فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی: نقش تعدیل کننده سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نقش تعدیل کننده سبک های دلبستگی در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی در یک نمونه دانش آموزی مورد بررسی قرار گرفت. چهار صد و چهل و سه دانش آموز دبیرستانی (213 پسر، 230 دختر) مشغول به تحصیل در مدارس شهر تهران از رشته های مختلف تحصیلی در حوزه های علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی در این پژوهش شرکت کردند. از دانش آموزان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال AAI))، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) و مقیاس مشکلات بین شخصی (IIP-60) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و مشکلات بین شخصی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و ناگویی هیجانی با مشکلات بین شخصی همبستگی مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که سبک های دلبستگی می توانند رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی دانش آموزان را تعدیل کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی یک رابطه خطی ساده نیست و سبک های دلبستگی می توانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند.
مقایسه عملکرد خانواده دختران اقدام کننده به فرار از منزل با گروه شاهد در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با در نظر گرفتن اهمیت رابطه عملکرد خانواده با رفتارهای سازش یافته در اعضای آن، هدف این تحقیق مقایسه عملکرد خانواده دختران در شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع پیمایشی بود. نمونه این پژوهش، تمامی 31 دختر فراری بودند که در 6 ماهه اول سال 1385 از طریق نیروی انتظامی و قوه قضائیه به مرکز اورژانس اجتماعی شهر اصفهان ارجاع گردیدند. 31 نفر نیز به عنوان گروه شاهد از میان دانشجویان یکی از دانشگاه های آزاد اسلامی، انتخاب شدند. نمونه گیری دو گروه، به روش در دسترس انجام گرفت و هر دو گروه به سوالات پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم پاسخ دادند. در نهایت، داده ها به کمک آزمون تجزیه و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: دو گروه در مقیاس های جامعه پذیری، منبع کنترل بیرونی، تعارض، سبک های تربیتی مستبد، آزاد منش و بی قید و بند، آرمان خانواده، پیوستگی و ابراز وجود (بیانگری) با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند (P<0.05).. نتیجه گیری: خانواده دختران فراری با ویژگی هایی چون عدم نزدیکی عاطفی، برقراری ارتباطات اجتماعی محدود و تمایل کم به این گونه روابط، تحت کنترل ندیدن رویدادها، تعاملات همراه با تعارض اعضای خانواده، قوانین محدود یا سرسختانه، مشارکت ضعیف اعضا در تصمیم گیری ها، فخر و مباهات کم به خانواده، عدم ابراز آزادانه احساسات و افکار مشخص می شوند.
راهنمایی و مشاوره ی گروهی در مدرسه: مشاوره ی گروهی آدلری (2)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی بی رمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی با آگاهی از شناسه های جمعیت شناختی، ذهن تمام عیار و تاب آوری هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی رمقی پیامد درگیری طولانی مدت در موقعیت هایی است که مستلزم نیروی بدنی، روانی و اجتماعی بیش ازاندازه است. پژوهش با هدف بررسی نقش پیش بین شناسه های جمعیت شناختی، ذهن تمام عیار و تاب آوری هیجانی در بی رمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. تعداد 140 نفر (70 نفر زن و 70 نفر مرد) از زوجین خواهان جدایی مراجعه کننده به دادگستری شهرستان خوی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سنجه تاب آوری هیجانی کانر و دیویدسون (2003) پرسشنامه پنج وجهی ذهن تمام عیار بائر، اسمیت و آلن (2006) و سیاهه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها نشان داد با مهار اثرات متغیرهای جمعیت شناختی، متغیرهای ذهن تمام عیار (01/0 p=و 10/0-=β) و تاب آوری هیجانی (04/0 p= و 14/0-=β) قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی بود. بر پایه این یافته ها می توان نتیجه گرفت که گریز پیاپی از تجربه رخدادهای تنش زای رابطه و توان اندک این زوجین در بازسازی رابطه، زمینه بی رمقی آن ها را فراهم می آورد.
پیش بینی هوش هیجانی دانشجویان بر اساس متغیرهای دموگرافیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشنهاد چارچوبی برای ارزشیابی برنامه درسی فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله چند پرسش اساسی را درباره وضعیت ارزشیابی در برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مطرح ساخت و از طریق پاسخ گویی به آن ها در تلاش بود تا چارچوبی برای ارزشیابی در این برنامه درسی فراهم سازد. .برای پاسخ گویی به سؤالات از روش دیالکتیک با خود و سپس روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. در نهایت 7 عنصر برای ارزشیابی از درون داد؛ شامل دانش آموزان، معلمان، محتوا، کلاس درس و مدرسه، والدین، سازمان آموزش و پرورش و اجتماع در نظر گرفته شد، که هر کدام از عناصر فرعی تر تشکیل شده است. برای ارزشیابی فرایندها نیز 6 عنصر شامل شاگردان، معلمان، معلمان و شاگردان، مدرسه، والدین و اجتماع در نظر گرفته شد. برای ارزشیابی برون داد، 5 عنصر شامل ارزشیابی هدف های کلی، هدف های واسطه ای، ارزشیابی جریان بحث، ارزشیابی نگرش ها و دانش ها در نظر گرفته شد. در نهایت ارزشیابی از بازخورد و پیامد نیز 5 عنصر ارزشیابی از بازخورد در مرحله درون داد، در مرحله فرایند و برون داد و ارزشیابی از ارزشیابی و پیامدها را شامل شد. نظر به این که چهارچوب پیشنهادی تمام عناصر برنامه درسی فلسفه برای کودکان را برای ارزشیابی مدنظر قرار می دهد، چهارچوب مناسبی تشخیص داده شده است که برای اولین بار مطرح می شود.
بررسی ارتباط بین تیپ های شخصیت، بنیه قوی و استرس در بیماری های عروق تغذیه ای قلب و افراد عادی
حوزههای تخصصی:
در زمینه نقش عوامل روانی و اجتماعی در ظهور بیماری عروقی قلب، بعضی از پژوهش ها وجود ارتباط مثبت بین شخصیت، استرس و بیماری عروقی قلب را گزارش کرده اند. در پژوهش حاضر ارتباط بین استرس، تیپ شخصیتی 2، ویژگی شخصیتی، بنیه قوی و بیماری عروق تغذیه ای قلب مورد بررسی قرار گرفته است....
بلوغ دیررس، بلوغ زودرس
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۱۳
حوزههای تخصصی:
طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، اختلال شخصیت وسواسی- اجباری وگروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افکار مزاحم و تکرارشونده از مؤلفه های اساسی اختلال های وسواسی- اجباری (OCD) و شخصیت وسواسی- اجباری (OCPD) است. زیرساخت های شناختی، طرح واره ها و ارزیابی افراد از افکارشان در این اختلال ها همواره مورد توجه روان شناسان بالینی بوده است.
از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به OCD، OCPD و گروه بهنجار است.
روش: این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال 1392 بودند. نمونه ی اولیه پژوهش که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، 385 نفر بودند. ابتدا تمام شرکت کنندگان، پرسشنامه های بازنگری شده ی وسواسی- اجباری، چندمحوری بالینی میلون3، فرم کوتاه طرح واره یانگ، فراشناخت و سلامت عمومی را تکمیل کردند. در مرحله دوم، افرادی که نمره های لازم را به دست آورده بودند، مورد مصاحبه قرار گرفتند. بدین ترتیب 127 نفر (شامل 35 نفر در گروه OCD، 39 نفر در گروه OCPD و 53 نفر در گروه بهنجار) انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوآ) نشان داد میانگین نمرات در تمام حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه در گروه های بالینی پژوهش به طور معناداری بالاتر از گروه بهنجار و در بین افراد مبتلا به OCD به طور معنادار بالاتر از دو گروه دیگر است. همچنین در باورهای فراشناختی، میانگین نمرات افراد مبتلا به OCD در خرده مقیاس های باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و اطمینان شناختی به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر است.
نتیجه گیری: نتایج به طور کلی نشان دادند که بررسی طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی، باعث ایجاد درک بهتری از OCD و OCPD می شوند.
تحریک غیرتهاجمی مغز به وسیله امواج الکترومغناطیسی (TMS): اصول و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریک مغناطیسی مغز به عنوان یکی از شیوه های مداخلاتی در درمان بیماریهای روانشناختی، مورداستفاده قرارمی گیرد. از کارکردهای شناخته شده این روش در درمان اختلالات بالینی می توان اختلالات حرکتی و گفتاری ناشی از سکته های مغزی، وزوز گوش، پارکینسون، تیک های عصبی را نام برد. از کاربردهای حوزه روانشناختی این شیوه درمانی، می توان به تحریک اختصاصی منطقه مغزی دخیل در بیماری روانشناختی خاص از جمله اسکیزوفرنی اشاره نمود. نتایج علمی اثبات شده ای مبتنی بر تحریک مغناطیسی مغز و در راستای درمان بیماری هایی چون اعتیاد، افسردگی، اختلالات دوقطبی، وسواس فکری-عملی وجود دارد. از طرف دیگر این روش یکی از شیوه های مطالعه و بررسی نحوه عملکرد مغز است . در روش مذکور با استفاده از قانون القای الکترومغناطیس جریان هایی متغیر با شکل و جهت گیری سیم پیچ ها، الگو و فرکانس تحریک بستگی در مغز القا می شود. مزیت این روش نسبت به سایر روش ها این است که مغز با کمترین احساس درد و ناراحتی تحریک و عملکرد جریان ها و ارتباطات درون مغز بررسی می شود. تحریک مغناطیسی مغز از لحاظ نوع پالس به سه دسته تک پالس، جفت پالس و تحریک مغناطیسی مکرر تقسیم می شود. تحقیقات نشان داده است روش مزبور می تواند تحریک پذیری مغز را افزایش یا کاهش دهد و همچنین در درمان بیماری های روحی که وابسته به افزایش یا کاهش عملکرد اعصاب یک ناحیه مغزی است؛ تاثیر معناداری دارد.
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران معمار روانشناسی و مشاوره کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ الصحه (ورزش)
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد خانواده بیماران مبتلا به اختلال مصرف مواد و خانواده افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگه داری ذهنی عدد وردیف کردن عملیاتی براساس نظر ""پیاژه"" انجام شده است . طبق نظر ""پیاژه""، عدد، تـالیفی از ردیف کردن وطبقه بندی است . وقتی کودک واجد نگه داری ذهنی می شود، می تواند آن ها را یک به یک مطابقت دهد . دراین مطابقت ، علاوه برآنکه عناصررا ردیف می کند ، عناصر رادرهم طبقه بندی می کند . سؤال اصلی این است که اگر عدد، تـالیفی از ردیف کردن وطبقه بندی باشد، آیا بین عدد وردیف کردن رابطه ی علت ومعلولی برقرار است ویا این که صرفا"" همبستگی بالایی دارند ودریک سن به استقرار می رسند ؟ براین اساس دو فرضیه مطرح شده است که طی آن ها هرآزمودنی که واجد نگه داری ذهنی عدد باشد، واجد ردیف کردن نیز می باشد . فرضیه ی دیگر آن است که بین تغییرات نمرات عدد ونمرات ردیف کردن ، همبستگی بالا ومعتبری وجود دارد . برای آزمون فرضیه ها، 180 نفر از دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سه دسته ی سنی 6 ، 7 و 8 ساله به صورت تصادفی ومرحله ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها براساس روش بالینی ""پیاژه"" و استفاده از مصاحبه ی بالینی انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده براساس دستورالعمل نمره گذاری، که توسط پورحسین (1370)برای جمعیت ایرانی اعتباریابی شده است، به صورت داده های فاصله ای توسط مشخصه های آماری همبستگی ""پیرسون""، آزمون tو تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن، عامل اصلی تحول شناختی است وکودکان ایرانی درسن 8 تا 8 سال و 11 ماه واجد نگه داری ذهنی عدد وردیف کردن عملیاتی می شوند. همچنین بین فهم عدد وتوانایی ردیف کردن رابطه ی علیت وجود ندارد بلکه این دو توانایی با یکدیگر توازی وهمبستگی بالایی دارند؛ به عبارت دیگر، این ساخت ها همدیگر را تسهیل می کنند .
بررسی شاخص های روانسنجی پرسشنامه استفاده آسیب زا از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه استفاده آسیب زا از اینترنت انجام گرفته است. بدین منظور، فرآیند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی این پرسشنامه انجام شد. جمعیت مورد نظر پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی استان یزد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 318 نفر پرسشنامه های استفاده آسیب زا از اینترنت، پرسش نامه اعتیاد به اینترنت یانگ و ویژگی های جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها توسط روش های تحلیل عاملی، روایی همزمان، همسانی درونی، آلفای کرونباخ و تحلیل عامل تاییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های بدست آمده دو عامل برای پرسش نامه استخراج کرد. همچنین آلفای کرونباخ کل برابر با 91/0 و روایی همگرا برابر با 82/0 بود. پس از بررسی روایی محتوا، جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی بهره برده شد. یافته ها نشان داد ساختار دو عاملی بدست آمده با مدل اصلی پیشنهاد داده شده پرسشنامه همخوانی دارد. نتایج نشان داد که پرسش نامه استفاده آسیب زا از اینترنت در جامعه ایرانی، دارای ویژگی هیا روان سنجی مطلوبی است و می تواند در پژوهش ها بر روی نمونه ایرانی مورد استفاده قرار بگیرد.
درآمدی بر هوش هیجانی و نابینایی
حوزههای تخصصی: