فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۸۱ تا ۴٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای ادبیات کودکان و نوجوانان و جست و جوی مفاهیم تربیتی اسلام از دیدگاه قرآن در زمینه ارتباط انسان با خداوند، خویش، خلق، و طبیعت است. به همین منظور، با استفاده از روش پژوهش، تحلیل محتوا در 283 داستان برگزیده کودکان که طی سالهای 1358، 1378 تالیف و توسط 8 مرکز و سازمان دولتی و غیر دولتی به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده و جایزه گرفتهاند. گروههای سنی، شامل ج (8-9 سال) ج (9-15 سال) و د (12-15 سال) است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که در قرآن 1/39 درصد مفاهیم به ارتباط فرد با خدا، 37 درصد ارتباط فرد با خویش، 2/17 درصد ارتباط فرد با خلق، 7/6 درصد ارتباط فرد با طبیعت تعلق یافته است. در داستانهای کودکان 4/19 درصد به ارتباط فرد با خداوند، 2/42 درصد به ارتباط فرد با خویش، 8/32 درصد ارتباط فرد با خلق، 5/5 درصد به ارتباط فرد با طبیعت اختصاص داشته است.
ویژگی های روان سنجی مقیاس "اقدام برای رشد شخصی" در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی پایایی (همسانی درونی)، روایی سازه، روایی همگرا و تفاوتهای جنسیتی موجود در مقیاس ""اقدام برای رشد شخصی"" در دانشجویان ایرانی بود.
روش: 205 دانشجوی دانشگاه تهران (117 دختر و 88 پسر) وارد مطالعه شدند. از همه آزمودنیها خواسته شد تا به مقیاس 9مادهای ""اقدام برای رشد شخصی"" به همراه مقیاسهای رضایتمندی از زندگی، عواطف منفی و مثبت، بهزیستی روانشناختی و اجتماعی پاسخ دهند. برای تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، آزمون t برای گروههای مستقل و تحلیل همبستگی با اصلاح بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: همسانی درونی این مقیاس معادل 87/0 بهدست آمد که نشان از اعتبار مطلوب این مقیاس در نمونه حاضر داشت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی مبین آن بود که این مقیاس در نمونه پژوهش حاضر از ساختاری تکعاملی برخوردار است. این نتیجه توسط تحلیل آماری تاییدی نیز تایید شد. همبستگیهای بین این مقیاس و مقیاسهای روایی همگرا معنیدار و در جهت مورد انتظار بود.
نتیجهگیری: مقیاس PGI در دانشجویان ایرانی از ساختاری تکعاملی و اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است. "
پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها بود.نمونه مورد مطالعه شامل 197 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود، برای سنجش میزان خشونت تجربه شده بوسیله زنان مورد مطالعه از پرسشنامه سنجش خشونت (حاج یحیی ،1999) ، اسنفاده شد . برای سنجش سبکهای دلبستگی وطرحواره های ناسازگارمردان از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار (یانگ،1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین سبک های دلبستگی ناایمن در مردان با میزان خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معناداروجود دارد. همچنین میان تمامی طرحواره -های آنها به جز 5 مورد ( وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/ گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس رگرسیون داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند.این نتایج نشان می دهد، می توان از روی طرحواره های ناسازگارو کیفیت دلبستگی درمردان میزان خشونت آنها علیه همسرانشان را پیش بینی نمودوبا رویکرد طرحواره درمانی به آنها کمک نمود.
ژنتیک ناشنوایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
از هر 1000 موالید زنده یک نفر مبتلا به ناشنوایی عمیق می باشد که در 50% از این افراد علت ژنتیکی به عنوان منشا این بیماری مشخص شده است و در 50% دیگر علل اکتسابی می باشد. تاکنون بیش از 350 شرایط ژنتیکی مختلف که موجب ناشنوایی می شوند، گزارش شده است که در بین آنها 70% باعث ایجاد ناشنوایی غیرسندرمی و 30% دیگر باعث ایجاد ناشنوایی سندرمی می شوند. انواع غیرسندرمی و سندرمی ناشنوایی می توانند به چهار شکل جسمی غالب (DFNA)، جسمی مغلوب (DFNB)، وابسته به (DFN)X و میتوکندریایی باشند. در این میان 80-75% از ناشنوایی های با علت ژنتیکی بصورت اتوزومی مغلوب، 20-10% به صورت اتوزومی غالب، 5-1% وابسته به X یا با علت میتوکندریایی 2-0% می باشند تاکنون 51 جایگاه برای ناشنوایی اتوزومال غالب و 61 جایگاه برای اتوزومی مغلوب و 7 جایگاه برای وابسته به X شناسایی شده است. ناشنوایی غیر سندرمی با توجه به سن شروع بیماری به دو دسته پیش کلامی و پس کلامی تقسیم بندی می شود. بعنوان یک قانون کلی در بیشتر ناشنوایی های غیر سندرمی با الگوی توارث جسمی غالب اختلال در ناشنوایی در سنین بالاتر و به صورت پس کلامی دیده می شود، حال آنکه در ناشنوایی های غیر سندرمی جسمی مغلوب، ناشنوایی معمولا پیش کلامی می باشد.
رابطه دینداری فرد، خانواده و اعتقاد به پیامدهای مصرف مواد با میزان مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه دینداری فرد (با توجه به نظریه آلپورت) و دینداری خانواده با مصرف مواد مخدر بود. در چارچوب اهمیت مبحث پیشگیری و نقش باور افراد به علل مصرف/عدم مصرف مواد در این حوزه، رابطه باورهای دانشجویان نسبت به مواد مخدر و پیامدهای آن با میزان مصرف مواد نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش: نمونه تحقیق شامل 270 نفر (128 دختر و 142 پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، مذهب خانوده و میزان مصرف مواد مخدر را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دینداری فرد و میزان مصرف مواد رابطه منفی معنادار وجود دارد. اما، بین میزان دینداری خانواده با میزان مصرف مواد رابطه ای مشاهده نشد. همچنین، بین اعتقاد به انواع پیامدها و میزان مصرف مواد رابطه منفی معناداری وجود داشت که بیشترین میزان رابطه در زمینه اعتقاد به پیامدهای جسمانی و روانی بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که داشتن اعتقادات و باورهای مذهبی و نیز اعتقاد به پیامدهای مصرف مواد نقش مؤثری در کاهش میزان مصرف مواد دارد.
به موقع بمیر: نیم نگاهی به کتاب «و نیچه گریه کرد»
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت دورههای آموزشی موسسات ارائه دهنده خدمات آموزشی به شرکت ایران خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارزیابی کیفیت دورههای آموزشی موسسات ارائه دهنده خدمات آموزشی به شرکت ایران خودرو با استفاده از الگوی (CIPP) در سالهای 79 و 80 است. این تحقیق از نوع ارزیابانه است. جامعه آماری از پنج زیر جامعه 1) آموزش دیدگان 2) سرپرستان 3) مدیران ادارات 4) مدرسان، و 5) مدیران اجرایی موسسات آموزشی تشکیل شده است. نمونه مورد بررسی شامل 528 کارمند، 126 سرپرست، 9مدیر اداره، 8 مدیر اجرایی، 72 مدرس و 8 موسسه آموزشی است. روش نمونهگیری شمارش کامل افراد و از نوع تصادفی طبقهای است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه و فرم مصاحبه بوده است. روش آماری 1) آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، میانگین) و 2 آمار استنباطی (خی دو) است. یافتهها نشان میدهد که بستر آموزش در سطح مطلوب ارزیابی قرار دارد. در زمینه فنی و مهندسی 1) مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران و 2) شرکت کنترونیک؛ در زمینه کامپیوتر 1) شرکت داده پردازی و 2) انستیتو ایز ایران؛ در زمینه اداره مالی بازرگانی 1) موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی و 2) انجمن حسابداران خبره ایران ؛ در زمینه مدیریت و سرپرستی، سازمان مدیریت صنعتی؛ و سرانجام در زمینه زبان انگلیسی، لینگافن همگی در سطح نسبتا مطلوب ارزیابی قرار دارند.
اثربخشی طرح واره درمانی تمثیلی در زنان دچار نشانگان افسرده خویی پس از طلاق (طرح تجربی تک موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های اثربخش کنترل اختلالات مزمن خُلقی طرح واره درمانی است، ولی به نظر جفری یانگ این درمان مفاهیم پیچیده ای برای مراجعان دارد که با کاربست ابزارهای زبانی تسهیل گر، مانند تمثیل، برای تجسم مناسب تر از مفاهیم گزاره ای انتزاعی می توان این درمان را مفهوم پذیر کرد. درمان ترکیبی حاضر از الحاق این دو روش کارامد با یک دیگر برای اثربخش ترکردن دستاوردهای این اختلال مزمن اجرا شد.
پژوهش حاضر با هدف مطالعه میزان اثربخشی طرح واره درمانیِ مبتنی بر تمثیل در زنان مطلقه مبتلا به اختلال افسرده خویی انجام شد. در این پژوهش از روش طرح تجربی پیش پس آزمون و پی گیری درمان استفاده شد و شش نفر از زنان مطلقه مبتلا به افسرده خویی به روش نمونه گیری هدفمند تحت درمان قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طرح واره درمانیِ تمثیلی موجب کاهش معنادار علائم مزمن افسردگی و نیز طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران شد و همچنین این نتایج در یک نوبت پی گیری دوماهه دوام داشت. طرح واره درمانیِ تمثیلی در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه کاهش علائم مزمن افسردگی و کنترل میزان عود در بیماران افسرده خو در طی زمان مؤثر بوده است
بررسی نقش جو سازمانی مدرسه در استرس شغلی مشاوران دوره متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش جو سازمانی مدرسه در استرس شغلی مشاوران است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مشاوران دوره متوسطه شهر تهران در سال 1386 است. حجم نمونه طبق اصول علمی و فرمول تعیین حجم نمونه 220 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین شد.
برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از دو ابزار عمده الف) پرسشنامه جو سازمانی مدرسه دارای 27 سوال چهارگزینه ای در 4 بعد: 1) جو سازمانی باز، 2) جو متعهد، 3) جو بیگانه و 4) جو سازمانی بسته. ب) پرسشنامه استرس شغلی و آندردورف شامل 53 سوال پنج گزینه ای در 11 مولفه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش گام به گام) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که:
1- 50.1 درصد از مشاوران دوره متوسطه شهر تهران از نظر استرس شغلی در سطح متوسطه و بالاتر از متوسطه قرار دارند.
2- از روی نمرات جو سازمانی مدرسه می توان میزان استرس شغلی مشاوران را پیش بینی کرد.
قدرت پیش بینی جو سازمانی باز بیشتر از جو سازمانی متعهد و جو سازمانی متعهد بیش از جو سازمانی بیگانه و جو سازمانی بسته است.
3- میزان استرس شغلی مشاورانی که در جو سازمانی بسته و بیگانه مشغول به کار هستند. به طور معناداری بالاتر از میزان استرس شغلی مشاورانی است که در جو سازمانی باز مشغول به کار هستند.
مقایسه بیماران آسمی با افراد سالم از لحاظ تجربه هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و تعامل آن با عامل جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه نقش عوامل هیجانی به ویژه هیجان های منفی در بروز بیماری آسم، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت بین تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری آسم حمایت کرده اند. در پژوهش حاضر رابطه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی با بیماری آسم و تعامل آنها با عامل جنسیت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور تعداد 40 نفر از بیماران آسمی (20 زن و 20 مرد) و 40 نفر از افراد سالم (20 مرد و 20 زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. برای بررسی تفاوت گروه ها در تجربه هیجان های منفی از پرسش نامه شخصیتی نئو استفاده شد. بررسی یافته ها نشان داد که تجربه هیجان های منفی (خشم و خصومت، اضطراب، افسردگی) و بازداری اجتماعی در نزد بیماران مبتلا به آسم بطور معنی داری متفاوت از گروه کنترل است. همچنین یافته ها نشان دادند که زنان در مقایسه با مردان بازداری اجتماعی بیشتری داشته و تمایل به سرکوب هیجان های خود دارند. نتایج نشان دادند که تجربه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی نقش مهمی در بروز، تشدید و تداوم آسم دارند. تفاوت جنسیتی تنها در عامل بازداری اجتماعی اثر معنی داری داشت که می توان از آن به عنوان یک عامل خطر برای زنان نام برد. در کل عدم ابراز هیجان های منفی یک عامل تهدید کننده اضافی برای سلامت دستگاه تنفسی زنان است و نه فقط هیجان های منفی تجربه شده.
بررسی تطبیقی مولفه های مشاوره ای در روان شناسی و اسلام (2)
حوزههای تخصصی:
اسلام به عنوان مکتبى جامع و همه جانبه نگر براى سلامتى روح و روان و سلامتى دینى انسان اهمیتى فوق العاده قایل است. از این رو، با ارائه برنامه و دستورات لازم، تمهیدات لازم را براى تحقق آن فراهم نموده است. یکى از رهنمودهاى ارزشمند اسلام در این رابطه، توصیه به همفکرى، تبادل نظر و مشورت در امور مختلف اجتماعى، و استفاده از تخصص همنوعان در تامین سلامت روحى، جسمى و توصیه به رعایت موازین اخلاقى و دینى در مشاوره است. دراین مقاله، ضمن تبیین مفهوم مشاوره از نگاه دینى و روان شناسى معاصر و توجه به نقاط اشتراک و اختلاف آنها، به اهمیت مشاوره و ویژگى هاى مشاور از منظر دینى پرداخته شده، و همچنین به آثار و پیامدهاى مثبت وجودِ این ویژگى ها در مشاور اشاره گردیده است.
مقایسه کارکردهای خانوادگی مادران کودکان سالم و کودکان "بیشفعال/نقص توجه" و تاثیر مهارت حل مساله بر کارکردهای خانوادگی مادران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: بیشفعالی/نقص توجه (ADHD) ، اختلال مزمن و آسیبزایی است که از کودکی تا بزرگسالی ادامه مییابد. این پژوهش بهمنظور مقایسه کارکردهای خانوادگی مادران دارای فرزندان سالم و ADHD و بررسی تاثیر آموزش حل مساله بر کارکردهای خانوادگی مادران دارای کودکان ADHD انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با گروه کنترل است. نمونه آماری، 8 مادر ADHD و 12 مادر سالم با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پس از همتاسازی به لحاظ سن و جنس در دو گروه قرار گرفتند. قبل و بعد از آموزش حل مساله به روش بدل و لانکس، آزمودنیها پرسشنامه کارکرد خانوادگی را تکمیل نمودند. برای تحلیل دادهها از برنامههای آماری SPSS 15 و برای تحلیل فرضیهها از آزمون T مستقل استفاده شد.
یافتهها: کارکردهای خانوادگی مادران با فرزندان سالم در مقایسه با مادران دارای کودکان ADHD مختل بود (05/0>p). به علاوه، آموزش حل مساله به مادران ADHD کارکرد خانوادگی آنها را بهبود بخشید؛ بهخصوص این آموزش قدرت حل مساله، نقشهای والدی، کنترل رفتار و کارکرد کلی آنها را افزایش داد (05/0>p)، اما تغییر معنیداری در پاسخدهی عاطفی، ارتباط و حمایت عاطفی بهوجود نیاورد (05/0>p) که بیانگر حساسیت و اثرات عوامل متعدد بر کارکردهای خانواده است.
نتیجهگیری: کارکرد خانوادگی مادران دارای کودکان ADHD به مراتب ضعیفتر از مادران دارای فرزند سالم است و آموزش مهارتهای حل مساله، کارکرد خانوادگی مادران ADHD بهخصوص قدرت حل مساله، نقش والدی، کنترل رفتار و عملکرد کلی آنها را بهبود میبخشد."
پروتکل مشاوره ی گروهی آدلری
حوزههای تخصصی:
ویژگی های روان سنجی مقیاس طراحی یک قصه در کودکان 6 تا 11 ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محدودیت های کلامی کودکان، مشارکت ضعیف آن ها با درمانگر و یا فقدان آگاهی آن ها نسبت به هیجانات و اعمال خود، ارزیابی روان شناختی آن ها، را به درجه بندی رفتار کودک توسط والدین یا معلمان یا استفاده از مشاهدات رفتاری ساخت دار محدود نموده است. بنابراین نیاز مبرمی برای شناسایی و کاربرد ابزار تشخیصی که بتواند هیجانات کودک را از دیدگاه خود کودک مورد ارزیابی قرار دهد، وجود دارد. به نظر می رسد که آزمون طراحی یک قصه قادر است تا پاسخی به این نیاز باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اعتبار، روایی و هنجاریابی مقیاس طراحی یک قصه (DAS یا Draw a story) در جمعیت کودکان دوره ابتدایی شیراز بود.
مواد و روش ها: تعداد 500 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شیراز به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها آزمون طراحی یک قصه (DAS)، را انجام دادند و سیاهه رفتاری کودکان (CBCL یا Child behavior checklist) توسط والدین آن ها تکمیل گردید. داده ها با استفاده از ضریب توافق Kappa، ضریب همبستگی Spearman، Cronbach’s alpha، تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شد و برای تعیین جدول هنجاری از نمرات استاندارد t و z استفاده گردید.
یافته ها: ضریب Cronbach’s alpha برای مقیاس های هیجانی مقیاس طراحی یک قصه 82/0، اعتبار نمره گذاری برای 3 مقیاس محتوای هیجانی، خودانگاره و استفاده از شوخی به ترتیب برابر 69/0، 64/0 و 58/0 گزارش شد. روایی همگرا از طریق تعیین ضریب همبستگی با سیاهه رفتاری کودک (CBCL) محاسبه شد و برای احراز روایی افتراقی نمرات سه گروه از کودکان (افسرده، پرخاشگر و عادی) مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین برای تعیین هنجاریابی مقیاس نمرات خام گروه 500 نفری به نمره معیار t و z و نمرات درصدی تبدیل گردید.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مقیاس طراحی یک قصه، واجد ویژگی های روان سنجی مورد نیاز برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی و تشخیص های بالینی است.
رابطه خودپنداره مادر با سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل تأثیر گذار بر خودپنداره امری حیاتی تلقی می شود؛ زیرا خودپنداره اساس ارزیابی فرد از خود و جهان پیرامونش را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان خودپنداره مادر، سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش، 180 دانش آموز دختر بودند که در سال تحصیلی 89-88 در دبیرستان های شهر سمنان تحصیل می کردند و به روش نمونه گیری تصادفی گزینش شده بودند. خودپنداره مادر و فرزند توسط پرسشنامه خودپنداره تنسی سنجیده شد و مقیاس دلبستگی بزرگ سال برای ارزیابی سبک دلبستگی فرزندان به کار رفت. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبتی میان خودپنداره مادر و فرزند و همبستگی منفی میان سبک های دلبستگی ناایمن و خودپنداره فرزند وجود دارد. در حالی که رابطه معناداری میان خودپنداره مادر و سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند دیده شد. نتایج نشان داد که خودپنداره مادر و سبک های ناایمن دلبستگی فرزند برخلاف دلبستگی ایمن فرزند می توانند خودپنداره فرزند را پیش بینی کنند.