مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۵٬۸۴۱ تا ۱۱۵٬۸۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تقی الدین ابوالعباس احمد ابن شهاب الدین عبد الحلیم ابن تیمیه (661-728ه ق) در میان طیف وسیع مخالفان و منتقدان و ستیزه جویان منطق (ارسطوئی/سینوی) و بطور عام عقلی مشربی فیلسوفان مسلمان قرار دارد . کسانی که تمامی آنان دغدغه بازگشت به سنت و سلف دارند ( از جمله ابوبکر باقلانی، امام الحرمین جوینی، محمد امین استرآبادی، ابن الصلاح، جلال الدین سیوطی، شیخ عبداله جیلانی، ابوالنجا الفارض، و ..) اما وجه تمایز او نظام پردازی و استدلال آوری و صورت بندی اشکالات ناظر به منطق ارسطویی است که از قضا با بسیاری از نقدهای معرفت شناسان دوران جدید و منطق دانان جدید مشابه و مشترک است. وی در چندین کتاب به تفصیل انتقادات خود را مطرح می کند، اما در کتاب الردّ علی المنطقیین بر مبنای تصویر دو بخشی منطق ( تصور و تصدیق) و طرح نقد خود علیه دو مدعا در مورد هر بخش منطق، نظامی برای ردیات خود پرداخته است و کتاب خود را در چهار فصل تبویب می کند: الف) تصور مطلوب جز بوسیله تعریف (حد) به دست نمی آید. ب) تعریف، علم به تصورات را به دست می دهد. ج) تصدیق مطلوب جز از طریق قیاس حاصل نمی شود. د) قیاس یا استدلال منطقی علم به تصدیق را حاصل می کند.
معرفی معناشناسی های مختلف برای منطق شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق شهودی گزاره ای منطقی غیرکلاسیک است که از حذف اصل طرد شق ثالث از منطق کلاسیک حاصل می شود. چند معناشناسی مختلف، مانند معناشناسی کریپکی، توپولوژیکی و همسایگی برای منطق شهودی گزاره ای وجود دارد که قضایای درستی و تمامیت برای آنها اثبات شده است . در این مقاله ابتدا برخی از این معناشناسی ها رابررسی می کنیم، سپس دو معناشناسی همسایگی جدیدی را که یکی از این معناشناسی ها تا حدی پیچیده تر از معناشناسی های همسایگی شناخته شده قبلی می باشد را برای منطق گزاره ای شهودی (IPC) معرفی می کنیم. در نهایت قضایای درستی و تمامیت را با روشهای متفاوتی نسبت به این دو معناشناسی همسایگی جدید اثبات می کنیم . برای اثبات تمامیت یکی از این معناشناسی ها که NB-همسایگی می نامیم، ابتدا نیاز داریم تا دستگاه زیرشهودی WF را که ضعیف تر از دستگاههای زیر شهودی شناخته شده قبلی مانند F می باشد را معرفی کنیم. سپس با استفاده از قصیه تمامیت منطق WF نسبت به معناشناسی NB-همسایگی، نشان خواهیم داد که منطق شهودی IPC نسبت به این معناشناسی با افزودن برخی ویژگی های خاص درست و تمام است.
پیش بینی سلامت روان دانشجومعلمان بر اساس متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶)
153 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان دانشجومعلمان براساس متغیر های خودکارآمدی و حمایت اجتماعی است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، طرح پژوهش، غیرآزمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان کارشناسی پیوسته پردیس شهید مفتح(تهران) دانشگاه فرهنگیان بوده است که از میان آنها تعداد 247 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از 1-پرسش نامه سلامت عمومی(28-GHQ)، 2-پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982) و 3-پرسش نامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986) استفاده به عمل آمد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار استنباطی(رگرسیون چندمتغیری) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با نشانه های جسمانی رابطه منفی معناداری وجود دارد و آن متغیرها می توانند تغییرات نشانه های جسمانی را در بین دانشجومعلمان به گونه ای معنادار(021/0>P) تبیین و پیش بینی کنند. بین متغیر خودکارآمدی با اضطراب و بی خوابی رابطه منفی معناداری وجود دارد و متغیرخودکارآمدی می تواند اضطراب و بی خوابی را به گونه ای معنادار(005/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی نماید. متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی می توانند اختلال در کارکرد اجتماعی را به گونه ای معنادار(001/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی کنند. همچنین متغیر خودکارآمدی می تواند تغییرات افسردگی را به گونه ای معنادار(001/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی نماید. با توجه به یافته های حاصل، با به کارگیری شیوه هایی برای افزایش خودکارآمدی دانشجومعلمان و حمایت اجتماعی از ایشان، می توان به ارتقای سطح سلامت روان در میان آنها کمک نمود.
دادخواهی از آرای شورای انتظامی نظام مهندسی؛ از نفی صلاحیت دیوان عدالت اداری تا بن بست دیوان عالی کشور
منبع:
فصلنامه رأی دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
27 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اقسام نظارت قضایی، نظارت بر تصمیمات و آراء مراجع اختصاصی اداری است که دارای صلاحیت ترافعی در رسیدگی به اختلافات، تظلمات و شکایات اداری هستند. شورای انتظامی نظام مهندسی یکی از انواع مراجع اختصاصی اداری است که نظرات و تصمیمات آن به موجب رأی وحدت رویه شماره ۷۸۶-۲۴/۱۰/۱۳۹۸ هیئت عمومی دیوان عالی کشور غیرقابل اعتراض در مراجع قضایی اعلام شده است. این در حالی است که هیئت عمومی دیوان عدالت اداری در رأی شماره ۳۲۲ مورخ ۰۲/۰۸/۱۳۹۰ نیز سابقاً آراء این هیئت را غیرقابل اعتراض در دیوان عدالت اداری برشمرده است. این نوشتار با سیر در گردشکار و نقد و بررسی رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور و با ارائه ادله و تفسیر روشن از مواد قانونی کوشش نموده ضرورت اعمال نظارت قضایی بر تصمیمات و آراء شورای انتظامی نظام مهندسی را اثبات نماید. بر این اساس، غیرقابل تجدیدنظر اعلام نمودن آراء شورا در مغایرت آشکار با حق دادخواهی شهروندان، در تعارض با فلسفه وجودی محاکم دادگستری و نیز برخلاف اهداف قوه قضاییه در احقاق حق و پشتیبانی از حقوق افراد و همچنین مخدوش کننده مبنای تأسیس دیوان عدالت اداری به عنوان یک مرجع اختصاصی و تخصصی قضایی در جهت پاسداری از حقوق مردم نسبت به واحدهای دولتی است.
Analyzing the Anti-Arrogance Discourse in the Sayings of the Leader(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the article written based on the leader discourse, the anti-arrogance conversation of the leader investigates in three pivots of arrogance, arrogance, and anti-arrogance, and its programs are clarified. This study is to search the vocabularies related to overconfidence in the sayings of the leader of the revolution. The results derived from the article shows that the anti-arrogance discourse in his sayings based on clarifying the grounds of arrogance, presenting the features of the arrogant elements and their felonies, countering the presumption, inviting people to support the Islamic movement, strengthening the spirituality, delineating the goals, showing resistance and preventing disunity. This article proves documentarily and methodically the assumption that the leader of the revolution is against arrogance. Running research on the keywords of the anti-arrogance discourse such as arrogance, arrogance, and anti-arrogance in the sayings of the leader of the revolution shows recognizing the situations and his realistic view, which leads to active and aware resistance against the enemy.
Explaining the Iconographic Role of Karbala in the Formation and Continuity of the Shia Movements and the Islamic Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Shia, as one of the main components of Islamic society, has always had a revolutionary attitude towards other religions throughout history. The Shi'ite school has been the promoter of movements that have stood up to oppression, and this political thought has shaped Shia political and social movements throughout history. Historically, the turning point of the Shia revolution and the formation of Shia protest movements is the Ashura incident in the year 61 AH. And the land of Karbala as the Shias holy shrine of and the place of Imam Hussein martyrdom (a.s.) has always, at all times and places, conveyed the ideological burden of the Ashura event to Shia communities. Thus, the formation and activity of Shia movements can be traced well after the Karbala event and examined in terms of the effects that Karbala has had on their structure and continuity in different categories. The present study aimed to investigate the role of Karbala in the formation and continuation of Shia movements in the context of political geography based on Gatman's theory of iconography. To this aim, Descriptive-analytical methods and library and document studies are used. Based on the results, this influence has not always been the same at different times, and in each period, it has manifested itself in different ways depending on the temporal and spatial requirements and the degree of Shia community readiness. That can investigate the type and extent of this effect on dual format in the Imamiyyah and the Zaydiyyah method. So, the categorization of Shi'ite movements is as following: Imam Hussein's revenge and revenge revolts, Zaydiyya uprisings, movements that led to the formation of the government, and contemporary Shi'ite movements.
واکاوی و تبیین بحران های ژئوپلیتیک جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام گستره ای وسیع از کشورها با جمعیت متعدد و متنوع است. دارا بودن جمعیت انسانی و نیز منابع جغرافیایی قدرت سبب بروز بحران های متعددی بین بازیگران مختلف در این گستره شده است. در این میان بحران های ژئوپلیتیکی به دلیل پایداری و تداومی که دارند به سادگی قابل حل نیستند از این رو از نوع بحران های درازمدت محسوب می شوند و اغلب باعث بروز درگیری ها و تنش های فراوان بین سازه های انسانی و فضایی می شوند. این مقاله با هدف بررسی بحران-های ژئوپلیتیکی جهان اسلام با روش تحقیق توصیفی – تحلیلی نوشته شده است و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع معتبر، کتب مقالات گردآوری گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران ژئوپلیتیک در منطقه جهان اسلام از نوع وضعیتی می باشد که در آن منابع جغرافیایی قدرت به عنوان منبع اصلی منازعه، کشمکش، اختلاف و غیره بین بازیگران در مناسبات فروملی، ملی، منطقه ای و جهانی می باشد. به بیان دیگر بحران ژئوپلیتیک در این منطقه زمانی ایجاد می شود که بازیگران در مناسبات فروملی، ملی، منطقه ای و جهانی خود روی یک یا چند منبع جغرافیایی قدرت با یکدیگر اختلاف داشته باشند و به رقابت با یکدیگر بپردازند. در نهایت نتایج تحقیق نشان می دهد که به صورت کلی بحران های ژئوپلیتیک جهان اسلام ناشی از مناسبات سیاسی بین بازیگران بوده و منابع جغرافیای قدرت را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
واکاوی سبک شناسانه سوره قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی دانش یا روشی است که دستمایه بسیاری از تحلیل گران نصوص ادبی و پژوهشگرانی است که به بررسی جنبه زبانی قرآن پرداخته اند؛ چه در میان متون ادبی، قران کریم دارای سبکی مشخص و شایان توجه متن پژوهان است. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی به سبک شناسی سوره قلم پرداخته و معلوم گشته است که این سوره در سطح فکری، نفی اتهام از پیامبر (ص)، تحسین اخلاق نیکوی آن حضرت و نقد ناهنجاری های اخلاقی معاندان را می رساند. با مثال زدن به سرگذشت قومی دیگر، تداوم سنت الهی در حق کافران و تکذیب کنندگان و معاندان پیامبر گوشزد می شود.. در سه سطح آوایی، نحوی و واژگانی، سبک به کاربسته با شیوه زبان قرآن در بیان سنت های الهی و توجه دادن به عاقبت کارها و کیفر گناهان و هدایت انسان ها هماهنگ است. در سطح نحوی کاربرد فعل مضارع تداوم دشمنی با پیامبر اکرم(ص) را می رساند. در سطح ادبی تناسب بلاغی درون برخی از آیات و بین آیات این سوره نشانگر رابطه سببی یا علّی مفاهیم آیات است. همچنین تکرار خطاب های پرسشی برای تاکید و سوق دادن مخاطبان به تدبر در عاقبت امور می باشد.
تفریح مجازی و احکام آن در فقه اسلامی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
121 - 96
حوزههای تخصصی:
تفریح مجازی از مقول ه های است که در جهان امروزی قشری عظیمی از مردمان را به سوی خود جلب کرده است، لذا با توجه به مبتلی به بودن آن مقتضی است که از جنبه شرعی موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی - توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. تفریح مجازی عبارت است از فعالیتی غیر جدی به قصد سرگرمی، وقت گذرانی یا رفع خستگی که در فضای غیرواقعی که همان فضای رایانه ای می باشد، انجام می شود. تفریح مجازی شامل بازی های رایانه ای و اینترنت و گفتگوهای اینترنتی (چت کردن) می باشد. در پژوهش حاضر به این نتیجه رسیدیم که بازی های رایانه ای به طور کلی مباح است مگر اینکه به نحوی باشد که در فقه از آنها نهی گردیده است، مانند قمار و یا باعث ضرر و زیان و مفسده در فرد گردد. در اینترنت و گفتگوهای اینترنتی (چت کردن) نیز اصل اولی اباحه می باشد مگر اینکه استفاده ناصواب از آن گردد. بنابراین استفاده تفریحی از اینترنت و ارتباط برقرار کردن با دیگران از طریق اینترنت (چت کردن) تابع نحوه استفاده این ابزار است، لذا اگر به نحوی از اینترنت استفاده گردد که در آن مفسده و ضرر باشد و یا به نحوی از طریق اینترنت (چت کردن) با دیگران ارتباط برقرار کند و گفتگو کند که در فقه از آن نهی گردیده است، مانند ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف حکم حرمت بر آن جاری می گردد.
We Have to Live Till We Die(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 68
حوزههای تخصصی:
What ethical stance would be appropriate in today’s messy situation of health crisis, global warming, social and economic antagonisms, etc.? The first one is that of an expert who deals with the specific task imposed on him by those in power, blissfully ignoring the wider social context of his activity. The second one is that of pseudo-radical intellectuals who criticize the existing order from a comfortable morally superior position, well aware that their criticism will have no actual effects. How, then, are we to go on living after we get rid of the illusions of a false critical stance? Not just by accepting our reality: the fascination with the end of our civilization make us spectators who morbidly enjoy the disintegration of normality. A way out of this deadlock is signalled by a line from a song by the German rock band Rammstein: “we have to live till we die”. We have to fight against the pandemic and other crises not by way of withdrawing from life but as a way to live with utmost intensity. Is there anyone more ALIVE today than millions of healthcare workers who with full awareness risk their lives on a daily base? Many of them died, but till they died they were alive.
بررسی تأثیر پویایی های قیمت نفت بر مومنتوم صنایع در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
121 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تأثیرگذار بر بازدهی بازار سهام، تغییر بازده نفت و نوسانات آن است که می توان از آن در توضیح بازدهی و اتخاذ استراتژی های سودآور در بازار سرمایه کمک گرفت. با عنایت به اهمیت تأثیر تغییر قیمت نفت خام بر بازده سهام در صنایع مختلف، در این پژوهش با استفاده از داده های ماهانه دوره زمانی 1388 تا 1397، بررسی می شود که آیا بازده نفت و نوسان بازده نفت بر سودآوری استراتژی مومنتوم صنایع در بورس تهران تاثیر دارند. همچنین علاوه بر بررسی پایداری نتایج به دست آمده، بازده استراتژی مومنتوم مبتنی بر داده های قیمت نفت خام با بازده استراتژی مومنتوم متعارف مقایسه می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که نوسان مشروط بازده نفت و بازده بازار سهام قادر به توضیح بازده مومنتوم صنایع، بازده پرتفوی صنایع برنده و بازده پرتفوی صنایع بازنده هستند. بررسی ها نشان می دهد نتایج پایدار بوده و نوسان بازدهی نفت پس از کنترل متغیرهای کلان اقتصادی، قدرت توضیح دهندگی بالایی دارد. همچنین استراتژی مومنتوم متعارف، بازده بالاتری نسبت به استراتژی مومنتوم مبتنی بر نفت نتیجه می دهد.
مدل سازی انتخاب سبد بهینه سهام بر مبنای ارزیابی ریسک و رویکرد مالی رفتاری (حسابداری ذهنی) در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
75 - 101
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به مدلسازی انتخاب سبد بهینه با رویکرد حسابداری ذهنی و بر مبنای شاخص های ارزیابی ریسک و بازده بر اساس نظر خبرگان می پردازد. در این راستا پس از نظر سنجی چند مرحله ای از 28 خبره و تدوین مدل پایه بر اساس روشهای کیفی، با محاسبه بازده صنایع مختلف بورسی طی ده سال به ارزیابی مقایسه ای روش های بهینه سازی پرتفوی با توسعه روش های محاسبه ریسک از واریانس به ارزش در معرض خطر و وارد نمودن متغیر حسابداری ذهنی سرمایه گذاران در قالب دو دوره آموزش هشت ساله و آزمایش دو ساله پرداخته است. نوآوری اصلی تحقیق در تدوین مدل ریاضی بهینه سازی با درج محدودیتهای حسابداری ذهنی و نقدشوندگی بوده و ارزیابی نهایی مدل توسعه یافته نشان دهنده کارکرد مناسب مدلسازی مذکور در عملکرد پرتفوی می باشد. نتایج حاصله نشان می دهد که عملکرد پرتفوی های حاصل از مدل مبتنی بر حسابداری ذهنی DMSS و MVO در حالت ساده یکسان عمل کرده و اختلاف معناداری ندارند. ولی پرتفوی هایی که بر اساس مدلهای مبتنی بر حسابداری ذهنی با در نظر گرفتن محدودیتهای ارزش در معرض ریسک و نقدشوندگی تشکیل شده اند عملکردی به مراتب بهتر از مدل MVO دارند.
ارزیابی و تحلیل اثرات اجرایی شدن سیاست مالیات سبز بر توسعه انرژی های تجدیدپذیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹)
105 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این مقاله بررسی اثرات اجرایی شدن سیاست مالیات سبز بر میزان انتشار آلاینده ها با تأکید بر توسعه انرژی های تجدیدپذیر، با استفاده از روش GMM، و برای دوره زمانی 1396-1381 در ایران است. یکی از مهم ترین چالش های فراروی دولت ها در قرن بیست و یکم، بحران های زیست محیطی است. سیاست های کلان اقتصادی می تواند تغییراتی را در کارکردهای نظام زیست محیطی ایجاد کنند که این تغییرات به ویژه از نقطه نظر ایجاد آلودگی ها می توانند بسیار قابل اهمیت باشند. سیاست های مالی از جمله مالیات ها از عمده ترین سیاست های کلان اقتصادی هست. مالیات سبز در اصطلاحات جدید مالیاتی، به عنوان پایه های مؤثر و اجرایی به منظور کنترل آلودگی قلمداد می شود. این نوع مالیات که بر پایه هزینه است، می تواند آلودگی را کاهش داده و کارایی در اقتصاد را افزایش دهد. یکی دیگر از راهکارهای مهم در جهت کنترل و کاهش آلودگی، گسترش زیرساخت های مربوط به انرژی های تجدیدپذیر است. روش:در این تحقیق برای بررسی موضوع از آمار و اطلاعات بانک مرکزی، مرکز آمار ایران و ترازنامه انرژی در دوره زمانی 1396-1381، روش های پانل دیتا و روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش رابطه بین مالیات های سبز و انتشار آلاینده ها برای استان های مورد بررسی منفی است. همچنین، تولید و مصرف انرژی های تجدیدپذیر اثری معکوس بر انتشار آلاینده ها دارد. به عبارتی استفاده از این انرژی ها منجر به کاهش انتشار آلاینده ها می شود. علاوه بر این با افزایش مصرف انرژی فسیلی و توسعه انسانی میزان انتشار گاز CO2 افزایش می یابد. در نهایت رابطه معکوس میان درجه صنعتی شدن و انتشار آلاینده ها مبین این مطلب است که بخش عمده ای از آلودگی ایجاد شده به واسطه بخش حمل و نقل و خدمات است و در واقع وجود تکنولوژی های قدیمی در این بخش، منجر به افزوده شدن روزانه انتشار گازهای آلاینده شده است. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاکی از آن است که اجرای سیاست مالیات سبز بر کاهش انتشار آلاینده های زیست محیطی اثر گذار است.با توجه به افزایش تعداد آلاینده های زیست محیطی، توجه به تعریف و اجرای سیاست های مالیاتی در قالب مالیات های سبز از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا دولت مرکزی و دولت های محلی در استان ها باید نسبت به اجرای این سیاست ها اهتمام بورزند. همچنین، تولید و مصرف انرژی های تجدیدپذیر اثری معکوس بر انتشار آلاینده های زیست محیطی دارد. به عبارتی توسعه و جایگزینی مصرف این انرژی ها با انرژی های فسیلی می تواند منجر به کاهش انتشار آلاینده ها شود.
تدوین و اعتباریابی مدل غنی سازی شغلی اعضای هیئت علمی: یافته های یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسسه های آموزش عالی با نیازها و انتظارهای نوپدید جامعه رو به رو هستند. اعضای هیئت علمی باعث کیفیت آموزش عالی می شوند و نقش مهمی در امر توسعه هر کشور ایفا می کنند. هدف پژوهش کیفی حاضر تدوین و اعتباریابی مدل نشانگان و ابعاد غنی سازی شغلی اعضای هیئت علمی است. یافته ها نشان می دهد که غنی سازی شغلی اعضای هیئت علمی می تواند در ابعادی پنجگانه طبقه بندی شود و نشانگانی بدین شرح داشته باشد: بُعد آموزشی (تسلط به کاربرد روش های نوین و خلاقانه تدریس، مهارت پویایی گری استاد، اندیشه سازی در جریان آموزش، توان تدوین راهبردهای آموزشی و ارزشیابی در جریان تدریس، توانایی ارائه بازخورد و داشتن تفکر انعکاسی، برانگیزاننده بودن اهداف برتر یادگیری در مخاطبان)؛ بُعد پژوهشی (حساسیت به جمع آوری داده های صحیح، مهارت تیم سازی و شبکه سازی (ملّی و بین المللی)، قدرت مدیریت پروژه، تسلط بر روش شناسی پژوهش و تعریف پایان نامه ها مبتنی بر حل مسائل جامعه)؛ بُعد خدمات تخصصی (مهارت کارآفرینی و خلق ثروت، توانایی حل مسائل کاربردی جامعه، ارتباط با اجتماع و صنعت، و قدرت گفتمان سازی)؛ بُعد فردی (حساسیت مسئولیتی، داشتن تفکر سیستمی، داشتن تفکر شهودی، مدیریت زمان، و خودتنظیمی)؛ و بُعد سازمانی (مهارت تشکیل اجتماع یادگیرنده، توان ارتباط علمی با دانشگاه های معتبر خارج کشور، تعامل با اجتماع علمی و مربی گری همتا). در پایان برای دستیابی به غنی سازی شغلی اعضای هیئت علمی، پیشنهادهای پژوهشی و اجرایی ارائه شده است.
گزینش زبانی به هنگام پردازش هیجان خشم: مطالعه موردی دوزبانه های ترکی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج پژوهش های اخیر حاکی از تأثیر دوزبانگی بر بسیاری از فرایندهای شناختی و هیجانی می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش دوزبانگی در پردازش هیجان خشم در زبان های اول و دوم دوزبانه های ترکی- فارسی می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 18 نفر دو زبانه متوالی ترکی- فارسی (با میانگین سنی 26 سال) از دانشجویان دانشگاه های تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در این پژوهش که یک پژوهش شبه تجربی است شرکت کردند. شرکت کنندگان علاوه بر پرسش نامه های تاریخچه زبانی، سلامت عمومی، و خلق مثبت و منفی، به آزمون کامپیوتری طراحی شده جهت القاء هیجان خشم و سپس انتخاب معناداری واژه های ترکی و فارسی و ناواژه پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که در موقعیت القاء خشم در مقایسه با موقعیت عادی، افراد به طور معناداری زمان بیشتری را صرف پاسخ به معنادار بودن یا نبودن واژه ها کردند. همچنین در گزینش واژه های ترکی در مقایسه با فارسی نیز به طور معناداری کندتر عمل کردند. به علاوه، در ارتباط با مقایسه هر دو زبان به صورت مجزا در هر دو موقعیت، نتایج مقایسه زوجی حاکی از این بود که زمان واکنش افراد به واژه های ترکی در موقعیت القاء خشم به طور معناداری طولانی تر بود. در نتیجه، می توان گفت که افراد دو زبانه ترکی- فارسی در موقعیت هیجانی و مشخصاً هیجان خشم، درگیری بیشتری با زبان اول دارند و زبان ترکی بار هیجانی و تداعی های احساسی بیشتر و عمیق تری برای آن ها داشته، و درگیری احساسی آن ها در زبان مادری شان بیش از زبان دومشان است.
تأثیر تجربه برند مقصد گردشگری بر خلق مشترک ارزش با تمرکز بر نقش میانجی عشق به برند مقصد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
89 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش تجربه گردشگر از برند مقصد گردشگری بر خلق مشترک ارزش در مقصد با تمرکز بر نقش میانجی عشق به برند مقصداست. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی، از خرداد تا اسفندماه 1398 هستند. به منظور جمع آوری داده ها، از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب مقاصد گردشگری استفاده شد. سپس با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، 495 گردشگر برای پاسخ به یک پرسشنامه پژوهشگر ساخته مورد سؤال قرار گرفتند. روایی محتوا و پایایی پرسش نامه (با آلفای کرونباخ 91%)تائیدشده است. از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی، برای تحلیل رابطه بین متغیرهای پژوهش استفاده شد. نتایج نشان می دهد، تجربه برند مقصد در سه بُعد تجربه ذهنی، تجربه عاطفی و تجربه رفتاری بر عشق به برند مقصد تأثیر مثبت می گذارد؛ وعشق به برند مقصد به عنوان میانجی بر ابعاد خلق مشترک ارزش شامل: مشارکت، تعامل و تسهیم دانش تأثیر مثبت دارد.
وضعیت اصل و نسب زنان ایرانی دربار ساسانی براساس منابع مکتوب و مصور تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
314 - 332
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ اجتماعی ادوار طولانی از تاریخ ایران نشان می دهد مسئله اصل و نسب یکی از دغدغه های مهم سیاسی و اجتماعی بوه است که ارتباط نزدیکی با مشروعیت داشت. ساسانیان بیش از چهار سده بر قلمرو وسیعی از ایران و انیران حکم راندند و شاهنشاهی به وجود آورند که دغدغه پاکی خون و اصالت نسب داشت. این اهمیت علاوه بر نژاده بودن تبار پدر برای تبار مادر نیز مطرح بوده است؛ چنانچه از نظر حفظ پاکی خون و نسب، توصیه به خویدوده یا ازدواج با محارم می کردند. به نظر می رسد در سلسله ساسانی، پادشاهان همسران ایرانی و انیرانی اختیار می کردند که از آن ها هم درمنابع مکتوب و هم در آثار تاریخی مربوط به زمان ساسانیان مانند کتیبه کعبه زردشت نام برده شده است. مسئله ای که در اینجا مطرح است چگونگی تأثیر این رویکرد بر وضعیت زنان و اصل و نسب آن ها در دوره ساسانی است. این پژوهش با هدف بررسی اصالت نژادی و نسب زنان ایرانی بر پایه منابع مکتوب و مصور تاریخی انجام گرفته است. روش این پژوهش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد، در این دوران همسران پادشاهان ساسانی بیشتر از خاندان های بزرگ اشکانی انتخاب می شدند و می توان گفت در سلسله ساسانی، حداقل در بدو تأسیس، از عنوان خانوادگی این زنان، به واقع یا به صورت تبلیغی برای مشروعیت بخشیدن به پادشاهی استفاده می شد. علاوه بر این موارد به چند نمونه ازدواج خویدوده نیز می توان اشاره نمود. اهداف پژوهش: 1 . بررسی اصل و نسب زنان دربار ساسانی براساس منابع مکتوب و مصور تاریخی. 2.بررسی نقش ازدواج در مناسبات قدرت در دوره ساسانی. سؤالات پژوهش: 1.مسئله اصل و نسب زنان در دوره ساسانی چه تأثیر در مناسبات سیاسی داشت؟ 2.آیا شواهدی ازازدواج خویدوده درمنابع مکتوب و مصور تاریخی می توان یافت؟
Le statut de la femme à travers Nulle part dans la maison de mon père d'Assia Djebar et La Bohémienne près du feu de Moniru Ravanipur (étude sociocritique)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nulle part dans la maison de mon père, roman autobiographique d’Assia Djebar, représente la condition des femmes de l’Algérie vers les années 1940-50. D’autres écrivaines francophones ont traité certainement de tels sujets, mais le point de vue de Djebar est remarquable. De même, la littérature persane voit surgir une file de romancières qui traitent dans leurs œuvres la condition féminine en Iran de leur temps. La protagoniste de La Bohémienne près du feu, roman de Moniru Ravanipur, symbolise d’une certaine manière les femmes de son temps. Dans la recherche présente, pour mieux cerner le statut de la femme de manière contrastive et nous attarder sur l’univers social du texte, on se propose de recourir à l’approche sociocritique s’efforçant de déceler la socialité de l’œuvre littéraire à travers l’analyse des niveaux textuels. Appuyée sur le rôle intermédiaire de la langue, cette méthode aide à relever dans le texte littéraire les traces de la situation sociale contemporaine à l’œuvre. En nous référant à la méthode sociocritique préconisée par Pierre V. Zima, nous procédons à l’analyse des deux romans pour y clarifier le statut de la femme par rapport à l’homme et chercher les racines de cette position dans les circonstances sociales extérieures.
مدل هاگت و تحلیل منازعات منطقه ای (مطالعه موردی: جنگ ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۷
95-124
حوزههای تخصصی:
علل و عوامل، ریشه ها و تداوم منازعات میان دولت ها و پیامدهای ناشی از آن، از جایگاه مهمی در نظریه های ژئوپلیتیک برخوردار است. از این رو، نظریه پردازان ژئوپلیتیک به شیوه های مختلف سعی کرده اند برای تقلیل و پیشگیری از منازعات میان دولت ها با طرح نظریه ها و مدل های مختلف به تبیین و تحلیل این مهم بپردازند. یکی از نظریه های مطرح در میان نظریات ژئوپلیتیک، «مدلِ های پوتیتکای پیتر هاگت» است که مبنای پژوهش حاضر است. منازعات ابعاد و سطوح مختلفی دارد که یکی از آن، منازعات در سطح منطقه ای است. بر این اساس تحلیل منازعات منطقه ای، به ویژه منازعات میان دولت ها در منطقه حساس و استراتژیک غرب آسیا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از منازعات مهمی که در این منطقه رخ داد جنگ ایران و عراق است که هشت سال به طول انجامید. بنابر این در پژوهش حاضر سعی می شود با استفاده از مدل ذکر شده به این سوال پاسخ داده شود که تا چه میزان منابع جغرافیاییِ منازعات منطقه ای در میان دو کشور ایران و عراق، با عوامل دوازده گانه مدل ِ های پوتیتکای هاگت قابل تطبیق می باشد؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و یافته های تحقیق ضمن توضیح مؤلفه های مدلِ های پوتیتکای پیتر هاگت در درک مسئله این پژوهش، تاییدگر این فرضیه است که از دوازده عاملی که هاگت به عنوان منابع جغرافیایی تنش زا نام می برد، هفت مورد از آن به وضوح در روابط دو کشور ایران و عراق مشاهده می شود و در بروز جنگ میان آن ها، نقش داشته است.
Systematic Analysis of State-Nation Building and Political Development in Afghanistan: A Critical Approach to the Bonn Agreement and the Doctrine of Liberal Democracy from 2002 to 2021(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
By withdrawing from Afghanistan, the Soviet Union collapsed and the Cold War ended in the 1990s. Throughout that decade, western governments forgot the people of Afghanistan. But the 1998 attack on the U.S. interests in Africa and al-Qaeda attacks of the September 11, 2001 reintroduced the foreign aggression of the Western governments’ coalition against Afghanistan. In the late 2001, NATO countries led by the United States brought down the Taliban regime. Concomitantly, the UN conducted a conference in Bonn, Germany in which political and paramilitary groups agreed to form an inclusive government without presence of the Taliban. The Bonn Agreement contents show that most of its principles are based on the doctrine of Liberal Democracy. Accordingly, in most of the ratified articles of the Eighth Constitution of Afghanistan the doctrine of liberal democracy is reflected. In a country where many political regimes and systems were experienced, the effectiveness of Liberal Democracy doctrine was expected. Meanwhile, Liberal Democracy faced challenges and nation-state building development process witnessed deficiencies. The present paper uses systemic analysis of the liberal nation-state (system input, policy design, policy implementation, evaluation and outcome) to respond the research question. The question is, how have the nation-state building process and political development in Afghanistan been affected by the Bonn Agreement and liberal democracy doctrine? And has that led to the deficiencies in nation-state building and political development in the country? Hypothetically, nation-state building and political development in Afghanistan based on the Bonn Agreement suffered from deficiencies due to the following reasons: disregarding the historical-traditional contexts of Afghanistan, the weak presence of liberal democrats in power, disregard for the demands of the fragmented society, the continuation of nationalist policies, and the incorrect public-private divide in the liberal structure of democracy.