فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۸۱ تا ۸٬۰۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۴۱۲-۳۸۷
حوزههای تخصصی:
آثار و اشیاء هنری موجود در موزه ها، گنجینه های ارزشمند فرهنگی و تمدنی هستند که معمولاً کمتر به منصه پژوهش درمی آیند و در بُعد مطالعه علمی و معرفی به مخاطب، دچار نوعی غفلت از سوی پژوهشگران واقع می گردند؛ بر این پایه، مجموعه آثار هنری و به طور ویژه قالیچه های موجود در خزانه بافته های بخش اسلامیِ مجموعه فرهنگی (موزه) بنیاد مستضعفان و جانبازان، نمونه های ارزشمندی از آثار فاخر موزه ای و گنجینه ای نفیس از قالی های دوره قاجار است که دارای ظرفیت و قابلیت های قابل توجهی در مطالعه و پژوهش و معرفی هستند؛ قالی هایی که از کانون های مختلف بافندگی ایران جمع آوری گشته و دارای انواع طرح ها و نقشه های متنوع است. مجموعاً تعداد 51 تخته قالیچه در این موزه نگه داری می شود که از آن میان، تعداد 8 تخته مربوط به منطقه فراهان-ساروق است. منطقه ای که در زمان قاجار، یکی از مهم ترین کانون های تولید قالی های جهانی و صادراتی بود. بدین روی، در پژوهش حاضر هدف بر آن است تا این قالیچه ها از منظر ابعاد فنی و هنری مورد مطالعه، بررسی، تحلیل و معرفی قرار گیرند. پرسش اصلی و مرتبط با پژوهش این است که، ابعاد فنی، زیبایی شناختی (طرح، نقش و رنگ) و در صورت وجود، مفاهیم معنایی متن قالیچه های فراهان-ساروق کدام است؟ برخی از یافته های پژوهش چنین است: طرح ها و نقشه های این قالیچه ها شامل: لچک و ترنج، محرابی گلدانی، افشان لچک دار، بُته ای ترنج دار با فرم و رنگ های متنوع است؛ هم چنین رنگ زمینه این نمونه ها شامل: لاکی، کرم، مسی، آبی، سرمه ای و رنگ زمینه حاشیه ها به جز دو مورد لاکی، تماماً سرمه ای است (ویژگی ای که در تولیدات ساروق و فراهان، یک شاخص و قاعده ای غالباً ثابت بوده است). این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای است و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای است.
روند فراگیر شدن هویت انقلاب اسلامی ایران در مسیر پیروزی از منظر پژوهش های تاریخ محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود چندمتغیره بودن انقلاب به عنوان ابرپدیده اجتماعی و سیاسی، آنچه نقطه مرکزی محسوب می شود، چگونگی شکل گیری و گسترش هویت انقلاب است. چنان که ماهیت اسلامی انقلاب سال 1357 ایران نیز محصول روند هویت بخشی برمبنای اسلام سیاسی به رهبری امام خمینی بوده است. در این مقاله تلاش می شود تجربه گسترش هویت انقلاب اسلامی در استان های مختلف، مورد واکاوی قرار گیرد. روش مورد استفاده در این مقاله از نوع کیفی با راهبرد فراترکیب خواهد بود. مقاله درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که شکل گیری و گسترش هویت اسلامی در انقلاب 1357 ایران در شهرهای مختلف، چگونه صورت گرفته است؟ یافته این پژوهش نشان می دهد به دنبال ترسیم هویتی فراگیر در قالب اسلام سیاسی برای جنبش انقلابی توسط امام خمینی، به تدریج سایر کنشگران متأثر از اندیشه ها و گرایش های فکری مختلف و عموم مردم در پهنه جغرافیای ایران، جهت گیری کنشگری انقلابی خود را با تأسی از هویت اسلام سیاسی پیش برده اند.
Categorization, Taxonomy, and Analysis of Bony Faunal Remains of Qara Tepe of Sagzabad, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
27 - 50
حوزههای تخصصی:
The collection of faunal remains considered in this study was obtained from excavations at Qara Tepe, Sagzabad, in 2013, 2014, and 2015, with a particular focus on the Iron Age II and III. A large part of the faunal assemblages was successfully identified. The collection is formed by a range of species, among them being small ruminants (Capra aegagrus, Ovis Aries, Gazella subgutturosa), large ruminants (Bos Taurus, Cervidae, Equidae (Equus caballus, Equus africanus asinus), Carnivora (Canis lupus familiaris, Sus scrofa), Rodentia, Muridae, Lagomorpha, Aves, and Camelidae (Camelus dromedarius). The total of 1200 identifiable pieces belongs to 16 discrete species. The most frequent category is small ruminants, i.e., goats and sheep, a fact indicating that a climate favorable for the breeding of these species characterized the region during the Iron II‒III. The observation also highlights the significant role these animals played in the local subsistence economy during the relevant period. Related remains are profusely associated with human skeletal remains and cemetery burials at Sagzabad. Some are pretty complete, lacking any indications of cutting or butchery. Potential reasons for the abundance of these species were their adaptation to the landscape and their ease of breeding.
لزوم بازخوانی الحاقات معماری در بناهای تاریخی (نمونه موردی: بنای تاریخی پیر بکران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۳۸۵-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، آثار معماری ممکن است مورد مرمت، تغییر کاربری، گسترش فضایی و الحاق نمودن عناصر معماری قرار گیرند. پرداختن به الحاقات، در راستای خواناسازی، مرمت تکمیلی یا دخل و تصرف در عناصر سازنده اثر، مسأله ای پیچیده خواهد بود. در فرآیند مرمت، انتخاب لایه ها جهت حفاظت، تثبیت و یا تخریب -جهت افزایش شناخت و حفاظت از لایه ها- در دستور کار قرار خواهد داشت که دلایل وجودی هر یک از لایه ها، زمینه اقدامات اصولی را رقم خواهد زد. این پژوهش هدفمندی ایجاد لایه های تاریخی در طول زمان را به عنوان فرضیه خود در نظر دارد؛ هم چنین با هدف تبیین اهمیت شناخت علت شکل گیری لایه های تاریخی در فرآیند حفاظت به دنبال پاسخ به پرسش هایی چون: جایگاه لایه های تاریخی در تصمیمات حفاظتی چیست؟ و فرآیند تکامل یک بنا چگونه اتفاق می افتد؟ است. این پژوهش، ازجمله پژوهش های کاربردی و توسعه ای، از لحاظ راهبرد در زمره راهبردهای ترکیبی و تلفیق روش های تحقیق چندگانه است که با استفاده از اسناد بایگانی شده، کار میدانی و با تکیه اساسی بر روش تحقیق بر پایه نمونه موردی و تحلیل داده ها به صورت کیفی خواهد بود. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای، اسنادی و تکیه بر مشاهدات میدانی بوده است. جهت تبیین موضوع، محتوا و شناخت پدیده در متن زندگی واقعی به صورت یکپارچه و عمیق، نمونه موردی بنای پیربکران به دلیل ویژگی های معماری و لایه های تاریخی با اهمیت انتخاب شده است و مسیری که باید جهت شناخت ابنیه دارای لایه های تاریخی مختلف برداشته شود را نمایش می دهد. نهایتاً این پژوهش بر این موضوع صحّه می گذارد که حفاظت از بناهای تاریخی باید با دریافت و درک صحیح از اثر و تمامی جوانب آن آغاز شود و در طول فرآیند حفاظت ادامه یابد. شناخت دقیق اثر از حیث وجودی و ماهیتی، شناخت تمامی لایه های تاریخی و چرایی ایجاد آن ها در طی توسعه و تکامل اثر تا زمان رسیدن به عصر حاضر بخشی از مطالعه پیرامون اثر است که شالوده مرمتی درخور را رقم می زند.
واکاوی حیات سیاسی خاندان رشیدیان در دوره پهلوی در چهارچوب نظریه بورژوازی کمپرادور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
126 - 170
حوزههای تخصصی:
این مقاله ، با تمرکز بر کُنش های یک گروه راست گرا در ایرانِ معاصر یعنی خاندان رشیدیان ، درصدد واکاوی عملکرد سیاسی آن ها با هدف تبیین ماهیّت محافظه کارانه شان در حوزه سیاست داخلی کشور می باشد ، ازین رو ، پژوهش بر محور این سوال تدوین گردید که :محافظه کاری رشیدیان ها در عرصه سیاست داخلی در چه سطح و اندازه ای بوده و بر مبنای چه کُنش هایی قابل ارزیابی می باشد؟ در این راستا ، با استفاده از منابع کتابخانه ای بر مبنای گردآوری داده ها از اسناد ، مطبوعات و کتاب های تاریخی ، و شیوه پژوهش تحلیلی بر اساس نظریه قشربندی اجتماعی با تأکید بر خط مشی قشر بورژوازی کمپرادور در حوزه سیاست داخلی ، نویسندگان این سطور دریافتند که خاندان رشیدیان به مثابه سرمایه داران وابسته و به عبارتی دیگر بورژوا کمپرادور ، مبادرت به اتخاذ رویکردهایی در حوزه سیاسی نمودند که به طور -طبیعی آنها را به سمت محافظه کاری از نوع افراطی و شدید سوق داد. اقداماتی همچون تعامل با بخش هایی از فرودستان حاشیه نشین و اراذل واوباش شهری که به طور سنّتی محافظه کار ، مخالف اصلاحات در عرصه سیاسی بوده ، همکاری با رجال و گروه های سیاسی راست گرا به ویژه سیدّضیا که نه تنها ماهیّتی ارتجاعی در حوزه سیاسی داشته ، بلکه با انگلستان نیز در ارتباط بودند و در سوی دیگر ، تقابل با شخصیت های ملّی گرا همچون مصدّق ، تلاش برای دورنگه داشتن هسته اصلی قدرت یعنی شاه از نوک پیکان انتقادات جامعه با هدف حفظ ساختار سیاسی ، مبارزه با حزب توده که خواهان تغییرات رادیکال بودند ، و حتّی چالش جدّی با اصلاح طلبان تکنوکرات که درصدد تغییرات نسبی در ساختار حاکمیّت بودند ، نشانگر ماهیّت شدیداً محافظه کار رشیدیان ها و دارودسته آنان در عرصه سیاست داخلی داشت.
پراکندگی سکونتگاه های دوره هخامنشی در میانه دشت رامهرمز، خوزستان، جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۲۶۱-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
میانه دشت رامهرمز در سال ۱۳۹۸ه .ش. به منظور شناسایی محوطه های دوره هخامنشی بررسی شد که درنتیجه آن، در 36 سکونتگاه آثار فرهنگی از دوره هخامنشی شناسایی و ثبت شدند. در طی شناسایی محوطه های این دوره در دشت رامهرمز، به سفال های محلی دوره هخامنشی نیز برخورد شد که این موضوع در تپه داروغه مشخص تر است. در نتیجه بررسی های انجام شده در سال 1398ه .ش. که توسط یکی از نگارندگان (لیلا افشاری) انجام شد، براساس یافته های باستان شناسی جدید، ویژگی های سکونتگاه های هخامنشی در دشت رامهرمز در جنوب غربی ایران مورد بازنگری و تحلیل مجدد قرار گرفت. در این بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی مانند وجود رودخانه های بزرگ و اراضی حاصل خیز بر شکل گیری و رونق سکونتگاه ها مورد ارزیابی قرار گرفت؛ یافته های سطحی معماری نشان از روابط بین جوامع ساکن روستایی و عشایری می دهد. درنتیجه بررسی های انجام شده مشخص شد که نزدیکی به جاده های شاهی باستانی و دسترسی به منابع آبی و مراتع از عوامل تعیین کننده در مدل توزیع سکونتگاه های هخامنشی در دشت رامهرمز بوده است. پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که، عوامل طبیعی چه تأثیری در شکل گیری استقرارهای هخامنشی دشت رامهرمز داشته است؟ مراتع غنی برای عشایر، قابلیت کشاورزی آبی برای ساکنان، و هم چنین دسترسی به مسیرهای ارتباطی، مزایایی را برای هر دو سبک زندگی فراهم نموده بود؛ بنابراین به نظر می رسد که الگوی استقرار بیشتر با جاده های تجاری-فرهنگی مرتبط بوده است. فراوانی استقرارها بر سر راه جاده شاهی شوش-تخت جمشید بیشتر از مناطق دور از جاده است. سکونتگاه ها در مسیر جاده در فواصل کوتاهی از یک دیگر قرار دارند که نشان می دهد جاده به دلیل مزیت های اقتصادی-اجتماعی، عامل تعیین کننده ای بر تشکیل سکونتگاه های منطقه بوده است. در دوره هخامنشی سکونتگاه ها عمدتاً در بخش شمال غربی و جنوب شرقی دشت متمرکز بوده اند.
بررسی تأثیرات گفتمان نظام حاکمیتی ایران و عراق در تداوم جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
207 - 239
حوزههای تخصصی:
برخی کارشناسان و حتی فرماندهان جنگ، براین باورند که ایران می باید بعد از فتح خرمشهر در سال1361 شرایطی مثل قطعنامه 598 را می پذیرفت و به جنگ خاتمه می داد؛ زیرا با فتح خرمشهر و عقب نشینی عراق به مرزهای اولیه این امکان محقق شده بود و ایران می توانست با یک مانور سیاسی جنگ را تمام کند. اما چرا این امر اتفاق نیفتاد و جنگ ادامه پیدا کرد، پرسشی است که در این پژوهش براساس تحلیل گفتمان نظام حاکمیتی دو کشور ایران و عراق به آن پرداخته خواهد شد. مدعای مطرح شده در پژوهش حاضر به عدم تحقق خواسته ها و اهداف طرفین درگیردر جنگ تأکید دارد. پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به ﺗﺮﺳیﻢ و تفسیر ﻓﻀﺎی گفتمانی ﺣﺎکﻢ ﺑﺮکﺸﻮر ایﺮان در مقطع ﺟﻨﮓ بعد از فتح خرمشهر خواهد پرداخت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که دﻻیل تداوم ﺟﻨﮓ بعد از فتح خرمشهر در خرداد 1361، حاصل تغییرات در نظام گفتمان حاکمیتی ایران از ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻣﺼﻠﺤﺖﮔﺮای اﺳﻼﻣی به گفتمان آرﻣﺎن ﮔﺮایی ارزشﻣﺤﻮر مبتنی بر مباحث ایدئولوژیک و اعتقادی بوده است. شیوه جمع آوری اطلاعات و داده های تحقیق نیز روش پژوهش در منابع اسنادی وکتابخانه ای است.
یافته هایی جدید از فرهنگ خراسان بزرگ (بلخی-مروی) در جنوب خراسان براساس شواهدی از محوطه سرتخته باراز قاینات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنوب خراسان و بالأخص منطقه قاینات، در سال های اخیر موردتوجه ویژه باستان شناسان قرار گرفته است. بررسی هایی که در دهه اخیر انجام گرفته، اطلاعات ارزشمندی را از این منطقه در اختیار جامعه باستان شناسی قرار داده است. جایگاه ویژه جغرافیایی و ارتباطی این منطقه به عنوان یک گذرگاه طبیعی میان آسیای مرکزی و شمال خراسان با جنوب شرق و فلات مرکزی ایران، موجب اهمیت ویژه آن در دوره های مختلف، بالأخص اوایل هزاره دوم پیش ازمیلاد گشته است. از مهم ترین تحولات هزاره دوم پیش ازمیلاد گسترش فرهنگی وارداتی به نام «فرهنگ خراسان بزرگ» (بلخی-مروی) در نیمه شرقی ایران است. یافته های اخیر نشان می دهند که این فرهنگ بخش هایی از جنوب خراسان را دربرگرفته است. داده های به دست آمده در محوطه های رزه درمیان، گوند فردوس و بکندای طبس شاهد این مدعاست که قبلاً به آن ها پرداخته شده است. محوطه سرتخته باراز یکی از استقرارهایی است که در کنار محوطه های نام برده دارای شواهدی از فرهنگ خراسان بزرگ در خراسان جنوبی است که کمتر موردتوجه قرار گرفته و در این پژوهش سعی بر آن است تا به معرفی این محوطه و گسترش فرهنگ خراسان بزرگ در منطقه جنوب خراسان پرداخته شود. این محوطه در منطقه قاینات در شمال خراسان جنوبی و در ناحیه ای کوهستانی واقع شده و به دلیل نزدیکی به مناطق روستایی، مورد آسیب فراوانی قرار گرفته است. این پژوهش در دو بخش میدانی و کتابخانه ای، با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. داده های اصلی پژوهش، طی بررسی منطقه قاینات در 1395 ه .ش. به دست آمده است. در مرحله بعدی این داده ها طی مطالعات کتابخانه ای مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته اند. هدف از این نوشتار، تبیین گسترش فرهنگ خراسان بزرگ در جنوب خراسان با توجه به شواهد به دست آمده از این فرهنگ در محوطه سرتخته باراز است. به نظر می رسد که فرهنگ مذکور در نیمه اول هزاره دوم پیش ازمیلاد در جنوب خراسان گسترش داشته است.
رویارویی مردم و بلدیه در خیابان کشی های اقتدارگرایانه شیراز دوره پهلوی اوّل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۶)
68 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی روند خیابان کشی های شیراز در دوران پهلوی اول و ارزیابی تأثیر مدرنیزاسیون اقتدارگرایانه بر بافت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این شهر.روش/رویکرد پژوهش: مطالعه مبتنی بر بازخوانی اسناد تاریخی، مکاتبات رسمی و تحلیل رویدادهای مرتبط با اجرای طرح های خیابان کشی به منظور بررسی پیامدهای اجتماعی و واکنش های عمومی به این تغییرات.یافته ها: اجرای طرح های خیابان کشی با هدف مدرن سازی، به تخریب گسترده منازل و اماکن کسب، و تهدید بناهای مذهبی منجر شد و نارضایتی عمومی را به ویژه در میان اقشار کم درآمد برانگیخت. اعتراضات ناشی از نگرانی های مربوط به نقض حقوق مالکیت، تهدید هویت تاریخی و از بین رفتن انسجام شهری بود. این اعتراضات توانست در مواردی باعث کاهش ابعاد تخریب و تعدیل برخی طرح ها شود.نتیجه گیری: خیابان کشی های شیراز نمادی از مدرنیزاسیون تحمیلی بودند که علاوه بر تغییرات کالبدی، شکاف عمیقی میان طرح های توسعه و نیازهای واقعی جامعه ایجاد کردند. پژوهش حاضر با تأکید بر تعامل و تقابل میان مقامات و مردم، ابعاد مختلف این تحولات و پیامدهای آن بر هویت شهری شیراز را روشن می سازد.
استان کرمانشاه، نقطه عطفی در پیش درآمد جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
444 - 473
حوزههای تخصصی:
جنگ ایران و عراق (1367-1359) یکی از بحرانی ترین منازعات نظامی در تاریخ معاصر خاورمیانه، ریشه در مجموعه ای از پیش زمینه ها و محرک های تاریخی، سیاسی و اقتصادی دارد. اختلافات مرزیِ دیرینه میان دو کشور، موجب تنش های مداوم و درگیری های ارضی و سیاسی شده بود. امضای معاهده الجزایر در سال 1353، به رغم هدف کاهش تنش ها، نتوانست اختلافات را حل کند و مشکلات اجرایی آن، شرایط را تشدید کرد. انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 تحولی اساسی در منطقه رقم زد. صدام حسین، با هدف تثبیت قدرت خود و جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی، به ایران حمله کرد. فرضیه اصلی پژوهش این است که محرک های اصلی در نوار مرزی مخصوصاً در استان کرمانشاه، شروع جنگ را از نظر صدام حسین غیرقابل اجتناب کرد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که اختلافات مرزی در کرمانشاه همراه با موقعیت خاص استان کرمانشاه، چگونه به شروع جنگ ایران و عراق منجر شد؟ سؤال دوم اینکه چرا تهاجم عراق به ایران، براساس تحرکات نظامی عراق در ایران، غافلگیرکننده نبود؟ یافته های پژوهش، که در چهارچوب مطالعات تاریخی- سیاسی و از نوع توصیفی-تحلیلی و مطالعات اسنادی انجام شده است، نشانگر آن است که عراق تا پیش از شروع جنگ در 31 شهریور 1359 تحرکات و تجاوزاتی نظامی خود را در نوار مرزی غرب ایران و استان کرمانشاه آغاز کرده و عملیات های متعددی را در این استان انجام داده بود.
بافت معماری فرهنگ پیزدلی (حسنلوی VIII) براساس کاوش های باستان شناسی در تپه گردآشوان، شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه گردآشوان یکی از معدود محوطه های استقراری دوره روستانشینی در حوضه رودخانه زاب کوچک، پیرانشهر مربوط به هزاره پنجم/چهارم پیش ازمیلاد است که با توجه به تاریخ گذاری (C14) از 4531پ.م. مورد سکونت قرار گرفته است. انجام دو فصل کاوش باستا ن شناختی این محوطه، اطلاعات ارزند ه ای درخصوص وضعیت فرهنگی و معماری منطقه در اختیار قرار داده است. به لحاظ توالی زیستی در گردآشوان دو طبقه استقراری و چهار مرحله معماری از هزاره پنجم پیش ازمیلاد شناسایی گردید. شواهد باستان شناسی روستای گردآشوان نشان داد که بافت معماری به لحاظ کالبدی شامل فضاهای خشتی و سنگی است. از لحاظ روش، این پژوهش متکی بر داده های نویافته از کاوش های میدانی است که به روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته است. به دلیل انباشت ضخیم مواد فرهنگی عصر مس وسنگ جدید و ارتفاع حدود هشت متر و مراحل مختلف معماری، به نظر می رسد گردآشوان یکی از کلیدی ترین محوطه های مس وسنگ جدید در منطقه شمال غرب باشد. کاوش گردآشوان با هدف شناخت بافت معماری و سنت فرهنگی مس وسنگ جدید (حسنلوی VIII) در حوضه رودخانه زاب انجام یافت. در این پژوهش تلاش گردید تا با مطالعه بقایای معماری و مواد فرهنگی بتوان سنت های فرهنگی حوضه زاب را با دیگر مناطق تبیین نمود. نتایج به دست آمده از کاوش، نشانگر پیوندهای فرهنگی دشت پیرانشهر با مناطق قفقاز، آناتولی و بین النهرین است که به دلیل نزدیکی به مناطق فرهنگی فوق دارای مناسبات و روابط فرهنگی بوده اند. در این پژوهش به معرفی نقشه، ترکیب کالبد و مصالح مورداستفاده و شیوه های معماری مس وسنگ به مثابه تجربیاتی کهن از ایجاد فضاهای مقاوم و منطبق با زیست بوم محل می پردازد.
بررسی چگونگی شکل گیری و انحلال سازمان اصلاحات لارستان (1330- 1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از عوامل مهم و تأثیرگذار بر بسیاری از وقایع و تحولات سیاسی- اجتماعی ایران معاصر، فعّالیّت احزاب و سازمان ها است. از این رو شناسایی احزاب و فرایندهای سیاسی آنها برای اهل تأمل و تعمق در اوضاع سیاسی ایران امری ضروری می نماید. سازمان اصلاحات لارستان در جریان ملی شدن صنعت نفت، با تلاش و همکاری شخصیت های برجسته ملی مذهبی در سال 1330 تأسیس شد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای درصدد پاسخ به این سؤال می باشد که چه عواملی باعث شکل گیری و انحلال سازمان اصلاحات لارستان شد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازمان اصلاحات لارستان به منظور حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت و دولت دکتر مصدق و انجام اصلاحات اجتماعی محلی تشکیل و با کودتای 28 مرداد 1332 منحل شد. اهمیت پژوهش حاضر ازاین روست که می تواند اطلاعات درخور توجهی در خصوص شکل گیری و فعّالیّت سازمان های سیاسی تاریخ منطقه ای ایران در عصر پهلوی دوم ارائه می دهد.
معماری مس وسنگ میانه چشمه رجب (سیمره) بر اساس کاوش های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بقایای معماری همواره به عنوان «پایه» پژوهش های باستان شناسی قلمداد شده است. این مدارک محکم را می توان به راحتی با واژگان، اعداد و طرح های دقیق و واضح توصیف کرد؛ ولی هنوز تفسیر بقایای معماری و زمینه های جهان بینی که مربوط به رفتار های اجتماعی بشر است، مشکل زا هستند. در عین حال که معماری با بقایای مادی مرتبط است، ولی ما باید به خاطر داشته باشیم که درنهایت این بقایا منعکس کننده آداب و رسوم و جهان بینی جوامع مربوطه هستند. شکی نیست که واحد خانه فردی، به طور متوالی در یک زمان خاص تغییر می کند تا مناسب خانواده های هسته ای و گسترده، گروه ها، قبیله ها و غیره شوند. محوطه چشمه رجب، در استان لرستان، شهرستان کوهدشت - بخش کونانی، به لحاظ موقعیت طبیعی در 500متری شمال رودخانه سیمره، 5/6 کیلومتری تاج سد سیمره، و در حوزه فرهنگی زاگرس مرکزی واقع شده است. یکی از محوطه های کلیدی، جهت بررسی و تحولات فرهنگی دوره روستانشینی منطقه و زاگرس مرکزی محسوب می شود. فروردین ماه سال 1389ه ش. دومین فصل از کاوش های باستان شناختی به صورت گسترده (عمودی- افقی)، با ایجاد سه کارگاه در مرکز، غرب و جنوب محوطه به منظور شناخت و آگاهی از روند تحولات فرهنگی منطقه در تپه مذکور انجام گرفت. پژوهش حاضر مبنی بر ارائه نتایج کاوش، بحث تحلیل داده های معماری آن است. این پژوهش با هدف بنیادی صورت گرفته و روش داده افزایی آن براساس روش میدانی و کتابخانه ای است و در آن، ضمن معرفی و توصیف کاملی از معماری این محوطه، به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که، با توجه به وضعیت معماری این محوطه، مانند راست گوشه بودن و... این محوطه متعلق به کدام دوره است؟ هم چنین براساس نتایج کاوش باستان شناختی می توان گفت که از نظر آثار به دست آمده متعلق به دوره فرهنگی نوسنگی جدید و مس وسنگ است.
پیشینه و سرچشمه: تکامل و گسترش جنگ شتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاره های «جنگ شتر» در هنر صخره ای بازتابی از مراسم آئینی بوده است که می توان آن را به اواخر دوره پارینه سنگی تاریخ گذاری کرد؛ اعتقاد بر این است که سرچشمه آن به شمال غربی قزاقستان امروزی بازمی گردد. با وجود این و به گمانی، نگاره های رایج جنگ شتر در آثار هنری منقول می تواند ریشه از نواحی «کاراتائو و بایکونور» قزاقستان از دوران مفرغ سرچشمه گرفته باشد.به دلیل نزدیکی و موقعیت جغرافیایی، آئین جنگ شتر در اوایل به «سرماتی ها» در استپ های اورال معرفی شد؛ سپس از طریق سرماتی ها به «شیونگنو» در شمال و قوم «شی ایمو» در «سین کیانگ» چین و سپس به «کانگجو» گسترش یافت. جنگ شتر که در سنگ نگاره های «سولائک» در حوضه «مینوسینسک» نگاریده شده، باید ملهم از سبک هنری قرقیزها و سرچشمه آن نیز می تواند شیونگنو باشد. نگاره های جنگ شتران در گورگاه های «لولان» به گمانی از شی ایمو یا از شیونگنو سرچشمه گرفته باشند. با وجود این، نگاره های جنگ شتر در مینیاتورهای ایرانی از زمان تیموریان آغاز شد و نوعی سرگرمی برای درباریان سلطنتی بود. با آمدن تیمور، به اوایل دودمان «یوان»، با پیدایی نوعی جنگ شتر، به عنوان سرگرمی درباری، روبه رو می شویم. این موضوع نشان می دهد که نه تنها آئین جنگ شتر با آمدن مغولان گسترش یافت که نگاره های جنگ شتر در مینیاتور ایرانی نیز با آمدن مغولان به ایران درهم تنیده است.
بررسی پیشینه شهر آق قلعه خراسان، با نگاهی به روند سفرهای دوره ای ایلخانان و ساختارهای شهری دوره یوآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۲۶۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
دژ تاریخی آق قلعه در دشت جوین واقع در شمال خراسان، سازه ای بسیار عظیم و کمتر شناخته شده است که برمبنای مطالعات محدودی که تاکنون انجام گرفته، می توان فرض کرد که در دوره ایلخانان مغول، احداث شده است؛ با این حال، برمبنای مستندات تاریخی مربوط به دوره ایلخانان، نمی توان تعلق این دژ به این دوره را تأیید کرد؛ زیرا این مستندات مطلقاً هیچ اطلاعاتی درباره وجود چنین دژی در دشت جوین ارائه نکرده اند. بر همین مبنا، اتکای نگارندگان برای پذیرش فرضیه احداث آق قلعه در دوره ایلخانان، تنها مستندات باستان شناسی و همین طور کتیبه تاریخ دار مسجد آق قلعه است. این پژوهش برای اولین بار قصد دارد تا با اتکا به بررسی مسیر حرکت های دوره ای ایلخانان در شمال خراسان، برمبنای بررسی مستندات تاریخی و همین طور بهره گیری از تحلیل GIS، میزان اهمیت آق قلعه را در طول این مسیر به عنوان یک استقرارگاه میان راهی روشن سازد؛ همچنین، با مقایسه ساختار آق قلعه با شهرها و شهرک هایی که تقریباً در یک دوره در چین و ایران در سرزمین های تحت نفوذ مغولان، احداث شده اند، فرضیه تعلق این دژ به دوره ایلخانان را بررسی کند. نتایج این بررسی نشانگر آن است که آق قلعه درمیان یکی از مهم ترین مسیرهای حرکت های دوره ای ایلخانان در شمال خراسان قرار داشته و مراجعه سالانه ایلخانان و جانشینان آن ها به این ناحیه، احتمال ساخت استقرارگاهی میان راهی در این نقطه را افزایش می دهد. همچنین مقایسه ساختار آق قلعه با نمونه های مشابه در چین، همانند شانگدو، دایدو و یینگ چنگ لو و همچنین سلطانیه در ایران، گویای وجود شباهت های بسیار زیادی است که سبب تقویت فرضیه احداث آق قلعه در دوره ایلخانان می شود.
نقش و عملکرد سازمان جلب سیاحان در ساخت و توسعه زیرساخت های عمرانی گردشگری در مازندران سال های 1353-1343 ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخچه صنعت گردشگری در ایران نیازمند واکاوی نقش و عملکرد سازمان های متولی گردشگری مخصوصاً در تاریخ معاصر ایران با تکیه بر اسناد آرشیوی این سازمان ها است. ازجمله این سازمان ها، سازمان جلب سیاحان است که در سال های 1343.ش تا 1353.ش در ایران متولی امر گردشگری بود. این سازمان با ساختار و تشکیلات خود در استان هایی مانند مازندران که از پتانسیل های گردشگری برخوردار بود فعالیت های متعدد انجام داد. بر این اساس این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش تحقیق تاریخی و بهره گیری از اسناد و مدارک آرشیوی به طرح و پاسخ گویی این پرسش بپردازد که نقش و عملکرد سازمان جلب سیاحان در ساخت و توسعه زیرساخت های عمرانی گردشگری در مازندران عصر پهلوی دوم چه بود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که تشکیل سازمان جلب سیاحان به عنوان یکی از معاونت های نخست وزیری در ایران در اردیبهشت 1342.ش به تشکیل شعب استانی و شهرستانی این سازمان در استان های مختلف کشور ازجمله در مازندران منجر شد. این سازمان در استان مازندران به منظور رشد و توسعه گردشگری اقدامات متعددی انجام داد. ازجمله این اقدام ها ساخت و توسعه زیرساخت های عمرانی گردشگری بود. ساخت پلاژ در شهرهای ساحلی، توسعه شبکه راه ها به منظور سهولت در دسترسی گردشگران به مناطق گردشگری ازجمله راه های عمود بر دریا و راه های جنگلی و بالاخره احداث پارک های جنگلی مهم ترین اقدامات سازمان جلب سیاحان در ساخت و توسعه زیرساخت های عمرانی گردشگری در مازندران دوره پهلوی دوم طی سال های 1342.ش تا 1353.ش بود.
بررسی و واکاوی مرکز اسناد و آمار شاهنشاهی پهلوی با تکیه بر اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
32 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی یکی از مراکز مهم آرشیویِ دوره پهلوی دوم (مرکز اسناد و آمار شاهنشاهی) با تکیه بر اسناد.روش / رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و به کارگیری شیوه توصیفی-تحلیلی سعی دارد با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی، یکی از مؤسسات فعّال در سال های پایانی حکومت پهلوی را واکاوی کند.یافته ها و نتیجه گیری: هم زمان با تصمیم گیری درباره برگزاری جشن بزرگ داشت پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی، مرکزی بانام «مرکز اسناد و آمار شاهنشاهی» در ذیل ستاد این جشن ایجاد شد و در سال 1354، هم زمان با گرامی داشت سال روز کودتای سوم اسفند رضاشاه افتتاح شد. این مرکز در دوران فعالیت خود مدارک مختلفی ازجمله اسناد قوانین و فرمان ها، عکس ها و اسلایدها، صوت ها و فیلم ها، بولتن ها و گزارش ها را جمع آوری کرد. پس از برگزاری جشن، نظر به نبود مرکز آرشیوی وابسته ای به دربار، این مرکز از سال 1356 با هدف جمع آوری و حفظ اسناد دستاوردهای حکومت پهلوی به فعالیت ادامه داد. کارکرد اصلی این مرکز، پژوهشی-تبلیغاتی بود و به عنوان بازویی ایدئولوژیک در تمامی استان های ایران دفاتری داشت.
بازسازی جنبه هایی از زندگی اجتماعی و معیشتی شرق مازندران از هزاره چهارم تا دوم پیش از میلاد براساس کاربری سفال های یاقوت تپه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل چرایی و چگونگی گردآوری مواد غذایی در جوامع انسانی گذشته، همواره یکی از محورهای اصلی پژوهش های باستان شناسی و انسان شناسی بوده است. این کار با استفاده از یافته های گوناگون باستان شناختی انجام می شود. یکی از داده های باستان شناسی که سهم به سزایی در تحلیل زندگی اجتماعی و معیشتی جوامع، به خصوص در دوره های پیش ازتاریخ دارد سفال است. در این پژوهش برای شناخت تغییرات، تحولات و وضعیت های اجتماعی و معیشتی شرق مازندران از هزاره چهارم تا هزاره دوم پیش ازتاریخ به مطالعه کاربری سفال های یاقوت تپه، حاصل از بررسی و کاوش محوطه های مرتبط در شرق مازندران پرداخته شده است. سفال ها، از نظر کاربرد به سه دسته تقسیم بندی شدند؛ این آثار شامل: ظروف آشپزخانه ای، ظروف ذخیره مواد غذایی و ظروفی با کاربردهای روزانه هستند. در این تقسیم بندی، متغیرهای گوناگون ازجمله خمیره، شیوه ساخت، روش پرداخت، تزئین و فرم درنظر گرفته شده اند. برای تحلیل ارتباط متغیرهای مذکور نیز، از آزمون کی-اسکوار استفاده شده است. به علاوه، ارتباط کاربری و فرم سفال ها با هر یک از لوکوس های کاوش نیز به کمک آزمون کراسکال-والیس بررسی شد. رخساره و ریخت اجتماعی و معیشت ساکنان یاقوت تپه و روند تغییرات آن از اواخر هزاره چهارم تا ابتدای هزاره دوم پیش ازتاریخ ازطریق طبقه بندی، گونه شناسی و تحلیل سفال ها و بازسازی شکلی و عملکردی برخی از آن ها، پرسش خاص، و نیز شرق مازندران، پرسش عام این پژوهش است. فرض بر آن است که این رویداد و چالش در شرق مازندارن که نقطه تلاقی فرهنگ های مختلف و دروازه ورود به دشت گرگان و آسیای میانه از یک سو و دامنه های جنوبی البرز مرکزی و دشت های شاهرود، دامغان و سمنان ازطریق دشت های میان کوهی است، جریان داشته و قابل مطالعه و بررسی علمی است. این مطالعه نشان داده که بین سفال های آشپزخانه ای و ظروف ذخیره مواد غذایی با برخی از لوکوس ها، ارتباط معناداری برقرار است؛ ولی، این ارتباط در ظروف دارای کاربردهای روزانه بسیار ضعیف است. یکی از نتایج مهم دیگر این مطالعه آن است که در اواسط استقرار در این تپه (هزاره سوم پیش ازتاریخ به بعد)، رفته رفته سفال های متنوع تری تولید شده اند؛ از این پس، استاندارد و قانونمندی خاصی در تولید سفال رعایت شده است. به علاوه، تنوع کاربری ظروف را می توان یکی از نشانه های افزایش تنوع رژیم غذایی ساکنان محوطه تلقی نمود؛ این امر می تواند یکی از دلایل و یا عوامل پیچیده تر شدن زندگی اجتماعی و معیشتی جامعه یاقوت تپه از هزاره سوم پیش ازتاریخ به بعد بوده باشد.
مطالعه، بررسی فنی و مرمت چهار گوشواره فلزی به دست آمده از کاوش های تپه زاغه (سد کارون 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۱۶۷-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
در کاوش محوطه باستانی زاغه در منطقه کارون 4، اشیاء فلزی متعددی مربوط به دوره ایلام میانه کشف شده است. در این پژوهش چهار گوشواره فلزی مکشوف از این محوطه با هدف مطالعات فنی و آسیب شناسی، ارائه طرح حفاظت - مرمت و انجام عملیات درمان مورد مطالعات آزمایشگاهی و دستگاهی قرار گرفته است؛ در همین راستا، دو پرسش اصلی به شرح زیر مطرح شده، که سعی بر یافتن پاسخ مناسبی برای آن دارد؛ 1-ترکیب عنصری، نوع آلیاژ و نحوه ساخت چهار گوشواره موردنظر چیست؟ 2- فرایند تخریب و خوردگی در اشیاء مذکور چگونه است؟ به این منظور، جهت شناسایی ترکیب آلیاژ و عناصر موجود در ریزساختار از میکروسکوپ الکترونی (SEM-EDS) و به منظور شناسایی روش ساخت و شکل دهی اشیاء از رادیوگرافی اشعه ایکس و متالوگرافی (OM) استفاده گردید. نتایج آنالیز شیمیایی اشیاء بیانگر تولید آن ها از آلیاژ برنج، مس خالص، مفرغ و نقره بود. مطالعات میکروسکوپی نشان داد که ریزساختار نمونه ها شامل ماتریس فلزی همراه با آخال های سولفیدی و گویچه های سربی است. ساخت گوشواره برنجی در چرخه ای از کار سرد و آنیلینگ است و آخرین مرحله شکل گیری آن کارِ سرد بوده است. گوشواره مسی و نقره ای در چرخه متناوب چکش کاری و تاب کاری ساخته شده اند. در گوشواره مفرغی وجود دندریت ها بیانگر ساخت شئ به روش ریخته گری است. پدیده اتفاق افتاده در همه نمونه ها نیز اکسیداسیون است؛ هم چنین با استفاده از روش های آنالیز پراش پرتوایکس (XRD) به شناسایی لایه های تشکیل شده پرداخته شد. در نمونه های ساخته شده از مس خوردگی، کوپریتی و مالاکیتی است، در لایه خوردگی شئ نقره نیز میزان کلر و اکسیژن افزایش یافته است که منجر به ایجاد اکسید نقره یا همان آکانتیت شده است.
بازخوانی قیام نهم دی سال 1357 شمسی در تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان تربت حیدریه واقع در استان خراسان رضوی از معدود شهرهایی است که به علت دارا بودن موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ، در گذر زمان شاهد حوادث و رویدادهای بی شمار و البته دارای اهمیت بوده است؛ ازجمله در اثر رهبری علما و همچنین همراهی توده های مردم، 43 روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، امور شهر به دست نیروهای انقلاب افتاد و سازمان های نظامی و امنیتی به اجبار شهر را ترک کردند. سؤال پژوهش این است که بسترهای قیام نهم دی ماه 1357ش چگونه فراهم شد و چه تأثیراتی در روند پیروزی انقلاب در تربت حیدریه برجا گذاشت؟ در این پژوهش با استفاده از آرشیوهای سندی، کتابخانه ای و خاطرات شفاهی و با روش توصیفی و تحلیلی، قیام نهم دی مورد واکاوی قرار داده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که روند تند رویدادها در روز نهم دی ماه که به شهادت حداقل نُه نفر انجامید، حرکت انقلاب را به سمتی وسویی هدایت کرد که نیروهای انقلاب توانستند بر امور مسلّط گردند. پیروزی سریع انقلاب در تربت حیدریه، بازتاب وسیعی در سطح استان و حتی در دیگر شهرها داشت و روحیه انقلابی گری را لااقل در شهرهای استان خراسان تقویت کرد.