مقالات
حوزه های تخصصی:
ره نگاری فناوری، مسیری برای مدیریت، برنامه ریزی و توسعه فناوری و ابزاری است که به شرکت ها و صنایع در برنامه ریزی فعالیت هایشان برای موفقیت در بازارهای آینده کمک می کند. در چهارچوب های ره نگاری که تاکنون منتشر شده، به الزامات توسعه فناوری در کشورهای در حال توسعه، کمتر پرداخته شده است. در این مقاله با معرفی یادگیری فناوری به عنوان سطح تحلیل مناسب برای ساختارهای ره نگاری در کشورهای درحال توسعه، مؤلفه های اصلی یادگیری فناورانه شامل ظرفیت جذب و راهبرد همپایی، شناسایی شده است. همچنین تلاش شده با ادغام این مؤلفه ها در ساختارهای رایج ره نگاری، ره نگاشتی مناسب برای صنایع موجود در کشورهای در حال توسعه ارائه شود. ره نگاشت مذکور دارای سه لایه اصلی مشتمل بر زمینه، به دست آوری و ایجاد قابلیت های فناورانه است؛ به گونه ای که محتوای هریک از لایه ها متناسب با راهبرد همپایی مشخص می شود. در نهایت چهارچوب مذکور برای ره نگاری بانکداری اجتماعی در ایران به کار گرفته شده است. \\r\\n
ارائه الگویی برای کسب موفقیت در فن بازار دفاعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت فناوری در صنایع دفاعی و تاثیر آن در اقتدار و امنیت کشور، اکتساب فناوری در این صنایع، از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل، مبادله فناوری میان صنایع و سازمان های دفاعی جایگاه ویژه ای دارد و فن بازار دفاعی، ابزار مهمی برای اکتساب فناوری در این بنگاه ها به حساب می آید. جامعة آماری در این پژوهش، شامل خبرگان کلیدی در بخش دفاع است. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، تمام شماری است. برای تحلیل داده های پژوهش، از دو نرم افزار لیزرل و پی ال اس استفاده شده است که هر دو مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری هستند. که در این میان از لیزرل برای تحلیل عاملی تأییدی و از نرم افزار پی ال اس، برای سنجش ارتباط میان متغیرهای مستقل با متغیر وابسته و استخراج راهبردهای اساسی موفقیت در فن بازار، استفاده شده است. براساس تحلیل محتوای مصاحبه با گروهی از خبرگان دفاعی، این نتیجه به دست آمد که فعالیت های فن بازار دفاعی در کشور، موفق نبوده و اساساً موفقیت فن بازار دفاعی تحت تأثیر عوامل طرف عرضه، عوامل طرف تقاضا، عوامل محیطی (خارجی) و سازوکارهای داخلی فن بازار قرار دارد. همچنین نتایج بیان گر آن است که فرهنگ و گفتمان سازی؛ تعمیق و گسترش نوآوری دفاعی؛ تعاملات و دیپلماسی دفاعی؛ دانش و یادگیری سازمانی؛ توسعة نهادافزار و اشراف اطلاعاتی از راهبردهای اساسی برای موفقیت فن بازار هستند.
استقرار نظام مدیریت فناوری در سازمان های با فناوری سطح بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها از زیر نظام های مختلفی تشکیل شده اند که با همکاری یکدیگر، ورودی های مختلف سازمان را طی فرایندهای موجود در آن، به خروجی های با ارزش افزوده تبدیل و درنتیجه تداوم حیات سازمان را امکان پذیر می کنند. نظام مدیریت فناوری، یکی از این زیرنظام ها است که مسئول پشتیبانی از تصمیم های سازمان درباره فناوری های موجود و جدید است. بنابراین، باتوجه به اهمیت فناوری و به تبع مدیریت فناوری، نیازمند پیاده سازی سیستم مدیریت فناوری در سازمان هستیم. به این منظور، باید فرایندهای مربوط به مدیریت فناوری را تعیین کرده و فعالیت های لازم جهت اجرای هرکدام از این فرایندها را مشخص کنیم. برای این پژوهش، با استفاده از نرم افزارSpss، آزمون ناپارامتریک فریدمن اجرا شد تا اولویت واحدهای مختلف سازمان جهت انجام فعالیت های تعریف شده برای هرکدام از فرایندهای مدیریت فناوری مشخص شود. نتایج آزمون فریدمن بیانگر اولویت متفاوت واحدهای سازمانی جهت اجرای فعالیت های تعریف شده است.
نوآوری به عنوان قابلیتی چند بُعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای پرتحول و شدیداً رقابتی امروز، کسب و کارها راهی جز کسب مزیت رقابتی برای بقایشان ندارند. مطالعات مختلف حوزه مدیریت راهبردی نشان می دهد که یکی از مهم ترین قابلیت های سازمانی که منجر به ایجاد برتری رقابتی پایدار در عرصه کسب و کار می شود، قابلیت نوآوری است. از این رو، یافتن ساز و کاری برای تعمیق و استقرار قابلیت نوآوری در سازمان، مستلزم شناخت عوامل اثرگذار بر این قابلیت مهم است. این تحقیق، ضمن مطالعه مبانی و ادبیات علمی این حوزه، دریافته است که قابلیت نوآوری به قابلیت های دیگری در سازمان وابسته است که بستر شکل گیری آن را ایجاد می کنند. قابلیت عملیاتی، قابلیت انسانی و قابلیت ساختاری، سه قابلیت مهمی هستند که در شکل گیری قابلیت نوآوری در سازمان بیشترین ایفای نقش را برعهده دارند. این ضمن تایید رابطه مستقیم میان قابلیت نوآوری و این سه قابلیت، مولفه های موثر بر هر یک از این قابلیت ها را استخراج نموده است تا نشان دهد که مدل نهایی قابلیت نوآوری در سازمان به سه بُعد و نُه مولفه و بیست و دو شاخص وابستگی مستقیم و معنادار دارد. همچنین این شاخص ها در پنجاه و پنج شرکت بزرگ و فعال در صنعت مواد غذایی مورد پیمایش قرار گرفته تا بدین وسیله میزان اثرگذاری و اهمیت هریک از این شاخص ها در صنعت مذکور به وسیله روش معادلات ساختاری سنجیده شود.
چابک سازی زنجیره تأمین خدمات پس از فروش خودرو سنگین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم، تغییر، باثبات ترین مشخصه ای است که می توان برای دنیای کسب و کار معرفی کرد؛ این مشخصه، ناشی از نوآوری های فناوری و نیازهای در حال تغییر مشتریان است، سازمان ها را به سمت چالش های جدیدی هدایت می کند و بی توجهی به آن، بقا و موفقیت سازمان ها را به طور فزاینده ای تهدید می کند. براین اساس، بسیاری از سازمان ها در اولویت های کسب وکار و دیدگاه های راهبردی خود، تجدیدنظر کرده و بر سازگاری با تغییرات محیط کسب وکار و پاسخ سریع به نیازهای بازار و مشتری، از طریق روش های جدید همکاری تأکید می کنند. این رویکرد، چابکی نام دارد. در محیط پرآشوب و به شدت متغیر کنونی، چابکی، مسأله ای حیاتی و از مهم ترین فاکتورهای بقا و پیشرفت سازمان هاست. سازمان های خدماتی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. این سازمان ها فقط خدمات خود را به فروش نمی رسانند، بلکه راه حل های برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را هم به فروش می رسانند. آنها معتقدند خدمات شان کامل نیست و به منظور غنی سازی ارزش های دریافتی مشتریان از خدمت و ایجاد ارزش افزوده برای آنها، سعی در غنی سازی محصول خود دارند. این مسأله سبب دسترس ناپذیر شدن موقعیت سازمان های چابک برای رقبا می شود. از این رو پژوهش حاضر، به دنبال الگویی برای چابک سازی زنجیره تأمین خدمات پس از فروش خودرو سنگین با استفاده از روش نگاشت مفهومی است. در همین راستا، ابتدا مبانی نظری و پیشینه پژوهش، بررسی و شاخص های دستیابی به چابکی در زنجیره تأمین سازمان های خدماتی، شناسایی شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی از میان شاخص های شناسایی شده، عوامل اصلی چابک سازی زنجیره تأمین سازمان های خدماتی، شناسایی و الگویی مفهومی به وسیله الگو سازی معادلات ساختاری تدوین شد. با به کارگیری این الگو، مدیران واحدهای خدماتی می توانند قدرت پاسخ گویی ارائه خدمات را افزایش داده و سهم بیشتری از بازارهای رقابتی را در اختیار بگیرند.
ارائه الگوی راهبردی توانمندسازی کارکنان در یک سازمان فناوری محور دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صاحب نظران مدیریت و مدیران ارشد سازمان های دولتی در ایران، بر اهمیت و نقش به سزای توانمندسازی کارکنان در راستای اقتصاد مقاومتی واقف اند؛ بر همین اساس، درصدد شناسایی و نیز چگونگی به کارگیری روش هایی مفید برای تقویت جنبه های مثبت آن هستند. به طورکلی می توان گفت، یکی از مشکلات موجود بر سر راه مدیران، در برخی سازمان های دولتی ایران، نبود الگوی مفهومی، درست و عمیق از توانمندسازی کارکنان است. به این منظور، در پژوهش حاضر، که مستخرج از رساله دکتری است، نخست با انجام مصاحبه و روش تحلیل داده بنیاد، ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی کارکنان، استخراج شده است. گام بعدی استفاده از نظر اساتید و صاحب نظران، به منظور تعیین روایی این ابعاد و مؤلفه ها، در قالب پنل خبرگی، بود است. در نهایت، هم با بهره گیری از مصاحبه و استخراج مؤلفه ها و ابعاد و همچنین نظرسنجی از خبرگان در قالب پنل خبرگی، الگوی راهبردی توانمندسازی کارکنان، ارائیه شده است. در این پژوهش، سعی شده است که با کمک گرفتن از مفروض های تحلیل سه لایه ای در تحلیل سیستمی سازمان، به مسائل حوزه انسانی پرداخته شود. امید است با به کارگیری مناسب این الگو، بستری مناسب برای پاسخ گویی به نیازهای جدید منابع انسانی فراهم شده و گامی مؤثر در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی برداشته شود.