فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با هجوم ژرمن ها به امپراتوری روم غربی و سقوط آن، اقتصاد پولی مبادله ای و زندگی شهرنشینی به نازل ترین حد خود رسید. اقتصاد و تولید در جامعة غربی بر تولید کشاورزی و مبادلة تهاتری استوار و روستاها به جای شهرها مرکز اصلی حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شدند؛ اما از قرن دوازدهم مجدداً شهرها قدرت گرفتند. در این مقاله، با تکیه بر منابع و به روش تاریخی، سعی می کنیم تصویری از ظهور دوبارة شهرها در اروپای قرون وسطی ارائه دهیم. از قرن دوازدهم بر اثر تحولات تکنیکی، افزایش تولید و بهبود تغذیه جمعیتی مازاد بر نیاز بخش کشاورزی روانة شهرها و جذب در تولید پیشه وری و خدماتی شد. شهرها در اواخر قرون وسطی، در پی استقلال خواهی و جلب حمایت پادشاهان، ستیزه با نظام فئودالیسم را آغاز کردند.
اندونزی، به هم رساندن رشته های زمان
حوزههای تخصصی:
عناصر مشترک ایرانی و یونانی در تمدن غربی
حوزههای تخصصی:
کتیبه های دوره صفوی در قم
منبع:
وحید آبان ۱۳۴۶ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
بیاض خوشبویی
حوزههای تخصصی:
ساختار و گونه های نهادهای علمی و آموزشی افریقیه در عصر بنوحفص (625 941ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنوحفص (625 941ق) که ابتدا به عنوان والی دولت موحدین (515 668ق) بر تونس فرمان می راندند با زوال موحدین، اعلام استقلال کردند و ابوزکریای اول (625 647ق) با انتخاب شهر تونس به عنوان پایتخت افریقیه، اداره امور این سرزمین را به دست گرفت. در این زمان، حمله مغول در شرق، ادامه جنگ های صلیبی در مصر و شام، سقوط تدریجی اندلس به دنبال نبرد عقاب (609ق) و آشفتگی مغرب اقصی در آستانه استیلای بنی مرین (614 869ق) باعث کندی حرکت علمی و رکود مراکز و نهادهای آموزشی جهان اسلام شده بود. استقرار دولت بنوحفص و تأمین امنیت منطقه تونس و حمایت امرای بنوحفص و اختصاص اوقاف، زمینه ساز مهاجرت دانشمندان از اندلس و سایر نقاط جهان اسلام به افریقیه شد که گسترش علوم و معارف اسلامی، راه اندازی کتاب خانه های غنی، تأسیس نهادهای آموزشی و بالندگی جامع زیتونه و مدرسه شماعیه را به دنبال داشت. این نوشتار گذشته از ارائه گزارشی تاریخی در این باره، به اصول و مبانی آموزش حفصیان با تکیه بر مذهب مالکی، رویکردهای علمی آموزشی در قلمرو حفصیان و گونه شناسی مراکز علمی و آموزشی تأسیس شده در قلمرو حکومتی آن ها می پردازد.
نقش تاریخی ایلات افشار و بچاقچی در شکل گیری «گلیمِ پیچ باف» در ولایت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان از دست بافته های عشایری است که در بین بافندگان شهرستان های سیرجان، بافت و بخش هایی از جیرفت رایج گردیده و از مفاخر فرهنگی این نواحی است. این سوال پیش می آید که این شیوه ی بافندگی چگونه در ولایت کرمان شکل گرفته است و سابقه ی تاریخی آن به چه دوره ای می رسد؟ براساس منابع تاریخ محلی، مهم ترین ایلات در تولید «گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان، ایلات افشار و بچاقچی بوده اند که در سده های گذشته از ولایت آذربایجان به ولایت کرمان مهاجرت کرده اند. بر اساس منابع تاریخ فرش، مناطق آذربایجان، قفقاز و آناتولی مراکز قدیمی این شیوه ی بافندگی گلیم محسوب می شوند. فرض مقاله بر این است که رایج شدن شیوه ی پیچ بافی گلیم در ایلات افشار و بچاقچی با حضور آنها در مقطعی از تاریخ در مراکز مزبور ارتباط مستقیم دارد.
شیوه ی پیچ بافیِ گلیم در طی پانصد سال گذشته توسط ایلات افشار، بچاقچی و شول در ولایت کرمان به کار رفته و با هنر بومی مراکز بافندگی در این استان عجین گشته است. «گلیم پیچ باف» با خلاقیت و نوآوری بافندگان این ناحیه طی دهه های گذشته با نام «گلیم شیریکی پیچ» مطرح گردیده و نقش مهمی در فرهنگ و اقتصاد این منطقه بر عهده داشته است. عدم وجود تاریخچه ی متقنی از این دست بافته و اشارات کوتاه و گاهی ابترِ برخی منابع در این زمینه و عدم تطبیقِ علمی آنها با منابع تاریخی، این وظیفه را فرض کرد که با روش تحقیق تاریخی با استفاده از منابع تاریخ ملی، محلی و منابع تاریخ فرش این پژوهش تدوین گردد.
بررسی قبور و آرامگاه های دورة اسلامی سیستان (مطالعه موردی حوزة زَهَک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدفین و توجه به دنیای پس از مرگ، در بین همه اقوام از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ به همین دلیل ما شکل گیری اشکال مختلفی از تدفین در یک سرزمین واحد، در طول دوران های مختلف و بر اساس دین و اعتقادات آنها را شاهدیم. سیستان از این قاعده مستثنی نبوده و در ادوار مختلف، اَشکال متنوعی از تدفین را تجربه کرده است. سنت آرامگاه سازی اسلامی از قرن ششم هجری قمری به بعد در سیستان پدیدار شد و پیش از این تاریخ، آثاری از آرامگاه به دست نیامده است. در این نوشتار سعی شده است از طریق پژوهش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، تنوع اشکال تدفین و ویژگی های آرامگاه-های حوزه زَهَک سیستان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از این مطالعات، بیان کننده این مهم است که تغییرات صورت پذیرفته در شیوه های تدفین مربوط به حوزه مورد مطالعه، ناشی از تأثیر عوامل جغرافیایی و سنت های دیرین مردمان منطقه بر اساس باورهای دینی آنان و همچنین بازتابی از شرایط اقتصادی دوره های مختلف و تفاوت های مذهبی ساکنان سیستان بوده است.
جشن نوروز در دربار تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، به بررسی چگونگی برگزاری مراسم جشن نوروز در شبه قاره ی هند می پردازد که عمدتاً در عهد تیموریان هند به صورت منظم و مفصل برگزار می گردید. در این مقاله، با اتکاء به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی - تحلیلی، فراز و فرودهای این جشن در دربار چند شاه نخست این حکومت مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله، این پرسش اساسی را مورد توجه قرار می دهد که دیدگاه و موضع شاهان تیموری نسبت به جشن نوروز و تشریفات برگزاری آن، متأثر از چه عواملی است. در این نوشتار، نشان داده شده است که نگاه حکمرانان تیموری به جشن نوروز و اقدامات آنها برای برگزاری یا عدم برگزاری مراسم این جشن، متأثر از طرز تفکر و اندیشه ی این شاهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار آنها بوده است. افزون بر این، رابطه ی میان میزان اقتدار و ثروت شاهان با چگونگی تشریفات برگزاری این جشن و نیز تأثیر پذیری آداب و رسوم و تزیینات جشن از زمینه های ارتباطات فرهنگی و اقتصادی سلسله ی تیموریان هند با کشورهای دیگر بازنموده شده است.
تاریخ نگاری یک مهاجر ایرانی در سرزمین هند؛ بررسی تاریخ نگاری اسد بیگ قزوینی
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های تاریخ نگاری شبه قاره هند، مساعدت فارسی زبانان به اعتلاء و رشد این علم است.بخشی از این مهم، به وسیله ایرانیانی انجام گرفته که به دلایل مختلف به هند مهاجرت کردند.یکی از مهاجران ایرانی که در ترقی تاریخ نگاری شبه قاره ایفای نقش نموده، اسدبیگ قزوینی است.وی با تألیف یک اثر کم حجم ولی پرفایده، به نام تاریخ اسدبیگ، توانسته است به تبیین تاریخ سیاسی و اجتماعی دوره ای کوتاه از تاریخ هند در اواخر حکومت اکبرشاه و اوایل سلطنت جهانگیر شاه بپردازد. اسدبیگ در تاریخ نگاری، تحت تاثیر اندیشه و اعتقاداتش و نیز محدودیت های خاص محیط زندگی اش قرار داشت.این تأثیرپذیری، مانع تبیین بهینه واقعیت ها و حقایق گردیده است؛ با این حال، با روشنگری های ارزنده و ارائه برخی اطلاعات کمیاب، به بازسازی بخشی از تاریخ هند مدد رسانده است.در این مقاله، ابتدا تلاش می شود که شناخت اجمالی از زندگی مولف تاریخ اسدبیگ و شخصیت و طرز تفکر او به دست آید.آنگاه با بررسی مندرجات اثر تاریخی وی، به بیان ویژگی های تاریخ نگاری کتاب اسدبیگ پرداخته شود.مشخص ساختن چگونگی برخورد مولف تاریخ اسدبیگ با اهالی قدرت، میزان شجاعت و صراحت وی در بیان واقعیت ها، حد پایبندی او به مستندنویسی و علت جویی وقایع، میزان اهتمامش در رعایت ترتیب زمانی مطالب کتاب، محدود نشدن مولف به تاریخ سیاسی و عنایت به تبیین تاریخ اجتماعی و اقتصادی آن روزگار، از جمله نکاتی است که در بحث تاریخ نگاری مطرح می شود
حکمت سیاسی ایران شهری در تاریخ نگاری اسلامی مبتنی بر آثار مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز موضوعی تاریخ نگاری اسلامی بر اساس میراث موجود، بر تاریخ سیاسی است. مسئله ی قدرت نیز محور اصلی تاریخ سیاسی است. از آن جا که هدف تاریخ نگاری اسلامی از مرور تاریخ، تولید عبرت به معنای عبور از ظاهر امور و درک باطن آن هاست، بنابراین، گزارش چگونگی ظهور و افول حکومت ها و کنش های سیاسی حاکمان به عنوان موضوع متون تاریخ نگاری اسلامی، بازسازی منطق تحول و تداوم قدرت در تاریخ اسلام است. به نظر مؤلفان، بایسته است گزارش تاریخ حکومت های ایران باستان توسط مورخان مسلمان، در راستای تولید همین مفهوم و در ذیل حکمت سیاسی ایران شهری فهمیده شود. هرچند تاریخ این دوران به صورت رویه ای عمومی در آثار متعدد تاریخ نگاری اسلامی آورده شده است، اما در آثار مسعودی، این مفاهیم از جایگاهی ویژه برخوردار است و پرسش مقاله نیز شناسایی این جایگاه است. در این مقاله، براساس ره یافت هرمنوتیک، تلاش می شود فهم مسعودی از وضعیت خلافت/تمدن اسلامی بر پایه ی معانی عبرت آمیز و دلالت های گزارش های تاریخی وی برای فرهنگ سیاسی معاصرش بازخوانی شود. نتیجه ی بررسی انتقادی مذکور به این گزاره منتج شد که بازخوانی/گزارش تاریخ ایران باستان در آثار مسعودی، در راستای فهم میراث حکمت سیاسی ایران شهری برای نقد وضع موجود خلافت و تمدن اسلامی است، که به نظر مسعودی در وضعیت زوال قرار داشته و ارائه ی راه کاری بر مبنای جایگاه عدالت در ملک داری ایران شهری، برای خروج از این وضعیت بوده است؛ الگوی عملی ای که در مفهوم عدالت انوشیروانی متجلی می شده است.