فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوره رضاشاه بر اثر اقدامات اقتصادی- اجتماعی و سیاسی دولت، کشور دچار تغییرات عمده ای شد. توسعه زیرساخت های صنعتی از جمله حمل و نقل و جاده سازی، راه آهن، حمایت از صنعت داخلی و ایجاد انحصارات دولتی باعث شد که روند صنعتی شدن کشور اوج بگیرد. اقدامات دولت رضاشاه برای پیش برد صنعت تاثیرات متفاوتی برقشرهای مختلف جامعه برجای گذاشت از جمله کارگرانی که در بخش راه سازی، راه آهن، توتون و سیگار فعالیت داشتند. در این مقاله سعی بر آن است که وضعیت کارگران توتون و سیگار فروش ، راه آهن و راه سازی به روش توصیفی مورد بررسی قرار گیرد. و در صدد پاسخ به این پرسش است که سیاست های اقتصادی دولت رضاشاه چه تاثیری بر اوضاع معیشتی کارگران راه سازی و توتون و سیگار فروش گذاشت؟ تأسیس شرکت های انحصاری، که بر روی اقلام مصرفی از جمله چای و قند و شکر بسته شده بود باعث شد که کارگران از لحاظ معیشتی در وضعیت نابسامان به سر ببرند. همچنین انحصارات دخانیات باعث ضرر و زیان تولید کنندگان داخلی شد و عده زیادی از کارگران این بخش ها بیکار شدند و وضعیت معیشت آنان تنزل یافت. توجه بیش از حد به عوامل زیر بنایی و ماهیت آمرانه اقدامات اقتصادی موجب بی توجهی به وضعیت کارگران می شد.
جریان کشف حجاب در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
این مقاله، بر آن است تا با استفاده از منابع و اسناد موجود، به بررسی چگونگی اجرای برنامه کشف حجاب و نتایج حاصل از آن در شهر اصفهان بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، به صورت کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع موجود، بخصوص اسناد موجود بوده است. در این تحقیق تاریخی، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج از آن ها پرداخته شده است. نتیجه گرفته می شود کشف حجاب، یکی از مسئله سازترین اقداماتی بوده است که در دوره پهلوی اول انجام گرفت. اجرای این برنامه در اصفهان، به واسطه آن که بافت تاریخی و اجتماعی شهر، بافتی سنتی و مذهبی بود، با واکنش ها و مخالفت های گسترده ای روبرو شد. دولت برای پیشبرد این طرح، به استفاده از زور و فشار متوسل می شود. این در حالی است که پاره ای از اقشار، با این طرح همراهی می کنند.
موانع همگرایی اجتماعی – فرهنگی ایران و افغانستان در دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از جدایی افغانستان از ایران، این دوکشور به عنوان دو واحد مستقل سیاسی، همواره متأثر از جریانات و تحولات داخلی و دخالت های سیاسی و فرهنگی بیگانگان نتوانستند در عرصه های اجتماعی و به ویژه حوزه ی روابط فرهنگی به تعاملی هم سو و سازنده دست یابند. دامن زدن به اختلافات متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به ناچار سطح روابط اجتماعی – فرهنگی دو کشور با وجود تمامی اشتراکات از دین تا فرهنگ و زبان را دچار لطمات جبران ناپذیری ساخت. تلاش کنشگران افغان در ایجاد هویتی نوین برای افاغنه با تأکید بر پشتون گرایی سیاسی – فرهنگی، تقابل با زبان فارسی با تقویت حوزه ی زبان پشتو، دوری گزینی از ایران در حوزه ی آموزش تعملیات عمومی و رویکرد به دولت های ثالث مانند ترکیه در این زمینه، بر میزان واگرایی و جدایی فرهنگی میان دو کشور در دوران سلسله پهلوی افزود. این مقاله با رویکردی تاریخی - تحلیلی مهمترین عوامل و بسترهای موانع اجتماعی – فرهنگی میان دو کشور را با تأکید بر اسناد وزارت امور خارجه ایران و منابع افغان مورد بررسی قرار می دهد.
شاخصه های فکری ـ اجرایی میرزا کوچک خان و شیخ محمد خیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند شکل گیری و تداوم حرکت های سیاسی و اجتماعی، انگیزه ها و اهداف رهبران و میزان استحکام مبانی فکری و اجرایی این حرکت ها، اصلی ترین بخش آن محسوب می شود. در نهضت های جنگل و خیابانی نیز دستیابی به عوامل و عناصر اصلی شکل دهنده افکار و اندیشه های رهبران و اهداف و آرمان هایی که در پی دستیابی به آن بودند، از اهمیت اساسی برخوردار بود. در عین حال سازمان بندی سیاسی آن ها برای پیشبرد و وصول به اهداف موردنظر، از نکات بارز این دو نهضت محسوب می شود. بررسی و ارزیابی این دو نهضت در قالب یک نگرش تطبیقی، می تواند میزان توانمندیهای فکری و استحکام شالوده های اجرایی آنها را آشکار ساخته و قرابت فکری و اجرایی هر دو حرکت را در کامیابی و ناکامی آن ها با وضوح بیشتری مشخص نماید
سیاست های زبانی پهلوی اول در کردستان و پیامدهای آن (با تأکید بر مدارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشنفکران دوران پهلوی اول وحدت ملی را مقدمه یکپارچگی سیاسی کشور و راهکاری برای کاهش تعارضات قومی و آشوب های محلی می دانستند. تحقق این امر از دیدگاه آنان به معنای از میان بردن همه تفاوت های موجود در شیوه زندگی، لباس، زبان و... بود. در این میان، گرایش و علاقه همه اقوام ایرانی به زبان فارسی و نقش تاریخی این زبان در وحدت ملی باعث شد گسترش این زبان به عنوان یکی از محورهای اساسی سیاست یکسان سازی مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور، دولت می کوشید با راهکارهایی چون توسعه مؤسسات معارفی، استخدام معلمان غیربومی و ممنوعیت استفاده از زبان ها و گویش های محلی زمینه را برای ترویج یک زبان واحد در جهت نیل به وحدت ملی فراهم سازد. اما به کارگیری روش های تحمیلی، دخالت نهادهایی چون ارتش، ممنوعیت استفاده از زبان کردی و تلاش در جهت تضعیف آن بر علاقه مندی و عشق دیرینه کردها به زبان و ادبیات فارسی تأثیر منفی گذاشت و زمینه را برای افزایش تمایلات قومی فراهم ساخت. بررسی اهداف، روند و پیامدهای سیاست های زبانی دولت پهلوی اول در کردستان با تکیه بر اسناد محور اصلی این پژوهش است.
چهارتاقی خانه دیو، آتشکده ای نو یافته از دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید در مطالعات باستان شناسی مذهبی عصر ساسانی، آتشکده ها و چهارتاقی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آتش که در تعالیم دین زرتشت از عناصر مقدس و مورد احترام یکتا پرستان زرتشتی بود، در مدت نزدیک به پنج قرن حکومت ساسانی با احداث آتشکده ها و چارطاقی ها در سراسر امپراطوری تقدس ویژه ای یافت. چارطاقی نو یافته خانه دیو از جمله چهارتاقی های ارزشمند عصر ساسانی است که برخی محققین خارجی و باستان شناسان ایرانی به استناد متون پهلوی بندهشن و یشت های اوستا آن را به عنوان آتشکده آذر برزین مهر - یکی از سه آتشکده شاخص دوره ساسانی - معرفی نموده اند. اگر چه در پژوهش های باستان شناختی انجام شده در این بنا مدرک معتبری در تایید این مساله بدست نیامد، لیکن مطالعه انجام شده در این بنا بیانگر آن است که این چهارتاقی، هسته اصلی باقیمانده از بنای بزرگتری است؛ متشکل از چهار جرز سنگی، راهروی طواف، پادیاو، بقایای سکوی آتشدان، اتاق انتظار، که با توجه به موقعیت قرارگیری چهارتاقی در یک پشته سنگی کم وسعت و در بین کوه های سر به فلک کشیده ریوند در نوع خود منحصر به فرد بوده و از اهمیت فوق العاده ای در شناخت آتشکده های ساسانی برخوردار است. نظر به اهمیت موضوع و جایگاه آتشکده ها در مطالعات مذهبی عصر ساسانی و به ویژه از آن جهت که این بنا تاکنون به طور علمی از منظر باستان شناختی مورد کاوش قرار نگرفته بود؛ هیات باستان شناسی ایران - لهستان برای نخستین بار طی دو فصل به مطالعه و کاوش در چارطاقی خانه دیو پرداخت. در این راستا مقاله پیش رو با هدف تکمیل مطالعات باستان شناختی بناهای مذهبی عصر ساسانی بر مبنای داده های باستان شناختی ضمن معرفی عناصر و فضاهای معماری مکشوفه چهارتاقی خانه دیو، نکاتی را نیز بر مبنای متون پهلوی در خصوص اهمیت و جایگاه آتشکده اذربرزین مهر ارایه می نماید.
اداره بلوچستان از طریق حاکمان کرمان (از دوره ناصری تا اوایل پهلوی)
حوزههای تخصصی:
اقتدار و نمایندگی: بازبینی فعالیت های زنان در دوره رضا شاه
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۴ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
سایه روشنهای قیام گوهرشاد
حوزههای تخصصی:
قیام گوهرشاد یکی از وقایع تاریخ معاصر به شمار میرود که به رغم اهمیت آن ،کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده و در دورهای با حساسیت منفی بیش از حد و در دورهای با حساسیت مثبت زیادی مورد توجه قرار گرفته است و این امر باعث شده تا هیچ گاه ابعاد و انگیزههای مختلف آن، چنانچه باید مورد توجه قرار نگیرد و زوایای تاریک آن کمتر روشن شود. همچنان که بعد از گذشت دههها از آن هنوز بین محققان اتحاد نظری در مورد به کار بردن اسم واحد برای آن وجود ندارد، به طوری که برخی واژه قیام، برخی واقعه و عدهای از فتنه وشورش نام بردهاند که جای تأمل دارد. به هرحال خوب است تا قبل از هر چیز واژههایی مانند قیام، جنبش، واقعه و حادثه مورد بررسی قرار گیرد و با در نظر گرفتن حقایق تاریخی نامی در خور شأن برای آن انتخاب کنیم.
نظام قضایی جدید در دوره پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رژیم حقوقی دریای خزر
سرنوشت سرتیپ جان محمدخان امیر علائی و دو فرزندش
حوزههای تخصصی:
نقش قدرتهای بزرگ در شکلگیری پیمان سعدآباد
حوزههای تخصصی:
در ?? تیر ???? (????میلادی) میان ایران، ترکیه، عراق و افغانستان پیمان عدم تجاوز در کاخ سعدآباد تهران امضا شد که به پیمان سعدآباد معروف شده است. وزیران امور خارجه افغانستان، ترکیه و عراق برای این منظور به تهران آمده بودند (در آن زمان هنوز پاکستان تاسیس نشده بود که وارد این پیمان شود). رسانههای آلمان پس از آغاز جنگ جهانی دوم مدعی شدند که این پیمان طبق نقشه انگلیسیها منعقد شده تا رضاشاه در اجرای اندیشه «احیای ایرانزمین»، با کمک گرفتن از آلمان و سازش با مسکو و آنکارا، درصدد ضمیمه کردن افغانستان و شرق رود دجله به ایران برنیاید.
بررسی جنبش جمهوری خواهی رضاخان؛ زمینه ها و دلایل ناکامی
حوزههای تخصصی:
جمهوری به عنوان یک روش حکومت، یا اداره حکومت است که در سده های هیجدهم ونوزدهم در غالب دموکراسی یا حکومت مردم بر مردم مطرح شده است. پیشینه جمهوری خواهی به دوران پیش از مشروطیت باز می گردد که می توان در آراء اشخاصی چون طالبوف ملکم خان وغیره می توان آن را جست. رضا خان که پس از استعفای مشیرالدوله و خروج قوام السلطنه زمینه را برای رسیدن به مقام نخست وزیری مناسب می دید؛ درصدد برآمد که به شیوه آتاتورک مصطفی کمال پاشا رژیم جمهوری را تأسیس و خود را به ریاست جمهوری انتخاب شود. این در حالی بود که اوضاع آشفته کشور و فقدان امنیت وآرزوی مردم مبنی بر ظهور یک منجی برای نجات کشور از نابسامانی ها که پس از مشروطیت به این سو برفضای اجتماعی و سیاسی کشور سایه انداخته بود، نیاز به روی کار آوردن یک حکومت مرکزی توانمند در ایران به شدت احساس می شد. سؤال این پژوهش این بود که جنبش جمهوری خواهی رضاخانی زمینه ها و دلایل آن چگونه بوده است؟ فرضیه مقاله پیش رو این است که به نظر می رسد ناکامی این جنبش از واپس زدن جامع سنتی ایرانی و استفاده ابزاری رضاخان از آن برای کسب قدرت بوده است.
برخی جریان های دگراندیش در عصر پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای مدرنیته پس از نهضت مشروطه، ساختاری شدن تدریجی عرفی گرائی و موضع گیری ضد دینی و سنتی دولت پهلوی بود؛ حرکتی با هدف تضعیف ارزش های دینی و اخلاقی یا اسلام زدائی در شرق. در ادامه نهضت های سلفی و وهابی و با پیدائی بحران هویتی ایران معاصر، آرای غرب و اهداف سلطه گران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ، روشنفکران عرب و ترک و ایرانی را به تامل واداشت. در این فضا که با آثار برخی روشنفکران آغاز و در دوره رضاشاه به اوج خود رسید، طیفی برآمدند که افکار و آرمان هایشان رنگی از انسان گرائی و اندیشه غیردینی داشت . در پرتوی تساهل دولت و همسوئی روشنفکران نوگرا ، کسانی نظیر: کسروی، شریعت سنگلجی، حکمی زاده و ... با سخنرانی ها و نوشته هائی انتقادی و بدیع، اسلام و مظاهر سنتی آن را نشانه گرفتند؛ زیرا می پنداشتند قادرند با نقد سطحی و تند از چهارچوبه های شریعت ، اصول سیانتیسم (علم زدگی) و عقل گرائی اروپائی را در جامعه سنت گرای شرقی پیاده نمایند. بویژه در شرائطی که دولت رضاشاه با هدف حاکمیت الگوهای جامعه مدرن غرب بر شئون اجتماعی ایران یک رشته دگرگونی ها را صورت داد؛ مانند: شکل گیری بوروکراسی(دیوانسالاری جدید)، ایجاد مدارس نوین، تاسیس دادگستری و برچیدن محاکم شرع و ... و در نهایت باورداشت های غرب گرایانه در قالب جهان بینی شاهنشاهی یک به یک به مورد اجرا گذارده شد. بررسی کوشش تنی چند از تجددگرایان دین ستیز یا نواندیشان دین خواه برای جایگزین کردن خردگرائی غربی بجای تعبد دینی و یا تاویل مدرن و روزآمد از دین، موضوع اصلی این مقاله است که همراه با ارائه کارنامه سیاست مذهبی رضاشاه ، مشکل اصلی بخشی از جریان روشن فکری معاصر را به بحث کشانده است.
نگاهی به تحولات مرزهای شرقی ایران در دوره قاجار و پهلوی (مطالعه موردی: بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر حکمیت مرزی آلتای در محدوده یزدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بر آن است تا به بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر رای نهایی حکمیت آلتای بپردازد. بدین منظور اقداماتی از قبیل سابقه سرحدداری قاینات در زمان میرعلم خان، تاسیس گمرک یزدان، علل حضور گسترده نظامی نیروهای قاینات در یزدان، ساخت قراولخانه و استمرار سرحدداری و اثرات آن بر حکمیت آلتای مورد بررسی قرار می گیرد.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اسناد تاریخی مربوط به سرحد قاینات، گمرک یزدان، قراولخانه و اسناد مربوط به نیروهای نظامی حکومت محلی در یزدان، سعی در پاسخ به پرسش های پژوهش دارد.
یافته های پژوهش: حکمیت مرزی آلتای در سال 1313ش، جوان ترین حکمیت مرزی است که طی آن بخش مهمی از مرز ایران و افغانستان تعیین و تحدید گردید. محدوده این حکمیت شامل قسمتی از مرز استان خراسان رضوی کنونی با افغانستان و تمامی مرز استان خراسان جنوبی با افغانستان است. در محدوده این حکمیت، سیر مستقیم شمالی- جنوبی خط مرزی، در محدوده یزدان به سمت افغانستان تغییر مسیر یافته و با در بر گرفتن یزدان و کلاته کبوده در طرف ایران، دو مرتبه به مسیر مستقیم بازگشته و به سیاه کوه منتهی می گردد. بدین ترتیب یک تحدب مرزی در مرز خاوری ایران با افغانستان به وجود می آید. آلتای پس از بررسی این قسمت از مرزها و مطالعه درباره شواهد و دلایل طرفین، حکمیت خود را اعلام نمود. یکی از مهم ترین مناطق مورد چالش ایران و افغانستان در این حکمیت، محدوده یزدان بود و آلتای علی رغم استدلال افغان ها، آن را به همراه راه های ارتباطی آن به ایران واگذار کرد. یکی از علل واگذاری یزدان به ایران سابقه حضور پررنگ و مستمر ایران در آن منطقه بود. این حضور در دوره میرعلم خان و پس از جدایی هرات آغاز شد و تا زمان حکمیت آلتای ادامه یافت و بسیار موثر بر تعیین مرزبندی بود.
اهداف و روند سیاست فرهنگی دولت پهلوی اول برای ایلات و عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تکاپویی که در آستانه به قدرت رسیدن پهلوی اول،برای چاره اندیشی توسعه نایافتگی ایران صورت گرفت،ایلات و عشایر ایران در معرض اتهام قرار گرفتند که با مرکزگریزی،تمرد،غارت و ستیزه های مداوم ایلی و عشیره ای ایران بر پایه سه اندیشه دولت سازی،ملت سازی و مدون سازی اقدام به خط مشی گذاری برای ایلات و عشایر نمودند و پس از آرام سازی و خلع سلاح،اسکان و سلب قدرت از روسای آنان برای ساماندهی فرهنگی ایلات و عشایر چاره جویی هایی کردند. این پژوهش قصد بررسی این موضوع را دارد که دولت پهلوی اول چه برنامه ریزی های فرهنگی ای برای ایلات و عشایر کرده و این برنامه ها و با چه مقاصدی بوده است؟ اساس فرضیه پژوهش حاضر به این قرار است که در تکمیل سیاست عشایری،سیاست فرهنگی برای ایلات و عشایر بر محور سیاست سلبی،متحدالشکل ساختن لباس مردان و تغییر پوشش زنان که از آن به نام فرهنگ زدایی یاد شده و سیاست ایجابی،ایجاد مدارس و دارالتربیت های عشایری،که از آن به فرهنگ سازی تعبیر شده،قرار گرفت. از دید این پژوهش اهداف اساسی سیاست فرهنگ زدایی عبارت بود از: 1.القای قدرت دولت مرکزی. 2.از میان بردن مظاهر تکثر و تنوع.3.مدرن سازی و ستیز با سنت گرایی. انگیزه های دولت از اجرای سیاست فرهنگ سازی به قرار زیر توصیف و تحلیل شده است:1.تربیت فرزندان ایلات و عشایر و تقویت خوی شهر نشینی در آنان. 2.تربیت نیروی مبلغ و هوادار حکومت در بین ایلات و عشایر. 3.گروگان گیری خوانین زادگان در مدارس عشایری. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سیاست گفتناری و سیاست کرداری دولت در این زمینه تفاوت وجودداشت و به علل نارسایی برنامه به ویژه عدم توجه به عامل زمان و شتابزدگی از سیاست فرهنگی دولت استقبال نشد،همچنین برنامه ریزی های فرهنگی دولت برای ایلات و عشایر اهداف دولت را تامین نکرد و به دلیل،تصورات قالبی سیاست گذاران درباره زندگی ایلی و عشیره ای،کمبود اعتبارات،ریشه داری سنت های ایلی و خشونت مجریان به سیاست ناکام و غیرموثری تبدیل شد
آن همه استبداد؛آن همه بدعهدی
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه سیاست یکپارچه سازی فرهنگی در تمرکزگرایی دولت رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع کودتای 1299ه. ش و پس از آن به حکومت رسیدن رضاخان مرحله نوینی را در تکاپوی تاریخی جامعة ایران رقم زد. دولت وی برای رسیدن به ثبات سیاسی، اصل تمرکز را در همة ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی، سرلوحة برنامه های خود قرار داد. به لحاظ فرهنگی دولت رضاشاه در صدد بود با اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی، تمرکزگرایی قدرت را محقق سازد؛ چرا که دیگر سیاست های دولت رضاشاه همچون ایجاد ارتشی واحد، اسکان عشایر، عرفی کردن قوانین و مواردی از این قبیل نمی تواست موجب دوام و بقای تمرکز قدرت وی شوند. تنوع قومی و فرهنگی جامعة ایران به همراه تنوع اقلیمی، خود مانع عمده ای بر سر این راه بود؛ بنابراین، دولت رضاشاه تلاش داشت با از بین بردن اختلافات فرهنگی جامعة ایران و تبدیل آن به جامعه ای با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مشترک به زعم خویش ملتی با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم و معتقدات و آرمان های مشترک به وجود آورد و سیاست تمرکزگرایی را نهادینه سازد. در همین راستا دولت از طریق گسترش و ایجاد مدارس آموزشی نوین و سازمان هایی نظیر سازمان پرورش افکار در صدد برآمد این آرمان را در راستای تحقق اصل تمرکزگرایی پیگیری نماید. این که دولت رضاشاه تا چه اندازه موفق شد این هدف را تحقق بخشد خود موضوعی است جداگانه، اما این که اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی رضاشاه با در نظر گرفتن تنوع اقلیمی و فرهنگی و زبانی جامعة ایران چه جایگاهی در تمرکزگرایی دولت رضاشاه داشت؟ مسئله ای است که این مقاله در صدد تبیین و تحلیل آن است.