ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
۱۳۰۱.

آزمون مدل ساختاری رابطه بین ترومای کودکی با اضطراب مرگ و میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان زن از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای کودکی اضطراب مرگ عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۵
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل ساختاری رابطه بین ترومای کودکی با اضطراب مرگ و میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان زن از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن دانشگاه آزاد کرج در سال 1403 بود که 249 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی-همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. شرکت کنندگان به پرسشنامه های اضطراب مرگ کالت-لستر (1969)، عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، و ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS برای سنجش همبستگی بین متغیرها و نرم افزار Amos برای تحلیل متغیر میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد ترومای کودکی به طور مستقیم بر عملکرد عدم تحمل بلاتکلیفی تاثیر دارد. و عدم تحمل بلاتکلیفی نیز به طور مستقیم بر اضطراب مرگ تاثیر دارد. ترومای کودکی بر اضطراب مرگ از طریق متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی تاثیر غیرمستقیم دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه مثبتی با هر دو متغیر دیگر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که کاهش تجربیات تروماتیک دوران کودکی، به کاهش غیرمستقیم اضطراب مرگ منجر می شود. و عدم تحمل بلاتکلیفی نقش مهمی در این رابطه ایفا کرد. بنابراین مداخلات روان شناختی مبتنی بر فرهنگ بر بهبود تحمل بلاتکلیفی و کاهش تاثیرات ترومای کودکی و کاهش اضطراب مرگ تاثیردارد.
۱۳۰۲.

طراحی الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۶
سیاست گذاری، کارکرد اساسی دولت و فرایند مداخله به منظور دست یابی به نتایج و تحقق چشم انداز سیاسی آن است. مطالعه سیاست گذاری عمومی به دنبال توصیف و تبیین سیاست گذاری دولت ها و نحوه اثرگذاری و ایجاد تغییر در آن است. پژوهش حاضر نیز باهدف طراحی الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با رویکرد نظریه بر خواسته از داده ها انجام شده است. روش پژوهش توصیفی - کاربردی، ازنظر جهت گیری از نوع بنیادی و ازنظر هدف پژوهش از نوع مطالعات اکتشافی - کیفی است. جامعه آماری مشارکت کنندگان شامل؛ خبرگان دانشگاهی و افراد متخصص در حوزه بازاریابی و صنایع فعال در عرصه کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق بوده اند که تعداد نمونه ها بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی به تعداد 30 نفر انتخاب شده است. گردآوری اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها مؤلفه های کلیدی مرتبط با الگوی طراحی الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق از طریق مصاحبه ها و طبق روش مفهومی داده بنیاد استخراج و تدوین گردیده است. به طوری که مقوله محوری و شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و نتایج، تدوین و الگوی نهایی ارائه گردیده است. سپس، با استفاده از روش تحلیل دلفی، پرسشنامه مرتبط با طراحی الگوی اولیه توسط خبرگان اصلاح، تأیید و درنهایت الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه گردیده است؛ بنابراین، با توجه به نتایج این پژوهش، مقوله های اصلی الگوی تدوین شده، شامل، عوامل کلیدی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق بوده است. از این رو، براساس آن می توان به پیامدهای مورد انتظار الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دست یافت.
۱۳۰۳.

اخلاق حرفه ای در بازاریابی تاثیرگذار: مقایسه تطبیقی کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرفه ای شبکه های اجتماعی تاثیرگذاران بررسی تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۱
در این پژوهش با نگاهی ویژه به یکی از ارکان جامعه آرمانی یعنی نهاد رسانه ها یا به عبارت بهتر شبکه های اجتماعی پرداخته شد و مسئولیت نقش آفرینان آن (اینفلوئنسرها) که به واقع الگو های جامعه و رهبران فکر و عقیده جوامع می باشند را از منظر اخلاق حرفه ای در قبال بخش مهمی از اعضای جامعه یعنی گروه های آسیب پذیری همچون (کودکان- زنان- اقلیت ها) مورد مداقه و مباحثه قرارگرفت. شیوه اجرای پژوهش ازلحاظ رویکرد، کیفی؛ ازنظر هدف، کاربردی؛ بر اساس شیوه بررسی، تحلیل تم بوده است و پس از اجرای مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با تعداد 14 نفر خبره که درزمینه موضوع مورد بحث به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، به منظور تحلیل نهایی، از شیوه تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. بررسی های انجام شده حاکی از این بوده است که مسئولیت اخلاقی تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی در قبال گروه های آسیب پذیر با 27 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی مرتبط است. ه ر انسانی صرف نظر از سن ، جنس ، نژاد، رنگ پوست ، توانمندی فیزیکی و ذهنی ، زب ان ، دی ن ، بینش سیاسی ، یا خاستگاه ملی یا اجتماعی ، از یک کرام ت انفکاک ناپذیر و غی ر مش هور برخوردار است. هر یک از افراد و همچنین دولت باید ای ن کرام ت را حرم ت نهن د و از آن پاس داری نمایند. انسان ها همواره باید موضوع حقوق باشند و هدف تلقی شوند و هیچ گاه نباید وس یله صرف واقع شوند، هیچ گاه نباید موضوع فعالیت های تجاری و صنعتی در اقتصاد، سیاس ت ، رسانه ها، نهادهای پژوهشی و مؤسسات صنعتی قرار گیرند؛ بنابراین تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی نیز برای معتمد ماندن، بایستی حقوق ذینفعان خود که سه مورد از مهم ترین آن ها شامل کودکان، زنان و اقلیت ها هستند را در فعالیت های خود مدنظر قرار دهند.
۱۳۰۴.

الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان با استفاده از تحلیل دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تردید حرفه ای حسابرس مدل مفهومی تردید حرفه ای حسابرس کیفیت حسابرسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۶
هدف: یکی از اصول بسیار مهم و مطرح در حسابرسی تردید حرفه ای است. طبق استانداردهای حرفه ای، شک به عنوان نگرش حسابرس به ارزیابی انتقادی شواهد حسابرسی تعریف می شود. تردید حرفه ای نوعی نگرش است که لازمه آن، وجود ذهن پرسشگر و ارزیابی نقادانه شواهد توسط حسابرس است. اصل تردید حرفه ای، به طور گسترده در استانداردهای حسابرسی ریشه دوانده است و نظارت کنندگان در سراسر جهان، اغلب کمبود شک را یکی از دلایل اساسی کاستی های حسابرسی معرفی کرده اند؛ اما همیشه نمی توان تردید بدون پشتوانه را ملاک کاستی حسابرسی قرار داد. ادبیات حسابرسی و حسابداری، عوامل مختلفی را دلیل این امر می داند که فزونی و کاستی این مهم، می تواند پیامدهای مختلفی به همراه داشته باشد. برای مدیریت پیامدهای احتمالی، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و اکتشافی است. داده های پژوهش از مبانی نظری و همچنین، از طریق مصاحبه با افراد خبره در حوزه رفتارشناسی حسابرسی در سال ۱۴۰۳ گردآوری شده است. مشارکت کنندگان پژوهش ۱۸ نفر از خبرگان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از تحلیل دلفی و به کمک نظر خبرگان قبلی و جدید، عوامل احصا و تأیید شدند. یافته ها: بر اساس نتایج عوامل مؤثر بر تردید حرفه ای حسابرس عبارت اند از: مؤلفه های ابعاد فرهنگی، اختلال های شخصیتی، اخلاق حرفه ای، اخلاق حسابداران، استقلال حسابرسان، اعتماد، بی طرفی حسابرس، قضاوت حسابرس، تجربه حسابرس، ادراک حسابرس، ایدئولوژی سیاسی حسابرس، تعهد حرفه ای، تقلب، جنسیت حسابرس، چرخش حسابرس، رده حسابرسی، حق الزحمه حسابرسی، سبک رهبری حسابرس، سرمایه اجتماعی، تردید حسابرس، شناخت صاحب کار، شهرت حسابرس، صلاحیت حسابرس، تفکرهای حسابرس، عملکرد حسابرس، فرسایش قدرت در حسابرسی، کیفیت حسابرسی، مؤلفه های رفتاری حسابرسان، هویت، ویژگی های شرکت، ویژگی های صنایع، ساختار مالکیت، ویژگی های نظارتی، کیفیت اطلاعات، ویژگی های بازار شرکت، ریسک شرکت، سطح اهمیت، ویژگی های هیئت مدیره، آموزش، سابقه حسابرسی حسابرس از صاحب کار قبلی، نوع اظهارنظر قبلی حسابرس از صاحب کار، پیچیدگی کار صاحب کار، فناورانه بودن نوع فعالیت صاحب کار، شیوه برنامه ریزی کار حسابرسی توسط حسابرس، ذهن پرسشگر، ترک قضاوت، اتکا به خود، خودباوری، فشار کاری، حجم کاری و انگیزه. گفتنی است که این عوامل، مدل مفهومی تردید حرفه ای حسابرس را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: حسابرسان در فرایند حسابرسی با عوامل مختلفی روبه رو هستند که می تواند بر میزان تردید حرفه ای آن ها تأثیرگذار باشد؛ از این رو آن ها باید در سطح فردی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی این عوامل را تحلیل کنند و آموزش های لازم را جهت پیشگیری منطقی دیده باشند. همچنین، به صاحب کار و ویژگی های محیط حسابرسی توجه ویژه ای داشته باشند؛ زیرا صاحب کار و نوع ارتباط با آن، می تواند از عوامل تأثیرگذار بر میزان تردید حرفه ای باشد. اطلاعات از بابت نحوه ارائه و افشا و همچنین، پیچیدگی آن، می تواند میزان تردید آن ها را افزایش دهد؛ از این رو تردید حرفه ای، قضاوت حرفه ای را به دنبال خواهد داشت.
۱۳۰۵.

Predicting Heart Disease Using Automated Machine Learning Based on Genetic Algorithms(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Heart Disease Prediction Automatic Machine Learning Genetic Algorithms TPOT Framework

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۸
This study aims to apply automatic machine-learning approaches using genetic algorithms to enhance heart disease prediction. Heart disease has remained the major cause of mortality in the world, necessitating an effective and timely diagnosis. Most current diagnostic and assessment processes are lengthy and expensive, relying heavily on clinical expert knowledge. To help address these issues, machine learning approaches, which derive their utility from examining substantial datasets for the recognition of patterns, have emerged as a potential solution, providing solutions beyond those achievable by human recognition alone. Genetic algorithms are also suited to addressing these issues as they mimic natural evolution to perfect high-caliber machine-learning models, feature selection, and parameter selection in machine-learning applications. This study examines the utilization of genetic algorithms working alongside AutoML frameworks to improve accuracy in heart disease predictions. Reducing to the best combination of attributes and the optimum parameters for each attribute is a time-consuming task, so automating this aspect of the process allows for more accurate and prompt predictions, consequently reducing the manual work. The AutoML approach followed in this research is TPOT, which uses genetic algorithms to ascertain optimally designed machine-learning pipelines. The application of AutoML, together with genetic algorithms, is the most prominent finding that yields a significant improvement in the quality of the predictions for heart disease compared to the traditional assessment approaches, with an accuracy of 93.8%. This approach will enhance diagnostic accuracy and enable early diagnosis, thereby reducing the likelihood of misdiagnoses or ineffective treatments and ultimately lowering associated costs.
۱۳۰۶.

الگوی خط مشی گذاری نظام بانکی در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خط مشی گذاری بانک توسعه پایدار عملکرد زیست محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۸
پژوهش حاضر با هدف الگوی خط مشی گذاری نظام بانکی در راستای توسعه پایدار انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق آمیخته محسوب می گردد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان بوده و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان بانک تجارت در استان تهران است که از این میان نمونه ای به حجم 312 نفر انتخاب شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته (در بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته است. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. در بخش کیفی از تئوری داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل اصلی شامل عوامل زمینه ای (اسناد بالادستی)، علی (عوامل سازمانی، عوامل منابع انسانی و عوامل مدیریتی)، پدیده محوری (اصلاح نظام بانکی)، مداخله گر (سیاست زدگی نظام اداری و مقاومت در برابر تغییر)، راهبردها(خط مشی گذاری پایداری) و پیامدها(بهبود عملکرد اجتماعی، بهبود عملکرد محیطی و بهبود عملکرد مالی و غیرمالی) بعنوان مولفه های اصلی مدل جامع خط مشی گذاری به منظور اصلاح نظام بانکی شناسایی شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در بخش کمی نشان داد که مدل پیشنهادی این تحقیق از اعتبار مطلوبی برخوردار است. نتایج بدست آمده در این تحقیق ضمن تقویت ادبیات داخلی راجع به نقش نظام بانکی در تحقق پایداری، رهنمودهایی کاربردی جهت اصلاح نظام بانکی در راستای توسعه پایدار ارائه می دهد.
۱۳۰۷.

مدل پاردایمیک توسعه گردشگری با رویکرد آمایش سرزمین مورد مطالعه: شهرستان چابهار

کلیدواژه‌ها: توسعه گردشگری آمایش سرزمین چابهار مدل پاردایمیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل پاردایمیک توسعه گردشگری با رویکرد آمایش سرزمین در چابهار انجام شده است، از این رو، از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش  تئوری زمینه ای استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به دو صورت مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه است. نتایج نشان داد، 10 مفهوم در 3 مقوله (مدیریت یکپارچه، رویکرد نامتمرکز در برنامه های توسعه گردشگری، قوانین و مقررات) به عنوان عوامل علی؛ 9 مفهوم در قالب 4 مقوله (بودجه و اعتبارات در بخش گردشگری، سازوکارهای مناسب در توسعه شرکت ها، برندسازی و سرمایه گذاری، پایش و ارزشیابی طرح های گردشگری و تقویت مشارکت اجتماعی) به عنوان عوامل زمینه ای استخراج شدند. سپس مقولات (کاهش فساد اداری در بین سازمان های ذی ربط و توجه به ظرفیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چابهار در سندهای فرادست)، به عنوان عوامل مداخله گر موثر در توسعه گردشگری چابهار با رویکرد آمایش سرزمین تعیین شدند. در ادامه نیز راهبردهای: (گفتمان سازی بین سازمان های ذی ربط، توسعه پژوهش ها در زمینه گردشگری با رویکرد آمایش و توسعه آموزش و آگاهی در زمینه گردشگری در سازمان های ذی ربط)، شناسایی شدند و در نهایت پیامدهای حاصل از توسعه گردشگری در منطقه شامل: توسعه زیرساخت ها، امکانات، جاذبه های گردشگری، توسعه پایدار، کاهش بیکاری و توسعه اقتصادی بودند. 
۱۳۰۸.

پیش بینی زمان مناسب طبیعت گردی در جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا با تأکید بر شرایط آب و هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه طبیعت گردی شاخص ترجونگ مدل های پیش بینی اقلیم جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۴
در مطالعه حاضر از شاخص ترجونگ برای تعیین زمان مطلوب گردشگری (از سال 1996تا 2021) در جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا پرداخته شد. سپس با بهره گیری از مدل های ACCESS-CM2 و CNRM-CM6-1 به پیش بینی زمان های مناسب توسعه طبیعت گردی تحت سناریوهای SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در آینده ای نزدیک (2070-2050) و دور (2100-2080) اقدام شد. نتایج شاخص ترجونگ نشان داد که بهترین زمان برای طبیعت گردی در این منطقه، در طی روز در ماه های دی، بهمن و اسفند و در طی شب در ماه های فروردین و آبان ماه می باشد. همچنین نتایج پیش بینی مدل های مورد مطالعه حاکی از آن است که مقادیر دمای کمینه تحت هر دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در مقایسه با دوره پایه (2014-1996) افزایش یافته است و این وضعیت در دمای بیشینه نیز قابل مشاهده است به طوری که روند دمای بیشینه از نیمه دوم دهه 2050 سرعت گرفته و میانگین آن تحت سناریوی SSP5-8.5 در بازه زمانی 2090-2099 افزایش یافته است.
۱۳۰۹.

Masculinity Rhizomes as Deconstructed in Tobias Wolff’s “Hunters in the Snow”: A Psycho-sociological Study(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
The issue of masculinity has always proved radically challenging. In Tobias Wolff’s “Hunters in the Snow” (1981), each character, constantly exercising their masculinity, attempts to gain the upper hand over his peers. As the story unfolds, the volatility of this concept causes each character’s masculinity to undergo minor to major transformations. In this state of flux, the current research analyzes Wolff’s short story via the lens of Connell’s model of gender and Gilles Deleuze and Félix Guattari’s schizoanalysis to trace the manifestations of different masculinity types and study their transformations respectively. Raewyn Connell’s three-fold model of gender is based on power, production relations, and cathexis, thus the present research initially studies each masculinity type in the world of Wolff’s three male characters as a certain rhizomatic zone in society and, then, how they are swapped in a process of deterritorialization to establish new ones (reterritorialization). At the opening of the story, each one of Wolff’s characters (Kenny, Frank, and Tub) represents a certain type of masculinity; while Kenny exercises dominance by bullying others (hegemonic), Frank serves as his accomplice in taking advantage of Tub (complicit and marginalized respectively). However, as the story reveals, these long-held rhizomes are de/reterritorialized in a moment of role reversal, leading to a tragic ending. The findings indicate that the two extreme ends of the masculinity hierarchy can be equally harmful to society as the experience of abuse adversely affects both the abuser (hegemonic and complicit) and the abused (marginalized), leading to corruption and devastation.
۱۳۱۰.

Shakespeare's Contemporary Resonance in Iran: Historical Context and Contemporary Representation(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۱
This article examines the reception and interpretation of Shakespeare’s works in modern-day Iran, beginning with an overview of the Qajar Dynasty (1789–1925) and focusing on Post-Revolutionary Iran. The study aims to illuminate an often-overlooked aspect: a significant shift in attitudes toward Shakespeare’s plays between pre- and post-Revolutionary Iran, shaped by the dominant policies and ideologies of each era. Prior to the 1979 Iranian Revolution, adaptations of Shakespearean works such as Macbeth and Hamlet demonstrated discernible political orientations. In contrast, post-Revolution adaptations, including Tardid and Mortal Wound, adopted a more sophisticated moralistic perspective. This transformation extended not only to thematic content but also to the medium of adaptation. During the pre-Revolution period, Shakespeare’s plays were primarily translated into dramatic performances. However, the post-Revolutionary era saw a shift toward visual adaptations, including cinematic productions and home-video renditions. The contrast between these periods offers insights into Iran’s contemporary outlook, revealing the interplay between historical power structures and the reception of Shakespeare’s works. This study highlights the extent to which prevailing systems of authority shape the acceptance and adaptation of cultural expressions across distinct historical contexts.
۱۳۱۱.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی جهت ارائه الگو در آیین نام اجرایی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل مضمون تمرکز رهبری توجهی مدیر رهبر مدرسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۳۴
زمینه: از آنجا که مدرسه محور آموزش وپرورش بوده، می توان از الگوی رهبری توجهی، به سبب ظرفیت روانشناختی، کل گرایانه و تحول گرای آن در مدیریت این سازمان دانش محور نهایت استفاده را برد. بنابراین انجام مطالعه در این زمینه برای مدیران و متولیان سازمان آموزش و پرورش در جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه ضروری بود. هدف: این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی در سیاستگذاری آموزش وپرورش ایران انجام شد. روش: پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اسناد در زمینه علوم تربیتی و آموزش کشور تشکیل می دهد و نمونه آماری آیین نامه اجرایی مدارس (1400) بوده است که پرسش این پژوهش بر آن اعمال شده است، سند آیین نامه اجرایی مدارس بوده است. داده های حاصل از کدگذاری به کمک روش تحلیل مضمون (کلارک و براون، 2018) تحلیل شد. یافته ها: یافته های حاصل از انجام تحلیل مضمون به موارد بسیار زیادی درباره ابعاد و مولفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی اشاره کرده اند که پس از تحلیل به سه مضمون فراگیر و 14 مضامین سامان دهنده اصلی که شامل تمرکز درون شخصی (فلسفی، فیزکی، معنوی، روانی و عاطفی)، تمرکز بیرونی (فردی، تیمی، اجتماعی و سازمانی) و تمرکز زمانی (حال، آینده، گذشته، آینده میان مدت و آینده کوتاه مدت) طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: از آنجا که این سند مدیر را مهمترین رکن مدرسه می داند چارچوب روانشناختی و محیطی را برای او در مقام مدیر- رهبر در مدرسه فراهم می آورد که بتواند به دیدی روشن به هدایت آموزش و پرورش در مدرسه بپردازد. همچنین باوجود آنکه از منظر رهبری توجهی، سند مورد نظر قابلیت ها و ظرفیت های چشمگیری برای خروج آموزش وپرورش از وضعیت موجود دارد، منتهی نیازمند تمهیداتی است که بتواند هرچه بهتر در عمل واقعیت پیدا کند.
۱۳۱۲.

الگوی ساختاری نارسایی هیجانی با پرخاشگری رقابتی در ورزشکاران فوتبالیست: نقش میانجی گر تحمل ناکامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسایی هیجانی پرخاشگری رقابتی تحمّل ناکامی ورزشکار فوتبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۴۸
زمینه: پرخاشگری و خشونت نتیجه نهایی یک وضعیت روانی معیوب و غیرقانونی است که وقوع آن در ورزش قطعاً ممکن است عواقب منفی داشته باشد و امنیت ورزشکاران و تماشاگران را به خطر بیندازد. بنابراین بررسی سازه های روانشناختی تأثیرگذار بر پرخاشگری ورزشکاران در جهت مدیریت هیجان های منفی در محیط های ورزشی یک ضرورت کابردی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف الگوی ساختاری نارسایی هیجانی با پرخاشگری رقابتی در ورزشکاران فوتبالیست: نقش میانجی تحمل ناکامی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی فوتبالیست های حرفه ای شاغل در لیگ استان مازندران در سال 1402 بودند. نمونه پژوهش 280 نفر از فوتبالیست های تیم های استان مازنداران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نارسایی هیجانی (تورنتو، 1994)، تحمل ناکامی (هارینگتون، 2005) و پرخاشگری رقابتی (ماکسول و موریس، ۲۰۰۷) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS.26 و AMOS.24 با استفاد از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که نارسایی هیجانی و تحمل ناکامی بر پرخاشگری رقابتی ورزشکاران فوتبالیست اثر مثبت و مستقیمی دارند. همچنین نارسایی هیجانی با میانجی گری تحمل ناکامی بر پرخاشگری رقابتی اثر غیرمستقیم معنادار دارد. در نهایت 40 درصد از واریانس پرخاشگری رقابتی توسط متغیرهای نارسایی هیجانی و تحمل ناکامی قابل تبیین بود. نتیجه گیری: تجربه ناکامی خارج از تحمل فرد، باعث ایجاد هیجانات ناخوشایندی از قبیل خشم می شود که به نوبه خود پیامدهای روانشناختی، اجتماعی و اخلاقی را برای ورزشکاران به همراه دارد. بنابراین بهتر است ورزشکارانی که مستعد احساسات خشمگینانه و پرخاشگرایانه هستند، شناسایی کرده تا بتوان به بهبود عملکرد ورزشی و پیشگیری از آسیب های روانی ورزشکاران کمک شا
۱۳۱۳.

واژه بست ها در زبان گیلکی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکواژ وابسته پی بست واژه بست ویژه واژه بست ساده گیلکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۹
واژه بست ها تکواژهای مقیدی هستند که ازنظر نحوی واژه اند؛ اما از نظر ساختواژی به یک واژه وابسته اند و با آن، نوعی واحد ساختواژی تشکیل می دهند. هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل واژه بست های زبان گیلکی (گویش گیلکی اشکورات) با بهره گیری از آزمون های مطرح شده در پیشنه مطالعات، است.نخست، داده ها از طریق شمّ زبانی یکی از نگارندگان و همچنین با رجوع به برخی از منابع مکتوب گردآوری شده و سپس، تمام تکواژهای وابسته با اعمال آزمون های آوایی، صرفی و نحوی بررسی شده اند. براساس رویکرد کلاونس (1982)، می توان گفت که همه واژه بست ها در گیلکی اشکورات بعد از پایه به کار می روند و از این رو،همگی پی بست هستند. در گیلکی اشکورات11 واژه بست وجود دارد که از این میان 9 مورد، واژه بست ویژه و 2 مورد واژه بست ساده به شمار می روند. شایان توجه است که به نظر می رسد واژه بست های زبان گیلکی عمدتاً فاقد تکیه هستند.
۱۳۱۴.

نقش ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه در ارتباط بین بازاریابی رسانه های اجتماعی و وفاداری به برند

کلیدواژه‌ها: بازاریابی رسانه های اجتماعی وفاداری به برند ارزش ویژه برند ارزش منصفانه مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۶۷
در این پژوهش، نقش ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه به عنوان متغیرهای میانجی در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند بررسی شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان برند ایکس ویژن در اینستاگرام بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن از طریق روایی محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی از طریق ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه، تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان به برند دارد (β = 0.48, p < 0.001). همچنین، ارزش منصفانه تأثیر بیشتری نسبت به ارزش ویژه برند در افزایش وفاداری مشتریان داشته است. این یافته ها می تواند راهنمایی برای مدیران بازاریابی در جهت تدوین استراتژی های مؤثر برای افزایش وفاداری مشتریان باشد.
۱۳۱۵.

ارزیابی و بررسی عوامل مؤثر بر روش های مشارکت عمومی-خصوصی جهت تأمین مالی توسعه بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مشارکت عمومی - خصوصی تأمین مالی توسعه بیمارستان ها استان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۴
زمینه و هدف: رشد و توسعه اقتصادی کشورها در گرو پروژه های مختلف زیرساختی و خدماتی می باشد. محدودیت منابع بودجه ای دولت ها برای تأمین مالی پروژه های توسعه بیمارستان ها، همچنین تقاضای زیاد مالی در زمینه سرمایه گذاری در این پروژه ها، دولت ها را بر آن داشته تا تمامی تلاش خود را برای مشارکت فعال بخش خصوصی و ایجاد فضای رقابتی مناسب برای فعالیت آن ها به کار ببندند. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی و بررسی عوامل موثر بر روشهای مشارکت عمومی-خصوصی جهت تأمین مالی توسعه بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی در استان کردستان است. نتیجه گیری: اتخاذ سیاستهای پولی کارآمد توسط بانک مرکزی مانند اعطای وام های بلندمدت، تخفیف در دریافت جریمه دیرکرد اقساط؛ اتخاذ سیاست ثبات و جلوگیری از ایجاد هرگونه ناامنی در سیاستهای اقتصادی؛ پرهیز از صدور مصوبه های غیرضروری؛ تقویت نهادهای مالی مانند بانکها و شرکتهای تأمین سرمایه؛ فراهم کردن مشوقهای اقتصادی و قانونی لازم؛ ایجاد دانش و مهارت ارزیابی فنی، مالی و اقتصادی پروژه ها در واگذاری به بخش خصوصی و ارائه سیاست های تشویقی و قانونی به بخش خصوصی؛ برنامه ریزی منسجم برای بسترسازی مشارکت عمومی -خصوصی و رفع محدودیت های دولتی ازجمله قوانین دست و پاگیر از راهکارهای موثر بر مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکت عمومی-خصوصی می باشد.
۱۳۱۶.

ارزیابی ترجیحات کشاورزان ورامینی در استفاده از منابع آبی استحصال شده از کانال های آبیاری با استفاده از تکنیک آزمایش انتخاب گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون انتخاب گسسته متغیر پولی نرمال کننده وضعیت کیفیت آب نرخ آب بهای کشاورزی کانال های آب کشاورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۳۷
در تحقیق حاضر، میزان اثرگذاری برخی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر ترجیحات کشاورزان ورامینی در استفاده از منابع آبی استحصال شده از کانال های آبیاری، با استفاده از روش آزمایش انتخاب گسسته ارزیابی شده است. در این راستا، ابتدا ضمن مشورت و مصاحبه با افراد خبره محلی، متغیرها و سطوح آن ها، احصاء و سپس داده ها از طریق پرسشنامه در میان جامعه هدف جمع آوری شد. علائم ضرایب برآورد شده نشان می دهد هرگونه کاهش نرخ آب بهای کشاورزی، ارتقای وضعیت کیفیت آب، تشدید نظارت بر میرآب ها، تضمین حق آبه رها سازی شده از سد و کانال ها و بهسازی و گسترش کانال های آب، موجب افزایش سطح مطلوبیت کشاورزان ورامینی خواهد شد. در زمینه تمایل به پرداخت کشاورزان (با لحاظ کردن متغیر نرخ آب بهای کشاورزی به عنوان متغیر پولی نرمال کننده)، یافته های تحقیق، نشان داد که متغیر «وضعیت حق آبه رها سازی شده از سد و کانال ها» در سبد ترجیحات پرسش شوندگان (کشاورزان) بیشترین اهمیت را دارد، به نحوی که حاضرند در ازای تضمین تأمین و دریافت آب در فصول کم بارش سال، معادل 58 درصد آب بهای بیشتری بپردازند که این نتیجه، مبین آسیب پذیری کشاورزان و محصولات کشاورزی کشت شده در دشت ورامین در مواجهه با بحران کم آبی و خشکسالی است
۱۳۱۷.

Modelling Knowledge Extraction to Make Value in Service Organizations(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Intelligent Knowledge Extraction Knowledge extraction Knowledge Extraction Model Knowledge Management

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۰
Purpose: Considering the development of technology and the use of artificial intelligence in the process of knowledge management in the service sector as well as intelligent knowledge extraction, this study aims to model an intelligent knowledge extraction map to make value in organizations. Method: This research is applied and survey. Ten influential components in knowledge extraction were identified through library study. The study sample was selected using the judgmental sampling method of five person. Using the Delphi technique, screening and evaluation of the identified components have been done. The interpretive structural model method was used to model the knowledge extraction map. The software used is EXCEL and MATLAB. Findings: The findings show that Intelligent measurement and organization of knowledge is in the second level. Five phases have been obtained for the initial steps of the Knowledge Extraction Model in service organizations. Intelligent measurement and organization of knowledge in the first phase, identifying external factors, identifying internal factors, and Identifying necessary actions in the second phase, Organization of knowledge processes, Organizing the necessary infrastructure in the third phase, Targeting knowledge and Smart knowledge strategy in the fourth phase, and finally Monitoring and updating knowledge, and Evaluating intelligent knowledge extraction in the fifth phase are main steps in the knowledge extraction model. Conclusion: To achieve success in the service sector, knowledge extraction is required to make managers able to decide better. To begin intelligent knowledge extraction, we need to follow five essential and initial steps to prepare the organization for this process.
۱۳۱۸.

Latent Profile Analysis for the Investigation of Emotional Factors in Second Language Acquisition(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: affective variable ergodicity issue latent profile analysis person-centered approach Second language acquisition

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
Exploring L2 affective variables requires innovative research analytic approaches that can adequately address the complexity and dynamicity of the variables. Not always can the normality of distribution and linearity of relationships be assumed. Neither can the homogeneity of variance be always met. Latent profile analysis (LPA) is suggested to deal with the heterogeneity of data and non-linear relationships. It allows for hypothesis testing and model testing to tackle the ergodicity issue in second language acquisition (SLA) research from a person-centered approach. LPA, which primarily serves to classify a population or sample into several sub-groups, can be effectively employed in SLA research to classify L2 teachers or learners in terms of the different positive and negative emotions (e.g., enjoyment, boredom, anxiety, etc.) they experience while learning a foreign or second language. A classroom-based L2 learning experience occurs interactively with several personal and contextual variables involved. The relationship between any single affective variable can hardly be conceived as linear. Thus, LPA holds promises for dealing with these non-linear relations and provides insightful information about the profiles of learners or teachers concerning a particular affective variable. The purpose of this conceptual analysis is to provide a review of the basic tenets of LPA and to explain how it can contribute to the exploration of emotional variables in SLA. By identifying distinct emotional profiles, the study offers guidance on tailoring instructional strategies to address the specific emotional needs of language learners, thereby enhancing the effectiveness of language acquisition interventions.
۱۳۱۹.

Employability and Digitalization: A Bibliometric Analysis with Future Research Directions(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: employability digitalization Industry 4.0 SPAR-4-SLR

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۳
Digitalization is rapidly changing employment dynamics, demanding an understanding of how digital technologies impact employability. This study provides a comprehensive analysis of the relationship between digitalization and employability through a hybrid approach combining bibliometric analysis with a systematic theoretical review, based on the 4Ws framework (What, When, Where, and Why). Through the examination of thematic trends spanning the years 2010 to 2023, this study reveals significant domains in which digital transformation is influencing employability. The results underscore three primary thematic categories: the evolution of employment models catalyzed by digital technologies, the shift from Industry 4.0 to Industry 5.0, and theoretical advancements that concentrate on the informal economy alongside comparative analyses. This research contributes to addressing theoretical gaps regarding the lasting impact of digitalization on labor markets, with a particular focus on skill acquisition and job security. It presents targeted approaches for scholars, educators, and industry stakeholders to improve employability amid technological change. These include creating adaptive skill development programs, using AI in workforce management, and encouraging policies that enhance workers’ adaptability to new digital innovations. By presenting clear insights on how digitalization may affect employability, this research aims to enable more informed decisions for designing educational strategies and labor policies.
۱۳۲۰.

واکاوی مبانی اخلاقی نظارت بر فعالیت های مجازی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظارت آموزشی نظارت بر معلمان اخلاق در آموزش مجازی اخلاق آموزشی نظارت بر فضای مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۲۰
هدف از این پژوهش واکاوی مبانی اخلاقی نظارت بر معلمان در آموزش مجازی است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر روش آمیخته با رویکرد اکتشافی متوالی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 22 نفر از مدیران مدارس و اساتید دانشگاهی مطلع در زمینه نظارت بر آموزش مجازی بودند که به روش گوله برفی و در حد اشباع نظری انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی مدیران مدارس ابتدائی و متوسطه شهرستان بوکان بود که به روش تعیین حجم نمونه مورگان تعداد 120 نفر بعنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شدند. مصاحبه ها به روش تحلیل تم یا مضمون (کدگذاری تم، مقوله و مفهوم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبق نظر گوبا و لینکلن (2000) اعتبار بخش کیفی با چهار معیار اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تایید پذیری بررسی و جهت ارزیابی پایایی پروتکل مصاحبه، از روش درصد توافق بین دو کدگذار استفاده شده است. در بخش کمی نیز از با استفاده از ضریب الفای کرونباخ پایایی مولفه ها بررسی شد که ضریب همه مولفه ها بیش از 7/0 گزارش شد و روایی واگرا و همگرای آن نیز تایید شد. بر اساس یافته های پژوهش نظارت مدیران بر فعالیتهای مجازی معلمان تابع سه مضمون اصلی منش شخصی، اخلاق اجتماعی و اخلاق معنوی-اجتماعی معلم در قالب 5 مضمون اولیه نظارت بر رفتار، نظارت بر محتوای آموزشی، اخلاق حرفه ای، نظارت بر روابط و نظارت بر نگرش و 29 مفهوم بود.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان