فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۶۱ تا ۴٬۰۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهشگران افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان روشی اثرگذار بر متغیرهای مختلف روان شناختی بررسی کرد ه اند و نشان داده اند که این مداخله اثرات مثبت جسمی و روانی بسیاری بر افراد دارد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام، نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه دولتی شهر زنجان در سال 1399 بودند که از میان آن ها 40 دانشجو شامل 25 نفر زن و 15 نفر مرد به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای پژوهش شامل گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دو هفته در پنج جلسه 30دقیقه ای در مکانی عاری از هرگونه عامل مزاحم افشای هیجانی نوشتاری را انجام دادند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای افشای هیجانی نوشتاری توسط پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی، راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>p (. نتایج نشان میدهد نوشتن منظم درباره یک حادثه موجب می شود فرد آن را از نو تفسیر کند، چهارچوب جدیدی به آن بدهد و درنتیجه، درک بهتری از آن پیدا کند؛ بنابراین، می توان افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان روشی کم هزینه، مؤثر و کارا برای مواجهه با وقایع و حوادث منفی و ناخوشایند در زندگی در نظر گرفت.
Comparison of the Effectiveness of Autogenic Training and Progressive Muscle Relaxation on Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of autogenic training and progressive muscle relaxation in improving the anxiety components of women with chest pain.
Method: The research method was experimental with a pre-test-post-test design, a control group, and a three-month follow-up. The statistical population included all women with chest pain in Karaj city in 2021. using a purposeful sampling method, 60 patients with chest pain in Shahid Rajaei Hospital were selected and randomly assigned into three groups autogenic training, progressive muscle relaxation training, and control group. Autogenic training was provided in twelve 90-minute sessions, and progressive muscle relaxation intervention was administered in eight 2-hour sessions. Beck's (1988) anxiety questionnaires, Tylor & Cox (1998) revised anxiety sensitivity, and Rapee, et al (1996) perception of anxiety control was used to collect data. Data analysis was done using covariance analysis and post hoc test methods.
Results: The results showed that autogenic training and progressive muscle relaxation alone have been effective in reducing anxiety symptoms, anxiety sensitivity and perception of anxiety control and autogenic training was more effective in improving anxiety components compared to progressive muscle relaxation (p<0.05).
Conclusion: Considering the greater effectiveness of autogenic training on the anxiety components, it is suggested that relevant experts use this intervention to reduce the anxiety of patients with chest pain.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی در سال 1401 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند از بین بیمارستان امام حسین تهران، مطب سعادت آباد و مطب قایم شهر و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته، تعداد 40 نوجوان انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، 1992)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS، کلونسکی و گلن، 2009) و پرسشنامه خودانتقادی (LOSC، تامپسون و زوراف، 2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان، پرخاشگری و خودانتقادی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود داشت. در واقع رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث کاهش پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی می شود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری واحد پردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن مبتلا به وسواس عملی شستشو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
452 - 462
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلالات روانی است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی و کاهش مقاومت فرد در برابر اختلال می گذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن با وسواس شست وشو انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان جوان مبتلا به وسواس شست و شو بود که طی سه ماهه نخست سال ۱۳۹۸ به مرکز مشاوره و روان شناختی کاوش شهر نیشابور مراجعه کرده بودند. از بین آن ها ۶۰ نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و پس از اجرای اولیه پیش آزمون پرسشنامه وسواس شست وشوی ییل براون، تعداد ۳۰ نفر که دارای بیشترین تراز اختلال بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۵ نفر آزمایش و ۱۵ نفر کنترل) جایگزین شدند. سپس پروتکل درمان شناختی رفتاری CBT که با طرح ریزی محقق در قالب ۸ جلسه ۴۵ دقیقه در مدت ۲ ماه هفته ای یک جلسه تدوین شده بود بر روی گروه آزمایشی اجرا شد در پایان پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS) و مقیاس عدم تحمل ابهام از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای به طور معناداری موجب بهبود تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام (۰۵/۰>p) در بیماران زن با اختلال وسواس شست وشو شده است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در درمان افزایش میزان تحمل پذیری بلاتکلیفی و تحمل ابهام زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شستشو پیشنهاد گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش خلاقیت و آموزش راهبردهای یادگیری بر خوش بینی و عملکرد انطباقی دانش آموزان دختر اهمال کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
501 - 512
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهمترین دغدغه های آموزش و پرورش امروز، افزایش کیفیت یادگیری در دانش آموزان و حل و فصل مشکلات یادگیری در آنان است. از جمله عواملی که می تواند در این زمینه تأثیرگذار باشد، اهمال کاری است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر «مقایسه اثربخشی آموزش خلاقیت و آموزش راهبرد های یادگیری بر خوشبینی و عملکرد اجتماعی انطباقی دانش آموزان دختر اهمال کار»، بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر اراک در سال تحصیلی ۹۸ به تعداد ۱۳۷۰۰ نفر بود. از این تعداد ۶۰ نفر از دانش آموزانی که نمره اهمال کاری تحصیلی آنان پایین بود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه دو گروه آزمایش و یک گروه گوا گمارده شد(هر گروه ۲۰ نفر). گروه آزمایش اول مداخله ی آموزشی تحقیق شامل برنامه آموزش خلاقیت براساس الگوی پیرخائفی (۱۳۹۸) و گروه آزمایش دوم آموزش راهبردهای یادگیری براساس الگوی کرمی و امیرتیموری (۱۳۹۲)، دریافت نمودند. در این پژوهش پرسشنامه های اهمالکاری، خوش بینی و عملکرد انطباقی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در حوزه آموزش خلاقیت و آموزش راهبردهای یادگیری بین دوگروه آزمایش وگواه در میزان سرزندگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد و همچنین بین هم سنجی تاثیر آموزش ها تفاوت معنی داری به نفع آموزش خلاقیت وجود دارد (۰۰۱/۰≥p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که آموزش خلاقیت و راهبردهای یادگیری باعث ارتقای خوش بینی و عملکرد انطباقی در دانش آموزان دختر اهمال کار می گردد.
مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی بهزیستی شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق به کار در معلمان مدارس ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
366 - 375
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی بهزیستی شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق به کار در معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه اشتیاق به کار اترخت (UWES) اسچافلی و همکاران (2002)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) لوتانز و همکاران (2007) و مقیاس بهزیستی کارکنان (EWBS) ژونگ و همکاران (2015) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه روان شناختی و بهزیستی شغلی با اشتیاق به کار همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم سرمایه روان شناختی از طریق نقش میانجی بهزیستی شغلی بر اشتیاق به کار معلمان مدارس ابتدایی معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/025=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اشتیاق به کار در بین معلمان مدارس ابتدایی است.
مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین با فرزندپروری ذهن آگاهانه و مدیریت والدین به تنهایی بر راهبردهای مقابله ای و رضایت زناشویی در مادران کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
425 - 448
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین (آموزش ترکیبی) با آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین به تنهایی، بر راهبردهای مقابله ای و رضایت زناشویی در مادران کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پیش دبستانی شهر کاشمر در سال 1399-1400 بود که از این جامعه تعداد 120 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در چهار گروه 30 نفره به صورت تصادفی گمارده شدند که گروه اول برنامه ی آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه و گروه دوم برنامه ی آموزش مدیریت والدین را طی 8 جلسه 120 تا 150 دقیقه ای هفتگی، و گروه سوم آزمایشی بسته ی آموزش ترکیبی را طی 16 جلسه 150 دقیقه ای دو روز در هفته دریافت نمودند. گروه گواه برنامه ای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) را تکمیل کردند. در نهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هیچکدام از روش های آموزشی باعث اثربخشی در رضایت زناشویی نشد (08/0 =F و 98/0=P). این در حالی بود که در دو راهبرد مسأله محور (14/8 =F و 0001/0 = P) و هیجان محور (97/6 =F و 001/0= P) این میزان معنی دار بود. به این معنی که در مراحل پس آزمون و پیگیری آموزش ترکیبی از دو آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری ذهن آگاهانه مؤثرتر بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان گر این است که آموزش ترکیبی فرزندپروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین می تواند باعث کاهش راهبردهای هیجان محور و افزایش راهبردهای مسأله محور شود، امّا در رضایت زناشویی تأثیری ندارد، لذا آگاهی والدین، معلمان، مشاوران، روانشناسان و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
اثربخشی شفقت درمانی بر قند خون، شادکامی و اضطراب مرگ سالمندان مبتلا به دیابت نوع ۲(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
120 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شفقت درمانی بر قند خون، شادکامی و اضطراب مرگ سالمندان مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل به همراه یک دوره زمون پیگیری بود. از بین سالمندان زن مبتلا به بیماری دیابت منطقه 1 شهر تهران در سال 1400 تعداد 29 نفر به عنوان نمونه های پژوهش به صورت در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمایش خون، پرسشنامه شادکامی آکسفورد (2001) و اضطراب مرگ تمپلر (1970) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و آزمون پیگیری گروه های آزمایش و کنترل از نظر قندخون، شادکامی و اضطراب مرگ تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر شفقت درمانی باعث کاهش قندخون و اضطراب مرگ و افزایش شادکامی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 شد (001/0>p). نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان شفقت درمانی را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود قندخون، شادکامی و اضطراب مرگ سالمندان پیشنهاد داد.
واکاوی پویایی های قدرت در خانواده: یک نمونه مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
300 - 316
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مولفه های قدرت در خانواده است. روش پژوهش: این مطالعه با روش کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس بود به این ترتیب که 12 نفر از زنان و مردان متاهل اعم از راضی و ناراضی از زندگی زناشویی بود که براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های گردآوری شده به کمک تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج شش مقوله اصلی را نشان داد که عبارت بودند از 1) منابع قدرت (قانونی، فردی، زوجی، خانوادگی) 2) توزیع قدرت (براساس توامندی های فردی، منابع قدرت بیرونی، جنسیت و سن) 3) راهبردهای دستیابی به قدرت (راهبردهای سازگار و ناسازگار) 4) آسیب شناسی قدرت (نبود سلسله مراتب قدرت، تنظیم قدرت بر اساس منابع بیرونی و عجز یک یا هر دو زوج در تنظیم قدرت) 5) هدف از قدرت یابی (فردیت طلبی، زوجیت طلبی و آرمان جویی خانوادگی) 6) آثار قدرت در خانواده (آثار منفی و آثار مثبت). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت قدرت در خانواده سازه ای چند بعدی و پویا است که آسیب های آن می تواند خانواده را به آشفتگی سوق دهد و بالعکس
بررسی جامعه شناختی تغییرات سبک زندگی زنان در تعاملات فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
364 - 378
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی جامعه شناختی تغییرات سبک زندگی زنان شهر گرمسار در تعاملات فضای مجازی بود. روش پژوهش: پیمایشی و جامعه آماری زنان سنین 19 تا 59 سال شهر گرمسار و با روش نمونه گیری اتفاقی بر روی 160 نفر از زنان این شهر انجام شد. روایی مقیاس سنجش محقق ساخته از سوی متخصصین مرتبط بررسی و تایید شد و پایایی پرسشنامه نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه و ضریب آن در پرسشنامه 75/0 حاصل گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون یو مان ویتنی و نرم افزار Spss تجلیل شدند. یافته ها: بین شاخص های سنجش سبک زندگی توجه به بدن (42/0=r، 027/0=P)، الگوهای تفریح و گذران وقت (34/0=r، 031/0=P)، تغذیه (23/0=r، 048/0=P)، ارتباطات اجتماعی (38/0=r، 039/0=P)، سبک ازدواج یا زندگی مشترک (44/0=r، 022/0=P)، و ورزش (21/0=r، 031/0=P) با فعالیت در فضای مجازی رابطه وجود دارد به طوری که میزان حضور در فضای مجازی، به میزان گرایش به شاخص های یادشده و سبک زندگی غیرسنتی(مدرن) در میان آن ها افزوده است. نتیجه گیری: تغییر و تفاوت در زندگی زنان مورد بررسی وجود داشت و بررسی های انجام شده، وضعیت معناداری را از این حیث نشان می دهد. بنابراین فعالیت و تعامل در فضای مجازی توانسته است تا حد قابل توجهی در سبک زندگی زنان مورد مطالعه تغییر ایجاد کند. در واقع، این تغییرات نشان دهنده تاثیر بسزایی است که حضور در فضای مجازی به لحاظ جامعه شناختی می تواند در شیوه زندگی زنان ایجاد کند. براین اساس پیشنهاد شد سیاستگذاران و مسئولین مربوطه درمورد فضای مجازی، توجه خود را بر تغییر نگاه امنیتی، به نگاهی فرهنگی برای سیاست های بهتر اجتماعی و به سویی مثبت و مؤثرتر هدایت کنند
بررسی رابطه بین چشم انداز زمان و درگیری تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه درگیری تحصیلی به دلیل جامعیت در توصیف انگیزه و یادگیری توجه روز افزون پژوهشگران و مربیان را به خود جلب کرده است، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش چشم انداز زمان در درگیری تحصیلی با واسطه گری خودکارآمدی دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی در قالب معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه یزد (10436 نفر) در سال تحصیلی 1399-1398 بود. شرکت کنندگان شامل 381 دانشجوی کارشناسی (170 دختر و 211 پسر) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس چشم انداز زمان، درگیری تحصیلی و خودکارآمدی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد آینده (15/0=β و 05/0>P) و حال جبرگرا (27/0=β و 01/0>P) اثر مستقیم و معناداری بر درگیری تحصیلی دارد. علاوه بر این ابعاد آینده (16/0=β و 01/0>P) و حال لذت گرا (09/0=β و 05/0>P) با واسطه گری خودکارآمدی اثر غیرمستقیم مثبت و حال جبرگرا اثر غیرمستقیم و منفی بر درگیری تحصیلی دارد (20/0=β و 01/0>P). به عبارت دیگر خودکارآمدی در رابطه بین چشم انداز زمان و درگیری تحصیلی دارای نقش میانجی جزئی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که چشم انداز حال لذت گرا هنگامی که در ارتباط با متغیرهای دیگری مانند خودکارآمدی پایین همراه باشد مضر است اما در صورت همراهی با سطح بالای خودکارآمدی مضر نمی باشد و به واسطه خودکارآمدی، درگیری تحصیلی را افزایش می دهد. همچنین می توان از نتایج این پژوهش جهت افزایش درگیری تحصیلی دانشجویان استفاده کرد.
امکان سنجی تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر مدل پذیرش و کاربرد یادگیری مجازی بر خودتنظیمی یادگیری آنلاین، درگیری در یادگیری آنلاین، اشتیاق تحصیلی و رضایت از یادگیری آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر بخشی بسته آموزشی مبتنی بر مدل پذیرش و کاربرد یادگیری مجازی بر خودتنظیمی یادگیری آنلاین، درگیری در یادگیری آنلاین، اشتیاق تحصیلی و رضایت از یادگیری آنلاین صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ورودی سال 1398 دانشگان فرهنگیان استان خوزستان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. از جامعه آماری مذکور تعداد 60 نفر (30 نفر گروه آزمایشی و 30 نفر گروه گواه) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 0 (هفته ای 2 بار) آموزش هایی مبتنی بر مدل پذیرش یادگیری مجازی دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس خودتنظیمی یادگیری آنلاین برنارد و همکاران (OSLQ،2009)، مقیاس درگیری یادگیری آنلاین دیگسون (OSES،2015)، مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریک (AES، 2016) و مقیاس رضایت از یادگیری آنلاین (شیخ طاهری و دهناد،1399) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار آماری SPSS 22 صورت گرفت. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین متغیرهای خودتنظیمی یادگیری آنلاین، درگیری در یادگیری آنلاین، اشتیاق تحصیلی و افزایش رضایت از یادگیری آنلاین در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری (001/0P<) وجود دارد. از این رو نتایج به دست آمده نشانگر قابلیت علمی مناسب مداخله آموزشی مبتنی بر مدل پذیرش یادگیری مجازی بر بهبود متغیرهای پژوهش بود.
شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت بر اساس تجارب زیسته مادران آنها: تحقیق پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنچه که در درمان یک بیماری مزمن چون دیابت دارای اهمیت است علاوه بر کنترل علایم بیماری، بهبود کیفیت زندگی بیمار است. زحمتی که یک کودک با بیماری مزمن چون دیابت تحمیل می کند مسئله ای است که تنها از دیدگاه پزشک قابل شناسایی نبوده و با آنچه مادر کودک بیمار احساس می کند بستگی دارد. بنابراین شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش هدف شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت بر اساس تجارب زیسته مادران آنها بود. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان را ۱۶ نفر از مادران دارای کودک دیابتی تشکیل دادند که اطلاعات آنان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و داده ها به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل شده در ۳ مضمون اصلی و ۶ مضمون فرعی شامل ویژگی های فردی (عملکرد روانی- جسمانی و عملکرد هیجانی- اجتماعی)، خانواده (تعاملات بین فردی و مشکلات روانشناختی و اجتماعی)، مسائل آموزشی (نگرانی ها و نیازها) طبقه بندی گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شناخت عوامل مراقبتی در کودکان مبتلا به دیابت می تواند زمینه ساز اتخاذ تدابیر حمایتی و درمانی را برای آنها فراهم آورد. و درک تجربیات این مادران توسط متخصصان بهداشت برای ارتقای کیفیت مراقبت ضروری است. تازه های تحقیق هادی فرهادی: Google Scholar, Pubmed
ارتباط تحقق نیازهای بنیادین روان شناختی در روابط دوستانه با درگیری تحصیلی دانشجویان در دوران همه گیری کووید-19: نقش واسطه ای احساس تعلق به دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات روابط مستقیم و مثبت بین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و درگیری تحصیلی را نشان می دهند. با این حال، مطالعات اندکی مکانیزم های زیربنایی اثرگذار بر این روابط را به ویژه در دوران کرونا مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی احساس تعلق به دانشگاه در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادین در روابط دوستی با ابعاد درگیری تحصیلی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بیرجند در نیمسال دوم تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد 290 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس های ارضای نیازهای بنیادین در روابط، حس عضویت روان شناختی در دانشگاه و پرسشنامه درگیری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ارضای نیازهای بنیادین در روابط دوستی نقش یک عامل حمایتی و مثبت در احساس تعلق به دانشگاه داشت. بعلاوه، نقش واسطه ای احساس تعلق به دانشگاه در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در روابط با دوستان و درگیری تحصیلی تأیید شد (01/0>P). شاخص های برازش کلی مدل نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد. همچنین، احساس تعلق به طور معناداری با درگیری تحصیلی ارتباط داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت بسترسازی برای درگیری تحصیلی دانشجویان در کلاس های دانشگاهی که مستلزم فراهم نمودن فضایی برای تقویت روابط دوستی و نیز به تبع آن تجربه احساس تعلق آن ها به دانشگاه است، تأکید می کند. محدودیت های این مطالعه و جهت گیری های پژوهش های بعدی مورد بحث قرار خواهند گرفت. تازه های تحقیق هادی صمدیه: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
261 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر ایلام بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر ایلام در سال تحصیلی 1399 بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای، 45 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه باور تحصیلی والرند و همکاران (1992)، پرسش نامه تنظیم هیجانی گروس و جان (2003) و مقیاس سازگاری تحصیلی کلارک (1976) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندراهه در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته (باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی) تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). همچنین بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به لحاظ اثربخشی بر تنظیم هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). طبق نتایج این پژوهش هر دو درمان موجب افزایش باور تحصیلی، ارزیابی مجدد شناختی و سازگاری تحصیلی و هم چنین موجب کاهش بازداری هیجانی در دانش آموزان می شوند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی میزان ارزیابی مجدد شناختی را بیشتر افزایش می دهد و میزان بازداری هیجانی را بیشتر کاهش می دهد. لذا درمان ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر باور تحصیلی، سازگاری تحصیلی و تنظیم هیجانی در دانش آموزان مؤثر است و از آن به عنوان یک مداخله در درمان مشکلات روان شناختی ، رفتار و تحصیلی دانش آموزان می توان استفاده کرد.
مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی بیماران مبتلا به بیماری cmt(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: شارکوت ماری توث، بیماری ارثی است که در آن اعصاب محیطی آسیب دیده و همچنین به عنوان نوروپاتی حسی و حرکتی ارثی شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به بیماری شارکو ماری توث انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑ ﺎ ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان دارای بیماری شارکو ماری توث شهر تهران می باشد و پس از هماهنگی های لازم با جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث که شرایط لازم برای شرکت داشتند 30 نفر در گروههای آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل سؤالات و فرضیات پژوهش از از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) جهت بررسی فرضیه ها و همچنین از آزمون های آماری t مستقل و MANOVA برای مقایسه گروه ها در متغیرهای پژوهش استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هر دو رویکرد درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث تاثیر دارد. (05/0< (P . نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می تواند برای گروه بیماران خاص از درمان های وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهره برد و در کاهش دردهای روانی این بیماران گام موثری برداشت.
تاثیر فرهنگ سازمانی و شخصیت بر تعهد سازمانی با واسطه گری نقش رضایتمندی روانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
119 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی و شخصیت بر تعهد سازمانی با واسطه گری نقش رضایتمندی روانی انجام گرفت.روش این پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن کارکنان نیروی انتظامی استان مرکزی بودند که تعداد 154 نفر از آنها با استفاده از جدول مورگان به روش نظام مند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های با استفاده از پرسشنامه های رضایتمندی روانی ریف (2006)، تعهدسازمانی آلن (1997)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و پرسشنامه نئوNE0-FFI بدست آمد برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل مسیر.و برای آزمایش معنی دار بودن ضریب مسیر از آزمون T استفاده شد. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی ، شخصیت و رضایتمندی روانی تأثیر مستقیم بر تعهد سازمانی دارند. همچنین فرهنگ سازمانی و شخصیت با واسطه ای رضایتمندی روانی تأثیرات غیرمستقیم وقابل توجهی بر تعهد سازمانی کارکنان دارند. بنابراین ، نقش رضایتمندی روانی به عنوان یک متغیر میانجی تایید شد ویک مدل تحقیق مناسب در مورد نقش رضایتمندی روانی به عنوان یک متغیر میانجی گر با استفاده از روش تحلیل مسیر مدل علی نظری بدست آمد. نتایج نشان داد که مدل بدست آمده از این مطالعه می تواند به عنوان مدلی برای پیش بینی تعهد سازمانی از فرهنگ سازمانی و شخصیت با میانجی گری رضایتمندی روانی مورد استفاده قرار بگیرد. این مطالعه ،نشان دادکه برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان باید به نقش ورابطه عوامل موثر در رضایتمندی روانی کارکنان توجه ویژه ای معطوف داشت.
بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه گری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
313 - 322
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با سرزندگی تحصیلی: نقش میانجی گری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 240 نفر از دانش آموزان پسر پایه نهم شهر بهبهان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش نسخه تجدیدنظر شده مقیاس الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی، مقیاس های سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، شناختی و فراشناختی پینتریچ و دی گروت بودند. برای بررسی روایی و اعتبار این ابزارها از روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان دادند که جهت گیری گفت و شنود به طور مستقیم با سرزندگی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی رابطه مثبت و معنا داری دارد. همچنین، جهت گیری گفت و شنود با سرزندگی تحصیلی از طریق راهبردهای یادگیری خودتنظیمی رابطه غیرمستقیم معنا داری دارد؛ اما جهت گیری هم نوایی به صورت مستقیم با سرزندگی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی رابطه معنا داری ندارد و این رابطه به صورت غیرمستقیم با میانجی گری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) با سرزندگی تحصیلی نیز غیر معنا دار بود. در آخر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با سرزندگی تحصیلی رابطه معنا داری دارد. برازش بهتر مدل با حذف مسیرهای غیر معنا دار جهت گیری هم نوایی به سرزندگی تحصیلی و جهت گیری هم نوایی به راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) حاصل شد.
Structural Model of Math Anxiety with Math Self-efficacy and Math Attitude: Mediating Role of Numerical Memory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the relationship of math anxiety with math self-efficacy and math attitude, considering the mediating role of numerical memory via the structural equation modeling. The research adopted a correlational method. The statistical population of the study comprised secondary school students from Oshnavieh city in Iran (N= 4280) in 2019. From this statistical population, 200 students were selected as the sample using the cluster random sampling method, and were administered the Plack and Parker math anxiety tests (1982), Wechsler Numerical Memory Scale (2003), Liu and Koirala Math Self-Efficacy Scale (2009) and the Fennma-Sherman Math Attitude Scale (1976). The structural equation modeling approach was used to examine the data using SPSS 26 and AMOS 26 software. The findings of the study indicated that students' math anxiety is directly influenced by numerical memory (p= 0.001), mathematical self-efficacy (p=0.01), and mathematical attitude (p=0.1). Additionally, it was observed that mathematical self-efficacy indirectly influences students' math anxiety via numerical memory (p= 0.05). Furthermore, the indirect effect of math attitude via numerical memory on students' math anxiety was not confirmed (p=0.54). Based on these findings, it can be concluded that it is imperative to address both math self-efficacy and math attitude to reduce students' math anxiety. Consequently, it is recommended that educators create an environment that fosters a positive attitude towards mathematics lessons and enhances students' self-efficacy in mathematics.
مقایسه استرس ناشی از تکنولوژی در شاغلین آنلاین با حضوری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه استرس ناشی از تکنولوژی در شاغلین آنلاین با حضوری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شاغلین در شهر تهران در سال 1401 می باشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوهن 384 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه استرس ناشی از تکنولوژی (تکنواسترس) راگوناتان (2008) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های مرکزی، پراکندگی) و آمار استنباطی (آزمون t) استفاده شد. نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که استرس ناشی از تکنولوژی در شاغلین آنلاین با حضوری تفاوت دارد.