فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۸۱ تا ۹٬۴۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش واسطهای هویت اخلاقی (با دو بعد درونیسازی و نمادسازی) در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده (با دو الگوی گفتوشنود و همنوایی) و شادکامی بود. شرکتکنندگان 308 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز (125 زن و 183 مرد) بودند که با روش خوشهای تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه بازنگریشده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002ب)، مقیاس هویت اخلاقی (آکینو و رید، 2002) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگیل، 2001) استفاده شد. یافتهها نشان داد که جهتگیری همنوایی بهصورت منفی معنادار و جهتگیری گفتوشنود بهطور مثبت معنادار شادکامی را پیشبینی میکنند و بعد نمادسازی هویت اخلاقی بهصورت مثبت معنادار پیشبین شادکامی است. همچنین از بین دو بعد هویت اخلاقی، فقط بعد نمادسازی اخلاقی با برقراری رابطه مثبت بین دو متغیر الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی، نقش واسطهای داشت. جهتگیری گفتوشنود نیز بهصورت غیرمستقیم با واسطهگری نمادسازی هویت اخلاقی، پیشبینیکننده مثبت معنادار شادکامی بود. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفتکه افزایش جهتگیری گفتوشنود خانواده منجر به نمادسازی هویت اخلاقی و شادکامی بیشتر فرزندان میشود.
درآمدی بر نظریه اریکسن و مطابقت آن با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه تحول روانی اجتماعی اریکسن یکی از معروف ترین نظریه های رشد و شخصیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مذهب و معنویت در نظریه اریکسن و ارزیابی نظریه وی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش اجتهادی استفاده شده است که نوعی تحلیل محتوای کیفی است و بر اساس آن، منابع اسلامی و روان شناسی مرتبط بررسی و تحلیل شده است. یافته های حاصل از تحلیل متون روان شناسی و دینی حکایت از آن دارد که مذهب و معنویت در رشد انسان نقشی مهم ایفا می کند. یازده مفروضه انسان شناختی در نظریه اریکسن قابل استخراج است که در بسیاری از موارد با مفروضه های انسان شناسی اسلامی همسو است. یافته دیگر این پژوهش نشان می دهد از بین مراحل هشت گانه، سه مرحله از مراحل روانی اجتماعی اریکسن؛ اعتماد در برابر بی اعتمادی، هویت در برابر گم گشتگی هویت و یکپارچگی در برابر نومیدی، به طور ویژه با مذهب و معنویت در ارتباط است. این مسئله بر اساس منابع اسلامی هم مورد تأیید قرار گرفته است.
بررسی و نقد کتاب «درآمدی بر روا ن شناسی اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و نقد کتاب «مدخل إلی علم النفس الإسلامی» انجام شده است. کتاب حاضر، تلاشی در جهت پیدا کردن گام هایی در راستای تولید علم روا ن شناسی اسلامی است. محمد عثمان نجاتی نویسنده کتاب، کوشیده است با بیان مقدماتی به بررسی چگونگی مسیر و مراحل پایه گذاری روا ن شناسی بر اساس اسلام بپردازد. این کتاب به زبان عربی و در هفت فصل تدوین یافته و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری داده های آن کتابخانه ای است. در فصل اول به تعریف و بررسی اصطلاحات بیانگر علم روا ن شناسی اسلامی پرداخته و تاریخچه هر اصطلاح را بحث کرده است. در فصل دوم نظریات مهم پیرامون ماهیت و منابع دانش را تجزیه وتحلیل کرده و نظر اسلامی خود را در این موضوع ارائه کرده است. در فصل سوم وضعیت کنونی آموزش روا ن شناسی در دانشگاه های اسلامی را بررسی و در فصل چهارم به مراحل تأسیس روا ن شناسی اسلامی پرداخته است. در فصل پنجم، روا ن شناسی معاصر فعلی را با توجه به مبانی اسلامی نقد و بررسی کرده و در فصل ششم به مسلمات علم روا ن شناسی اسلامی به عنوان اولین گام ایجابی در این مسیر پرداخته است. کتاب حاضر در عین نکات مثبت مانند نوآوری و خلاقیت دارای اشکالاتی است که در ابعاد روشی، شکلی و محتوایی در این مقاله بررسی و نقد شده است.
مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی: نقش تعدیل کننده اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در رابطه بین مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارمندان متأهل شهرداری تهران در سال 98-1397 بود که بر اساس ملاک های ورود تعداد کل واجدین شرایط شرکت در این پژوهش 720 نفر برآورد شد و از این تعداد بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 250 نفر (135 مرد و 115 زن) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های ارتباطی (جرابک، 2004)، فرم کوتاه رضایت زناشویی انریچ (1993) و اعتیاد به شبکه های اجتماعی (خواجه احمدی و همکاران، 1395) بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری آزمون شدند. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، در رابطه بین مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی نقش تعدیل کننده ندارد. آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی (44/0) رابطه مثبت و معنادار (05/0p <) و بین رضایت زناشویی و مهارت های ارتباطی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (به ترتیب 40/0- و 38/0-) رابطه منفی و معناداری وجود داشت (05/0p <) به این معنا که با افزایش اعتیاد به شبکه های اجتماعی رضایت زناشویی و مهارت های ارتباطی کاهش می یابد. با توجه اینکه مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی رابطه دارند لازم است متخصصین سلامت روان آگاه سازی در مورد پدیده اعتیاد به شبکه های اجتماعی و آثار و پیامدهای آن بر روابط زوجین، انجام دهند.
روابط ساختاری سبک های دلبستگی با افسردگی: نقش میانجی نظریه ی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین روابط ساختاری سبک های دلبستگی با افسردگی با توجه به نقش میانجی نظریه ی ذهن در دانشجویان بود. این مطالعه از نوع توصیفی همبستگی بود که در راستای آن تعداد ۳۰۰ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-97 به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای انتخاب گردیده و پرسش نامه های افسردگی بک، دلبستگی بزرگسالان ، تکلیف داستان های عجیب و تکلیف تشخیص اشتباهات سهوی را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل اندازه گیری شده با مدل نظری برازش نسبتاً مطلوب دارد (RMSEA=0.07,CFI=0.87,IFI=0.87) ، به نحوی که سبک های دلبستگی ناایمن علاوه بر نقش مستقیم، توانستند به واسطه ی نظریه ی ذهن نشانه های اختلال افسردگی را به طور معنی دار پیش بینی کنند. مبتنی بر این یافته ها می توان نتیجه گرفت که کیفیت رابطه با مراقبان، توانایی کودک برای درک و فهم حالات ذهنی و هیجانی دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد. از سوی دیگر، نقایص نظریه ی ذهن، ظرفیت شناختی فرد را تحت تأثیر قرار داده و فرد درکی منفی از دیگران و حالات ذهنی آن ها داشته و در نتیجه استعداد فرد برای ابتلا به افسردگی افزایش می یابد. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت که اتّخاد روش های مناسب جهت شناسایی عوامل خطر و تداوم بخش افسردگی و نهایتاً پیشگیری یا تعدیل این عوامل خطر از طریق ملاحظات بالینی، مفید و سودمند به نظر می رسد.
روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با ولع مصرف ماری جوانا در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر، بیماری روانی عودکننده و مزمنی است که توأم با اختلالات انگیزشی شدید و از دست دادن تسلط رفتاری است و منجر به ویرانی شخصیت می شود . هدف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با ولع مصرف ماری جوانا در دانش آموزان است. ر وش: پژوهش حاضر یک بررسی همبستگی بوده، از جامعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران، ۲۰۰ مشارکت کننده (۱۰۲ پسر و ۹۸ دختر) که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند به مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان ( DERS ) و مقیاس ولع مصرف پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد ( ۰/۹۶ = CFI ، ۰/۹۶ = IFI ، ۰/۰۴۵ = RMSEA ). نتایج نشان داد که سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و دشواری در تنظیم هیجان بر وسوسه مصرف به ترتیب با ضرایب استاندارد (۰/۲۰، ۰/۲۱، ۰/۶۴) تأثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و وسوسه مصرف ماری جوانا نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تأثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای اعتیاد به مصرف مواد می تواند مؤثر باشد.
اثربخشی معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا بر آخرت نگری و سلامت روان زنان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا بر آخرت نگری و سلامت روان زنان افسرده شهر کرمان انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گمارش تصادفی می باشد. جامعه آماری پژوهش را زنان افسرده تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 30 زن افسرده بود که با استفاده از مقیاس افسردگی بک، افسرده تشخیص داده شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل، هر کدام 15 نفر قرار گرفتند. به گروه آزمایشی کارگاه معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا در 10 جلسه ارائه شد و گروه کنترل برنامه ای دریافت نکردند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به مقیاس های آخرت نگری و سلامت روان پاسخ دادند. نتایج نشان داد معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن بر آخرت نگری و سلامت روان زنان تأثیر داشته است (001/0P<). تلفیق معنادرمانی با امور معنوی به زنان افسرده در معطوف ساختن آرزوها به زندگی اخروی و شناخت واقعیت دنیا کمک می کند و منجر به افزایش آخرت نگری و به دنبال آن سلامت روان آنان می گردد.
بررسی ویژگی های روان سنجی (روایی و پایایی) مقیاس شفقت خود: یافتن شواهد تجربی برای استفاده از نمره کل و تعریف مفهومی شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر افزون بر بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) مقیاس شفقت خود، پاسخ به دو انتقاد وارد شده به این مقیاس بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع اعتبارسنجی بود. نمونه این مطالعه شامل ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس شفقت خود نف (2016 الف) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی وجود شش عامل را نشان دادند که در مجموع ۲۴/۶۸ درصد از از واریانس کل مقیاس را تبیین کردند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی افزون بر تأیید نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی، تعریف مفهومی و استفاده از نمره کل را مجاز برشمردند. ضریب پایایی کل پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ ۷۷/۰ و به روش بازآزمایی ۷۵/۰ به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مقیاس شفقت خود افزون بر داشتن ویژگی های روان سنجی مناسب در گروه های غیربالینی، از نظر تعریف مفهومی سازه شفقت خود و استفاده از نمره کل نیز معتبر است.
مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر مشکلات رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعات نشان می دهد که شیوع مشکلات عاطفی-رفتاری در دانش آموزان ابتدایی بالا می باشد که این می تواند زمینه ساز عوارض و مشکلات بسیاری برای آنان و خانواده هایشان باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 11-7 ساله مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان گرگان بود. با روش در دسترس تعداد 30 دانش آموز که در پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر- فرم والدین (فرم A) نمره بالا کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه مساوی 10 نفری گمارش شدند. برای گروه ورزش مغزی 8 جلسه 1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته و برای گروه فرزنددرمانی 10 جلسه 5/1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته انجام شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و کوواریانس یکراهه با اندازه گیری مکرر با SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمرات پرخاشگری، افسردگی، اضطراب و ناسازگاری در آزمودنی های سه گروه تفاوت آماری معنادار است (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که در مرحله پیگیری دوماهه این اثربخشی پابرجا بوده و میزان تأثیر ورزش مغزی بر کاهش ابعاد مشکلات عاطفی-رفتاری نسبت به فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک مؤثرتر بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برنامه آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی والدین راهبردهای مؤثری برای کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان هستند. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روانشناسان کودک پیشنهاد می شود با استفاده از این برنام های آموزشی در کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان بکوشند.
مغفولین مداخلات روان شناختی در میان بیماران مبتلا به کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شیوع کووید 19 باعث نگرانی و دغدغه در سرتاسر جهان شده است. بسیاری از افراد ممکن است مضطرب و ترسیده باشند و آن هایی که به صورت مستقیم از راه های مختلف توسط ویروس تحت تأثیر قرار گرفته اند ممکن است دچار وحشت، ترس و نگرانی بیشتری شوند.
تحلیل ساختاری ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی؛ نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستش افراد مشهور به عنوان ارتباط فرا اجتماعی با افراد مشهور می تواند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشد. البته در این بین، توانایی های شناختی و به طور مشخص انعطاف پذیری شناختی به موجب تاثیراتی که بر ارتباطات بین فردی می گذارند، می توانند نقش موثری را ایفا کنند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی صورت گرفته است. روش : طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه گیلان در سال 1397 بودند که از این بین 300 دانشجو خانم و آقا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. پس از نمونه گیری، مقیاس نگرش نسبت به افراد مشهور (مک کاتچئون، لانگ و هوران، 2002)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1989) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندر وال، 2010) به شرکت کنندگان ارائه شد. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل ساختاری انجام گرفت. یافته ها: بر طبق نتایج بدست آمده، پرستش افراد مشهور به صورت معنی داری با بهزیستی روانشناسی و انعطاف پذیری شناختی همبستگی منفی داشت. در واقع، پرستش افراد مشهور به صورت مستقیم بر بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی تاثیر منفی معنی دار داشت. همچنین اثر غیرمستقیم پرستش افراد مشهور بر بهزیستی روانشناختی از طریق انعطاف پذیری شناختی منفی و معنی دار بود. بنابراین می توان گفت که انعطاف پذیری شناختی نقش میانجی در ارتباط پرستش افراد مشهور با بهزیستی روانشناختی دارد. به بیانی دیگر، با افزایش توانایی انعطاف پذیری شناختی، از مشکلات بهزیستی روانشناختی ناشی از درآمیختگی افراطی با افراد مشهور کاسته می شود. نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی، می توان مطرح کرد که هر چه توانایی انعطاف پذیری شناختی افزایش یابد، مشکلات بهزیستی روانشناختی ناشی از پرستش افراد مشهور کمتر می شود.
تأثیر آموزش مشاوره تحصیلی گروهی بر احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مشاوره تحصیلی گروهی بر بهبود احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه دوم شهر مشهد در نیم سال تحصیلی دوم 98-1397 تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. برنامه آموزشی مشاوره تحصیلی در طی 8جلسه، 60 دقیقه ای (هر هفته 1جلسه) به صورت گروهی، بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های احساس تعلق به مدرسه بری و همکاران (2004) و اشتیاق تحصیلی پینتریچ و همکاران (1991)، استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا جهت افزایش احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان، برنامه آموزش مشاوره تحصیلی به عنوان مداخله ای سودمند، مورد توجه مشاوران مدارس قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر روی آورد درمان شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی بر عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی دانش آموز، تأثیر منفی می گذارد، بنابراین عدم تشخیص و درمان آن موجب ایجاد مشکلات آسیب شناختی جدی در زندگی آنها می شود. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به نارسایی توجه-فزون کنشی انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل30 دانش آموز پسر 11 الی 12 سال پایه پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به نارسایی توجه-فزون کنشی شهرستان بندرانزلی در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (10 دانش آموز در هر گروه) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های درجه بندی والدین (کانرز، 1990)، تاب آوری تحصیلی (مارتین، 2002) و احساس خودکارآمدپنداری تحصیلی (جینکز، 1999) استفاده شد. به گروه مداخله اول، مدیریت خشم در 12 جلسه60 دقیقه ای و به گروه مداخله دوم، قصه درمانی در 8 جلسه ٤٥ دقیقه ای آموزش داده شد، اما به گروه گواه آموزشی داده نشد. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل آنکوا و آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد بین اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری تحصیلی (000/0>P ،2/403=F)، و تاب آوری تحصیلی (000/0>P ،992/789=F)، تفاوت معنادار وجود دارد. قصه درمانی نسبت به آموزش مدیریت خشم بر احساس خودکارآمدپنداری تحصیلی، (001/0>P)، وآموزش مدیریت خشم نسبت به قصه درمانی بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان، مؤثرتر بوده است (001/0>P). همچنین بین اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری (000/0>P ،407/116=F2/588)، و تاب آوری تحصیلی در مرحله پیگیری دوماهه (000/0>P ،648/385=F3/086)، تفاوت معنادار مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد قصه درمانی نسبت به آموزش مدیریت خشم در افزایش خودکارآمدپنداری تحصیلی، و آموزش مدیریت خشم نسبت به قصه درمانی در افزایش تاب آوری تحصیلی، مؤثرتر بود. قصه درمانی به دلیل تسهیل در آموزش وکمک به شکل گیری رفتار کارآمد و برآورده شدن نیازهای عاطفی دانش آموزان، مؤثر است. همچنین روش مدیریت خشم از طریق آموزش تکنیک های حل مسئله، به افزایش خودمهارگری، سازش یافتگی روان شناختی، روابط بین فردی سازش یافته، و عملکرد مثبت در تکالیف تحصیلی منجر شد.
نقش تعدیل گری حمایت اجتماعی در رابطه بین حساسیت بین فردی و وابستگی به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
119 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در قرن حاضر اینترنت نقش کلیدی در توسعه معاشرت های اجتماعی ایفا می کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی در رابطه بین حساسیت بین فردی و اعتیاد به فضای مجازی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد لاهیجان درسال تحصیلی1397-98 بود که تعداد 282 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران با خطای01/0 به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای دراین طرح شرکت نمودند. پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ )1966) و حساسیت بین فردی پارکر و بایس (1989) و حمایت اجتماعی شروبورن و استوارت (1991) توزیع شد و تحلیل مسیر داده ها با نرم افزار AMOS و همبستگی داده هاSPSS بررسی شد. یافته ها: بررسی داده ها نشان داد بین اعتیاد به اینترنت و حساسیت بین فردی، اعتیاد به اینترنت و حمایت اجتماعی و بین حمایت اجتماعی و حساسیت بین فردی همبستگی مثبت وجود دارد p <0/01)). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مسیر حساسیت بین فردی و وابستگی به اینترنت ( 16/0=β) در سطح 05/0، مسیر حساسیت بین فردی و حمایت اجتماعی (33/0=β) و حمایت اجتماعی به وابستگی به اینترنت ( 40/0=β) در سطح 01/0 به لحاظ آماری معنادار است. نتیجه گیری: حمایت اجتماعی و حساسیت بین فردی می توانند به عنوان متغیر های کلیدی نقش مهمی در وابستگی به فضای مجازی داشته باشند. درنتیجه لازم است جهت پیشگیری، برنامه ریزی های صحیح صورت پذیرد تا سلامت روان جامعه بهبود یابد.
بررسی تاثیر سکوت سازمانی بر مقاومت در برابر تغییر با میانجیگری فراموشی سازمانی غیرهدفمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر سکوت سازمانی بر مقاومت در برابر تغییر با نقش میانجی فراموشی سازمانی غیر هدفمند(تصادفی) می باشد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع همبستگی است. جامعه آماری ، شامل کارکنان اداره کل آموزش و پرروش استان اردبیل به تعداد 128 نفر بود. حجم نمونه به روش تصادفی ساده به تعداد 97 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده های این پژوهش، پرسشنامه سکوت سازمانی واکولا و بوراداس (2005) ، پرسشنامه فراموشی سازمانی مشبکی، بستام و ده یادگاری (1391) و پرسشنامه مقاومت در برابر تغییر سازمانی ارگ (2003) می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار 25 spss و smart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.جهت بررسی پایایی ابزار تحقیق از روش الفای کرونباخ و ضریب پایایی (CR) استفاده شده است که ضریب مربوط به همه متغیر ها بیشتر از 0.7 بدست آمد. برای سنجش روایی پرسشنامه از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده گردید که بیش از 4/. و در حد نسبتا قابل قبولی است. نتایج بدست آمده نشان می دهد سکوت سازمانی به طور مستقسم بر مقاومت در برابر تغییر تاثیر دارد. بعلاوه سکوت سازمانی بر فراموشی سازمانی غیر هدفمند و فراموشی غیر هدفمند بر مقاومت در برابر تغییر تاثیر مستقیم دارند. همچنین سکوت سازمانی با نقش میانجی فراموشی سازمانی غیر هدفمند بر مقاومت در برابر تغییر تاثیر غیر مستقیم دارد.
Effectiveness of Emotionally-Focused Therapy on Depression of Patients with Coronary Heart Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: The present study was conducted with the aim of examining the effectiveness of Emotionally Focused Therapy (EFT) on depression of heart disease patients in Tehran city in 2019. Method: The research method was semi-experimental with pretest-posttest and control group. The statistical population of the study consisted of all heart disease patients in Tehran city, among whom 30 individuals were selected through available sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (15 in each group). The experimental group received Emotionally Focused Therapy training in nine 60-minute sessions, and the control group remained in the waiting list. The research instrument was depression questionnaire (Beck, Steer & Braun,1996) which was conducted in two stages of pretest and posttest. The analysis was performed through SPSS v24 in two descriptive and inferential statistical sections. Results: The results indicated that intervention used in this study could significantly decrease depression in heart disease patients (p˂0.05). Conclusion: Based on the results of this research, Emotionally Focused Therapy can be an effective intervention in reducing depression in heart disease patients.
رابطه بین علائم وسواس با نگرش به تصویر بدنی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین علائم وسواس با نگرش به تصویر بدنی در دانش آموزان بود. روش مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجراء، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم شهر ساری بود که مجموعا 210 نفر بودند که با توجه به جدول مورگان تعداد 140 نفر به روش نمونه گیری دومرحله ای، خوشه ای تک مرحله ای و تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند . داده های پژوهش توسط پرسشنامه های علائم وسواس مادزلی (1977) و تصویر بدنی فیشر (1970) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج نشان دادند، بین علائم وسواس با نگرش به تصویر بدنی دانش آموزان رابطه منفی معناداری وجود دارد و علائم وسواس توان پیش بینی معنادار نگرش به تصویر بدنی در دانش آموزان را داراست. این نتایج تلویحات کاربردی در حیطه کاهش مشکلات روان شناختی مرتبط با بدن به روان شناسان و مشاوران با در نظر گرفتن تاثیرات علائم وسواسی را ارائه می دهد.
فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عمل های جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدفپژوهش حاضر فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عمل های جراحی زیبایی بود . روش: این مقاله با رویکرد فراتحلیل به بررسی مساله پرداخته است . جامعه تحقیق را 50 پژوهشی که در ارتباط با عوامل روان شناختی و اجتماعی مؤثر در گرایش زنان به جراحی زیبایی در سال های 86 تا 96 انجام شده تشکیل می دهد که از این میان 32 پژوهشی که دارای شرایطلازم از لحاظ اعتبار داده ها و روش پژوهش بودند توسط پنج داور به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. داده ها توسط نرم افزار فراتحلیل جامع (CMA3) مورد واکاوی قرار گرفتند. یافته ها: با توجه به نتایج بررسی تحقیق حاضر چهار متغیر هویت اجتماعی،مقبولیت اجتماعی،هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی بالاترین اندازه اثر را دارا بودند . نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، هراندازه هویت اجتماعی، مقبولیت اجتماعی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومیپایین تر باشد گرایش برای انجام عمل زیبایی بیشتر خواهد بود.
اثربخشی درمان خودنظم جویی هیجانی بر تحمل پریشانی و مهارت های ذهن آگاهی افراد مبتلا به سردردهای میگرنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سردردهای میگرنی علاوه بر مشکلات جسمانی، می تواند فرایندهای شناختی، هیجانی و روان شناختی بیماران را نیز متأثر سازد که ضروری است با بکارگیری درمان های روان شناختی مناسب نسبت به کاهش این آسیب ها اقدام شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خودنظم جویی هیجانی بر تحمل پریشانی و مهارت های ذهن آگاهی افراد مبتلا به سردردهای میگرنی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به سردردهای میگرنی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر زنجان در سه ماهه تابستان سال ۱۳۹۸ بود. در این پژوهش تعداد ۳۰ فرد دارای سردردهای میگرنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه ۱۵ نفر). گروه آزمایش درمان خودنظم جویی هیجانی را در ۱۰ جلسه ۷۵ دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه تحمل پریشانی و مهارت های ذهن آگاهی بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان خودنظم جویی هیجانی بر تحمل پریشانی (۶۲/۰۸= F؛ ۰/۰۰۰۱≥P) و مهارت های ذهن آگاهی (۲۶/۸۳= F؛ ۰/۰۰۰۱≥P) افراد مبتلا به سردردهای میگرنی تأثیر معنادار دارد. مقدار تاثیر این درمان بر میزان تحمل پریشانی و مهارت های ذهن آگاهی به ترتیب ۶۹% و ۵۲% بوده است. نتیجه گیری: براساس نتایج حاضر می توان گفت درمان خودنظم جویی هیجانی با بهره گیری از تکنیک های همچون شناخت هیجانات، مدیریت کردن آن و آموزش تخلیه هیجانی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تحمل پریشانی و مهارت های ذهن آگاهی افراد مبتلا به سردردهای میگرنی مورد استفاده گیرد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال 1397بود. نمونه گیری این پژوهش به صورت در دسترس انجام شد. ابتدا افراد مبتلا به شخصیت مرزی شناسایی و از بین آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر گمارده شدند. برنامه درمانی با رویکرد پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه به مدت 90 دقیقه (هفته ای 2 جلسه) به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و آسیب به خود سانسون و همکاران (1998) و مقیاس شخصیت مرزی کلاریج و بروکس (2001) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان، تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع می توان گفت که، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد.