فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۶۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
نسب شناسی را می توان شاخه ای از مطالعات شمرد که از نظر تاریخی، اجتماعی و حتی فقهی، دارای اهمیت بسیار، به ویژه برای شیعیان است. منابع نسب شناسی، آگاهی های اندکی در باره اعقاب عباس بن علی(ع) در اختیار ما می نهد. بر اساس مندرجات کتاب زاد الأعوان (تألیف یافته در سال 1315ق.) که تنها سند مورد استفاده منابع بعدی است، علویان عباسی تبارِ اواخر قرن پنجم هجری به هند آمدند و طایفه اعوان هند هم که اکنون علوی خوانده می شوند، بدیشان منسوب اند.
این نوشتار، برای بررسی درستی این انتساب، منابع مورد استناد زاد الأعوان، یعنی سه کتاب: میزان هاشمی، میزان قطبی و خلاصة الأنساب را با مراجعه به منابع رجالی، انساب، تاریخ و حدیث، مورد واکاوی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که دو کتاب نخست، وجود خارجی ندارد و کتاب سوم نیز به احتمال قوی همان خلاصة الأقوال مرحوم علامه حلی (م. 726ق.) است که مطالب آن برای اثبات این مدعا کافی نیست. همچنین، اثبات تاریخی شخصیتی به نام «عون قطب شاه» از نسل حضرت عباس(ع) و خلیفه عبدالقادر گیلانی، از مستندات ارائه شده برنمی آید.
بررسی تحلیلی حملات غزنویان به هند: از آلپتگین تا سبکتگین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلپتگین برای جهاد در نواحی ثروتمند شمال هند، به غزنه رفت. وی نخستین کسی بود که حملاتی به قلمرو هندوشاهان انجام داد. غزنویان در دورة حکومت بوری تگین موفق شدند حکومت لویک را که مانع حمله ی آنها به هند بودند، از سر راه بردارند. سبکتگین نیز به شهرهای شمالی هند لشکر کشید و موفق شد برخی از شهرها و قلاع این مناطق را تصرف کند. راجا جیپال حاکم اصلی مناطق شمالی هند کوشید با متحد نمودن راجاهای شمال هند، از پیشروی غزنویان در این مناطق جلوگیری کند. اما سبکتگین این مقاومت ها را در هم کوبید و با عقب راندن جیپال، راه را برای حملات بعدی محمود غزنوی فراهم نمود. مقاله ی حاضر بر آن است که با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به بررسی حملات غزنویان به هند از ابتدا تا پایان حکومت سبکتگین بپردازد. تحقیق حاضر بر محور این پرسش سامان یافته که فرمانروایان غزنوی از آلپتگین تا سبکتگین در فتح هند چه نقشی داشتند. بر این اساس، هدف مقالة حاضر تبیین نقش فرمانروایان غزنوی از ابتدای تکوین حکومت قصد جهاد در هند است که با از میان بردن حکومت لویک و عقب راندن هندوشاهان گام مهمی برای فتح هند در دورة محمود برداشتند.
متغیرهای مؤثر بر روابط ایران و آمریکا از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم (با تکیه بر منافع فزاینده آمریکا در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبار شناسی مناسبات ایران و آمریکا از حیث شناخت موقعیت جهانی و منطقه ای، وضعیت سیاسی ایران در دو سده اخیر و وقوف بر دیپلماسیِ در دستور کار رجال ایرانی درخور توجه به نظر می رسد. نوشتار حاضر با تبیین مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ماهیت مناسبات مذکور، در حد فاصل دوران سلطنت قاجار تا سال 1325ش/1947 م، برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش می کند که: ضرورت های سیاسی اقتصادی دو کشور در ماهیت و چگونگی مناسبات میان آن ها چه تأثیری گذاشته است؟ دستاورد پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که تمایل رجال ایرانی به حضور قدرت سوم، برای کاستن از فشار قدرت های سنتی روس و انگلیس، با هدف از میان بردن نابسامانی های اقتصادی و سیاسی بود. به علاوه، تلاش آمریکا برای حضور فعال تر در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهانی و بهره برداری از وضع راهبردی ایران، در چگونگی و چرایی این مناسبات سهم مؤثر داشته است.
بررسی وضعیت اقتصادی ایران در خلال جنگ جهانی دوم
حوزههای تخصصی:
در آستانه جنگ جهانی دوم که در پی یک سلسه مناقشات سیاسی در سال 1939 میلادی آغاز شد، کشور ایران از دو طرف در معرض شایعات و هجوم تبلیغاتی و فشارهای دیپلماتیک قرار گرفت. از یک طرف کشور آلمان و از طرف دیگر، رقبای آن کشور، ایران را در بلاتکلیفی قرار دادند و باعث شد تا مطبوعات آلمان مسئله تقسیم مجدد ایران را از سوی انگلستان و شوروی و اعزام نیرو از هندوستان را مطرح نمایند. اگرچه با شروع جنگ جهانی دوم در 11 شهریور 1318 ش. محمود جم نخست وزیر ایران با صدور اعلامیه ای رسماً تصمیم دولت ایران را مبنی بر اینکه در این جنگ بی طرف می باشد، اعلام نمود، و حتی رضا شاه نیز در نطق خود در مراسم افتتاح دوازدهمین دوره مجلس شورای ملی بر این موضوع تأکید و اظهار امیدواری نمود که دولت ایران روابط دوستانه خود را با کلیه کشورها اعم از متخاصم و یا غیر متخاصم حفظ خواهد کرد. اما حمله آلمان به شوروی تمام محاسبات بی طرفی ایران را برهم زد و با ورود نیروهای متفقین به مرزهای ایران وضعیت کشور را دچار بحران نمود، چرا که باعث شد در این دوره ایران با مشکلات فزاینده اقتصادی و از سر گرفته شدن جریانات و فعالیت های سیاسی و آغاز دوباره فشارهای سیاسی–خارجی روبه رو شود. بنابراین مشکلات جبران ناپذیری را از جمله، در بحث صنایع، تجارت داخلی، مسائل اقتصادی، شیوع قحطی و گرانی هزینه های زندگی، هیاهوی نان، افزایش بیکاری و فقر عمومی و حضور کشوری همچون آمریکا را در ایران به وجود آورد. اکنون پژوهش حاضر درصدد است با اتکا به منابع موجود و با روش توصیفی–تحلیلی و مدارک موجود به بررسی وضعیت اقتصادی ایران در خلال جنگ جهانی دوم پی به مسائل مبهم و به وجود آمدن اشغال اقتصادی در ایران دست یابد.
بررسی علل و زمینه های شورش ظُفار
حوزههای تخصصی:
در سال 1923 میلادی سلطان سعید بن تیمور با کنار گذاشتن پدر خود تیمور بن فیصل بر تخت سلطنت نشست. وابستگی شدید وی به انگلیسی ها و حضور مستمر نیروهای نظامی انگلیسی در ظفار، تلاش ماجراجویان و کاشفان اروپایی و آمریکایی برای دست یابی ثروت های منطقه ای به دنبال بالا گرفتن تب نفت و توسعه فعالیت های آنها، عدم درک سلطان سعید بن تیمور از شرایط عینی جامعه، فقر و توسعه نیافتگی آن کشور، زمینه را برای جنبش بر ضد حاکمیت تقویت کرد. جریان های تأثیر گذار خارج از مرزها برای بهره گیری از شرایط داخلی عمان فرصت لازم را به دست آوردند. ظفاری های مقیم کویت و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس با الهام از اندیشه های ملی گرایی عربی با درک موقعیت منطقه ظفار که در آن انجمن خیریه ظفار که کار خیریه انجام می دادند و سازمان سربازان ظفاری که متشکل از افراد ظفاری بود که در کشورهای عربی خدمت می کردند جبهه واحدی تشکیل و تحت حمایت چپ گراها قرار گرفتند. مسئله پژوهش حاضر بررسی زمینه های اجتماعی جنبش ظفار و اینکه چه عواملی در بروز این جنبش تأثیر گذاشت. در غرب ظفار، نیز مالیات بر صید را با مبالغ هنگفتی دریافت می کردند. در سال 1960م، عوارض واردات در ظفار، سیصد درصد بیش از سایر نقاط عمان بود. بنابراین استبداد با افکار حاد ارتجاعی، منطقه ظفار را مستعد و شکوفا برای طغیان نیروهای رنجیده در حصار ساخت. این پژوهش از نوع پژوهش های تاریخی و توصیفی – تحلیلی است که بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود در منابع تاریخی و بر مبنای پرسش ساماندهی شده است.
ثغور اندلس و کارکردهای آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان در سده های میانه با پی ریزی تمدنی پویا نفوذ فراوانی برسایر جوامع، به ویژه بر جامعه غرب مسیحی داشتند. این تأثیرات از طرق مختلف و نواحی گوناگون انجام گرفته که یکی از مهمترین آنها اندلس خاصه ثغور آن بوده است. در این ثغور روابط بین مسلمانان و پیروان مسیح چه به صورت اصطکاک و چه به شکل صلح آمیز بسیار گسترده بود که نتیجه آن تأثیرات قابل توجهی بوده که طرفین در زمینه های نظامی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر همدیگر داشته اند. از آنجا که در دوره مورد بحث مسلمانان از جنبه های مختلف نسبت به غرب مسیحی برتری داشتند، نفوذ تمدن اسلامی از رهگذر ثغور اندلس بر جامعه مسیحی بسیار چشمگیرتر بوده است. این مقاله ضمن آن که به ثغر و واژه های مرتبط با آن پرداخته، در صدد برآمده به این پرسش پاسخ دهد که این ثغور به جز عملکرد دفاعی دارای چه کارکردهای دیگری بوده اند؟فرضیه پرسش یاد شده چنین است که ثغور، افزون بر نقش دفاعی، کارکردهای دیگری همچون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نیز داشته اند که آنها به واسطه تماس های گسترده ای بوده که در مناطق ثغور بین مسلمانان و پیروان مسیح رخ می داده است.
الگوی مفهومی«سیاست نخبگان» و کاربست آن در تاریخ عراق قرن نوزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ دو قرن پایانی امپراتوری عثمانی به واسطه وسعت قلمرو، مواجهه بی واسطه با حضور غربیان و تنوع شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حوزه تحت تسلط، بیش از دوره های دیگر مورد توجه پژوهشگران و محققان قرار گرفته است. در این راستا، الگوی مفهو می «سیاست نخبگان» برآمده از مطالعات آلبرت حورانی(۱۹۱۵-۱۹۹۳) به عنوان یکی از راهگشاترین ابزارهای شناخت این دوره ی تاریخی مورد توجه قرار گرفته است. این الگو در فضایی قابلیت اجرا دارد که ضعف دولت مرکزی، مناسبات قدرتی را شکل داده باشند که کنش تسلط طلبانه، اما نافرجام دولت مرکزی، واکنش های گریز از مرکز قدرت های منطقه ای را موجب گردد. در این راستا نقش نخبگان جوامع به مثابه واسطی میان حاکم و توده مردم بسیار مهم است، چراکه حاکمان از طریق تامین منویات آنان، توانایی تسلط بر توده مردم و نخبگان نیز قدرت اعمال نفوذ و تغییر شرایط به نفع خود را به دست می آوردند. پژوهش حاضر به کاربست این الگوی مفهومی در تاریخ عراق دو قرن ۱۸و۱۹ میلادی پرداخته و تحولات مهم اجتماعی و سیاسی آغاز قرن۲۰ را از این منظر علت یابی کرده است.
روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیستم ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری (مطالعه موردی: آثارعبدالرئوف فطرت بخارائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان اصلاح طلبی در فرارود ابتدای قرن بیستم، همچون دیگر قطعات دنیای اسلام واکنشی بود به فلاکت پیش آمده در این سرزمین. تلاش برای باوراندن این وضعیت به ارکان جامعه، به همراه رویکردی علت شناسانه و ارائه راهکارهایی برای رهایی و احیای مجدد، سرفصل های مهم این حرکت اجتماعی بود. نوشتار حاضر با عنوان « روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیست ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری» با تاکید بر آثار عبدالرئوف فطرت بخارایی در دوران پیشا شوروی، تلاش دارد تا با خوانش آثار نگارش یافته توسط او در دوران تزاری، به تبیین و علّت شناسی انحطاط و یا به قول او «قفا مانی» جامعة اسلامی پرداخته و راه حلهای برای نجات جامعه ارائه دهد. مدعای ما که در نتیجه نیز ثابت می شود این است، فطرت که معتقد به اصلاح سیاسی جامعه بود، با بهره گیری از قرآن، حدیث و تاریخ، ریشة انحطاط جامعه و در نهایت خراجگزار شدنش به دست روسها را در عملکرد علمای مرتجع، حاکمان مستبد و مردمان جاهل می دید و یگانه راه نجات را در رهایی از جهل ( اعم از جهل نسبت به احکام شریعت و علوم جدید) و اتحاد مسلمانان می دانست
تاثیر پیدایش نفت بر مناطق نفت خیز جنوب ایران : مطالعه موردی گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: گچساران یکی از بزرگترین حوزه های نفتی جنوب غربی ایران می باشد. این منطقه بعد از مسجد سلیمان و هفتکل در سال 1307/ 1928 با کشف نفت به سومین میدان نفتی کشور تبدیل شد. شروع بهره برداری تجاری از این میدان نفتی در سال1319/ 1940 و پیوند با صنعت نفت، این منطقه را به شهرکی نفتی مبدل ساخت. مساله پژوهشی حاضر بررسی و تبیین تاثیر صنعت نفت بر روند توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه گچساران می باشد. به نظر می رسد با توسعه صنعت نفت در گچساران از سال 1335/ 1956 به بعد، دگرگونی های متنوعی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی در این منطقه بوجود آمده باشد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و تبیین داده های آماری نشان داده که کشف و شکل گیری صنعت نفت تاثیر آشکاری بر تغییرات اقتصادی و اجتماعی شهر گچساران مانند؛ توسعه زیرساخت ها، تغییر بافت جمعیتی، ظهور طبقات جدید، دگرگونی وضعیت معیشتی و مهاجرت داشته است. با پیشرفت صنعت نفت در این دوره و روند تحولات اجتماعی، اقتصادی حاصله از آن ، گچساران به یکی از مهمترین و تاثرگذارترین شهرهای شمالی خلیج فارس و مناطق نفتی جنوب تبدیل شد.
بررسی جایگاه اقتصادی عتبات عالیات در روابط ایران و عثمانی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است جایگاه اقتصادی عتبات عالیات میان دو دولت صفویه و عثمانی بررسی شده و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور ایران و عثمانی ارزیابی شود. در این مقوله درباره سه رکن اساسی بحث شده است: 1. زیارت عتبات (زوار)؛ 2. موقوفات؛ 3. دفن اموات. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوران تسلط بر منطقه عراق، به ویژه عتبات عالیات و دستیابی به منافع اقتصادی آن، از جمله مباحث مهم برای دو دولت صفویه و عثمانی بود. چنان که ورود زائران ایرانی به اماکن مقدس عراق با رونق بازار، ایجاد کسب و کار، گسترش تجارت، رونق کاروانسراها و راهداری ها و رفع بیکاری همراه بود. در این وضعیت، ورود انبوه زوار نوعی «صادرات نامرئی» برای عراق بود که می توانست در رفع مشکلات اقتصادی مردم عراق کمک کند. در این میان، موقوفات و نذور سلاطین صفوی و عثمانی و زوار شیعه در عتبات عالیات، بر اهمیت اقتصادی این منطقه می افزود و رونق اقتصادی منطقه را موجب می شد. درآمد اقتصادی دیگری که این منطقه برای دو دولت عثمانی و صفوی داشت، دریافت وجوه متعدد برای کفن و دفن اموات و قیمت هنگفت زمین در آنجا بود.
دوران اوج جادهٔ ابریشم مابین چین و امپراطوری روم (حدود ۹۰-۱۳۰ میلادی)
حوزههای تخصصی:
به طور دقیق نمی دانیم چه زمانی چینی ها شروع به صادرات ابریشم خود در امتداد مسیرهای تجاری آسیای مرکزی به سمت غرب کرده اند. به نظر می رسد حزقیال با ابریشم آشنا بوده است و شاید اشعیا درباره چینی ها شنیده باشد. در سال 115 قبل از میلاد به دلایل محکمتری در این زمینه دست می یابیم، چرا که مهرداد دوم اشکانی با وو تی ، امپراطور بزرگ چین از سلسله هان، حداقل تا حدی برای تسهیل ارتباط بازرگانی بین این دو قدرت که برای نخستین بار از لحاظ تجاری به هم دسترسی پیدا کرده بودند، متحد می شود. نیم قرن بعد ژولیوس سزار پرده هایی ابریشمین داشت. ولی تجارت در این دوره صرفاً در مقیاس اندکی صورت می گرفت. مسیرهای کاروان رو از ناحیه اوردوس در چین شمالی تا مرز شرقی ایران از قلمرو قبایل ترک متعددی می گذشت که برای مدت ها عملاً بدون رقیب بر آسیای مرکزی چیره بوده اند.
جغرافیای اقتصادی ارمینیه از منظر مورخان و جغرافی نویسان مسلمان «قرن 1- 7ﻫ . ق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارمینیه به عنوان یکی از مهم ترین بخش های منطقه قفقاز به علت قرار داشتن بر سر راه جاده ابریشم و مرزهای جهان اسلام با دارالکفر، همواره نقش بارزی در تاریخ تحولات این منطقه ایفاء نموده است. با وجود این که ضعف ناشی از نبود مدارک و اسناد آماری در تاریخ نگاری اسلامی همواره یکی از موانع عمده برای تشریح جغرافیای اقتصادی ارمنستان و دیگر مناطق مختلف تحت سیطره جهان اسلام بوده است؛ اما اشارات اجمالی و گاه ناچیز جغرافی دانان و سفرنامه نویسان ایرانی و مسلمان نیز نتوانسته این ضعف موجود را مرتفع نماید. این پژوهش درصدد است تا با رویکردی توصیفی و تحلیلی که اساس آن بررسی آثار جغرافی نویسان و مورخان ایرانی و عرب قرون اولیه هجری است، ضمن بررسی جغرافیای اقتصادی این منطقه، به شناسایی و تبیین عوامل اثرگذار بر این قضیه بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که با وجود تهاجم پیاپی اقوام بیگانه به سرزمین ارمینیه و تأثیرات مخرّب آن در اقتصاد این منطقه؛ اما برخی ویژگی های اقلیمی و طبیعی مساعد هم چون وجود دشت های وسیع و حاصل خیز، ناهمواری های بسیار مرتفع و غنی از معادن، دریاچه ها و رودهای گوناگون سبب شده است تا زمینه های لازم جهت تولید انواع صنایع دستی، محصولات کشاورزی و باغی، پرورش کرم ابریشم، پرورش دام و حیوانات بارکش قوی و زیستِ برخی گونه های نادر ماهیان آبزی و صدور آنها به دیگر مناطق جهان اسلام و شکوفایی اقتصادی و توسعه بازرگانی و تجاری ارمینیه گردد.
مطالعه تطبیقی عوامل کامیابی اسلام گرایان ایران و مصر، و ناکامی همتایان مصری در حفظ قدرت سیاسی پس از انقلاب
حوزههای تخصصی:
رژیم های برآمده از انقلاب، همواره با دو الگوی تداوم و عدم تداوم روبه رو می شوند؛ از همین رو پس از پیروزی هر انقلاب، حفظ قدرت سیاسی به عنوان یکی از دستاوردهای اصلی از مباحث مهمی است که قابلیت بررسی و تحلیل دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اسلام گرایان توانستند در مقابل بحران های سیاسی، خود را حفظ کرده و حکومت شان را بیش از سی سال ادامه می دهند، در حالی که در مصر، در مقابل بحران های سیاسی، ضعف نشان دادند و از قدرت کنار زده شدند. مسأله اصلی مقاله حاضر بر این امر تأکید دارد که چه عواملی موجب تداوم قدرت سیاسی اسلام گرایان در ایران شد و چرا همتایان آن ها در مصر، پس از دست یابی به قدرت، نتوانستند نظام سازی کرده و حکومت اسلامی تشکیل دهند. فرضیه مقاله بر این است که نقش آفرینی و ناکارآمدی رهبری اسلام گرایان در نظام سازی، عدم تعامل منطقی با ارتش، و واقعه انقلاب دوم، در تداوم قدرت و نظام سازی نقش اساسی داشت. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به بررسی موضوع بپردازد.
دو رویه پیوندهای خاور اسلامی و باختر مسیحی، از آغاز تا سده پانزدهم میلادی: در یک نگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی گذرای تاریخ پیوندهای غرب و شرق از آغازین روزگار پیوندشان در دوران باستان تا رویداد سقوط قسطنطنیه به سال 856ق/1453م. اختصاص دارد. به ویژه کوشش بر آن است تا به دو رویه این پیوندها؛ یعنی ستیزه گری ها و ناسازگاری های آسیاییان مسلمان و اروپاییان در چارچوب رویارویی دو مذهب اسلام و مسیحیت و سوداگری و مناسبات بازرگانی میان غرب و شرق پرداخته شود. در ادامه به عنوان نتیجه ای بر سرشت و ماهیت پیوندهای دو رویه این دو اردوی رویاروی، نشان داده شده است که چگونه ناهمسازگری های مذهبی میان باختر مسیحی و خاور اسلامی، به ویژه از سوی سوداندیشان اروپایی، دستخوش خواست های سوداگرایانه و فزونخواهانه قرار می گیرد؛ و سرانجام روشن گردیده است که چگونه این روحیه فزونخواهانه و سوداندیشانه به مانند یک نوع «جبر تاریخ»، به عنوان بنیادی ترین انگیزه دراز دستی ها و گسترش جویی های باختر زمینیان، به روزگاران بعد دامن می کشد و آنان را از واپسین سال های سده پانزدهم میلادی بدین سو بر هستی مسلمانان در خاورزمین چیره می سازد.