مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سازمان پرورش افکار
حوزه های تخصصی:
سانسور مطبوعات، کتاب، فیلم برداری و عکس برداری در دوره ی رضاشاه ( 1320-1304)
حوزه های تخصصی:
رضا شاه در سال های پیش از جلوس بر تخت پادشاهی، اصلاحات اجتماعی به عمل آورد که امنیت کشور را تامین کرد. اما او با کودتای سوم اسفند 1299 نظام دیکتاتوری را بنا نهاد. از آن جا که وی نقد آزادی خواهان را بر نمی تافت، بر رسانه های جمعی به ویژه جراید سانسور شدیدی اعمال کرد. رضاشاه و کارگزارانش سانسور را وسیله موثری برای نظارت می دیدند. این پژوهش بر مبنای گزارش های موجود و روش تطبیقی، نشان می دهد که با تهاجم نیروهای متفقین، دیکتاتور و نظارت او بر جراید، فروپاشید و هیچ گروه اجتماعی یا فرهنگی، از رژیم حمایت نکرد.
وزارت تبلیغات آلمان و سازمان پرورش افکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر پژوهش هایی در باره الگوپذیری سازمان پرورش افکار از وزارت تبلیغات آلمان انجام شده است. با این همه در مورد تأثیر احتمالی ساختار و فعالیت های وزارت تبلیغات آلمان در زمان هیتلر بر شکل گیری و فعالیت های سازمان پرورش افکار ایران در دوره رضا شاه پهلوی، اثر مستقلی به چاپ نرسیده است. مقاله حاضر بخشی از اسناد آلمانی و ایرانی موجود در زمینه روابط دو دولت را در این دوران (1320/1304-1941/1925) مورد بررسی قرار داده و این احتمال را مورد ارزیابی قرار می دهد. این مقاله در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که احتمال اثرپذیری و الگوگیری سازمان پرورش افکار از وزارت تبلیغات آلمان به لحاظ ساختاری و رویکردهای فرهنگی به چه میزانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سازمان پرورش افکار بنا بر مقتضیات سیاسی، فرهنگی و تاریخی تا اندازه زیادی با الگوبرداری از برنامه های مشابه در وزارت تبلیغات آلمان شکل گرفته و از آن متأثر بوده است. این اثرات در دو مورد الگو برداری از سبک زندگی غربی و ترویج تمامیت خواهی سیاسی شاخص تر است.
تحلیل انتقادی سیاست های فرهنگی پهلوی اول بر اساس نظریه پدیدار شناختی فرهنگ: نمونه پژوهی سازمان پرورش افکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
258 - 276
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل انتقادی سیاست های فرهنگی پهلوی اول انجام گرفته است. دولت پهلوی اول با قدرت گیری رضاشاه در صدد تغییر فرهنگ سنتی و بومی برآمد. هدف اصلی دولت پهلوی، دستیابی به تجدد بود که یکی از مهم ترین راهبردهای اتخاذ شده، تغییر فرهنگ بومی و سنتی و جایگزینی آن با فرهنگ عرفی و غربی بود. دولت در پروژه مدرن سازی از افراد، گروه ها و سازمان های مختلفی استفاده کرد. یکی از این سازمان ها که در سال 1317 هجری شمسی شکل گرفت و تا پایان دوره رضاشاه با شتاب گسترش یافت، سازمان پرورش افکار بود. سوال مقاله عبارتست از اینکه، سیاست های فرهنگی پهلوی اول در چارچوب پدیدارشناختی چگونه قابل تحلیل است و سازمان پرورش افکار چه نقشی در پروژه متحول سازیِ فرهنگ آن دوره داشت؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که دولت پهلوی اول تغییر فرهنگ سنتی را یکی از راهبردهای تجدد می دانست، به همین منظور در نظر داشت جهان زیسته مردم را با معیارهای جدید تغییر دهد؛ با این هدف و رویکرد در صدد تغییر انگاره ها و باورداشت های جامعه برآمد. دستاورد پروژه زمانی بود که بازاندیشی (تعریف جدید از فرهنگ) به اشتراک بین الاذهانی در سراسر جامعه مبدل شود؛ بعلت عدم پذیرش و مشارکت از سوی مردم سیاست اعمالی رضاشاه امکان اجرایی و عملیاتی نداشت.
تحلیل گفتمان سخنرانی های تاریخی در سازمان پرورش افکار ( 1317- 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
149-179
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان سخنرانی های تاریخی در سازمان پرورش افکار (1317 1320ش) محمدرضا معلمان [1] سهراب یزدانی مقدم [2] داریوش رحمانیان کوشککی [3] عطاء الله حسنی [4] چکیده در دوره سلطنت رضاشاه،گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا در عرصه های مختلف مفصل بندی شد. در سال 1317 هجری شمسی برای تبلیغ و گسترش گفتمان حاکم در حوزه های مختلف، نهادی به نام سازمان پرورش افکار بنا شد. آموزگاران و دبیران آموزش و پرورش یکی از گروه هایی بودند که در جهت اهداف این سازمان از آنها بهره برداری می شد، چراکه این نهاد در فضای گفتمانی حکومت قرار گرفته بود و این فضا به گفتار و رفتار سوژه های درون آن شکل می داد. بنابراین سازمان پرورش افکار مجموعه سخنرانی هایی را برای دبیران و آموزگاران در نظر گرفت. پژوهش پیش رو با تکیه بر نظریه تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه بر آن است که چگونگی مفصل بندی، مفاهیم و فرایند هویت یابی گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا را در سخنرانی های تاریخی سازمان پرورش افکار بررسی کند. تحلیل سخنرانی های تاریخی انجام شده در سازمان پرورش افکار آن دوره مشخص کرد که مفصل بندی مفاهیم و مؤلفه های گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا در این سخنرانی ها، در اطراف دال مرکزی شاه انجام شده و این گفتمان برای تثبیت و توجیه پایه های حکومت پهلوی به کار رفته است . واژه های کلیدی : تحلیل گفتمان، ناسیونالیسم اقتدارگرا، لاکلائو و موفه، رضاشاه، سازمان پرورش افکار [1] . دانشجوی دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران ( rezamoaleman@yahoo.com ) [2] . دانشیار گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی (نویسنده مسئول) ( sohrab_yazdani_78@yahoo.com ) [3] . دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران ( rahmanian@ut.ac.ir ) [4] . استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی ( a_hassani@yahoo.com )
نقش سازمان پرورش افکار در نهادینه سازی ایدئولوژی ملی گرایی درعصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
164 - 182
حوزه های تخصصی:
در سال های پایانی حکومت ایلاتی قاجاریه، برخی منورالفکران (روشن فکران) متاثر از غرب، به تدریج زمینه ی ترویج افکار ملی گرایانه را در ایران فراهم آوردند. با سقوط قاجاریه و تسلط پهلوی، مراکز و سازمان های فرهنگی، برای نهادینه سازی ایدئولوژی ملی گرایانه تلاش زیادی داشتند. سازمان پرورش افکار (1317) آخرین مرکز تبلیغی –فرهنگی پهلوی بود که به یاری کمیسیون های شش گانه و اساسنامه های اجرایی خود، با تاکید بر مولفه هایی مانند« شاه پرستی» و«میهن دوستی»، برنامه های خود را دنبال می کرد. این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی تنظیم شده،زمینه های فعالیت، نقش و میزان موفقیت این سازمان را در نهادینه سازی ملی گرایی، واکاوی کرده است. نتیجه آن که سازمان پرورش افکار در کنار ترویج ملی گرایی، باز نمودهای دیگری مانند عشق به مفاخر تاریخی، معرفی نژادگرایانه ایران آریایی به جهانیان و توسعه ی وحدت ملی و زبانی را نیز در دستور کار قرارداده و برنامه های خود را از این راه، پیش برده است.