فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۹۶۱ تا ۱۲٬۹۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف:دلزدگی زناشویییک حالت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که پیامدهای ناگواری همچون نارضایتی زناشویی و نهایتاً طلاق را در پی دارد و تاکنون پژوهش های مختلفی در داخل و خارج درمورد آن صورت گرفته است.این پژوهش نیز با هدف بررسی اثر بخشی زوج درمانی گروهی شناختی- رفتاری(GCBCT) بر کاهش دلزدگی زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ایذه انجام گرفته است. روش: روش پژوهش نیمه تجربی وازطرحپیشآزمون–پسآزمونباگروهکنترل و دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیهزوجینیکهبهدلیلمشکلاتزناشویی بهیکی از 8 مرکز مشاوره شهر ستان ایذهمراجعهکرده بودند که از میان آنها تعداد 30 زوج که در آزمون دلزدگی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین کسب نموده بودند،انتخاب و بهتصادفدر دو گروه آزمایش و گروه گواه جایابی شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه زوج درمانی گروهی شناختی–رفتاری به صورت یک جلسه 90 دقیقه ای در هر هفته شرکت داده شدند اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت ننمود. بعد از یک هفته از پایان مداخله از هر دو گروه آزمایش و کنترل ،پس آزمون به عمل آمد و پس از گذشت یک ماه نیز آزمون پیگیری اجرا گردید.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی پاینز(CBM) بود که روایی و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفته است. داده های به دست آمده با استفاده ازروش هایآماری تحلیلکوواریانس یک متغیره و چندمتغیره وبا بهره گیری ازنرمافزارSPSSنسخه 17 تحلیلشدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل پس از مداخله تفاوت معنادار آماری وجود دارد (000/0p<) و زوج درمانی گروهی شناختی – رفتاری موجب کاهش دلزدگی زناشویی و مؤلفه های آن شده است و میزان این تأثیر بر بر دلزدگی زناشویی 69 درصد،بر خستگی جسمی 49درصد، بر ازپاافتادگی عاطفی 50درصد و بر ازپاافتادگی روانی 53درصد بود.همچنین این نتایج نیزکماکان در دوره پیگیری به طور معنی داری پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش CBCTمی توان برای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین و مؤلفه های آن ودر نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.
"وقتی مامان به بیمارستان رفت "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۴ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی:
تعیین نقش تجارب تحصیلی، جنسیت و وضعیت سکونت بر سلامت روان دانشجویان علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشجویان در دوره تحصیلی خویش تجارب تحصیلی متفاوتی دارند. این تجارب نشأت گرفته از عوامل متعدد فردی، محیطی و آموزشی است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقش تجارب تحصیلی بر سلامت روان دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان سال آخر علوم انسانی دانشگاه اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای160 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از دو پرسشنامه SCL-90-R برای بررسی سلامت روان و از پرسشنامه رشد فردی و تحصیلی (PEDI) برای بررسی تجارب تحصیلی دانشجویان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t، تحلیل واریانس چندمتغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانشجویان در تمامی مقیاس ها از سلامت روانی قابل قبولی برخوردار بودند. اثر اصلی متغیر جنسیت بر سلامت روانی دانشجویان معنی دار بود و دانشجویان پسر از سلامت روانی بیشتری نسبت به دانشجویان دختر برخوردار بودند (05/0p<). این در حالی بود که اثر متغیر نوع سکونت (بومی یا غیربومی) بر سلامت روان معنی دار نبود. همچنین، یافته ها نشان داد که بین تمامی مؤلفه های تجارب تحصیلی و ابعاد مختلف سلامت روانی دانشجویان، به جز مؤلفه مهارت های خودسازمان دهی و علایم جسمانی (09/0-) رابطه منفی معنی دار وجود دارد (05/0p<) و با استفاده از وضعیت تجارب تحصیلی دانشجویان می توان سلامت روان ایشان را پیش بینی نمود ( ،05/0 p<). ضرایب رگرسیون برای پیش بینی سلامت روان بر اساس متغیر تجارب تحصیلی در سه مؤلفه مهارت های شناختی، اجتماعی و خودسازمان دهی معنی دار بود (05/0p<)؛ ولی در مؤلفه مهارت های محاسباتی معنی دار نبود. بر این اساس، تجارب تحصیلی مناسب دانشجویان می تواند عاملی تعیین کننده بر روی سلامت روان ایشان باشد و از طریق فراهم سازی امکانات و شرایط آموزشی اثربخش می توان سلامت روان دانشجویان را تاحدود زیادی تضمین نمود.
مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانش آموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزش های همدلی و مدیریت خشم می تواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفه های آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروه های آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاه گیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای منجر می شود.
کمک اولیاء در آموزش فرزندان
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد. تعداد 154 دانشجو (88 دختر و 66 پسر) از دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه منبع کنترل راتر (RLCS)، مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS)، پرسشنامه نگرانی (PSWQ)، مقیاس افسردگی بک (BDI) و مقیاس اضطراب بک (BAI) بود. نتایج با استفاده از روش تحلیل مسیر و ماتریس واریانس- کوواریانس تحلیل شدند. ضرایب همبستگی نشان داد که منبع کنترل با افسردگی (05/0P<) و اضطراب (05/0P<) رابطه معنادار داشت و نشخوار و نگرانی با افسردگی (01/0P<) و اضطراب (01/0P<) رابطه معنادار داشت. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. شاخص هایGFI و CFI و RESMA حاکی از برازش مدل فرضی پژوهش است. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه ای داشته باشند.
همه گیرشناسی نشانگان خستگی مزمن و ارتباط آن با مشکلات روانپزشکی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
مشاوره تلفنی؛ کارایی و کاربردها
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش تزریقات با استفاده از بیمارنما بر میزان یادگیری و اضطراب دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: محدودیت های آموزش بر بالین بیمار، نیاز به بازنگری روش های آموزشی را بیشتر نموده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش روش های مختلف تزریقات به روش شبیه سازی با بیمارنما بر میزان یادگیری و اضطراب دانشجویان گروه پزشکی انجام شد.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی در 179 دانشجوی دارای واحد تزریقات گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1389 که به روش سرشماری انتخاب شدند انجام شد. از پرسش نامه جمعیت شناختی، آزمون اضطراب سنج بِک و چک لیست عملکرد تزریقات برای جمع آوری داده ها استفاده شد. پس از ارایه دروس نظری و عملی برای کل نمونه ها، دانشجویان به صورت تصادفی به دو گروه 87نفری شاهد و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش اضافی با بیمارنما قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 17 و آزمون های T مستقل و همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین میزان مهارت انجام تزریقات در گروه آزمایش 7/4±4/72 و در گروه شاهد 1/6±1/58 بود (0001/0>p). میانگین میزان اضطراب در زمان انجام تزریقات در گروه آزمایش 9/2±3/9 و در گروه شاهد 3/7±8/16 بود (0001/0>p) . با افزایش میزان یادگیری در گروه آزمایش، میزان رضایت مندی نیز به طور معنی داری بیشتر شد.
نتیجه گیری: روش آموزش تزریقات به صورت تلفیقی با بیمارنما علاوه بر افزایش میانگین یادگیری و کاهش اضطراب حین انجام انواع تزریقات، میزان رضایت مندی دانشجویان گروه های مختلف پزشکی را افزایش می دهد.
بررسی چالش های فراروی الگوی فرزندپروری والدین دارای فرزندان کم شنوا و ارائه راهکارهای مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کم شنوایی یکی از ناتوانی های رایج در میان کودکان به شمار می رود که علاوه بر ایجاد مشکلاتی برای کودک در زمینه شخصی و اجتماعی و یادگیری، مسائلی را نیز برای والدین در زمینه چگونگی پرورش آنها به وجود می آورد که برای برون رفت از این مسائل، بایستی برنامه ها و مداخلات پیشگیرانه انجام گیرد. هدف از این نوشتار این بود که با استفاده از روش تحلیلی- استنباطی، ضمن تشریح کم شنوایی و علل مرتبط با آن، مسائل مربوط به الگوی فرزند پروری والدین در پرورش کودکان کم شنوا بررسی شده و راهکارهایی برای مواجهه با این مسائل توصیه شد. طبق نتایج، معمولا والدین در مواجهه با کودکان کم شنوا از دو الگوی فرزندپروری مسئولانه و کناره گیرانه تبعیت می کنند. الگوی اول با پذیرش و تلاش در جهت کاهش مشکل همراه می باشد اما الگوی دوم، عدم پذیرش و عدم تلاش در جهت حل مشکل را به همراه دارد. راهکاهای ارائه شده در این نوشتار شامل دو دسته بود. اولی، شامل توجه جدی به اجرای برنامه غربالگری شنوایی و انجام مشاوره های قبل از ازدواج به عنوان پیشگیری اولیه و دومی، مشاوره با والدین کودکان کم شنوا در خصوص نحوه پرورش آنان، به عنوان پیشگیری ثانویه می باشد
اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر نشانه های اضطراب حالت و صفت در بیماران مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یکی از درمان های شناختی رفتاری مبتنی بر مهارت آموزی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر DBT بر کاهش اضطراب حالت وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع II اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع II مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی در شهر ساری بودند که از بین آن ها 20 نفر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. شرکت کنندگان در طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش مهارت آموزی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی با تکیه بر مولفه های ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی و کارآمدی بین فردی، طی دوازده جلسه دو ساعته و در طول شش هفته بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد. برای بررسی اضطراب در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایشی و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت آماری معناداری وجود دارد. مبتنی بر یافته های پژوهش می توان بیان داشت که مداخله DBT بر کاهش اضطراب حالت و صفت بیماران دارای دیابت نوع II تأثیرگذار است.
مروری بر ارتباط سبک دلبستگی و ظرفیت تأملی با علائم اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
177-184
حوزههای تخصصی:
علائم تکانشگری، نقص توجه، مشکلات تحصیلی و اجتماعی بیانگر نشانه های اختلالی به نام اختلال نقص توجه-بیش فعالی هستند. با افزایش علاقه ی روزافزون در دو دهه ی اخیر نسبت به بررسی عوامل محیطی در سبب شناسی این اختلال، اهمیت حوزه ی خانواده و سبک دلبستگی والد و فرزند مورد توجه قرار گرفته است؛ که در این میان سازه ی ظرفیت تأملی (تعریف عملیاتی ذهنی سازی) به عنوان بخشی از دلبستگی مطرح است. پژوهش حاضر به بررسی دانش موجود در زمینه ی سبک دلبستگی و ظرفیت تأملی در افراد مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی و والدین آنها پرداخته است؛ که از نوع نظام مند روایتی است. در این پژوهش منابع در دسترس تا 2020 با جستجوی کلیدواژه های ظرفیت تأملی، ذهنی سازی، دلبستگی، نقص توجه و بیش فعالی و والدگری دریافت شدند و در نهایت پس از انتخاب مورد بررسی قرار گرفتند. طیق مطالعات به نظر می رسد میان سبک دلبستگی و ظرفیت تأملی کودکان و والدین با بروز علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی رابطه وجود دارد.
مهارت مشاهده و اندازه گیری
حوزههای تخصصی:
پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال های اضطرابی و افسردگی از شایع ترین اختلال های روانشناختی هستند. شناخت متغیر های موثر بر شکل گیری نشانه های اضطراب و ا افسردگی از نظر بالینی دارای اهمیت بسیاری است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی بود. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI) ، مقیاس افسردگی اضطراب استرس ( DASS ) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش همببستگی و رگرسیون گام به کام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و آسیب های دلبستگی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی را دارند. بر این اساس، توجه به آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلالات اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روان افراد جامعه و درمان افراد مبتلا به نشانه های اضطراب و افسردگی اهمیت فراوانی دارد.
افسردگی در نوجوانان
تفکر در کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۶۰
حوزههای تخصصی: