مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۰٬۴۰۱ تا ۱۱۰٬۴۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
The steadily growing dependency over network environment introduces risk over information flow. The continuous use of various applications makes it necessary to sustain a level of security to establish safe and secure communication amongst the organizations and other networks that is under the threat of intrusions. The detection of Intrusion is the major research problem faced in the area of information security, the objective is to scrutinize threats or intrusions to secure information in the network Intrusion detection system (IDS) is one of the key to conquer against unfamiliar intrusions where intruders continuously modify their pattern and methodologies. In this paper authors introduces Intrusion detection system (IDS) framework that is deployed over KDD Cup99 dataset by using machine learning algorithms as Support Vector Machine (SVM), Naïve Bayes and Random Forest for the purpose of improving the precision, accuracy and recall value to compute the best suited algorithm.
نگاهی انتقادی به معرفت شناسی فضیلت به روایت لیندا زاگزبسکی: چند ایراد اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرائت لیندا زاگزبسکی از معرفت شناسی فضیلت عناصر بسیاری در کنار هم قرار گرفته اند. در این نظریه ترکیبی -اگر نگوییم التقاطی- زمینه برای طرح ایرادات بسیار است. در این مقاله، پس از ارائه تقریری بسیار مختصر از لبّ نظریه معرفت شناسی فضیلت زاگزبسکی، چهار ایراد درباره آن مطرح شده که از این قرارند: فضیلت و باورِ برآمده از مسیری که زاگزبسکی ترسیم می کند در همه موارد شرط لازم و کافی برای حصول معرفت نیست؛ تفکیک میان فضایل طبیعی و اکتسابی و نقش هر کدام از آنها در کسب معرفت در نظریه زاگزبسکی به روشنی تبیین نشده و قابل مناقشه است؛ جایگاه عامل و باورنده در نظریه زاگزبسکی به مثابه فاعل و دارنده شناخت، از منظر اعتمادگرایانه و طبیعی گرایانه محض قابل مناقشه است؛ از منظر علوم تجربی و همچنین فلسفه مبتنی بر آزمون، فضایل و رذایل و فهرست آنها به شکلی دیگر تبیین می شود؛ و نهایتاً این که جایگاه انگیزه کسب معرفت و همچنین رانه هایی که به حصول معرفت منجر می شوند قابل مناقشه است.
بررسی تاثیر چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر قائم شهر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی، انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 00–1399 بود که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت کاملا تصادفی (بر اساس قرعه کشی) در گروه های آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش فلسفه برای کودک بر پایه چند رسانه ای، با روش پیشنهادی فیلیپ کم (1994) طی 8 جلسه و به مدت یک ماه، اجرا شد. در حالی که، اعضاء گروه کنترل در این مدت آموزش مشابه ای دریافت نکردند. ابزار اندازه گیری در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه حل مسئله هپنر (1988) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) در سطح اطمینان 95 درصد (05/0=) انجام شد. یافته ها نشان داد که چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تاثیر معناداری دارد. هم-چنین، چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تاثیر معناداری دارد. بنابراین، معلمان پایه سوم ابتدایی برای بهبود، ارتقاء و یا تقویت حل مساله و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان می توانند از چند رسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) بهره گیرند.
مقایسه رضایت شغلی معلمان با دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی شهرستان ساری در دوران همه گیری اپیدمی کوید-19
پژوهش حاضر با هدف کلی مقایسه رضایت شغلی معلمان با دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی شهرستان ساری در دوران همه گیری اپیدمی کوید-19، انجام شد. روش تحقیق، کاربردی، توصیفی از نوع پس رویدادی یا علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی شهر ساری در سال تحصیلی 1400–1399 و آن دسته از معلمانی که با گروه معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی از نظر جنسیت، سن، سطح تحصیلات و سابقه کاری، همتاسازی شده بود. به این ترتیب، تعداد 50 نفر از معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و تعداد 50 نفر از معلمان عادی و در مجموع، تعداد یکصد نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. اعضاء نمونه آماری به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه رضایت شغلی گریکسون (1987) با 30 گویه بود. آزمون پارامتری t مستقل در سطح اطمینان 95 درصد (05/0=) نشان داد میزان رضایت شغلی معلمان با دانش آموزان عادی بیشتر از رضایت شغلی معلمان با دانش آموزان کم توان ذهنی در دوران همه گیری اپیدمی کوید-19 است.
مفهوم پردازی ماهیت اجرای استراتژیک برای تحقق استراتژی های سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
655 - 689
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجا که در ادبیات مدیریت استراتژیک در ایران، اجرا از زوایای مختلفی بررسی شده است و گاهی مفهوم روشنی از آن وجود ندارد، در این مقاله تلاش می شود که ضمن بیان وجوه تمایز اجرای استراتژیک با اجرای استراتژی، مفهوم و ماهیتی جدید از اجرای استراتژیک و الگویی از مؤلفه های متأثر بر آن برای تحقق استراتژی ها در سازمان های ایرانی از منظر مدیران ارشد صنعت خودروسازی ایران ارائه شود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس روش نظریه مبنایی با رهیافت ساخت گرایانه چارمز انجام شده است. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند و زنجیره ای انتخاب شدند که پس از انجام ۱۶ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته، با بهره گیری از راهبرد نمونه گیری نظری، اشباع نظری حاصل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ماهیت اجرای استراتژیک دارای ابعاد فردی، تشکیلاتی ساختاری و عملیاتی است. این پدیده برساخته از اهرم های مولد/زایا، مباشر، کارساز و محرک/جنباننده است که هر یک به کمک مفاهیم دیگری برساخته شده اند. قوای مخل از محیط درون و برون سازمان نیز در ساخت ابعاد ماهیت اجرای استراتژیک اثرگذارند. نشانه آشکار و جلوه گر این پدیده را می توان در درون و برون سازمان مشاهده کرد. نتیجه گیری: اجرای استراتژیک یکی از سطوح تحقق استراتژی در سازمان و به معنای تبدیل استراتژی بالادستی به استراتژی پایین دستی است، از این رو برای انجام آن، کارکنان و حاکمیت سازمان باید اهرم های چهارگانه متأثر بر ابعاد ماهیت اجرای استراتژیک را شناخته و آنها را معنا بخشند، ضمن آنکه از قوای مخل محیطی و سازمانی آگاهی یافته و بتوانند آنها را خنثی کنند.
طراحی الگوی سبک زندگی دینی زنان: پژوهشی مبتنی بر وصیتنامه شهدای زن در دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک سبک زندگی در مواجهه فرهنگ و جامعه ایرانی با فرهنگ و نگرش غربی و مدرن تحول یافته و مورد چالش جدی قرار گرفته است. از آن جا که جامعه ایران یک جامعه دیندار، دین محور و خدامحور است، توجه به سبک زندگی دینی ضرورت می یابد. این پژوهش بر اساس راهبرد داده بنیاد از انواع پژوهش های کیفی، به طراحی الگویی برای سبک زندگی دینی زنان، بر اساس وصایای هفت تن از شهدای زن پرداخته است. این شهدا علاوه بر نقش مهمی که در عرصه خانواده داشته اند، توانسته اند نقش انکارناپذیر و مؤثری در پیشبرد اهداف دفاع مقدس داشته باشند. پژوهشگر پس از یافتن مفاهیم از وصایا و کدگذاری، آنها را مقوله بندی کرده و در نهایت، به طراحی الگو دست یافته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که این الگوی همه جانبه، شامل رسالت های زنان در زمینه های فردی و ایدئولوژیکی، مانند: توجه به خداشناسی، خودشناسی و معادشناسی همراه با تأکید کامل به رشد اخلاق فردی است. همچنین یافته های این پژوهش نشان می دهد که بانوان در روابط زوجین، ارتباط با والدین و فرزندان دارای مسئولیت هستند که مهم ترین آنها تبدیل خانه به کانون محبت و تلاش برای تربیت نسل صالح است. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که زنان در عرصه سیاست داخلی و خارجی باید بصیرت داشته، دشمن خود را بشناسند و در قبال رهبر و مؤمنین وظایف خود را انجام دهند و ضمن حضور در صحنه های علمی و فرهنگی، لوازم حضور در جامعه را که مهم ترین آنها متخلق شدن به آداب و اخلاق اسلامی است، رعایت کنند.
الگوسازی مفهومی گفتمان آموزه های انقلاب اسلامی ایران در برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی گفتمان سازی آموزه های انقلاب اسلامی در برنامه های درسی انجام شد. مقاله از نظر هدف، بنیادی و از حیث روش کیفی و در زمره پژوهش نظریه ای قرار دارد. بدین منظور، با تأسی به مراحل انجام پژوهش نظریه ای و با توجه به ویژگی های اساسی رویکرد گفتمان سازانه، الگوی مفهومی در دو بعد «فرایند» و «کارکرد» طراحی شد. این الگوی مفهومی، شش مرحله برون سازی، تبیین، اقناع، نهادینه سازی، رفتارسازی و فراگیرسازی را دربر می گرفت که شش کارکرد تکوین مفاهیم، صراحت بخشی، پذیرش، ملکه سازی، مطالبه گری و اشاعه گفتمان را به همراه داشت. بر اساس مدل مفهومی پژوهش، توجه به گفتمان سازی به علت همخوانی با نظام تعلیم و تربیت اسلامی، از حیث توجه به آموزه های انقلاب اسلامی در برنامه های درسی قابل تأمل است.
حکم شهادت به ولایت در اذان
منبع:
مناهل سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ شماره ۱
59-73
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بحث جواز و حرمت شهادت به ولایت امیر المؤمنین و أئمه معصومین (صلوات الله علیهم أجمعین ) در اذان ،یکی از مباحث مهم فقهی بوده و در ترویج اعتقادات شیعه مؤثر است ،نگارنده بر آن شد که پژوهشی توصیفی – تحلیلی با روش گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای بنگارد ،تا از این رهگذر بتوان بر تحکیم اعتقادات تمامی مسلمانان کمک نمود .یافته های پژوهه ی پیش رو آن است که حداقل چیزی که می توان درمورد حکم شهادت به ولایت دراذان گفت این است که باید احتیاطا آن را در اذان آورد. پیش فرض نویسنده آن است که شهادت به ولایت امیر المؤمنین و أئمه معصومین (صلوات الله علیهم ) ،در اذان جایز می باشد و ازجهاتی ترک آن پسندیده نمی باشد .گرچه موضوع نوشته شده حاضر در لا به لای بسیاری از کتب فقهی و غیر فقهی بررسی شده است اما تاکنون نوشته ای مختصر و بصورت مقایسه ای یافت نشده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر نظام نوآوری در سازمان های نظامی (مورد مطالعه: ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر خلاقیت و نوآوری در سازمان های نظامی انجام شده است. این مقاله ضمن حل مسئله مبتلا به سازمان مورد مطالعه تولید دانش و ادبیات توسعه ای قابل تعمیم برای سازمان های مشابه نیز خواهد داشت. روش : این پژوهش از نظر «ماهیت و اهداف» از نوع تحقیقات «توسعه ای- کاربردی» است؛ روش این پژوهش مبتنی بر «روش کیفی» با استفاده از راهبرد نظریه «داده بنیاد» است. بر همین اساس عوامل و مقوله های مؤثر بر خلاقیت و نوآوری مطابق مدل مفهومی پژوهش و با استفاده از کدگذاری محوری استخراج شد. یافته ها : 5 عامل از عوامل مؤثر بر خلاقیت و نوآوری در آجا شامل: «عوامل محیط ملّی»(محیط اقتصادی مشوق های ملّی نوآوری) «ورودی ها» (وجود تحول و نوآوری در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اسناد بالادستی بهره برداری از کشورهای توسعه یافته کسب دانش از سازمان های داخل کشور تولید دانش درون سازمانی) «فرآیندها»(فرآیند انتقال نوآوری از بیرون فرآیند انتقال نوآوری از درون) «خروجی ها»(نوآوری در ساختار نوآوری در آموزش نوآوری در پژوهش نوآوری در سرمایه انسانی نوآوری در فناوری و نظامات نوآوری در تجهیزات) و «عوامل توانمندساز»(زیرساخت های دانشی آموزش نوآوری منابع مالی نوآوری فرهنگ نوآوری اسلامی- ایرانی) مشخص گردید. نتیجه گیری : با شناسایی ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار بر خلاقیت و نوآوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران همچنین تأکید بر بیانات و تدابیر فرمانده معظم کل قوا (مدظله العالی) و وجود اسناد بالادستی در حوزه خلاقیت و نوآوری به منظور از بین بردن نقاط ضعف و افزایش کارایی و اثربخشی کارکنان ضروری است یک نظام نوآوری سازمانی در آجا تدوین گردد.
Fundamentals and Effects of Knowledge Gap Theory on Human Society(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۸, Issue ۲۸, Autumn ۲۰۲۱
95 - 104
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES : Awareness gap theory is one of the theories related to the sphere of influence of mass media. The design of the awareness gap theory initially included a simple relationship between the socio-economic status of individuals and the extent of the awareness gap between different groups. This means that the lower the socio-economic status of individuals, the less access they have to information, and vice versa; but later, it was not only the socio-economic base that determined people's access to information, but also their level of awareness of important issues related to social groups can be influenced by other variables such as people's interest or need for information. METHOD AND FINDING : A descriptive-analytical study of this issue shows that the gap knowledge theory does not mean the lower class is unaware of the available data and information, but claims that the growth of knowledge is relatively higher among high-ranking groups, and this information gap It will get deeper and deeper day by day. CONCLUSION : The basis of this theory is that the mass communication strengthens or increases the existing information inequalities. This research seeks to answer the question of what the theory of knowledge gap is and how its effects can be influenced by information inequalities.
The Interpretive and Jurisprudential Position of the Verse 59 of Surah Al-Ahzāb on the Issue of Hijab According to Shiite and Sunni Commentators
حوزههای تخصصی:
The Verse 59 of the Surah Al-ahzāb plays a key role in inferring the ruling on Hijab due to its legislative characteristics. Does this verse specify the scope and realm of hijab? Does it have a wisdom for a ruling or a cause? Does it show exclusive concepts, if it shows the hijab? Can we refer to the Arabic verb Yu'rafna as a word delineating the boundary between the free and salve women? Based on the document-analytical method, this article carefully examines the sources of both Shiite and Sunni sources and seeks to express the necessity of maintaining the hijab of women. It concludes that, the title of “observing the public chastity” is not mentioned in the words of the commentators and jurists. Additionally, since the people of the Book, slaves and those who did not observe Islamic Shari'ah lived in Media of the day, this verse means the very attention to the protection of privacy in the form of identification and security of the committed women, and so there is no obligation to wear hijab.
تحلیل اصطلاح «بخت» در منظومه های «اقبال نامه» و «مخزن الاسرار» از منظر تقدیرگرایی زروانی، با نگاهی به تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدیرگرایی از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است که به تبع آن در حوزه ادبیات نیز راه یافته است. انسان در انجام بسیاری از اعمال خود، وجود اراده آزاد را آگاهانه و ناآگاهانه می پذیرد امّا هنگامی که ناکام می شود، به تقدیر متوسل شده و به نیرویی مافوق اراده خود که در نهایت او را مقهور ساخته باور پیدا می کند و از آن سخن می گوید. از آن جا که برمبنای نظرات فرضیه پردازانی چون فرکلاف تحلیل گفتمان تجزیه و تحلیل زبان در کاربرد است و نمی تواند منحصر به توصیف صورت های زبانی مستقل از اهداف و کارکردهایی باشد که این صورت ها برای پرداختن به آنها در امور انسانی به وجود آمده اند، با توجه به بسامد بالای واژه هایی نظیر«بخت» یا «زمانه» در آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان این واژه ها باید به عنوان واژه هایی «نشان دار» در نظر گرفته شود که حامل بار فرا معنایی و فرامتنی هستند و ریشه در ناخودآگاه و ایدئولوژی گویندگان آن ها دارد. در این مقاله ارتباط این اصطلاحات در منظومه های «اقبال نامه» و «مخزن الاسرار» نظامی با تفکّر تقدیرگرایی زروانی بررسی شده و شیوه تحلیل با توجّه به نظریه نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان، بررسی موقعیت فرامتنی این اصطلاحات قرار داده شده و سرانجام ضمن بررسی این اصطلاحات پیرامون سیر، تداوم و تأثیر تقدیرگرایی زروانی–مهری بر افکار و آثار نویسندگان و شاعران و نیز انتقال این تفکّر به دوره های بعد بحث شده است.
بررسی کارکرد رفتار سیاسی – سازمانی در حکایت شیر و گاو در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کلیله و دمنه، درحکایت شیر و گاو، شخصیّت هایی مانند کلیله و دمنه، رفتارهای سیاسی – سازمانی از خود بروز می دهند. در نظام سیاسی این داستان نظم و قانون از جایگاه ثابت و پایداری برخوردار نیست و از آن استفاده ابزاری بر مبنای زور به عمل می آید. اراده پادشاه و طبقات حاکم به عنوان یک قانون کلّی ملاک ارزیابی و اجراست و بر مبنای نظر و عقیده هیئت حاکمه تغییر می کند. نبود یک سری قوانین و مقرّرات مشخّص و با ارزش و عدم شایسته سالاری در انتخاب اشخاص، زمینه را برای گسترش شایعه و توطئه بر علیه دیگران فراهم می سازد. رفتار سیاسی، همیشه رفتارهای بدی در سازمان نیستند. از این رو باید رفتارهای سیاسی مخرب را کنترل و اداره کرد. رفتار سیاسی –سازمانی، آدمی را در شناخت پیچیدگی و معضلات سازمان ها و مسائل مرتبط با سازمان توانمند می سازد. هر چه مدیر یا حاکم از ویژگی ها و رخدادهای ویژه سازمانی شناخت کامل تری داشته باشد، عکس العمل و واکنش او بهتر و گشاده تر خواهد بود. قدرت در دست اشخاص مختلف در یک سازمان که به دنبال منافع شخصی خود هستند، منجر به بروز رفتارهای سیاسی نامتعارف می شود و افراد در برابر پایگاه های قدرت، عکس العمل های متفاوت از خود نشان می دهند. در کل می توان گفت نگرش و فرهنگ سیاسی بخصوصی در رفتار و اندیشه شخصیّت های داستانی تأثیر گذار بوده است. در این جستار، به روش کتابخانه ای رفتار سیاسی - سازمانی در ارتباط با سازمانی انسانی، در زمینه های مقام و منزلت، عدم اعتماد، شایعه پراکنی و بدبینی مورد بحث واقع شده است.
بسط نظریه تقصیر در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 97
حوزههای تخصصی:
در ادبیات حقوق کیفری، قصد مجرمانه به عنوان رکن اصلی مسؤولیت کیفری و عنصر تقصیر (خطای جزایی) به عنوان امری استثنایی شناخته می شود اما قانون گذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نظریه تقصیر را به عنوان مبنای مسؤولیت کیفری توسعه داده است. به طوری که می توان گفت از این پس، عنصر تقصیر همتای عنصر عمد باید به عنوان ارکان دوگانه مسؤولیت کیفری شناخته شود. این مقاله تلاش دارد با شناسایی مصادیق این توسعه، بسط نظریه تقصیر درقانون مجازات اسلامی 1392 را به اثبات برساند. به موجب این توسعه، برای احراز رابطه سببیت، نظریه سنتی مسؤولیت سبب مقدم با پذیرش نظریه تقصیر تعدیل یافته است. تحول دیگر آنکه مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی و مسؤولیت کیفری ناشی از فعل هر دو بر پایه تقصیر در قانون اخیرالذکر شناسایی شده است. تحقق مسؤولیت کیفری پزشک نیز در گرو احراز تقصیر او در امر معالجه و درمان قلمداد گردیده و در نهایت قتل ناشی از تقصیر نیز از مصادیق قتل شبه عمد بر شمرده شده و به موجب این امر، از دامنه مصادیق قتل خطای محض کاسته شده است. این مقاله با روش مطالعه اسنادی و با تکنیک تحلیل منطقی، پس از بررسی و نقد نمونه های متعدد در قانون مجازات اسلامی 1392 دیدگاهی را ارائه می کند بر این مبنا که از مهمترین تحولات نظام کیفری ایران، توسعه مسؤولیت کیفری تقصیری است.
Prerequisites for Community-based Disaster Risk Management in Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: Natural disasters disrupt people's lives, bringing about serious economic and social losses. Disaster risk management is a set of measures, including planning, decision-making, accountability, and operational activities at all levels. Moreover, it is of considerable significance to take advantage of social capacities and community participation before, during, and after disasters. The present study aimed to explain the prerequisites of community-based disaster risk management in Iran in 2020. METHODS: This data-driven qualitative study was conducted using Strauss and Corbin's systematic approach. The statistical population included all disaster management experts and non-governmental organizations in universities, the National Disaster Management Organization, the provincial disaster management departments, and senior managers of the Red Crescent Society. Out of this population, 22 subjects were purposefully selected via snowball sampling taking into account the geographical, climatic, cultural, social, and religious diversity of different regions of the country. The data were collected via semi-structured interviews and analysed using open coding, axial coding, and selective coding. FINDINGS: Based on the obtained results, the prerequisites of community-based disaster risk management include: "legal obligation", "public sensitization", "strategic planning", "public participation", "social capacity building", " building cohesion and empathy ", "action (prevention, preparedness, needs assessment, planning, and response", "formation and development of expert teams", "logistics forecasting and equipment", "preparation", and attention to geographical conditions"." CONCLUSION: As evidenced by the obtained results, the required measures for the successful implementation INTRODUCTION: Natural disasters disrupt people's lives, bringing about serious economic and social losses. Disaster risk management is a set of measures, including planning, decision-making, accountability, and operational activities at all levels. Moreover, it is of considerable significance to take advantage of social capacities and community participation before, during, and after disasters. The present study aimed to explain the prerequisites of community-based disaster risk management in Iran in 2020. METHODS: This data-driven qualitative study was conducted using Strauss and Corbin's systematic approach. The statistical population included all disaster management experts and non-governmental organizations in universities, the National Disaster Management Organization, the provincial disaster management departments, and senior managers of the Red Crescent Society. Out of this population, 22 subjects were purposefully selected via snowball sampling taking into account the geographical, climatic, cultural, social, and religious diversity of different regions of the country. The data were collected via semi-structured interviews and analysed using open coding, axial coding, and selective coding. FINDINGS: Based on the obtained results, the prerequisites of community-based disaster risk management include: "legal obligation", "public sensitization", "strategic planning", "public participation", "social capacity building", " building cohesion and empathy ", "action (prevention, preparedness, needs assessment, planning, and response", "formation and development of expert teams", "logistics forecasting and equipment", "preparation", and attention to geographical conditions". CONCLUSION: As evidenced by the obtained results, the required measures for the successful implementation of community-based disaster risk management can be assigned to two categories: The first one encompasses the measures that require structural changes and law reform and are taken at the national level and National Disaster Management Organization of the country. The second type of measure must be implemented at the local and operational management levels. of community-based disast
تعیین ترکییب بهینه ی مدهای حمل و نقل شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۷)
702 - 727
حوزههای تخصصی:
عملکرد مطلوب روش های مختلف حمل ونقل شهری یک موضوع حیاتی برای جابه جایی شهروندان است. هر یک از این روش ها به دلیل ویژگی های خاص از اولویت بندی متفاوتی برخوردار است و لازم است به کارگیری و توسعه آن ها متناسب با خصوصیات این روش ها و شرایط شهر صورت گیرد. در مقاله ی حاضر مسئله، تخصیص مدهای مختلف حمل ونقل شهری به تقاضاهای موجود از هر مبدأ به هر مقصد می باشد، به گونه ای که کم ترین هزینه ی اجتماعی به سیستم تحمیل شود. هدف از انجام این تحقیق، تعیین ترکیب بهینه ای از سیستم حمل ونقل شهری با در نظر گرفتن سطح مناسبی از راحتی در شهر اصفهان است. نتایج حاکی از آن است که در حالت های مختلف ترکیب هزینه و راحتی، مدل تخصیص های متفاوتی را ارائه می دهد. تمامی این ترکیب ها که نقاط پارتو می باشند بهینه هستند که با توجه به نظر سیاست گذار، هریک از این نقاط می تواند جهت اجرای سیاست های حمل ونقل انتخاب شود. داده های استفاده شده در این پژوهش بر اساس داده های مبدأ- مقصد اخذ شده از معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری اصفهان بین 189 محدوده ترافیکی بوده و به منظور تسهیل در تخصیص مدهای بهینه به داده های مبدأ - مقصد با تجمیع نواحی همگن بین نواحی تجمیعی 44 گانه تقلیل یافته است. مدل مورد استفاده در این پژوهش یک مدل برنامه ریزی خطی دو هدفه می باشد. در این پژوهش از نرم افزار گمز جهت مدل سازی، از نرم افزار ArcGIS به منظور داده -کاوی و از نرم افزارهای Excel و SPSS جهت تحلیل نتایج استفاده شده است. طبقه بندی R42, P25,C61 :JEL
نقش مورفولوژی و آمایش شهری در ارتقاء تاب آوری کالبدی- فضایی مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
163 - 183
حوزههای تخصصی:
نظریه نوظهور «تاب آوری شهری» با نگاه جامع به همه ظرفیت های اجتماع، به سرعت در حال جایگزینی روش های ناکارآمد سنتی مدیریت بحران در رویارویی با تعدد و تنوع روز افزون فجایع در جهان است. هدف این پژوهش، با توجه به جایگاه مهم کلانشهر اصفهان در سلسله مراتب شهری، تحلیل وضعیت تاب آوری و تعیین عوامل اصلی و میزان اثرگذاری هر یک از آنها در ارتقاء تاب آوری اصفهان به وسیله مدلسازی ریاضی در قالب مدل EDRI، با تمرکز بر محیط مصنوع به ویژه مورفولوژی و آمایش شهری است. روش تحقیق: روش کلی پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، زیربنایی و کاربردی است. در این جهت، با گزینش و بومی سازی شاخص ها به روش مطالعات کتابخانه ای، در رویکردی جامع سه شیوه مستقل جمع آوری و ارزیابی داده، شامل «بررسی میدانی و آماری»، «مصاحبه خبرگان به روش دلفی» و «افکارسنجی خانوار»، با استفاده از روش های تحلیل آماری، همبستگی کانونی، آزمون T و «مدل رگرسیونی چند متغیره پیش بین تاب آوری»، به کمک نرم افزارهای SPSS و R مورد استفاده قرار گرفت. بررسی ها گویای همبستگی مناسب و مستقیم شاخص های عملیاتی مطرح، همچنین تاب آوری «کالبدی- فضایی» پایین تر از متوسط اصفهان با مقدار 66/2، به کمک طیف لیکرات پنج سطحی 1 (بسیارضعیف) تا 5 (عالی) است. پیشنهادها: بر اساس نتایج، اولویت نخست برنامه ریزی ارتقاء تاب آوری از نظر کسب پایین ترین امتیاز، حوزه «آمایش و مورفولوژی شهری» با مقدار 53/2 و پس از آن «شاخص برخورداری» با 61/2 و «کیفیت مسکن» با مقدار 69/2 می باشد. میزان تأثیر بهبود شاخص ها در ارتقاء تاب آوری، بر اساس «مدل رگرسیونی پیش بین تاب آوری» حاصل پژوهش نیز، با ضرایب تأثیر 264/0 برای شاخص «آمایش و مورفولوژی شهری»، 164/0 برای «کیفیت مسکن» و با اختلاف بسیار جزئی مقدار 162/0 درخصوص «شاخص برخورداری» مؤید همین اولویت بندی برنامه ریزی و اقدام از منظر وزن مؤلفه ها و همچنین اهمیت آمایش شهری در ارتقاء تاب آوری است.
آسیب شناسی موقعیت شهروند در دعوای علیه شهرداری جهت مطالبه ی بهای املاک تملک شده
منبع:
جستارهای نوین حقوق اداری سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
81 - 123
حوزههای تخصصی:
کاستی های موجود در قوانین مربوط به تملک و تصرف اراضی و املاک متعلق به شهروندان، موجب گردیده است که فرآیند سلب مالکیت توأم با تضییع گسترده ی حقوق شهروندان باشد. با نقض اصل حاکمیت قانون از سوی شهرداری و خلع ید مالکان، بدون پرداخت حقوق قانونی آن ها، مالکان متضرر از اجرای طرح، دعوای مطالبه ی بهای اراضی تملک شده را علیه شهرداری اقامه می نمایند. لیکن در جریان دادرسی موانع متعددی وجود دارد که احقاق حق مالکان را با چالش های جدی روبرو می سازد، به طوری که در نهایت مالکان غالباً از دریافت قیمت روز اراضی تملک شده محروم می شوند و بخش قابل توجهی از زیان وارده به آن ها بدون جبران باقی می ماند. از این رو، در این تحقیق ضمن شناسایی موانع دادرسی و چالش های وصول محکوم به از شهرداری، راهکارهایی را برای حمایت از شهروندان و تضمین اصل برابری همگان در پرداخت هزینه های عمومی پیشنهاد می دهیم.
Genuine Fear or Securitization: Iran and Saudi Arabia’s Threat Perception(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Saudi Arabia expresses fears from Iran that are in some cases genuine and in other cases insincere. To see whether or not Saudis are sincere in their fear expressions from Iran, an analytical tool is developed in this paper linking securitization theory to theories of truth-verification. Analyzing Mohammad bin Salman’s interview about Iran with Jeffrey Goldberg from the Atlantic using the indicators extracted from context-oriented theories of deception-detection, this paper demonstrated that the assertions the Saudi Crown Prince made about Iran reflect both true apprehensions and unfounded misrepresentations, with the balance in favor of the latter. This study demonstrated that context-oriented truth verification theories of social sciences are useful in foreign policy studies to distinguish states’ securitizing moves from their sincere fear expressions. The methodology of this article is based on a descriptive-explanatory approach that seeks to shed light on how Saudi leaders try to securitize Iran's identity in the region.
شگردهای زبانی ناصرخسرو در گشایش و رهایش برای انتقال مفاهیم ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گشایش و رهایش» اثری منثور از ناصرخسرو قبادیانی (وفات 481 ه.ق.) است که در موضوع کلام اسماعیلیه نوشته شده است. نویسنده که برای تبلیغ رسالت خود از افکار فلسفی و کلامی و بحث و جدل استفاده کرده، از ظرفیّت زبان و عناصر آن در این کار، بهره برده است. ناصرخسرو در کتاب گشایش و رهایش، با گزینش ساخت های زبانی مناسب، عقاید و اندیشه های خویش را به گونه ای مؤثّر بیان کرده است. این پژوهش، ضمن اینکه به بررسی ویژگی های این کتاب در پیوند با عناصر ایدئولوژیک درون متنی می پردازد، بر آن است که شگردهای زبانی ناصرخسرو را در انتقال مفاهیم ایدئولوژیک به مخاطب نشان دهد. پرسش پژوهش حاضر این است که در ساختار زبانی گشایش و رهایش، ایدئولوژی نویسنده چگونه بازتاب یافته است؟ کدام عناصر نحوی مورد توجّه نویسنده بوده اند؟ ناصرخسرو از چه آرایه های ادبی برای بیان مفاهیم ایدئولوژیک خویش بهره برده است؟ نتایج این مقاله بیانگر آن است که ایدئولوژی در گشایش و رهایش به طور صریح بازتاب یافته است. بهره گیری از برهان های عقلی و نقلی و نیز رمزگان فلسفی و کلامی سیطره اندیشه های ایدئولوژیک را بر متن نشان می دهد. در سطح نحوی، وجوه افعال، صدای دستوری و عناصر تأکیدی، تصویر گویایی از بار ایدئولوژیک متن را به مخاطب عرضه می کند. گستره اندیشه های ایدئولوژیک، در سطح بلاغی نیز تنوّع کلامی را به آرایه هایی که ظرفیّت قابل توجّهی برای تشریح نوع نگرش و جهان بینی نویسنده دارند، محدودکرده است؛ بنابراین، از آن دسته از صناعات بلاغی که سبب ابهام و چندوجهی شدن متن می شوند، در گشایش و رهایش، نشانی دیده نمی شود.