فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شرکت در کارگاه های خودکارآمدی حرفه ای بر اشتیاق شغلی کارکنان دانشگاه اصفهان بود. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش در قالب یک طرح نیمه تجربی تعداد 26 آزمودنی به روش نمونه گیری تصادفی از بین کارکنان دانشگاه اصفهان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه با آزمون خودکارآمدی حرفه ای بتز و آزمون اشتیاق شغلی اترخت در پیش-آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مورد گروه آزمایش دو جلسه آموزش انجام شد. و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نتایج این پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که شرکت در کارگاه های خودکارآمدی حرفه ای بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان دانشگاه اصفهان به طور معناداری موثر بوده است. هم چنین این کارگاه ها بر افزایش ابعاد سه گانه اشتیاق شغلی شامل انرژی حرفه ای، فداکاری حرفه ای و شیفتگی حرفه ای موثر بوده است.
کارکردهای اجرایی در کودکان با و بدون اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر کارکردهای اجرایی شامل سازمان دهی، تصمیم گیری - برنامه ریزی و بازداری را در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی بررسی می کند.
روش: در این پژوهش مقطعی - تحلیلی، 60 دانش آموز مقطع ابتدایی در دو گروه 30 نفره با اختلال هماهنگی رشدی )براساس (DSM-IV و میانگین سنی 8.2 سال و گروه عادی با میانگین سنی 8.5 سال بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب و مقایسه شدند. برای به دست آوردن داده ها، از آزمون های توانایی حرکتی پایه، آزمون عصبی روان شناختی و شخصیتی کولیج و همین طور آزمون هوش ماتریس های رنگی ریون استفاده شد. داده ها با آزمون t مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: این کودکان در کارکردهای اجرایی سازمان دهی و تصمیم گیری - برنامه ریزی با گروه عادی تفاوت داشتند، ولی در زمینه کارکرد بازداری هیچ تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق می توان برای کاهش نارسایی کارکردهای اجرایی، راهبردهای زیر را پیشنهاد نمود: تاکید بر کار شخصی و اضافی خارج از مدرسه؛ استفاده از ابزارهای برنامه ریزی مثل ساعت، تقویم و رایانه؛ تاکید بر آموزش مهارت های تفکر و حل مساله؛ و استفاده از داروهای محرک روانی.
نقد و بررسی کتاب: روان شناسی رشد، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی؛ مؤلف: دکتر حسن احدی و دکتر فرهاد جمهری
بررسی میزان اضطراب جدایی کودکان و اثربخشی بازی درمانی با رویکرد رفتاری- شناختی بر کاهش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اضطراب جدایی کودکان و اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد رفتاری- شناختی بر کاهش اضطراب جدایی آنان بود.
روش: جامعه تحقیق را کودکان مهد کودک های منطقه 2 شهرداری شهر مشهد تشکیل می دادند. تعداد نمونه، در بخش اول مطالعه 358 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و برای بخش دوم مطالعه 30 کودک دارای اضطراب جدایی که والدینشان رضایت شرکت در جلسات بازی درمانی را داشتند با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه علائم مرضی کودکان بود. برای گروه آزمایش 10 جلسه بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری انجام شد.
یافته ها: در بخش اول مطالعه از 358 نفر شرکت کننده 97/13 درصد دارای اضطراب جدایی تشخیص داده شدند و در بخش دوم مطالعه تفاوت معنی داری بین میزان اضطراب جدایی آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری مشاهده شد و اضطراب جدایی آزمودنیهای گروه آزمایش کاهش چشمگیری را نشان داد.
نتیجه گیری: میزان اضطراب جدایی در کودکان از آمار قابل توجهی برخوردار است و با توجه به پیامدهای نامطلوب آن ازجمله مشکلات حضور در مدرسه، درمان آن حائز اهمیت است و کودکانی که برنامه درمانی را دریافت می کنند، پس از درمان و همچنین مرحله پیگیری کاهش معنی داری در اضطراب جدایی نشان می دهند و این درمان با توجه به جذابیت آن برای کودکان توصیه می شود.
بررسی و مقایسه نظام نامه های اخلاقی مشاوره در کشورهای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی خود واقعی، خود ایده آل و خود بایسته در نوجوانان با و بدون سابقه ی کیفری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان بنا به دلایل متعدد به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه در معرض ابتلا به انوع عوارض و آسیب های اجتماعی هستند. این مطالعه با هدف مقایسه ی بین خود واقعی، خود ایده آل و خود بایسته در نوجوانان با و بدون سابقه ی کیفری شهر اصفهان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی در سال 1391، 79 نفر از افراد 18-15 ساله ی مرکز اصلاح و تربیت و 120 نفر از دانش آموزان بدون سابقه ی کیفری مشغول به تحصیل در دبیرستان های اصفهان بودند که از نظر سن با گروه اول همسان سازی شده بودند، مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های اطلاعات جمعیت شناختی و 27 سئوالی خودگسستگی بود. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون هایآنکووا، آنووا، مجذور خی و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه بزهکار میانگین و انحراف معیار نمره ی خود واقعی 82/13±08/63، خود ایده آل 34/15±97/80، خود بایسته 14/14±77، تفاوت خود واقعی و ایده آل 17/18± 89/17-، تفاوت خودواقعی و بایسته 09/17± 92/13- و در نوجوانان بدون سابقه، نمره ی خود واقعی 33/9±63/73، خود ایده آل 69/14±35/79، خود بایسته 56/15±07/75، تفاوت خود واقعی و ایده آل 17/15± 07/6- و تفاوت خود واقعی و بایسته 33/16± 31/1-بود. میانگین نمره ی خود واقعی در گروه بدون سابقه به طور معنی داری بالاتر بود(001/0>P) اما اختلاف میانگین نمره ی خود بایسته (36/0=P) و خود ایده آل (45/0=P) در دو گروه معنی دار نبود.
نتیجه گیری: نمره ی خود واقعی در نوجوانان با سابقه ی کیفری کمتر از نوجوانان بدون سابقه ارزیابی گردید لذا برنامه ریزان آموزشی و اولیای مدارس بایستی رویکرد آموزشی متناسبی با توجه به خود واقعی برای حفاظت از نوجوانان در برابر رفتار بزهکارانه اتخاذ نمایند.
بررسی ارتباط سبک دلبستگی بالغینبه والدین با تنش، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک های دلبستگی از منابع درون فردی هستند که می توانند سطوح تنش و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل کنند و اثرات منفی تنش را کم رنگ تر جلوه دهند. بنا بر نتایج پژوهش ها، سبک های دلبستگی، اهمیت پیش بینی کننده ی زیادی در بهداشت روانی دارد. با توجه به اهمیت سلامت روان در زندگی افراد که از مواد مخل کننده ی آن تنش، اضطراب و افسردگی است و وجود نظریه ی مهم دلبستگی بالبی و دسترسی محدود پژوهشگر به مقالاتی که فرضیات مشتق از این نظریه را آزمون کند، پژوهشی با هدف تعیین ارتباط سبک های دلبستگی بالغین به والدین با تنش، اضطراب و افسردگی انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی همبستگی در سال 1388 بر 170 زن متاهل 44-15 ساله که به روش آسان از درمانگاه زنان بیمارستان قائم (عج) و مطب متخصص زنان شهر مشهد انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با پرسش نامه ی سبک دلبستگی بالغین به والدین و مقیاس تعیین همزمان تنش، اضطراب و افسردگی جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه ی 14در سطح معنی داری 05/0 با استفاده از آزمون آماری پیرسون تحلیل شد.
یافته ها: تنش، اضطراب و افسردگی، ارتباط منفی با سبک دلبستگی ایمن به والدین دارد که در مورد افسردگی با دلبستگی ایمن به پدر و مادر و تنش با دلبستگی ایمن به مادر معنی دار گردید و هر سه مولفه، ارتباطی مثبت و معنی دار با سبک دلبستگی سرد به پدر و مادر دارند (01/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس نظریه ی بالبی، دلبستگی برای تکوین شخصیت و روابط بهنجار ضروری بوده و پایه ای برای سلامت روانی است.
رابطه جهت گیری مذهبی سبکهای مقابله و شادکامی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة جهت گیری مذهبی، سبک های مقابله و شادکامی در دانشجویان انجام شده است. بدین منظور، حجم 386 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای از جامعه آماری مورد پژوهش (دانشجویان دانشگاه های کاشان در سال تحصیلی 91 -90) انتخاب و به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسش نامه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا از اندلر و پارکر و پرسش نامه شادکامی آکسفورد استفاده شده است. داده ها با شاخص های آماری همچون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، آزمون t و رگرسیون تحلیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی درونی و سبک مقابله مسئله محور، رابطه مثبت معنادار (r=0/26)، هم چنین بین جهت گیری مذهبی درونی و شادکامی رابطه مثبت معنادار(r=0/16) وجود دارد. همچنین تحلیل نتایج بیانگر این است که از بین سبک های مقابله، سبک مسئله محور با شادکامی، رابطه مثبت معنادار (r=0/41 ) دارد.
روش شناسی ویلیام جیمز در روان شناسی دین
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی: معرفی یک ابزار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات آموزشی دانش آموزان کم توان ذهنی در مدارس استثنایی اختلالات دست نویسی است. به منظور ارزیابی بهتر این اختلالات، این پژوهش با هدف ساخت ابزاری برای ارزیابی دست نویسی و اجرای آن بر روی دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی و مقطعی که از نوع مطالعات همبستگی و بخشی از آن نیز اعتبارسنجی ابزار است، از 157 دانش آموز کم توان ذهنی دختر و پسر که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، پس از حذف نمونه هایی که معیارهای خروج از مطالعه را شامل بودند، مابقی 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) که در دامنه سنی 9 تا 19 سال قرار داشتند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته اجرا شد. داده های بدست آمده با آزمونهای آماری تی مستقل، یومن و یتنی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که دست نویسی با جانبی شدن (196/0=p)، جنسیت (487/0=p) و با سن (449/0=p) رابطه معنی دار ندارد. اما با پایه تحصیلی (248/0 = r ، 005/0 P<) رابطه معنی دار دارد، که البته بین پایه های مختلف تفاوت معنادار مشاهده نشد. شایع ترین مشکل دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری جدانویسی با 82 درصد و کم اهمیت ترین مشکل دست نویسی آنان، فاصله گذاری بین کلمات و حروف با 9/34 درصد بود.
نتیجه گیری: فراوانی اختلالات مربوط به اجزای خوانایی دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی مبین این امر است که اختلالات دست نویسی در مدارس استثنایی نیازمند توجه تخصصی است.
پیش بینی وفاداری دانش آموزان دختر مدارس غیر دولتی براساس اعتماد، تعهد و رضایت از مدرسه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی براساس اعتماد به مدرسه، تعهد به مدرسه و رضایت از مدرسه می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مدارس غیردولتی نواحی پنجگانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 88 ـ1387 تشکیل می دادند که براساس روش نمونه گیری سهمی و با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2001)، تعداد 340 نفر از بین آنها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه وفاداری هلگسن و نست (2007)، پرسشنامه اعتماد گاربارینو و جانسون (1999)، پرسشنامه تعهد باو و میتزیفریس (2007) و پرسشنامه رضایت گرملر و گوینر (2000) استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی ابزارهای استفاده شده در این پژوهش را متخصصان تایید کردند. یافته های به دست آمده نشان داد که بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی با اعتماد آنها به مدرسه (05/0P<، 469/0r=)، بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی و تعهد آنها نسبت به مدرسه (05/0P<، 276/0r=)، همچنین بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی با رضایت آنها از مدرسه رابطه وجود دارد (05/0P<، 517/0=r). از بین متغیرهای اعتماد، تعهد و رضایت فقط متغیرهای اعتماد و رضایت توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی را دارند و متغیر تعهد توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان را ندارد.
تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت جسمانی منظم در ارتباط با نتایج مثبت متعددی در جوانان است. میزان فعالیت جسمانی در طی دوران دبیرستان دختران نوجوان ایرانی در مقایسه با پسران پایین تر است. برای توقف و یا معکوس کردن این روند کاهش، مداخلات مبتنی بر تئوری ها و الگوهای گوناگون با هدف افزایش رفتار ورزشی دختران مورد نیاز است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی آموزش بهداشت تصادفی شده با گروه شاهد بوده و تاثیر اجرای یک برنامه آموزشی 24 هفته ای مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر را به منظور بهبود عوامل شناختی و روانی اجتماعی مرتبط با فعالیت جسمانی و افزایش رفتار ورزشی، دختران نوجوان (106 نفر) شهر سنندج را در سال 1385 ارزشیابی کرد. برنامه مداخله شامل؛ جلسات آموزشی و مشاوره های متناسب شده بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، تی مستقل و زوجی، مان ویتنی و ویلکاکسون آنالیز گردید.
یافته ها: افزایش وقت صرف شده روزانه برای فعالیت جسمانی گروه تجربی در مقایسه با شروع مطالعه، 45 دقیقه بود. مداخله موجب تاثیر مثبت و معنی داری در پیشرفت مراحل آمادگی، بهبود خود کارآمدی درک شده، لذت درک شده مرتبط با رفتار، تاثیرات بین فردی، داشتن برنامه ریزی برای عمل، همچنین کاهش موانع درک شده و ترجیحات رقابت کننده با انجام فعالیت در گروه تجربی شد (p£0.0001-0.04).
نتیجه گیری: ارزشیابی پیامدها در پایان برنامه مداخله، اثرات مثبت برنامه را بر مراحل تغییر، تعیین کننده های بالقوه رفتار فعالیت جسمانی و متوسط فعالیت جسمانی روزانه نشان داد. نسبت قابل توجه افراد مراحل عمل و نگهداری گروه تجربی در مقایسه با آزمون پایه، رسیدن به معیار توصیه شده برای فعالیت جسمانی نوجوانان، از نتایج امیدوار کننده مداخله مدرسه مدار مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر محسوب می شود.
مقایسه عناصر ""ترسیم آدمک رنگی"" در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه عناصر آزمون ""ترسیم آدمک رنگی"" در کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم و عادی بود. روش: این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. 20 کودک مبتلا به اختلال اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس و 20 کودک عادی به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده آزمون آدمک رنگی ژاکلین روآیه بود. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و کودکان عادی در 13 عنصر آزمون آدمک رنگی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0≥P). نتیجه گیری: عناصر آزمون ترسیم آدمک رنگی درکودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و کودکان عادی به طور معناداری با یکدیگر متفاوت است.
بررسی پدیده آماده سازی منفی، معرفی تکالیف مرتبط با آن و تصویربرداری عملکردی با رزونانس مغناطیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ما در این مقاله به بازبینی نظریه ها و بحث های اصلی در مورد پدیده آماده سازی منفی (NP) می پردازیم.
روش: برای بررسی این مقوله به مرور مقالاتی در این زمینه پرداخته شد.
یافته ها: از نظر پسیکوفیزیک، در تاریخچه NP چهار نظریه اصلی در دست است: مهار بازنمایی درونی از یک طعمه؛ سرکوب فعال محرکی که با الگوی جلوه های درونی شناخته شده آن ""جور"" نیست؛ تمایز زمانی، بر اساس پردازشی که سیستم برای سطوح مختلف آشنایی متقبل می شود؛ و جدیدترین نظریه که بر میزان غیر منتظره بودن هدف متمرکز است. به عبارت دیگر، گزینش هدف دو جز دارد که سرعت و صحت سیستم به آن وابسته است: میزان انتقال توجه و روندهای معطوف کردن توجه. برخی پژوهش ها با استفاده از فناوری تصویربرداری و الکتروفیزیولوژی در مورد اینکه در طول انواع NP عملا در مغز چه می گذرد، نتایج متفاوتی یافته اند. در یک پژوهش که بر پایه اثر شناخته شده استروپ حالت NP پدید می آورد، با استفاده از فناوری تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) مناطقی از مغز [شکنج گیجگاهی میانی (MT) در نیمکره چپ و بخش اوپرکولار شکنج پره سنترالیک در نیمکره چپ] به عنوان مرتبط ترین مناطق با این پدیده معرفی شدند.
نتیجه گیری: چشم اندازی که در این نوشتار ارایه شده، عبارت است از یافتن توالی زمانی وقایعی که در این مناطق رخ می دهد. این امر با استفاده از فنون پسیکوفیزیکی ارایه محرک و یا ترکیب fMRI با ابزارهای دارای تمایز زمانی بالا مانند الکتروانسفالوگرافی (EEG) و توانش مرتبط با رخداد (ERP) ممکن خواهد بود.
بررسی رابطه سبکهای دلبستگی بزرگسالی با جهت گیری به کار و درگیری با کار در پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه سبکهای دلبستگی بزرگسالی با جهت گیری به کار و درگیری با کار در بین پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان بوده است. در این پژوهش سبکهای دلبستگی بزرگسالی متغیرهای پیش بین و جهت گیریهای کاری و درگیری با کار متغیرهای ملاک بودند. در این پژوهش، 160 (95 زن و 65 مرد) نفر از پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان به شیوه نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. نوع پژوهش توصیفی (همبستگی) بود. آزمودنیها پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالی، پرسشنامه جهت گیری به کار و پرسشنامه درگیری با کار را تکمیل کردند. در این پژوهش روش آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام برده شد. نتایج نشان دادن که آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن نسبت به آزمودنیهای دارای سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا جهت گیری به کار ایمن تری دارند. همچنین، میزان درگیری با کار آزمودنیهای دارای سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا نسبت به آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن کمتر است. علاوه بر این، نتایج تحلیل سوالات هم سهم معنی دار متغیرهای پیش بین با در پیش بینی متغیرهای ملاک نشان داد و مشخص ساخت که سبک دلبستگی می تواند جهت گیری به کار و درگیری با کار را به خوبی پیش بینی نماید. یافته های پژوهش بر اصالت و اهمیت دلبستگی ایمن به منزله یک نیاز نخستین و اساسی در موقعیتهای صنعتی – سازمانی اشاره دارد.