آموزش و ارزشیابی(علوم تربیتی)
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم پاییز 1399 شماره 51 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه مدل شایستگی های مدیران آموزشی دستگاه های اجرایی می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی بوده که در دو فاز طراحی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه در سال 1398 انجام شد. برای بررسی روایی محتوایی از ضرایب CVR و CVI استفاده شد. با توجه به CVRهای به دست آمده، از 115 شاخص مطرح شده، 21 مورد حذف و 94 مورد برای ادامه مطالعه انتخاب شد. همچنین با کمک روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و شاخص همبستگی درون خوشه ای، پایایی آن تعیین شد. در مطالعه حاضر، شاخص روایی محتوا برابر 736/0 به دست آمد که عددی قابل قبول برای این پرسشنامه می باشد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ نیز 979/0 شد. شاخص همبستگی درون خوشه ای هم برابر 997/0 به دست آمد که نشان دهنده ثبات پایایی و قابلیت تکرارپذیری بالای پرسشنامه است. بر اساس نتایج بدست آمده پرسشنامه 94 شاخص تأیید شده در سه بعد اصلی مرتبط با شایستگی های فنی–تخصصی (شامل ابعاد فرعی مهارت های: نیازسنجی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی، اجرای آموزش، ارزیابی اثربخشی آموزش، رهبری آموزشی و توانایی مدیریت دانش)، شایستگی های عمومی (شامل ابعاد فرعی شایستگی های: فردی، شخصیتی و اخلاقی و هوش) و شایستگی های مدیریتی شامل(ابعاد فرعی: تعهدسازمانی، هدف گرایی، مسئولیت پذیری، تیم سازی، مهارت های ارتباطی، تفکر تحلیلی، تفکر استراتژیک، انعطاف پذیری، آینده نگری، تفکر خلاق و تفکر سیستمی) تقسیم بندی شد. که همه آنها از روایی و پایایی مناسبی برای بررسی شایستگی های مدیران آموزشی دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی برخوردار می باشد
نقش تعدیل کننده اضطراب امتحان در تأثیر آموزش هم شاگردی بر اهمال کاری تحصیلی: فایده اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده اضطراب امتحان در تأثیر آموزش هم شاگردی بر اهمال کاری تحصیلی: فایده اضطراب امتحان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بهبهان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 6۰ نفر به عنوان افراد اهمال کار تحصیلی انتخاب شدند و به صورت تصادفی، ۳۰ نفر در گروه آزمایشی (۱0 نفر گروه اضطراب امتحان بالا، ۱0 نفر گروه اضطراب امتحان متوسط و 10 نفر گروه اضطراب امتحان پایین) و 30 نفر در گروه های کنترل (۱0 نفر گروه اضطراب امتحان بالا، ۱0 نفر گروه اضطراب امتحان متوسط و 10 نفر گروه اضطراب امتحان پایین) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی استفاده شد. روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه دارای سه زیرمجموعه شامل اضطراب امتحان بالا، متوسط و پایین) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری آنکوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هم شاگردی دردانش آموزان با اضطراب امتحان بالا و متوسط مؤثر بوده اما در دانش آموزان با اضطراب امتحان پایین تأثیری نداشت. همچنین نتایج نشان داد که متغیر اضطراب امتحان به طور معناداری تأثیر آموزش هم شاگردی بر اهمال کاری تحصیلی را تعدیل می کند
اثربخشی آموزش معلمان در مدیریت مؤثر کلاس درس بر درگیری تحصیلی رفتاری و شناختی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه مداخله آموزش معلمان در مدیریت مؤثر کلاس درس بر درگیری تحصیلی شناختی و رفتاری دانش آموزان بود. پژوهش به شیوه آزمایشی. طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن دارای سابقه زیر 10 سال و دانش آموزان کلاس های درس آن ها در دوره دوم (پایه های چهارم تا ششم) مدارس ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی(98-97) بود. شرکت کنندگان در برنامه مداخله32 نفر از معلمان و دانش آموزان کلاس درسشان بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل(16 نفر برای هر گروه) تقسیم شدند. برنامه مداخله آموزشی مدیریت مؤثر کلاس برای معلمان گروه آزمایش طی 15 جلسه دوساعته اجرا شد. کلیه دانش آموزان در کلاس های درس هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسینگ (2011 ) را به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل و تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس اندازه های تکراری چند متغیری با کمک نرم افزارspss<sub>21</sub> انجام و داده ها به صورت د و ماهه پیگیری شدند. یافته ها نشان داد آموزش معلمان در مهارت های مدیریت کلاس درس منجر به افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان در ابعاد درگیری تحصیلی رفتاری و شناختی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود(p < .001).. همچنین آموزش در طی یک دوره زمانی د و ماهه پایدار بود. با توجه به نتایج می توان مطرح کرد که آموزش مدیریت مؤثر کلاس درس بر افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان در کلاس درس اثر مثبت دارد. در مجموع نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت آموزش مدیریت کلاس درس در بهبود درگیری تحصیلی دانش آموزان می باشد
تأثیر آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دارای تصویر بدن منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تعیین آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم دارای تصویر بدن منفی شهر خرم آباد است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در دبیرستان های واقع در شهر خرم آباد می باشد که تعداد 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از جامعه مورد نظر انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (MBSRQ)، پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران و پرسشنامه ایده پردازی خودکشی بک جمع آوری شد و با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش بازسازی شناختی باعث کاهش اختلال تصویر بدنی (80.57=F، 001.0p < )، اضطراب اجتماعی (02.98=F،001.0p < ) و ایده پردازی خودکشی (99.27=F،001.0p < ) در دانش آموزان دختر دارای تصویر بدن منفی می شود. بنابراین، این مطالعه شواهدی برای تأثیر آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دارای تصویر بدن منفی ارائه نموده است. درمان شناختی رفتاری به نوجوانان کمک می کند تا با سطوح مختلف افکار خود آشنا شوند
نقش واسطه ای خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه عزت نفس با شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه عزت نفس با شادکامی در قالب یک مدل علّی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مقطع کارشناسی پردیس های دانشگاه فرهنگیان فارس بود (4803 نفر) که در نیمسال اول سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها تعداد 358 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و چهار مقیاس معتبر شامل: مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت، مقیاس خودکارآمدی شرر، مقیاس خودتنظیمی تحصیلی ماگنو و مقیاس شادکامی آکسفورد، جهت سنجش متغیرهای مدل مورد استفاده قرار گرفت. روایی و پایایی همه ابزارهای مورد استفاده در پژوهش توسط پژوهشگر، بررسی و تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و عزت نفس (03/0p < )، خودکارآمدی (01/0p < ) و خودتنظیمی تحصیلی (001/0p < ) به صورت مستقیم شادکامی را پیش بینی نمودند؛ همچنین عزت نفس با واسطه ی خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی، شادکامی را به صورت غیرمستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود (03/0P=). در این میان مسیر مستقیم عزت نفس به خودکارآمدی (001/0p < ) و عزت نفس به خودتنظیمی تحصیلی (001/0p < ) نیز معنادار بود. این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها عزت نفس پیش بینی کننده شادکامی است، بلکه می تواند از طریق خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی به میزان بیشتری شادکامی را پیش بینی نماید؛ بنابراین رابطه عزت نفس به واسطه گری خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی با شادکامی معنادار است.
بررسی رابطه خود پنداره، عزت نفس و عوامل دموگرافیک با بعد کنترل وزن مدیریت بدن در پرتو دیدگاه های مبتنی بر آموزش الگوهای فرهنگ مصرف (مورد مطالعه: دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در نتیجه آموزش الگو های فرهنگ مصرف همزمان با ارزش یافتن بدن و استانداردهای مربوط به آن، خودپنداره افراد بیش از پیش با بدن گره خورده و پرستیژ اجتماعی، هویت و کیستی افراد از روی ویژگی های ظاهری آنها تعریف می شود. لذا بنابه اهمیت بررسی رابطه مذکور، این تحقیق در مورد رابطه ابعادی از خودپنداره با بعد کنترل وزن مدیریت بدن در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد تبریز مشغول به تحصیل در سال 98 97 با شیوه پیمایش صورت گرفته است. بررسی حاضر از نوع کمی، مقطعی و با ابزار پرسشنامه انجام یافته، نمونه گیری به روش طبقه ای صورت گرفته و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که تعداد زیادی از افراد جمعیت نمونه (3/63 درصد) تمایل زیادی به کنترل وزن خود جهت جلوگیری از اضافه وزن نشان می دهند. رابطه همبستگی معکوس معنی داری بین رضایت از بدن و BMI دیده می شود. به این معنی که همراه با افزایش شاخص توده بدنی، رضایت از بدن کاهش می یابد. همچنین عزت نفس دانشجویان با فرض چاق شدن پایین می آید و رابطه همبستگی معکوس معنی داری بین عزت نفس متأثر از چاقی مفروض و میزان فعالیت های معطوف به کنترل وزن دیده می شود و دانشجویان ضرورت بالایی برای رسیدگی های زیباشناختی به بدن زن (با میانگین 8/74 درصد) قائلند.
سنجش و ارزیابی میزان استفاده از شاخصه های فرهنگ ایرانی-اسلامی در طراحی تمرین های دروس مقدمات طراحی معماری (نمونه موردی: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، سنجش و ارزیابی میزان استفاده از شاخصه های فرهنگ ایرانی-اسلامی در طراحی تمرین های دروس مقدمات طراحی معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. شیوه پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به صورت عکاسی از روند برگزاری کلاس های دروس مذکور در آتلیه 5 و 6 و از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری 44 نفر از اساتید معماری دانشگاه های شهرهای تهران و تبریز می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. سوالات پرسشنامه به سه مؤلفه مفهوم هندسی، مفهوم خلاقیت و مفهوم فرم و فضا تقسیم شده و هر کدام از این مؤلفه ها دارای زیرمؤلفه هایی هستند که همان شاخصه های معماری ایرانی-اسلامی است. برای بررسی روایی محتوایی پرسشنامه از شاخص لاوشه بین 10 متخصص استفاده شده و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 0.88 محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده، از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج به دست امده نشان می دهد که شاخصه های فرهنگ ایرانی-اسلامی 4.54% ضعیف، 86.36% متوسط و 9.1% خوب رتبه بندی گردید. به تفکیک، شاخصه های معماری ایرانی–اسلامی در طراحی تمرین های مقدمات طراحی معماری3، با میانگین 64.94 بیشتر از دو درس مقدمات طراحی معماری2 با میانگین 49.05 و مقدمات طراحی معماری1 با میانگین 39.26 رعایت شده است. در نهایت می توان با اندکی تغییر در طراحی تمرینات ارائه شده توسط اساتید و گنجاندن شاخصه های با امتیاز کم مرتبط با هر کدام از سه درس مذکور، تمریناتی متناسب با شاخصه های فرهنگ ایرانی-اسلامی ارائه نمود.
مقایسه اهمال کاری تحصیلی، پرخاشگری و درگیری تحصیلی دانش آموزان بر اساس عضویت آنان در شبکه های مجازی در دوره اول متوسطه دخترانه شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اهمال کاری تحصیلی، پرخاشگری و درگیری تحصیلی دانش آموزان براساس عضویت آنان در شبکه های مجازی در دوره اول متوسطه دخترانه در شهر تبریز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری دردسترس بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه آماری شامل 67 دانش آموز عضو در شبکه های مجازی و 34 دانش آموز غیرعضو شبکه های مجازی بودند که از بین دو مدرسه به صورت دردسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری، اهمال کاری سولومون و راث بلوم و درگیری تحصیلی زرنگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در درگیری تحصیلی براساس عضویت در شبکه های مجازی در دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد، اما در متغیر اهمال کاری و پرخاشگری و مؤلفه های آن تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین عضویت در شبکه های مجازی می تواند درگیری تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد.