ارزیابی یک نظریه: بورژوازی کمپرادور در ایران معاصر (با تأکید بر خانواده رشیدیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۶
156 - 184
حوزههای تخصصی:
قشربندی اجتماعی یکی از موضوعات مهم در حوزه جامعه شناسی تاریخی بشمار می رود چراکه ساختار قشربندی و نوع طبقات اجتماعی در هر جامعه ای نه تنها می تواند در حوزه واکاوی تاریخ اجتماعی یک کشور، بلکه در زمینه بررسی بخشی از تاریخ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن نیز به نوعی اثرگذار باشد. هدف این مقاله، شناخت و ارزیابی یکی از اقشار اجتماعی تاریخ سده اخیر ایران یعنی بورژوازی کمپرادور یا همان طبقه سرمایه دار وابسته با تمرکز بر عملکرد یکی از خاندان های متنفّذ دوره پهلوی و منتسب به این قشر به نام رشیدیان است، چنان که بر محور این سوال تدوین گردید که:آیا رشیدیان ها را می توان بعنوان یک نمونه از وجود قشر بورژوازی کمپرادور در ایرانِ معاصر دانست؟ بر این مبنا، ما با روش پژوهش کتابخانه ای بر اساس گردآوری داده ها از منابع و اسناد تاریخی، و شیوه پژوهش تحلیلی با تاکید بر واکاوی ویژگی های قشر بورژوازی کمپرادور و تطابق آن با خصایص خانواده رشیدیان سعی کردیم به سوال مزبور پاسخ دهیم. یافته ها دالِّ بر این است که رشیدیان ها تقریباً همه مشخصات طبقه سرمایه دار وابسته در حوزه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را داشتند چنان که همکاری وارتباط تنگاتنگ با دولت خارجی و مقابله با نیروهای ملّی گرا از یک سو و رویکرد محافظه کارانه و ارتجاعی در حوزه سیاست داخلی از سوی دیگر، بعلاوه وابستگی فرهنگی، نوکیسگی، لمپن مآبی و مشی فکری کاملا منفعت طلبانه، همچنین در حوزه اقتصادی نیز رانت خواری و انحصارطلبی از یک طرف و ایفای نقش پُررنگ در بازار واسطه گری، دلّالی و کارچاق کنی از طرف دیگر، همگی حکایت از ماهیّت بورژوازی کمپرادور رشیدیان ها داشت.