مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی لذتی


۱.

بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر ناامیدی و بی لذتی دانشجویان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۳۸
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اساس پروتکل درمانی آرون تی بک، بر ناامیدی و بی لذتی در دانشجویان مبتلا به افسردگی بود. روش: پژوهش حاضر با روش کارآزمایی بالینی تصادفی با دو گروه آزمایش و گواه، در مرکز فوق تخصصی مغزواعصاب الومینا انجام شد. ابتدا مراجعه کنندگان با مصاحبه تشخیصی بالینی و استفاده از آزمون افسردگی بک(نمرات بالاتر از 20) به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند و همزمان آزمون ناامیدی بک و آزمون بی لذتی اسنیس- همیلتون از آنان گرفته شد. پس از طول درمان، مجدد هر سه آزمون گرفته شد و با آزمون اف. تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بررسی میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایشی و گواه در سه متغیّر سطح افسردگی، ناامیدی و بی لذتی، نشان دادکه سطح کلی افسردگی و ناامیدی کاهش یافته، ولی احساس بی لذتی در سطح معنادار کاهش نداشته است. نتیجه گیری: در دانشجویان افسرده ای که علامت ناامیدی شدید است، با توجه به اینکه ناامیدی پیش بین خودکشی و از علامتهای کلیدی افسردگی است، درمان شناختی- رفتاری بر اساس مدل بک، اثربخش و مفید می باشد. این درمان در کاهش علامت بی لذتی در افسرده ها نیز مؤثر است، اما نه به اندازه ناامیدی. سطح کلی افسردگی دانشجویان افسرده ای که با این روش درمان شده اند، بهتر شده است؛ ولی با وجود بهبود کلی و افزایش خلق، علامت بی لذتی تا حدودی در آنها وجود دارد.
۲.

نقش تکانشگری، حساسیت به پاداش و بی لذتی در تمایزگذاری میان افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری حساسیت به پاداش بی لذتی سندرم نقص پاداش مغز اختلال شخصیت مرزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۴۳۱
اهداف هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تکانش گری، حساسیت به پاداش و بی لذتی در تمایزگذاری افراد دارای اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی بود. مواد و روش   ها روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-96 بود که براساس روش پژوهش، 200 نفر در مرحله اول ( به صورت غربالگری) و بر اساس فرمول فیدل و تاباخنیک و 80 نفر در مرحله دوم (به صورت نمونه گیری هدفمند) انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه میلون-3، برای غربالگری افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی در مرحله اول پژوهش تکلیف رایانه ای خطرپذیری بادکنکی برای سنجش متغیر تکانش گری و متغیر حساسیت به پاداش، مقیاس لذت اسنس و همیلتون برای سنجش متغیر بی لذتی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل ممیز و نسخه 23 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته   ها نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر تکانش گری با ضریب 61/0بیشترین نقش را در کل تابع تشخیص دارد. همچنین متغیر حساسیت به پاداش با ضریب 47/0 در مرتبه دوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. متغیر بی لذتی نیز با ضریب 42/0 – در مرتبه سوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. نتیجه   گیری سندرم نقص پاداش مغز می تواند عامل زیربنایی در آسیب شناسی نشانه های تکانش گری و بی لذتی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی باشد؛ چراکه نقص در سیستم پاداش مغز نوعی محرومیت از مکانیزم های حسی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی است. این امر باعث بی لذتی و کم انگیختگی و درنهایت تکانش گری در این افراد می شود.
۳.

اثربخشی تحریک مکرر دوطرفه مغناطیسی فراجمجمه ای بر بی لذتی و علائم افسردگی در مبتلایان به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی لذتی تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای rTMS اختلال افسردگی اساسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۵۹۰
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک دوطرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای (rTMS) بر بی لذتی و نشانه های افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش: این مطالعه کار آزمایی بالینی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از دی 1395 تا شهریور 1396، 58 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه rTMS را بر روی قشر پشتی جانبی پیش پیشانی چپ(DLPFC) با فرکانس 10 هرتز و بر روی قشر DLPFC راست با فرکانس 1 هرتز دریافت کردند. گروه کنترل نیز rTMS ساختگی را دریافت کردند. بیماران از طریق مقیاس خوش کامی اسنیت همیلتون، مقیاس درجه بندی افسردگی همیلتون  در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تحریک دوطرفه rTMS به گونه معنادار باعث کاهش نمرات میانگین بی لذتی و نشانه های افسردگی در افراد نمونه می شود. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که rTMS می تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر برای درمان بی لذتی و نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی در نظر گرفته شود.