مطالب
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۹۷ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۲۸-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری هافمن بر اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تاب آوری در زنان مبتلا به اضطراب کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مبتلا به اضطراب کرونا مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1401 بودند که به روش هدفمند 30 نفر انتخاب و به روش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه اضطراب بیماری سالکووسکیس و همکاران (2002، HAI)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003، ERQ) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003، CD-RIS) بود. گروه آزمایش مداخله شناختی رفتاری هافمن و اوتو (2018) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 2 بار و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss-26 استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین نمره پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تاب آوری در گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). بنابراین درمان شناختی رفتاری هافمن بر اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تاب آوری در زنان مبتلا به اضطراب کرونا مؤثر بوده است و این اثربخشی نیز ماندگار بود و در نهایت موجب بهبود اضطراب کرونا می شود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بد شکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بد شکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بدشکلی بدن انجام شد. مواد و روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعه کنندگان دختر 25 تا 35 ساله مبتلا اختلال بدشکلی بدن به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه یک شهر تهران بود که از بین آنان 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول جلسه طرحواره درمانی، گروه دوم جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدشکلی بدن (BDMCQ؛ ربیعی و همکاران، 1390) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از طرحواره درمانی جهت کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن استفاده کرد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر افسردگی و اضطراب و کیفیت زندگی بیماران قلبی عروقی
حوزههای تخصصی:
بیماری های قلبی-عروقی اغلب با افسردگی و اضطراب همراه هستند که به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران تأثیر می گذارند. درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در درمان پریشانی روانی در جمعیت های مختلف نویدبخش بوده است؛ بااین حال، اثربخشی آن برای بیماران قلبی-عروقی هنوز به خوبی بررسی نشده است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی MBCT در کاهش علائم افسردگی و اضطراب و بهبود کیفیت زندگی در بیماران قلبی-عروقی انجام شد. یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون/پس آزمون انجام شد. سی شرکت کننده با تشخیص بیماری های قلبی-عروقی از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان یک برنامه ۸ هفته ای MBCT را گذراندند. پرسشنامه های افسردگی بک، اضطراب بک و کیفیت زندگی SF-36 قبل و بعد از مداخله اجرا شدند. از آزمون های t زوجی برای تحلیل تغییرات در نمرات استفاده شد. پس از مداخله، شرکت کنندگان کاهش قابل توجهی در افسردگی تفاوت میانگین =X، (P <0.05) و اضطراب تفاوت میانگین =Y، (P <0.05) نشان دادند. نمرات کیفیت زندگی در تمام حوزه ها به طور قابل توجهی بهبود یافت (P < 0.05)، با بیشترین بهبود در حوزه های روانی تفاوت میانگین =Z، (P <0.001) و روابط اجتماعی تفاوت میانگین= W، (P <0.001). این یافته ها نشان می دهد که MBCT یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در بیماران قلبی-عروقی است. ادغام MBCT در مراقبت های استاندارد قلبی-عروقی ممکن است مزایای روان شناختی قابل توجهی برای این جمعیت فراهم کند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدرسه محور (کول کیدز) در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی: پیامدهای بالینی و فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدرسه محور بر کاهش باورهای فراشناختی و علائم بالینی کودکان مضطرب بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات تک آزمودنی با چند خط پایه و جامعه آماری آن دربرگیرنده ی تمامی کودکان 13-9 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قم بود که از این تعداد و متناسب با ادبیات پژوهش در زمینه طرح های تک آزمودنی، تعداد 3 آزمودنی برای اجرای پروتکل درمانی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی تشخیصی نیمه ساختاریافته ی اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، پرسشنامه فراشناخت ها در کودکان، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس و پرسشنامه نگرانی کودک و نوجوان ایالت پنسیلوانیا به دست آمد. پروتکل درمانی نیز شامل 8 جلسه انفرادی هفتگی با کودکان و 2 جلسه با والدین بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر(d کوهن)، انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه آزمودنی در هر سه متغیر، روند تغییرات کاهشی داشته اند، به نحوی که درمان شناختی رفتاری مدرسه محور با اندازه اثر(73/3=d)، درمانی اثربخش در کاهش باورهای فراشناختی کودکان بود. همچنین این درمان به صورتی اثربخش، قابلیت کاهش نگرانی با اندازه اثر(17/4=d) و علائم اضطرابی کودکان با اندازه اثر(73/3=d) را داشت. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان شناختی رفتاری مدرسه محور می تواند به عنوان درمانی مؤثر در کاهش باورهای فراشناختی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب باشد.
تأثیر درمان شناختی رفتاری توحیدی برکاهش پرخاشگری نوجوانان زندانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
7 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری توحیدی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان زندان عادل آباد شیراز بود. در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون ۳۰ نوجوان زندانی با جرم درگیری یا قتل به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه گواه) مورد مطالعه قرار گرفتند، که گروه آزمایش ۸ جلسه درمان شناختی رفتاری توحیدی و گروه گواه درمانی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان پرسش نامه پرخاشگری را قبل و پس از درمان تکمیل کردند. استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان منجر به کاهش پرخاشگری در نوجوانان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه گردیده است. توصیه می شود ضمن فراهم کردن زندان جداگانه برای افراد نوجوان و برخوردار از روان شناسان به طور شبانه روزی درمان شناختی رفتاری توحیدی جهت کاهش پرخاشگری و دیگر مشکلات روانی در نوجوانان و سایر افرادی که در زندان فعالیت می کنند استفاده شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Act) و درمان شناختی رفتاری (CBT) بر سرسختی روانشناختی
حوزههای تخصصی:
چکیده:بنابر عقیده یونگ سلامت روان «فردیت یافتن » است و نخستین شرط فردیت یافتگی، آگاهی از آن جنبه های نفس است که مورد غفلت قرار گرفته اند. به همین دلیل می توان گفت فردیت یافتگی یونگ تقریبا نزدیک به سرسختی روانشناختی است. هدف از انجام این تحقیق؛ مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Act) و درمان شناختی رفتاری (CBT) بر سر سختی روانشناختی، بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع کتابخانه ای بود. از کتب مختلف،مقالات و مطالب علمی مربوطه فیش برداری و استفاده شد. با توجه به تحقیقات صورت گرفته در رابطه با سرسختی روانشناختی می توان بیان داشت که ابتدا درمان شناختی و سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موثر بودند.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی، افکار غیر منطقی، بازداری هیجانی و ارزشمندی در زندگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
404 - 414
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد که اثر بخشی رویکردهای درمانی را نمی توان تنها برحسب نشانه های اختلال های روانی مورد سنجش قرار داد و با توجه به تحولاتی که در رویکردهای فراتشخیصی رخ داده است ، بهتر است کارآمدی رویکردهای درمانی بر ابعاد مختلف روان شناختی نیز مورد توجه قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های شناختی- رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی ، افکار غیرمنطقی ، بازداری هیجانی و ارزش مندی زندگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه افرادی بود که به کلینیک های روان شناسی منطقه 5 تهران مراجعه کردند. نمونه گیری به روش هدف مند و پس از مصاحبه پژوهشگر با شرکت کنندگان و احراز ملاک های تشخیصی افسردگی اساسی براساس DSM-5 به عمل آمد. درمجموع ، 60 نفر بیمار مبتلا به افسردگی اساسی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفره جای گذاری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBQ-40) ، سیاهه افسردگی بک (ویرایش دوم) ، پرسشنامه ارزش مندی زندگی و پرسشنامه بازداری هیجانی (ECQ) بود. یافته ها نشان داد که در بهبود نشانه های افسردگی و افکار غیرمنطقی ، درمان شناختی- رفتاری مؤثرتر بود؛ ولی در بهبود بازداری هیجانی و ارزش مندی زندگی ، درمان پذیرش/ تعهد اثربخش تر بود. می توان نتیجه گرفت که دو رویکرد درمانی شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد ابعاد متفاوتی از سلامت روانی را مورد هدف قرار می دهند و درمان پذیرش و تعهد حداقل در کوتاه مدت اثرات کمتری بر نشانه شناسی افسردگی و افکار غیرمنطقی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کمال گرایی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی درکمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی بود. در قالب یک طرح شبه آزمایشی مبتنی بر پیش آزمون و پس آزمون، سه گروه از بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک مغز و اعصاب مشهد بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش معنادار کمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شد. نتایج همچنین نشان داد که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی تاثیر بیشتری بر کاهش کمال گرایی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی دارد. در مجموع، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و اصول شناختی رفتاری می تواند در تامین سلامت روان شناختی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی نقش بنیادی ایفا کند.
مقایسه اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری بر عزت نفس فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
22 - 34
حوزههای تخصصی:
≤هدف این مطالعه تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی–رفتاری بر عزت نفس فرزندان بود. این مطالعه به روش نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره اول دبیرستان ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 و مادران آن ها بود. با توجه به هدف مطالعه 63 نفر از مادران به عنوان نمونه آماری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 21 نفر (دو گروه تجربی و یک کنترل) قرار داده شدند و 63 نفر دانش آموز، فرزندان همین مادران به پیروی از مادرانشان در گروه های تجربی و کنترل قرار گرفتند. مادران یکی از گروه های تجربی مداخله آموزشی را مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر به روش شناختی-رفتاری با استفاده از بسته ی آموزشی مربوطه طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. عزت نفس فرزندان با استفاده از مقیاس عزت نفس هیر (HSS) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که آموزش روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با (0/01≥F=115/74، P) و درمان شناختی–رفتاری با ( P≤0/01،F=75/43 ) بر عزت نفس فرزندان مؤثر بوده است. مقایسه نتایج نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تفاوت معنی دار نسبت به درمان شناختی-رفتاری اثربخشی بالاتری داشته است (P≤0/5). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک تکنیک های مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری با اولویت درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای عزت نفس فرزندان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر پردازش اطلاعات هیجانی در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
7 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر پردازش اطلاعات هیجانی در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد. روش پژوهش کاربردی و طرح نیمه آزمایشی، پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، سنین 20 تا 45سال مراجعه کننده به مراکز روان شناختی در جزیره کیش در سال 1403 تشکیل داد. نمونه ای 45 نفری که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند در 3 گروه (هر گروه 15 نفر) بطور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های اختلال استرس پس از آسیب بود. گروه مداخله درمان شناختی–رفتاری 8 جلسه تحت درمان 90 دقیقه ای وگروه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای 8 جلسه تحت درمان 40 دقیقه ای قرار گرفتند. روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در موردداده ها اعمال شد. نتایج نشان داد که درمانِ شناختی-رفتاری پردازش اطلاعات هیجانی را بیشتر افزایش داده است. می توان نتیجه گرفت درمان شناختی_رفتاری به نسبت تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر پردازش اطلاعات هیجانی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه موثرتر می باشد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمان در شش ماهه تابستان و پاییز سال 1402 بود که از این جامعه تعداد 30 زوج با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت جنسی (SIQ، بطلائی و همکاران، 1389)، پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی (RADS، باسبی و همکاران، 1995) و پرسشنامه سکوت زناشویی (MSQ، رضایی و رسولی، 1398) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه هر هفته یک جلسه و هر جلسه 75 دقیقه بر اساس محتوای جلسات درمان شناختی رفتاری گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0>p وجود دارد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی در زوجین بود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ابعاد واکنش پذیری هیجانی و سیستم های مغزی و رفتاری در افراد دارای گرایش به روابط فرا زناشویی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازدواج مهمترین رویداد زندگی هر فرد و بعنوان بنیادی ترین ارتباط بشری در نظر گرفته می شود. هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ابعاد واکنش پذیری هیجانی و سیستم های مغزی-رفتاری افراد دارای گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل دارای گرایش به روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بابل در سه ماهه اول سال 1402 بودند که از بین آنها 30 نفر نمونه بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های واکنش پذیری هیجانی ناک و همکاران(2008)، سیستم های مغزی- رفتاری کارور و وایت(1994) و پروتکل درمان شناختی اپسین و بوکام(2002) به مدت 8 جلسه90 دقیقه ای استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره و نسخه 24 نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته:نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر ابعاد و عوامل واکنش پذیری هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری (بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری) تفاوت معناداری وجود داشت (001/0=P). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث افزایش نمرات بازداری رفتاری و کاهش نمرات فعال سازی رفتاری و واکنش پذیری هیجانی شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد درمان شناختی رفتاری بر سیستم های مغزی رفتاری و واکنش پذیری هیجانی افراد دارای گرایش به روابط فرازناشویی تاثیر مثبتی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد بر اختلال بی خوابی در میان سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
641 - 658
حوزههای تخصصی:
زمینه: خواب یکی از مهم ترین فرآیندهای روانی فیزیولوژیکی برای عملکرد مغز و سلامت روان است که سلامت انسان را کنترل می کند. کیفیت خواب در جامعه میان سالان ضرورت دارد و مشکلات خواب در این جامعه به عنوان یک عامل خطر اصلی برای مشکلات سلامت روانی و جسمی شناخته می شوند. تاکنون اثربخشی درمان های مختلفی بر بهبود کیفیت خواب میان سالان انجام شده است ولی مطالعه ای به بررسی مقایسه ای درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد نپرداخته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد بر بهبود اختلال بی خوابی در میان سالان انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مردان و زنان میان سال مبتلا به اختلال بی خوابی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر همدان در سال 1401 بود که به صورت نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و گروه گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه اختلال بی خوابی (همائی مجاز و همکاران، 1402) بود. گروه های آزمایش به مدت 9 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه گواه درمان معمول را دریافت کرد. پروتکل درمانی (کارنی و ادینجر، 2014) برای گروه شناختی رفتاری و پروتکل درمانی اکت (گای میدوز، 2014) برای گروه پذیرش و تعهد اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، هر دو روش درمان در مقایسه با گروه گواه باعث بهبود اختلال بی خوابی شدند و نتایج درمان در دوره پیگیری نیز حفظ شد (001/0 p<)؛ اما درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری بر بهبود اختلال بی خوابی میان سالان تأثیر بیشتری داشت (001/0 p<).
نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی، روش مداخله ای مناسبی برای بهبود اختلال بی خوابی میان سالان است و روانشناسان، مشاوران بالینی و درمانگران می توانند برای کاهش مشکلات بیماران دچار اختلال بی خوابی با برگزاری کارگاه های روانشناختی مانند درمان شناختی رفتاری بی خوابی و درمان پذیرش و تعهد بی خوابی به عنوان درمان های راحت، در دسترس و کم هزینه برای کمک به این افراد اقدام کنند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی در دوران نوجوانی می تواند مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری برای فرد به همراه داشته باشد که معمولأ تا بزرگسالی ادامه می یابد.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان بوده است.
روش: پژوهش حاضر مطالعه موردی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان 12- 18 ساله بود که در سال 1401-1402 به کلینیک های روان شناختی غیردولتی شهر رشت مراجعه داشتند. حجم نمونه شامل 3 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1996)، آزمون بازیابی خاطرات خودشرح حالی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. شاخص تغییر پایا، شاخص اندازه اثر، شاخص درصد بهبودی و رگرسیون آمیخته با استفاده از نرم افزار SPSS24 برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بسته درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی در کاهش علائم افسردگی نوجوانان (05/0p<) و افزایش خاطرات خود شرح حالی معنایی و کاهش خاطرات خود شرح حالی بیش کل گرا مؤثر بود (05/0p<).
نتیجه گیری: هنگامی که فرد به جای اجتناب یا نادیده گرفتن خاطرات اختصاصی، به تصاویر نزدیک می شود، هیجان پنهان در آن آشکار و معنایی جدید از آن تصاویر برای فرد محقق می شود که به بهبود خلق کمک می نماید. با توجه به اثربخشی بسته درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و خاطرات اتوبیوگرافیک نوجوانان، پیشنهاد می شود درمانگران حوزه سلامت برای مراجعان دارای تشخیص افسردگی به یافته های این پژوهش توجه داشته باشند.
واژه های کلیدی: افسردگی، حافظه اتوبیوگرافیک، درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی، نوجوانان.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر بهبود تنظیم هیجان نوجوانان دختر
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۴۳-۴۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر بهبود تنظیم هیجان نوجوانان دخترانجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان دختر شهر بوکان در سال ۱۴۰۲ بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد داوطلب واجد شرایط تعداد ۳۰ نفر وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در ۲ گروه ۱۵ نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره صورت گرفت. یافته ها نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر بهبود دشواری تنظیم هیجان نوجوان دختر معنادار بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری روش مداخله ای مناسبی برای بهبود دشواری تنظیم هیجان نوجوانان دختر است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی–رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1397 - 1416
حوزههای تخصصی:
زمینه: اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب مورد توجه پژوهشگران بوده و با توجه به اهمیت کاربست این دو روش در بافت کشور ایران، تشخیص درمان کارآمد تر در کاهش رشد پس از آسیب از اهمیت برخوردار است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیمارستان فوق تخصصی فلج مغزی نورافشار و مرکز توان بخشی کارگران زعفرانیه شهر تهران در سال 1401 بودند که از میان آن ها 39 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به روش تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه (هر گروه 13 نفر) گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رشد پس از آسیب (تدسکی و کالهون، 1996) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش رشد پس از آسیب و مؤلفه های آن در آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخش بودند (0/01 >p). و درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا در مقایسه با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب اثربخشی بالاتری نشان داد
(0/05 >p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش محتوای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر آثار مولانا به دلیل نزدیکی با جو روانی مادرانِ دارای کودک فلج مغزی اثربخشی بیشتری بر ارتقاء رشد پس از آسیب دارد.
بررسی اثربخشی درمان های ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی است. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد. تمامی مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مرکز درمان سوءمصرف مواد سپاهان منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف از بین سوءمصرف کنندگان مواد دارای معیارهای ورود به پژوهش تعداد 36 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در 2 گروه 18 نفری (گروه درمان ترکیبی در سوءمصرف کنندگان مواد محرک، گروه کنترل در سوءمصرف کنندگان مواد محرک) جایگزین شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته، پرسشنامه تجدیدنظر شده افسردگی و پرسشنامه خطر عود مصرف مواد انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آماری، آزمون پیش فرض های آمار پارامتریک و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری Spss-v26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی در آزمودنی های گروه آزمایش دو گروه سوءمصرف کننده مواد محرک بر کاهش میزان عود مصرف و ابعاد آن (قصد مصرف، مشکلات هیجانی، اجبار در مصرف، فقدان کنترل و انتظار مثبت از مصرف مواد) اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: این مطالعه بیش از پیش نقش سازه های روانی-رفتاری را در مبتلایان به سوءمصرف مواد روشن ساخته و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی ترکیبی (شناختی-رفتاری و نوروفیدبک) را به منظور تعدیل علائم در مبتلایان به سوءمصرف مواد آشکار می سازد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
161 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها مقیاس اضطراب اجتماعی (lsas-sr) لیبوویتز (1987) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (EPT) فام و تیلور (1999) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (05/0>p)، بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی وجود داشت. بنابراین می توان گفت روش شناختی-رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد در معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
74 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد در معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون صورت پذیرفت. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ شیوه اجرای تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون شهر بوشهر در شش ماهه دوم سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 28 فرد معتاد با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه گواه). افراد حاضر در گروه آزمایش درمان شناختی-رفتاری را طی 12 هفته در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی باورهای مرتبط با مواد (DBQ) و مقیاس حافظه اعتیاد (AMS) بود. نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد (0001>P؛ 56/0=Eta؛ 92/32=F) و حافظه اعتیاد (0001>P؛ 51/0=Eta؛ 66/27=F) معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون تأثیر معنادار دارد. بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری با شناخت افکار خودآیند، خطاهای منطقی، عینی سازی افکار و روش های پرهیز از کلی نگری و بررسی طرح واره ها و شناخت های بنیادی می تواند منجر به کسب مهارت های شناختی و فنون رفتاری جدید در معتادان شده و از این طریق، باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد آنان را دچار تغییر نماید.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متقاضی عمل زیبایی شهرستان مهاباد در بازه ی زمانی یک ماهه در سال 1402 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از شاخص مقایسه ای احساس کهتری (CFII، استرانو و دیکسون، 1990)، پرسشنامه تصویر بدنی (BIQ، کش و همکاران، 1991) و پرسشنامه خود ارزشمندی (CSWS، کروکر و همکاران، 2003) و همچنین از پروتکل 8 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه 60 دقیقه) درمان شناختی رفتاری برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری بر فرآیند احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی موثر بوده است.








