در رشته روابط بین الملل عمدتاً مفاهیم به کار گرفته شده به صورت کیفی، انتزاعی و غیرقابل محاسبه هستند، البته تلاش هایی در دهه های میانی قرن بیستم در جهت فرموله کردن، قابل محاسبه نمودن و آماری کردن برخی مفاهیم و گزاره ها در این حوزه صورت پذیرفته که با نواقص جدّی همراه بوده و به نوعی تلاشی ناکام در جهت ریاضیاتی کردن روابط بین الملل محسوب می شده است. اما به هر حال استمداد از نمادهای ریاضی و فرموله نمودن گزاره ها با در نظر گرفتن غیرقطعی بودن نتایج و انسانی بودن این حوزه، امری قابل اعتنا و مفید است، و به فهم دقیق تر پدیده ها در شرایط پیچیده کمک می کند. چارچوب نظریه بازی ها، در ادبیات تئوریک بازدارندگی، در زمره چنین اهتمامی محسوب می شود که در سال های ابتدایی قرن بیست ویکم تلاش های وافری در جهت توسعه این نظریه و مد ل های آن و قابل محاسبه و فرموله کردن مفاهیم و دال های کیفی در روابط بین الملل در اروپا و آمریکا صورت گرفته است. از سوی دیگر، نظریه های روابط بین الملل در دهه های اخیر جهت گیری روشنی به سمت دخیل کردن نرم ها و هنجارها در ادبیات و تحلیل خود داشته اند. تلاش نگارندگان در این مقاله بررسی نحوه تأثیرگذاری و مداخله نرم ها در حوزه روابط بین الملل از طریق نمادین و فرموله نمودن این مفاهیم در چارچوب تقریرات جدید در نظریه بازی هاست. در واقع تلاش نگارندگان در این نوشتار پاسخ به این پرسش است که «نرم ها، چه وقت، چگونه و تا چه میزان بر عملکرد کشورها در روابط بین الملل تأثیرگذارند».
این پژوهش درصدد بررسی راهبرد دفاعی ج.ا.ایران از منظر اندیشه های دفاعی آیت الله خامنه ای با استفاده از چارچوب نظری رئالیسم تدافعی می باشد. غرب، اهداف دفاعی ج.ا.ایران را در جهت افزایش نسبی قدرت در خاورمیانه می داند، درحالیکه نویسندگان پژوهش حاضر براین نظر هستند که اندیشه دفاعی آیت الله خامنه ای، بویژه راهبرد دفاع آینده نگر در جهت افزایش امنیت نسبی کشور می باشد، و در پی پاسخ به این پرسش هستند که؛ راهبرد دفاع آینده نگر در اندیشه های دفاعی آیت الله خامنه ای بر چه مولفه های راهبردی استوار می باشد؟ هدف اصلی نویسندگان پرداختن به مبانی، مفاهیم، مولفه ها، گونه شناسی و جایگاه راهبرد دفاع آینده نگر در اندیشه دفاعی معظم له می باشد. یافته های این پزوهش نشان می دهد که؛ آیت الله خامنه ای این راهبرد دفاعی را از طریق گفتمان سازی و دیپلماسی دفاعی برای عرصه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مطرح نموده است، و این استراتژی متناسب با پیچیدگی ها و تنوع عرصه های تهاجم دشمنان، و با توجه به شرایط سیاسی-امنیتی منطقه، درپی تغییرات در صف بندی ها و تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای مطرح گردید و در پایان نیز راهبرد دفاع آینده نگر با استراتژی جنگ پیش دستانه (جنگ افغانستان) و پیش گیرانه (جنگ عراق) مورد مقایسه قرار می گیرد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی می باشد و داده ها و منابع آن به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است
این مقاله به تبارشناسی گفتار انقلابی امام خمینی می پردازد. تبارشناسی در اینجا به معنای پی جویی گسست در دوره های مختلف زمانی این گفتار، یعنی دوران پیش از تبعید، تبعید، نوفلوشاتو، قم و تهران است. موضوع این تبارشناسی، بررسی نوشته ها و گفته های آغازین تشکیل دهنده ی گفتار انقلابی است. گفتار انقلابی، گفتار خواهان قدرت و همان ایدئولوژی تغییر است که در بایدها و نبایدهای سخنان و نوشته های رهبر انقلاب آشکار می شود. پژوهش در سطح جامعه ی آماری انجام شد که از جمله های حاوی بایدها و نبایدهای موجود در سخنرانی ها، پیام ها، اطلاعیه ها و نامه های امام خمینی، موجود در نرم افزار «صحیفه ی امام» به دست آمد. در هر یک از 4338 جمله ی جامعه ی آماری این پژوهش، ارزش هفت متغیر مخاطبان مستقیم، مخاطبان پیام، اشاره به شعارها، پشتوانه ی گفتار، هدف گفتار، ساختار و محتوای پیام تعیین شد. روش تحقیق، تحلیل محتوا و آزمون آماریِ همایندیِ تغییرِ متغیرهای جمله ها بود. در ارزش گذاری اولیه ی متغیرها، به روش زمینه ای عمل شد و برای انجام آزمون های همایندی، خی دو و ضریب توافق، کدگذاری مجدد با ملاحظات نظری انجام گردید. آزمون های آماری، همایندی تغییر این متغیرها با تغییر دوره ها ی تاریخی را نشان داد. در نتیجه، در دوره های مختلف زمانی، گفتار دارای ابعادی ثابت نمی باشد و ناپیوسته ارزیابی می شود. به این ترتیب، در بعد نظری، ناپیوستگی گفته ها و نوشته های آغازین گفتار به معنای وجود زمینه های برداشت های متفاوت است و در بعد کارکردی، گروه های متفاوتی می توانند ادعا کنند گفتاری همانند گفتار امام خمینی دارند زیرا برداشتی واحد از این گفتار، با توجه به گسستگی درونی و تفاوت گفتار در دوره های مختلف، ناممکن خواهد بود.