فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
براساس آثار مکتوب باقی مانده از دوران صفویه، بی گمان وقف یکی از شکوفاترین دوران خود را در این زمان داشته است. شاهان صفویه از پیشقدمان وقف های بزرگ، به حساب می آیند و به تبع بسیاری از حاکمان مناطق، درباریان و افراد خیرخواه نیز املاک و اموال فراوانی را در سرتاسر مملکت وقف کردند. با توجه به گستردگی و پراکندگی پژوهش های صورت گرفته در زمینه وقف در دوره صفویه، در این مقاله سعی شده براساس وقف نامه های منتشر شده (اصل وقف نامه یا رونوشت آن و برخی اسناد مرتبط به وقف)، و با استفاده از منابع دیجیتال، با تأکید بر برخی از وقف نامه های مشهد (آستان قدس رضوی)، به عنوان یکی از مهم ترین و قدیمی ترین مراکز مذهبی مورد توجه واقفان، و اردبیل (بقعه شیخ صفی الدین) با پیشینه غنی از وقفیات خانقاهی، موقعیت و طبقات اجتماعی واقفان در آن زمان مورد بررسی قرار گیرد.
درآمدی بر صنعت بافندگی یزد در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تأسیس سلسلة صفوی، اتحاد سیاسی کشور و رونق تجارت و امنیت جاده ها، بازرگانی و تا حدی صنایع پیشه وری به ویژه در ربع اوایل قرن یازدهم گسترش یافت. همگام با حمایت سلاطین از منسوجات پارچه ای، این صنعت به تدریج به اوج اعتلای خود در تاریخ ایران نایل گردید. در این میان، یزد که قدمتش در بافت انواع پارچه های مرغوب، به روزگاران اولیة اسلامی می رسید و از دوره ایلخانان به بعد، نام آن در کنار چند مرکز مهم پارچه بافی ایران شهرت یافته بود، به چنان جایگاهی رسید که مأموری با عنوان کِرکِ یراق، مسئول تهیة پارچه های مورد نیاز دربار از این شهر شد. حمایت حکومت مرکزی از کارگاه های نساجی موجب رونق اشتغال در صنعت نساجی شد و طراح برجسته ای همچون غیاث الدین یزدی که در تاریخ نساجی ایران بدیل نداشت، ظهور یافت که با عزیمت به اصفهان و ریاست بر کارگاه های سلطنتی به عنوان برجسته ترین طراح پارچه در تاریخ نساجی ایران شهرت یافت. در عصر صفوی دو ابتکار فنی در طراحی و بافت پارچه چندتایی و مخمل رخ داد که وی پرچمدار و برجسته ترین استاد هر دوی آنها بود.
نقش مؤثر علمای دین در ساختار حکومت سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامعی که مذهب نقش مهمی ایفا می کند، روابط حکومت با علمای دین تأثیر بسیاری در سیاست دارد. در دوره حکومت سامانی علمای دین جایگاه ویژه ای در ساختار سیاسی و همچنین در جامعه داشتند. در این دوره حضور ایشان را نه تنها در مناصب دینی، بلکه در مناصب دولتی و سیاسی مشاهده می کنیم. تدبیر حکومتی امرای سامانی اقتضا می کرد تا از علمای دین در امور سیاسی استفاده شود.
در این مقاله چگونگی تعامل علمای دین و امیران سامانی، چرایی پایبندی آنان به برقراری و دوام رابطه با یکدیگر و نتایج حاصل از منصب داری سیاسی علمای دین مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتیجه بررسی نشان می دهد علمای دین در قدرت گیری حکومت سامانی و تحکیم آن و همچنین در زوال آن نقش مؤثری داشته اند.
تحلیل نظام حکومتی محمود و مسعود غزنوی (387 تا 432ق/997 تا 1041م) در آثار ادبی تاریخی براساس نظریه لیکرت
حوزههای تخصصی:
نظام های حکومتی ایران در دوره بعد از اسلام، بازتولید نظام سیاسی ایران قبل از اسلام بود که در فر آیند سیاسی چندصدساله و هم زمان با اسلامی شدن جامعه ایرانی و کسب استقلال تدریجی از خلافت صورت پذیرفت. غزنویان نخستین حکومت ترک نژاد ایرانی بودند که برعکس بسیاری از حکومت های ایرانی، قدرت یافتن آنان مبنای قبیله ای نداشت. حاکمان غزنوی نه رؤسای قبایل، بلکه غلام سپاهسالارانی بودند که رده های مختلف نظامی را با تلاش خویش به دست آورده بودند و خصلت نظامی گری و استبداد، در تمام وجود آنان ریشه داشت. در این مقاله می کوشیم براساس نظریه لیکرت و با تکیه بر آثار برجسته ادبی تاریخی این دوره، یعنی تاریخ بیهقی و دیوان سه شاعر درباری عنصری و فرخی و منوچهری نظام حکومتی غزنویان را در دو سطح میانی (ساختاری) و سطح کلان (محیطی) بررسی کنیم. در سطح میانی (ساختاری) نحوه ارتباط و تمرکز و تمرکزنیافتن، سیستم رهبری لیکرت و در سطح کلان (محیطی)، نظام ارزشی و چگونگی تأثیر آن بر شیوه رهبری غزنویان را تبیین می کنیم. غزنویان با ترویج نظام ارزشی الهی و انتساب حاکمیت خود به پیامبر(ص) از طریق خیلفه بغداد، به حکومت خویش تقدس بخشیده و جنایاتشان را توجیه می کردند. بدین وسیله، نظام دیکتاتوری پدید آوردند که به شدت متمرکز بود؛ یعنی تمام تصمیم گیری ها در رأس سازمان انجام می گرفت و سیستم شماره یک لیکرت، یعنی شیوه آمرانه، در آن حکمفرما بود.
حوادث و بلایای طبیعی در قرون میانة تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفاری اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سامانی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی آل زیار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی آل بویه اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی خوارزمشاهی اجتماعی
تاریخ نویسی ایرانی، به رغم نقاط قوت خود در تعدد و تنوع، به علت بی توجهی به مردم و تحولات اجتماعی محل نقد جدی است. در رأس این تحولات می توان به حوادث و بلایای طبیعی اشاره کرد. لذا پژوهش پیش رو با طرح این پرسش محوری، که شایع ترین حوادث و بلایای طبیعی در دورة میانة تاریخ ایران کدام بوده و چه پیامدهایی داشته است؟، این موضوع سرنوشت ساز در زندگی ایرانیان و دغدغه آفرین برای حکومت ها را به روش توصیفی ـ تحلیلی به بحث و بررسی گذاشته است.
یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که این مقطع از تاریخ ایران (قرون 3 - 7 ق) حوادث و بلایای طبیعی زیان بار و مخربی را چون زلزله، سیل، خشک سالی، برف و سرما، و طوفان تجربه کرده که خود نتایج و پیامدهای ناگواری را چون قحطی، شیوع بیماری های واگیردار، و کاهش جمعیت در پی داشته است. در خصوص واکنش ضعیف حکومت ها در پیشگیری و کاستن از قدرت تخریبی آن نیز می توان به خوی استبدادی و بیگانگی و ایلیاتی بودن آنان، وضعیت طبیعی ایران، و بعد مسافت اشاره کرد.
حیات اجتماعی شیراز عصر فتحعلی شاه قاجار به روایت وارینگ
حوزههای تخصصی:
دوره حکومت قاجاریه(1304ـ 1175ش/ 1925ـ 1795م)، ایران به دلیل موقعیت مهم جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی اش، در کانون توجه و رقابت میان قدرت های بزرگ اروپایی قرار گرفت و گروه های مختلفی از آنان در قالب مامورین و مسافرین خارجی با اهداف و انگیزه های گوناگون به ایران سفر کردند. حیات اجتماعی شیراز از جمله مواردی است که در کانون توجه این سفر نامه نویسان قرار گرفته است. ادوارد اسکات وارینگ، از سفرنامه نویسانی است که در دوره فتحعلی شاه قاجار به ایران و شیراز سفر کرد. این پژوهش در صدد بررسی بازتاب حیات اجتماعی شهر شیراز در سفرنامه وارینگ است. این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی روایت های این مسافر انگلیسی و همچنین بر مبنای اهداف و انگیزه های این سفرنامه نویس، نوع پایگاه اجتماعی، شغل و ماموریت وی در شیراز عصر قاجار، خواهد پرداخت.
بررسی فرآیند انقراض سلسله ی والیان اردلان در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال 1284 قمری نقطه ی عطفی در تحولات سیاسی کردستان اردلان بود. مقارن این سال شاهنشاه مقتدر قاجار، ناصرالدین شاه، در پی اعمال سیاست تمرکزگرایی، پس از مرگ والی اردلان از تفویض دوباره ی قدرت به اعضای این خاندان خودداری کرد. وی با انتصاب یکی از شاهزادگان قجری به نام فرهاد میرزا معتمدالدوله در این منطقه، به سلطه ی سیاسی چند صد ساله ی خاندان با نفوذ محلی اردلان خاتمه داد. این پژوهش با اتخاذ روش تاریخی و با بررسی چگونگی شکل گیری روابط پیرامون و مرکز، ضمن روشن کردن دلیل و چگونگی فروپاشی این حکومت محلی، در صدد است علل و عوامل این انقراض و پیامدهای ناشی از آن را مورد بحث قرار دهد و در پاسخ به این پرسش ها و ابهامات نشان دهد که سیاست قاجاری کردن ایران، تمرکزگرایی سیاسی و تمایل شدید قدرت فزاینده ی نظام استبدادی به تجمیع و ادغام پیرامون در مرکز، اختلافات درونی خاندان اردلان، ضعف سیاسی آخرین والیان اردلان و نارضایتی عمومی، مقارن با رشد روز افزون قدرت سلطانی ناصرالدین شاه و سیاست تغییر در شیوه ی حاکمیت محلی و نظام والی گری نقش مؤثری در انحلال حکومت اردلان ها داشته است.
واکاوی شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ
حوزههای تخصصی:
این مقاله شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ را از پایان استیلای افغان ها بر ایران تا آستانه تغییر سلطنت از صفویه به افشاریه مورد بررسی قرار می دهد و در پی یافتن پاسخی برای این دو پرسش است: نخست اینکه شورش یاد شده از چه زمینه ها و عواملی نشأت می گرفت و اهداف آن چه بود؟ ثانیاً این شورش چه سرنوشتی پیدا کرد؟
پس از سرکوب افغان ها در ایران، شیخ احمد مدنی به حمایت از افغان ها، نواحی جنوبی ایران را عرصه ی تاخت و تازهای خود قرار داد. محمدخان بلوچ به دستور طهماسب قلی خان (نادر) برای سرکوبی این تاخت و تازها روانه ی جنوب شد، اما به دلیل همراهی مردم اهل تسنن جنوب با خان بلوچ و همچنین شکست نادر از عثمانی که او را در موضع ضعف قرار داده بود، محمدخان فرصت را برای شورش مهیا دید و با همکاری شیخ احمد مدنی درصدد غلبه بر نادر و جلوس بر تخت سلطنت برآمد.
تبعات اجتماعی اسکان مهاجرین لهستانی در ایران، طی جنگ جهانی دوم بر پایه اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تبعات اجتماعی حضور مهاجرین لهستانی در طی جنگ جهانی دوم در ایران است.
روش/رویکرد پژوهش: در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای وبر پایه اسناد موجود به روش تحلیلی به توصیف این تبعات پرداخته شده است.
یافته ها ونتایج : یافته ها حاکی از آن است که با حمله هیتلر و استالین به لهستان، روس ها هزاران اسیر از آنها را به سیبری منتقل کردند. زمان حمله هیتلر به روسیه، در توافق حاصل شده بین استالین و فرمانده لهستان، عده ای از آنها برای کمک به متفقین در بهار 1321 از طریق بندر انزلی وارد ایران شدند. نظامیان برای جنگ در جبهه های متفقین به آفریقای جنوبی و هند رفتند، غیر نظامیان نیز در اردوگاههای دایر شده تا پایان جنگ در ایران باقی ماندند، از آنجا که مسئله اصلی این پژوهش بررسی تبعات اجتماعی حضور آنها در ایران بود، نتیجه حاصله این شد که در بدو ورود آنها، تبعاتی مثل بحرانی تر شدن خواروبار، شیوع امراض مسری و بروز فساد اخلاقی در جامعه پدیدآمد. اما به تدریج که زمینه فعالیت آنها در اجتماع فراهم شد، کودکان در آموزشگاههای دایر شده به آموختن قالی بافی و حکاکی روی آوردند. مردان نیز در کافه ها و هتل ها و همچنین زنان در منازل ثروتمندان به اشتغال پرداختند. فعالیت های فرهنگی و ورزشی آنها نیز رونق زیادی پیدا کرده بود. آنها تعامل اجتماعی مطلوبی نیز با ایرانیان برقرار کرده بودند. بطوریکه اهداء یک باغ توسط یک خیّر ایرانی برای اسکان کودکان، در مقابل کمک مهاجرین به آسیب دیدگان زلزله گرگان مؤید این مطلب است.
روابط فرهنگی ایران و افغانستان در دوره ی پهلوی دوّم (1320 – 1357ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و افغانستان با تاریخ و فرهنگ مشترک در دوره ی پهلوی دوّم 1320 – 1357ش/ 1941 – 1978م زمینه های بسیار مهمی برای گسترش روابط داشتند. در مقابل، قدرت های جهانی برای جلوگیری از گسترش نفوذ فرهنگی ایران در افغانستان تلاش کردند با رسمی کردن زبان پشتو از نفوذ فرهنگی ایران در این کشور جلوگیری کنند؛ اما علاقه و تمایل مردم افغانستان و گسترش روابط فرهنگی، باعث حفظ و اشاعه ی زبان و ادب فارسی در آن کشور گردید. با وجود فراز و نشیب های زیاد در روابط دو کشور، روابط فرهنگی همواره حوزه ی مورد اتکا در گسترش روابط دو کشور بوده است. با توجه به اینکه روابط فرهنگی معمولاً تابعی از روابط سیاسی است، این مقاله در نظر دارد به این مسأله بپردازد که چرا روابط فرهنگی در این سطحِ گسترده برقرار بوده است. علاقه ی دو کشور به گسترش روابط، سبب شده است در نبودِ روابط سیاسی در سطح گسترده، روابط فرهنگی به عنوان مبنا و زمینه گسترش روابط و یا حتی جایگزین روابط سیاسی، بسیار مورد توجه باشد و در این سطح گسترش یابد. این، فرضیه ای است که در این مقاله بررسی می شود.
اوزون حسن آق قویونلو و غزا علیه گرجیان در گیر و دار کشمکش با سلطان محمد فاتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عامل دین، به گاه باستان و پس از ظهور اسلام، بهانه ای بس مهم برای یورش به سرزمین های گرجی نشین بود و از میان خاندان های حکومتگر ایران بعد از اسلام، آق قویونلوها یا بایندریان به رهبری اوزون حسن، جزو آن دسته مهاجمانی بودند که تحت پوشش دین و با عنوان غزا و جهاد، حملات ویرانگری علیه گرجیان به راه انداختند. پنج حمله مهم اوزون حسن علیه گرجیان در منابع با عنوان غزا ثبت و ضبط شده و ما می دانیم که غزا نبردی است مقدس و الهی علیه کافران به منظور گسترش دین اسلام. به هر روی، این پژوهش به توجه اوزون حسن به سرزمین گرجیان در گیر و دار رقابت با سلطان محمد فاتح پرداخته و سَرِ آن دارد که انگیزه های او را در یورش به آن مناطق روشن سازد.
مهرنامه صفوی
حملات احمد شاه ابدالی، سقوط گورکانیان و تأثیر آن بر آینده منطقه و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
چگونگی سیاست و موضع گیری آمریکا در برابر برنامه ی اتمی دولت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های هسته ای ایران در دوره ی پهلوی، یکی از نمادهای مشخص اقتصادی و سیاسی و تحول نقش آفرینی دولت پهلوی دوم است که از اواسط دهه ی 30 ه. ش (50 م) آغاز شد و با فراز و فرودهای متعدد تا سقوط این حاکمیت ادامه یافت. هدف از این پژوهش بررسی تاریخی نقش و چگونگی موضع گیری دولت ایالات متحده ی آمریکا در قبال این فرایند است. در پایان، نگارنده نتیجه می گیرد با اینکه آمریکا از نخستین کشورهایی بود که صنایع اتمی را در ایران راه اندازی کرد، کم کم و به ویژه از اواسط دهه ی واپسین حاکمیت پهلوی، یک سیاست دوگانه همراه با احتیاط را نسبت به برنامه ی هسته ای ایران در پیش گرفت؛ اما این سیاست به معنای محدودیت و کارشکنی نبود.
حمله به روم در تخیلات فاتحانه سلطان محمود غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه در کارنامه دوران فرمانروایی سلطان محمود غزنوی (389 – 421 ه.ق.) افتخارات سیاسی و نظامی چشمگیری وجود دارد؛ اما او بیشتر به دلیل فتوحات خویش در هندوستان از شهرتی ویژه برخوردار است. پیروزی های پی در پی سلطان محمود در لشکرکشی های گوناگون، ولع او را برای تصرف سرزمین های جدید، بیشتر بر می انگیخت. سلطان محمود که با لشکرکشی های مکرر، بر سرزمینی بسیار گسترده سلطه یافته بود، در سال 420 ه.ق. به شهر ری، پایتخت سلسله آل بویه مرکزی لشکر کشید و قلمرو مجدالدوله بویهی در عراق عجم را تصرف کرد و آن سلسله را بر انداخت. پس از آن، سرزمین های وسیعی از غرب ایران تا حدود ارمنستان، نسبت به آن کشورگشای خستگی ناپذیر اظهار اطاعت کردند. به این ترتیب، متصرفات سلطان محمود غزنوی با قلمرو امپراتور روم شرقی( بیزانس) هم مرز گردید. در آن هنگام، برای سلطان غزنوی، لشکر کشی به روم شرقی، جاذبه ای فراوان داشت، زیرا در صورت تصرف حتی بخش هایی از مملکت امپراتور بیزانس، او می توانست در زمره جهانگشایان بزرگ جهان به شمار رود ؛ اما مرگ محمود در پی شدت بیماری علاج ناپذیرش، او را از رسیدن به اهداف بلند پروازانه خود بازداشت. بدین صورت، سلطان محمود با ناکامی جهان را بدرود گفت، آرزوهای طلایی آن فاتح نامجوی در هجوم به بیزانس و پیروزی بر امپراتور روم، بر باد رفت.
چشم اندازی بر الگوهای مدیریت نظامی در جنگ های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های عمده حکومت صفویان غلبه تفکر نظامی گری در نیمه اول این دوره بود. روند غلبه آنها بر مخالفان داخلی و لزوم رویارویی با دشمنان قلمروهای شرقی و غربی چنین الگویی را بر ساختار سیاسی جامعه دوره صفویه تحمیل نمود. این ماهیت نظامی، حکومت صفویه را به مسیری هدایت نمود که بخش عمده ای از اندیشه و توان نظامی خود را بر این زمینه متمرکز نمایند. برآیند این روند باعث شد در سیر تحولات این دوره ساختار نظامی صفویه دگرگونی های قابل توجهی را تجربه نماید و از الگوهای سنتی به سوی یک مدل متمرکز متمایل شود. آن چه که شاهان صفوی را به عنوان فرماندهان اصلی عرصه های جنگی در این خصوص تشویق نمود، شکل گیری و تداوم جنگ های نسبتاً پایدار بود. بر همین اساس آن ها ضمن تلاش برای ترمیم ساختار نظامی خود، در رویارویی های طولانی مدت، مبتنی بر شرایط و موقعیت های پیش آمده و بر اساس توان نظامی، تاکتیک های خاصی را در جهت تقابل با دشمنان انتخاب می کردند و ظاهراً در این خصوص انعطاف خوبی را بروز می دادند. این نوشتار به شکل عمده در پی پاسخگویی به این سوال بر خواهد آمد که: صفویان در سازماندهی جنگ های خود ازچه الگوها و شیوه هایی بهره می بردند؟