مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
1323
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بر آن است تا با استفاده از منابع و اسناد موجود، به بررسی چگونگی اجرای برنامه کشف حجاب و نتایج حاصل از آن در شهر اصفهان بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، به صورت کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع موجود، بخصوص اسناد موجود بوده است. در این تحقیق تاریخی، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج از آن ها پرداخته شده است. نتیجه گرفته می شود کشف حجاب، یکی از مسئله سازترین اقداماتی بوده است که در دوره پهلوی اول انجام گرفت. اجرای این برنامه در اصفهان، به واسطه آن که بافت تاریخی و اجتماعی شهر، بافتی سنتی و مذهبی بود، با واکنش ها و مخالفت های گسترده ای روبرو شد. دولت برای پیشبرد این طرح، به استفاده از زور و فشار متوسل می شود. این در حالی است که پاره ای از اقشار، با این طرح همراهی می کنند.
رای دیوان عالی تمیز درباره قتل میرزاده عشقی
حوزه های تخصصی:
نگارنده با هدف ارائه سند تازه یافته جدیدی درباره میرزاده عشقی، به بررسی شرایط اجتماعی - سیاسی دوران وی پرداخته، زندگی سیاسی و فرهنگی او را مرور می کند. این سند تازه یافته، رای دیوان عالی تمیز (دیوان عالی کشور) درباره یکی از متهمان به قتل وی، ابوالقاسم بهمن می باشد. میرزاده عشقی، از شاعران ایران در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است. پیروزی انقلاب مشروطیت، به منزله عمده ترین عامل تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و به دنبال آن، وقوع پدیده هائی همچون جنگ جهانی اول، اشغال ایران و کودتای سوم اسفند 1299، عشقی را به واکنش واداشت. او در قالب شعر، نمایشنامه و دیگر آثار قلمی، به نقد وضعیت جامعه خود پرداخت. همین فعالیت های اجتماعی بویژه انتشار روزنامه قرن بیستم بود که نهایتاً به مذاق رضاخان سردار سپه خوش نیامد و زمینه ساز ترور عشقی شد. قاتلان عشقی گریختند و تنها یک نفر از آن ها به دست مردم گرفتار آمد و به ناچار پرونده اش در محاکم قضائی مطرح شد ولی سرانجام تبرئه گردید.
فرجام اقبال السلطنه ماکوئی
حوزه های تخصصی:
اقبال السلطنه ماکوئی، بعد از مرگ پدرش حکومت ماکو را دراختیار گرفت (1277ش./ 1316ق.). او با سود جستن از ضعف دولت مرکزی، به تحکیم قدرت خویش در این ناحیه پرداخت و با این اقتدار، خود را از زیر نظارت دولت مرکزی کنار کشید و برخلاف خواست دولت، با روسیه و عثمانی روابطی برقرار کرد. با وقوع کودتای 1299، اقبال السلطنه ماکوئی در ادامه سیاست های سابق خویش، باز هم به طور کامل از دولت مرکزی اطاعت نکرد و به پیوندهای خود با شوروی و ترکیه ادامه داد که نقطه عطف این امر، امضای قرارداد تجاری با شوروی به مثابه یک حاکم مستقل بود. این سیاست های گریز از مرکز وی، در تعارض آشکار با سیاست سردار سپه بود که می کوشید اقتدار خوانین محلی و ایلات را از میان بردارد و نفوذ دولت مرکزی را در گوشه و کنار ایران بگستراند. اگرچه در این زمان اقتدار نظامی سردار ماکو از دست رفته بود و تنها عنوان بدون محتوای «سرداری» - که یادگار فعالیت های نظامی خاندانش بود - را یدک می کشید، اما وجود ایلات و عشایر مقتدر در منطقه و تحریکات سردار در میان آن ها، همسایگی ماکو با شوروی و ترکیه، لزوم جلوگیری از هرگونه فتنه در این ناحیه مرزی و ثروت سرشار خان ماکو - که اقتدار فراوانی به وی می بخشید - و از سوئی ناآگاهی او از تحولات شگرف در اقتدار دولت مرکزی، و ادامه سیاست گریز از تمکین در برابر آن، لزوم توجه فوری دولت مرکزی را به جانب وی ضروری ساخت. شرایط سیاسی نوین حاکم بر کشور، حساسیت های ناحیه یاد شده و خودسری های اقبال السلطنه از یک سو، و از طرفی سابقه بد نامبرده در ستیزه با مردم منطقه در جریان مشروطیت و نداشتن وجهه ملی و طمع در ثروت هنگفت او، مایه انگیزش سردار سپه برای دستگیری و قتل او شد. با قتل وی، نفوذ کامل دولت مرکزی بعد از دهه های طولانی در این منطقه برقرار شد و ایلات ناحیه، تحت نظارت و تابعیت دولت درآمدند.
برقراری نظام سربازگیری در اصفهان دوره پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
همزمان با دیگر کشورهای منطقه، در خلال دو جنگ جهانی، لزوم برخورداری از ارتش منظم و یکپارچه، بیش از بیش در ایران احساس می شد.از این رو، سران نظامی ایران تلاش هائی را برای ایجاد چنین ارتشی آغاز کردند. برقراری نظام سربازگیری، در راستای تلاش هائی بود که برای ایجاد این چنین ارتشی صورت پذیرفت. البته انجام این برنامه، با مشکلات و واکنش های فراوانی همراه بود. این مقاله، بر آن است تا با استفاده از اسناد و مدارک موجود، به تحلیل و بررسی جریان برقراری نظام سربازگیری در دوره پهلوی اول بپردازد.
تیمور تاش و رضاشاه (تاملی در علل صعود و سقوط تیمور تاش)
حوزه های تخصصی:
قدرت گرفتن و به سلطنت رسیدن رضاشاه، محصول همراهى جمعى از روشنفکران و فعالا سیاسى و فکرى، براى پایان دادن به وضع پرآشوب کشور و استقرار تمرکز سیاسى و برقرارى نظم و امنیت در کشور بود. یکى از روشنفکرانى که در آن زمان یار رضاخان شد و او را تا رسیدن به سلطنت و بعد از آن همراهى کرد، عبدالحسین تیمورتاش بود. وى بعد از رسیدن رضاشاه به سلطنت، به پاس زحماتش، به وزارت دربار پهلوى انتخاب شد و در این سمت نیز مصدر خدمات شایانى براى رضاشاه بود؛ ولى به یکباره از وزارت دربار پهلوى به زندان افتاد و در آن جا به طرز فجیعى کشته شد. این پژوهش، مى کوشد تا به شکل علمى و روشمند، علل صعود و سقوط تیمورتاش را مورد ارزیابى و تجزیه و تحلیل قرار دهد. نگارنده، در این پژوهش در پى پاسخگوئى به دو پرسش زیر است: پرسش اول: چرا رضاشاه با وجود گزینه هاى متعدد، تیمورتاش را به وزارت دربار پهلوى برگزید؟ پرسش دوم: با وجود خدمات برجستها ى که تیمورتاش به حکومت پهلوى کرد، رضاشاه چرا به یکباره او را از مقام خود فرو گرفت؟ در پاسخ به این پرسش ها، دو فرضیه مطرح شده است: فرضیه اول: رضاشاه، تیمورتاش را به خاطر لیاقتش و همچنین، به علت تلاش هاى بىا مانش براى رساندن او به سلطنت، و به خاطر نیازى که به او داشت، به مقام وزارت دربار برگزید. فرضیه دوم: قدرت گیرى روزافزون تیمورتاش در مقام وزارت دربار و تبدیل شدن او به شخص دوم مملکت، باعث شد تا دیکتاتور ظنینى چون رضاشاه، از وجود وی براى بقاى تاج و تختش بیمناک شود و او را از مقام خود عزل نماید.