فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه هدف تحقیق تعیین روابط علی میان بررسی رابطه هوش هیجانی و خودپنداره شغلی بود، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی و از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری اطلاعات بخش ادبیات پژوهش از روش کتابخانه ای و برای آزمون صحت مدل نظری پژوهش و محاسبه ضرایب تأثیر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. برای سازماندهی، خلاصه کردن اطلاعات، تهیه جداول، رسم نمودار و توصیف داده های جمع آوری شده از روش توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان شهرداری منطقه 11 تهران که تعداد کل 360 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد حجم نمونه آماری 186 نفر تعیین شد. در مدل تحلیلی هوش هیجانی متغیر مستقل و خودپنداره شغلی متغیر وابسته بودند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، برای ارزیابی هوش هیجانی پرسش نامه فرم کوتاه هوش هیجانی گیگانس (2010) و جهت ارزیابی خودپنداره شغلی پرسش نامه شفیع آبادی و رضایی (1376) بود. نتایج نشان داد که هوش هیجانی با خودپنداره شغلی کارکنان شهرداری تهران رابطه معنی داری داشت.
هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران مالی بر اساس نظریه سوال_پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران مالی انجام شد. روش این پژوهش جز تحقیقات توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری در دو بخش کیفی و کمی مورد بررسی قرارگرفت؛ در بخش کیفی جامعه پژوهش شامل اساتید صاحب نظر، مدیران مالی با بیش از 15 سال سابقه، اساتید دانشگاهی که دارای فعالیت علمی و عملی در این حوزه بودند و مدیران مالی دارای تجربه عملی و تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری ؛ ودر بخش کمی شامل مدیران مالی و روسای حسابداری 655 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بودند که تعداد 530 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه به صورت الکترونیک برای ایشان ارسال شد. داده ها با استفاده از نظریه کلاسیک اندازه گیری و نظریه سوال-پاسخ و توسط نرم افزارهای spss25، lisrel8.7، Jmetrik و multolog7 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که با حذف دو سوال در بخش تحلیل عاملی 76 سوال دارای بار عاملی روی یک عامل بودند؛ همچنین پردازش سوالات از طریق نظریه سوال-پاسخ نشان داد که 19 سوال دارای آگاهی پاییینی بوده و با حذف آن ها میزان پایایی ابزار افزایش یافته و نتایج بررسی همبستگی فرم کوتاه با فرم اصلی حاکی از همبستگی بالای دو فرم بود و بررسی مجدد فرم کوتاه جهت بررسی روایی سازه، ساختار تک عاملی پرسشنامه را تأیید کرد.
The COVID-19 Anxiety and Psychological Well-being Following Resilience- Based Cognitive Behavioral Therapy (R-CBT)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۴ - Serial Number ۱۴, Autumn ۲۰۲۲
35 - 44
حوزههای تخصصی:
Objective: This study attempted to use resilience-based cognitive-behavioral intervention (R-CBT) through online learning to reduce COVID-19 anxiety and improve psychological well-being. Method: Fourteen Payame Noor University Telephone Counseling Center students with Corona anxiety, who were selected by volunteer sampling, received nine sessions of R-CBT using a learning management system (LMS). The participants completed the Corona Disease Anxiety Scale (Alipour et al.020) and Ryff Scales of Psychological Well-being (Ryff, 1989) in pre-test, post-test, and follow-up. Finally, the data were analyzed using repeated measures. Results: The results demonstrated the significant effect of R-CBT on COVID-19 anxiety and psychological well-being (p<0.0001). LSD post-hoc test indicated a significant difference (p<0.05) among the pre-test, post-test, and follow-up stages regarding COVID-19 anxiety. Accordingly, the level of anxiety decreased in the post-test and follow-up stage. The results also revealed a significant difference among pre-test, post-test, and follow-up stages in regarding psychological well-being (p<0.05) . Accordingly, the level of psychological well-being increased in the post-test and follow-up stage. However, no significant difference was observed between the post-test and follow-up stages, which highlighted the non-stability of the effect of the intervention over time. Conclusion: According to the results, it could be concluded that online sessions of R-CBT were effective likewise in-person sessions and could be used in pandemic conditions or long-distance therapy to improve psychological condition of anxious patients .
رابطه علّی راهبردهای مقابله ای و اضطراب کرونا با نقش میانجی گری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
149 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان راهبردهای مقابله ای و اضطراب کرونا بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر (450 نفر) در سال تحصیلی 400-1399 بود. 210 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1398)، راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1985) و تاب آوری کونور- دیویدسون (2003) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد راهبرد مقابله ای هیجان مدار دارای اثر مستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابله ای مسأله مدار بر اضطراب کرونا اثر مستقیم نداشت (05/0<p). راهبرد مقابله ای مسأله مدار دارای اثر مستقیم بر تاب آوری بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابله ای هیجان مدار بر تاب آوری اثر مستقیم نداشتند. همچنین تاب آوری دارای اثر غیرمستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p). نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط راهبردهای مقابله ای مسأله مدار با میانجی گری تاب آوری می تواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد. با توجه به یافته های پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابله ای، می تواند اثر مهمی در اضطراب کرونا دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد می شود مداخلات درمانی مبتی بر تاب آوری و مقابله، در درمان اضطراب کرونا مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۷۰-۹۵۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودکارآمدی و تاب آوری از جمله مهمترین مفاهیم مرتبط با سرمایه روانشناختی بوده و باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، بررسی تأثیر آن بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان مسأله اصلی پژوهش حاضر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن سه گروه آزمایش، کنترل با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سرمایه های روانشناختی بوده که برای آزمودن دو گویه خودکارآمدی و تاب آوری از آن استفاده شده است. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه کنترل منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بی میلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بی میلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار در سال 1400-1399 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 40 نفر بود که از جامعه مذکور، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.20 نفر به گروه آزمایش و 20 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. گروه آزمایش در طول هشت جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل ازلحاظ پس آزمون ابعاد بی میلی زناشویی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی (با کنترل اثر پیش آزمون به عنوان عامل همپراش روی پس آزمون) برافزایش هر یک از ابعاد بی میلی زناشویی شامل از پا افتادگی جسمی (0/001=F، 13/43=P و 0/621=Eta)، از پا افتادگی عاطفی (0/012=F، 21/54=P و 0/572=Eta) و از پا افتادگی روانی (0/02=F، 15/86=P و 0/645=Eta) در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بی میلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار می باشد. ازاین رو به مشاوران خانواده و روان شناسان توصیه می شود گام های مؤثری در جهت حفظ و ارتقاء کیفیت زندگی زناشویی زنان بردارند.
مقایسه میزان فشار روانی و سازگاری زناشویی والدین کودکان نارسا هوشی، معلول جسمی حرکتی و والدین کودکان عادی در گستره سنی 7 تا 12 سال
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین مقایسه میزان فشار روانی و سازگاری زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر، معلول جسمی حرکتی و والدین کودکان عادی شهر اردبیل در گستره سنی 7 تا 12 سال صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی والدین کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر و والدین کودکان عادی بودند. 60 نفر (30 نفر والدین کودکان نارسا هوشی و معلول جسمی و 30 نفر والدین کودکان عادی) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه رضایت مندی زوجیت افروز و پرسشنامه فشار روانی بود. تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین فشار روانی والدین کودکان نارسا هوشی و کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بر همین اساس متخصصان و مسئولان امر باید برنامه ریزی های جهت کاهش فشار روانی والدین کودکان نارسا هوشی مدنظر داشته باشند و تلاش هایی برای افزایش سازگاری زناشویی کنند.
نقش خودکنترلی، عواطف و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۳۳۲-۳۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بر اساس خودکنترلی، عواطف، و شفقت به خود بود. روش: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که در سال 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این بین، 279 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد، شفقت به خود، خودکنترلی، و عواطف پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین آمادگی به اعتیاد در دانشجویان با عاطفه منفی رابطه مثبت و با خودکنترلی، عاطفه مثبت، و شفقت به خود رابطه منفی وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از این بود که 67 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد دانشجویان بر اساس خودکنترلی، عواطف و شفقت به خود پیش بینی شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد که متخصصانی که با افراد وابسته به مواد سروکار دارند و در فرایند درمان آن ها حضور دارند می توانند عوامل همراه با اعتیاد مانند خودکنترلی، هیجانات، و شفقت به خود را در نظر گرفته و به طور همزمان با درمان اعتیاد، برای ارتقاء سطح این متغیرها نیز گام بردارند.
مقایسه الگوهای ناهنجار شخصیت و نشانگان بالینی بیماران مبتلا به اختلال روان پزشکی و بیماران با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه الگوهای ناهنجار شخصیت و نشانگان بالینی بیماران مبتلا به اختلال روان پزشکی و بیماران با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد می باشد. پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای-پس رویدادی است. برای انتخاب نمونه، از میان بیماران بستری در بیمارستان های روان پزشکی شهر تهران در سال 1398-1397، ۲۰۰ بیمار شامل ۱۰۰ بیمار مبتلا به اختلال روان پزشکی و ۱۰۰ بیمار با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه چندمحوری میلون ۳ و معاینه وضعیت روانی بر اساس ملاک های نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه در ارتباط با الگوهای نابهنجار شخصیت و نشانگان بالینی میلون تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته ها، توصیه می شود در مداخلات دارویی و روان درمانی اختلالات روان پزشکی و اختلالات همبود با مصرف مواد، تفاوت در الگوهای نابهنجار شخصیت و نشانگان بالینی دو گروه مورد توجه قرار گیرد. بنابراین لحاظ کردن این بعد از اختلالات، می تواند به انتخاب رویکرد درمانی جامع تری منجر شود.
ارزیابی پاسخ های مخاطبین آگهی های ملکی در فضای مجازی با روش بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی پاسخ های مخاطبین آگهی های ملکی در فضای مجازی با روش بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ) می باشد که از نظر ماهیت پژوهش، کاربردی، به لحاظ روش پژوهش، کیفی و از نظر استراتژی پژوهش، نظریه داده-بنیاد بوده است. تعداد 30 مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. از مقبولیت، انتقال پذیری و تائید پذیری جهت برآورد روایی و از روش بازآزمون برای سنجش پایایی (89/14درصد) استفاده گردید. روش تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. بنابر نتایج به دست آمده، تعداد 330 کدباز اولیه، شناخته شد. در مرحله کدگذاری باز، داده ها از طریق ارتباطات تلفنی با مشتریان اینترنتی مسکن که نیاز به خرید یا معاوضه مسکن داشتند، جمع آوری گردید. در مرحله کد گذاری محوری 26 مفهوم به عنوان مفاهیم پژوهش شکل گرفتند؛ و درنهایت در مرحله کد گذاری انتخابی با استفاده از فن مقایسه مستمر مقوله ها تعداد 5 مقوله ی اصلی شامل فرایندها، مدیریت ارتباط با مشتری، ملاک های انتخاب ملک، خدمات به مشتریان و عامل زیباسازی، به دست آمد. انتظار می رود مدل طراحی شده در این پژوهش به طورکلی به عنوان ابزاری جهت افزایش جذب مشتریان و خواسته های مشتریان در انتخاب ملک مورداستفاده قرار گیرد.
تبیین روابط علی تنظیم هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان-شناختی در دوران همه گیری کروناویروس
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
75 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس اجرا شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را زنان متاهل شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 257 نفر بود، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه تعارضات زناشویی (1379)، پرسش نامه تنظیم هیجان (2006)، پرسش نامه پذیرش و عمل ویرایش دوم (2011) و فرم کوتاه پرسشنامه استرس والدینی (1983). اطلاعات به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس رابطه معناداری وجود دارد (05/0> p). همچنین نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس نقش میانجی دارد (05/0> p). بنابراین، به منظور کاهش شدت تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی لازم برای کاهش استرش های والدگری اجرا شود.
The role of Orthodontic Treatment on Patient’s Mental Health, Body Image, and Oral Health-Related Quality of Life Orthodontic Treatment and its Effects on Psychological Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
37 - 46
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study has investigated the role of orthodontic treatment on patient’s mental health, body image and oral health-related quality of life. Method: In this quasi-experimental study a sample of 90 patients referring to orthodontic clinics in the city of Kermanshah were selected using purposive sampling method and then they were assessed before and 6 months and one year after undergoing orthodontics via the “The Symptom Checklist-90-R” (SCL-90-R), “Multidimensional Body–Self Relations Questionnaire” (MBSRQ), and Oral Health Impact Profile (OHIP-14). Data were analyzed using one way analysis of variance. Results: patients reported less obsessive compulsion, hostility and paranoid ideation symptoms on (SCL-90-R), after six months and one-year treatment (P ˂ 0.05). In addition, the comparison of scores before and after treatment showed that there was significant difference in appearance evaluation and body areas satisfaction dimensions of MBSRQ (P ˂ 0.05). Also, there were significant different found on physical disability, psychological disability, social disability and total score of OHIP-14 before and after treatment (P<0.05). Conclusion: This quasi-experimental study highlights orthodontic treatment role on mental health body image and oral health-related quality of life in patients with dental problems.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان و کفایت هیجان در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی، یکی از انواع اختلات اضطرابی است. تحقیقات اخیر نشان داده است که نارسایی در تنظیم هیجان مکانیسم زیربنایی اختلال های خلقی و اضطرابی می باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان است. روش: طرح مطالعه حاضرکاربندی تصادفی کنترل شده بود. ۲۴ نفر از شرکت کنندگان واجد شرایط ملاک های ورود با روش نمونه گیری در ددسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان ها (DRES)، پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN) بود. پس از جمع آوری اطلاعات تحلیل آماری با روش اندازه گیری مکرر توسط نرم افزارSPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اجرای درمان فراتشخیصی می تواند علائم هیجان محور را در افراد مبتلاء به اضطراب اجتماعی بهبود بخشد. درمان فراتشخیصی ۸/۵۹ درصد از واریانس تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون را تبیین کرد. بنابراین استفاده از این پروتکل یکپارچه نگر موجب بهبود کفایت هیجانی و تنظیم هیجان در دانشجویان مبتلا به اضطراب اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه شد(0.05 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که درمان فراتشخیصی موجب کاهش اضطراب اجتماعی، بهبود کفایت و تنظیم هیجان دانشجویان می شود و می تواند آنرا روش مناسبی برای دانشجویان با اضطراب اجتماعی و مشکلات هیجانی تلقی کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری، فلوکستین درمانی و روش ترکیبی بر بهبود اختلال انزال زودرس در معتادان به مواد مخدر افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
83 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، فلوکستین درمانی و روش ترکیبی بر بهبود اختلال انزال زودرس در معتادان به مواد افیونی انجام شد . روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین افراد معتاد به مواد مخدر افیونی مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با استفاده از نمونه گیری در دسترس 60 نفر در چهار گروه درمان شناختی رفتاری، فلوکستین درمانی، روش ترکیبی و گروه گواه جای دهی شدند. ابزار پژوهش حاضر، مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های 5- DSM، آزمون سنجش انزال زودرس (ارافا و شاملول، 2007) بود. یافته ها: داده های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس و آزمون بونفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد تفاوت معنا داری بین گروه گواه و گروه درمان شناختی رفتاری و ترکیبی وجود دارد (01/0 P < ). بین میانگین های گروه دارودرمانی با گروه گواه اختلاف معنادار نبود. بین گروه شناختی رفتاری با گروه دارودرمانی تفاوت معناداری مشاهده شد . نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان چنین استنباط کرد که درمان شناختی رفتاری می تواند در بهبود انزال زودرس درمان موثرتری باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری زناشویی مراجعین مراکز مشاوره شهر تهران
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
165 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در پاییز و زمستان سال 1399 می باشند، نمونه از میان جامعه آماری بصورت در دسترس انتخاب شدند که 40 نمونه در (دو گروه آزمون و کنترل 20 تایی) گمارده شدند. ابزار گردآوری داده نیز پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر بوده است. مداخله طرح واره درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (مآنکوا) و یک متغیری (آنکوا) و مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که مداخله آموزش مهارت های تحصیلی در سطح (01/0> P ، 702/516F=) در متغیر سازگاری زناشویی در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس یک متغیری نشان داد مداخله طرح واره درمانی در سطح (01/0> P ، 055/1672F=) سازگاری زناشویی در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. نتیجه گیری : با توجه به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، طرح واره درمانی توانسته است سازگاری زناشویی زوجین را افزایش دهد.
مدل خردمندی: نقش ویژگی های شخصیتی، هوش موفق با واسطه گری صبر و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
221 - 234
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال 16-13 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اردبیل در سال تحصیلی 1397-1398 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از میان مناطق پنج گانه آموزش پرورش شهر اردبیل، منطقه یک آن انتخاب و از میان 8 مدرسه متوسطه اول در این منطقه دو مدرسه و سپس تعداد 36 دانش آموز با نشانه های بیش فعالی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برای سنجش و جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نارسا توجه/فزون کنشی نسخه چهارم SNAP-IV (سوآنسون، نولان و پلهام، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغییرهای بی توجهی (441/24F=) و بیش فعالی (195/74F=) در سطح آلفای 05/0 تفاوت معنی داری را بین گروه های آزمایش و گواه دارند و نشان می دهد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی در کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی تاثیر دارد. این نتایج بیان می کند که آموزش مهارت های ذهن آگاهی می تواند با کمک تکنیک های صحیح توجه کردن به تمام لحظات زندگی باعث کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال شود.
اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر خودکنترلی و تنظیم هیجان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی پس از طلاق برای بسیاری از افراد نا ممکن به نظر می رسد. بعد از طلاق و جدایی از همسر تازه همه چیز شروع می شود. زنان از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهند کرد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر خودکنترلی و تنظیم هیجان زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی منطقه 7 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط Darbani & Parsakia (2022) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان Gross & John (2003) و پرسشنامه خودکنترلی Tangney et al. (2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر تنظیم هیجان (56/7 = F و 002/0 = P) و خودکنترلی (91/6 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (رویکرد مبتنی بر توانمندی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (تنظیم هیجان و خودکنترلی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای رویکرد مبتنی بر توانمندی بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تأثیرات ناشی از رویکرد مبتنی بر توانمندی بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر تنظیم هیجان و خودکنترلی زنان مطلقه مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
ارتباط صفات شخصیتی با ترس از تصویر بدنی در دانشجویان دختر: نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه با ویژگی های شخصیتی و ترس از تصویر بدنی در میان دانشجویان دختر بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد بود که در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری این پژوهش 509 نفر بود که به دلیل شیوع کرونا و مجازی بودن دانشگاه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها عبارت بود از: پرسشنامه شخصیت هگزاکو (HEXACO_60، اشتون و لی، ۲۰۰۹)، مقیاس ذهن آگاهی (MAAS، براون و رایان، ۲۰۰۳) و پرسشنامه ترس از تصویر بدنی لیتلتون(BICI، لیتلتون و همکاران، ۲۰۰۵ ). تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش با تحلیل مسیر توسط نرم افزار SPSS 26 و AMOS 24 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل به خوبی برازش شده است. یافته های پژوهش نشان داد صفات شخصیتی بر ترس از تصویر بدنی در دانشجویان دختر اثر مستقیم دارد (0.001=P) و همچنین از طریق نقش میانجی ذهن اگاهی نیز بر ترس از تصویر بدنی اثر غیرمستقیم (0.001=P) دارد. در نتیجه برای افراد مبتلا به ترس از تصویر بدنی که صفات شخصیتی وظیفه شناسی، هیجانی بودن، برونگرایی و صداقت را دارند، مداخلات ذهن آگاهی مفید است.
نقش واسطه ای بدتنظیمی راهبردهای ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
54 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی دو راهبرد ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر است. تعداد 507 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران در سال ۱۳۹۸ در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ)، زیر مقیاس ارزیابی مجدد از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد میان باورهای فراشناختی در مورد نگرانی با نشانه های اختلال اضطراب فراگیر رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین میان باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی و همین طور میان ذهن آگاهی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، رابطه منفی معنادار برقرار می باشد. لیکن رابطه راهبرد ارزیابی مجدد با باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، معنادار نشد و تنها ذهن آگاهی بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشت. بنابراین توجه به باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی می تواند به شناخت بهتر نشانه های اضطرابی و درمان کارآمدتر اختلال اضطراب فراگیر منجر شود.