نهاد دیوان سالاری به مثابه مینیاتوری از کل جامعه، همواره نقشی بسیار پر اهمیت و کلیدی در تحول و پیشرفت یا توسعه نیافتگی جوامع ایفا کرده است. این امر به ویژه در جوامعی نظیر ایران که دارای پیشینه چند هزار ساله نظام اداری اند، بیشتر آشکار می شود. فقدان قانون و قانون گرایی و قاعده ورزی در تاریخ نظام سیاسی اداری ایران به عنوان روال معمول پذیرفته شده در جامعه تا دوره قاجار ضرورت و احساس نیاز به هر گونه تغییر و تحول اساسی را در نظام دیوان سالاری کشور منتفی می ساخت. اما در دوره اول قاجار، با آشنایی نخبگان و برخی مقامات ارشد و صاحب منصبان دیوانی با تحولات فکری و تجددخواهی در جهان، تلاش برای انجام اصلاحات بنیادی در ساختار تشکیلات اداری دولت آغاز شد. بررسی وضعیت این نهاد تاثیرگذار در سرنوشت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در عصر قاجار و تحقیق درباره کارآمدی و کارکرد اجتماعی آن در این دوره، به ویژه مداقه در تلاش های استوار اصلاحگران سترگی، نظیر قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان امیرکبیر و میرزا حسین خان سپهسالار و موانعی که پادشاهان مستبد و خودکامه و دربارایان فاسد در این مسیر پدید آورند می تواند درآمدی بر شناخت علمی نظام دیوان سالاری ایران و اصلاحات و تغییرات انجام شده در آن باشد
حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر داوودی، از دوستان و یاران نزدیک شهید هاشمینژاد بود که نزدیک به 22 سال با ایشان سابقه آشنایی داشت. او که در سابقه فعالیتهای انقلابی خود نماینده امام در جهاد سازندگی خراسان، مسوول آموزش سازمان تبلیغات اسلامی خراسان، سرپرست بنیاد شهید خراسان و یک دوره نمایندگی مردم شهرستان کردکوی، بندرگز و بندر ترکمن در دوره دوم مجلس شورای اسلامی را دارد هنوز هم از دوران همنشینی و همسنگری خود با شهید هاشمینژاد به نیکی یاد میکند. این سابقه طولانی ما را بر آن داشت که با او در مورد ویژگیهای مبارزاتی و علمی و شخصیتی شهید هاشمینژاد گفتگو کنیم.
در مقاله حاضر سعی بر این است که ضمن تشریح بسترهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایجاد بانک استقراضی روس، نقش این بانک در اقتصاد ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. با این هدف، سابقه ایجاد بانک در ایران از جمله بانک شاهنشاهی به طور کلی و بانک استقراضی به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است. نگارنده با استناد به مفاد قرارداد تنظیم شده و عملکرد بانک مزبور نتیجه می گیرد که دولت روسیه با ایجاد این بانک درصدد تثبیت سلطه سیاسی خود و به نوعی سلطه پایدار اقتصادی بوده است. بانک استقراضی می کوشیده است در قالب فعالیت های اقتصادی منابع مالی ایران را جذب و به روسیه منتقل کند و دولت روسیه نیز با تمام قوا در خدمت آن قرار داشته است. به اعتقاد نگارنده از منظر اقتصاد سیاسی است که می توان دست اندازی های روسیه به ایران را توجیه کرد و به تحلیل جایگاه بانک استقراضی روس به عنوان شعبه ای از ساختار سرمایه داری نوپای روسیه پرداخت. جایگاه بانک استقراضی در اقتصاد و سیاست ایران با طرح موضوعاتی نظیر نقش آن به عنوان ابزار فشار بر نخبگان، تاثیر آن بر تجار و تجارت در ایران، سرمایه گذاری بانک مزبور در صنعت نفت ایران، خروج پول نقره از کشور و کاهش ارزش پول، بانک راه نفوذ اقتصادی - سیاسی روسیه در ایران و کارشکنی این بانک در ایجاد بانک ملی پی گرفته می شود.