مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
278 - 305
حوزههای تخصصی:
ایمان به رجعت از عقائد ویژه شیعیان است که در امتداد تاریخ گفت و گوهای درازدامنی حول محور اثبات یا رد آن پدید آمده است. عمده این گفتگوها در اطراف طیفی از آیات قرآنی گرد آمده که ظاهر آن چنین معنایی را افاده می کند؛ اما مفسران اهل سنّت به دلایلی چنین خوانشی را برنتابیده اند. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و با هدف تبیین مساله رجعت از نظرگاه علامه طبرسی و پاسخ به اشکالات آلوسی در دو بخش به این موضوع روی آورده است: در بخش نخست به صورت خاص آراء تفسیری امین الاسلام طبرسی و ادله وی در این باب بررسی گردیده است. طبرسی مسأله رجعت را با عطف به آیات قرآنی در دو محور امکانی و اثباتی جای داده و اشکالاتی که بر آن وارد گردیده پاسخ داده است. در بخش دوم 9 اشکالی که آلوسی از مفسران شناخته شده جریان تفسیری معاصر اهل سنّت به آراء علامه طبرسی وارد کرده بررسی و بدان پاسخ داده شده است. نتیجه ای که در پایان به دست آمده روشن می نماید که طرح مسأله رجعت یک مسأله قرآنی است؛ اما آلوسی با ادلّه برون قرآنی به نقد طبرسی برخاسته است؛ بدین روی نقدهای او بر اصل خوانش تفسیری طبرسی وارد نیست.
بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن کریم با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
112 - 137
حوزههای تخصصی:
چگونگی ارتباط الفاظ با معانی همواره منشأ اختلافات تفسیر یک متن بوده است. این موضوع در تفسیر قرآن کریم به شدّت دیده می شود. خلأ پژوهشی در این زمینه نگارنده را بر آن داشت تا موضوع «بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم» را با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در پایان چنین حاصل گشت که می توان اختلاف اصلی را در دو نظریه «حقیقت و مجاز» و «روح معنا» پیگیری کرد. برخی همچون طبرسی با پذیرش نظریه «حقیقت و مجاز» تمامی استعمالات الفاظ در غیر موضوعٌ له را مَجازی در نظر گرفته اند اما پس از بوجود آمدن نظریه روح معنا و پذیرش آن توسط علامه طباطبایی وجود مَجاز در عبارت های قرآنی کاهش چشمگیری یافت زیرا ایشان معانی قرآن را دارای تأویل می دانست که در کاربرد مفاهیم به صورت حقیقی بر تمامی الفاظ دلالت می کنند ولی کاربرد آن معانی در محسوسات را مَجازی می دانست. در مقابل، جوادی آملی با انکار مَجاز در قرآن معتقد است که الفاظ برای ارواح معانی وضع شده اند و استعمالشان در مفاهیم عام و تطبیق آن مفاهیم بر هر مصداق محسوس یا معقول «حقیقی» است. ایشان قرآن را به حبل آویخته ای تشبیه می کند که روح معنا در تمامی مراحل از جمله؛ لفظ، معنا، مفهوم، حقایق خارجی و باطنی و تکوینی و... به صورت حقیقی بر آن ها دلالت می نماید.
بررسی تطبیقی چیستی لوح محفوظ و ویژگی های آن در المیزان و مجمع البیان
منبع:
تفسیرپژوهی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
179 - 194
لوح محفوظ که در آیات قرآن با عبارات کتاب مبین، کتاب حفیظ، کتاب مرقوم، کتاب مکنون، و امام مبین یاد شده است از واژگان بنیادین قرآن کریم است که چون تنها یک مرتبه در قرآن به کار رفته است؛ سبب وجود اختلاف نظر میان قرآن پژوهان درباره ماهیت و ویژگی های آن، گشته است. در این نوشتار چیستی و ویژگی های لوح محفوظ از نظر دو مفسر کبیر قرآن کریم علامه طبرسی وعلامه سید محمدحسین طباطبایی مورد مداقه قرار گرفته. درباره ماهیت و چیستی لوح محفوظ نظر صاحب المیزان که «لوح محفوظ را مرتبه ای از مراتب وجود قرآن می داند» پسندیده و ارجح به نظر می آید. گرچه سایر اقوال گفته شده نیز، ازاتقان کافی برخوردار است. از ویژگی های لوح محفوظ نیز جامعیت آن را می توان بر سایر ویژگیها برتر دانست چون به نوعی سایر ویژگی ها را در خود دارد. مطالب تحت عنوان «بررسی تطبیقی چیستی لوح محفوظ ویژگی های آن در المیزان و مجمع البیان» به روش تحلیلی و توصیفی به رشته تحریر و تدوین درآمده است.
بررسی میزان دقت تفاسیر مجمع البیان و کشف الاسرار در دلالت های صرفی واژگان اسمی (نمونه موردی:مصدر میمی ومصدر مره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
191 - 206
تفسیر قرآن کریم به سبب کشف پیچیدگی ها و لایه های پنهانی الفاظ و آیات قرآن به عنوان یکی از دانش های برجسته علوم اسلامی و پر مخاطب علوم انسانی محسوب می شود.، این دانش برای رشد و تعالی و جهت نزدیک ترشدن با حقیقت و مفهوم واقعی آیات قرآنی ناگزیر است از علوم مختلف بهره ببرد؛ یکی از این علوم دانش صرف است که قالب های ساختاری کلمات در زبان عربی را بررسی می نماید و این تغییرات ساختاری در اقسام مختلف کلمه معانی و دلالت های متعددی را نیز می تواند ابلاغ کند، گفتار حاضر به سبب دریافت اهمیت این دانش در تفسیر به روش توصیفی و تحلیلی بر آن شده است تا به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا مفسران فارسی زبان در تفاسیر چه مقدار به نکات صرفی توجه داشتند و از علم صرف بهره برده اند؟ ازاین-رو دو تفسیر مجمع البیان و کشف الاسرار با تاکید بر دو ساختارصرفی مصدر میمی و مره، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که غالباً این دو تفسیر به دلالت های صرفی این دو قسم از اسامی چندان توجهی مبذول ننموده اند.
چگونگی تأویل کنایه های قرآنی از منظر علامه طباطبایی با نگاهی به آراء دیگر مفسران (مطالعه موردی: کشاف، انوار التنزیل، مجمع البیان، جوامع الجامع و التحریر و التنویر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
145 - 164
حوزههای تخصصی:
یک اثر ادبی و یا حتی گفتار عادی با دربرداشتن کنایه، مخاطب را به دقت و ظرافت در کشف و برداشت زیبا و دقیق ترین معنی از آن وا می دارد و بدین ترتیب، مجال تعامل پذیری را فراهم می آورد. قرآن کریم نیز با عنایت به همین کارکرد، گاهی مقصود خود را به زبان کنایه بیان داشته است تا با دعوت ضمنی شنونده به تأمل، گیرایی و پویایی کلام خود را نیز حفظ کرده باشد. نوشتار حاضر اهتمام ورزیده است تا در مرحله اول، با تبیین دقت نظر علامه طباطبایی در پژوهش قرائن کاشفه و برداشت معانی از کنایات قرآنی، مهارت و ظرافت اندیشه وی را به نمایش بگذارد و در گام دوم، آرای چند تفسیر گران دیگر یعنی کشاف، انوار التنزیل، مجمع البیان، جوامع الجامع و التحریر و التنویر را نیز طرح کند تا بداعت و قوت گفتار المیزان به روشنی مشخص شود. دستاوردهای مهم پژوهش حاضر را می توان در نمایش توانمندی علامه طباطبایی(ره) در درک و تأویل کنایات قرآنی، در نظر داشتن عنصر جمال سیاقی در تأویل هر کنایه و نزدیک داشتن معانی استنباط شده به ساختار لغوی و تعبیری دانست، به گونه ای که درنهایت، مستنبط علامه طباطبایی را می توان جامع ترین برداشت از کنایه های قرآن کریم دانست.
بررسی تطبیقی دلالت های مفهومی آیه اسراء در تفاسیر فریقین (با محوریت تفسیر مجمع البیان و مخطوطه شیخ یونینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
249 - 276
با توجه به جایگاه و اهمیت معراج در کانون اندیشه اسلامی، خوانش های گوناگونی از آیات مرتبط با این موضوع صورت پذیرفته است. تشکیک در وقوع معراج از سوی مستشرقان و نیز رؤیاانگاری آن از سوی برخی عالمان مسلمان، ضرورت واکاوی آرای تفسیری عالمان فریقین پیرامون این موضوع را دوچندان می کند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، آرای تفسیری مرحوم طبرسی از علمای شیعه و شیخ یونینی از علمای اهل سنّت، پیرامون اصل وقوع معراج و اسراء، زمان، مکان و کیفیت وقوع، هدف و نیز معجزه بودن معراج و مسأله رؤیت الهی واکاوی گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به رغم اختلافات فرقه حنبلی با مذهب تشیع، همگرایی بسیاری بین آرای یونینی و طبرسی پیرامون معراج و اسراء وجود دارد. مهم ترین وجه اشتراک آنان اعتقاد به وقوع معراج در حالت بیداری و رخداد آن به صورت جسمانی و روحانی توأمان است که با معجزه بودن معراج سازگار است. با وجود اینکه هر دو در ارائه نظرتشان از دلایل عقلی و نقلی بهره برده اند، در نوع منابع مورد استفاده، کمیّت پرداختن به موضوعات و نیز اقامه دلیل با هم اختلافاتی دارند. تأکید شیخ یونینی بیشتر بر کیفیت وقوع معراج است، در حالی که مرحوم طبرسی، علاوه بر تبیین کیفیت وقوع معراج به هدف معراج که همان رؤیت حجت های شگفت خداوند از سوی پیامبر (ص) است نیز اشاره می کند.
راهبردها و راهکارهای رسول خدا(ص) در مواجهه با مخالفان از منظر مجمع البیان
حوزههای تخصصی:
چگونگی تعامل و تقابل پیامبر(ص) با مخالفان خویش همواره یکی از مسائل بحث برانگیز در تاریخ اسلام بوده است. در دوره معاصر برخی از پژوهشگران به ویژه برخی از شرق شناسان، برخورد های قهرآمیز پیامبر(ص) با بعضی از مخالفانش را برجسته کرده و پیامبر(ص) را به خشونت گرایی متهم کرده اند. افزون بر منابع تاریخی، مهمترین و موثق ترین منبع برای بازشناسی رفتار پیامبر(ص) در ارتباط با مخالفان، آیات قرآن و تفاسیر و روایات مرتبط با آن آیات است. در این میان مجمع البیان فی تفسیر القرآن (تألیف 536) از مهمترین و جامع ترین تفاسیر است. این تفسیر به جامعیت و انصاف در بررسی آرا مختلف مشهور است. از این رو مقاله حاضر با تکیه بر تفسیر مجمع البیان به تحلیل و بررسی دقیق سیره پیامبر اسلام6 در مواجهه با مخالفان (مشرکان، اهل کتاب و منافقان و مانند اینها) پرداخته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال اساسی است که شیوه مواجهه رسول خدا با مخالفین مبتنی بر چه اصولی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رفتار پیامبر6 در مواجهه با مخالفان بر اساس دو راهبرد اصلی تعامل با مخالفان و تقابل با معاندان (دشمنان) استوار بوده و آن حضرت در راستای این دو راهبرد اصلی از راهکارهای مختلفی نیز در برخورد با مخالفین و معاندین اسلام بهره برده است. این راهکارها با توجه به ماهیت متفاوت اقدامات مخالفان و معاندان اسلام متفاوت بوده است.
بررسی تطبیقی گستره عصمت رسول خدا (ص) در تفسیر جامع البیان و مجمع البیان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی دینی مسلمانان عصمت پیامبران، به ویژه عصمت پیامبر خاتم(ص) است. همه مسلمانان طبق تعالیم قرآن، قائل به معصومیت رسول خدا(ص) هستند؛ اما در گستره و محدوده عصمت، بین مفسران فریقین اختلاف است. شیعیان با توجه به پذیرش عصمت تام پیامبر (ص)، شخصیت ایشان را به گونه ای ترسیم کرده اند؛ اما دانشمندان اهل سنت با همه اختلاف دیدگاهی که دارند، اغلب با توجه به ظاهر برخی آیات به عصمت پیامبر(ص) در همه شئون باورمند نیستند. مقاله حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی، به مقایسه دیدگاه طبری از مفسران اهل سنت با طبرسی از مفسران شیعه در مورد عصمت پیامبر خاتم(ص) ذیل آیات 105 و 106 سوره نساء، آیه 49 سوره مائده، آیه 43 سوره توبه، آیه 52 سوره حج، آیه 37 سوره احزاب و آیه 2 سوره فتح پرداخته است و به این پرسش پاسخ می دهد که دو مفسر یادشده، چه تبیینی از عصمت پیامبر(ص) و محدوده آن داشته اند؟ پس از بررسی دو دیدگاه، مشخص شد طبری با وجود داشتن مکتبی مستقل، عصمت رسول خدا(ص) را می پذیرد؛ اما ایشان را در همه شئون معصوم نمی داند و با تفسیر برخی آیات طبق ظاهر آن، به گناه و اشتباه و لزوم استغفار برای پیامبر(ص) باور دارد؛ اما طبرسی با پذیرش عصمت کامل _ از گناه و اشتباه _ و در همه حیات رسول خدا(ص) به نقد دیدگاه های مخالف می پردازد.
بررسی تطبیقی تفسیر آیات 90 و 91 از سوره آل عمران در تفاسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
117 - 144
حوزههای تخصصی:
آیات 90 و 91 سوره آل عمران مضمون آیه 86 همین سوره را تعلیل می کنند. این آیات در مورد شرایط پذیرش توبه و فدیه از دوگروه بحث می کنند: 1. افرادی که کافرند و پیوسته در حال افزایش کفر خود هستند؛ 2. افرادی که در حال کفر می میرند. جستار پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که «تفاسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم چه اشتراکات و اختلافاتی پیرامون آیات 90 و 91 دارند و محاسن و معایب نظرات هریک از مفسران چیست». روش جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و پردازش آن ها به صورت تطبیقی می باشد. طبق استنتاج مقاله، توبه گروه اول از کافران براساس نظر علامه و شیخ طبرسی تحت هیچ شرایطی پذیرفته نیست ولی براساس نظر آیت الله جوادی آملی توبه این گروه به احتمال زیاد مورد پذیرش خداوند است. همچنین براساس دیدگاه هر سه مفسر هیچ گونه فدیه و بدلی از گروه دوم در آخرت پذیرفته نخواهد شد.
مطالعه تطبیقی شخصیت اجتماعی رسول خدا (ص) از منظر تفسیر جامع البیان و مجمع البیان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسلام مبنای خود را بر پایه اجتماع قرار داده و رسالت اصلی انبیا : نیز حضور در متن جامعه جهت تربیت انسان است. کامل ترین جلوه این تربیت هم در قرآن و گفتار و رفتار رسول خداj قابل شناسایی است. پژوهش حاضر براساس آیات قرآن به بررسی شخصیت اجتماعی رسول خداj می پردازد و با توجه به این که برخی آیات در مورد پیامبر قابل برداشت ها و تفسیرهای متفاوت اند این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی به مقایسه دیدگاه های طبری؛ از مفسران اهل سنت و نویسنده جامع البیان با دیدگاه های طبرسی؛ از مفسران شیعه و نویسنده مجمع البیان پرداخته است و به این پرسش پاسخ می دهد که «دو مفسر یادشده چه تبیینی از شخصیت اجتماعی رسول خداj داشته اند». برای رسیدن به پاسخ، ابعاد شخصیت اجتماعی رسول خداj از منظرِ رفتار با خانواده، رفتار با عموم مردم، رفتار با مؤمنان، رفتار با منافقان، رفتار با اهل کتاب و رفتار با کفار و مشرکان مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه پژوهش تشابه دیدگاه دو مفسر، در تبیین شخصیت اجتماعی رسول خداj بوده است. به این معنی که رسول خداj با توجه به شرایط فکری، اعتقادی و اجتماعی برای هر یک از گروه های مذکور، شیوه های مناسب و مؤثری را مورد استفاده قرار می دادند و ضمن رعایت نکات اخلاقی و تاثیرگذاری معنوی، در برخی موارد از جمله مسایل اصولی، نرمش نشان نداده و با قاطعیت و سازش ناپذیری عمل می کردند.
نقد محتوایی روایات عبدالله بن سلام در مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
369 - 390
حوزههای تخصصی:
شیوه طبرسی در نقل اسباب نزول به صورت گزارشی است، اما در مواردی با ارائه ملاک هایی از قبیل ضرورت فقهی، ظاهر آیه و تاریخ به تأیید یا ردّ پرداخته است. در عین حال نمی توان مسامحه وی در نقل برخی روایات و اسباب نزول را نادیده گرفت. وی نقل قول های ضعیفی همچون مدح عبدالله بن سلام، ذکر ماجرای ورقه بن نوفل را آورده است اما کمترین اظهارنظری دراین باره نکرده که قاعدتاً باید به ضعف آن ها اشاره می کرد. عبدالله بن سلام از کسانی بود که برای جلب نظر عامه مردم جعل حدیث می کرد و احادیثی هم در وصف او نقل شده که عمدتاً ضعیف الاسناد و بی اعتبار است. ردّ پای این شخص را در بخش های مختلف کتاب مجمع البیان می توان رصد کرد. در این مقاله، پس از بررسی روایات کتاب مجمع البیان، مراجعه به تفاسیر و منابع مرتبط به شیوه کتابخانه ای و تحلیل درون متنی، در نقد روایات مخدوش اسباب نزول در مجمع البیان که آیات را با عبدالله بن سلام مرتبط دانسته، به نکاتی چون نیاوردن برخی شأن نزول ها توسط مفسران قبل یا بعد از طبرسی، بیان دیدگاه طبرسی به جای شأن نزول، نقل مطالب به پیروی از مفسران عامه درحالی که دانشمندان شیعه بدان اعتنایی نداشته اند؛ عدم تطابق تاریخی اسباب نزول حاوی مدح عبدالله بن سلام با زمان اسلام آوردن وی اشاره شده است. شاید هدف وی از این نوع نقل قول ها آشنایی خواننده و مقایسه آن ها با سایر نظرات است. این روش عالمانه، خواننده را به تفکر و اندیشه فرامی خواند و بسیار ارزشمند است اما عدم نقد و اظهارنظر قطعی شیخ یکی از ضعف های مهم این تفسیر به شمار می آید.
بررسی چگونگی بهره گیری تفسیر مجمع البیان از تضمین نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
389 - 377
حوزههای تخصصی:
گاهی یک لفظ در لفظ دیگری درآمیخته می گردد و دو معنا را با خود همراه می سازد که نحویان و مفسرین به آن تضمین نحوی گفته اند. این پدیده نحوی به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر قرآن دارد، همواره در ذیل تفسیر آیات شریفه، مورد توجه مفسران و پژوهشگران قرآنی قرارگرفته است. در این مقاله پدیده تضمین نحوی بنابر جایگاه، کارکرد و نقش آن در تفسیر مجمع البیان در سه نوع فعلی، اسمی و حرفی مورد بررسی قرارگرفته است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی همچون نحویان، تضمین را پذیرفته و از آن به عنوان تعلیل نحوی در لازم و متعدی بودن افعال و همین طور بالعکس، نوع اعراب توابع مشتقات و مبنی بودن اسماء فعل و ادات شرط در تفسیر خود استفاده کرده است؛ ولی اصطلاح تضمین نحوی را اصلاً به کار نمی گیرد، بلکه از اصطلاحات جایگزین یعنی «أی، معنا»، برای این پدیده نحوی استعمال کرده است. ناگفته نماند که این مفسر بزرگ تنها به تضمین نحوی برخی آیات اشاره کرده و برخی از مصادیق تضمین نحوی در تفسیر از دید تفسیری او پنهان مانده است که این خود خطای تفسیری را به همراه دارد.
کارکرد «سیاق» در تفسیر قرآن با بررسی تطبیقیِ «المیزان» و «مجمع البیان» مطالعه نمونه ای جزء سی ام
حوزههای تخصصی:
رهیافت به تفسیر صحیح قرآن کریم، با بهره گیری از اسلوب های گوناگونی، امکان دارد که از جمله آن، استفاده از «سیاق» است. بی توجّهی به این روش، گاهی مفسّر را در فهم آیات، دچار اشتباه می کند. هدف از نگاشته کنونی بررسی کاربردهای سیاق در جزء سی ام قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان و مقایسه آن با تفسیر مجمع البیان به منظور نشان دادن میزان اهمّیت سیاق در تفسیر آیات و تأثیر توجّه و عدم توجّه به این قرینه در شکل گیری آرای تفسیری است. در این نگاشته پس از نگاهی گذرا به معنای سیاق در لغت و اصطلاح و انواع و شرایط بهره بردن از آن، به بررسی تطبیقی عملکرد علّامه طباطبایی و علّامه طبرسی، پرداخته می شود.
بررسی مقارنه ای آیات 81-83 سوره آل عمران، میان تفاسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور دست یابی به موارد اختلاف و اشتراک سه تفسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم، آیات 83-81 سوره ی آل عمران را به روش توصیفی- تطبیقی از دیدگاه سه مفسّر یعنی شیخ طبرسی، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی، مورد بررسی قرار می دهد. مطالعات تطبیقی یا مقارنه ای، در قرن حاضر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا در این نوع بررسی ها، محاسن و معایب نظریه ها آشکار می گردد. همچنین یکی از بهترین راه ها، جهت فهم عمیق آیات قرآن کریم و نفوذ مراد آیات الهی در دل و جان، بهره بردن از تفسیر تطبیقی است. بنابراین ضرورت چنین پژوهش هایی روشن است. در این پژوهش، ابتدا سوره ی آل عمران و تفاسیر مورد نظر معرّفی می شوند و سپس آیات مربوطه از هر سه تفسیر مورد توجّه قرار گرفته و نظریات مفسّران با یکدیگر مقایسه و تطبیق داده خواهند شد. نتایج مقاله حاکی از آن است؛ ضمن اینکه، هر سه مفسر سعی کرده اند آیاتی را که در یک سیاق اند، در یک بخش تفسیر کنند، بین نظرات مفسرّان هم سویی دیده می شود.
واکاوی کارکرد روایات تفسیری در مجمع البیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
103 - 122
حوزههای تخصصی:
مجمع البیان یکی از مهمترین تفاسیر شیعی است که از روایات تفسیری بسیاری، بهره جسته است. از آنجا که روایات و آثار منقول معاصران نزول، بخشی از واقعیت تفسیر قرآن را به خود اختصاص داده و قرآن پژوهان همواره توجه ویژه ای به روایات مبذول داشته اند، نوشتار پیشِ رو در صدد است با روش تحلیلِ متن کارکردهای متنوع، روایات تفسیری را با ارائه برخی نمونه ها در فهم و تفسیر آیات قرآنی با تأکید بر دیدگاه ، مبانی و روش تفسیری صاحب مجمع البیان تبیین و بررسی کند. کارکردهای روایات تفسیری در مجمع البیان عبارتند از: فضایل ق رآن ، اخ تلاف قرائات، تشریح اسباب نزول، تبیین واژگان و لایه های معنایی، روایات مبیّن آیات مجمل، روایات تبیین و تصحیح اصول اعتقادی ، بهره گیری از تمثیل، روایات ناظر به جری وت طبیق، تبیین احکام شرعی، تعداد آیات، روایات آیات متشابه و روایات تفسیر ظاهری. البته این موارد حصر عقلی ندارد و با تحقیقات بیشتر می توان به کارکردهای دیگری دست یافت.
نقد و بررسی بازتاب تحلیل های نحوی سیبویه بر مجمع البیان طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الکتاب "سیبویه"(ت:180ه ) تقریباً به عنوان کهن ترین کتاب در زمینه ی علم نحو و بررسی شواهد قرآنی به حساب می آید و برای بسیاری از بزرگان بعد از خودش به عنوان یک مرجع موثق در این زمینه بر شمرده می شود. "سیبویه" در تدوین قواعد نحوی و برای تثبیت آرای نحوی خود توجه خاصی به شواهد قرآنی داشته و قرآن را مرکز توجه در تحلیل های خود قرار داده است. ضرورت این پژوهش در جهت نشان دادن ارتباط بین علم نحو و تفسیر است. این پژوهش در ابتدا به بررسی تحلیل شواهد قرآنی در کتاب "سیبویه" می پردازد که در این بررسی برای روشن شدن مطلب و تحلیل های سیبویه از توضیحات دانشمندان نحوی دیگر کمک گرفته شده است. سپس به صورت تطبیقی به بررسی میزان و چگونگی تاثیر تحلیل های "سیبویه" بر روی"طبرسی" که از مفسران بزرگ شیعی به حساب می آید،اشاره می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که "طبرسی" در برخی از شواهد قرآنی تحلیل های "سیبویه" را پذیرفته و در تحلیل خود مستقیماً از او نقل قول می کند یا این که بدون ذکر نام، به صورت غیر مستقیم از وی تاثیر گرفته است. در اینجا می توانیم بگوییم که اکثر بازتاب تحلیل های سیبویه به صورت غیر مستقیم در تفسیر مجمع البیان دیده می شود. دیگر این که در برخی موارد مشاهده می کنیم که "طبرسی" برخی از تحلیل های "سیبویه" را نپذیرفته و دیدگاهی بر خلاف دیدگاه نحوی "سیبویه" دارد و در برخی از نمونه های قرآنی نقد ملایمی بر تحلیل "سیبویه" وارد می کند .
مؤلفه ها و شواهد اخلاق تقریب گرایانه در تفسیر مجمع البیان طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
151-172
حوزههای تخصصی:
«اخلاق تقریب گرایانه» در تفسیر، تلاشی است برای نزدیک کردن پیروان مذاهب اسلامی برپایه ی اصول مشترک که هدف نهاییِ آن، ایجاد اتّحادی معنی دار میان مذاهب است. طبرسی در تفسیر مجمع البیان چنین رویکردی را اتّخاذ کرده و از جمله مفسران شیعی است که در عین حفظ اصول، تلاش نموده تا در سراسر تفسیر خود، از برجسته سازی موضوعاتی که محل اختلاف میان مذاهب بوده است، بپرهیزد. در رویکرد طبرسی، مؤلفه هایی نظیر مؤاخات، دوری از تعصّب، حفظ سیاق آیات و پرهیز از تفسیرهای باطنی، رعایت اصل احترام در ذکر اقوال فقهای اهل سنّت و رعایت اعتدال را در موضوعات صرفاً کلامی می توان معیار قرار داد تا اخلاق تقریب گرایانه او را برجسته ساخت. پژوهش حاضر بر آن است تا این مؤلفه های بنیادین و نیز شواهد اخلاق تقریب گرایانه را در مجمع البیان بررسی کند. بی شک، با عنایت به اوضاع کنونی کشورهای مسلمان، چنین پژوهشی می تواند گامی در راستای تقویت اتحاد کشورهای مسلمان باشد.
کاربست دیدگاه های علّامه طباطبایی در نقد منقولات تفسیری ابومسلم اسفهانی در مجمع البیان
حوزههای تخصصی:
طبرسی در تفسیرش از آرای مفسران اهل سنت و شیعه بهره برده است از جمله این مفسران می توان به ابومسلم اصفهانی اشاره کرد که بیشترین نقل ها در تفسیرش از اوست این پژوهش به بررسی و نقد روش تفسیری او با توجه به قواعد و موازین تفسیری پرداخته و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند یافته های پژوهش نشان می دهد که ابومسلم به عنوان مفسری برجسته از روش های تفسیری مختلفی در تفسیر آیات استفاده کرده و علیرغم توجه او در به کار گیری قواعد و ضوابط تفسیری در برخی موارد از آن ها غافل مانده به طور مثال می توان به قواعدی از این قبیل : عدم توجه به سیاق آیات،بی توجهی به لحن و آهنگ کلام،اختیار کردن معنایی که احتمال ضعیف دارد و لغزشی که در به کار گیری منبع عقل در اجتهاد از آیات داشته است اشاره کرد، با همه این اوصاف روش او نه تنها آسیب جدی به مجمع البیان وارد نکرده بلکه موید و شاهد آرای تفسیری طبرسی در تفسیرش هست.
تاملی در آیات ناظر بر شبهه افکنی مشرکان و پاسخ های قرآنی، با محوریت تفسیر مجمع البیان و نمونه
منبع:
آفاق علوم انسانی سال سوم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۲۴
81-100
بازشناسی تطبیقی مفهوم قول و نطق موجودات از منظر مفسران با تکیه بر تفاسیر التبیان، مجمع البیان و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه از قرآن و روایات اهل بیت(ع) به دست می آید این است که هر موجودى در عالم خود سهمى از عقل و درک و شعور دارد و با زبان خود تسبیح خدا مى گوید، بر همین اساس حیات اختصاص به موجودات حیوانی و نباتی نداشته و نطق و سخن گفتن هم مختص به این زبان گوشتی نیست. بنابراین استماع و شنیدن نیز نمی تواند به همین گوش عادی وظاهری اختصاص داشته باشد. هرچند در انسان مراد از « قول» عبارت است از استخدام صوت یا اشاره به ضمیمه قرارداد قبلى، که فطرت انسانى ما، و اینکه حیوانى اجتماعى هستیم آن را ایجاب مى کند، اما آیا قول با همین معنا در تکوینیات نیز به کار رفته است؟ مفسران و اندیشمندان دینی، هر یک از منظرگاه خود، به اجمال پاسخ هایی مطرح نموده اند لیکن جمع بندی روشن و صریحی ارائه نشده است که در این پژوهش به بررسی آنها خواهیم پرداخت. جستار پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته است، با محوریت نقد و تطبیق نظرات سه تفسیر ارزشمند: «التبیان فی تفسیر القرآن»، نگاشته «شیخ طوسی، محمد بن حسن»، «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» نگاشته «طبرسی، فضل بن حسن» و «المیزان فی تفسیر القرآن» نگاشته «طباطبایی، سید محمد حسین» به بررسی مفهوم قول و نطق موجودات، پرداخته است؛ مهم ترین نتیجه حاصل از کنکاش نگارندگان این مقاله، آن بوده است که هر یک از موجودات به تناسب خلقت خویش، خداوند متعال را به زبان قال تسبیح و تحمید می کنند هر چند که دیگر موجودات از شنیدن آن عاجز باشند.