روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیستم ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری (مطالعه موردی: آثارعبدالرئوف فطرت بخارائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان اصلاح طلبی در فرارود ابتدای قرن بیستم، همچون دیگر قطعات دنیای اسلام واکنشی بود به فلاکت پیش آمده در این سرزمین. تلاش برای باوراندن این وضعیت به ارکان جامعه، به همراه رویکردی علت شناسانه و ارائه راهکارهایی برای رهایی و احیای مجدد، سرفصل های مهم این حرکت اجتماعی بود. نوشتار حاضر با عنوان « روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیست ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری» با تاکید بر آثار عبدالرئوف فطرت بخارایی در دوران پیشا شوروی، تلاش دارد تا با خوانش آثار نگارش یافته توسط او در دوران تزاری، به تبیین و علّت شناسی انحطاط و یا به قول او «قفا مانی» جامعة اسلامی پرداخته و راه حلهای برای نجات جامعه ارائه دهد. مدعای ما که در نتیجه نیز ثابت می شود این است، فطرت که معتقد به اصلاح سیاسی جامعه بود، با بهره گیری از قرآن، حدیث و تاریخ، ریشة انحطاط جامعه و در نهایت خراجگزار شدنش به دست روسها را در عملکرد علمای مرتجع، حاکمان مستبد و مردمان جاهل می دید و یگانه راه نجات را در رهایی از جهل ( اعم از جهل نسبت به احکام شریعت و علوم جدید) و اتحاد مسلمانان می دانست