فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۰۱ تا ۸٬۴۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل شکاف پژوهش های علوم انسانی در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت موجود و مطلوب پژوهش های علوم انسانی در آموزش عالی از نظر اعضا هیأت علمی دانشگاه ارومیه اجرا گردید.
نوع تحقیق آمیخته با رویکرد کیفی، کمی بوده است جامعه آماری این تحقیق شامل اعضای هیأت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه های شهر ارومیه بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 103 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن از نظر متخصصان و پایایی آن به وسیله آلفای کرانباخ (87/0) محاسبه گردید.
داده های گردآوری شده با استفاده از شاخصه های آماری؛ فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون t و تحلیل امتیازی (موجود، حداقل مطلوبیت و حداکثر مطلوبیت) مورد تحلیل قرار گرفت؛ که بین وضع موجود و مطلوب عوامل مدیریتی (که بین امتیازات وضع موجود 36 با حداقل مطلوب 54- و حداکثر مطلوب 64- شکاف وجود دارد)، ضوابط اداری (که بین امتیازات وضع موجود 53 با حداقل مطلوب 25- و حداکثر مطلوب 47- شکاف وجود دارد)، توانمندساز (که بین امتیازات وضع موجود 52 با حداقل مطلوب 42- و حداکثر مطلوب 48- شکاف وجود دارد)، فردی (که بین امتیازات وضع موجود 52 با حداقل مطلوب 36- و حداکثر مطلوب 48- شکاف وجود دارد)، اجتماعی و اقتصادی (که بین امتیازات وضع موجود 50 با حداقل مطلوب 32- و حداکثر مطلوب 50- شکاف وجود دارد) و امکانات پژوهشی (که امتیازات وضع موجود 40 با حداقل مطلوب 42- و حداکثر مطلوب 60- شکاف وجود دارد) در پژوهش های علوم انسانی تفاوت وجود دارد.
دانش پردازی: تصادف شناسی
حوزههای تخصصی:
بررسی ماهیت و شیوع قلدری در مدارس راهنمایی روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات تا به امروز حاکی از وقوع قلدری در هر مدرسه ای با درجات و شدت های متفاوت است که باعث آسیب جسمی و روان شناختی فرد قلدری کننده و قربانی می شود؛ لذا هدف این پژوهش بررسی شیوع قلدری در مدارس راهنمایی روستاهای شهرستان زنجان می باشد. نمونه این پژوهش به وسیله روش نمونه گیری در دسترس از 4 مدرسه انتخاب گردید و با استفاده از پرسشنامه قلدری النا بوکلیرو و مارسلو داربو (1991)، 132 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که حدود 80% دانش آموزان معتقد به وجود قلدری، 40.9% دانش آموزان به عنوان شاهد قلدری، 33.3 % قربانی قلدری و 9.8% به عنوان قلدر و 16% آنان ترکیبی از این حالات را تجربه می کنند. نتایج پژوهش بیانگر این بود که 57% موارد قلدری از نوع قلدری کلامی، 40% از نوع فیزیکی و 2.56% از نوع اجتماعی/رابطه ای اتفاق می افتد. واکنش حدود 57% دانش آموزان به قلدری، تقویت کننده آن و تنها کمتر از 29% دانش آموزان واکنش های مبتنی بر عدم حمایت و تشویق قلدری نشان داده اند. همچنین نتایج نشان داد که به هنگام وقوع قلدری اقدامات مسئولین مدرسه در 70% موارد موجب تقویت و در 28.8% موارد موجب کاهش قلدری در مدارس می شود. با توجه به آسیب های جسمی و روان شناختی و زمینه سازی قلدری برای آسیب روانی-اجتماعی در دانش آموزان و با توجه به اهمیت مدرسه هم به لحاظ وقوع و هم به لحاظ کنترل و پیشگیری قلدری می توان با اجرای سیاست های مشخص، ارایه آموزشهای مناسب و اجرایی و برنامه های پیشگیری و مداخله مناسب در مدارس کشور از وقوع و ایجاد پیامدهای آسیب زا جلوگیری کرد.
رابطه سازههای روان شناختی مقیاس DASS با راهبردهای مقابله با تنیدگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سه سازه روانشناختی افسردگی، اضطراب و تنیدگی با راهبردهای مقابله با تنیدگی در دانشجویان اجرا شد.
روش: نمونهای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان (194 زن و 57 مرد) بهطور تصادفی انتخاب شد و با استفاده از مقیاس DASS و پرسشنامه راهبردهای مقابله کارور مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی دادهها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گامبهگام و نیز تحلیل واریانس یکطرفه بهکار گرفته شد.
یافتهها: بین راهبرد مقابلهای مسالهمدار و افسردگی و اضطراب و تنیدگی رابطه منفی معنیدار و بین راهبرد مقابلهای هیجانمدار منفی و افسردگی و اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت معنیدار وجود داشت.
نتیجهگیری: مقابلههای مسالهمدار و هیجانمدار مثبت میتواند در درازمدت نقش موثری در کاهش سطح اضطراب و افسردگی و تنیدگی فرد ایفا نماید."
رفتارهای نامطلوب دانش آموزان و شیوه های مدیریت آنها (4)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر پردازش شناختی خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر پردازش شناختی خودکار دانش آموزان دختر پایة پنجم دبستان اجرا شد. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعة آماری شامل دانش آموزان دختر پایة پنجم دبستان های منطقة 6 آموزش و پرورش شهر تهران بودند، که از میان آن ها 24 نفر به شیوة نمونه گیری دردسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گواه (12 نفر) قرار گرفتند. از همة دانش آموزان دو گروه آزمون استروپ (نگاشت کامپیوتری) گرفته شد. سپس گروه آزمایش در 12 جلسة آموزش ذهن آگاهی، تلفیقی از آموزش های عمومی ذهن آگاهی برای کودکان آلیدینا و برنامة اجرایی آموزش ذهن آگاهی در مدارس ابتدایی آمریکا متعلق به کیسر-گرینلند، که بر اساس پروتکل درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی- نسخه کودکان بایر مدل سازی شده است، در 8 هفته شرکت کرد. پس از تحلیل کوواریانس داده ها، نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه گواه در هر سه مؤلّفه تعداد پاسخ درست ناهمخوان، زمان واکنش ناهمخوان و تداخل تفاوت معناداری وجود دارد. به این ترتیب یافته های پژوهش حاضر نشان دهندة اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش پردازش شناختی خودکار است.
سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی: ارزیابی تجربی مدل های نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، مفهوم سرمایه فرهنگی در جامعه شناسی آموزش و پرورش منشاء مطالعات علمی فراوانی در سراسر جهان شده است. این مطالعات که عمدتاً براساس دو مدل بازتولید فرهنگی بوردیو و تحرک فرهنگی دیمجیو صورت گرفته است، به نتایج متفاوتی دست یافته اند. این پژوهش با هدف ارزیابی تجربی این مدل ها انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دوره های راهنمایی و متوسطه شهرستان جوین در سال تحصیلی 90-89 بوده است. نمونه نهایی این تحقیق که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند، 369 نفر بود. نتایج تحقیق نشانگر آن است که سرمایه فرهنگی خانواده سهم قابل ملاحظه ای در موفقیت تحصیلی فرزندان دارد، ولی یافته های این تحقیق از ادعاهای اساسی این دو مدل یعنی، ارتباط این سرمایه با متغیرهای طبقه ای و اقتصادی حمایت نمی نماید.
پنج رگه اصلی شخصیت و حرمت خود به عنوان پیشبینیهای بهزیستی فضیلتگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قدرت رگههای پنجگانه شخصیت (نوروزگرایی، برونگردی، وظیفهشناسی، مقبولیت و گشودگی نسبت به تجربه) در پیشبینی نمرههای بهزیستی فضیلتگرای دانشجویان بود. نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا، نیز افزون بر نقش رگههای پنجگانه شخصیت، بررسی شد. 240 دانشجوی دانشگاه تهران (89 پسر و 151 دختر) پرسشنامههای پنج رگه اصلی شخصیت (جان و سریواستاوا، 1999) ، مقیاسهای بهزیستی فضیلتگرا (ریف، 1989) و حرمت خود (روزنبرگ، 1979) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که رگة وظیفهشناسی در هر دو گروه دختران و پسران و رگههای مقبولیت و برونگردی فقط در گروه پسران توانستند بهزیستی فضیلتگرا را پیشبینی کنند. حرمت خود نیز نقش معناداری در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در هر دو جنس ایفا کرد. اما نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در دختران در مقایسه با پسران بسیار پررنگتر بود.
"
اهمیت خانواده
حوزههای تخصصی:
رابطه فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری با بخشش و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج یکی از مهم ترین روابط اجتماعی و صمیمانه آدمی است و یکی از جوانب با اهمیت یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند. عوامل زیادی بر رضایت زناشویی همسران اثر می گذارد که از جمله می توان به ویژگی های زیستی شخصیت و بخشش اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری با بخشش و رضایت زناشویی زوجین انجام شد. گروه نمونه 200 نفر (115 زن، 85 مرد) متاهل شهرستان مرند بودند که در جلسه اولیا و مربیان مدارس دخترانه ابتدایی این شهر شرکت کرده بودند و به مقیاس بخشش (HFS)، مقیاس بازداری/ روی آوری (BAS/BIS) و پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین بخشش خود با بازداری رفتاری رابطه منفی معنادار و بین بخشش خود و بخشش دیگران با روی آوری رفتاری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رضایت زناشویی با بخشش خود و دیگران و سیستم روی آوری رفتاری به طور مثبت و معنادار و با سیستم بازداری رفتاری به طور منفی و معنادار همبسته بود. سیستم روی آوری رفتاری، بخشش خود، بخشش دیگران و رضایت زناشویی را به طور مثبت و معنادار پیش بینی می کند و مولفه بازداری رفتاری، بخشش خود و رضایت زناشویی را به طور منفی و معنادار پیش بینی می-نماید. یافته ها در چهارچوب نظریه حساسیت به تقویت گری و مفهوم بخشش مورد بحث قرار گرفتند. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی برنامه های پیش گیرانه توانمندسازی زوجین و مداخلات درمانی برای زوجین مفید باشد.
شادکامی و جامعه
تهیه و اعتباریابی مقیاس راهبردهای خودتنظیمی ریاضی و رابطه مؤلفه های آن با هوش، هدف گرائی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی الگوی آموزشی پرسش و پاسخ در درس مطالعات اجتماعی پایه پنجم بر درک مفاهیم و تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
111 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی الگوی آموزشی پرسش و پاسخ در درس مطالعات اجتماعی پایه پنجم بر درک مفاهیم و تفکر انتقادی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته بوده که از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول طراحی الگوی آموزشی پرسش و پاسخ برای درس مطالعات اجتماعی بوده و بخش دوم، اعتباریابی الگو با اثربخشی بر درک مفاهیم و تفکر انتقادی است. در بخش کیفی از روش سنتزپژوهی (پژوهش تلفیقی) استفاده شد.در بخش کمی که هدف آن تأثیر الگوی طراحی شده بر درک مفاهیم علمی و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی بود؛ با استفاد از یک طرح آزمایشی از بین دانش آموزان پایه پنجم شهرستان ایذه (50 نفر پسر) شامل 2 کلاس به عنوان نمونه آماری به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، قرارگرفتند.درک مفاهیم علمی و تفکر انتقادی در هردو گروه و در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با ابزار آزمون تفکر انتقادی کرنل برای سنجش تفکر انتقادی و آزمون سنجش درک مفاهیم علمی محقق ساخته برای درس مطالعات اجتماعی مورد مقایسه قرار گرفتند.با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس داده های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شد. در بخش کیفی نتایج تحقیق منجر به طراحی الگویی شد که شامل هفت بُعد (مبانی، اصول، فنون و راهبردها، مراحل، انواع پرسش، اهداف و ارزشیابی) است، نتایج در بخش کمی تحقیق نشان داد که الگوی طراحی شده موجب افزایش تفکر انتقادی و درک مفاهیم در گروه آزمایش در درس مطالعات اجتماعی شده بود.
بررسی ساختار عاملی مقیاس عزت نفس روزنبرگ با سه شکل واژه پردازی مثبت ، منفی و نیمی از ماده ها مثبت و نیمی منفی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آن است تا اعتبار و روایی ساختار تک عاملی و دو عاملی مقیاس عزت نفس روزنبرگ را در میان دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ارزیابی کند و علاوه بر آن، جهت مطالعة اثر آمادگی سوگیرانة آزمودنی ها، به بررسی نقش واژه پردازی مثبت، منفی و نیمی از ماده ها مثبت و نیم دیگر منفی در برازش ساختار عاملی این مقیاس بپردازد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است که از میان آن ها 660 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش سه شکل واژه پردازی متفاوت در پرسشنامه های جداگانه به عمل آمد و به طور تصادفی در اختیار آزمودنی ها قرار داده شد. از میان نمونة پژوهش 218 نفر به صورت مثبت، 214 نفر به صورت منفی و 209 نفر به صورت مثبت و منفی به ماده های مقیاس عزت نفس پاسخ دادند و 19 پرسشنامة دیگر وصول نشد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری (انجام سه تحلیل عوامل تأژییدی مجزا) به وسیلة نرم افزار (Amos 16) بر روی این سه شکل واژه پردازی ماده ها نشان داد که بهترین برازش در ساختار دو عاملی و با واژه پردازی نیمی از ماده ها مثبت و نیمی دیگر منفی وجود دارد. برازش ساختار تک عاملی و دو عاملی این آزمون در نمونه هایی که به صورت یک دست مثبت و یا منفی به ماده ها پاسخ داده بودند از لحاظ آماری تأیید نشد. نتایج این پژوهش همسو با برخی دیگر از مطالعات، از ساختار دو عاملی عزت نفس مثبت و عزت نفس منفی این مقیاس حمایت می کند.
آشنایی با کلینیک تخصصی اختلالات تکاملی بزرگسالان بیمارستان روزبه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
گروهی از بیماری ها که با عنوان «اختلالات تکاملی بزرگسالان» دسته بندی می شوند، شامل مجموعه ای از اختلالات روانپزشکی هستند که در کودکی آغاز می شوند و تا بزرگسالی تداوم می یابند. این اختلالات با پیامدهای نامناسب و جدی در زمینه های مختلف عملکردی افراد همراهند، اما متأسفانه به اندازه کافی در ارزیابی های بالینی و تشخیصی به آنها توجه نمی شود و یا با سایر اختلالات اشتباه گرفته می شوند و بنابراین، بیماران مبتلا درمان مناسب نیز دریافت نمی کنند. شایع ترین اختلالات تکاملی بزرگسالان عبارتند از (1): اختلال بیش فعالی- نقص توجه بزرگسالی 1 اختلالات طیف اوتیسم بزرگسالی 2 اختلال توره بزرگسالی 3 ناتوانی های یادگیری بزرگسالی 4 با توجه به اهمیت تشخیص و درمان این اختلالات و توجه روزافزون به ویژگی های آنها در بزرگسالان و نیز مطرح شدن درمان های نوین و مؤثر برای این اختلالات،کلینیک تخصصی «اختلالات تکاملی بزرگسالان» با اهداف درمانی، آموزشی و پژوهشی، از سال 1392، در بیمارستان روزبه راه اندازی شده است. گروه هدف این کلینیک بیمارانی هستند که در طیف این اختلالات قرار دارند و کیفیت زندگی آنها به دلیل ابتلای به این اختلالات و همچنین اختلالات همراه روانپزشکی تحت تأثیر قرار دارد. هدف اصلی این کلینیک فراهم آوردن امکانات لازم برای تشخیص، ارزیابی جامع و درمان مبتنی بر شواهد است که شامل دارودرمانی و روان درمانی (با رویکردهای مدرن پیشنهادشده برای این دسته از اختلالات) است. علاوه بر مداخلات درمانی، اعضای آکادمیک این کلینیک برنامه های پژوهشی و آموزشی را به طور همزمان دنبال می کنند تا اولاً این فعالیت ها مکمل و تقویت کننده یکدیگر باشند و ثانیاً تجارب به دست آمده در طول زمان انباشته شود. تا کنون تمرکز اصلی فعالیت های این کلینیک در زمینه اختلال بیش فعالی- نقص توجه بزرگسالی بوده است که هم شیوع بالا و هم شدت قابل توجهی دارد. مطالعات طولی نشان داده اند که علائم اختلال بیش فعالی-نقص توجه تا 70 درصد در نوجوانی و تا 50 درصد در بزرگسالی باقی می مانند (2) و شیوع کلی این اختلال در بزرگسالی حدود 5 درصد تخمین زده می شود (4،3). علایم اصلی این اختلال در دوران بزرگسالی خود را به صورت نقص مزمن در برنامه ریزی، سازمان دهی و به انجام رساندن کارها در طی زمان نشان می دهد. همچنین، بزرگسالان مبتلا به این اختلال در تنظیم و کنترل هیجان های خود مشکلات قابل توجهی دارند که با بروز رفتارهای تکانشی و اختلال در روابط بین فردی همراه است. مشکلات طولانی مدت در عملکرد تحصیلی، شغلی و اجتماعی باعث می شود که فرد احساس اعتماد به نفس پایین، افسردگی و/ یا اضطراب داشته باشد. از آنجایی که مبتلایان به این اختلال به صورت روزمره با تأثیرات همه جانبه نقایص خود درگیر هستند، نیاز دارند تا راهکارهای انطباقی جدیدی را برای مواجهه با مشکلات زندگی بیاموزند (6،5). هیچ آزمون تشخیصی قطعی برای اختلال بیش فعالی- نقص توجه وجود ندارد و تشخیص بر اساس شرح حال دوران کودکی و نشانه های بزرگسالی صورت می گیرد (4). با این حال، به دلیل لزوم ارزیابی دقیق تمام نشانه ها، بهتر است علائم مطابق با مصاحبه نیمه ساختاریافته ویژه این اختلال بررسی شوند. از طرفی، به دلیل همبود زیاد این اختلال با اختلالات محور I و اختلالات شخصیت که امکان تشخیص دقیق را دشوار می سازد، لازم است مصاحبه های ساختاریافته یا نیمه ساختاریافته برای ارزیابی این بیماری ها نیز هم زمان انجام گیرد (7،6). در کلینیک اختلالات تکاملی بیمارستان روزبه پس از ارجاع بیمار به کلینیک، ابتدا یک شرح حال کامل روانپزشکی که شامل شرح حال دوران کودکی بیمار هم می شود، گرفته می شود. سپس، ارزیابی های تخصصی به شرح زیر صورت می گیرند: مصاحبه تشخیصی برای اختلال بیش فعالی- نقص توجه در بزرگسالان ( DIVA ) 1 برای تشخیص اختلال بیش فعالی- نقص توجه در بزرگسالان (8) مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت ( SCID-II ) 2 برای تشخیص اختلالات شخصیت (9) تکمیل پرسشنامه خودگزارشگری سرشت و منش ( TCI ) 3 توسط مراجع برای تشخیص انواع سرشت و منش (10) تکمیل پرسشنامه خودگزارشگری کانرز بزرگسالان ( CAARS-self report ) 4 برای تشخیص اختلال بیش فعالی- نقص توجه در بزرگسالان (11) پس از تکمیل ارزیابی ها، در صورتی که بیمار نشانه های فعال اختلال بیش فعالی- نقص توجه را نداشته باشد، جهت ادامه درمان و پیگیری به درمانگاه بزرگسالان ارجاع می شود. برای بزرگسالانی که تشخیص اختلال بیش فعالی- نقص توجه دریافت می کنند، ارزیابی ها قدم اول در روند درمانی تلقی می شوند. در واقع، ارزیابی ها یک شرح کامل از مشکلات تحصیلی، شغلی و روابط بین فردی گذشته و حال بیمار را فراهم می آورد. سپس، جهت تصمیم گیری برای درمان با بیمار در مورد امکانات موجود بحث و گفت وگ
رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو در سال تحصیلی91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو انجام گرفت. جامعة آماری شامل کل دانش آموزان متوسطة شهر ماکو است که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای تعداد سیصدوچهل وشش نفر به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. روش تحقیق روش همبستگی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامة باورهای معرفت شناختی «شومر» و پرسش نامة تفکر انتقادی «کالیفرنیا» بودند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی رابطة معناداری وجود دارد و باورهای معرفت شناختی، پیش بینی کنندة یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی (استدلال استقرایی) است. همچنین بین باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نیست. در گرایش به تفکر انتقادی، در استدلال استقرایی دختران بالاتر از پسران بودند؛ در سایر مؤلفه ها هیچ گونه تفاوتی دیده نشد و باورهای معرفت شناختی می تواند گرایش به تفکر انتقادی را در دختران و پسران پیش بینی کند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی می توانند پیش بینی کنندة مؤلفه های گرایش به تفکر انتقادی باشند و نیز، مؤلفه های باورهای معرفت شناختی می توانند در جهت تقویت تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزشی عواملی تأثیرگذاری باشند و با شناسایی این باورها گام های صحیح و مؤثری را در جهت رسیدن به شاخص های تفکر انتقادی برداشت.