فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۹۰۱ تا ۲۶٬۹۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
خودپنداری مثبت و پیشرفت تحصیلی - 3 (برای موفقیت در مدرسه): شرط لازم: خودپنداری مثبت؛ شرط کافی:؟
بررسی میزان توجه به خود در زنان، علل، نتایج و ارتباط آن با کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اهمیت «توجه به خود» در زندگی زنان و نتایج این توجه در میزان احساس خوشبختی و کیفیت مطلوب زندگی آنان، به بررسی متغیرهای تشکیل دهنده «توجه به خود» و نیز مؤلفه های «احساس خوشبختی» و «کیفیت زندگی» و نیز روابط بین این متغیرها و مؤلفه ها با یکدیگر و با «توجه به خود» پرداخته است. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون t، آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، ماتریس همبستگی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که بین میزان توجه به خود با احساس رضایت و خوشبختی و نیز کیفیت مطلوب زندگی زنان رابطه معنیدار وجود دارد. میزان ارتباط بین این عوامل به ترتیب 507/0 و 614/0 میباشد. همچنین بین کیفیت مطلوب زندگی و احساس خوشبختی 73/0 رابطه وجود دارد. این تحقیق با 19 فرضیه به بررسی علل و نتایج توجه به خود پرداخت. نتایج نشان داد که متغیرهای زیر به ترتیب بیشترین رابطه را با «توجه به خود» دارند. به عبارتی عوامل زیر مهمترین پیامدها و نتایج توجه به خود در زنان هستند: 1ـ موفقیت تحصیلی، 2ـ رضایت از خود و زندگی، 3ـ توجه همسر و فرزندان به زنان، 4ـ ایفای موفق نقش های مادری و همسری، 5ـ محبوبیت اجتماعی، 6ـ رضایت زناشوئی، 7ـ عزت نفس، 8ـ تعداد مشکلات، 9ـ موفقیت شغلی، 10ـ سلامت جسمانی، 11ـ سلامت روانی، 12ـ احساس زیبایی و تناسب. در بررسی علل «توجه به خود» در زنان، تجارب دوران کودکی به عنوان مهمترین عامل از بالاترین ضریب همبستگی برخوردار بود.
بررسی احساس تمایل و تقصیر با استرس ، افسردگی و اضطراب متقاضیان طلاق در شهرهای اصفهان و اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه احساس تمایل و تقصیر بر استرس، افسردگی و اضطراب افراد متقاضی طلاق در دادگاه های خانواده شهرهای اصفهان و اراک را بررسی می کند. نمونه این پژوهش شامل 237 نفر آزمودنی (147 زن و 89 مرد) است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارهای به کار رفته در این پژوهش از پرسشنامه 21 سؤالی DASS و پرسشنامه محقق ساخته سنجش تمایل و تقصیر در طلاق (آلفای کرونباخ آن ها 91/0 و60/0) استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه معنا داری بین احساس تقصیر و تمایل به جدایی با اضطراب و افسردگی وجود دارد و مشخص شد زنانی که تمایل به جدایی داشته اند از افسردگی کمتری رنج می برند. داشتن فرزند و درآمد بیشتر و تحصیلات بالاتر با کاهش میزان استرس، افسردگی و اضطراب در بین افراد مراجعه کننده برای طلاق رابطه داشت.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله به شیوه گروهی بر ارتقای انگیزش پیشرفت و سازگاری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران در سال 86-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ارتباط میان ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از ساختار قدرت در خانواده، الگوی تصمیم گیری زوجین در هزینه کردن پول، خرید امکانات برای خانواده، تربیت فرزندان و غیره می باشد. در این مطالعه از یک نمونه در دسترس شامل 67 زن و مرد 45) زن و 22 مرد( استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه 42 سوالی به منظور اندازه گیری تعارضات زناشویی و پرسشنامه 63 سوالی برای اندازه گیری ساختار قدرت در خانواده (مقیاس قلمرو و حوزه قدرت، مقیاس ساخت قدرت یا روابط قدرت و مقیاس شیوه اعمال قدرت). به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. در این پژوهش علاوه بر فرض رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی، همچنین فرض شده است که بین ساختار قدرت در خانواده با -1 تملک منابع ارزشمند (تحصیلات زوجین، درآمد زوجین و تملک دارای زوج) -2 متغیرهای جمعیتی (بعد خانوار، مدت ازدواج، فاصله سنی زوجین و مرحله چرخه زندگی) ارتباط وجود دارد. نتایج نشان داد که بین ساختار قدرت خانواده با تعارضات زناشویی ارتباط وجود دارد و دو فرضیه دیگر مبنی بر ارتباط میان ساختار قدرت خانواده با تملک منابع ارزشمند و متغیرهای جمعیتی، به دلیل عدم معناداری رابطه مورد تایید قرار نگرفت.
رودخانه ی امید را در وجودتان جاری سازید
حوزههای تخصصی:
"مقایسه اثربخشی درمان نگهدارنده با متادون و درمان سم زدایی با متادون بر نشانه های اضطراب و افسردگی افراد وابسته به مواد مخدر "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تحقیق حاضر اثربخشی دو نوع روش درمانی سم زدایی(MD) با متادون و درمان نگهدارنده با متادون را (MMT) بر نشانه های افسردگی و اضطراب افراد وابسته به مواد مخدر مقایسه می کند. در این تحقیق درمان سم زدایی با متادون و درمان نگهدارنده با متادون به عنوان متغیر مستقل و نشانه های افسردگی و اضطراب به عنوان متغیر وابسته می شدند. حجم نمونه تحقیق 100 نفر بوده که هر گروه درمانی 50 نفر را شامل می شود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود که در سه مقطع زمانی قبل از شروع درمان و 45 و 90 روز بعد میان بیماران توزیع و اجرا شد. آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که نشانه های افسردگی گروه MMT، بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت و بعد از گذشت 90 روز نیز، این کاهش معنادار بیشتر شد. در خصوص نشانه های اضطراب هم همین طور بود. به عبارت دیگر، نشانه های اضطراب گروه MMT بعد از گذشت 45 روز به طور معناداری کاهش یافت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز ادامه یافت. در گروه MD نیز نشانه های افسردگی بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز همچنان بیشتر شد، نشانه های اضطراب هم در گروه MD، بعد از 45 و 90 روز کاهش معناداری داشت. نتایج حاصله نشان دهنده نقش مؤثر عامل زمان بر اثربخشی این دو نوع درمان بود، اما در تعامل عوامل زمان با گروه و نشانه ها نتایج حاکی از آن بود که گروه به تنهایی عامل موثری بر نتایج تحقیق نبود.
"
مشاوران مدرسه
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی سبکهای رهبری خادمیت و عاملیت در مدارس مقطع متوسطه ناحیه 4 تبریزاز دیدگاه دبیران در سال تحصیلی 1387 -1386
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر باهدف مقایسه ی اثر بخشی سبک رهبری خادمیت وعاملیت در مدارس مقطع متوسطه ناحیه 4 تبریز انجام گرفته است . جامعه آماری تحقیق مدیران مدارس ناحیه4 به تعداد 30 نفر و دبیران این ناحیه400 نفر می باشد. از میان دبیران مدارس به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به ازای هر مدیر به تعداد 6
نفر از دبیران همان مدرسه جهت سنجش سبک رهبری واثر بخشی مدیران انتخاب شده اند ، لذا حجم نمونه با فرمول کوکران به195 نفر رسید که در اثر ریزش نمونه آماری از 195 به 133 تقلیل یافته است.
روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی واز جهت نوع به صورت توصیفی- پیمایشی بوده وبرای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه ی محقّق ساخته جهت سنجش سبک رهبری واثر بخشی استفاده گردید پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرا نباخ برای سبک رهبری واثر بخشی به ترتیب 98 / 0و 95 /0 بدست آمد داده های حاصل با استفاده از روشهای آمار توصیفی واستنباطی (آزمون t مستقل) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان می دهد که بین اثر بخشی سبکهای عاملیت وخادمیت تفاوت معنی داری وجود دارد بین نوع سبک رهبری مدیران ورضایتمندی تفاوت معنی داری وجود ندارد بین سبک رهبری مدیران وعملکرد تحصیلی دانش آموزتفاوت معنی داری وجود دارد و بین سبک رهبری مدیران وجو سازمانی تفاوت معنی داری وجود دارد و بین سبک رهبری مدیران وجنس مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد .
تأثیر آموزش مبتنی بر مدل قصد رفتاری بر نگرش مادران نسبت به سوء رفتار با کودک در مراجعین به خانه های بهداشت شهرستان فلاورجان استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت شناسی شغلی و نوآوری و کارآفرینی
حوزههای تخصصی:
چگونه در دل دیگران نفوذ کنیم
حوزههای تخصصی:
پیش گیری و حل و فصل اختلاف و تنش
حوزههای تخصصی:
اراده ، راه موفقیت و پیروزی
تفاوت های فردی در استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی: نقش سبک های مقابله با تنیدگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف روشن ساختن نقش میانجیگر سبکهای مقابله با تنیدگی در بررسی رابطه بین استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی انجام گرفت.
روش : در نمونهای متشـکل از 415 آزمـودنی (165 پسـر و 250 دختر)، پرسشنامه استرس زندگی دانشجویی (SLSI) ، پرسشنامه مقابله با موقعیتهای استرسزا (CISS) و مقیاسهای بهزیستی ذهنی (SWS) ارزیابی شد. با استفاده از مدلهای تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش میانجـیگر سبکهای مقابله در بررسی رابطه بین استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها : از بین سبکهای مقابله، تنها سبک مقابله مسالهمدار بهطور معنیداری رابطه منفی بین استرس تحصیلی و مقیاس عاطفه مثبت و تنها سبک مقابله هیجانمدار بهطور معنیداری رابطه منفی بین استرس تحصیلی و مقیاس عاطفه منفی را کاهش دادند. سبکهای مقابله مسالهمــــدار و هیجانمدار، بهطور معنیداری رابطه منفی بین استرس تحصیلی و مقیاس رضایت از زندگی را کاهش دادند.
نتیجهگیری : توجه به نقش میانجیگر سبکهای مقابله در بررسی رابطه بین استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی ضروری است. "
بررسی رابطه بین ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها صورت گرفت. بدین منظور جامعه پژوهش، دختران دانشجو در دانشگاه های دولتی شهر تهران در نظر گرفته شد و نمونه پژوهش 710 نفر از دختران دانشجو بودند که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات و سنجیدن فرضیه های پژوهش از پرسشنامه پیوند والدینی (PBI) به منظور سنجش الگوهای تربیتی والدینی ادراک شده از سوی فرزندان و آزمون عاطفه خودآگاه (TOSCA) به منظور سنجش شرم و گناه استفاده شد. فرضیه های پژوهش حاکی از آن بودند که بین الگوهای تربیتی والدینی مادر و پدر (محبت یا مراقبت و حمایت افراطی) با میزان شرم و گناه رابطه وجود دارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین الگوی مراقبت والدینی (مادر و پدر) ادراک شده توسط فرزند با میزان احساس شرم رابطه معنادار و منفی وجود دارد و بین الگوی حمایت افراطی والدینی (مادر و پدر) با احساس شرم رابطه همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد. بین الگوهای تربیتی مذکور با احساس گناه رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به تربیت حمایت افراطی پدر، مراقبت پدر، و حمایت افراطی مادر مهمترین پیش بینی کننده های احساس شرم در فرزند دختر هستند، طوری که %14 از واریانس احساس شرم را پیش بینی می کنند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پایین بودن میزان مراقبت و گرمی والدینی موجب بالا رفتن میزان احساس شرم و «بدبودن» خود در فرزند می شود. با افزایش حمایت افراطی یا کنترل والدینی نیز میزان احساس شرم در فرزند دختر افزایش می یابد.
اثربخشی آموزش روش خوددرمانی به شیوه شناختی - رفتاری بر علایم اختلال وسواسی - اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش روش خوددرمانی شناختی-رفتاری بر کاهش علایم اختلال وسواسی – اجباری در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی اصفهان اجرا گردید.
روش: 10 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری به روش تصادفی زمانی از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه پنج نفره شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه شاهد قرار گرفتند. پرسشنامه وسواسی – اجباری مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت دو هفته آموزش روش خوددرمانی شناختی – رفتاری را دریافت کردند و آزمودنی های گروه شاهد در فهرست انتظار قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روش خوددرمانی به شیوه شناختی – رفتاری در گروه آزمایشی، باعث کاهش معنادار علایم اختلال وسواسی – اجباری (نسبت به گروه شاهد) در مرحله پس آزمون شده است (005/0p<).
نتیجه گیری: آموزش روش خوددرمانی شناختی – رفتاری ممکن است در بهبود علایم اختلال وسواسی – اجباری مؤثر باشد.
مقایسه ی سبک ها و مکانیسم های دفاعی بیماران مبتلا به برگشت محتویات معده به مری و افراد سالم میانجیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه ی سبک ها و مکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به برگشت محتویات معده به مری (GERD) و افراد سالم، انجام پذیرفت. به این منظور60 بیمار (شامل30 زن و30 مرد) مبتلا به GERD، از بین بیماران مراجعه کننده به یک کلینیک تخصصی گوارش در شهر تهران، با تشخیص پزشک فوق تخصص گوارش به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین60 فرد سالم (شامل30 زن و30 مرد) که از نظر میانگین سنی و ملاک های ورود به گروه بیمار نزدیک بودند، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. هر دوگروه با استفاده از پرسشنامه ی سبک های دفاعی (DSQ-40)، مورد ارزیابی قرارگرفتند. میانگین-های دو گروه در متغیر مورد نظر، با استفاده از آزمون t برای مقایسه ی دو گروه مستقل، مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به GERD نسبت به افراد سالم، از سبک ها و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و روان-آزرده، بیشتراستفاده می کردند. برگشت محتویات معده به مری، بیماری مزمنی است که برکیفیت زندگی بیماران مبتلا اثر می گذارد. شناخت الگوهای دفاعی نامناسب بیماران مبتلا به GERD، می تواند ضمن تاکید بر نقش عوامل روان شناختی در پدیدآیی اختلال، منجر به مداخلات درمانی خاص در جهت تعدیل شیوه های دفاعی باشد.
رابطه بین سابقه سکته قلبی و طرحواره شناختی از انفکتوس میکارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماران بازنماییهای شناختی از بیماری تشکیل می دهند که ممکن است بر سیر بهبودی و سازگاری با بیماری تاثیر گذارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط سابقه سکته قلبی و ابعاد طرحواره شناختی بیماری در بیماران سکته قلبی است. در یک مطالعه مقطعی 176 بیمار سکته قلبی بستری در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فرم کوتاه مقیاس ادراک بیماری، پرسشنامه های افسردگی بک و اطلاعات طبی و جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که %30.1 از آزمودنیها دارای سابقه سکته قلبی بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با سابقه سکته قلبی و بدون سابقه سکته قلبی تفاوت معناداری F=2.653) و (P=0.025 وجود دارد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در سه بعد ماهیت بیماری F=4.776) و (P=0.03، پیامدهای بیماری F=7.671) و (P=0.006 و مدت زمان بیماری F=10.092) و (P=0.002 وجود دارد. معهذا تفاوت معناداری بین دو گروه در بعد کنترل پذیری F=0.165) و (P=0.687 و درمان پذیری F=0.26) و (P=0.611 مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که احتمالا بیماران پس از سکته قلبی با سابقه حمله قلبی در مقایسه با بیماران با اولین حمله قلبی بازنمایی شناختی منفی تری از بیماری خویش تشکیل می دهند و تلقی ناگوارتری از بروز حمله قلبی فعلی خویش دارند. بنابراین احتمالا سابقه سکته قلبی بر ادراک بیماری از ماهیت بیماری، پیامدهای بیماری و مدت زمان بیماری تاثیر دارد. معهذا، یافته ها چنین تاثیری را در ابعاد کنترل پذیری و درمان پذیری مورد تایید قرار نداد. بنابراین احتمالا در نظام شناختی این بیماران، سابقه قبلی حمله قلبی سبب تکوین طرحواره های شناختی منفی در برخی از ابعاد شناختی بیماری می گردد.