیات تمام به تصویر کشد. او در این راه از امکانات و صناعاتٍ روایی ویژه ای استفاده کرد که بررسی مجموعه آنها موضوع تحقیق حاضر است. در این مقاله کوشش شده است همه اجزای روایی در داستان های کوتاه چوبک از طرح و شخصیّت گرفته تا زاویه دید، زبان، ... تجزیه و تحلیل شود.
داستانهای صادق چوبک راهی از شناخت به سوی اندیشه
منبع:
نگین آبان ۱۳۵۴ شماره ۱۲۶
بررسی تطبیقی سنگ صبور صادق چوبک و میرامار نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
ناتورالیسم و فابل با نگاهی بر آثار صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان نویسندگان جهان، طبیعت گرایان (ناتورالیست ها) بیش از همه به حیوانات و اشیا اهمیت می-دهند. توجه این نویسندگان به طبیعت، توصیف دقیق محیط طبیعی و اجتماعی و وقایع و شخصیت ها با این تأکید که محیط، تسلطی قهری و جبری بر حدوث وقایع و شخصیت ها دارد دلیل این اهمیت است. طبیعت و بخصوص حیوانات، در آثار ادبی ایران از دیرباز مورد توجه بوده اند. حیوانات در آثار ادبی در قالب فابل ادبی ظهور کرده اند. فابل ها (حکایت های حیوانات)، قصه ها و افسانه های کوتاه منظوم یا منثور از زبان حیوانات اند که جنبه سمبولیک و نمایشی یا نتیجه گیری اخلاقی دارند. در میان نویسندگان معاصر، صادق چوبک بیش از همه از حضور حیوانات در داستانها و رمان های خود بهره جسته است. حیوانات در آثار او مانند انسانها، اسیر نیروی طبیعت و مقهور جبر محیط هستند که از سرنوشت گریز و گزیری ندارند و مطیع و رام، تن به سرنوشت می سپارند و انسانها در برخورد با این حیوانات رفتار خاص خود را دارند.
دیدگاه نفس گرایانه صادق چوبک در بنای سنگ صبور
حوزه های تخصصی:
آنیمیسم و پیوند آن با ناتورالیسم در آثار صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی بخشیدن به اشیاء، پدیده های طبیعت، و مفاهیم انتزاعی را آنیمیسم می گویند که از طریق اعطای ویژگی های فیزیکی یا روان شناختی حاصل می شود. بارزترین گونه آنیمیسم، انساندیسی است؛ اما مانندگی به حیوان یا گیاه و یا ساختن شکلواره های ترکیبی نیز بخش عمده ای از آنیمیسم را به خود اختصاص می دهند. صادق چوبک (1295- 1377ش) از نویسندگان معاصر ادبیات فارسی است که به این مقوله توجّه شایانی نشان داده است. بررسی ها نشان می دهند که آنیمیسم در آثار این نویسنده، از حد آرایه ای ادبی فراتر رفته، زیرساخت های ناتورالیستی اندیشه مؤلف را بازگو می کنند. جبرگرایی، بی پرده گی های اخلاقی، مذهب ستیزی، بدبینی و سیاه اندیشی و عینت گرایی، ازجمله مؤلفه های ناتورالیسم هستند که چوبک آنها را با پیوندی ظریف با آنیمیسم، به تصویر می کشد. او در این مرحله متوقف نمی شود و با عدول از برخی از این اصول، نثری مخیّل و شاعرانه پدید می آورد.
از خاطرات ادبی دکتر پرویز ناتل خانلری درباره صادق چوبک
حوزه های تخصصی:
فمینیسم در مجموعه داستان خیمه شب بازی محمد صادق چوبک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فمینیسم بعنوان یک جنبش اجتماعی، از یک سو ریشه در نگاه جدید غرب به انسان و تعریف مردانه از آن دارد و از سویی دیگر تهاجم به حرمت، کرامت و حقوق دنیوی زنان پس از رنسانس بویژه در قرن پانزدهم تا هجدهم میلادی است.ارتباط ایران با جهان غرب و آشنایی آنان با وضعیت فرهنگی – اجتماعی متفاوت زنان در اروپا و آمریکا و بوجود آمدن دیدگاه های روشنفکری درباره زنان، مهمترین زمینه های شکل گیری جریان فمینیسم در ایران را فراهم ساخت. نویسندگان در این دوره بدنبال آشکار ساختن این واقعیت بودند که وضع زنان جامعه چیزی متفاوت از وضع خوشایند زنان اروپایی استو تصویر زندگی و جایگاه زنان اروپایی و غربی برای آنها بیشتر شبیه یک رویا بود تا واقعیت. محمدصادق چوبک نیز بعنوان نویسنده متهد آن روزگار به جای پرداختن به جهان ایده آل فمینیست های تند رو یا کند رو، به بیان واقعیت های موجود در جامعه می پرداخت و جایگاه واقعی زنان را ترسیم می کرد. زنان در داستان های مجمعه ی خیمه شب بازی چوبک زنانی از طبقه روشنفکر و تحصیل کرده و یا دارای پست و منصب های حساس نیستند بلکه زنانی واقعی و متعلق به قشر پایین و متوسط جامعه هستند که اغلب ناچارند برای تأمین مایحتاج زندگی یا در خانه ارباب کلفتی کنند و یا در رخت شورخانه ها و مردشورخانه ها و فاحشه خانه ها برای اندک درآمدی هر دوز و کلکی را دستاویز خود سازند.
تحلیل آثار صادق چوبک بر اساس جامعه شناسی ساخت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت گرایی یکی از شیوه های نقد ادبی است که به بررسی ساختار های اجتماعی در آثار ادبی می پردازد. ایدئولوژی، از مهم ترین مباحث مورد توجه منتقدان ساخت گرا و ازجمله مباحث مهم داستان نویسی عصر صادق چوبک است. چوبک در داستان های خود به انحاء و روش های مختلف، ایدئولوژی های گوناگون حاکم در جامعة وقت، ازجمله ایدئولوژی اجتماعی(مرد سالاری، طبقاتی و... )، سیاسی و مذهبی را به چالش می کشاند. در این مقاله، ایدئولوژی و بازتاب آن در همة داستان های چوبک با رویکرد جامعه شناسی ساخت گرا، از دیدگاه دو منتقد معروف مارکسیست، لوسین گلدمن و جورج لوکاچ مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش تحلیل و تفسیر، به تبیین یکی از مباحث مهم و اصلی مدنظر منتقدان ساخت گرا، تحت عنوان «ایدئولوژی» و جستجوی آن در داستان های چوبک از سه جنبة سیاسی، اجتماعی و مذهبی پرداخته شده است. نقد روحیة استعمارستیزی روشنفکران، ارائة تصویر برجسته از فشار سیاسی، ابراز تنفر از بی ثباتی وضعیت حاکم، اعتراض به فقدان آزادی بیان و... بازتاب ایدئولوژی سیاسی حاکم در جامعة عصر چوبک است. در بُعد اجتماعی، چوبک پایه و اساس تمام عقب ماندگی و رکود جامعة عصر خود را سوای بی لیاقتی حاکمان و حضور استعمار در ایران، غلبة فقر در جامعه در زوایای مختلف ازجمله: مالی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از برداشت های غلط از ایدئولوژی حاکم می داند. بازتاب ایدئولوژی مذهبی، تقریباً در تمامی داستان های چوبک به چشم می خورد. وی در داستان های خود به تشریح اثر منفی باورهای عامیانه و خرافی در ضعف فرهنگی جامعة خود می پردازد.
سبک شناسی نحوی داستان ”قفس“ صادق چوبک بر اساس صدای دستوری
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقولة نحویِ صدای دستوری در داستان کوتاه ”قفس“ صادق چوبک است.هموارهمیاناندیشهوسبکنحوینویسندهارتباطوجودداردوبا در نظرگرفتناینارتباطمی تواندیدگاهغالبچوبکراتبییننمود. ”قفس“ طرحی است درباره جهانی که بر بنیاد تنازع بقا قرار گرفته است و مرغ و خروس های اسیر در قفس، تمثیلی از جامعه بشری هستند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که در این داستان، پربسامدترین صدای دستوری، صدای منفعل است و بسامد بالای این صدای دستوری (80%) انعکاس دهندة این دیدگاه چوبک است که انسان ها به عنوان موجوداتی کنش گر سعی می کنند تا خود را از جبر زیستی که اسیر آن هستند، نجات دهند و برای زنده ماندن جدال می کنند. اما چون تحت تسلط نیروهای قهار و قوانین جبری هستند، به ناچار باید در برابر این نیروها، منفعل و پذیرنده باشند. لازم به ذکر است که در این داستان، تعداد زیادی از صداهای دستوری فعال نیز در معنای پنهان به صورت منفعل هستند و بخشی از صدای دستوری فعال، بیانگر دیدگاه و تفکر مرگ اندیشی چوبک است که تقدیر یا مرگ، پیوسته در حال انجام کنشِ کشتن انسان هاست و یکی یکی انسان ها را هلاک می کند و انسان ها چاره ای جز تسلیم شدن در برابر این سرنوشتِ محتوم ندارند. بنابراین اعتقاد به جبر، تقدیر و سرنوشت و تلاش نافرجام انسان برای رهایی از آن با صدای دستوری منفعل نمود می یابد که می تواند بیانگر اندیشه ناتورالیستی چوبک باشد.
بررسی تأثیر پذیری صادق چوبک در آثارش از ارنست میلر همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
149 - 163
حوزه های تخصصی:
صادق چوبک به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه معاصر ایران، در کنار جلال آل احمد و صادق هدایت تلاش فراوانی در رواج ساده نویسی و شکستن سنت ادبیات مودبانه و دست و پاگیر دوره ی قبل انجام داده است.او نویسنده ای رئالیست است و داستان هایش در بردارنده ی واقعیاتی است که خواننده را با اوضاع و احوال رایج در قرن چهاردهم آشنا می کند. سبک نویسندگی چوبک نیز در عین استقلال و منحصر به فرد بودن، یادآور شیوه ی نویسندگی نویسندگان قرن بیستم آمریکاست.در این مقاله سعی می شود تا تأثیری که چوبک از ارنست میلر همینگوی، خالق داستان زیبای پیرمرد و دریا و برنده ی جایزه ی ادبی نوبل گرفته است نمایانده و بررسی شود
مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر اثر صادق چوبک
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
51 - 72
حوزه های تخصصی:
رمان تنگسیر اثری برجسته و ناتورالیستی از صادق چوبک است که در این اثر نقش توصیفی، جایگاه ویژه ای در شکل گیری مکتب ادبی نویسنده، شکل گیری شخصیت های داستان و صحنه پردازی ها دارد. از ابزارهای مهم توصیف در این رمان، می توان به صفت و مسند اشاره کرد؛ بر این اساس این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای در پی مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر از صادق چوبک است؛ به گونه ای که مسند و صفت های این رمان استخراج و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مسند کارکرد بیشتری در ساخت و پرداخت شخصیت ها داردو صفت، شکل هنری تری دارد و ادبیت بیشتری به متن داستان می بخشد. در بخش فضا سازی به لحاظ تعداد و تنوع بسامد رنگ ها و صفات فیزیکی، صفت کارکرد بیشتر و مؤثرتری نسبت به مسند دارد.
بررسی تطبیقی دو داستان تمثیلی از صادق چوبک و بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
در کوچه قصه های نسل اول نگاهی به آثار صادق چوبک
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی رئالیسم کثیف در آثار صادق چوبک و ریموند کارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
241 - 262
حوزه های تخصصی:
رئالیسم مکتبی ادبی است که در فاصله سال های 1850 تا 1880م در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهم ترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح می کند و ریشه همه رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جست وجو می کند. ریموند کارور یکی از برجسته ترین داستان کوتاه نویسان آمریکا است که از پیشروان رئالیسم کثیف می باشد. صادق چوبک نیز یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است که رئالیسم کثیف در آثار او مشهود است. این تحقیق کاوشی است تطبیقی با هدف شناخت شباهت ها و تفاوت های موجود در داستان های کوتاه چوبک و کارور که بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی نوشته شده است. رویکرد این تحقیق تاریخی و مبتنی بر چهارچوب نظری «مکتب امریکایی» است. با بررسی آثار هر دو نویسنده می توان به این نتیجه رسید که آنان راوی ویرانی، شکست و خلاء انسان درهم شکسته و پوچ اجتماع خود هستند که هر دو به یاری زبان مشترک داستان، موفق به خلق داستان های خود می شوند.
فرودستِ منفعل: بازنمایی فرودستان در رمان های تنگسیر و سنگ صبورِ صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 16
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد داریم تا چگونگی بازنمایی فرودستان در دو رمان مهم تنگسیر و سنگ صبور، نوشته صادق چوبک را بررسی کنیم. به این منظور، با نقد برخی از سنت های مطالعاتیِ بازنمایی فرودستان، از مفهوم درحاشیه -محصوربودگی برای تعریف فرودستی بهره بردیم. وضعیت فرودستی بر اساس مضامین استخراج شده از این دو اثر عبارت اند از: شیوه زیست به شدت غیراخلاقی در محیطی چرک و آلوده، آغشته به انواع انحرافات اجتماعی شدید از جمله قتل، فحشاء و کودک آزاری همراه با اعتقاد به خرافه هایی که زندگی را پیش می راند و اعتقادات مذهبی که دردها را تسکین می دهد. همچنین شاهد قربانی شدن فرودست به دست غیرفرودستِ منفرد و فرودستی مضاعف زنان هستیم. این تصویر از وضعیت فرودستی در نهایت منجر به خلق فرودستِ منفعل گردیده است. علاوه بر آن، فرودستان فارغ از تفاوت ها و تنوعات درونی، همگی با ویژگی های کم و بیش یکسان و یکپارچه بازنمایی شده اند و وضعیت فرودستی نه محصولِ عوامل ساختاری و کلان بلکه مخلوقِ شیوه رفتار، باورها، اعتقادات و در یک عبارت فرهنگ فرودستی است؛ در نتیجه، مقاومت امری کمیاب و بدیع شده و به ناچار قهرمان سازی شده است. بنابراین، با برجسته سازی کلیشه های رفتاری، شخصیتی و محیطی، فرودست به مثابه موجودیتی با ویژگی هایی ذاتی معرفی شده است. در نهایت وجود این کلیشه ها با خود کلیشه ها توجیه، وضعیت فرودستی به واسطه فرهنگ فرودستی بازتولید شده و فرودستِ مقصر، منفعل و نادان خلق شده است.
تحلیل تطبیقی «عروسک فروشی» صادق چوبک 1 و «جثّة علی الرّصیف» سعدالله ونوس2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان آثار صادق چوبک (نویسندة ایرانی) و سعدالله ونوس (نمایشنامه نویس سوری) دو اثر «عروسک فروشی» و «جثّة علی الرّصیف» شباهت فراوانی با هم دارند. در این مقاله سعی شده است ابتدا موضوع و درونمایة دو اثر به وضوح بیان شود و آنگاه با توجّه به مکتب آمریکایی، عناصر ساختاری این دو اثر به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین منظور، ساختار روایی دو اثر بر اساس نظریّه های روایت شناسان بزرگی چون ویلیام لباو، گرماس و ژرار ژنت در چهار بخشِ شخصیّت، پیرنگ، دیدگاه زمانی و دیدگاه مکانی مورد بررسی قرار گرفته است و در خلال تأمّل در عوامل انسجام صوری و معنایی این دو اثر، به بررسی تفاوت ها و شباهت های آنها از نظر موضوع، فضاپردازی، زمان و مکان، طرح و غیره نیز پرداخته شده است. در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، از علل قرار گرفتن این دو اثر در زمرة آثار ناتورالیستی، به مثابة گفتمان حاکم بر آن جوامع نیز سخن به میان آمده است.
صادق چوبک و فضاهای هتروتوپیک با تأکید بر هویت و جنسیت زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته آثار صادق چوبک، توجه به فضاهای خارج از هنجار موجود در جامعه است. انتخاب فضاهایی چون مرده شورخانه، روسپی خانه، آغل و طویله حیوانات به عنوان محل سکونت شخصیت های داستانی که عمدتا زنان روسپی، مطرود و فقیر و بیچاره هستند، باعث تمایز آثار داستانی وی شده است. در این مقاله، با نظر به رویکرد بینارشته ای، فضاهای داستانی چوبک از منظر مفهوم هتروتوپیا از دیدگاه میشل فوکو بررسی و تحلیل می شود و با تأکید بر هویت زنان، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فمینیستی در این گونه فضاها، نشان داده خواهد شد که آثار داستانی چوبک با به تصویرکشیدن فضاهایی هتروتوپیاییِ انحراف و بازنمایی هویت و جنسیت زنانه در این فضاها، خود به منزله فضاهایی هتروتوپیک از نوع مقاومت و مبارزه هستند که نمایش چنین فضاهایی سعی در نقد و نکوهش جامعه ای دارد که بستر رشد و ظهور چنین ناهنجاری ها و تبعیض هایی در ارتباط با حقوق زنان و طبیعی شدگی این تبعیض ها را موجب شده است.