مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲٬۲۸۱ تا ۲۲٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
باوجود تغییردر سبک زندگی و الگوهای ازدواج، همچنان شاهد ازدواج در سنین پایین یا کودک همسری خصوصا در مناطق کوچک تر و روستایی هستیم. این پژوهش با هدف کشف الگوهای زیسته زنان جوان از ازدواج در سنین پایین و با رویکرد کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان زنان جوان ۲۷-۱۴ ساله یکی از روستاهای استان یزد است که قبل از 18 سالگی ازدواج کرده اند و با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوی داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با ۱۳ زن نوجوان و جوان مصاحبه کردیم. سپس داده ها را با روش تحلیل تماتیک تحلیل کردیم. در فرایند تحلیل، هفت تم اصلی ساخته شد که تجربه دختران از ازدواج زودهنگام را توصیف می کند: پدرسالاری فرهنگی، هنجار ازدواج زودهنگام، تنگنای روستایی، بزرگسالی نمایشی، نارضایتی انباشته، محدودیت اجتماعی و عدم اولویت تحصیل. نتایج نشان داد دختران نوجوان در بستری فرهنگی زندگی می کنند که سعادت و خوشبختی دختر را در ازدواج در سنین پایین می دانند. هنجار در اولویت قرار دادن ازدواج توسط خانواده ها، دختران نوجوان را به پذیرش ازدواج زودهنگام به عنوان یک الگوی اجتماعی سوق داده است.
مطالعه جامعه شناختی نقش جمع گرایی فرهنگی در اشتراک دانش (مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه جامعه شناختی مؤلفه های جمع گرایی فرهنگی در اشتراک دانش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است. روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و جامعه آماری تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز که با استفاده از فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب 650 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 22 تجزیه وتحلیل شده است. نتایج آزمون همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین جمع گرایی فرهنگی با اشتراک دانش دانشجویان است. همچنین بین مؤلفه های جمع گرایی فرهنگی (جمع گرایی عمودی و افقی و فردگرایی افقی) با اشتراک دانش همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بعد فردگرایی عمودی رابطه معکوس و معنی داری با اشتراک دانش و ابعاد آن دارد. نتایج حاصل از رگرسیون حاکی از این است که مؤلفه های جمع گرایی فرهنگی 24 درصد از واریانس اشتراک دانش را تبیین می کند و در این میان، اهمیت جمع گرایی افقی بیش از سایر عوامل هست.
A Review on the Recent Façade Evaluation Approaches and Criteria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
60 - 74
حوزههای تخصصی:
Novel viewpoints see the façade as a multi-functional component that should simultaneously meet functional and aesthetic requirements. These requirements need to be evaluated using a state-of-the-art approach. Although façade performance assessments are seen in the literature, studies that investigate the aesthetics and performance of façades rarely can be found together. Reviewing the approaches, methodologies, and criteria utilized to assess façades can draw a vision of the background for those who intend to develop a method for façade evaluation based on a novel perspective. This study aims to investigate recent research to discover approaches to façades. An exploratory case study methodology was applied to implement this aim, while the data collection method was library-based. Content analysis was employed via logical reasoning to determine the approaches, methods, and criteria of façade evaluations. Also, open and axial coding was used to organize the criteria extracted. The found approaches were "sustainability," "buildability," "life cycle assessment," "competing objectives," "performance," and "general," while the most frequent ones were "performance" and "sustainability" after "general." Previous façade-focused research methodologies were concentrated on five methodologies: multicriteria decision-making (MCDM), simulation, optimization, library-based, and hybrid. The most popular method was MCDM. Extraction of criteria demonstrated that "Costs," "Thermal performance," “Environmental impacts,” and “Durability” are respectively the trend ones with the highest frequency of presentation. To conclude, the façade as a multi-functional element needs to be assessed with state-of-the-art methods that consider all the required functions of a façade, including aesthetics. In contrast, Conventional methods cannot provide such a service.
نور و تجلیات آن در مسجد شیخ لطف الله: تبیین دیدگاه های ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
99 - 111
حوزههای تخصصی:
هنر اسلامی به واسطه اندیشه اسلامی، مشروط به تعبیر خاصی از ارائه اثر بر پایه تجلیات معنوی است. بر همین اساس، هنرمند در نگرشی تنزیهی، هیچ گاه به ذات الهی تحدی نمی نماید، بلکه با نگاهی آمیخته به نگرش تشبیهی اثرش را مظهری از تجلی الهی قرار می دهد. سؤال پژوهش حاضر این است: چگونه نور مطلق و تجلیات آن در مسجد شیخ لطف الله بازتاب یافته و تا چه حد می توان این بازتاب ها را با دیدگاه این عربی تطبیق داد؟ این مقاله قصد دارد تا با بررسی جنبه های مختلف کاربرد نور در مسجد شیخ لطف الله، ارتباط میان طراحی معماری و مفاهیم عرفانی مرتبط با نور در عرفان اسلامی را تبیین کند و نشان دهد چگونه این مفاهیم به طور هنرمندانه ای در این بنای تاریخی تجلی یافته اند. هدف نهایی، ارائه تحلیلی تطبیقی از جنبه های معنوی و عرفانی نور در مسجد شیخ لطف الله و دیدگاه های محی الدین ابن عربی است. روش تحقیق در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی بوده و در روش گردآوری اطلاعات ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای، از تحقیقات میدانی شامل بررسی و مشاهده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که طراحی نور در مسجد شیخ لطف الله به طور هوشمندانه ای مفاهیم عرفانی ابن عربی را به نمایش می گذارد. نور در این مسجد، هم به عنوان نمادی از نور مطلق و ذات الهی عمل می کند و هم به طور نمادین و تجلیاتی در فضای معماری ظهور می یابد. طراحی نور به گونه ای است که تجربه ای معنوی و عرفانی را برای بازدیدکنندگان فراهم می آورد، به طوری که بازتاب نور در این مسجد به نوعی با مفاهیم تشبیه و تنزیه و مراتب نور در عرفان ابن عربی مطابقت دارد. به عبارتی، نور نه تنها جلوه ای از حقیقت الهی را به نمایش می گذارد بلکه به واسطه طراحی هوشمندانه و غیرمستقیم آن، به جنبه های پنهان و فراتر از درک انسان نیز اشاره دارد.
بررسی الگوی فضایی آسیب پذیری محلات شهر تهران در برابر سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
35 - 54
حوزههای تخصصی:
سیلاب یکی از مخاطرات طبیعی است که هر ساله باعث وارد آمدن خسارت های سنگین به شهرها می شوند. در هنگام وقوع سیلاب بدیهی است افرادی که از لحاظ اجتماعی – اقتصادی ضعیف تر باشند، از این مخاطرات تأثیر بیشتری می پذیرند و در زمان بسیار طولانی تری امکان بازیابی خود را خواهند داشت. این پژوهش با استفاده از 54 شاخص کلیدی میزان آسیب پذیری مناطق شهر تهران را مشخص نموده است. سپس نتایج به صورت فضایی تحلیل و میزان آسیب پذیری در هریک از ابعاد و همچنین شاخص نهایی تعیین گشته است. در این پژوهش از مدل موران محلی و ابزار High low clustering استفاده گردیده است. بر اساس نتایج به دست آمده از ابزار High low clustering و با توجه به نمره استاندارد Z (83/3-) و همچنین مقدار P Value (0001/0) در شاخص نهایی آسیب پذیری می توان با اطمینان 99 درصد گفت که الگوی خوشه بندی فضایی مقادیر این شاخص ناشی از شانس نیست، بنابراین فرضیه صفر رد می شود. همچنین با توجه به این که مقدار استاندارد شده منفی بوده و سطح معناداری در ناحیه آبی نمایش داده شده است؛ می توان نتیجه گرفت که در شاخص نهایی خوشه بندی فضایی در مورد مقادیر پایین صورت گرفته است. همچنین با محاسبه موران محلی برای شاخص نهایی آسیب پذیری مشخص گردید که به صورت کلی 30 درصد محلات دارای خوشه-بندی و 4 درصد آن ها تشکیل ناخوشه می دادند. برای 66 درصد محلات نیز خوشه بندی خاصی مشاهده نگردید.
واکاوی تحقق پذیری پایداری سکونتگاه ها در برنامه های آمایش استانی مناطق کمتر توسعه یافته با رویکرد RBM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نتایج «برنامه های آمایشی» به عنوان محصول برنامه ریزی فضایی با «پایداری سکونتگاه ها» به عنوان محصول پایداری و توسعه پایدار با رویکردهای جدید یک مسئله جدی است. در این پژوهش، محور اقتصاد با رویکرد RBM موردنظر است. هدف، قابلیت دستیابی به پایداری سکونتگاه ها با تأکید بر رشد اقتصادی و اشتغال پایدار از طریق برنامه های آمایش استانی در مناطق کمتر توسعه یافته است. طرح این پژوهش، ترکیبی متوالی است؛ و روش کمی- کیفی در دو فاز انجام خواهد شد؛ در فاز اول با مرور نظام مند پژوهش های پیشین و تحلیل محتوای کیفی جهت دار اسناد برنامه های آمایش استان های مناطق کمتر توسعه یافته منتخب پژوهش، ارکان و عوامل پایداری سکونتگاه ها استخراج شد. در فاز بعدی اعتبار ارکان و عوامل و نیز رابطه متقابل آن ها و بازتاب محتوایی و عملی آن ها در اسناد برنامه های آمایش استان ه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تحلیل محتوای تلخیصی این مصاحبه واکاوی شد. برآیند نتایج تحلیل، تناظری موجه میان سطوح فضایی و مؤلفه های مذکور پایداری سکونتگاه ها، با ماهیت سطوح سه گانه خروجی، پیامد و اثر را نشان می دهد. با بزرگترشدن سطح فضایی سکونتگاه ها ضریب نفوذ نتایج برنامه های توسعه در طول زمان کاهش می یابد و از «اثر» به «خروجی» میل می کند.
بررسی جامعه شناختی حکمرانی مسجد- محور به عنوان کلید توسعه: استراتژی ها و پیامدها (مطالعه موردی: شهر آمل )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1571 - 1612
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای تحقق سیاست گذاری های بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و با هدف مطالعه و بررسی تجربی- تحلیلی جایگاه حلقه های میانی در حکمرانی تشکیلاتی و نقش آن در حل مسایل اجتماعی-فرهنگی شهر آمل، انجام شده است. با توجه به اهداف و سوالات پژوهشگران این پژوهش با رویکرد کیفی، روش داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته انجام شد. جامعه آماری 29 نفر از کنشگران و مصاحبه شوندگان فعال محلات در بخش های مختلف شهر آمل بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل یافته ها نشان داد حکمرانی که با واسطه حلقه های میانی در بهبود و انتظام به نظام حکمرانی شهری آمل تاثیر گذار بوده، " حکمرانی مسجد-محور " است. این نوع حکمرانی نمونه ای از حکمرانی در تمدن نوین اسلامی است که با حفظ کارکردهای انسان مدرن نقش مهمی در توسعه شهری ایفا می کند. منظور از حکمرانی مسجد-محور آن است که همواره مسجد به عنوان یک سیستم اجتماعی- اقتصادی- سیاسی- فرهنگی و مذهبی واسط بین دولت و مردم باشد. با توجه به یافته های پژوهش استراتژی های ارتقاء حکمرانی شهری در آمل در قالب مقولاتی مورد بررسی قرار گرفت ، که دارای پیامدهایی چون: مسجد احیاء کننده اعتماد مردم به حکمرانان، ایجاد اتاق شیشه ای به منظور شفافیت سازی و جلوگیری از انفعال مسجد به معنای مکانی صرفا مذهبی، می باشد.
مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
118 - 131
حوزههای تخصصی:
نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اینکه دولت در ایجاد بلایای طبیعی نقشی ندارد و فعل زیانبار مفقود است، قادر به پوشش خسارت ناشی از آنها نمی باشد .طبع سیال حقوق مسئولیت مدنی و با الهام گرفتن از اندیشه های نظری حقوق عمومی، مثل نظریه دولت رفاه و نظریه همبستگی اجتماعی، و سوابق فقهی و قانونی مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت، به جهت حرمت جان و مال شهروندان، و با دخالت صنعت موفق بیمه و تاسیس صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی با مشارکت دولت و مردم، می توان به مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی قائل شد. دولت، که قدرت عمومی به نمایندگی از مردم در دست اوست و خدمت عمومی را هدف خود قرار داده، نمی تواند نسبت به خیل عظیم خسارات وارده از حوادث طبیعی بی تفاوت باشد. جبران خسارت در این مسئولیت، به شرایط اقتصادی و بودجه عمومی دولت و مشارکت مردم و منابع مالی صندوق بیمه حوادث طبیعی بستگی دارد و به همین دلیل، نظام ترمیمی بر آن حاکم است نه نظام جبران کامل خسارت. نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اتکای آنها به فعل زیانبار اشخاص ظرفیت پوشش خسارت ناشی از بلایای طبیعی را ندارند. به لحاظ اینکه شاخصه های یک زندگی معمولی از قبیل کار و اشتغال، بیکاری، تولید، آموزش و پرورش، فقر و به طور کلی تامین اجتماعی، عده ای در اثر حوادث طبیعی در جامعه، دچار اختلال می شود به استناد نظریه های دولت رفاه و همبستگی اجتماعی، دستگیری بلادیدگان از طریق ایجاد «نظام ترمیمی خسارت» می تواند مسئولیت مدنی دولت را توجیه نماید.
فرهنگ هواداری زنان در فوتبال ایران؛ انگیزه ها، سبک ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هواداری زنان در فوتبال از موضوعات مغفول پژوهش در علوم اجتماعی است. معمولاً زنان در پژوهش های جامعه شناختی پیرامون فوتبال نادیده انگاشته می شوند. نگاه عامهٔ مردم بر این است که زنان هواداران واقعی و اصیل این ورزش نیستند و میدان این ورزش، میدانی مردانه و متعلق به مردان است. هواداری زنان ایرانی به مراتب سخت تر و دشوارتر نیز می شود؛ زیرا آن ها در گفتمان عمومی در جرگهٔ هواداران فوتبال به شمار نمی آیند. میدانی از آن خود و برای کنش ورزی های مستقل ندارند و با محدودیت ورود به استادیوم ها مواجه هستند. زنان هوادار ایرانی سال هاست با به کارگیری اشکال متفاوت و گوناگونی از کنش و مقاومت، در تلاش اند چیزی بیش از هوادارانی خاموش و نامرئی باشند. مقالهٔ حاضر با اتکا به تحلیل مضمون مصاحبه های کیفی حاصل از سی مصاحبه با زنان ایرانی هوادار فوتبال، به دنبال شناسایی انگیزه های ورود زنان به میدان ورزشی فوتبال است و شیوه های بروز هواداری آن ها و نیز چالش هایی که در این مسیر با آن روبه رو هستند را بررسی می کند. نتایج نشان می دهد محرومیت زنان از حضور در استادیوم ها، آن ها را به شیوه هایی جایگزین برای بروز کنش های هوادارانه می کشاند. در این مسیر، زنان ایرانی هوادار فوتبال با کلیشه های جنیست زده و تبعیض آمیز زیادی مواجه هستند که در هر برهه به شکلی متفاوت خود را نمایان می سازد.
طراحی مدل عوامل تشکیل دهنده مفهوم نشاط جامعه و مقایسه تطبیقی ایران با کشورهای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
285 - 328
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار می گیرد. در مرحله کیفی، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تکنیک تحلیل مضمون برای طراحی مدل استفاده شد. مشارکت کنندگان در مصاحبه ها شامل 26 نفر از خبرگان بودند که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. همچنین، در بخش کمی نیز با روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS به اعتبارسنجی مدل تحقیق پرداخته شد. بدین منظور، با ابزار پرسش نامه از 384 نفر از شهروندان تهرانی که با روش تصادفی ساده انتخاب شدند، نظرخواهی شد. براساس یافته های تحلیل مضمون، برای پدیده نشاط سه سطح خرد، میانی و کلان با 9 مؤلفه شناسایی شد. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که مدل تحقیق و کلیه متغیرهای شناسایی شده مورد تأیید هستند. ضمناً، مقادیر ضریب تعیین برای سطح خرد، میانی و کلان به ترتیب 624/0، 581/0 و 532/0 محاسبه شد که مقادیری مطلوبند. همچنین، در این پژوهش با استفاده از گزارش های موجود بین المللی به بررسی تطبیقی میزان نشاط در ایران و کشورهای حوزه خاورمیانه پرداخته شد و یافته ها نشان داد که سطح نشاط جامعه ایرانی چندان مطلوب نیست. نتایج تحقیق نشان داد که نشاط جامعه پدیده ای چندبعدی و پیچیده است که برای ارتقای آن در جامعه ایرانی باید مجموعه ای از عوامل در سطوح خرد، میانی و کلان درنظر گرفته شده و متناسب با آنها برنامه ریزی های لازم انجام شود.
عوامل مؤثر بر گرایش به نگهداری سلاح گرم غیر مجاز و تأثیر آن بر امنیت عمومی دراستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نگهداری سلاح گرم غیرقانونی توسط مردم در خانه ها به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است و رخ دادهایی تلخ و ناگواری به بار آورده است. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به نگهداری سلاح گرم غیرمجاز و تأثیر آن بر امنیت عمومی در استان ایلام است.
روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نقطه نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، از نوع تحقیقات آمیخته (کیفی-کمی) است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و خبرگان انتظامی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری( 15 نفر) انتخاب و در بخش کمّی تمامی شهروندان ایلامی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که از روایی صوری برخوردار است. برای آزمون فرضیه ها، از نرم افزار spss نسخه 22 و نرم افزار لیزرل نسخه 5/8 استفاده و برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون (تم) استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد؛ 37 زیر مقوله در قالب 6 مقوله (عوامل ساختاری و اداری، شرایط اقتصادی و ژئوپلیتیکی، عوامل زمینه ای، عوامل فردی، عوامل رفتاری، شرایط فرهنگی- اجتماعی)، عوامل مؤثر بر گرایش به نگهداری سلاح گرم غیرمجاز و تأثیر آن بر امنیت عمومی در استان ایلام هستند.
نتیجه گیری: تحلیل یافته ها و نتایج نشان داد که بُعد ساختاری و اداری بیشترین و بُعد زمینه ای کمترین تأثیر را در گرایش به نگهداری سلاح گرم غیرمجاز در بین مردم را دارد
ناکارآمدی طرح های توسعه شهری در تحقق شهر پایدار (نمونه موردی: شهر زنجان)
منبع:
اکولوژی سرزمین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
444 - 459
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط کنونی کشور و ضعف طرح های توسعه شهری در عدم توجه به نظام باغشهری و از بین رفتن اراضی مرغوب کشاورزی به نام باغشهر و گسترش ساخت و سازها دراین اراضی ، در حال حاضر شهرهای کشورشرایط مساعدی را از نظر پایداری دارا نمی باشند.لذا با آسیب شناسی طرح های توسعه شهری در شهر زنجان می توان ادعا کرد طرح های توسعه شهری با این شکل و شرایط قابلیت تبدیل کردن شهرها به شهر پایدار را دارا نمی باشند. لذا در زمینه شناسایی علل عدم کارآمدی طرح های توسعه شهری از رویکرد آمیخته استفاده شد، که ترکیبی از دو روش کمی و کیفی است. داده ها نیز از منابع اولیه و ثانویه بدست آمد.منابع اولیه با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه های ساختاریافته و نیمه ساختاریافته، بحث گروهی متمرکز (FGD) و مشاهده جمع آوری شد. و داده های ثانویه از کتاب و منابع اینترنتی نظیر مقالات ، پایان نامه ها و... جمع آوری گردید. انتخاب نمونه های مورد مطالعه (30 نفر) بصورت هدفمند ( غیر تصادفی) از مطلعین و متخصصین موضوع مورد بحث به روش گلوله برفی ( زنجیره ای) گزینش شده است. و در نهایت یافته ها بصورت نظریه زمینه ای ارائه شده است. بنابراین در مجموع از نتایج بدست آمده ، مقوله عدم واقع بینی در برنامه ریزی و ارائه پیشنهادات غیر منطقی - عدم توجه به عوامل اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی در برنامه ریزی بیشترین درصد را دارا بودند . می توان نتیجه گرفت، محتوا و مقصود طرح های توسعه شهری ، شهر را به سمت شکل گیری " شهر پایدار " به نحو مطلوب سوق نمی دهد. بعبارت دیگر محتوای طرح های توسعه شهری به نحو مطلوب و کامل هدفمند و کارآمد نیست. لذا نگرشی اساسی و تجدید نظری جدی در تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری پیشنهاد میشود.
موانع حق بر شهر معلولان جسمی - حرکتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
124 - 143
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد دارای معلولیت به عنوان بزرگ ترین اقلیت جهانی با چالش های متعددی در زمینه دسترسی به حقوق برابر، به ویژه «حق بر شهر»، مواجه هستند. این مقاله با تمرکز بر شهر تهران، به بررسی موانع مختلفی که افراد دارای معلولیت در استفاده از فضاها و خدمات شهری با آن روبه رو هستند، می پردازد. موانع فیزیکی، مانند عدم مناسب سازی معابر، موانع اجتماعی نظیر نگرش های تبعیض آمیز و موانع اقتصادی و فرهنگی، این افراد را از بهره مندی کامل از حقوق شهروندی خود محروم می کنند. با مرور نظریات اجتماعی از جمله نظریه مدل اجتماعی معلولیت و مفهوم «حق بر شهر» هانری لوفور، این مقاله بر اهمیت طراحی فضاهای شهری عادلانه و مشارکت همه شهروندان، از جمله افراد معلول، در تصمیم گیری های شهری تأکید دارد. هدف اصلی، تبیین ضرورت ایجاد شهری فراگیر است که در آن تمامی شهروندان، فارغ از توانایی های جسمی، از حقوق و امکانات یکسان بهره مند شوند.مواد و روش هااین مقاله از یک رویکرد ترکیبی استفاده می کند و در دو مرحله به جمع آوری و تحلیل داده ها می پردازد.مرحله اول: جمع آوری و تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش مصاحبه عمیق انجام شده است. مشارکت کنندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و جامعه آماری شامل نخبگان، صاحب نظران علمی و اجرایی و جامعه معلولان شهر تهران است. در مجموع، ۲۷ مصاحبه عمیق شامل ۱۳ مصاحبه با نخبگان و ۱۴ مصاحبه با معلولان انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد که شامل پنج مرحله است: استخراج و کدگذاری اولیه، سازماندهی کدها، بازبینی و پالایش مضمون ها، تعریف و نام گذاری مضمون ها و در نهایت تهیه گزارشی جامع از تحلیل ها و داستان کلی داده ها. پایایی مصاحبه ها از طریق پایایی بازآزمایی و توافق درون موضوعی ارزیابی شد که نشان دهنده قابلیت اعتماد کدگذاری ها بود.مرحله دوم: در این مرحله، پرسش نامه ای با ۶۵ گویه طراحی شد که ۶۰ گویه برای سنجش متغیرهای مستقل و ۵ گویه برای متغیر وابسته «حق به شهر معلولان» بود. گویه ها با مقیاس لیکرت ۱۰ درجه ای ارزیابی شدند. جامعه آماری شامل ۱۹۳,۸۷۳ نفر معلول ساکن تهران در سال ۱۳۹۸ بود که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین شد و نمونه گیری به روش طبقه ای متناسب انجام شد. پرسش نامه با روایی صوری و محتوایی توسط اساتید تأیید و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 0/75 محاسبه شد که نشان دهنده پایایی قابل قبول آن است. یافته هایافته های کیفی پژوهش نشان می دهد معلولان در شهر تهران با موانع متعدد و گاه متداخل مواجه هستند که هر یک از این موانع می تواند تأثیرات منفی متعددی بر زندگی آنان داشته باشد. این موانع ممکن است باعث محدودیت در تردد و مشارکت معلولان در جامعه و احساس طرد و تنهایی و عدم دسترسی به حقوق و خدمات ضروری شود. تلاش های نهادهای متولی معلولان در ایران برای رفع این موانع قابل توجه است، اما هنوز کافی نبوده و نتوانسته اند به طور کامل این گروه را در جامعه ادغام کنند. نتایج مصاحبه ها پس از تحلیل مضمون به چهار مضمون اصلی منجر شد:شهر فراگیر و همه شمول: معلولان حق برخورداری از زندگی مستقل و فرصت های برابر دارند، اما موانع متعددی همچون عدم مناسب سازی فضاهای شهری مانع حضور آن ها در جامعه می شود. در ایران، اگرچه قوانین متعددی برای بهسازی این فضاها وجود دارد، اما مناسب سازی به صورت پراکنده و بدون برنامه ریزی منسجم اجرا می شود. مشکلاتی نظیر نبود پله های برقی، تابلوهای راهنما، و مسیرهای مناسب، و همچنین عدم دسترسی به حمل ونقل مناسب، تأثیر منفی بر کیفیت زندگی معلولان دارد. نارضایتی از کارآمدی نهادهای مسئول مانند شهرداری و عدم توجه به استانداردهای مناسب سازی، موجب کاهش اعتماد اجتماعی و مشارکت معلولان در فعالیت های اجتماعی می شود. این وضعیت می تواند به انزوا، احساس بی قدرتی و افزایش استرس و نگرانی در افراد دارای معلولیت منجر شود، که بر سلامت روان و رفاه اجتماعی آن ها تأثیر می گذارد.حق اختصاص دادن فضا به معلولان: این مضمون شامل کنترل و مالکیت، سهم فیزیکی، امنیت، سرزندگی و ارتباطات شهری است. نتایج پژوهش نشان می دهد این افراد به اندازه سایر شهروندان از فرصت های تفریحی و فرهنگی برخوردار نیستند، که این امر می تواند به احساس طرد و ناامیدی منجر شود. دلایل اصلی این مشکل شامل عدم سازگاری فضاهای تفریحی با نیازهای معلولان، عدم آگاهی از فرصت ها، و هزینه های زیاد است. کمبود زیرساخت های مناسب، مشکلات اقتصادی مانند عدم مالکیت مسکن و خودرو، و تبعیض در بازار کار نیز چالش های جدی برای معلولان ایجاد می کند. این وضعیت به انزوای اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی آن ها منجر می شود. همچنین، فقدان امنیت در فضاهای عمومی به افزایش استرس و اضطراب در معلولان منجر می شود، که کیفیت زندگی آن ها را به طور قابل توجهی کاهش می دهد.شهروندی فعال: یکی از موانع مهم مشارکت معلولان در فعالیت های شهری، عدم مشارکت آنان در تصمیم گیری های شهری است. معلولان به دلیل ناتوانی های خود از فرصت های مشارکت در تصمیم گیری ها محروم هستند و این موضوع نیازها و خواسته های آنان را نادیده می گیرد. یافته ها نشان می دهد عدم آگاهی معلولان از حقوق خود، نبود فرهنگ مشارکت در تصمیم گیری ها و وجود موانع فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی، از جمله دلایل عدم مشارکت آنان در تصمیم گیری های شهری است. همچنین، بی اعتمادی معلولان به ساختارهای اجتماعی و نهادها به دلیل تجربیات منفی و عدم اقدام مؤثر آنان، می تواند مشکلات بیشتری ایجاد کند. حمل ونقل عمومی برای همه: این مضمون به مناسب سازی حمل ونقل عمومی برای معلولان اشاره دارد و شامل مناسب سازی مترو، اتوبوس و تاکسی می شود. یافته ها نشان می دهد مشکلات فیزیکی و عدم دسترسی به حمل ونقل عمومی مناسب، تأثیر منفی بر کیفیت زندگی معلولان دارد و موجب افزایش وابستگی آنان به دیگران می شود. به طور کلی، این یافته ها نشان می دهد موانع مختلف، به ویژه در زمینه مناسب سازی فضاهای شهری، دسترسی به خدمات و مشارکت در تصمیم گیری ها، به کاهش کیفیت زندگی و احساس امنیت معلولان منجر می شود و نیاز به توجه و اقدامات جدی برای رفع این مشکلات و افزایش مشارکت آنان در جامعه را نشان می دهد.نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد معلولان جسمی حرکتی در تهران با مشکلات جدی مواجه اند که تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی آنان دارد. یافته ها نشان می دهد عدم مناسب سازی فضاهای شهری، نابرابری های اجتماعی و فضایی را تشدید می کند و این نابرابری ها به ویژه در فضاهای عمومی که باید محلی برای برابری و تعامل اجتماعی باشند، بیشتر نمایان می شود. عدم دسترسی مساوی به این فضاها موجب نقض عدالت اجتماعی و محرومیت معلولان از فرصت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می شود. این وضعیت نه تنها محدودیت های فیزیکی را به همراه دارد، بلکه تأثیرات روانی نظیر کاهش عزت نفس و افزایش استرس را نیز به دنبال دارد. پژوهش به خوبی نشان می دهد عدم بهسازی فضاهای شهری، قدرت و کنترل را از معلولان سلب می کند. از دیدگاه جامعه شناسی، این وضعیت نابرابری ساختاری و اجتماعی را نمایان می سازد که معلولان با آن مواجه اند. هنگامی که فضاهای عمومی به طور مناسب طراحی نشده اند، این گروه به طور سیستماتیک از مشارکت در زندگی اجتماعی محروم می شود و این محرومیت به معنای ناتوانی در استفاده از زیرساخت های فیزیکی و محدودیت در دسترسی به فرصت های اجتماعی و اقتصادی است. پژوهش بر اساس تئوری مبارزه برای فضا که توسط میچل مطرح شده، به تحلیل چگونگی شکل گیری و دسترسی به فضاهای شهری و اجتماعی از طریق روابط قدرت و تضاد منافع می پردازد. بر این اساس، فضاها به هیچ وجه بی طرف نیستند، بلکه عرصه ای برای مبارزه های اجتماعی و اقتصادی هستند. در این زمینه، معلولان با موانع پیچیده ای مواجه هستند که نشان دهنده نوعی «مبارزه برای فضا» است. بهسازی فضاهای شهری نه تنها از جنبه فیزیکی، بلکه به عنوان یک ضرورت اجتماعی برای ارتقای برابری و عدالت در جامعه مطرح است. ایجاد محیط های شهری دسترس پذیر می تواند به تقویت هویت اجتماعی معلولان، افزایش اعتماد به نفس و فراهم آوردن زمینه ای برای مشارکت فعال آنان در جامعه کمک کند. یافته ها همچنین تحلیل عمیقی از چالش های اساسی و نیازهای معلولان در خصوص حق اختصاص دادن فضا به آنان (کنترل و مالکیت، سهم فیزیکی، و ارتباط شهری و امنیت) ارائه می دهد. مشکلات موجود نمایانگر نابرابری های ساختاری و سیستماتیک در فضاهای شهری هستند که بر کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی معلولان تأثیر می گذارند. از جمله این مشکلات می توان به فقدان زیرساخت های مناسب، عدم دسترسی به امکانات تفریحی و فرهنگی، و نبود برنامه های حمایتی در بازار مسکن و خودرو اشاره کرد. عدم مالکیت مسکن و خودرو و مشکلات اقتصادی ناشی از آن به چالش های عمیق اجتماعی و اقتصادی برای معلولان دامن می زند. این ناتوانی در خرید یا اجاره مسکن مناسب و هزینه های زیاد برای نگهداری از خودرو، به شرایط اقتصادی دشواری برای آن ها منجر می شود. تبعیض های موجود در بازار اجاره و کار، به ویژه در زمینه های اشتغال پایدار و دسترسی به منابع مالی، این مشکلات را تشدید می کند. یافته ها همچنین نشان می دهند عدم مشارکت معلولان در فرایندهای تصمیم گیری و اجرایی به عوامل ساختاری و فردی بستگی دارد. عوامل ساختاری شامل نبود زیرساخت های مناسب، قوانین تبعیض آمیز و نگرش های منفی به افراد دارای معلولیت هستند. از سوی دیگر، عوامل فردی شامل عدم اعتماد به افراد سالم و مقامات و کمبود آگاهی از حقوق و توانمندی های خود است. عدم اعتماد معلولان به نهادها و مسئولان ریشه در تجارب منفی و تبعیض در زمینه های مختلف دارد. این بی اعتمادی می تواند به سوءتفاهم، قضاوت و طرد شدن منجر شود. از سوی دیگر، دلبستگی معلولان به محل سکونت خود و تشکیل شبکه های اجتماعی قوی می تواند حمایت عاطفی و اجتماعی لازم را فراهم کند. با این حال، اگر معلولان نتوانند به راحتی در جامعه خود مشارکت کنند، ممکن است احساس انزوا و طردشدن کنند و فرصت های دسترسی به آموزش، اشتغال و خدمات بهداشتی محدود شود.
نقش فرهنگ سیاسی در مشارکت های سیاسی - اجتماعی مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی طیف وسیعی از اندیشه ها و رفتارهای جوامع را در برمی گیرد و یکی از عرصه هایی که فرهنگ سیاسی می تواند آن را تحت الشعاع قرار دهد، بحث مشارکت های سیاسی و اجتماعی مردم یک جامعه است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه ایرانی در میزان مشارکت یا عدم مشارکت مردم در عرصه های سیاسی و اجتماعی بوده و در پی دستیابی به پاسخ این سؤال است که مهم ترین عوامل تأثیرگذار در این زمینه کدام عوامل هستند؟ روش پژوهش در این مقاله، مبتنی بر شیوه تلفیقی کمّی و کیفی بوده است. در بخش کمّی، ضمن تنظیم پرسشنامه خبرگانی، نتایج حاصل از آن مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. جامعه آماری در این پژوهش مشتمل بر 50 نفر از کارشناسان مرتبط با موضوع بوده و مطابق فرمول کوکران و جدول مورگان، حجم نمونه پژوهش شامل 44 نفر از کارشناسان یادشده بوده است. در بخش کیفی علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای، نتایج حاصل از گفتگوی حضوری نگارندگان مقاله با تعداد 20 نفر از کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش، مبنای تجزیه وتحلیل نویسندگان بوده است. بازه زمانی مدنظر، سال های پس از خاتمه جنگ تحمیلی (1367) تاکنون (1402) می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد سه شاخص اصلی «انگیزه های ملی»، «وابستگی به نظام حاکم» و «نقش آفرینی سیاسی» در مشارکت های اجتماعی مردم مؤثر هستند و می توانند میزان مشارکت را تعیین نمایند. همچنین در مورد عوامل فرهنگ سیاسی مؤثر بر عدم مشارکت نیز دو شاخص کلی «بی اعتمادی سیاسی» و «عدم روحیه جمعی» شناسایی شدند که نقش قابل توجهی در عدم مشارکت جامعه ایرانی ایفا می کنند
تحلیل شبکه ای دانش تغییر کاربری اراضی برای امنیت غذایی و توسعه پایدار مناطق پیرا- شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
101 - 120
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری زمین، به ویژه در مناطق حاشیه شهری، یک چالش محیط زیستی مهم است که با پیامدهایی مانند کاهش امنیت غذایی و عدم تعادل در توسعه پایدار همراه است. درحالی که مطالعات متعددی در این زمینه انجام شده است، یک مرور فراگیر و شبکه ای از این مطالعات وجود ندارد. هدف این تحقیق تحلیل شبکه دانش تغییر کاربری اراضی با استفاده از تحلیل شبکه دانش برای شناسایی شکاف های تحقیقاتی و ترسیم مسیرهای تحقیقاتی آینده است. این مطالعه 1491 مقاله مرتبط با تغییر کاربری اراضی را از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری و تجزیه وتحلیل کرد. در ادامه، شبکه دانش این مقالات با استفاده از نرم افزار VOSviewer تصویرسازی شد. یافته ها نشان می دهد که تعداد مطالعات پژوهشی در این زمینه بین سال های 1991 تا 2003 بسیار محدود بوده است. از سال 2009 تا 2016 سرعت آن افزایش یافته و تا سال 2024 به تدریج بر عمق این پژوهش افزوده شده است. خوشه بندی اصطلاحات امنیت غذایی و استفاده از زمین را در هسته شبکه نشان داد که از اهداف توسعه پایدار حمایت می کند. این تحقیق نشان می دهد که دانش تغییر کاربری اراضی با علوم محیطی، کشاورزی و اجتماعی درهم تنیده است. این مطالعه با ارائه یک نمای کلی از شبکه دانش تغییر کاربری اراضی نشان می دهد که این حوزه تحقیقاتی در حال رشد و توسعه است. بااین حال، هنوز نیاز به تحقیقات بیشتر در زمینه های خاص مانند نوآوری های نظری و همکاری های جهانی وجود دارد.
ارزیابی تأثیر کشاورزی شهری در افزایش تاب آوری مناطق پرجمعیت شهری: رویکردی جامع مبتنی بر ذخیره و ترسیب کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری و پوشش اراضی متأثر از گسترش سریع شهرنشینی و رشد جمعیت در دهه های اخیر چالش های مانند انتشار کربن در مناطق پرجمعیت شهری به وجود آورده است. زیرساختهای سبز مانند کشاورزی شهری، نقش قابل توجهی جهت مقابله با چالش های مذکور و ارتقای تاب آوری اکولوژیکی شهری دارند. در این تحقیق نقشه های کاربری و پوشش اراضی محدوده کلان شهر تبریز به مساحت 63/660 کیلومترمربع برای سال های 1395 و 1402 با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل-2 در بستر سامانه تحت وب گوگل ارث انجین تهیه گردید. با استفاده از مدل InVEST ارزیابی و مدل سازی ذخیره کربن در محدوده موردمطالعه برای سال های مذکور انجام گردید. آشکارسازی هم زمان نقش کاربری های مختلف با تأکید بر کشاورزی شهری با استفاده از داده های دورسنجی و فناوری های نوین از نوآوری های تحقیق مذکور می باشد. نتایج نشان می دهد که منطقه توسعه یافته تبریز با افزایش مساحت ساخت وسازهای انسانی، اراضی بایر و فضاهای سبز و کاهش کشاورزی شهری، مراتع و پهنه های آبی در دوره 1402-1395 مواجه است. مدل InVEST مقدار محتوای کل کربن ذخیره شده در سراسر محدوده موردمطالعه را در سال 1395 و 1402 به ترتیب 43/2 و 27/2 میلیون تن پیش بینی می کند که نشان دهنده کاهش ذخیره کربن به دلیل تغییر کاربری می باشد. کاربری کشاورزی شهری در هر دو سال بیشترین میزان ذخیره کربن را به خود اختصاص داده و کاهش مساحت این کاربری عامل اصلی انتشار کربن شناسایی می شود. این پژوهش، اهمیت کشاورزی شهری را در افزایش تاب آوری اکولوژیکی و دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری با استفاده از داده های دورسنجی و فناوری های نوین آشکار می کند.
ارزیابی هوازدگی سنگ ها در محیط های شهری با استفاده از سنگ قبر مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوازدگی شهری شامل سست شدن، پوسیدگی و در نهایت تخریب مواد و مصالح به کار گرفته شده در انواع ساخت وسازهای شهری است. این نوشتار سعی در بررسی مقادیر هوازدگی انواع مختلف سنگ های قبر قبرستان های جوی هرهر و خلدبرین در شهر یزد را دارد. برای این هدف، ضمن مطالعه میکروسکوپی سنگ ها، تغییرات مقادیر واجهشی چکش اشمیت صدها سنگ قبر با گذشت زمان تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که علاوه بر ویژگی های پتروگرافی سنگ از قبیل ترکیب و تنوع کانی شناسی، ساخت و بافت سنگ، شرایط آب وهوای محلی نیز در هوازدگی و تخریب سنگ ها نقش داشته است. فرایندهایی از قبیل نوسانات دمایی و انقباض و انبساط های ناشی از آن، ویژگی آلبدو سنگ، چرخه های تر و خشک به همراه تبلور و انحلال کانی های ثانویه کلسیت و ژیپس در کاهش مقاومت سنگ قبرها اهمیت دارند. سنگ قبرهای از جنس تراورتن و مرمر با توجه به چیرگی کانی کلسیت و رنگ روشن به شرط دوری از منابع رطوبتی و شستشوی زیاد، مقاومت بیشتری نسبت به سنگ های دیگر نشان می دهند و در مقابل سنگ های دگرگونه درجه پایین اسلیت- فیلیت نامناسب ترین نوع سنگ قبر به دلیل وفور شکستگی ها و کلیواژها هستند. سنگ های آذرین عمدتاً تیره رنگ، به دلیل داشتن چند نوع کانی در زمینه و واکنش های انقباض – انبساطی متفاوت هر کانی نسبت به تغییر دما، در مدت زمان کمی دچار کاهش مقاومت می شوند.
مقایسه و تحلیل شاخص های فقر مسکن شهری با توجه به توزیع جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک عنصر تعیین کننده در سازمان اجتماعی فضا، در شکل گیری هویت فردی، روابط اجتماعی و اهداف جمعی افراد نقش موثری دارد. امروزه شهرهای ایران با فقر مسکن درابعاد اقتصادی، کالبدی و اجتماعی روبرو هستند که هریک از این ابعاد نیز دارای شاخص های متفاوتی با هم می باشند. در مناطقی که گروه های کم درآمد و اقشار آسیب پذیر جامعه ساکن هستند وضعیت نامناسب است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی می باشد. جهت تنظیم مبانی نظری منابع اسنادی مورد مطالعه قرار گرفت و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر بیجار در دو سال 1385 و 1395 مرکز آمار ایران استخراج شده است. با روش تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS برای دوره 1385، ده شاخص به 2 عامل و برای دوره 1395، شش شاخص به دو عامل تقسیم شده اند. همچنین با تولید نقشه پهنه بندی از طریق GIS مشخص شد که که پهنه های فقر مسکن در دوره 1385 در قسمت های مرکزی محله بلوار، قسمت جنوب غربی محله بادامستان و فرحی و قسمت جنوبی شهر محله سراب را شامل می شود و در دوره 1395 در بیشتر نواحی شهر از جمله: محله الماسیه، قسمت شرقی محله یارمجه و جنوب شرقی ریگ سیاه را شامل می شود. در مقابل پهنه های رفاه مسکن در سال 1385 قسمت های شرقی محله یارمجه، شمال شرقی محله تخت سفلی و تخت علیا، قسمت غربی محله مهدیه و شمال غربی محله حلوایی را شامل می شود و در سال 1395 که در قسمت های شمال شرقی محله تخت سفلی و تخت علیا و شمال غربی محله حلوایی مشاهده می شود. با توجه به درصد تغییرات طی 10 سال می توان نتیجه گرفت که وضعیت مسکن بهبود نیافته است.
واکاوی اثر تغییر اقلیم بربارش های حدی در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم به عنوان یکی از چالش های اساسی قرن حاضر، به طور قابل توجهی بر الگوهای بارندگی و وقوع رویدادهای بارشی شدید تأثیر گذاشته است. این پژوهش با هدف بررسی اثرات تغییر اقلیم بر شدت و فراوانی بارش های شدید در آذربایجان شرقی انجام شده است. در این مطالعه، داده های بارندگی روزانه از ۶ ایستگاه هواشناسی در بازه زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۴ گردآوری و تحلیل شده اند. این داده ها به منظور شناسایی الگوهای بارش و نوسانات آن ها در دوره های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. سپس، با استفاده از مدل اقلیمی منطقه ای LARS-WG7، بارندگی شبیه سازی شده و با داده های مشاهده ای مقایسه گردید. پس از تأیید توانایی مدل در بازتولید الگوهای بارندگی، سناریوهای مختلف تغییر اقلیم شامل SSP1-2-6، SSP2-4-5 و SSP5-8-5 برای پیش بینی بارش ها در دوره ۲۰۲۱ تا ۲۰۴۱ اعمال شدند. به منظور ارزیابی تغییرات در شدت و فراوانی بارش های شدید، شاخص های R10mm، R95P و R99P محاسبه و روند تغییرات آن ها در دوره های پایه و آینده تحلیل شد. نتایج نشان می دهند که در آینده، شدت و فراوانی بارش های شدید به طور قابل توجهی افزایش و همزمان در برخی مناطق کاهش خواهد یافت. افزایش شدت و فراوانی بارش های شدید می تواند پیامدهای جدی از جمله افزایش خطر سیل، فرسایش خاک، خسارات به زیرساخت ها و تأثیرات منفی بر کشاورزی و منابع آب را در پی داشته باشد. بنابراین، در نظر گرفتن این تغییرات در برنامه ریزی های آتی مدیریت منابع آب و کاهش اثرات مخاطرات طبیعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این موضوع نیازمند توجه و اقدامات فوری از سوی مسئولان و برنامه ریزان به منظور کاهش آسیب ها و سازگاری با شرایط جدید اقلیمی است.
واکاوی مفهوم حق به شهر در بازنمایی های فضایی طرح های توسعه شهری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
79 - 99
حوزههای تخصصی:
واکاوی مفهوم حق به شهر به خصوص در تولید و بازتولید فضاهای شهری، علاوه بر اینکه ضرورتی برای جامعه جدید است، نیازی اساسی نیز به شمار می رود؛ چرا که بدون قائل شدن این حق برای شهروندان، فضاهایی تولید خواهند شد که بنده قدرت و جریان های سرمایه داری می باشد، اتفاقی که در طرح های توسعه شهری ایران بدون نگاه جدی به شهروندان و با تصمیمات یک طرفه و نخبه گرایانه در حال وقوع است. هدف اصلی واکاوی مفهوم حق به شهر و تبیین جایگاه شهروندان و حقوق اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن ها، در طرح های توسعه شهری قزوین می باشد. در این پژوهش، طرح های توسعه شش گانه شهر تاریخی قزوین که شامل چهار طرح جامع و دو طرح توسعه راهبردی است، به عنوان جامعه و نمونه انتخاب گردیده است. برای گردآوری داده ها، روش مطالعات اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA2020 به عنوان ابزار تحلیل و مدیریت داده ها، به کار بسته شد. بازنمایی فضایی تاکنون، با رویکردی بیشتر انتزاعی و کالبدی بوده که خود منجر به دامن زدن به قطب بندی شهری و دخل و تصرف بدون مطالعه در منابع پایدار شهری بوده است و نتوانسته حق به شهر را در ابعادی چون احقاق حقوق مالکانه، مشارکت شهروندی، حفظ و ارتقاء کیفیت محیط زیست، ارتقاء جایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان، فراهم نماید. مهم ترین ابعادی که در فرایند تهیه و اجرای بازنمایی فضایی طرح های توسعه در ارتباط با حق به شهر نیازمند توجه است، همه شمولی و احترام به تفاوت های شهری و منطقه ای، توجه به هویت تاریخی، جلوگیری از قطب بندی شهری و توجه به منابع پایدار در شهرها می باشد.