فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۰۱ تا ۴٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
معلم و تفاوتهای فردی دانش آموزان
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ترس از موفقیت، احساس شرم و گناه با نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ترس از موفقیت، احساس شرم و گناه با نشانگان وانمودگرایی اجرا شد و این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی (مقطع ارشد و دکترا) دانشگاه رازی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392بود. که 1200نفر را در بر می گرفت. از میان آن ها، تعداد300 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های نشانگان وانمودگرایی کلانس و ایمز(1978)، ترس از موفقیت زاکرمن و آلیسون (1976) و زیر مقیاس آمادگی برای شرم و گناه مقیاس عاطفه خودآگاه تانگ نی(2005) در میان آن ها توزیع شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که میان نشانگان وانمودگرایی و احساس شرم و گناه و ترس از موفقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و متغیرهای پیش بین ترس از موفقیت و احساس شرم و گناه به طور معنادار و مثبت نشانگان وانمودگرایی را پیش بینی می کنند.
بررسی و مقایسه تاثیر شناخت درمانگری بک با شناخت درمانگری تیزدل و تلفیق آن با نرمش های یوگا در درمان افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر پایه نظریه های شناخت درمانگری بک، تیزدل و یوگا در درمان افسردگی اساسی و به منظور بررسی کارآمدی شناخت درمانگری بک با شناخت درمانگری تیزدل و تلفیق آن با نرمش های یوگا در درمان افسردگی اساسی اجرا شده است. برای این منظور 32 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (12 مرد و20 زن) به طور تصادفی در 4 گروه 1) گروه شناخت درمانگری بک، 2) گروه شناخت درمانگری تیزدل، 3) گروه شناخت درمانگری بک و تلفیق آن با نرمش های یوگا و 4) گروه کنترل گمارده شدند. کلیه بیماران پیش از آغاز درمان و پس از 10 جلسه درمان به کمک پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه افکار اتوماتیک (ATQ)، پرسشنامه مثلث شناختی (CTI) و مقیاس افسردگی MMPI مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمره های بدست آمده از ارزیابی های پیش آزمون و پس آزمون به کمک تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان تلفیقی (تلفیق شناخت درمانگری بک با نرمش ها یوگا) کارآمدی بیشتری در کاهش علایم افسردگی، بهبود خلق، کاهش افکار اتوماتیک منفی و تغییر نگرش آزمودنی ها نسبت به خود، جهان و آینده داشته است. در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل هیچ تغییری نشان ندادند. بنابراین اگر چه شناخت درمانگری بک و هم شناخت درمانگری تیزدل در کاهش افسردگی اساسی کارآمد بوده است، اما روش تلفیقی نسبت به هر یک از این روش ها به تنهایی کارآمد تر است. به علاوه روش تلفیقی در کاهش افکار اتوماتیک و تغییر نگرش نسبت به خود، جهان و آینده کارآمدتر از روش بک یا روش تیزدل به تنهایی نبوده است.
اثربخشی زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی بر تعهد زناشویی زوجین شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
حضور عناصری همچون تعهد زناشویی، بی آلایشی زناشویی و ارتباط زناشویی در کنار نبود عناصری مانند خشونت خانوادگی و خیانت در میان زوجین، از برجسته ترین عوامل تضمین کننده پیوند زناشویی سالم است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی بر تعهد زناشویی زوجین شهر مشهد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد و نمونه پژوهش دربرگیرنده 32 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از راه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (16 زن و شوهر) و گواه (16 زن و شوهر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) استفاده شد. متغیر مستقل، زوج درمانی به شیوه گاتمنی (شناختی-سیستمی) بود که در 8 نشست 2 ساعته (هفته ای یک نشست) به گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با به کارگیری آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. برآی ندها نشان می دهد که زوج درمانی شناختی- سیستمی گاتمنی با توجه به آماره به دست آماده (4/6=F) اثربخشی معنی داری (05/0>P) بر تعهد زناشویی داشته و مایه افزایش تعهد در زوجین می گردد. زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی به شیوه غیرمستقیم و از راه بهبود کارکرد زوجین در باورهای ارتباطی بر تعهد زناشویی و بهبود تعهد اثرگذار است.
مدل تاب آوری تحصیلی بر اساس شایستگی تحصیلی و رابطه معلم-شاگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین و بررسی مدلی درباره تاب آوری تحصیلی بر اساس شایستگی تحصیلی و با میانجی گری رابطه معلم-شاگرد انجام گرفت. روشپژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر 11 تا 13 ساله منطقه 6 شهر تهران بود که در مقاطع تحصیلی ششم، هفتم و هشتم مشغول به تحصیل بوده و تعداد 300 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تاب آوری تحصیلی، پرسش نامه رابطه معلم - شاگرد و پرسش نامه شایستگی تحصیلی بود. یافته ها تأثیر کل شایستگی تحصیلی بر تاب آوری تحصیلی و رابطه معلم - شاگرد در سطح 01/0 و تأثیر کل رابطه معلم - شاگرد بر تاب آوری تحصیلی در سطح 01/0 معنادار شد. از این مدل ساختاری می توان برای پیش بینی و مداخله در مورد تاب آوری تحصیلی دانش آموزان نوجوان بهره جست تا از مصائب احتمالی ناشی از ضعف تاب آوری تحصیلی جلوگیری شود.
بررسی مدل پردازش واج شناختی خواندن در دانش آموزان پسر عادی و نارساخوان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی برازش یک مدل شناخته شده در زمینه خواندن و نارساخوانی و پاسخ به این سوال بود که آیا در نمونه های یک زبانه فارسی زبان عادی و نارساخوان مدل پردازش واج شناختی، مدل تبیینی مناسبی به شمار می رود؟ بدین منظور از جامعه دانش آموزان دبستانی 8-10 سال شهر تهران با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز نارساخوان پسر و 138 دانش آموز پسر عادی که از لحاظ متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شده بودند انتخاب شدند. آزمون هایی برای سنجش آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و تشخیص نارساخوانی اجرا شد و برای سنجش سرعت و صحت خواندن از آزمون متن خوانی و واژه خوانی فلاح چای (1374) استفاده شد. پایایی تمام آزمون های محقق ساخته با استفاده از روش بازآزمایی بررسی گردید. روش تحلیل عاملی برای کشف عوامل مورد نظر و روش مدل یابی معادلات ساختاری جهت برازش مدل نظری بکار رفت. نتایج نشان دادند که مدل پردازش واج شناختی در گروه نارساخوان و گروه عادی از برازش مناسبی برخوردار است. این مدل هم در گروه عادی و هم در گروه نارساخوان می تواند سرعت و صحت خواندن را تبیین نماید. در گروه عادی مدل پردازش واج شناختی یک مفهوم سه بعدی است که از متغیرهای آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی و نامیدن سریع خودکار تشکیل شده است. اما متغیر نامیدن سریع خودکار به دلیل نداشتن رابطه معنی دار با متغیر حافظه به خوبی در مدل قرار نمی گیرد. در گروه نارساخوان ها سه مولفه پیشنهادی مدل بدلیل همبستگی معنی دار با هم اجزای یک ساختار به شمار می روند. در تمام مولفه های مدل گروه عادی عملکرد بهتری از گروه نارساخوان داشت.
پایان روانکاوی
منبع:
الفبا سال ۱۳۵۲ جلد دوم
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی حافظه ی بصری و کلامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه با کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه تقاضاهای شغلی، کنترل شغلی با استرس شغلی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه تقاضاهای شغلی، کنترل شغلی با استرس شغلی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی کارکنان است. پژوهش حاضر از نوع رابطه ای است و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مشغول به کار در شرکت پتروشیمی استان اصفهان در سال 1387 است که تعداد 151 نفر از آنان به عنوان نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه های تقاضاهای شغلی و کنترل شغلی، استرس شغلی و عاطفه مثبت- عاطفه منفی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل مانوای تک گروهی، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یکراهه استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد تقاضاهای شغلی با استرس شغلی و عاطفه مثبت، رابطه مثبت و معنادار (05/0> p ) دارد. همچنین، کنترل شغلی با استرس شغلی و عاطفه منفی رابطه منفی و معنادار و با عاطفه مثبت رابطه مثبت و معنادار (05/0> p ) دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، وقتی افراد در معرض تقاضاهای شغلی بالا قرار می گیرند، در صورتی که فاقد کنترل شغلی باشند، استرس شغلی آنان افزایش مییابد. همچنین، تقاضاهای شغلی در صورتی که همراه با کنترل شغلی باشد، می تواند به احساس شایستگی، اثربخشی و موفق بودن در افراد منجر شود که این موارد نیز افزایش عاطفه مثبت را به دنبال دارد. همچنین، در صورتی که افراد در مشاغل خود دارای کنترل شغلی باشند، میزان استرس و عاطفه منفی در آنها کاهش و میزان عاطفه مثبت در آنها افزایش مییابد.
اصولی در اهداف اقتصادی تربیت: اصول و مبانی تربیت اسلامی
منبع:
پیوند ۱۳۶۰ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
رابطه سبکهای هویت با خودکارآمد پنداری دانش آموزان پسر دبیرستانی ایرانی و افغانی ساکن قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی در متاهلین پرگذشت و کم گذشت اداره های دولتی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی متاهلین پرگذشت و کم گذشت می پردازد. روش پژوهش از نوع علی مقایسه ای (پس رویدادی) است. نمونه پژوهش شامل 270 نفر از کارکنان متاهل اداره های دولتی شهر اهواز بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس گذشت خانواده، مقیاس پیوستگی و انطباق پذیری خانواده و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که متاهلین پرگذشت در مقایسه با متاهلین کم گذشت به طور معناداری میزان پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی بیشتری دارند.
ناکامی و پرخاشگری
حوزههای تخصصی:
نقش ویژگی های شخصیتی ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناسی روانی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آن جا که نارسایی های عاطفی در بروز نشانه های آسیب شناسی روانی در اختلالات خلقی، از اهمیت خاصی برخوردارند، این پژوهش به منظور تعیین نقش ویژگی های شخصیتی ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناسی روانی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی طراحی شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی (مقطعی) بر روی نمونه ای به تعداد 323 بیمار با اختلال افسردگی اساسی 32 تا 45 ساله (225 زن و 98 مرد) با میانگین سن 38±3 که به روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعین به درمانگاه های روان پزشکی استان اردبیل انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و فهرست تجدید نظر شده نشانه های روانی بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که فقط اولین جنبه ناگویی خلقی (دشواری در شناسایی احساسات) تمامی نشانه های آسیب شناسی روانی را در بیماران با افسردگی اساسی به طور معنی داری پیش بینی می کند (P=0.001). به نظر می رسد نقش جنبه های دیگر ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناختی روانی ناچیز باشد. نتیجه گیری: به طور کلی، بسیاری از نشانه های آسیب شناسی روانی در اختلال افسردگی اساسی با دشواری در شناسایی هیجانات مرتبط است.
مقایسه برخی مولفه های حافظه دانش آموزان نابینا و بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به منظور مقایسه برخی مولفه های حافظه دانش آموزان نابینا و بینا انجام شده است. روش: جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان نابینا و همچنین دانش آموزان بینای 20-16 ساله مشغول به تحصیل در دبیرستان های استان اردبیل در سال تحصیلی 86-85 بوده است. 15 نفر از دانش آموزان نابینای پسر در گروه اصلی و 15 نفر از دانش آموزان بینا نیز در گروه مقایسه قرار گرفتند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و چهار خرده آزمون کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار و به جلو و معکوس و تداعی کلمات مقیاس حافظه و کسلر به صورت انفرادی و در محل آموزشگاه بر روی آنها اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که افراد نابینا در خرده آزمون های کنترل ذهنی، حافظه منطقی و تداعی کلمات، عملکرد بهتری نسبت به گروه بینا دارند. ولی در خرده آزمون تکرار رو به جلو و معکوس هیچ تفاوت معنی داری بین این دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: در مجموع یافته ها نشان دادند که افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا، در تکالیفی که مستلزم مهارت های گوش دادن و تمرکز توجه است و به مقدار بیشتری به مهارت های اکتسابی نیاز دارد، توانایی زیادی نشان می دهند ولی توانایی های ذاتی مانند فراخنای حافظه کوتاه مدت این افراد، همانند افراد بیناست.
بررسی نقش عوامل انسانی در بروز تصادفات رانندگی در ایران
حوزههای تخصصی:
اثر ضد درد کاربامازپین در آزمون فرمالین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی تاثیر پرازوسین )آنتاگونیست گیرنده های ?1 آدرنرژیک(، یوهمبین )آنتاگونیست گیرنده های ?2 آدرنرژیک(، بیکوکولین )آنتاگونیست گیرنده های (GABAA)، CGP35348 )آنتاگونیست گیرنده های (GABAB و لیدوکایین (مسدد کانال سدیم) بر خاصیت ضد درد کابارمازپین در هر دو فاز آزمون فرمالین، در موش کوچک سفید آزمایشگاهی نژاد NMRI بود.
روش: در این مطالعه تجربی - مداخله ای اثر ضد درد کاربامازپین، پرازوسین، یوهمبین، بیکوکولین، CGP35348 و لیدوکایین با تزریق داخل صفاقی این داروها در آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. به علاوه تاثیر داروهای فوق بر اثر ضد درد کاربامازپین نیز بررسی گردید. از آزمون فرمالین به عنوان یک مدل درد مزمن استفاده شد. در این مدل، فرمالین 0.5 درصد به عنوان یک ماده محرک دردزا به کف پای موش سوری تزریق گردید و به رفتار حیوان در قبال تزریق فرمالین داده شد. داده های مربوط به دقایق صفر تا پنج به عنوان معیارهای اندازه گیری درد حاد و دقایق 15 تا 60 به عنوان معیار اندازه گیری درد مزمن در نظر گرفته شدند.
یافته ها: تزریق داخل صفاقی مقادیر متفاوت کاربامازپین 3)، 5، 7، 15 و (mg/kg 30، لیدوکایین 5)، 10 و (mg/kg 20، پرازوسین 0.125) و 0.25، (mg/kg 0.5، یوهمبین 0.25)، 0.5 و (mg/kg 1، بیکوکولین 1)، 3 و (mg/kg 5 و CGP35348 100) و (mg/kg 200 در هر دو فاز آزمون فرمالین اثرات ضد درد داشت. هیچ یک از این داروها به استثنای لیدوکایین، تاثیری بر پاسخ ضد درد کاربامازپین نداشت. تجویز همزمان لیدوکایین اثر ضد درد کاربامازپین در فاز اول آزمون فرمالین را تقویت کرد، اما بر فاز دوم تاثیری نداشت. البته ذکر این نکته لازم است که تجویز بیکوکولین (mg/kg 0.75) به بروز هیپرآلژزیا در فاز دوم آزمون فرمالین منجر گردید، که احتمالا به علت انسداد گروهی از گیرنده های GABAA و در نتیجه القای درد می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به اثر لیدوکایین بر کاربامازپین در فاز حاد، می توان نتیجه گرفت که دست کم بخشی از اثرات ضد درد کاربامازپین در فاز اول با ساز و کار کانال های سدیمی مرتبط می باشد.