پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیرگذاری رویکردهای مذهبی و معمولی مدارس در ابعاد دینداری دانش آموزان و کاربرد دین در زندگی آنان طراحی و اجرا گردید. به این منظور از بین مدارس غیرانتفاعی دخترانه شهر تهران، دو دبیرستان با رویکرد مذهبی و دو دبیرستان با رویکرد معمولی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و دانش آموزان پایه اول و سوم آنها به تکمیل پرسشنامه های «عمل به باورهای دینی» (گلزاری، 1379) و «راهبردهای کنار آمدن با مشکل» (فرایدنبرگ و لوئیس، 1994، به نقل از داعی پور، 1387) پرداختند. یافته های پژوهشی حاصل از آزمون t مستقل حاکی از آن است که بین میزان استفاده از سبک های کنارآمدن با مشکل (سبک بارور، نابارور، و مراجعه به دیگران) در دانش آموزان مدارس با رویکردهای متفاوت به تربیت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما دانش آموزان مدارس مذهبی از نظر میزان عمل به باورهای دینی با دانش آموزان مدارس معمولی تفاوت معناداری دارند؛ به گونه ای که میزان عمل به باورهای دینی در دانش آموزان مدارس مذهبی بیشتر از دانش آموزان مدارس معمولی می باشد.