ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۱.

بررسی اثربخشی عکس درمانی بر احساس تنهایی و خودپنداره زنان مطلقه: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی خودپنداره زنان مطلقه عکس درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۸۵
عکس درمانی سبب برون ریزی احساسات و عواطف فروخورده افراد شده و به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی و جسمانی شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی عکس درمانی بر احساس تنهایی و خودپنداره در زنان مطلقه بود. برای این منظور چهار نفر از زنان طلاق گرفته شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی با خطوط پایه چندگانه استفاده شد و مشارکت کنندگان در چند مرحله خط پایه، پنج جلسه مداخله درمانی و سه نوبت پیگیری شرکت کردند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران (UCLA) و مقیاس خودپنداره راجرز (SCQ) بودند. داده های حاصل از ابزارهای سنجش با استفاده از روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (0/05>P)، فرمول درصد بهبودی، تعیین اندازه اثر و تحلیل رگرسیون آمیخته بررسی شدند. نتایج نشان داد که عکس درمانی بر احساس تنهایی و خودپنداره زنان مطلقه اثر معناداری دارد؛ بنابراین عکس درمانی می تواند به عنوان روشی نوین و مداخله ای مؤثر بر احساس تنهایی و خودپنداره زنان مطلقه برای درمانگران و مشاوران مورداستفاده قرار گیرد.
۲.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و اضطراب سخنرانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب سخنرانی اعتماد به نفس دانش آموزان درمان شناختی- رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و اضطراب سخنرانی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1402-1403 در مدارس شهر خرم آباد بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه به صورت دو جلسه در هفته به مدت 90 دقیقه تحت درمان شناختی-رفتاری ویلدرموت قرار گرفتند وگروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خود گزارش دهی درباره اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران (PRCS)، فهرست محرک-پاسخ اضطراب اندلر (1962) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری )01/0> (Pبین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب سخنرانی واعتماد به نفس به عنوان یک سخنران وجود داشت. درنتیجه می تولن گفت، درمان شناختی- رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و کاهش اضطراب سخنرانی در دانش آموزان دوره متوسطه اول است.
۳.

نقش میانجی تاب آوری روان شناختی در رابطه بین احساس امید و سلامت روان دانش آموزان: یک رویکرد میانجی گری تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: احساس امید تاب آوری روان شناختی سلامت روان جنسیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۵
این پژوهش به بررسی نقش میانجی تاب آوری روان شناختی در رابطه بین احساس امید و سلامت روان دانش آموزان و نیز نقش تعدیل کننده جنسیت در رابطه بین احساس امید و سلامت روان با میانجی گری تاب آوری روان شناختی پرداخت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان مدارس دولتی دوره دوم متوسطه در منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل می دادند که 302 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از مقیاس امید بزرگسالان (1991)، مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون (2003) و چک لیست علائم 25 (1380) در بستر اینترنت استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون هایس (مدل های 4 و 7) نشان داد تمامی اثرات مستقیم شامل اثر احساس امید بر سلامت روان و تاب آوری روان شناختی و اثر تاب آوری روان شناختی بر سلامت روان معنی دار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم احساس امید بر سلامت روان از طریق تاب آوری روان شناختی معنی دار بود. به عبارتی، تاب آوری روان شناختی نقش میانجی در رابطه بین احساس امید و سلامت روان دارد؛ به طوری که احساس امید با افزایش تاب آوری روانشناختی به افزایش سلامت روان دانش آموزان منجر می شود. یافته ها نقش تعدیل کننده جنسیت را نیز در رابطه بین احساس امید و سلامت روان بر اساس تاب آوری روان شناختی تأیید کردند؛ به طوری که تأثیر میانجی تاب آوری روان شناختی در میان دانش آموزان دختر شدت بیشتری داشت. یافته های این پژوهش مکانیسم تأثیر احساس امید بر سلامت روان دانش آموزان نوجوان را آشکار کرد که می تواند در مداخلات پیشگیرانه برای پرورش ویژگی های روان شناختی مثبت جهت افزایش احساس امید و ارتقای سلامت روان دانش آموزان الهام بخش باشد
۴.

مقایسه تأثیر نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بر افزایش تمرکز و توجه در کودکان با اختلال کم توجهی/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک درمان شناختی- رفتاری توجه و تمرکز اختلال کم توجهی/ فزون کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۳
زمینه: اختلال کم توجهی/فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در کودکان است که می تواند تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی آن ها داشته باشد. بسیاری از تحقیقات به بررسی اثربخشی نوروفیدبک یا درمان شناختی-رفتاری به صورت جداگانه پرداخته اند و مقایسه ای مستقیم بین این دو روش انجام نشده است. بنابراین، نیاز به انجام مطالعاتی وجود دارد که به طور همزمان اثرات این دو روش را بر روی توجه و تمرکز کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/بیش فعالی مقایسه کنند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نورفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر افزایش توجه و تمرکز در کودکان دارای اختلال کم توجهی/فزون کنشی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، و از لحاظ روش شناسی نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 7 تا 11 ساله دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلوع، جوانه امید و طنین زندگی در شهرستان گچساران در سال 1403 بودند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که با استفاده از روش تصادفی ساده 40 کودک پس از تشخیص اختلال انتخاب و وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه توجه و تمرکز (استروپ،1935) و آزمون کانرز معلمان (بروک و کلینتون،2007) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 بهره برداری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اختلاف میانگین درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی رفتاری در متغیر توجه و تمرکز در سطح معناداری قرار دارند به این صورت که درمان نوروفیدبک نسبت به درمان شناختی رفتاری تأثیر بیشتری بر توجه و تمرکز داشته است (001/0). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر بهبود توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی تأثیر معناداری داشته است که می تواند مورد توجه مراکز آموزش و پرورش، مربیان، معلمان و والدین این کودکان قرار گیرد. با توجه به تأثیر مثبت هر دو روش، می توان برنامه های درمانی ترکیبی طراحی کرد که از مزایای نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بهره برداری کند.
۵.

بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانسنجی انگیزه ی نوشتن دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن در دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات روانسنجی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس دوره ی متوسطه ی اوّل شهر گرمی (استان اردبیل) در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 314 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن گرهام و همکاران (2023) و مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان در مدرسه تیان و همکاران (2014) استفاده شد. برای بررسی پایایی از روش ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و برای بررسی روایی از تحلیل عاملی تاییدی و روایی همگرا استفاده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزار 25SPSS و نرم افزار 8/8LISREL انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، هفت عامل کنجکاوی، مشارکت، شناخت اجتماعی، نمرات، رقابت، تنظیم هیجان، و رفع بی حوصلگی را برای پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن تأیید کرد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون برای بررسی روایی همزمان پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن نشان داد که بین نمره ی دانش آموزان در پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن با مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان در مدرسه رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همسانی درونی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن بر حسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی 73/0 تا 81/0 مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین، براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن برای سنجش این سازه در نمونه های دانش آموزان ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
۶.

ناکارآمدی های طرحواره در تعاملات زناشویی: یک پژوهش کیفی با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره تعاملات ناکارآمد زوج درمانی طرح واره درمانی تعاملات زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۴
زمینه: طرحوارهها بر باورهای ارتباطی و الگوهای حل تعارضات زوجین تأثیرگذار هستند و از تقابل خلقوخو و محرکهای فرهنگی- اجتماعی و تربیتی شکل میگیرند. در نتیجه برای درک آنها نیاز به توجه به بافت فرهنگی و تجربه زیسته افراد است. با این حال، پژوهشهای محدودی به بررسی تأثیر این طرحوارهها در بستر فرهنگی ایران و چگونگی شکلگیری الگوهای تعاملی ناکارآمد پرداختهاند. هدف:هدف از این پژوهش شناسایی الگوهای تعاملی ناکارآمد و طرحواره محور زوجین بر اساس بافت جامعه ایرانی و ارائه الگوی مفهومی بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی زوج درمانگران با رویکرد طرحواره محور شهر تهران بودندکه از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 زوج درمانگر جمعآوری شد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. برای ارزشیابی اعتبار یافتههای مصاحبهها از روش تأمل مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیرشرکتکننده استفاده شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Maxqda نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از دو مقوله محوری و 14 مقوله اصلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل 2 مقوله محوری )ناامنی و نامتمایز یافتگی(، شرایط علی )سیستم خانواده، سبک فرزندپروری والدین، الگوگیری از والدین، سنتها وآموزههای ناکارآمد، توصیه به بیاعتمادی، تجربه طرد و تحقیرشدن(، شرایط زمینهای )فرهنگ(، شرایط میانجی )عوامل درون فردی، عوامل محیطی(، راهبردها )اجتناب، تسلیم، جبران افراطی( و پیامدها )تعامالت ناکارامد( سازمان یافت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برای درک بهتر و حل تعارضات روابط زناشویی توجه به بافت فرهنگی و تجارب زیسته افراد ضروری است. شناسایی و درک این الگوهای تعاملی ناکارآمد و طرحوارهمحور میتواند در طراحی برنامههای درمانی و مشاورهای مؤثرتر برای زوجین در جامعه ایرانی کمک کننده باشد
۷.

اثربخشی آموزش مبتنی بر اثر پیگمالیون به معلمان بر کاهش اختلال های هیجانی، رفتاری دانش آموزان مهاجر افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش معلمان اثر پیگمالیون اختلال های هیجانی-رفتاری دانش آموزان افغانستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: این پژوهش با هدف اثر بخشی آموزش  مبتنی بر اثر پیگمالیون به معلمان بر کاهش اختلال های هیجانی، رفتاری دانش آموزان مهاجر افغانستانی بود. روش: طرح کلی پژوهش حاضر، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان 7 تا 12ساله مقطع ابتدایی منطقه  6-5-4 مدارس خودگردان افغانستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1402در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند،  سپس 30 نفر بر اساس ملاک های ورود و با روش نمونه گیری هدفمند ( 15 نفر) در گروه آزمایش و (15 نفر) در گروه کنترل قرار گرفتند. اب زار م ورد اس تفاده در پژوهش، پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر فرم معلم به عنوان پیش آزمون اجرا و مداخلات مربوط به آموزش پیگمالیون به مدت 8 جلسه آموزشی یک ساعته طی 2 جلسه در هفته بر روی معلمان گروه آزمایش انجام گرفت و پس از اتمام برنامه آموزش پس آزمون اجرا شد؛ سپس پیگیری (دوماه پس ازاجرای پس آزمون) بعمل آمد. برای تحلیل داده ها از ن رم اف زار SPSS در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معی ار) و اس تنباطی (تحلیل اندازه گیری های مکرر) استفاده شد.   یافته ها: نتایج میانگین نمرات اختلال های رفتاری درونی شده، اختلال های رفتاری برونی شده، اختلال های رفتاری (نمره کل) دانش آموزان، گروه های آزمایش طی مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون روند کاهشی داشته است که در بین نمرات پیش آزمون اختلال های رفتاری برونی شده با نمرات پس آزمون و پیگیری اختلال های رفتاری برونی شده تفاوت معنی داری (001/0p<) و جود دارد. به عبارت دیگر هم تاثیر آموزش و هم تاثیر زمان، معنی دار می باشد. نتیجه گیری: در بافت آموزشی دانش آموزان افغانستانی مقیم اصفهان، ادراک معلم یکی از عوامل اثر گذار برکاهش اختلال های هیجانی- رفتاری دانش آموزان اس ت و لذا مداخلات مبتنی بر اثر پیگمالیون را می توان در برنامه های آموزشی  قرار داد و استفاده از آن را به درمانگران، مربیان، روانشناسان و مشاوران پیشنهاد نمود.  
۸.

اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی فشار مراقبتی ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر بود. روش شناسی: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر، مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران در شهر اراک در ماه های بهمن ماه 1402تا مرداد ماه 1403 تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی) (15 = N) و گروه کنترل (15 = N) گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه افسردگی، پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه ناگویی هیجانی، در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری سه ماهه جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، میانگین نمره فشار مراقبتی و افسردگی همچنین ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طرز معناداری کاهش پیدا کرده است (001/0 < P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در بهبود فشار مراقبتی و افسردگی همچنین ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر موثر باشد.
۹.

تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی تداومی کم شدت و اینتروال پر شدت بر توجه انتخابی، حافظه فعال و کارکرد اجرایی در دانشجویان کم تحرک در دوران کرونا

کلیدواژه‌ها: فعالیت تداومی کم شدت فعالیت اینتروال پر شدت عملکرد شناختی توجه انتخابی حافظه فعال کارکرد اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۸
مقدمه: توجه و حافظه از فرایندهای شناختی هستند که در امر یادگیری نقش بارزی را ایفا می کنند. شدت فعالیت های ورزشی می تواند نقش مهمی در عملکردهای شناختی داشته باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی تداومی کم شدت و اینتروال پر شدت بر توجه انتخابی، حافظه فعال و کارکرد اجرایی در دانشجویان کم تحرک در دوران کرونا بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان پسر دانشگاه فنی و حرفه ای شیراز در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود که تعداد ۵۱ نفر به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون رنگ واژه استروپ و آزمون حافظه وکسلر بزرگسالان استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میان میانگین های پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل بود؛ بدین معنی که تمرینات تداومی کم شدت می تواند میزان توجه انتخابی (89/0=Eta،001/0=P،40/58=F)، حافظه فعال (75/0=Eta،003/0=P، 89/36=F) و کارکرد اجرایی (94/0=Eta،001/0=P، 66/62=F) را در دانشجویان کم تحرک بهبود بخشد (05/0p<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات تداومی کم شدت میزان توجه انتخابی، حافظه فعال و کارکرد اجرایی را در دانشجویان کم تحرک بهبود می بخشد؛ بنابراین، فعالیت تداومی کم شدت در مقایسه با فعالیت اینتروال پرشدت، مؤثرترین فعالیت ورزشی در بهبود عملکردهای شناختی است.
۱۰.

The Effectiveness of Mindful Self-Compassion Program on Distress Tolerance, Emotional Expression, and Psychological Flexibility in Individuals with Social Anxiety Disorder

کلیدواژه‌ها: disturbance tolerance Emotional expression Mindful Self-Compassion Program psychological flexibility social anxiety disorder

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۵
 Objective: The present study aimed to investigate the effectiveness of the mindfulness-based self-compassion program on distress tolerance, emotional expression, and psychological resilience in individuals with social anxiety disorder.Methods: This study was a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design. Thirty individuals with social anxiety disorder were selected through purposive sampling in counseling centers and cyberspace, and they were randomly assigned to two experimental and control groups. At the beginning and end of the study, the two groups answered the questionnaires, including Social Phobia Inventory (SPI), Distress Tolerance Scale (DTS), Emotional Expressiveness Scale (EES), and Cognitive Flexibility Inventory (CFI). The experimental group underwent a mindful self-compassion intervention for eight weekly sessions, one session lasting 150 minutes, while the control group did not receive any treatment. Univariate analyses of covariance were employed to analyze the data using SPSS software version 27.Results: The results of ANCOVA analyses showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in the post-test of distress tolerance, emotional expression, and psychological flexibility (p < 0.05). The results of the Bonferroni test showed that the experimental group had higher scores in the post-test of distress tolerance, emotional expression, and psychological flexibility than the control group (p < 0.05).Conclusion: Findings indicate that the mindful self-compassion program is effective in enhancing distress tolerance, emotional expression, and psychological flexibility for individuals with social anxiety disorder.
۱۱.

آسیب شناسی تأمین نیازهای معنوی همسران در چارچوب سلامت معنوی قرآن بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت معنوی قرآن بنیاد معنویت نیاز نیازهای معنوی نیاز معنوی همسران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۹
مقدمه و اهداف : نیازهای معنوی از جمله نیازهایی هستند که در منظومه سلامت معنوی خانواده جایگاه ویژه ای دارند، به ویژه آنکه به تازگی سازمان جهانی بهداشت، بُعد معنوی را در کنار ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت قرار داده است که این امر نشان از تأثیر انکارناپذیر نیازهای معنوی در چارچوب بخشی به سلامت معنوی می باشد. تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام می تواند فضای مناسبی را برای تأمین نیازهای معنوی همسران فراهم کند. بااین وجود، بیشتر همسران نسبت به نیازهای معنوی خود آگاهی لازم نداشته، و درنتیجه انگیزه و برنامه ای هدفمند برای تحقق آنها را هم ندارند. برخی مطالعات داخلی ثابت می کنند عدم تأمین نیازهای معنوی همسران زمینه آسیب به امنیت روانی آنان را فراهم می کند و خانواده از کارکرد حقیقی خود دور می شود. با این وصف، تاکنون پژوهشی به شناسایی نیازهای معنوی و مکانیسم اثرگذاری آنها بر سلامت معنوی خانواده و ثبات آن نپرداخته است. سلامت معنوی قرآن بنیاد، رویکردی نوین در مطالعات سلامت معنوی است که با ابتناء بر آیات قرآن در قالب مصادیقی مانند تزکیه، حیات طیبه، تقوا و سلام تجلی یافته است و گستره آن تا عالم آخرت و عوالم غیب و شهود و نیز روح، عقل، قلب و سرّ انسان را دربرمی گیرد. یکی از الزامات تحقق این رویکرد، توجه به تأمین نیازهای معنوی همسران و آسیب شناسی موانع پیش روی آن است. هدف از این پژوهش، بررسی آسیب شناسانه تأمین نیازهای معنوی همسران در بستر رویکرد سلامت معنوی قرآن بنیاد است. روش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش پژوهش مروری و تحلیلی و از جهت شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای صورت گرفت. پژوهش مروری نوعی از تحقیقات است که هدف آن، مطالعه مستقل و روشمند پیشینه پژوهش برای اکتشاف، توصیف، تلفیق، تبیین و یا نقد الگوها، روابط و روند های قابل مشاهده در پیکره دانش می باشد که با انجام پژوهش ها و منابع مرتبه اول، به راحتی امکان بررسی آن وجود ندارد. ابتدا با مرور پیشینه پژوهش های داخلی انجام شده در این زمینه، عوامل مؤثر بر تأمین نیازهای معنوی همسران استخراج و دسته بندی شد و در مرحله بعد، شواهد و مصادیق قرآنی مرتبط با هر یک از عوامل، ارائه و آسیب شناسی شدند. نتایج: بررسی پیشینه مرتبط و آیات قرآنی متناظر به دسته بندی سه گانه از عوامل مؤثر بر تأمین نیازهای معنوی همسران انجامید که عدم تأمین هر یک می تواند آسیبی در حوزه سلامت معنوی همسران به شمار رود و خانواده را دچار بی ثباتی کند. این عوامل عبارت اند از: کاستی های اعتقادی، کاستی های حوزه اخلاق و ارزش ها، و کاستی ها در زمینه فرهنگ و مناسبات اجتماعی. ضعف بینشی همسران از راه مکانیسم تأثیرگزاری بر سه حوزه مبدأ ادراک شده، معادباوری، و ضعف ادراک خود و دیگران به عدم تأمین نیاز اعتقادی همسران می انجامد. قرآن کریم همواره می کوشد تصاویری از رحمت، حکمت و عدالت الهی را در ذهن انسان ها تقویت کند. با شکل گیری این تصور در ذهن، دلهره و نگرانی از انسان زدوده می شود و انسان با مجهز شدن به امیدواری، به کار و کوشش بیشتر در زندگی تشویق می شود. همچنین آیات قرآن با اصلاح باورهای یقینی درباره معناداری مرگ، زندگی پس از مرگ و رسیدگی به اعمال انسان در حیاتی دیگر می توانند زمینه تعادل و اعتلای معنوی فرد را فراهم کنند. در حوزه ارزش ها، کاستی های اخلاقی، عیب جویی متقابل، ناآگاهی از حق و یاری گری معنوی و ضعف پنداره های ذهنی از ارزش های جنسیتی به عنوان موانعی در برابر تحقق نیازهای معنوی همسران و درنتیجه سلامت معنوی خانواده دانسته می شوند. ضعف تربیت دینی فراگیر (رسمی و غیررسمی)، عدم اشاعه فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر، ضعف حیثیت اجتماعی، عدم تنظیم سطح عواطف و احساسات درون خانوادگی و ضعف ارتباط معنوی نیایش محور، آسیب های اجتماعی فرهنگی هستند که موجب بروز کشمکش های معنوی در همسران می شوند و برآورده شدن نیازهای معنوی همسران را با اختلال یا توقف روبه رو می کنند. قرآن کریم با بیان نمونه هایی از استکبار انسان بر وی زمین و فریب شیطان و ایجاد حسد در دل مومنان، تاکید می کند نعمت های مادی دنیا زودگذر و فانی هستند و به جای تمرکز همسران بر مواهب ناچیز دنیوی و افتادن در دام مقایسه های بی جا، باید به رزق خداوند چشم دوخت که برای انسان بسیار بهتر و پاینده تر است. عیب جویی، ناسپساسی، خشم و قهر، بدبینی و تهمت از جلمه کاستی های اخلاقی هستند که موجب عدم تأمین نیازهای معنوی یکدیگر و درنتیجه بی ثباتی خانواده می شوند. معارف قرآن کریم با توصیف همسران به عنوان لباس برای یکدیگر، ضمن فراهم کردن زمینه برای بخشش و ایجاد فضای صمیمی، از بروز بسیاری آسیب های اخلاقی دیگر در محیط خانه جلوگیری می کنند. همسران با بهره گیری از ارتباط معنوی مبتنی بر نیایش و دعا، می توانند در یاری دیکدیگر برای اشاعه دین الهی سهیم باشند و  با رغبت به فرزندآوری، از یک سو دین الهی را گشترش دهند و از سویی دیگر حیثیت اجتماعی خویش را بهبود بخشند. بحث و نتیجه گیری : یافته های نظری این پژوهش  با برخی یافته های مبتنی بر کارآزمایی بالینی بعد از مداخله معنوی همسویی دارند. پژوهش های اخیر در این زمینه مؤید اهمیت آموزش معنویت به زوجین و اثرات مثبت آن بر سلامت معنوی و ثبات زندگی زناشویی بوده اند. این تحقیقات حاکی از آن هستند که آموزش معنویت و توجه به نیازهای معنوی در زندگی زناشویی نه تنها بر سلامت روانی و روحی زوجین تأثیرگذار است، بلکه نقش مؤثری در تثبیت و تقویت بنیاد خانواده نیز ایفا می کند. این تحقیقات همچنین نشان می دهند که توجه به معنویت می تواند از عوامل اصلی در کاهش مشکلات روان شناختی مانند اضطراب و افسردگی در زوجین باشد. به طور خاص، مطالعات نشان داده اند مداخلات معنوی و تمرکز بر ارزش های مشترک مذهبی و معنوی، باعث افزایش همدلی، درک و حمایت متقابل بین همسران می شود که از عوامل مهم در پایداری رابطه زناشویی هستند. بخش مهمی از ثبات خانواده منوط به تلاش برای جلوگیری از بازگشت آسیب هایی است که در حوزه نیازهای معنوی همسران، سلامت معنوی خانواده را با اختلال روبه رو می سازد. با توجه به اینکه پیشگیری همواره مقدم بر درمان است، برنامه های پیشگیرانه و مراقبتی سلامت معنوی خانواده باید از سال ها قبل از تشکیل خانواده با جدیت پیگیری شوند؛ چنانچه آمادگی های لازم در جوانان برای تشکیل خانواده و سپس فرزندآوری تأمین شود، اما از مسئله مهم معنویت و توانمندی معنوی غفلت شود، منظومه سلامت انسان، ناقص و حرکت خانواده در مسیر هدایت الهی با اختلال روبه رو خواهد شد. تعارض منافع: نویسندگان اعلام می کنند که هیچ گونه تضاد منافعی مرتبط با تحقیق حاضر ندارند.
۱۲.

نقش الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های فرزندپروری در پیش بینی خودکشی با میانجی گری افسردگی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی الگوهای ارتباطی خانواده خودکشی سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۱
خانواده یک کانون فرهنگی- اجتماعی مهم به شمار می آید و نقش مهمی در پیشگیری از مسائل آسیب زای افراد در آینده دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه ساختاری گرایش به خودکشی، الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های فرزندپروری با میانجی گری افسردگی در زنان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل ۲۳۷ نفر از زنان قربانی خشونت خانگی که به ۳ مرکز بهزیستی، اورژانس اجتماعی و اورژانس اجتماعی صدرا در استان فارس مراجعه کرده بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های فرزندپروری (PSI)، الگوی های ارتباطی خانواده تجدید نظر شده (RFCP)، افکار خودکشی بک (BSSI) و افسردگی بک نسخه دوم (BDI-II) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و AMOS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. طبق نتایج الگوی ارتباطی همنوایی، سبک های فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه از طریق افزایش افسردگی منجر به افزایش گرایش به خودکشی، و الگوی ارتباطی گفت وشنود، سبک فرزندپروری مقتدرانه از طریق کاهش افسردگی منجر به کاهش گرایش به خودکشی می شود. به نظر می رسد تعامل و روش های تربیت ناسازگاری که والدین برای فرزندانشان در نظر می گیرند اثرات مخربی را بر رفتار، انتظارات و افزایش ریسک گرایش به خودکشی در آینده می گذارد.
۱۳.

تأثیر آموزش خودشفقتی توجه آگاهانه مبتنی بر شیوه زندگی اسلامی-ایرانی بر پریشانی روانشناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان سوگوار از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا توجه آگاهی سوگواری زندگی اسلامی - ایرانی کارآمدی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۲
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله برنامه خودشفقتی توجه آگاهانه مبتنی بر شیوه زندگی اسلامی-ایرانی بر پریشانی روان شناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان سوگوار از بیماری کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل بازماندگان سوگوار عزیزان از دست داده در طی بیماری کرونا در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 29 نفر بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت شانزده جلسه هفتاد و پنج دقیقه ای در آموزش شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار برای مداخله قرار گرفتند. سنجش پریشانی روان شناختی با مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و برای اندازه گیری خودکارآمدی هیجانی از مقیاس کارآمدی هیجانی-2 (EES2) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش حاضر در کاهش شاخص های پریشانی روان شناختی و بر بهبود کارآمدی هیجانی تاثیر معناداری داشته (P≤0/001) و تغییرات ایجاد شده در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته ها، نتیجه گرفته می شود که آموزش برنامه حاضر در کاهش پریشانی روان شناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان داغدار از فوت عزیزان به دلیل بیماری کرونا موثر است.
۱۴.

بررسی اثر بخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله مبتنی بر دلبستگی ابعاد چندگانه اضطراب اضطراب جدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۷۲
زمینه: اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در کودکی است که در صورت عدم درمان موجب اختلالات شدید در بزرگسالی خواهد شد. هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک شهر ساری در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بودند. نمونه پژوهش 30 نفر از کودکان مبتلال به اختلال اضطراب جدایی بودند به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی وگواه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر دلبستگی بر اساس پروتکل قنبری و همکاران (1392)، به مدت 8 جلسه دو ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون وبعد از سه ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ابعاد چندگانه اضطراب مارچ و همکاران (1997) بود. جهت تجزیه وتحلیل دادها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررآمیحته با استفاده از نرم افزار 26 Spss انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی منجر به کاهش ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد (05/0 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب و مؤلفه های آن بر کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش مؤثر بوده و می توان این مداخله را به کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی، روان شناسان و مشاوران کودک توصیه کرد.
۱۵.

رابطه سبک های دلبستگی و کیفیت خواب با واسطه گری عدم تحمل بلاتکلیفی در زنان متاهل دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افکارخودکشی سبک های دلبستگی عدم تحمل بلاتکلیفی کیفیت خواب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و کیفیت خواب زنان متاهل دارای افکار خودکشی با واسطه گری عدم تحمل بلاتکلیفی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی _همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل تمام زنان متاهل شهر شیراز در سال 1402 بود که در مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) نمره بیش از 5 به دست آوردند، از بین آن ها به صورت در دسترس 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال RAAS)) کولینز و رید (1989)، مقیاس افکار خودکشی (BSSI) بک) 1989)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون(1996) و پرسشنامه کیفیت خواب (PSQI) پیترزبورگ (1993) بود. mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">[aS1] روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بررسی اثرات مستقیم نشان داد که تاثیر هر سه سبک دلبستگی اضظرابی/دوسوگرا،ایمن و اجتنابی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر کیفیت خواب تایید شد (001/0>p). بررسی اثرات غیرمستقیم نشان داد عدم تحمل بلاتکلیفی نقش میانجی بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی/دوسوگرا با کیفیت خواب داشت (05/0>p). mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')">[ao2] این نتایج نشان می دهد که عدم تحمل بلاتکلیفی نقش میانجی معناداری در رابطه سبک های دلبستگی وکیفیت خواب زنان متاهل دارای افکار خودکشی دارد. mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')"> [aS1]سال ساخت درج شود mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')"> [ao2] نتیجه گیری نوشته شود
۱۶.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند با اختلال رشد ذهنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری عاطفی اختلال رشد ذهنی رفتاردرمانی دیالکتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۳
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی به اجرا درآمد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که فرزندان آنها در مدارس استثنایی حضور داشتند. نمونه پژوهش شامل 26 نفر از مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). گروه آزمایش مداخله ده جلسه ای رفتاردرمانی دیالکتیک را دریافت نمودند ولی گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده شامل انعطاف پذیری عاطفی (تقی زاده و محبی پور، 1396) بود. تجزیه و تحلیل توسط نرم افزار 23(SPSS) صورت گرفت. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی تاثیر معنادار دارد(>p001/0). با توجه به یافته های پژوهش می توان برای بهبود انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی از رفتاردرمانی دیالکتیک سود جست.
۱۷.

From Rest to Cognitive Engagement: EEG Markers of Tetris Performance

کلیدواژه‌ها: EEG Tetris Cognitive Control theta oscillations Neuroplasticity brain networks

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۷
Background: Video games like Tetris engage distinct cognitive processes, yet the neural mechanisms underlying gameplay remain incompletely understood. This study investigates how Tetris modulates brain activity patterns compared to resting state, focusing on oscillatory dynamics and their behavioral relevance. Methods: We recorded 32-channel EEG in 32 participants during rest and Tetris gameplay. Spectral analysis identified power differences in key frequency bands (theta: 4-6Hz; alpha2: 10-11.5Hz; beta3: 28-29Hz). Cluster-based permutation tests (p<0.03, FDR-corrected) localized significant changes, while Spearman correlations and regression analyses examined performance relationships. Results: Three main findings emerged: (1) Gameplay increased frontal theta (cognitive control) and occipital beta3 (visual processing) while decreasing parietal alpha2 (attention reallocation); (2) Regional band power correlations showed a shift in co-modulation patterns from stronger frontoparietal theta covariance (rest) to enhanced parieto-occipital synchrony (gameplay), reflecting task-specific regional engagement; (3) Frontal theta modulation predicted performance (R²=0.322, p=0.004), with stronger theta increases correlating with better scores (r=+0.57, p<0.01). Conclusion: Tetris induces rapid changes, with frontal theta emerging as a key marker of cognitive adaptability. These findings demonstrate the utility of Tetris for studying neuroplasticity and suggest its potential as a paradigm for cognitive training interventions. Future research should explore longitudinal changes in these neural patterns with extended practice.
۱۸.

مدل پیش بینی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش میانجی توانمندی ایگو در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک دلبستگی ایمن دلبستگی اجتنابی سبک دلبستگی دوسوگرا توانمندی ایگو ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۴۳
زمینه: سبک های دلبستگی و ذهنی سازی از جمله عوامل روانشناختی هستند که با مهارت های تنظیم هیجانی مرتبط هستند استفاده از توانایی ذهنی سازی با توانایی ایگو در افراد مرتبط است. بنابراین بررسی مسیر تحول ذهنی سازی از طریق سبک های دلبستگی به توانمندی ایگو یک ضرورت اساسی است. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش میانجی توانمندی ایگو در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی که به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد قم در سال 1403-1402 می باشد. نمونه پژوهش 335 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت آنلاین به پرسشنامه های عملکرد بازتابی (فوناگی و همکاران، 2016)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990) و مقیاس توانمندی ایگو (مارکستروم و همکاران، 1997) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد سبک دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی، دلبستگی دوسوگرا و توانمندی ایگو بر اطمینان و عدم اطمینان اثر علّی مستقیم و معناداری داشت (05/0 >P). همچنین سبک دلبستگی دوسوگرا، سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی بر توانمندی ایگو اثر علّی مستقیم و معناداری داشت (05/0 >P). همچنین نتایج نشان داد که 60 درصد از واریانس توانمندی ایگو توسط سبک های دلبستگی تبیین می شود؛ 23 درصد از واریانس اطمینان و 46 درصد از واریانس عدم اطمینان توسط سبک های دلبستگی و توانمندی ایگو تبیین می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی، دلبستگی دوسوگرا و توانمندی ایگو به عنوان عوامل مؤثر بر ذهنی سازی می توانند ما را به درک عمیق تری از ذهنی سازی برسانند و با آموزش شکل گیری سبک های گوناگون دلبستگی و ساختار ایگو به دانشجویان می توان ذهنی سازی را در آنان تقویت کرد.
۱۹.

بررسی چندوجهی فرآیندهای شناختی در نارساخوانی: چشم اندازهایی پیرامون توجه و ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارساخوانی نقص توجه ادراک ارزیابی چندوجهی پردازش های شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۱
مقدمه: نارساخوانی از شایع ترین اختلال های یادگیری است که علاوه بر پردازش آوایی، می تواند مهارت های توجه و ادراک را نیز مختل کند. شواهد نشان می دهند کودکان نارساخوان در پردازش محرک های دیداری و شنیداری دشواری دارند. این پژوهش با هدف ارزیابی نقص های توجه و ادراک در کودکان نارساخوان و مقایسه ی آنها با کودکان عادی انجام شد. روش کار: طی یک مطالعه مقطعی، ۴۰ کودک (۲۰ کودک نارساخوان و ۲۰ کودک عادی) از مدارس و مرکز جامع تکامل کودکان بیمارستان ضیاییان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سنجش توجه و ادراک، با استفاده از چهار تکلیف شناختی آدبال، پلک زنی توجه، نشانه گذاری پوزنر و ادراک شباهت و تفاوت در قالب یک وب اپلیکیشن جامع طراحی و اجرا گردید. تکالیف در دو محتوای زبانی/غیرزبانی و در دو حالت دیداری و یا شنیداری ارائه شدند. داده های دقت پاسخ و زمان واکنش با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آمیخته، واریانس تک عاملی در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شدند. یافته ها: کودکان نارساخوان در تکالیف زبانی و شنیداری عملکرد ضعیف تری از گروه کنترل داشتند (01/۰>P) و در برخی تکالیف زبانی زمان واکنش طولانی تری نشان دادند. افت درستی پاسخ و افزایش زمان واکنش در محرک های شنیداری_زبانی، نقش چالش برانگیز بار زبانی و پردازش آوایی را برجسته می کند. در مقابل، عملکرد در شرایط دیداری غیرزبانی تا حدی بهتر بود، اما همچنان از گروه عادی ضعیف تر گزارش شد. نتیجه گیری: نقص های توجه و ادراک در کودکان نارساخوان، به ویژه در موقعیت های زبانی و شنیداری، برجسته تر است. بنابراین، طراحی ابزارهای جامع ارزیابی چندوجهی و مداخلات آموزشی مبتنی بر تلفیق محرک های دیداری_شنیداری برای بهبود مهارت های خواندن و پردازش شناختی در این کودکان توصیه می شود.
۲۰.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر تفکر ارجاعی و کیفیت روابط زناشویی در زنان متاهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کیفیت روابط زناشویی تفکر ارجاعی رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تفکر ارجاعی و کیفیت روابط زناشویی در زنان متاهل شاغل بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شاغل شهر تهران در سال 1403 بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران (PTQ،2010) و کیفیت روابط زناشویی باسبی و همکاران (RDAS، 1995) بود. گروه آزمایش تحت مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی طی 10 جلسه، 90 دقیقه ای هفته ای یکبار قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. جهت تجزیه وتحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تفکر ارجاعی و کیفیت روابط زناشویی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. نتیجه گیری می شود که رفتار درمانی دیالکتیک در بهبود تفکر ارجاعی و کیفیت روابط زناشویی در زنان متأهل شاغل موثر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان