مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این مطالعه بررسی تأثیر فرهنگ، گروه اجتماعی، و چشم انداز نسبت به آینده بر رفتار برنامه ریزی بازنشستگی با نقش تعدیلگر سواد مالی هست.روش: روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی توصیفی است. جامعه موردبررسی کارکنان شعبه هفت سازمان تأمین اجتماعی در شهر تهران بوده و برای تعیین حجم نمونه از جدول نمونه گیری مورگان استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات میدانی و ابزار گردآوری پرسشنامه که برای طراحی سؤالات از مقالات تامار و همکاران(2021) و غدوان و همکاران(2022) استفاده شده است. روایی سؤالات از طریق روایی محتوایی، صوری و سازه مورد تأیید قرارگرفته است. سپس برای تأیید پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS استفاده شده است، که پایایی تمامی متغیرها بالاتر از 0.7 به دست آمده است و ناشی از اعتبار پرسشنامه است.یافته ها: تجزیه وتحلیل فرضیات با آزمون معادلات ساختاری و در نرم افزار اسمارت پی ال اس 4 انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیر فرهنگ، چشم انداز نسبت به آینده و گروه اجتماعی با نقش تعدیلگر سواد مالی تأثیر مثبت معناداری بر رفتار برنامه ریزی بازنشستگی دارند و متغیرهای گروه اجتماعی، فرهنگ با نقش تعدیلگر سواد مالی و چشم انداز نسبت به آینده با نقش تعدیگر سواد مالی بر رفتار برنامه ریزی بازنشستگی تأثیر معناداری ندارند.نتیجه گیری: چشم انداز نسبت به آینده می تواند ریسک پذیری مالی را تحت تأثیر قرار دهد به طوری که بین ریسک پذیری، دانش برنامه ریزی مالی و چشم انداز نسبت به آینده یک تقابل سه محور وجود دارد که پس انداز بازنشستگی را متأثر می کند.
تبیین تطور معنایی اصطلاحات قرائت و قاری با روش مطالعه تاریخی زمره شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
33 - 53
حوزههای تخصصی:
یکی از ضرورت های مطالعات تاریخ قرآن، مفهوم شناسی دقیق دو اصطلاح قرائت و قاری است. برخی قرائن نشان گرِ تطورِ معنایی مهمی در مفهوم این دو اصطلاح در طول سده های نخست است. تطور معنایی این اصطلاح با روش مطالعه زمر ه شناسی، قابلیت تبیین علمی به روشی اطمینان آور دارد. روش مطالعه زمره شناسی می تواند وقوع این تطور معنایی را تأیید و دلایل آن را تبیین نماید. در مطالعه تاریخی جامعه قاریان در سده های نخست، تحول و تغییر محسوس در ویژگی ها و اوصاف جامعه قاریان دیده می شود. ویژگی های مانند: فقاهت، وثاقت، ادبیات، نظامی گری، خوانندگی. یعنی قاریان در سده نخست، همان فقها بودند ولی در سده های بعد به تدریج تبدیل به افرادی شدند که میانه ای با فقه و تقوا نداشتند و امتیازشان در ادبیات و خوانندگی بود.
نظیره پردازی نظمی از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتیف به عنوان یک عنصر اصلی در آثار ادبی است که با بررسی آن، اندیشه های اصلی صاحب اثر به دست می آید. نظمی از شاعران معاصر است که پیرو جریان سنت گرایان معاصر شعر سروده است، بررسی موتیف های غزلیاتش نشان می دهد پیرو ویژگی های غزل کلاسیک از موتیف های سنتی در غزلیات استفاده کرده است. نظمی عشق و ارادت خاصی به استاد سخن دارد و شیرینی، لطف کلام و دلیل موفقیت خود در عرصه غزل را به سعدی نسبت می دهد. در این پژوهش کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای، غزلیات سعدی و نظمی از جنبه های موتیف و مضمون، سبک شناسی و عناصر موسیقیایی، بررسی شود تا بتوانیم به هدف پژوهش که شناخت سبک و سیاق نظمی است برسیم. یافته های پژوهش نشان داده نظمی در استفاده از این موتیف ها بسیار به سعدی نزدیک است و در بعضی غزلیات، هنرمندانه به شیوه ی سعدی از همه ی امکانات زبانی، فکری و ادبی برای القای موتیف و مضمون مورد نظر خود بهره مند شود.
ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان بر اساس انگیزه های دانشجومعلمان مطابق با اساسنامه دانشگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حال حاضر با هدف ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان با توجه به تجارب زیسته و انگیزه های یکی از دانشجویان همگام با نگاهی بر اساسنامه این دانشگاه نگاشته شده است. روش انجام این پژوهش کیفی از نوع روایت پژوهی یا به عبارتی زیست نگاری بوده که در آن سوژه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه ی بدون ساختار بوده که منجر به تولید مقولات و مضامین شده است. کدگذاری ها بر اساس روش استراوس و کوربین انجام شد. تحلیل روایت ها بر اساس روش تحلیل مضمون انجام شد. به منظور اطمینان از روایی روش های خودبازبینی محقق، چندسو سازی داده ها، تحلیل مورد منفی یا متباین و همچنین ناظران بیرونی مانند کمک از همکاران و استاد راهنما صورت گرفت. یافته ها حاکی از 9 مضمون و 18 مقوله محوری است که در فرآیند انتخاب سوژه مورد مطالعه در گرایشش به دانشگاه فرهنگیان نقش داشته است و انگیزه ها را نمایان می سازد. این 9 مضمون و 18 مقوله از طریق تفسیر و کدگذاری مصاحبه ی بدون ساختار از سوژه استخراج شد. با توجه به انگیزه های مستخرج از تحلیل روایتی تجارب زیسته سوژه و آمیختن آنها با آنچه در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مدنظر است یک مدل جذب دانشجو ارائه گردید.
تحلیل محدودیت های حکمروایی مطلوب شهری و ارائه راهبردهای کاربردی (مطالعه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همدان به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور، با چالش های گسترده ای در فرآیند مدیریت شهری مواجه است. سوء مدیریت در ارائه خدمات در بین مناطق شهری، عدم عدالت فضایی، ناهمگونی های کالبدی- فضایی، عدم شفافیت در ارائه طرح ها و برنامه ها و افزایش مشکلات شهروندی در ارتباط با این حوزه سبب افزایش مشکلات شهر همدان شده است. هدف: به طوری که ادامه روند حاضر می تواند شهر را در سطوح مختلفی نیز با بحران هایی جدی مواجه کند که در این زمینه پرداختن به مساله چالش ها و محدودیت های حکمروایی شهری امری ضروری به نظر می رسد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی و توسعه ای، تبیین چالش ها و محدودیت های حکمروایی مطلوب شهری قرار می دهد و به ارائه راهبردهای کاربردی می پردازد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارشناسان خبره و عالی مجموعه مدیریت شهر همدان تشکیل می دهند که حجم نمونه آن ها تعداد 30 نفر تخمین زده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر همدان می باشد. یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش بر اساس مدل های آزمون میانگین در نرم افزار SPSS و مدل ارائه استراتژی SWOT مورد پردازش قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد مهمترین چالش های حکمروایی مطلوب شهری شهر همدان شامل عوامل مشارکتی، اثربخشی و کارایی و عوامل فسادزا می باشد که راهبرد SO به عنوان مهمترین راهبرد حکمروایی مطلوب شهری شهر همدان به دست آمد. مهمترین فرصت های شهر همدان در راستای استفاده از راهبردهای مطلوب حاکمیت شهری شامل عواملی نظیر تغییر رویکرد شهرداری از یک نهاد خدماتی به یک نهاد اجتماعی، ایجاد و ارتقاء فناوری نوین در شهرداری مناطق مختلف شهر همدان و اهمیت و توجه به همدان به عنوان یک شهر بزرگ با پیشینه تاریخی و گردشگری، و برگزاری دوره های آموزشی در راستای تکریم ارباب رجوع در منطقه می باشد.
محوریت دین در ابعاد مختلف معنویت از منظر صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 199
حوزههای تخصصی:
رابطه معنویت و دین از چالشی ترین مباحث فلسفی در در دو دهه اخیر است که میان دو جبهه شکل گرفته که یک طرف مدعی «معنویت بدون دین» و دیگری بر «محوریت دین در معنویت» تاکید می کند. در این مقاله به بررسی نظر بزرگ ترین فیلسوف اسلامی مدعی محوریت دین در معنویت خواهیم پرداخت. از منظر ملاصدرا حیاتی معنوی است که انسان در تمام اطوار آن در حال کسب معرفت نسبت به خالق بی همتا و بی نیاز خویش بوده و به سبب آن معرفت کسب شده لحظه به لحظه در حال متابعت تام از اوامر و نواهی او باشد، صدرالمتالهین منشا زندگی معنوی انسان را ایمان بر آمده از معرفت قرآنی و عمل بر مقتضای آن دانسته است، ملاصدرا ابعاد مختلف معنویت را چه به عنوان مسیر لحاظ شوند همچون حرکت، تکامل و حیات معنوی چه به عنوان هدف همچون قرب و علو معنوی را از دین و دینداری جدا پذیر نمی داند. محوریت دین در معنویت صدرایی بدین معناست که رسیدن به سعادت حقیقی و احاطه علمی و عینی بر همه چیز _ که از برجسته ترین ویژگی های انسان کامل است _ بدون معرفت الهی، اطاعت الهی، تقوا و ورع حاصل از آنها میسر نخواهد بود.
طومار(6): نردبان شکسته (1): نقد کتاب «سیرة الامام البخاری» عبد السّلام مبارکفوری؛ از تحریف در عنوان تا اعطای لقب علّامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
479 - 512
حوزههای تخصصی:
این مقاله بخشی از کتاب اسطوره بخارا است که به نقد کتاب سیره الامام البخاری (سیّد الفقهاء و امام المحدّثین) تالیف عبدالسّلام مبارکفوری می پردازد. کتاب مبارکفوری از جمله مصادر کتاب طعون و شبهات الشیعه الأمامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها تالیف عادل عزازی است که به عنوان پژوهش برتر مقطع دکتری در دانشگاه الأزهر مصر در رشته علوم حدیث معرفی شده است لذا نقد کتاب مبارکفوری در واقع نقد پژوهش عزازی نیز به شمار می آید. این مقاله پس از شناساندن تبار, دانش اندوزی, استادان، تلاش ها و گرایش ها، تالیفات و جایگاه علمی مبارکفوری در جستار اوّل به کتاب شناخت این اثر در جستار دوّم می پردازد و بر روی عنوان کتاب، زمانه و تالیف اثر, منابع و مصادر، رویکرد، ترجمه عربی آن تمرکز می کند. برایند پژوهش اثبات می کند که مبارکفوری پیش از انتشار این کتاب شخصیتی گمنام و ناشناخته بود و تراز و گسترده دانسته های او در حد لقب علمی علّامه نبود لذا این لقب از سوی مترجم عربی این اثر و متاثر فضای انتقادی علیه بخاری در زمان انتشار این کتاب به مبارکفوری اعطا شد تا بر اعتبار کتاب بیفزاید. به همین سان عنوان این کتاب تحریف گردید، واژه الامام در میان عنوان اصلی و عبارت (سیّد الفقهاء و امام المحدّثین ) ذیل آن افزوده گردید. عبارت ذیل عنوان کتاب هم سوی با رویکرد مولف آن در تلاش است دیدگاه نفی فقاهت و اجتهاد از بخاری را به چالش بکشد؛ نام اصلی این کتاب به زبان اردو سیره البخاری بود که در فرایند ترجمه آن به عربی و انگلیسی دچار دگرگونی گردید.
«مُقْبِل آنِسْت که ...» (بازخوانی و تَصْحیحِ بیْتی اَز مُفْرَداتِ سَعْدی))
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی واژگانی و معنایی یک بیت از مفردات در کلیات سعدی می پردازد. بیت بررسی شده در این مقاله این است:
بَخْت دَر أَوَّلِ فِطْرَت چو نَباشَد مَسْعود
مُقْبل آن نیسْت که دَر حال بمیرَد مولود
گونه شناسی و مدل یابی مضامین پیشین و پسین دعا در قرآن با رویکرد تربیت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷
36 - 56
حوزههای تخصصی:
دعا در نگاه قرآنی، رویکردی است برای تقرب و تعالی به خداوند و در بعد دنیایی، اثرات تربیتی فراوانی برای انسان دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، شناخت گونه های مضامین پیشین و پسین دعا در قرآن، جهت استخراج مدل توصیفی آن ها و دریافت دلالت های مرتبط تربیتی می باشد. برای دست یابی به این منظور و به دلیل چندوجهی بودن مقاله حاضر، روش پژوهش، ترکیبی از مراحل پدیدارشناسی توصیفی در مرحله رجوع به آیات قرآن، تحلیل و کدگذاری داده ها به شیوه استراتژی داده بنیاد با نرم افزار MAXQDA در سه بخش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و روش استنتاج از مبانی در بخش دلالت های تربیتی برای دروس تخصصی است. به عبارتی، محققان در مرحله اول، خوانشی کامل از کلیه آیات قرآن داشته و سپس داده های مستخرج را کدگذاری، دسته بندی و گونه شناسی نموده و مدل نهایی استخراج شده را جهت استنباط دلالت های تربیتی، مورد استناد قرار داده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 68 کد باز (آیه قرآن) در رابطه با مضامین پیشین و پسین در آیات قرآن وجود دارد که در قالب دو کد انتخابی دسته بندی شده اند. دو دسته فوق در مرحله بعد به هفت کد محوری، مدح و ستایش، سپاسگزاری و توصیف در هر دو بخش و سؤال در بخش مضامین پیشین تقسیم بندی شده اند. در نهایت داده های پژوهش در قالب ده اصل تربیتی مورد استنباط قرار گرفته اند که شامل اصل تناسب مضمون و محتوا، اصل تناسب صفت و محتوا، اصل توصیف شرایط، اصل بیان هدف و چرایی، اصل بیان غیر مستقیم، اصل دعای شرطی، اصل نگاه دوسویه، اصل ستایش گذشته، اصل شناخت، اصل جلب نظر می باشند.
پیش بینی افسردگی براساس میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نقش میانجی تصویر بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
140 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول گرین 106 نفر تعیین شد (234=n). برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد اعتیاد اینترنتی یانگ (1998)، تست افسردگی بک (1967)، پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (1997) استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در پژوهش نشان داد که افسردگی پاسخ دهندگان خفیف می باشد. همچنین میانگین و انحراف استاندارد استفاده از شبکه های اجتماعی نشان دهنده عدم وابستگی روانی به اینترنت است و در نهایت میانگین و انحراف استاندارد تصویر بدن در پژوهش از تصویر بدنی قوی در پاسخ دهندگان خبر می دهد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی به طور متوسط با متغیر افسردگی همبستگی دارد و تغییرات این متغیر را به طور معناداری پیش بینی می کند (0.001>P ). همچنین نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی تایید شد. با توجه به تاثیر معنادار استفاده از شبکه های اجتماعی بر افزایش افسردگی از طریق نقش میانجی تصویر بدن، اتخاذ راهکارهایی جهت آموزش و فرهنگ سازی در زمینه استفاده از این شبکه ها و افزایش ادراک افراد از تصویر بدنی شان از طریق برنامه های آموزشی و کارگاه های روانشناختی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
تحلیل حقوقی فریب الگوریتمی در عصر هوش مصنوعی: چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری هوش مصنوعی در عصر حاضر، چالش های حقوقی نوظهوری را ایجاد کرده است. از مهم ترین این چالش ها، موضوع فریب هوش مصنوعی و به تبع آن تولید و انتشار اطلاعات نادرست است. این پدیده نه تنها یک پیامد جانبی تکامل فناوری محسوب می شود بلکه مبین تغییری بنیادین در پویایی انتشار اطلاعات و اعتماد در جامعه است. بدین جهت ضرورت پرداختن به این مسأله ازآن جهت است که فریب هوشمند می تواند تهدیدی جدی برای امنیت ملی، ثبات اجتماعی و حقوق شهروندی محسوب شود. به دنبال چنین ضرورتی، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و مطالعه تطبیقی، به بررسی ابعاد فریب در هوش مصنوعی پرداخته است. این پژوهش، ضمن شناسایی چالش های حقوقی موجود؛ راهکارهای مناسب برای مواجهه با این پدیده را نیز مورد تحلیل قرار داده است. در این مسیر مطالعه در چهار محور اصلی با ورود به مبانی نظری و تبیین ماهیت فریب در هوش مصنوعی آغاز شده و سپس سازوکار گمراه سازی الگوریتمی مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است. در گام بعد، چالش های حقوقی در مواجهه با فریب هوشمند مورد توجه است و در نهایت نیز، راهکارهای حقوقی برای مقابله ارائه شده است. نتایج حاصل از این پژوهش آشکار می سازد که نظام های حقوقی - به ویژه آن هایی که بنیان های حقوقی ضعیف تری در حوزه هوش مصنوعی دارند - در مواجهه با پیچیدگی های نوظهور فریب الگوریتمی، با چالش ها و کاستی های جدی رو به رو هستند که عمدتاً از انطباق نا پذیری مناسب قوانین موجود با تحولات سریع فناوری نشأت می گیرد. در چنین شرایطی، مقابله مؤثر با چالش های فریب هوش مصنوعی نیازمند بهره برداری هوشمندانه از ظرفیت های حقوقی موجود و تفسیر پویا از قوانین عمومیِ قابل تسری، است. افزون بر این، ضرورت طراحی نظام تنظیم گری نوآورانه و انعطاف پذیر به همراه ایجاد چارچوب های قانونی متناسب با ماهیت پویای فناوری های نوین، بیش ازپیش احساس می شود.
تحلیل درگیرشدن مخاطب-مشتریان با برند در شبکه های اجتماعی؛ مطالعه موردی دیجی کالا در توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
110 - 69
حوزههای تخصصی:
دیجی کالا به عنوان بزرگترین پلتفرم خرده فروشی آنلاین در ایران، یکی از برندهاییست که از ظرفیت رسانه های اجتماعی مختلف برای تحقق اهدافش بهره می جوید. از طرفی فضای کلی و منحصربفرد حاکم بر میکروبلاگ توییتر به گونه ایست که فعالیت در آن حساسیت های خاص خودش را دارد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به تحلیل شیوه درگیرشدن مخاطب-مشتریان در توییتر با برند دیجی کالا پرداخته شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی-اکتشافی بوده و رویکرد آن کمی است. همچنین از داده کاوی و تحلیل شبکه های اجتماعی در آن استفاده شده و با استفاده از یکی از ابزارهای پایش شبکه های اجتماعی، یعنی پلتفرم هشتگ، به گردآوری و تحلیل داده ها یا همان توییت های موجود در اینترنت پرداخته شده است.در همین راستا، ابتدا توییت های کاربران توییتر که شامل کلیدواژه های مرتبط با دیجی کالا بودند را گردآوری و با تحلیل آنها تلاش کردیم الگوهای درگیرشدن مخاطب-مشتریان با این برند را شناسایی کنیم. در انتها، با نمایش نمودار سری های زمانی روند انتشار مطالب، سری های زمانی و روند احساسات یا سنتیمنت مطالب، ابرکلمات، ابرهشتگ و تاپیک مدلینگ، برجسته ترین روندها و موضوعات درگیرکننده کاربران توییتر با دیجی کالا ارائه و ضمن تحلیل چرایی آن، پیشنهاداتی برای حضور موثر برندها در این شبکه اجتماعی آورده شده است.
واکاوی تجارب زیسته نوجوانان پسر از اوقات فراغت و فضای مجازی در دوران همه گیری کرونا
نوجوانی، یکی از چالش انگیزترین و در عین حال جذاب ترین دوران زندگی است، با توجه به اهمیت این دوره مطالعه سلامت روان و تجربه نوجوانان در دوره کرونا لازم است، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. هدف از این تحقیق بررسی کیفی تجارب زیسته دانش آموزان پسر از اوقات فراغت و فضای مجازی در دوره کرونا بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی و ازطریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته تا اشباع نظری سیزده شرکت کننده نوجوان پسر ساکن شهر تهران در بازه زمانی بهمن 1399 تا اردیبهشت 1400 انجام شد. روش تحلیل داده ها تحلیل تماتیک بود و تجزیه و تحلیل داده های انجام شده، منجر به شناسایی دو مضمون اصلی، پنج مضمون فرعی و بیست مفهوم اولیه شد. دو مضمون اصلی الف) چالش ها و آسیب ها 1. چالش های روان شناختی، 2. آسیب های فضای مجازی و 3. آسیب های اوقات فراغت و ب) واکنش ها و مقابله های سازگارانه، عبارتست از: 1. واکنش ها و مقابله های سازگارانه اوقات فراغت و 2. واکنش ها و مقابله های سازگارانه فضای مجازی، از تحلیل مصاحبه ها به دست آمد. نتایج نشان داد که نوجوانان واکنش های متفاوتی به شرایط کرونا نشان دادند و آسیب ها و چالش های متفاوتی دارند. لازم است استراتژی های مناسبی ازسوی نهادهای اجتماعی، خانواده و مدرسه ارائه شود. این مقاله رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی و تدوین پروتکل های مداخلاتی روان شناختی و سیستمی است.
مفهوم استعاری زمان در چیدمان های هنر تعاملی با محوریت آثار ونگوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
121 - 136
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون چیدمان های تعاملی مبتنی بر فناوری های نوین دیجیتال، فصل جدیدی را در نمایش آثار هنری پدید آورده است. این پژوهش، به بررسی دو چیدمان واقعیت مجازی و دو چیدمان واقعیت ترکیبی با محوریت آثار ونگوگ و با رویکرد مفهوم استعاری زمان می پردازد. هدف، پی بردن به نحوه درک زمان توسط مخاطبان است و اینکه فناوری های مجازی، چگونه حرکت در زمان و همگامی با رویدادهای زمانی را در ذهن کاربر القا می کنند. بر اساس نظریه استعاره مفهومی جورج لیکاف و مارک جانسون، مفهوم انتزاعی زمان به صورت مکان و شیء در ذهن انسان ادراک می شود و گذر زمان نیز به صورت حرکت نسبی ناظر و مکان شناخته می شود.این مقاله در صدد پاسخ به این سؤال ها است که استعاره مفهومی گذر زمان به مثابه حرکت، در واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی چگونه تجلی یافته است؟ و چه نسبتی بین واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی برقرار است؟ روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و نیز تطبیقی است. ابتدا چیدمان های تعاملی به تفکیک، توصیف شده و چگونگی شکل گیری مفهوم زمان و میزان درگیری مخاطب با هر کدام تحلیل شده و نهایتاً مطالعه تطبیقی انجام شده است. گردآوری اطلاعات به صورت هدفمند و آگاهانه از بین نمایشگاه ها و رویدادهای هنری با محوریت آثار ونگوگ بوده است، باتوجه به اینکه در واقعیت مجازی، مخاطب به طور کامل در دنیای مجازی قرار می گیرد و ارتباط حس بینایی به طور کامل با دنیای واقعی قطع می شود فرض بر این بوده است که با افزایش حس غوطه وری، استعاره مفهومی گذر زمان به مثابه حرکت در این چیدمان ها به مراتب مشهودتر و مؤثرتر از چیدمان های واقعیت ترکیبی باشد. نتایج نشان می دهند که در واقعیت مجازی، مخاطب به طور کامل از زمان و مکان خود منفک می شود که این امر در واقعیت ترکیبی به طور نسبی رخ می دهد. در واقعیت مجازی، زمان به مثابه مکان درک می گردد و شاهد حرکت ناظر هستیم؛ درحالی که در واقعیت ترکیبی، زمان به مثابه شیء درک شده و شاهد حرکت زمان هستیم.
تبیین ساختار وجودی بِرّ (نیکی گسترده) و نقش آن در مدیریت ارتباطات و آسیب های جامعه
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
25 - 53
حوزههای تخصصی:
هر جامعه ای به اقتضای خود دارای مسائل و مشکلاتی است و به حداقل رساندن موانع زیست سالم و پرنشاط اجتماعی نیازمند قوه مدیریتی متقن و قوی است. غالباً دولت ها متولی اصلی رفع کدورت ها و گسل های اجتماعی به شمار می روند منتهی کسانی به توان رصد منظومه ای این مسائل مجهز هستند که دغدغه اجتماعی و ارتباطات انسانی را منوط به تحقق رضایت الهی می دانند و خود را در این مختصات جانمایی می کنند. دلیل سفارش دین اسلام به مراعات و توجه مؤمنین و افراد جامعه به یکدیگر، هم درزمینه امور مادی و هم معنوی، این است که مؤمنین نسبت به هم هوشیار باشند و از دایره خودخواهی بیرون آیند. خمس و زکات و انفاق و صدقه و ... بروز همین اعتقاد نسبت به اهتمام به دیگرخواهی است. این مقاله با بررسی آیات و روایات و تحلیل عقلی و با محوریت سور مبارکه انسان و مطففین، سعی در تبیین مفهوم «بِرّ» دارد. منتسبان به این صفت نیز با کلمه «أبرار» بیان شده است. درواقع روش تحقیق مقاله حاضر به صورت تحلیل محتوای آیات قرآن و به صورت ایجاد سؤال بوده است؛ یعنی سؤال، محرک ورود ما به قرآن و رجوع ما به خداست. سؤال کلی ما در این پژوهش عبارت است از اینکه «بهینه ترین حالت مواجهه با آسیب های اجتماعی جامعه چگونه است؟» که می تواند با رجوع به عرف علمی و نیز عرف جامعه و مجموعه تجربیاتی که از این مفهوم در جامعه دیده شده است، آن را تفصیل و سؤالات متعددی را به دست آورد. این روند به شکل گیری ساختار وجودی بِرّ منتهی شد و در انتها به تأثیر مدل رفتاری چنین افرادی (أبرار) بر رفع آسیب ها و اختلالات جامعه منجر شد که با رهیابی آن در مصادیق روایات، طراحی دقیق تری از روحیه و عملکرد ابرار شکل گرفت.
بررسی مسائل و چالش های اجرایی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در ایران (مطالعه موردی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1675 - 1704
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش باروری و نرخ موالید در ایران ، نظام سیاستگذار در ایران اقدام به تغییر سیاستهای جمعیتی نموده تا از این طریق ضمن وضع قوانین خاصی در حوزه جمعیت و خانواده و تشویق جامعه به فرزندآوری، از کاهش فزاینده جمعیت جلوگیری نموده و زمینه افزایش نسبی آن را فراهم نماید. از آنجا که گیلان از جمله پیرترین استانهای کشور است و مسئله کاهش جمعیت و نرخ موالید یکی از مهمترین مسائل این استان به شمار می رود در این پژوهش کیفی تلاش شد تا با استفاده از مصاحبه عمیق با شماری از صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده و جمعیت در گیلان، مهمترین مسائل و خلأهایی قانونی و چالش های سیاستی و اجرایی «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» در گیلان احصاء و راهکارهای عملیاتی جهت تحقق اهداف سیاستهای جمعیتی متناسب با نیازها و نظام مسائل استان ارائه گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد جهت حل مسئله جمعیت توجه به نقش مؤلفه های فرهنگی و ذهنی در مقایسه با مؤلفه های اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردارند. چالشها و موانع موجود بر سر راه تحقق اهداف قانون در چهار حوزه اجرایی و مدیریتی، حوزه فرهنگی و اجتماعی ، حوزه آموزشی و رسانه ای و حوزه بهداشت و درمان وجود دارد. در نهایت با توجه به مسائل و چالشهای موجود، راهکارهای عملیاتی متناسب با نظام مسائل حوزه جمعیتی در استان استخراج و در پنج حوزه آموزشی و تربیتی خانواده محور، رسانه ای و تبلیغی، بهداشتی و درمانی ، اجرایی و مدیریتی ، فرهنگی و اجتماعی پیشنهادهایی با اتکا بر نظر کارشناسان ارائه گردید.
تفسیرکارگران از آسیب دیدگی ناشی از کار: مطالعه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
43 - 77
حوزههای تخصصی:
آسیب دیدگی ناشی از کار یکی از عوامل از دست دادن شغل و تحمل پیامدهای منفی روانی، حرفه ای و اجتماعی برای کارگران است.این مقاله با هدف ارتقای دانش مربوط به انگ نسبت به کارگران آسیب دیده، به ویژه توضیح ماهیت و فرآیندهای انگ و تأثیر آن بر زندگی کارگران آسیب دیده انجام شده است. در این مطالعه از روش داده بنیاد ساخت گرا با رویکرد تفسیری- برساخت گرایی استفاده شده است. از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان تکنیک گردآوری داده ها بکار گرفته شده است. روش نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری است. نمونه ها از طریق مراجعه به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی به دست آمده اند. به این ترتیب با رسیدن تعداد نمونه ها به 11 نفر اشباع نظری حاصل شد. تحلیل داده ها با روش داده بنیاد برساخت گرا، انجام شده است. واکاوی تجربه مشارکت کنندگان ما را به موارد متعددی از تجربه برچسب های منفی، انسداد مسیر موفقیت شغلی، از بین رفتن مشروعیت آسیب دیدگی و تجربه دلخواه نبودن در روابط بین فردی رسانده است که در مقوله هایی همچون ضعف همدلی، دشواری بازگشت، تحمیل هزینه چندگانه، تقلای پذیرش و اثبات و ضعف نظارت و حمایت سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. مقوله مرکزی تسری آسیب از طریق داغ ننگ(دومینوی آسیب/داغ ننگ) می باشد که گسترش محرومیت ها و طرد ناشی از داغ ننگ آسیب دیدگی را در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مورد توجه قرار میدهد.
صورت بندی بازار تئاتر به مثابه نظام مالکیت حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
43 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوشیده است بازار تئاتر را به مثابه یک نظام مالکیت حقوقی، تبیین و صورت بندی کند. چارچوب نظری مورد استفاده در پژوهش حاضر، عبارت است از پیاده سازی رویکرد عدالت محور در خوانش از نظریه و مفاهیم تشکیل دهنده اقتصاد سیاسی. به زبان ساده، فهم بازار تئاتر در مواجهه با نیروهای موجود در جهان اقتصادی و سیاسی تولید تئاتر، که به صورت توأمان یکدیگر را دفع و جذب می کنند، چارچوب نظری پژوهش حاضر را سامان داده است. در نخستین گام، تشریح و تحلیل سه رویکرد اصلی-آزادی خواهانه، قراردادی، هگلی- در خوانش نظریه های عدالت محور از اقتصاد سیاسی، مختصات بازار را تعیین کرده و مفاهیم مستخرج از آنها -شرافت، آدمیت، هویت فردی- در جایگاه سنگ بنای بازار شناخته و معرفی می شوند. سپس، رابط ه ای اصلی یا پل های سازنده مفهوم بازار تئاتر با تکیه بر عناصر اصلی در رویکردهای سه گانه عدالت محور به دست می آید که به ترتیب عبارت اند از: پذیرش جامعه به مثابه خاستگاه بازار تئاتر، اتکا بر واقعیت های موجود و نه فرضی در تعریف حدود بازار، مفهوم فرد و هویت فردی و یکپارچگی حاصل از ساختار تقابلی و عادلانه. در پایان، صورت بندی بازار تئاتر بر اساس ویژگی های به دست آمده از رویکردهای عدالت محور و نیز مشخصات حقوق مالکیت، حاصل شد؛ تعریفی که می توان جنبه کاربردی و عملگرایانه آن را، عبارت از ابهام زدایی از مفهوم بازار در مطالعات هنرهای اجرایی و نیز زمینه سازی برای فهم درست نقش و جایگاه آن در اقتصاد فرهنگ و هنر دانست. ازاین رو، بازار تئاتر را می باید بازاری قلمداد کرد، برآمده از جامعه که مبتنی بر سه اصل شرافت، آدمیت و هویت فردی، مناسبات سه گانه تولید، توزیع و مصرف تئاتر -در انواع- را، سازمان دهی کرده و در شبکه ای از روابط مبادله ای با دولت و قانون حاکم بر آن جامعه، به وجود آمده و خود را حفظ می کند.
تبیین مولفه های تعیین کننده تجدید ارزیابی دارایی های ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
43 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین موضوعاتی که همواره در کانون توجه تدوین کنندگان استانداردها، سرمایه گذاران، جامعه علمی و اعضای حرفه قرار دارد، تجدید ارزیابی دارایی های ثابت است. چنین ابزاری برای شرکتها از این جهت چالش برانگیز قلمداد می شود که از یک سو فرآیندی رسمی برای به روزرسانی ارزش دفتری داراییهای ثابت در راستای ارائه اطلاعات مربوط بوده و از سوی دیگر ممکن است تحت تاثیر انگیزه های فرصت طلبانه مدیران جهت پوشش عملکرد ضعیف قرار گیرد. به همین جهت، هدف این پژوهش شناسایی عوامل تعیین کننده تجدید ارزیابی دارایی های ثابت در بازار ایران بوده که در سال های اخیر گسترش قابل توجهی یافته است. در این مطالعه عوامل تعیین کننده تجدید ارزیابی دارایی های ثابت به شش مؤلفه اقتصادی، قانونی، بازار، صنعت، شرکتی و انگیزه های مدیریتی طبقه بندی شده و طی دوره زمانی 1390 تا 1399 به روش PLS مورد بررسی قرار گرفته اند. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 10 سال و با در نظر گرفتن شرایط فعال بودن نماد بورسی و عدم عضویت در گروه های مالی ، واسطه گری ، بانکی و بیمه می باشد . یافته ها نشان داد که عوامل اقتصادی، بازار، صنعت و شرکتی در تجدید ارزیابی دارایی ها نقش داشته و و عوامل قانونی و انگیزه های مدیران در چنین فرایندی هیچگونه دخالتی ندارند. یافته های این پژوهش می تواند دستاوردهای قابل ملاحظه ای برای فعالان حرفه حسابرسی و نهادهای ناظر به واسطه برآورد ریسک حسابرسی به همراه داشته باشد.
طراحی مدل سنجش پاداش مدیران با رویکرد شفافیت گزارشگری مالی (مورد مطالعه: شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پاداش مدیران و سنجش آن به ویژه در شرکت های دولتی یکی از چالش های اقتصاد کشورهای درحال توسعه است و به کارگیری رویکردهایی همانند شفافیت گزارشگری مالی در این رابطه می تواند مفید باشد. در این راستا، این پژوهش باهدف طراحی مدل سنجش پاداش مدیران با رویکرد شفافیت گزارشگری مالی در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران به انجام رسید. روش پژوهش: روش انجام این پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی پس از تحلیل مصاحبه با 20 خبره، 21 شاخص شناسایی و استخراج شدند. در بخش کمی ابتدا با استفاده از ماتریس خودتعاملی نحوه ارتباط و اثرگذاری شاخص ها با کمک خبرگان گردآوری شد. سپس با نرم افزار ISM متلب داده ها در قالب ماتریس خودتعاملی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش: دستیابی به الگویی پنج سطحی متشکل از 21 شاخص، که 2 شاخص آموزش شفاف سازی گزارشگری و همسویی گزارشگری مالی با استانداردهای بین المللی گزارشگری تأثیرگذارترین است. همچنین 9 شاخص به عنوان تأثیرپذیرترین و 10 شاخص به عنوان رابط در این الگو عمل می کنند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: همسویی گزارشگری مالی با استانداردهای بین المللی گزارشگری نشان داد که یکسانی، شفافیت و قابل مقایسه کردن گزارش ها و صورت های مالی تنها به کمک این استانداردها امکان پذیر است. زیرا، این استانداردها مشخص می کنند که شرکت ها چگونه اسناد را ثبت، هزینه ها و درآمدها را گزارش کنند.