فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان پس از گذشت هزاران سال از تاریخ حیات خود هنوز نتوانسته برای پاره ای از پرسش هایش پاسخ قانع کننده ای بیابد. با وجود همه پیشرفت های علمی، هنوز نمی دانیم از کجا آمده ایم و به کجا می رویم و در اقیانوسی پر از رمز و راز، عاجز از یافتن پاسخی مناسب، به سراغ آفریننده این اقیانوس می رویم. اما این مفهوم و وجود چنین آفریننده ای خود مسأله ای پیچیده و دشواری است.
مفهوم «خدا» از جمله مفاهیمی است که در عصر حاضر از دیدگاه های متفاوتی بدان پرداخته شده و سنت های مختلف تعبیرهای گوناگونی از آن ارایه کرده اند. در حوزه روان شناسی، زیگموند فروید به طور مفصل به این موضوع پرداخته و مسأله خدا را با توجه به نظریه عقده ادیپ تبیین کرده است.
کارل گوستاو یونگ نیز که آثار چشمگیری در زمینه روان شناسی دین دارد، از این مفهوم در بیان آرای خود با احتیاط و گاه متناقض استفاده کرده است. از نظر او خدا در جان آدمی است و تصویر خدا مجموعه پیچیده ای از اندیشه هایی است که سرشت کهن الگویی دارند و میزان معینی از انرژی به کار رفته در فرافکنی را باز می نمایانند.
این مقاله می کوشد تا اندیشه یونگ درباره خدا را با بهره گیری از آثار و سخنان وی مورد بررسی قرار دهد و رویکرد روان شناختی او را در این زمینه روشن سازد.
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعارض کار-خانواده با عملکرد شغلی کارکنان مرد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعارض کار-خانواده با عملکرد شغلی در میان کارکنان شرکت ایدکو پرس ایران خودرو است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مرد متاهل شرکت ایدکو پرس بود. نمونه آماری200 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پژوهش با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی کاری، پرسشنامه تعارض کار-خانواده و پرسشنامه عملکرد شغلی بود. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، روش تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد شغلی همبستگی مثبت و معنادار و بین تعارض کار-خانواده و عملکرد شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0≥P). و از میان ابعاد کیفیت زندگی کاری، متغیرهای «پرداخت منصفانه و کافی» و «توسعه قابلیت های انسانی» به-عنوان یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های عملکرد شغلی کارکنان است. میزان کیفیت زندگی کاری در طبقه کارشناس بیشتر از طبقه تکنیسین و کارگر بود و میزان تعارض کار-خانواده در طبقه شغلی کارگران بیشتر بود (01/0≥ P). بین عملکرد شغلی کارکنان تفاوت معناداری وجود نداشت.
اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف مطالعه حاضر بررسی اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی SWLS (دینر و دیگران، 1985) بود. بدین منظور 109 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر این مقیاس را تکمیل کردند. اعتبار مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) با استفاده از روش آلفای کرونباخ 83/0 و با روش بازآزمایی 69/0 به دست آمد. روایی سازه مقیاس رضایت از زندگی از طریق روایی همگرا با استفاده از فهرست شادکامی آکسفورد OHI (آرگیل، 2001) و فهرست افسردگی بک BDI (بک و دیگران، 1961) برآورد شد. این مقیاس (SWLS) همبستگی مثبت با فهرست شادکامی آکسفورد (OHI) و همبستگی منفی با فهرست افسردگی بک (BDI) نشان داد. براساس نتایج این پژوهش، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) یک مقیاس مفید در پژوهشهای روانشناختی ایرانی است.
"
آثار دینداری از دیدگاه ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در این جستار آثار دینداری از دیدگاه جیمز بحث شده، جیمز ثمرات دین را به طور کلی تحت عنوان «قداست» با ویژگیهای زهد، قوت قلب، خلوص و مهرورزی مشخص میکند. در این مقاله آثار دینداری از منظر جیمز در شش بخش معنوی، اخلاقی، معرفتی، عاطفی - هیجانی، سلامت و بهداشت روانی و بالاخره انسجام شخصیت و یکپارچگی هویت بررسی شده است. ملاحظات پایانی این جستار در محورهای جذابیت بحث آثار دینداری، نقد مبنای پراگماتیسم در آثار دینداری، پذیرش نگاه کارکردگرایانه در موضوعاتی که غایات عملی دارند، نقد انحصار آثار در ابعاد فردی و بالاخره نقد سنخشناسی روانشناختی جیمز در مورد افراد سلیمالعقل و ناخوشروان ذکر شده است.
بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی در سال تحصیلی 88 ـ1387 بودند. برای انجام پژوهش 120، نفر از دانشجویان دختر رشته مشاوره به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه هوش هیجانی سیبر یا شرینگ و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) بود. داده ها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی وسلامت روان دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد (0001/0P<). همچنین نتایج حاصل از رگرسیون به روش مرحله ای نشان داد که همه مؤلفه های هوش هیجانی بجز خودآگاهی و خودانگیزی، پیش بینی کننده سلامت روان می باشند. پس می توان نتیجه گرفت، افرادی که قابلیت اجتناب از هیجان های منفی نظیر اضطراب، ناامیدی و تحریک پذیری را داشته و به خوبی می توانند هیجان ها و عواطف دیگران را تشخیص داده و به دنبال ایجاد و حفظ روابط اثربخش با دیگران باشند، در فراز و نشیب زندگی کمتر با مشکل مواجه شده و از سلامت روان بالایی برخوردار می باشند.
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی می تواند موجب بهبود برنامه ریزی های آموزشی و تقویت بازده تدریس و آموزش گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.
روش ها: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم در 180 دانشجوی رشته ها و مقاطع مختلف یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در اردیبهشت 1391 انجام شد. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل دو نیم سال منتهی به مطالعه بود. ابزار گردآوری داده ها، 4 پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت از محیط آموزشی، رضایت از محتوای آموزشی و سبک یادگیری کولب بودند. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، T مستقل و همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: متغیرهای جنسیت، گروه سنی، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، علاقه به رشته تحصیلی و سبک یادگیری، تفاوت معنی داری را در شاخص پیشرفت تحصیلی شرکت کننده ها نشان دادند. میانگین نمره رضایت از محیط آموزشی 06/9±17/38 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 067/0- بود (05/0<p). میانگین نمره رضایت از محتوای آموزشی 11/3±93/11 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 006/0 بود (05/0<p). سبک های یادگیری واگرا، سازگار، جاذب و همگرا به ترتیب سبک یادگیری غالب بین 138 نفر (7/76%)، 23 نفر (8/12%)، 14 نفر (7/7%) و 5 نفر (8/2%) از شرکت کننده ها بود.
نتیجه گیری: سن، جنسیت، مقطع، رشته تحصیلی و سبک یادگیری می توانند نقش تعیین کننده ای در عملکرد تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی داشته باشند.
بررسی تاثیر سبک های مدیریت کلاس بر رشد مهارت های فراشناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه تاثیر سبک های مدیریت کلاس معلم، بر رشد مهارت های فراشناختی دانش آموزان است. در این پژوهش سه نوع سبک مدیریت کلاس (سبک مداخله گر، سبک تعاملی و سبک غیرمداخله گر) در نظر گرفته شده است. جامعه تحقیق، کلیه کلاس های پایه پنجم در مدارس ابتدایی پسرانه و دخترانه ناحیه شش آموزش و پرورش مشهد در سال تحصیلی 1384-1383 می باشد. سبک مدیریت کلاس معلمان با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته در نمونه 60 نفری معلمان سنجیده شد و متغیر فراشناخت نیز با استفاده از پرسشنامه خود - گزارش دهی اسپرلینگ و همکاران در نمونه 307 نفری دانش آموزان ارزیابی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها، فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه: «دانش آموزان معلمین تعامل گرا در مقایسه با دانش آموزان معلمین مداخله گر از مهارت های فراشناختی بالاتری برخوردارند» تایید گردید. همچنین یافته ها، نشان می دهد؛ مهارت نظارت فراشناختی دانش آموزان پسر بطور معناداری بالاتر از دختران است و بین فراشناخت دانش آموزان و نمره پیشرفت تحصیلی (معدل) آنان، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
مکانیسم (های) آدرنوسپتوری در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی نر
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، درباره اثرات تزریق درون هیپوکامپی عوامل آدرنوسپتوری، روی اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی (rat) تحقیق شده است. ایمی پرامین (2-8 µg/rat)، تاخیرهای به خاطرآوری (memory retention latencies) را در تمرین اجتنابی غیرفعال (passive avoidance) کاهش داد. تزریق فنیل افرین (0.05 µg/rat) که یک آگونیست α1 آدرنوسپتور است و پرازوسین (0.5 µg/rat) که یک آنتاگونیست α1 آدرنوسپتور است. اثرات ایمی پرامین را تغییر نداد. مقادیر پایین فنیل افرین (0.005،0.015 µg/rat)، بر خلاف مقادیر بالاتر دارو (0.025،0.05 µg/rat)، به خاطرآوری را کاهش داد. پیش تیمار با پرازوسین (0.5،1 µg/rat)، اثر فنیل افرین را تغییر نداد، در حالی که پرازوسین به تنهایی، تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش داد.
یوهمبین (0.5،1 µg/rat)، یک آنتاگونیست α2 آدرنوسپتور، اختلال حافظه یا پاسخ رفتاری ناشی از ایمی پرامین را کاهش داد، در حالی که آگونیست –α2 آدرنوسپتور، کلونیدین (0.08 µg/rat)، اثر دارو را تغییر نداد. کلونیدین به تنهایی (0.15،0.3 µg/rat) تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش، اما یوهمبین (1،2 µg/rat)، آن را افزایش داد. پیش تیمار با یوهمبین، اثر کلونیدین را کاهش داد. نتیجه گرفته می شود که مکانیسم (های) α2 آدرنوسپتوری، احتمالا در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین، نقش دارند.
سیمای پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تهران بین سالهای تحصیلی 1364-1376
حوزههای تخصصی:
دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تهران در 6 رشته کارشناسی ارشدفعال است .دانشجویان کارشناسی ارشد طی سه سال تحصیل با گذراندن تعدادی واحد‘موظف به نوشتن یک پایان نامه هستند. درپژوهش حاضر پایان نامه کارشناسی ارشد چهار رشته:آموزش کودکان استثنایی‘برنامه ریزی آموزشی‘روانشناسی تربیتی ومدیریت آموزشی بین سالهای 1364-1376 مورد بررسی قرار گرفت .یافته ها نشان داد که موضوع پایان نامه ها بیشتر در زمینه های : آموزش‘فعالیت شناختی وعوامل شناختی-اجتماعی است .اکثر پژوهشها توصیفی واز نوع پیمایشی هستند.جوامع آماری مورد مطالعه را بیشتر دانش آموزان و کادر آموزشی مناطق آموزشی تهران وشهرستانها تشکیل داده اند.حجم 64 درصد از نمونه های مورد مطالعه بین50تا200نفر است. از پرسشنامه بیشتراز سایر ابزار اندازه گیری استفاده شده است . روش های آمار توصیفی واستنباطی برای تحلیل داده ها به کار گرفته شده است.
بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان (دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهرستان ماهنشان در درس روانشناسی، 99 دانش آموز از بین دبیرستان های پسرانه این شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از همتاسازی آزمودنی ها یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بعد از همتاسازی دانش آموزان دو گروه، به 20 نفر در هر کلاس رسید. روش تدریس یادگیری مشارکتی به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دید. نتایج مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی گذاشت اما چنین تاثیری بر عزت نفس دانش آموزان مشاهده نگردید.
بررسی سبکها و مکانیزم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری، اختلال اضطراب تعمیم یافته و اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه مکانیزمها و سبکهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری (OCD )، اختلال اضطراب تعمیم یافته(GAD) و اختلال هراس اجتماعی(SP) انجام پذیرفته است.
روش: نمونه این پژوهش متشکل از افراد مبتلا به اختلال- وسواس بی اختیاری (30 نفر)، اختلال اضطراب تعمیم یافته (30 نفر)، اختلال هراس اجتماعی(30 نفر) و افراد غیر مبتلا(30 نفر) است که توسط روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامه سبکهای دفاعی (DSQ-40) می باشد. مکانیزمها و سبکهای دفاعی گروههای مبتلا با گروه بهنجار و الگوی مکانیزمهای دفاعی هر چهار گروه با استفاده از روش های آماری مقایسه میانگین ها، و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که گروه های مبتلا نسبت به گروه غیر مبتلا از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به صورت معنا داری بیشتر استفاده می کنند و مشخص شد که میان گروه ها در استفاده برخی از مکانیزمهای دفاعی تفاوت معنا دار وجود دارد. به علاوه مشخص گردید که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال است به همین ترتیب مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال اضطراب تعمیم یافته در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و استفاده کمتر آنها از مکانیزم های دفاعی طنز و فرونشانی است و مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و پرخاشگری منفعلانه و استفاده کمتر آنها از مکانیزم دفاعی فرونشانی است.
نتیجه گیری: مطالعه کنونی اهمیت بررسی مکانیزمهای دفاعی را چه در گستره بهنجار و چه در گستره بالینی جهت تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی نمایان می سازد. یافته های این پژوهش به طور کلی با یافته های سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینه مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوش معنوی و هوش هیجانی می تواند مکمل یکدیگر در جهت سالم سازی زندگی انسان باشد. از سویی، هوش معنوی با تقویت معنویات و اعتقادات دینی موجب ثبات صفات پسندیده می شود و از سوی دیگر، هوش هیجانی موجب بهبودی روابط اجتماعی و کنترل عواطف و احساسات می گردد. بدین ترتیب فرد می تواند به سوی کمال حرکت کند.
مواد و روش ها: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است و حجم نمونه برآورد شده برابر با 424 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1390 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دانشکده ها و رشته های مختلف انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل دو پرسش نامه سنجش ویژگی های هوش هیجانی Petrides و Farnham و پرسش نامه هوش معنوی محقق ساخته بود که ضریب پایایی به دست آمده برای آن ها به ترتیب 84/0 و 87/0 بود. جهت تحلیل داده های حاصل از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: یافته ها طبق برآورد تحلیل رگرسیون نشان داد که بین هوش معنوی با هوش هیجانی رابطه وجود دارد و این ارتباط در ابعاد مختلف هوش معنوی و هوش هیجانی مشاهده شد و رابطه معنی داری بین آن ها وجود داشت.
نتیجه گیری: هوش معنوی بیشتر موجب هوش هیجانی بیشتر می شود و به واقع هوش معنوی تقویت کننده هوش هیجانی است.
رابطه تیپ های شخصیتی (درونگرا و برونگرا)، هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه تیپ های شخصیتی (درونگرا ـ برونگرا)، هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور با روش نمونه گیری تصادفی نظامدار از بین دانشجویان ترم های اول و دوم رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن تعداد 94 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابتدا از نمونه آماری آزمونهای شخصیت آیزنک و هوش ریون به عمل آمد و سپس 25 واژه از طریق دستگاه ضبط صوت به صورت تصادفی و در چهار مرحله ارائه شد. آزمودنی ها هنگام شنیدن 9 واژه از فهرست کلمات، شوک برقی دریافت می کردند. بعد از شرطی سازی آزمودنی ها به این واژه ها، 25 واژه دیگر به صورت تصادفی ارائه گردید که در بین آنها، 9 واژه هم معنا با واژه های شوک داده شده موجود بود. پاسخ برقی پوست آزمودنی ها به هنگام ارائه واژه های هم معنا اندازه گیری شد و در نهایت برای هر یک از آزمودنی ها یک نمره واحد به عنوان شاخص شرطی سازی به دست آمد. تحلیل داده ها به وسیله آزمون رگرسیون چندمتغیری نشان داد که تنها بین متغیر تیپ شخصیتی و شرطی سازی معنایی، رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). تحلیل واریانس دو طرفه برای هر یک از متغیرها نیز نشان داد که تعامل هیچ یک از آنها در شرطی سازی معنایی تاثیر ندارد (05/0P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آزمودنی های درون گرا سریع تر از آزمودنی های برون گرا شرطی می شوند و متغیرهای هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی رابطه ندارند.
سبک های اسنادی و سبک های یادگیری همگرا - واگرا در دانشجویان افسرده و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: تحقیق حاضر با هدف مقایسه سبکهای اسنادی و سبکهای یادگیری همگرا- واگرا در دانشجویان افسرده و عادی انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است که با نمونهگیری در دسترس، سبک یادگیری و سبک اسنادی 170 دانشجو در مقطع کارشناسی را به کمک پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (LSI) و پرسشنامه سبکهای اسنادی (ASQ) برای وقایع خوشایند و ناخوشایند سنجید. افراد به کمک پرسشنامه افسردگی بِک به دو گروه افسرده (45 نفر) و عادی (125 نفر) تقسیم شدند. دادههای بهدستآمده با آزمون من- ویتنی و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی، در موقعیتهای مثبت از اسناد درونی و پایدار کمتری استفاده کردند و بین دو گروه از لحاظ سبک اسنادی کلی- اختصاصی در موقعیت مثبت تفاوت معنیداری وجود نداشت. درصورتیکه در موقعیت منفی، دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی از اسناد درونی بیشتری استفاده کردند و در سایر ابعاد اسنادی تفاوتی با هم نداشتند. بهعلاوه، بین گروه افسرده و غیرافسرده در استفاده از سبک یادگیری (همگرا- واگرا) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. همچنین افراد دارای سبک یادگیری همگرا در مقایسه با افراد دارای سبک یادگیری واگرا، در موقعیتهای منفی از اسنادهای بدبینانه بیشتری استفاده نکردند.
نتیجهگیری: شنـاخت سبک اسنـادی و الگوی یادگـیری افـراد میتواند بهعنوان دو متغیر مهم شناختی در فهم آسیبپذیری شناختی اختلالات هیجانی نقش مهمی ایفا کند. "
انسان از دیدگاه راجرز و مقایسهی آن با دیدگاه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
"چکیده: انسانشناسی برای علوم انسانی زیربناست و شکلگیری هر دانش مرتبطی با انسان نیازمند مطالعهی انسان و دستیابی به نگرش در این زمینه است. تفاوت نگرشها در شناخت انسان باعث میشود نظریههای علمی متفاوتی در حوزهی دانشهای انسانی به وجود آیند. تفاوت دیدگاههای انسانشناختی حتی در یک شاخهی علمی مانند روانشناسی باعث شده است اختلاف در نظریههای مربوط به شخصیت و یا بهداشت روان آدمی به وجود آید؛ حتی روانشناسان یک مکتب با یکدیگر تفاوت نظر دارند.
کارل راجرز یکی از روانشناسان پدیدارشناختی است (شوستروم، 1354)؛ ولی دیدگاهش دربارهی انسان و شخصیت آدمی با دیدگاههای هممکتبهایش همچون ادموند هوسرل (1859ـ 1938) و آبراهام مزلو (1908ـ1970) متفاوت است. گرچه وجوه مشترک در برخی از نظریات وجود دارند؛ چهبسا تفاوتهای بسیار آنها پیامدهای علمی و عملی متفاوتی به دنبال خواهد داشت. دیدگاه دینی دربارهی انسان تفاوت بیشتری با دیدگاههای دیگر دارد.
در این تحقیق، انسانشناسی کارل راجرز که وجوه مشترکی با دیدگاه اسلامی دارد و از میان تئوریهای علمی در حوزهی روانشناسی، اهمیت ویژهای دارد، بررسی شده است و به منظور ارزیابی میزان عمق و صحت این دیدگاه از بعد انسانشناختی، به بررسی تطبیقی آن با انسانشناسی دینی ـ اسلامی پرداخته شده است؛ بنا بر این، در این مقاله، دیدگاه راجرز دربارهی انسان تبیین و بررسی شده است. با توجه به تعداد وجوه مشترک این دیدگاه با دیدگاه اسلامی، وجوه تمایز نیز بررسی گشتهاند"
کمال گرایی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه کمال گرایی با سلامت روانی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین شاخص های سلامت روانی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی برحسب کمال گرایی مثبت و منفی بود. یکصد و هشتاد و پنج دانشجو 92) دختر، 85 پسر، 8 نامعلوم) به صورت داوطلب در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (FPANPS) و مقیاس سلامت روانی (MHI- 28) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهشی نشان داد که کمال گرایی مثبت با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و با درماندگی روانشناختی رابطه منفی دارد. نتایج همچنین نشان داد که کمال گرایی منفی با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی و با درماندگی روانشناختی مثبت دارد. کمال گرایی مثبت از طریق تقویت زمینه های درون روانی مثبت مانند حرمت خود و اعتماد به خود، و ویژگی هایی چون واقع بینی، پذیرش محدودیت های شخصی، انعطاف پذیری و احساس رضایت و خرسندی از عملکرد شخصی، سلامت روانی را به صورت مثبت تحت تاثیر قرار می دهد. کمال گرایی منفی، بعکس از طریق تضعیف حرمت خود و اعتماد به خود، و ویژگی هایی مانند انتظارات غیر واقع بینانه، عدم پذیرش محدودیت های شخصی و انعطاف ناپذیری و ناخرسندی از عملکرد شخصی، سلامت روانی را به صورت منفی تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
بررسی رابطه هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دبیرستانی تیز هوش و عادی شهرستان خوی در سال تحصیلی 89-88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی تیز هوش و عادی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1388-89 می باشد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر تیز هوش و عادی پایه دوم و سوم متوسطه رشته های علوم تجربی و ریاضی فیزیک (شاخه نظری) دبیرستانهای دولتی شهرستان خوی به تعداد 1982 نفر است که از این تعداد 1774 نفر دانش آموز عادی و 118 نفر دانش آموز تیز هوش می باشند تعداد نمونه آماری مطالعه حاضر با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 268 نفر و 51 نفر می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه هوش هیجانی (شرینگ) و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان (جرج هربرت) است.نتایج مطالعه نشانگر ان بود که بین هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش و عادی رابطه معنی داری وجود ندارد اما میانگین نمرات هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیز هوش بطور معنی داری بیشتر از دانش آموزان عادی است.
بررسی مفهوم و مولفه¬های نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست و ساخت ابزاری برای سنجش آن در بین معلمان زن منطقه 15 تهران در سال تحصیلی 1390-1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم و مولفه¬های نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست و ساخت ابزاری برای سنجش آن در بین معلمان زن منطقه 15 تهران در سال تحصیلی 1390-1389 است. در مطالعه کتابخانه¬ای ابتدا مبانی نظری و سوابق تحقیقات انجام شده در خصوص نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست، 7 مولفه به نام¬های: ارزش پیشرفت، ارزش راحتی، ارزش پایگاه، ارزش نوع¬دوستی، ارزش ایمنی، ارزش خودمختاری و سبک سازگاری به¬عنوان مولفه¬های اصلی نظریه سازگاری شغلی در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از مفاهیم نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست پرسشنامه 44 سوالی برای سنجش هر یک از مولفه¬ها تهیه شد. این پرسشنامه بر روی 300 نفر از معلمان منطقه 15 که با روش نمونه¬گیری خوشه¬ای انتخاب شده بودند اجرا گردید. جهت بررسی پایایی سوالات از آلفای کرانباخ استفاده شد. پایایی پرسشنامه اولیه 44 سوالی 713/0 به¬دست آمد. سپس 8 سوالی که بار عاملی کمتر از 4/0 داشتند از مجموعه سوالات حذف شدند و ضریب پایایی پرسشنامه 36 سوالی برابر با 84/0 به¬دست آمد. برای پاسخ به این سوال که آیا پرسشنامه از روایی سازه کافی برخوردار است؛ به¬طور همزمان پرسشنامه محقق¬ساخته با پرسش¬نامه رضایت شغلی دانت بر روی یک نمونه 50 نفری اجرا شد و میزان همبستگی بین نمره آزمودنی¬ها R=0/730 در سطح معناداری P=0/001 به دست آمد؛ که نشان¬دهنده این است که پرسشنامه از روایی سازه کافی برخوردار است. برای تجزیه و تحلیل نتایج به¬دست آمده از روش¬های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. کلیه محاسبات با نرم¬افزار spss18 انجام شده است. به¬منظور بررسی این سوال که آیا تفاوت معناداری در نرم¬های به-دست آمده بین گروه¬های مجرد و متاهل وجود دارد؟ بین میانگین نمره معلمان در نمره کل آزمون و دیگر مولفه¬های آن با استفاده از روش آماری t مستقل مقایسه صورت گرفت و تفاوت معناداری از لحاظ آماری بین میانگین نمره معلمان مجرد و متاهل در نمره کل پرسشنامه سازگاری شغلی مشاهده نشد.