فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس شهرستان همدان بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، در این پژوهش 20 نفر آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی، 20 نفر آموزش به شیوه نقشه مفهومی فردی دریافت کردند، 20 نفر در گروه کنترل بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی و آزمون پیشرفت تحصیلی بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر بهبود انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثراست (p<0.001). کاربرد نتایج پژوهش ها برای معلمان این است که به منظور افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، باید به نقش عوامل انگیزشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به روش نقشه مفهومی فردی توجه نمایند.
ساخت و هنجاریابی آزمون تشخیصی سطح خواندن برای دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
تحلیل تطبیقی اسناد رسمی نگاشته شده در فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصل این پژوهش، تحلیل تطبیقی اسناد رسمی نگاشته شده در فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش نقد تطبیقی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده نشان داد که سه سند مورد نظر از منظر معیارهای هفت گانه (انسجام فلسفی، تناسب با عرصه عمل، اسلامی بودن، ایرانی بودن، نوآوری، میزان موجه سازی ادعاها در مقابل دیدگاه های رقیب و جامعیت) در جایگاه متفاوتی قرار دارند. از منظر معیار نخست، طرح اول، طرح دوم و طرح سوم به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار می گیرند. در مورد معیار دوم، هر یک از طرح های مورد نظر به برخی از جنبه های عرصه عمل نزدیک و از برخی دیگر دور هستند. از منظر معیار سوم، طرح اول و دوم از توفیق بیشتری برخوردارند. از منظر معیار چهارم، طرح دوم به دلیل تکیه داشتن بر فلسفه ای ایرانی به برخی از مؤلفه های فرهنگ نزدیک شده است. از نظر میزان نوآوری، طرح اول و دوم گوی سبقت را ربوده اند. موجه سازی دیدگاه ها در طرح نخست بیش از سایرین صورت پذیرفته است. همچنین، مؤلفه جامعیت در طرح سوم، بیش از سایر طرح ها دیده می شود.
تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر انگیزش پیشرفت، انگیزش تحصیلی، نگرانی های آینده تحصیلی- شغلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر انگیزش پیشرفت، انگیزش تحصیلی، نگرانی های آینده تحصیلی ـ شغلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر و دختر سال اول دبیرستان های استان چهارمحال و بختیاری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 60 نفر (30 دختر و 30 پسر) از بین آنان انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس گروه آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای مشاوره شغلی گروهی به شیوه یادگیری کرومبولتز را دریافت کرد. دانش آموزان گروه های آزمایش و کنترل طی 3 مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه پرسشنامه های انگیزش پیشرفت، انگیزش تحصیلی و نگرانی های آینده تحصیلی ـ شغلی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان دادند، ارائه مشاوره شغلی به روش یادگیری کرومبولتز بر انگیزش پیشرفت، انگیزش تحصیلی و نگرانی های آینده تحصیلی - شغلی دانش آموزان موثر بوده است. در حالی که مشاوره شغلی بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنادار نداشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان دادند که تاثیر ارائه مشاوره شغلی پس از گذشت 3 ماه از آخرین جلسه مشاوره بر روی انگیزش پیشرفت و نگرانی های آینده تحصیلی - شغلی پایدار بوده است.
تاریخچه تحقیق عمل و کاربرد آن در آموزش
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد خانواده بیماران مبتلا به اختلال مصرف مواد و خانواده افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگه داری ذهنی عدد وردیف کردن عملیاتی براساس نظر ""پیاژه"" انجام شده است . طبق نظر ""پیاژه""، عدد، تـالیفی از ردیف کردن وطبقه بندی است . وقتی کودک واجد نگه داری ذهنی می شود، می تواند آن ها را یک به یک مطابقت دهد . دراین مطابقت ، علاوه برآنکه عناصررا ردیف می کند ، عناصر رادرهم طبقه بندی می کند . سؤال اصلی این است که اگر عدد، تـالیفی از ردیف کردن وطبقه بندی باشد، آیا بین عدد وردیف کردن رابطه ی علت ومعلولی برقرار است ویا این که صرفا"" همبستگی بالایی دارند ودریک سن به استقرار می رسند ؟ براین اساس دو فرضیه مطرح شده است که طی آن ها هرآزمودنی که واجد نگه داری ذهنی عدد باشد، واجد ردیف کردن نیز می باشد . فرضیه ی دیگر آن است که بین تغییرات نمرات عدد ونمرات ردیف کردن ، همبستگی بالا ومعتبری وجود دارد . برای آزمون فرضیه ها، 180 نفر از دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سه دسته ی سنی 6 ، 7 و 8 ساله به صورت تصادفی ومرحله ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها براساس روش بالینی ""پیاژه"" و استفاده از مصاحبه ی بالینی انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده براساس دستورالعمل نمره گذاری، که توسط پورحسین (1370)برای جمعیت ایرانی اعتباریابی شده است، به صورت داده های فاصله ای توسط مشخصه های آماری همبستگی ""پیرسون""، آزمون tو تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن، عامل اصلی تحول شناختی است وکودکان ایرانی درسن 8 تا 8 سال و 11 ماه واجد نگه داری ذهنی عدد وردیف کردن عملیاتی می شوند. همچنین بین فهم عدد وتوانایی ردیف کردن رابطه ی علیت وجود ندارد بلکه این دو توانایی با یکدیگر توازی وهمبستگی بالایی دارند؛ به عبارت دیگر، این ساخت ها همدیگر را تسهیل می کنند .
ارزیابی مدل اندازه گیری طرحواره های شناختی پرخاشگر و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی اعتبار و روایی مقیاس باورهای تجویزی پرخاشگر (NBAS) در کودکان، بوده است. بدین منظور، یک گروه نمونه 120 نفری (63پسر و 57 دختر) به تصادف از بین دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انتخاب گردید. این آزمودنی ها به مقیاس""باورهای تجویزی پرخاشگر"" (NBAS) پاسخ داده و والدین آنها نیز، ""فهرست رفتاری کودکان"" (CBCL) را کامل کردند. دراین تحقیق، به منظور بررسی اعتبار این مقیاس، از دو روش همسانی درونی و دو نیمه سازی استفاده گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند که ضریب آلفای کرونباخ در کل مقیاس و هر یک از عوامل بین 63/0 تا 89/0 متغیر بوده است. نتایج دونیمه سازی مقیاس نیز نشان داد که اعتبار این مقیاس مناسب برآورد شده و بین 60/0 تا 82/0 متغیر است. روایی مقیاس نیز از طریق روایی همزمان و همگرا محاسبه گردید. نتایج نشان دادند که همبستگی مقیاس NBAS با CBCL و هر یک از زیر مقیاس های آن، بین 21/0 تا 50/0 دامنه داشته است (p<0.01). نتیجه این که، مقیاس NBAS دارای اعتبار و روایی مناسبی است و می تواند در موقعیت های پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان با و بدون سابقه ی زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رابطه ی جنسی، کششی طبیعی در فضای مناسب خانواده است که پذیرش و احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانوادگی موثر است اما به دنبال زایمان به خاطر شرایط خاص این دوران، رفتار جنسی دچار تغییراتی می شود. با توجه به شیوع مشکلات جنسی و ارتباط آن با تولد فرزند در زنانی که برای اولین بار مادر شدن را تجربه می کنند این پژوهش با هدف بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان نخست زا و زنان بدون فرزند انجام شد.
روش کار: در این پژوهش توصیفی، 120 نفر از زنان متاهل (60 نفر دارای فرزند و60 نفر بدون فرزند) در محدوده ی سنی 30-20 سال با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان مراجعین به مراکز بهداشتی و مطب های متخصص زنان و زایمان شهر مشهد در سال 1388 انتخاب شدند. نمونه ها پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریچ و رضایت جنسی و مشخصات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی، مجذور خی و آنووا تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد زنانی که هنوز تجربه ی بارداری و زایمان را پشت سر نگذاشته اند از عملکرد جنسی بهتر (017/0=P) و رضایت مندی زناشویی بالاتر برخوردار بوده اند (005/0=P). هم چنین نمره ی میانگین عملکرد جنسی در زنان بدون فرزند 6/3 و برای زنان دارای فرزند 3/3 است.
نتیجه گیری: زنان متاهل بدون تجربه ی زایمان، میانگین نمره ی رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی بالاتری نسبت به زنانی که زایمان را تجربه کرده اند به دست آورده اند و این امر نشان ده نده ی نقش عامل جنسی بر عامل جنسی بر رضایت زناشویی و لزوم توجه به مشکلات جنسی در دوره ی پس از زایمان است.
دیدگاه مربیان آموزشی و دانشجویان پرستاری درباره آموزش های بالینی در عرصه
حوزههای تخصصی:
اهداف. کارآموزی پرستاری در عرصه ، قلب آموزش حرفهای پرستاری است. بهمنظور بهبود کیفیت آموزش بالینی، ارزیابی وضعیت این نوع کارآموزیها ضروری بهنظر میرسد؛ لذا این مطالعه با هدف تعیین مشکلات ک ارآموزی در عرصه، از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد در سال 1387 صورت گرفت.
روشها. در مطالعهای توصیفی- مقطعی، نمونه مورد نظر شامل 6 نفر مربی آموزشی و 30 دانشجوی پرستاری سال آخر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد به روش سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات مربوطه به وسیله پرسشنامه پژوهشگرساخته گردآوری شد و از طریق آمار توصیفی شامل توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t بررسی گردید و با نرمفزار SPSS 11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها. اکثریت مربیان و دانشجویان بیان کردند که نیازی به مربی بالینی نیست و وجود مربی مشاور کافی است و نحوه نظارت مربی مشاور و کسب مهارت در اجرای فرآیند پرستاری، مشخص بودن وظایف دانشجو و مربی و اهداف کارآموزی را خوب تا عالی ارزیابی نمودند. گروه نمونه دسترسی به امکانات رفاهی، هماهنگی بین گروه پرستاری و واحدهای بهداشتی- درمانی، نداشتن زمینه علمی مناسب در بخش و پیروی از عادات نادرست حاکم بر محیط را نسبتا ضعیف تا ضعیف ارزیابی کردند.
نتیجهگیری. پیاده کردن اصول عملی صحیح در کارآموزیهای بالینی برای غلبه بر پیروی از عادات نادرست حاکم بر محیط، ارایه آموزشهای علمی و صحیح در زمینه مراقبت از بیمار و اصلاح معیار ارزشیابی دانشجویان پیشنهاد میشود.
بررسی رابطه وضعیت مذهبی با هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران در سال 84-83(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" در این پژوهش به بررسی رابطه وضعیت مذهبی با هوش هیجانی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر تهران می پردازیم. پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که مذهب و نیز آموزه های اخلاقی آن، سبب سازگاری بیشتر و بهتر دانش آموزان می شود. همچنین، پژوهشها حاکی از آن است که هوش هیجانی با سلامت روانی، سازگاری و اخلاقیات نیز مرتبط است. این پژوهش نشان می دهد که هوش هیجانی نیز با وضعیت مذهبی دارای رابطه همبستگی مثبت و معنی دار است. نمونه پژوهش شامل 450 دانش آموز دختر و پسر پیش دانشگاهی از مناطق 4 و 11 و 18 آموزش و پرورش شهر تهران است که با روش نمونه گیری هدفدار انتخاب شده اند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه سنجش وضعیت مذهبی دانش آموزان جوان و پرسشنامه هوش هیجانی بار – اون است که درباره دانش آموزان اجرا شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و نتیجه نشان داده است که وضعیت مذهبی دانش آموزان با هوش هیجانی آنان رابطه مثبت معنادار دارد. بنابراین آموزش دادن مسائل مذهبی و اصول اخلاقی روشی مکمل در آموزش هوش هیجانی به دختران و پسران پیش دانشگاهی است و زندگی بهتر را برای آنان به ارمغان می آورد
"
مقایسه ی نیمرخ عصب - روان شناختی بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری با جمعیت سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های معدودی نقص های عصب شناختی را در افراد مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی بررسی کرده اند. به علاوه بدکارکردهای شناختی می تواند در ارتباط با صفات شخصیت وسواسی نیز رخ دهند. ویژگی های شخصیت وسواسی مانند پایبندی خشک به قواعد می توانند به عنوان راهبردی جبرانی در پاسخ به نقایص شناختی باشند. از طرفی با توجه به ارتباط این اختلال با اختلال وسواس فکری و با توجه به الگوی کارکردهای عصب شناختی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس چنین فرض شد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی نیز نقایصی در مجموعه ارزیابی های عصب شناختی نشان دهند، برای بررسی این فرض نیمرخ عصب روان شناختی بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری با گروه سالم مقایسه شد. در پژوهش حاضر، بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی، اختلال وسواس فکری - جبری و گروه سالم در یک مجموعه ارزیابی های عصب شناختی بررسی شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و حافظه ی کاری دارند. این نتایج نشان دهنده ی نقص در انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و حافظه ی کاری در این بیماران هست.درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست.
درآمدی بر هوش هیجانی و نابینایی
حوزههای تخصصی:
اثربخشی ارتقاء نگرش دینی بر رفتار مجرمانه جوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی ارتقاء میزان نگرش دینی بر کاهش رفتار مجرمانه جوانان زندانی است. برای سنجش میزان نگرش دینی جوانان زندانی، از پرسش نامه پایبندی مذهبی و برای ثبت رفتارهای مجرمانه آنان، از فهرست رفتار مجرمانه استفاده شد. برای انجام پژوهش از میان زندانیان افراد واجد شرایط شناسایی شدند که از میان آنها، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل از شروع جلسات آموزشی، به مدت 10 روز کلیه آزمودنی ها توسط مراقبین زندان و دستیاران، به صورت غیرمستقیم مشاهده شدند و رفتارهای مجرمانه آنها ثبت و پرسش نامه پایبندی مذهبی نیز اجرا شد. سپس در طول مدت معینی به گروه آزمایش جلسات آموزشی دینی ارائه شد، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی از این دست دریافت نکردند. پس از پایان دوره آموزشی، مجدداً به مدت 10 روز ، رفتار آزمودنی ها، مشاهده و ثبت و پرسش نامه پایبندی مذهبی اجرا شد. یافته ها نشان داد که رفتار مجرمانه تحت تأثیر آموزش های دینی کاهش یافته است. همچنین بین ناپایبندی مذهبی و رفتار مجرمانه رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود.
کودک آزاری
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۷
حوزههای تخصصی:
بررسی شیوع و عوامل مؤثر در ایجاد تاخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: شیرخواران در معرض خطر ایجاد تاخیر تکامل، که دارای سابقه وجود یک یا چند عامل خطرساز در دوران قبل، حین یا پس از تولد می باشند، شیرخواران پرخطر نامیده می شوند. میزان شیوع تاخیر تکامل در این شیرخواران بالاتر از جمعیت عادی می باشد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع تاخیر تکامل حرکتی و عوامل خطرساز موثر در ایجاد آن در شیرخواران پرخطر مراجعه کننده به مرکز اختلالات تکاملی صبا انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه به صورت توصیفی (تعیین شیوع)، تحلیلی از نوع مورد – شاهدی (تعیین عوامل خطرساز موثر) انجام شده است. جامعه تحقیق شامل 403 شیرخوار ارجاع شده از مراکز بهداشت و درمانگاه های تخصصی اطفال تهران (دارای یک یا چند عامل خطرساز برای ایجاد تاخیر تکامل) بوده اند. موارد دچار تاخیر تکامل به عنوان مورد و شیرخواران مراجعه کننده به مرکز به علل دیگر به عنوان شاهد تلقی گردیدند.
یافته ها: بر اساس این مطالعه مشخص گردید، شیوع تاخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر 30% و بطور قابل توجهی بالاتر از جمعیت عادی می باشد. همچنین موثرترین عوامل خطرساز به ترتیب، نارس بودن هنگام تولد (25.6%)، وزن کم حین تولد (19%)، تشنج های نوزادی (7.4%)، بیماری غشای هیالن (6.6%)، عفونت های سیستمیک مادر در دوران بارداری (5.7%) و زردی شدید نوزادی (4.9%) می باشند.
نتیجه گیری: با توجه به موثر بودن عوامل فوق در ایجاد شیوع بالاتری از تاخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر، در جهت پیشگیری از این عوامل و در نتیجه کاهش شیوع تاخیر تکامل و همچنین در جهت شناسایی هر چه سریعتر شیرخواران مبتلا به تاخیر تکامل به منظور انجام مداخلات درمانی و توانبخشی به موقع اقدامات سریع لازم است. بدین ترتیب به نتایج درمانی بهتری در آنان دست خواهیم یافت.
"
همه گیری شناسی اختلالات روانپزشکی در استان کهگیلویه و بویراحمد 1380
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بار اختلالات روانپزشکی در کشورهای پیشرفته تا حد زیادی به وسیله پزسشنامههای غربالگری و مصاحبه بالینی ساختار یافته شناسایی شده است، ولی بررسی بار اختلالات روانپزشکی در کشور ما محدود و تعداد مطالعات انجام شده کم میباشد. برنامهریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روان به افراد، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است. این مطالعه با هدف بررسی همهگیریشناسی اختلالات روانی در افراد 18 سال به بالاتر مناطق شهری و روستایی استان کهکیلویه و بویراحمد انجام گرفت.
مواد و روشکار: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1380 انجام گردید. نمونه مورد مطالعه با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان کهکیلویه و بویراحمد انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا به وسیله کارشناسان روانشناسی در استان، جمعاً 327 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. تشخیصگذاری اختلالات براساس معیارهای طبقهبندی DSM-IV (چاپ چهام کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی)میباشد. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و روشهای اماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیلی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان داد که شیوع انواع اختلالات روانپزشکی در استان 23.17 درصد میباشد که این شیوع در زنان 36.73 درصد و در مردان 9.92 درصد بوده است. اختلالات اضطرابی و عصبی شناختی به ترتیب با 13.37 و 5.04 درصد، شایعترین اختلالات روانپزشکی دراستان بودند. شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه 1.49 درصد، اختلالات خلقی 1.19 درصد و اختلالات تجزیهای 2.08 درصد بوده است. در گروه اختلالات عصبی شناختی، صرع با 4.15 درصد و در گروه اختلالات اضطرابی، اختلال فوبی با 7.43 درصد شیوع بیشتری داشتهاند.
نتیجهگیری: در این مطالعه 11.28 درصد افراد مورد مطالعه دچار یک اختلال روانپزشکی بودهاند. شییوع اختلالات روانپزشکی در استان در افراد گروه سنی 65-56 سال با 17.65 درصد، افراد متأهل با 14.02 درصد، افراد ساکن در مناطق شهری با 15.38 درصد، افراد بیسواد با 14.68 درصد و افراد خانهدار با 14.53 درصد بیش از گروههای دیگر بوده است. لذا نتایج این تحقیق مسؤولیت سیاستگذاران و برنامهریزان بهداشتی استان کهکیلویه و بویراحمد و کشور در رابطه با تدوین برنامههای عملی و اجرایی بهداشت روان را بیش از پیش روشن میسازد.
کارآیی روش های شناخت - رفتار درمانگری توام با دارو درمانی در درمان اسکیزوفرنی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریباً از هر صد نفر یک نفر از بیماری اسکیزوفرنی رنج می برد. این بیماری می تواند سیری طولانی مدت و یا کوتاه مدت داشته باشد و اثرات آن از دامنه متوسط تا شدید در نوسان باشد. در حالت مزمن این بیماری ساختار شخصیت فرد را از هم می پاشد و فعالیت های او را مختل می سازد . آمار منتشر شده از سوی سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد که تعداد 27000000 نفر از کل جمعیت جهان مبتلا به انواع مختلف اسکیزوفرنی هستند این بیماری پرهزینه ترین اختلال روانی از نظر هزینه درمان است دیده شده است بسیاری از بیماران اسکیزوفرنیک به درمان های دارویی پاسخ نمی دهند هم چنین اثرات جانبی داروها باعث می شود که اثر بخشی آنها جهت درمان به میزان زیادی کاهش یابد از این رو پژوهشگران سعی در ایجاد و توسعه در مان های شناختی رفتاری جهت درمان این بیماری کرده ا ند در این پژوهش یک آزمودنی بزرگسال اسکیزوفرنیک با استفاده از روش شناخت رفتار درمانگری توام با دارو درمانی مورد مطالعه و درمان قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهند که این روش درمانی کارایی زیادی را جهت درمان بیماری داراست.