فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۹۰۱ تا ۹٬۹۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش بوئن بر روابط خانوادگی، مرزها، مثلث سازی و شیوه های کنترل زنان متاهل شهر اصفهان انجام شدبود. روش: بنابراین این پژوهش از نوع آزمایشی بود و با توجه به اینکه گزینش و گمارش آزمودنی ها در گروه ها به شکل دردسترس انجام شد بنابراین پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-98 بودند. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و از بین 50 زن ثبت نام کننده 40 زن انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل دردسترس گمارش شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس روابط خانوادگی بارنز و اولسون (1982)، مثلث سازی (دهقانی ششده و یوسفی، 1398) مقیاس های شیوه های کنترل (یوسفی و بهرامی، 1394). گروه های پژوهشی به مدت هشت جلسه نود دقیقه ای در معرض آموزش های مبتنی بر مدل بین نسلی نظریه بوئن قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله در معرض پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: داده های گردآوری شده به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) تحلیل شدند نتایج نشان داد که این روش بر بهبود متغیرهای مورد مطالعه ابعادروابط خانوادگی به جز رابطه با خانواده خود، مرزهای منعطف، مرزهای آشفته و شیوه کنترل هیجان مدار و راه حل مدار (05/0p <)به جز مرزهای خشک و مرزهای مبهم موثر بوده است(05/0P>). (05/0P=). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج روش بوئن برای بهبود برخی ابعاد روابط خانوادگی و مرزها و شیوه های کنترل متغیرهای سیستمی در بین زنان متاهل شهر اصفهان روش موثری است.
تاثیر اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی بر اجتناب تجربی و تحمل پریشانی مردان ندامتگاه مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
157 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی بر اجتناب تجربی و تحمل پریشانی مردان مبتلا به افسردگی تحت نظر در ندامتگاه انجام شد.طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون–پیگیری وگروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را مردان مبتلا به افسردگی تحت نظر در یکی ازندامتگاه ها در شش ماهه اول سال 1397 تشکیل داده بودند. پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس افسردگی بک، 30 نفر از آن ها به روش دردسترس با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی در 7 جلسه90 دقیقه ای (در هر هفته یک جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس پذیرش و عمل و تحمل پریشانی محقق ساخته در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میانگین نمرات اجتناب و تحمل پریشانی از جلسه پیش آزمون تا پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت و این تاثیر تا مرحله پیگیری که یک ماه به طول انجامید تداوم داشت. در مجموع با توجه به نتایج می توان گفت که درمان اختصاصی سازی حافظه می تواند بر اجتناب و تحمل پریشانی مردان افسرده مستقر در ندامتگاه موثر باشد.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه همدلی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ساخت مقیاس سنجش همدلی خود بر مبنای رویکرد روان پویشی دوانلو و مالان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با هدف توسعه ای- روانسنجی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران و گرمسار در سال تحصیلی 98-99 بود. یافته ها: ضریب پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ 0.89 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مقیاس همدلی خود نشان داد که با 16 گویه 5 عامل توجه به بدن، درک احساس، درون نگری، اضطراب و مکانیسسم های دفاعی را اندازه گیری می نماید. این مقیاس با ضریب پایایی و روایی سازه و محتوایی، برای غربالگری افراد در میزان همدلی خود مناسب است. این پژوهش به عنوان نخستین تلاش برای ساخت مقیاس همدلی خود انجام شد که به 16 گویه و 5 عامل درونی این مفهوم دست یافت. شاخص های روانسنجی این مقیاس برای نخستین تلاش قابل تامل است . این مقیاس فعلا برای غربالگری مناسب است و این مسیر نیازمند پژوهش های گسترده تری است تا بتواند به شاخص های روانسنجی مناسب برای سنجش های بالینی دست یابد.
رابطه امید به تحصیل و رویکرد به یادگیری: بررسی نقش واسطه ای خودتنظیمی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
106 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهگری خودتنظیمی تحصیلی در ارتباط بین امید به تحصیل و ابعاد رویکرد به یادگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام دانش آموزان متوسطه دوم منطقه ششده و قره بلاغ بودند که در سال تحصیلی 96-95 مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان پژوهش 348 نفر از دانش آموزان دختر (223) و پسر ( 125) بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خودتنظیمی تحصیلی (بوفارد و همکاران، 1995)، پرسشنامه امید به تحصیل (خرمائی و کمری، 1396) و مقیاس رویکرد به یادگیری (الیوت و همکاران، 1999) پاسخ دادند. به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS 22 استفاده شد. نتایج نشان داد که امید به تحصیل هم به صورت مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق خودتنظیمی تحصیلی، پیش بینی کننده رویکرد به یادگیری بود. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر بیانگر اهمیت و نقش متغیر امید به تحصیل در افزایش خودتنظیمی تحصیلی و افزایش رویکردهای انطباقی است. با توجه به نقش سازگارانه امید به تحصیل ضروری است که متولیان تعلیم و تربیت به آموزش اینگونه توانمندی ها به دانش آموزان توجه ویژه داشته باشند. همچنین افزایش نگرش منفی نسبت به تحصیل و کاهش انتظار مثبت نسبت به تحصیل در جامعه کنونی نیز ضرورت پرداختن و آموزش توانمندی هایی همچون امید را دوچندان می سازد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خوش بینی و ناگویی هیجانی معلمان زن بازنشسته مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسى اثربخشی روان درمانى مثبت نگر بر خوش بینى و ناگویى هیجانى معلمان زن بازنشسته مضطرب بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردى و ازنظر روش، نیمه آزمایشى با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بوده است که با استفاده از روش نمونه گیرى هدفمند، تعداد ۳۰ نفر از زنان مضطرب بازنشسته به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفى ۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خوش بینی شییر و کارور، ناگویى هیجانی تورنتو و اضطراب بک استفاده شد. پروتکل روان درمانی مثبت نگر به مدت هشت جلسه و هفته ای یک بار و هر جلسه به مدت 90 دقیقه روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها با رعایت مفروضه ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند روان درمانی مثبت نگر بر خوش بینی، ناگویی هیجانی، افزایش شناسایی احساسات، کاهش دشواری توصیف احساسات و افزایش تفکر عینی معلمان زن بازنشسته مضطرب مؤثر است و بر ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در پس آزمون و مرحله پیگیری تغییرات کاهشی دارد و بر متغیر خوش بینی در گروه آزمایش در پس آزمون و مرحله پیگیری تغییرات افزایشی دارد. همچنین، اثرات مداخلات تا زمان پیگیری در گروه آزمایش پایدار باقی مانده است.
آسیب شناسی اثر درون مایه سریال های شبکه نمایش خانگی بر خانواده؛ یک تحلیل درون مایه مبتنی بر نگاه سیستمی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط برای همه خانواده ها ضروری است و ازآنجایی که بیشتر مخاطبین تلویزیون خانواده ها هستند، وسایل ارتباط جمعی می توانند نقش و کارکردهای مؤثری داشته باشند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیب شناسی سریال های شبکه نمایش خانگی بر خانواده مبتنی بر نگاه سیستمی انجام شده است. روش این پژوهش تحلیل درون مایه بود. بدین منظور از میان ده سریال شبکه نمایش خانگی در میان سال های 1395 تا 1399 شمار پنج سریال به نام های ممنوعه، دل، مانکن، عاشقانه ها و کرگدن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. خیانت زناشویی، خشونت، عشق مثلثی، زندگی اشرافی، پنهان کاری و دروغ، سازوکار حل مشکلات شخصی و خانوادگی و ملاک های انتخاب افراد برای ازدواج در این سریال ها تحلیل شده است. ابزارهای این پژوهش با به کارگیری مشاهده درون مایه سریال ها از سوی متخصصین رشته های جامعه شناسی، روانشناسی بالینی و روانشناسی بالینی گرایش خانواده جهت ثبت مصادیق ذکرشده گردآوری شد. در تحلیل حاضر تفاوت میان تعداد مفاهیم مورد مشاهده نسبت به فراوانی مورد انتظار از طریق آزمون خی دو موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد میان فراوانی مورد انتظار و فروانی مشاهده شده تفاوت معنی داری وجود نداشت (p >0/05 ). به عبارتی یافته های پژوهش نشان داد در این سریال ها شاهد فراوانی خیانت زناشویی، خشونت، عشق مثلثی، زندگی اشرافی، پنهان کاری و دروغ، روش های منفی حل مشکلات شخصی و خانوادگی و عدم انتخاب ملاک های مناسب افراد برای ازدواج با یکدیگر هستیم؛ که لازم است در مطالعه ای تأثیر این مفاهیم در ارتقا بهداشت روانی خانواده ایرانی با توجه به سناریو و گفتمان درونی فیلم ها ارزیابی شود که این سریال ها چه تغییراتی در سبک زندگی خانواده ایرانی ایجاد می کنند.
بررسی نقش میانجی گر شفقت به خود در رابطه بین آسیب پذیری روان شناختی و دلبستگی به خدا در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
74-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ناراحتی های روان شناختی ازجمله مشکلات شایعی هستند که اغلب دانشجویان آن را تجربه می کنند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی گر شفقت به خود در رابطه بین آسیب پذیری روانی و دلبستگی به خدا در دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1395 بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 280 نفر برای مطالعه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس های شفقت به خود؛ فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس؛ و دلبستگی به خدا جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون؛ و برای آزمودن اثرهای واسطه ای از روش بارون و کِنی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی به خدا با شفقت به خود (61/0=r و 05/0>P) و آسیب پذیری روانی (60/0-=r و 05/0>P) رابطه معناداری وجود داشت. همچنین، دلبستگی به خدا به تنهایی توان تبیین 52 درصد از تغییرات آسیب پذیری روانی را داشت؛ اما شفقت به خود و دلبستگی به خدا با هم توان تبیین 61 درصد از تغییرات آسیب پذیری روانی را داشتند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضرورت بازشناسی نقش شفقت به خود و دلبستگی به خدا را در آسیب پذیری روانی دانشجویان تأکید می کند.
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در بیماران متأهل مبتلا به سرطان خون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37-48
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر در پژوهش های مختلف، توجه بسیاری به مقوله رشد پس از آسیب در ارتباط با عوامل استرس زای مختلف ازجمله بیماری های جسمی شده است. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در افراد متأهل مبتلا به سرطان خون در شهر شیراز بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان خون بود که برای درمان به بیمارستان نمازی یا درمانگاه مطهری شیراز در طول دوره ای از سال های 97-1396 مراجعه نمودند. از بین این بیماران با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 124 نفر انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه های رشد پس از آسیب و تعلق مادی بود. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه (گام به گام) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که تعلق مادی می تواند رشد پس از آسیب را به صورت منفی پیش بینی کند (05/0>P). علاوه براین، در بین مؤلفه های پرسش نامه تعلق، مؤلفه «تعلق به وضع موجود» نسبت به دیگر مؤلفه ها پیش بینی نیرومندتری از میزان رشد پس از آسیب به عمل آورد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، آموزش ها و مداخله هایی که بتواند بیماران مبتلا به سرطان خون را از «تعلقات مادی» به ویژه «تعلق به وضع موجود» دور کند، می تواند رشد پس از آسیب را تسهیل نمایند.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت بر روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در دختران بعد از طلاق والدین: مطالعه آزمایشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
49-61
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: طلاق والدین یکی از رویدادهای تنش زا و استرس آور برای فرزندان است و آنان را در معرض مشکلات روان شناختی متعددی قرار می دهد و در این میان مداخله معنوی می تواند به سازگاری، بهبود روابط میان فردی و در نهایت توانمندسازی این قشر از دختران منجر گردد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت بر روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در دختران، بعد از طلاق والدین انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربیِ دو گروهی بود. جامعه آماری همه دختران 12 تا 16 ساله ای بودند که والدینشان از هم جدا شدند و در سال تحصیلی 97-1396 در مدارس شهر کرج مشغول به تحصیل بودند؛ از میان این افراد، تعداد 20 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 10 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه دو ساعته به صورت گروهی مداخلات را دریافت کردند، درصورتی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. بلافاصله بعد از اتمام جلسات درمانی، پس آزمون از نمونه ها گرفته شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. اطلاعات به دست آمده نیز با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری (MANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت در افزایش روابط مثبت با دیگران و پذیرش خودِ دختران، بعد از طلاق والدین تأثیر معناداری داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های موجود، به نظر می رسد که مداخله معنوی بر افزایش روابط مثبت با دیگران و پذیرش خودِ دختران بعد از طلاق تأثیر دارد. ازاین رو، می توان با برنامه مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت برای بهبود و ارتقای بهزیستی روان شناختی آنان اقدام عملی نمود.
بررسی تأثیر معنویت بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی با میانجی گری اخلاق حرفه ای در میان کارکنان دانشگاه لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101-116
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سالیان اخیر، در سازمان ها به معنویت توجه بسیاری شده است و صاحب نظران مدیریت و سازمان نیز به جرگه علاقه مندان به معنویت پیوسته اند. ادعاهای فراوانی درباره فواید مثبت معنویت در محیط های کاری مطرح شده که به تشویق علاقه مندان به جست وجوی راه هایی جهت واردساختن معنویت به محیط های سازمانی منجر شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی با میانجی گری اخلاق حرفه ای صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری 340 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان بود که از میان آنان 181 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استاندارد معنویت میلیمان و همکاران، کیفیت زندگی کاری والتون، کارآفرینی هیل و اخلاق حرفه ای کادوزیر جمع آوری شد و تحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص های توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین معنویت و کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی (31/0=r، 45/0=r و 05/0>P) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت اما بین اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری رابطه معناداری یافت نشد. علاوه براین، معنویت با میانجی گری اخلاق حرفه ای بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی (17/0=β، 05/0=β و 01/0>P) تأثیرگذار بود و هم به صورت مستقیم هم غیرمستقیم موجب افزایش کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت هرگونه افزایش معنویت در سازمان با افزایش کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی و اخلاق حرفه ای کارکنان همراه است.
تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
73-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی بُعد اساسی از بهزیستی و سلامت کلی فرد است که موجب هماهنگی دیگر ابعاد سلامت می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری معلمان ابتدایی شهرستان میرجاوه بودند که متناسب با حجم، تعداد 215 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه رهبری معنوی، سلامت معنوی و حمایت سازمانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سلامت معنوی 65/18±22/215، رهبری معنوی 92/17±03/122 و حمایت سازمانی 56/11±71/49 بود. مقدار ضریب همبستگی رهبری معنوی با سلامت معنوی (01/0 P<و 228/0r=)، رهبری معنوی با حمایت سازمانی (01/0 P<و 257/0r=)، حمایت سازمانی با سلامت معنوی (01/0P< و 241/0r=) معنا دار بود. همچنین اثر مستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی (72/4 t=و 41/0β=)، اثر مستقیم رهبری معنوی بر حمایت سازمانی (02/3t= و 29/0β=)، اثر مستقیم حمایت سازمانی بر سلامت معنوی (68/2 t=و 23/0β=)؛ و نیز اثر غیرمستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی با نقش میانجی حمایت سازمانی (0667/0β=) معنا دار بود. نتیجه گیری : مدیران سازمان ها می توانند با به کارگیری سبک رهبری معنوی و حمایت سازمانی، سلامت معنوی کارکنان را بهبود ببخشند.
همسویی حوزه های سلامت و دین در برخورد با کووید ۱۹(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
180-186
حوزههای تخصصی:
در پی انتشار ویروس کووید 19، متخصصانِ حوزه سلامت این ویروس را نوعی تهدید برای سلامت و جان انسان ها تشخیص داده و اقدامات و دستورهای تخصصی در برخورد با کووید 19 اعلام کرده اند. وضعِ این قوانین و آداب جدید شامل همه حوزه ها ازجمله حوزه دین می شود و نوعی محدودیت در این حوزه را نیز در پی دارد. از سویی اشکال تقلید حوزه دین از حوزه سلامت هم مطرح نیست و باطل است، زیرا تشخیص موضوع ها و مصداق های عرفی احکام از وظایف مجتهد نیست و چه بسا متخصصانِ حوزه سلامت، این کار را بهتر انجام دهند و در بحث کووید 19، تشخیص مصادیقِ مواظبت و حفظ جان بر عهده حوزه سلامت است.
سرمایه های تحولی درونی و بیرونی و بهزیستی تحصیلی: نقش واسطه ای پایستگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین سرمایه های تحولی و بهزیستی تحصیلی با نقش واسطه ای پایستگی تحصیلی بود. جامعه آماری آن شامل همه دانش آموزان سال آخر دوره متوسطه شهرستان اهواز بود که در سال تحصیلی 98 -1397 داوطلب ورود به دانشگاه بودند. تعداد 353 نفر با روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پروفایل سرمایه های تحولی (موسسه پژوهشی مینه سوتا، 2005)، مقیاس پایستگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) و مقیاس بهزیستی تحصیلی (تومینن سوینی، سالمیلا آرو و نیمیویرتا، 2012)، پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سرمایه های تحولی درونی و بیرونی با پایستگی تحصیلی، رابطه مستقیم معنادار وجود دارد. همچنین پایستگی تحصیلی، رابطه سرمایه های تحولی درونی و بیرونی با بهزیستی تحصیلی را به صورت نسبی واسطه گری می کند. درنتیجه می توان با افزایش سرمایه های تحولی، میزان پایستگی و به واسطه آن، بهزیستی تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشید.
مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک (CBT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1487-1496
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس اداراک شده و حساسیت اضطرابی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک ( CBT ) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBSR ) بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر شیراز بود. روش: پژوهش از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیابتی نوع دو حاضر در مراکز درمانی و بیمارستانی شهر شیراز در سال 1397 بود. 36 نفر از بیماران دیابتی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و پترسون (1985)، جلسات درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (موس و همکاران، 2015) و درمان شناختی رفتاری (مولودی و فتاحی، 1390؛ به نقل از صمدزاده و همکاران، 1397). تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معنی داری بر استرس ادراک شده نمونه مورد پژوهش داشته است (0/001 > P ). درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک بیشتر توانسته است بر استرس ادراک شده آزمودنی ها تأثیر داشته باشد (0/001 > P )، دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معنی داری بر حساسیت اضطرابی نمونه مورد پژوهش داشته است (0/001 > P ). بین دو درمان از لحاظ تأثیر بر حساسیت اضطرابی تفاوت معناداری وجود نداشت (0/001 > P ). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند استرس ادارک شده و حساسیت اضطرابی کمتری را تجربه کردند.
مدل یابی روابط ساختاری نظریه ذهن با گرایش به شبکه های مجازی از طریق میانجی سازگاری اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضای مجازی ابعاد زیادی از زندگی انسان ها را پوشش می دهد و این گرایش به فضای مجازی می تواند تحت تاثیر ابعاد شناختی و هیجانی باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط ساختاری نظریه ذهن با گرایش به شبکه های مجازی از طریق میانجی سازگاری اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش بود. روش کار: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی 300 دانش آموزان تیزهوش مدرسه سمپاد متوسطه دوم در مقطع 11 رشته تحصیلی تجربی در سال تحصیلی 1399-1398، در شهر گرگان بودند که تعداد 300 دانش آموز به عنوان حجم نمونه به روش سرشماری انتخاب شدند و با پرسشنامه شبکه های مجازی مجردی و همکاران (1393)، پرسشنامه نظریه ذهن استیرمن (1994) و پرسشنامه سازگاری کالیفرنیا (CTP) ارزیابی شدند. نتایج: نتایج نشان داد، بین نظریه ذهن و سازگاری اجتماعی با گرایش به شبکه های مجازی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. مدل پژوهش دارای برازش بوده و تایید شد و 380/0 از واریانس گرایش به شبکه های مجازی توسط نظریه ذهن و سازگاری اجتماعی مورد تبیین قرار گرفت و سازگاری اجتماعی در رابطه ی بین نظریه ذهن با گرایش به شبکه های مجازی نقش واسطه ای دارا بود. نتیجه گیری: تغییرات گرایش به فضای مجازی بر مبنای مستقیم نظریه ذهن و غیرمستقیم سازگاری اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش قابل تبیین است و این پژوهش تلویحات کاربردی برای مشاوران مدارس دارا می باشد
نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه شیوه های فرزند پروری با شادکامی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
109-118
حوزههای تخصصی:
شادکامی ناشی از قضاوت و داوری انسان درباره چگونگی گذراندن زندگی است. خودکارآمدی را باور و قضاوت فرد از توانایی خود برای انجام تکلیف خاص می دانند و سبک های فرزندپروری روش هایی است که پدر و مادر برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه شیوه های فرزندپروری با شادکامی دانش آموزان دختر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران متقاضی کنکور سراسری شهرستان اردکان در سال تحصیلی 97- 1396 که 515 نفر گزارش شده، بودند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه به تعداد 260 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های فرزندپروری رابینسون (2001)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و شادکامی آکسفورد (1976) بود. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مدل این پژوهش از برازش مناسبی برخوردار اس ت. ب ا توج ه ب ه یافته ها، سبک فرزند پروری مقتدرانه اثر مستقیم مثبت بر خودکارآمدی و شادکامی داشت. سبک فرزند پروری سهل گیرانه اثر مستقیم منفی بر خودکارآمدی و سبک فرزند پروری مستبدانه اثر مستقیم منفی بر شادکامی داشت. همچنین خودکارآمدی نقش واسطه گری خود را بین سبک فرزند پروری و شادکامی به خوبی نشان داده است ؛ بنابراین سبک فرزندپروری با تاثیر بر خودکارآمدی می تواند شادکامی نوجوانان را تغیر دهد.
تاثیر ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
155-162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی ورزش ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 40 کودک پیش دبستانی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به دو گروه (20 نفره) آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 2 ماه، 3 جلسه 40 دقیقه ای در هفته، در برنامه مداخله ای ورزش ایروبیک کودکان شرکت کردند. داده های تحقیق از طریق آزمون هوش گودیناف جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تاثیر ورزش ایروبیک کودکان بر عملکرد شناختی در کودکان پیش دبستانی معنادار بوده است (05/0 p < ) . با توجه به نتیجه به دست آمده احتمالا ایروبیک کودکان یکی از راه هایی است که به افزایش عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی کمک می کند.
بررسی سازگاری با بیماری سرطان پستان از جنبه های روانی و اجتماعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
201-212
حوزههای تخصصی:
سرطان پستان شایع ترین سرطان کشنده در میان زنان 40 تا 55 سال در جهان است و بیش از 23% از کل سرطان های زنان را به خود اختصاص می دهد. هدف مطالعه حاضر جمع بندی مطالعات سال های اخیر در زمینه بررسی سازگاری با بیماری سرطان پستان در جنبه های روانی و اجتماعی بر اساس مرور نظام مند متون پژوهشی بود. جستجوی سابقه پژوهشی با استفاده از پایگاه های داده های الکترونیکی زیر شامل پایگاه اطلاعات علمی google scholar, pubmed, sciencedirect, SID, Proquest, Ovid با استفاده از کلمات کلیدی انگلیسی cancer Compatibility, Adaptation, breast و کلمات فارسی سرطان پستان و سازگاری از سال های 2016 تا 2020 صورت گرفت و نتایج به صورت کیفی گزارش شد. پس از جستجو و ارزیابی مطالعات، تحلیل نهایی بر روی 19 مقاله انجام گرفت. در این مطالعات، ارتباط معناداری بین میزان سازگاری و روند بهبود در بیماران مبتلابه سرطان پستان گزارش شده است. مقالات مذکور عامل سازگاری را به عوان عاملی مهم در افزایش کیفیت زندگی در این بیماران معرفی کرده اند همچنین کلیه پژوهش ها نشان دادند که عواملی از قبیل معنویت و مذهب، راهبردهای مقابله ای کارآمد، هوش اجتماعی، هوش هیجانی، حمایت ادراک شده اجتماعی، وضعیت تأهل، روابط بین زن و شوهر، سابقه ابتلا به سرطان در خانواده، افسردگی قبل از بیماری، خود کارآمدی با میزان سازگاری در زنان مبتلابه سرطان پستان ارتباط معنی داری دارد. هرچند نیاز به مطالعات تحلیلی آینده نگر با کنترل متغیرهای مداخله گر جهت مشخص تر شدن این رابطه لازم است.
تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
157 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری است. روش: برای این منظور 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به لحاظ جنسیت، محدوده سنّی و میزان اضطراب و مقطع تحصیلی همسان شدند. از آزمون اضطراب رگه-حالت اسپیلبرگر قبل از وارد کردن متغیّر مستقل به منظور سنجش میزان اضطراب، جهت کنترل متغیّر مزاحم استفاده شد که تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون کروسکال-والیس، تفاوت معناداری را بین سه گروه نشان نداده است (مقیاس حالت:H= 0.562 ، df=2، sig=0.755، 0.05=a و مقیاس رگه: H=0.990، df=2، sig=0.610، 0.05=a). ابزار به کار گرفته شده در این آزمایش یک بسته اجرا و سنجش بود که ابتدا بر اساس دستورالعمل اجرا، متغیر آزمایشی اعمال گردید. سرانجام داده ها به روش آماری ناپارامتریک، آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل واریانس دوطرفه از طریق رتبه بندی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار تأثیر دارد. مقایسه متوسّط رتبه ها نشان داده است که ترجیح انتخاب مشارکت کنندگان به ترتیب «وضوح شناختی»، «مقایسه هیجانی»، «جماعت» و «تنها بودن» بوده است. نتیجه گیری: با توجه به فراوانی بالای وضوح شناختی می توان نتیجه گرفت که کسب اطّلاعات تخصّصی از افراد خبره(=وضوح شناختی)، جهت سازگاری با موقعیتهای بحرانی مهم تر از سایر متغیرهایی بوده است که تا به حال پژوهشگران بر آن تأکید داشته اند.
اثربخشی مداخلات مبتنی بر واقعیت درمانی بر بهبود سازگاری زناشویی در بین زوجین دچار طلاق عاطفی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداحلات مبتنی بر واقعیت درمانی بر بهبود سازگاری زناشویی در بین زوجین دچار طلاق عاطفی بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با گروه پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را نیز کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده یه مراکز مشاوره ی منطقه 5 شهر تهران تشکیل دادند که با استفاده از پرسش نامه طلاق عاطفی گاتمن (1998)، زوجینی که طلاق عاطفی در آنان مشهود بود انتخاب شدند. نمونه آماری تعداد 30 نفر از این زوجین که با رضایت شخصی حاضر به همکاری در فرایند پژوهش بودند انتخاب شدند و به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1989) در دو بخش پیش آزمون ، پس آزمون و به منظور مقایسه نمرات متغیرها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده اثرات آموزش واقعیت درمانی را در متغیرهای پژوهش نشان می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده آموزش های واقعیت درمانی بر مولفه های سازگاری زناشویی در میان زوجین تاثیر معناداری دارد.