این مقاله به تبارشناسی گفتار انقلابی امام خمینی می پردازد. تبارشناسی در اینجا به معنای پی جویی گسست در دوره های مختلف زمانی این گفتار، یعنی دوران پیش از تبعید، تبعید، نوفلوشاتو، قم و تهران است. موضوع این تبارشناسی، بررسی نوشته ها و گفته های آغازین تشکیل دهنده ی گفتار انقلابی است. گفتار انقلابی، گفتار خواهان قدرت و همان ایدئولوژی تغییر است که در بایدها و نبایدهای سخنان و نوشته های رهبر انقلاب آشکار می شود. پژوهش در سطح جامعه ی آماری انجام شد که از جمله های حاوی بایدها و نبایدهای موجود در سخنرانی ها، پیام ها، اطلاعیه ها و نامه های امام خمینی، موجود در نرم افزار «صحیفه ی امام» به دست آمد. در هر یک از 4338 جمله ی جامعه ی آماری این پژوهش، ارزش هفت متغیر مخاطبان مستقیم، مخاطبان پیام، اشاره به شعارها، پشتوانه ی گفتار، هدف گفتار، ساختار و محتوای پیام تعیین شد. روش تحقیق، تحلیل محتوا و آزمون آماریِ همایندیِ تغییرِ متغیرهای جمله ها بود. در ارزش گذاری اولیه ی متغیرها، به روش زمینه ای عمل شد و برای انجام آزمون های همایندی، خی دو و ضریب توافق، کدگذاری مجدد با ملاحظات نظری انجام گردید. آزمون های آماری، همایندی تغییر این متغیرها با تغییر دوره ها ی تاریخی را نشان داد. در نتیجه، در دوره های مختلف زمانی، گفتار دارای ابعادی ثابت نمی باشد و ناپیوسته ارزیابی می شود. به این ترتیب، در بعد نظری، ناپیوستگی گفته ها و نوشته های آغازین گفتار به معنای وجود زمینه های برداشت های متفاوت است و در بعد کارکردی، گروه های متفاوتی می توانند ادعا کنند گفتاری همانند گفتار امام خمینی دارند زیرا برداشتی واحد از این گفتار، با توجه به گسستگی درونی و تفاوت گفتار در دوره های مختلف، ناممکن خواهد بود.
طی یک دهه اخیر، اکثر رشته های دانشگاهی به ضرورت انجام طرح های تحقیقاتی محیط شناسی واقف بوده و محققان فراوانی، به ویژه در رشته مطالعات راهبردی و امنیتی، در این حوزه مشغول تحقیق شده اند. این در حالی است که همچنان ضعف های روش شناختی متعددی بر طرح های محیط شناسی مترتب است. بر این اساس و با عطف نظر به خلأ و دغدغه های موجود، در نوشتار حاضر، ضمن مرور مفهوم محیط و خاستگاه و جایگاه آن در رشته های مختلف علمی، تلاش می شود چارچوب منقح و منظم برای اجرای چنین طرح های پژوهشی تدوین و پیشنهاد شود. بنابراین، هدف اصلی مقاله تدوین و ارائه چارچوبی روش شناختی برای پژوهش های محیط شناسی است. پیش فرض کلی مقاله آن است که ارائه این چارچوب امکان پذیر است و با تلفیق رویکردهای مختلف، روش شناسی های علوم اجتماعی و دغدغه های مطالعات امنیتی، می توان به تدوین مبنای روش شناختی در این حوزه پرداخت.