فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۶۱ تا ۷٬۴۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
رفتار درمانی دیالکتیکی و اختلال مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک بیماری روان پزشکی مزمن می باشد که در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ی ایران در حال گسترش است. اعتیاد به موادمخدر پدیده ی پیچیده ای است که ابعاد مختلف زندگی فرد ازجمله ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله پیامدهای روانی حاصل از اعتیاد می توان به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اضطراب، پرخاشگری و اختلال در کنترل تکانه، فراموشی، توهم و هذیان ناشی از مواد صنعتی و... اشاره کرد. ازآنجایی که پیامدهای ناشی از اعتیاد بخصوص پیامدهای روانی در زندگی فرد اختلال ایجاد می کند و با توجه به نقش عوامل روانی در وابستگی به مواد و تداوم اعتیاد، لازم است در کنار درمان های دارویی و زیستی از مداخلات روان شناختی نیز استفاده شود. یکی از درمان های روان شناختی به کاررفته در حوزه ی اعتیاد رفتاردرمانی دیالکتیک می باشد. کاربرد رفتاردرمانی دیالکتیکی باگذشت زمان توسعه یافته است و در حال حاضر برای درمان بسیاری از مشکلات مانند افسردگی، اضطراب، خشم، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن کاربرد دارد. این مقاله مروری بر کاربرد فنون رفتاردرمانی دیالکتیکی است که به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمان ها تلقی می شود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت رفتاردرمانی دیالکتیکی مداخله ای برای اختلالات مصرف مواد اثربخش است.
بررسی عوامل جامعه شناختی رضایتمندی زنان از خانه داری (نمونه ی موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات جامعه شناسان نشان می دهد که نقش زن خانه دار پیچیده است، به این معنا که گروهی از زنان آن را ارضاکننده می دانند گروهی دیگر آن را یکنواخت و آزار دهنده ارزیابی می کنند. این مقاله که مبنا بر پژوهش است، میزان رضایت زنان نسبت به خانه داری را ارزیابی می کند. مبنای نظری این پژوهش نظریه ی رضایت ""مازلو"" است که نیازهای انسان را برای هماهنگی با شرایط کار در سه دسته خلاصه می کند: «سطح اول: نیازهای حیاتی و زیستی؛ سطح دوم: نیاز های ارتباطی؛ سطح سوم: نیاز به شکوفا شدن استعدادها» بر این اساس، هرکاری که سطوح بالاتری از نیازها را تامین کند، کارکنان آن دارای رضایت بیش تری هستند. روش تحقیق، کیفی و کمی (پیمایشی) است. حجم نمونه ی نهایی 390 نفر بوده است که 300 نفر آن را زنان خانه دار و 90 نفر دیگر را نیز زنان شاغل تشکیل می دهند. این نمونه ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق بیست گانه ی شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که زنان شاغل و خانه دار کار خانه را به کاری واقعی تعریف می کنند و انتظاراتی که از کار دارند این است که اولاً استقلال مالی و امنیت خاطر آنان را حفظ کند که شامل همان نیازهای سطح اول رضایتمندی شغلی است. در مرحله ی بعد کار هم باعث پیوندشان با دیگران شود و آن ها را از انزوا دور نماید و هم نتیجه ی کارشان در اختیار کسی (همسر) قرار گیرد که به او عشق می ورزند که با نیازهای سطح دوم رضایتمندی مطابقت دارد و نهایتاً این که کار، توان و استعداد آن ها را به کار گیرد که همان نیازهای سطح سوم رضایتمندی است.
بی خوابی، ماهیت و درمان
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری تجربه ای سخت برای زنان است که نیاز به سازگاری هیجانی بالایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان بود. تعداد 275 زن با ناباروری اولیه مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (بیمارستان امام خمینی تهران) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس سازگاری با بیماری (AIS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، استحکام من و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی مثبت معنادار دارند. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی منفی معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین استحکام من و سازگاری با ناباروری نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که متغیرهای روانشناختی می توانند سطوح سازگاری با ناباروری را پیش بینی کنند. نتایج این پژوهش می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات روانشناختی مفید باشد.
پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس مولفه های انعطاف پذیری روانشناختی: پذیرش و عمل،ارزش ها و گسلش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نقش احتمالی سه مؤلفه انعطاف پذیری روان شناختی(پذیرش و عمل، ارزش ها و گسلش شناختی) را در پیش بینی اختلال شخصیت مرزی مورد بررسی قرار داده است. برای این کار 131 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. این پرسشنامه ها شامل پرسشنامه تشخیصی شخصیت- ویراست چهارم، پرسشنامه پذیرش و عمل- ویرایش دوم، زندگی ارزش محور و گسلش شناختی بودند. همبستگی معناداری بین مؤلفه های انعطاف پذیری روان شناختی با اختلال شخصیت مرزی مشاهده شد. بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت که مؤلفه پذیرش و عمل 45٪ از واریانس اختلال شخصیت مرزی را تبیین می کند (01/0>p). بنا براین اجتناب تجربه ای(فقدان پذیرش) مؤلفه مهمی در پیش بینی اختلال شخصیت مرزی است و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمانی در افراد با اختلال شخصیت مرزی، مورد توجه قرار بگیرد.
بررسی رابطه اعتیاد به بازی های کامپیوتری بر افت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر زاهدان
حوزههای تخصصی:
بازی های رایانه ای گامی چشمگیر و پویا، فراتر از بازی های سنتی صفحه ای و حتی فراتر از سرگرمی تماشای تلویزیون را نشان می دهد. این بازی ها امروزه قسمت اعظم بازار جهان را به خود اختصاص داده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتیاد به بازی های کامپیوتری بر افت تحصیلی دانش آموزان مدارس متوسطه دوره اول زاهدان بود. این مطالعه توصیفی- از نوع همبستگی در سال 96 و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره اول که به روش دسترس 170 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد به بازی های کامپیوتری بود. داده ها با استفاده از آزمون میانگین، انحراف استاندارد، آزمون t و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار spss-23 تجزیه وتحلیل شدند. داده های پژوهش نشان داد میزان استفاده از بازی کامپیوتری و افت تحصیلی دانش آموزان در سطح بالایی است. همچنین بازی های کامپیوتری باعث افت تحصیلی دانش آموزان می شوند (0/01 ≥ p). نتایج وجود تأثیر ارتباط بین بازی کامپیوتری و افت تحصیلی را نشان می دهد. خواسته یا ناخواسته باید بپذیریم که بازی های رایانه ای همانند بسیاری دیگر از پدیده های عصر فناوری اطلاعات به زندگی ما پیداکرده است و یکی از سرگرمی های کودکان، نوجوانان، جوانان و حتی بزرگ سالان در عصر جدید است؛ بنابراین باید از طریق آموزش های مؤثر و نحوه صحیح استفاده از رایانه را آموزش داد.
اثربخشی درمانگری مبتنی بر مواجهه روایی در بهبود اختلال استرس پس از ضربه و حافظه سرگذشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اختلال استرس پس از ضربه، یک اختلال اضطرابی تضعیف کننده است که تعداد قابل توجهی از بازماندگان ضربه های روانشناختی بزرگ را مبتلا می سازد و موجب بروز اختلالاتی در حافظه سرگذشتی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی بهبود حافظه سرگذشتی و مؤلفه های مرتبط، به واسطه درمان مواجهه روایی بود. درمان مذکور، شامل بسیاری از مؤلفه های مواجهه سازی، به علاوه مؤلفه هایی از درمان مبتنی برشواهد است. روش:24 نفر از زنان تهرانی با تجربه خیانت همسر و دارای استرس پس از ضربه، با جایگزینی تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش قرار گرفتند. همه افراد، مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند، سپس مقیاس تجدید نظرشده تأثیر رویداد (IES-R)، آزمون حافظه سرگذشتی، آزمون تعیین اهداف و آزمون جملات بیست گانه را تکمیل کردند و مصاحبه حافظه سرگذشتی از ایشان گرفته شد. گروه آزمایش هشت جلسه درمان را پشت سر گذاشتند و گروه کنترل مداخله درمانی دریافت نکردند، سپس افراد هر دوگروه، مقیاس و سه آزمون را دوباره بلافاصله پس از درمان و سه ماه پس از آن تکمیل نمودند و به مصاحبه حافظه سرگذشتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها:نتایج تحلیل آماری نشان داد استرس پس از ضربه در گروه آزمایش، بلافاصله پس ازدرمان و سه ماه پس ازآن به طور معنادار کاهش پیداکرد. میزان اختصاصی بودن حافظه سرگذشتی افزایش معنادار داشت. محتوای غیرمرتبط با ضربه و بارهیجانی مثبت در تعریف ازخود در گروه آزمایش به طورمعنادار افزوده شد. میزان استقلال اهداف بیان شده تغییر چشمگیری نشان نداد. نتیجه گیری:موفقیت درمان مواجهه روایی در بهبود نشانه های استرس پس از ضربه، مؤید این است که خاطره ضربه به خوبی در حافظه سرگذشتی یکپارچه شده است و با شکسته شدن شبکه ترس و دسترسی به جزئیات حافظه سرگذشتی، اختلالات مرتبط با این حافظه نیز بهبود یافته اند.
پیش بینی افسردگی براساس مؤلفه های خودشفقتی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی افسردگی براساس مؤلفه های خودشفقتی (خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد) در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز بود.
روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین بود. آزمودنی های آن را 180 دانشجوی دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی در طی یک سال گذشته تشکیل می دادند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و همچنین نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های 13 سؤالی افسردگی بک و خودشفقتی نف بودند.
یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تمیز استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی افسردگی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز است. همچنین در تحلیل ممیز به روش گام به گام مشخص گردید که کارآمدترین متغیرها در پیش بینی افسردگی به ترتیب 1- ذهن آگاهی 2- انزوا 3- خودقضاوتی و 4- خودمهربانی هستند. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که همه ی متغیرها شامل خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد پیش بین های معنی داری برای افسردگی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی در دانشگاه های شهر اهواز می باشند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که خودشفقتی قادر به پیش بینی افسردگی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی می باشد.
رابطه کمال گرایی و ساختار مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کمال گرایی به عنوان یک ویژگی شخصیتی با ساختار مغز بود. تعداد 49 نفر (23 زن، 26 مرد) با تکمیل نسخه فارسی مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (FPANPS) در این مطالعه شرکت کردند و سپس تصویر مغز آن ها به روش تشدید مغناطیسی (MRI) ثبت شد. تصاویر براساس ریخت سنجی وکسل (VBM) ارزیابی شدند. ابتدا هر یک از تصاویر ثبت شده به سه بافت ماده سفید، ماده خاکستری و مایع مغزی نخاعی تفکیک و سپس از تصاویر ماده خاکستری جدا شده مغز، یک الگوی میانگین به دست آمد. جهت یکسان سازی ابعاد مغز، تصاویر با الگو هماهنگ شدند. نتایج نشان داد که بین کمال گرایی منفی افراد با چگالی ماده خاکستری مغز آنها در ساختار تالاموس و قسمت پشتی قشر آهیانه ای عقبی سمت چپ رابطه مثبت معنادار وجود دارد. ارزیابی آماری نشان داد که حجم نمونه برای یافتن همبستگی کمال گرایی مثبت با ساختارهای مغزی کافی نیست. نتیجه به دست آمده در راستای تحقیقاتی بود که قسمت پشتی قشر آهیانه ای عقبی سمت چپ را با فکر کردن به وظایف و تعهدات و همچنین افسردگی مرتبط دانسته اند و پژوهش هایی که رابطه بین تالاموس با اختلال وسواس فکری- عملی را تایید کرده اند. براساس نتایج، می توان استفاده از ابزارهای ارزیابی ساختار مغز به همراه پرسشنامه های ارزیابی شخصیت را پیشنهاد کرد. با توجه به یافته ها می توان برای ارزیابی دقیق تر ویژگی های شخصیتی و حتی مشکلات روان شناختی از تصاویر مغزی بهره برد.
عوامل انگیزشی شرکت در رشتة کشتی در میان کشتی گیران رده های سنی مختلف شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اولویتهای انگیزشی شرکت در رشتة ورزشی کشتی در میان کشتیگیران شهر کرمانشاه بود. جامعة آماری تحقیق حاضر شامل 4612 کشتیگیر بیمه شدة شهر کرمانشاه ( در دو رشتة آزاد و فرنگی)بود و نمونة آماری در سه ردة سنی نوجوانان (99 نفر)، جوانان ( 56 نفر) و بزرگسالان (87نفر) بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامة مشخصات فردی و پرسشنامة انگیزة مشارکت گیل استفاده شد. در پایان جلسة تمرینی، پرسشنامه توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه و نسخة 13 نرمافزار SPSS در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. کسب موفقیت و پیروزی با رتبهبندی44/7، تخلیة انرژی با رتبه بندی 15/6 و بودن با دوستان با رتبهبندی 57/4 اولویتهای انگیزشی برتر در شرکتکنندگان بودند. مقایسة انگیزة شرکتکنندگان براساس ردة سنی تفاوت معناداری را بین گروههای سنی مختلف نشان نداد(05/0p>). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عامل اصلی گرایش شرکتکنندگان در تمرینات کشتی در شهر کرمانشاه، کسب موفقیت و پیروزی است و تفاوت معناداری بین گروههای سنی مختلف در زمینة عوامل انگیزشی مشاهده نشد، و نیز گروههای با سوابق مشارکت مختلف در رشتة کشتی در زمینه عوامل انگیزشی تفاوت معناداری را نشان ندادند.
شیرخواران دارای وزن کم واهمیت مداخله زودهنگام:افزایش تعاملات مادر- شیرخوار
حوزههای تخصصی:
رابطه سبک دلبستگی، کمال گرایی و کیفیت دوستی دانشجویان در سن ورود به بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سبک دلبستگی و کمال گرایی با کیفیت دوستی دانشجویان در سن ورود به بزرگسالی انجام شد. روش این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود و نمونه ای 260 نفری از دانشجویان خوابگاهی دانشگاه های تهران به روش تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های دوستی،- کمال گرایی و مقیاس دلبستگی بزرگسال مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش های تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت دوستی با سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه مثبت معنادار و با سبک دلبستگی دوسوگرا رابطه منفی معنادار وجود دارد. از سوی دیگر، بین کیفیت دوستی با کمال گرایی کل وکمال گرایی منفی رابطه منفی معنادار و با کمال گرایی مثبت رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین کمال گرایی کل با سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه منفی معنادار و با سبک دلبستگی دوسوگرا رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به ترتیب متغیرهای سبک دلبستگی دوسوگرا، کمال گرایی منفی به شکل معکوس و سبک دلبستگی اجتنابی و کمال گرایی مثبت به شکل مستقیم نقش مهم و معناداری در پیش بینی کیفیت دوستی دارند. با توجه به این به نظر می رسد که کمال گرایی و سبک دلبستگی مولفه های تأثیرگذاری در پیش بینی کیفیت دوستی فرد باشند.
اثر بخشی روان درمانی مثبت گرای گروهی بر کاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افرادمبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرای گروهی برکاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افراد مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی انجام شد. روش کار: این پژوهش مقطعی در سال 1395بر روی32 نفر بیمار مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی در دو گروه آزمون و شاهد انجام شد. بیماران گروه مداخله درجلسات گروه آزمون تحت درمان مثبت گرای گروهی، یک بار در هفته به مدت یک ماه و نیم قرار گرفتند. در ابتدای درمان فرم های سنجش DASS-21 و اضطراب مرگ تمپلر به عنوان پیش آزمون و درپایان جلسه ششم به عنوان پس آزمون تکمیل شد. نتایج توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 21 و با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، خی دو و تی مستقل و تی زوجی تحلیل شد. یافته ها: مقایسه میانگین متغیرهای افسردگی، استرس و اضطراب مرگ در دو گروه نشان داد که تفاوت آماری معنی دار بین دوگروه روان درمانی مثبت گرا و شاهد وجوددارد (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش روان درمانی مثبت گرای گروهی را برکاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افراد مبتلابه سرطان تحت شیمی درمان موثر نشان می دهد. فراهم نمودن تمهیدات لازم از سوی مدیران ارشد و پزشکان آنکولوژیست در به کارگیری روان درمانی مثبت گرای گروهی به منظورکاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افراد مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی توصیه می گردد.
نگرشی بر مبانی روانشناختی ارزشهای مذهبی به مثابه اصلی ترین عوامل بهداشت روانی و شکوفایی شخصیت
حوزههای تخصصی:
همه انسانها فطرتاً کنجکاو و خداجو هستند‘اما همیشه با زبان منطق و استدلال نمیتوان چنین استعداد فطری و نیاز برتر را بیدار نگاه داشت و پرورش داد . احساسات‘ عواطف و خوشایندیها خمیر مایه اولیه گرایشهای مذهبی و تقویت نگرشها و رفتارهای مکتبی در بین همه انسانها‘به ویژه کودکان و نوجوانان است امروزه مذاهب به طور اعم و جامعترین آن ‘ مکتب حیات بخش و جاویدان اسلام و ارزشهای اسلامی به طور اخص به عنوان کاملترین پاسخها به عالیترین نیازهای انسان و عوامل بنیادی رشد شخصیت متعادل و تأمین کننده بهداشت روانی مورد توجه است . در این مقاله سعی شده است به اختصار به مبانی روانشناختی‘نماز‘روزه‘وحج اشاره شود.
تأثیر ادراک افراد از نوع تکلیف بر انتخاب سطوح تداخل زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی میزان تداخل حاصل از شیوة تمرینی خودتنظیم با توجه به نوع تکلیف بر اکتساب و یادداری تکالیف ردیابی موقعیتی، با تاکید بر آزمون نظریه های فراشناختی (پدیده های شناختی و فراشناختی) است. به این منظور 24 دانشجوی راست دست دختر و پسر دانشگاه یزد که به لحاظ مقیاس پرسشنامة ظرفیت خودتنظیمی (SRQ)، از ظرفیت بالای خودتنظیمی برخوردار بودند، به صورت تصادفی به 2 گروه تکالیف ردیابی موقعیتی ساده و پیچیده با مشخصات تجربی 12 نفر (در هر گروه) با میانگین سنی 7/1± 22 سال تقسیم شدند. روش تحقیق، نیمه تجربی بود. تکلیف مورد استفاده در این تحقیق، نوعی تکلیف ردیابی موقعیتی است که به صورت نرم افزاری طراحی شده و هدف از اجرای آن ردیابی موقعیتی مسیر با سرعت ممکن و حداقل خطاست. معیارهای اکتساب تکلیف زمان حرکت، خطای حرکت و تعداد تغییر الگو منظور شد. آزمودنی ها در مرحلة اکتساب 8 بلوک 16 کوششی را تمرین کردند، سپس در مرحلة یادداری فوری و مرحلة یادداری تأخیری (پس از 72 ساعت) یک بلوک 16 کوششی را تمرین کردند. داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و t مستقل به ترتیب برای مرحلة اکتساب و آزمون های یادداری استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه های تمرینی خودتنظیم در دو نوع تکلیف در مرحله اکتساب و یادداری فوری و تأخیری زمان حرکت وجود ندارد. درحالی که این تفاوت در رابطه با خطای حرکت در مرحلة اکتساب مشاهده شد (05/0 P<)، در مرحلة یادداری فوری و تأخیری مشاهده نشد. بین گروه های تمرینی خودتنظیم در دو نوع تکلیف در مرحلة اکتساب در مورد تعداد تغییر الگو تفاوت معنی داری مشاهده شد؛ به عبارتی گروه تمرینی تکلیف ردیابی موقعیتی پیچیده تعداد تغییر الگوی کمتری را خواستار بودند. همچنین نتایج تحلیل آزمون t مستقل برای مقایسة تعداد تغییر الگو در بلوک اول و بلوک هشتم از تکالیف ردیابی موقعیتی ساده تفاوت معنی داری نشان داد، ولی برای تکالیف ردیابی موقعیتی پیچیده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این یافته نشان می دهد افراد خودتنظیم با توجه به درکی که از نوع تکلیف دارند، سطوحی از تداخل زمینه ای را ایجاد می کنند و سپس با ادامة تمرین میزان تداخل زمینه ای را کاهش می دهند.