فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۳ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۱۵۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش حل مسئله اجتماعی بر احساس تنهایی، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر در مراکز اقامتی میان مدت تبریز در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرارگرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس احساس تنهایی، مقیاس خودکارآمدی و پرسشنامه امید به زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش حل مسئله اجتماعی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و آموزش حل مسئله اجتماعی باعث کاهش احساس تنهایی و افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر شد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته این پژوهش، به درمانگران و متخصصین حوزه پیشگیری پیشنهاد می شود برای بهبود زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد از آموزش حل مساله اجتماعی استفاده کنند.
اثربخشی مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر ابعاد سازگاری دانشگاهی دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از سازه های روان شناختی بااهمیت برای موفقیت و ماندگاری دانشجویان در دوره پرچالش سال اول دانشگاه سازگاری است. این پژوهش با این هدف انجام شد که اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری را بر ابعاد سازگاری دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه مورد بررسی قرار دهد. روش ها: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه آزاد بندرعباس در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه شامل 40 نفر از دانشجویان با سازگاری پایین بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه سازگاری دانشجو با دانشگاه (بیکر و سیریک، 1986) گردآوری شد. گروه آزمایش به مدت 18 جلسه 60 دقیقه ای مورد مداخله برنامه آموزشی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای سازگاری تحصیلی، اجتماعی، شخصی-عاطفی و دلبستگی به دانشگاه تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). همچنین نتایج تحلیل واریانس تک متغیره حاکی از آن بود که همه ابعاد سازگاری دانشجویان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بالا بود و این تفاوت ها در مرحله پیگیری 2 ماهه نیز به نفع گروه آزمایشی معنادار بوده اند (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت برنامه مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر افزایش ابعاد سازگاری دانشجویان ناسازگار، استفاده از برنامه مداخله ای مذکور جهت کاهش مشکلات سازگاری دانشجویان سال اول پیشنهاد می شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی- عروقی بودند که به بیمارستان قلب شهر بندر ماهشهر در نیمه دوم سال 1402 مراجعه کرده بودند؛ 32 بیمار به روش هدفمند پس از کسب معیارهای ورود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی (DTS-15؛ سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL؛ گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، 1998) استفاده شد. برنامه درمانی شامل 12 جلسه 60 دقیقه ای بود که به صورت فردی هر هفته یک جلسه در طول سه ماه برای اعضای گروه مداخله برگزار شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها بین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تحمل پریشانی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p) و روان درمانی مثبت گرا دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که درمانی مثبت گرا یک درمان موثر بر بهبود تحمل پریشانی و کیفیت زندگی در بیماران قلبی- عروقی بوده است.
The Relationship Between Family Emotional Climate and Academic Well-being in Students with a History of Learning Difficulties: The Mediating Role of Psychological Capital and Achievement Goals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study addresses the academic challenges faced by students with learning difficulties by examining the mediating role of psychological capital and achievement goals (mastery and performance) in the relationship between family emotional climate (FEC) and academic well-being. The study utilized a cross-sectional correlational design to assess contemporaneous associations between the investigated variables. The sample consisted of 150 high school students with a history of learning difficulties, selected from those who had recorded at special education centers in four districts of Ahvaz during elementary school. Data were collected using self-report questionnaires assessing FEC, psychological capital, achievement goals, and academic well-being. Structural equation modeling (SEM) was employed to analyze the hypothesized relationships. This study identified positive associations between psychological capital, mastery goals, and academic well-being (p<0.01), while performance goals showed a negative link to well-being (p<0.01). Interestingly, a positive FEC fostered psychological capital and mastery goals but discouraged performance goals, with no direct effect on well-being (p<0.01). results revealed that psychological capital and achievement goals significantly mediated the positive relationship between FEC and academic well-being (p<0.01). In other words, FEC fostered students' psychological capital and mastery goals, which in turn, led to greater academic well-being. Interestingly, this analysis suggests that the beneficial effect of a positive family environment on academic well-being is achieved indirectly, through its influence on these psychological resources. These results suggest that supportive family environments promote academic success by fostering specific psychological resources, rather than directly impacting well-being.
Effect of Cognitive Restructuring in Reducing Cognitive Dimensions of Ethnic Intolerance among Adolescents in Taraba State, Nigeria
حوزههای تخصصی:
Objective: This study investigated the effect of cognitive restructuring in reducing cognitive dimensions of ethnic intolerance among adolescents in Taraba State.Methods: The population of this study was 1,514 secondary school students of SS1 in Wukari Education Zone, Taraba State, Nigeria. The researchers utilized purposive sampling technique in drawing a sample of 20 adolescents which were used as subjects of the study. The instrument used for data collection was the Ethnic Intolerance Questionnaire with a reliability index of 0.83. The data collected were analyzed using paired samples t-test to test hypothesis 1 and independent samples t-test for testing hypothesis 2.Results: The findings revealed that cognitive restructuring was effective in reducing cognitive dimensions of ethnic intolerance. Similarly, the findings revealed that rational emotive behaviour therapy has no significant gender difference in reducing cognitive dimensions of ethnic intolerance.Conclusion: The study concluded that cognitive restructuring is an effective intervention for reducing cognitive dimensions of ethnic intolerance among adolescents.
Comparing the effectiveness of marital life enrichment program based on Enrich model and Time model on marital satisfaction in couples applying for divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The level of marital satisfaction of couples, along with other factors, can play a key role in their tendency towards divorce, so it is necessary to perform psychological interventions to increase marital satisfaction and prevent divorce. Based on this, the present research was conducted to compare the effectiveness of the marital life enrichment program based on the enrich model and the time model on marital satisfaction in couples applying for divorce.
Methods: The research method was a semi-experimental pre-test and post-test with a control group and a 3-month follow-up. The statistical population included couples applying for divorce who came from the Modares Family Counseling Center in the first six months of 2022 in Tehran city. 45 couples were selected by the purposeful sampling method and randomly replaced in two experimental groups and one control group (15 couples in each group). The measurement tool included Enriching and Nurturing Relationship Issues, Communicating and Happiness by Fowers and Olson, 2000. For data analysis, mixed variance analysis with repeated measurements and Bonferroni follow-up test were used in SPSS-25 software.
Results: The findings showed that the intervention based on the Enrich and Time model was effective in increasing couples' marital satisfaction, but this influence was not lasting. In addition, the results show no significant difference between the characteristics of Enrich and Time models on the marital satisfaction of couples.
Conclusion: According to the research results, it is suggested that couples and family counselors and psychologists use Enrich and Time to increase the satisfaction of couples with differences.
نقش میانجی کمال گرایی در رابطه بین استحکام من و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تحصیلی یکی از ویژگی های روانشناختی دانشجویان است که باعث مشکلات عاطفی، رفتاری و تحصیلی برای آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ابعاد کمال گرایی در رابطه بین استحکام من و سطوح اهمال کاری تحصیلی دانشجویان انجام شد.روش: نوع پژوهش توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان رشته ها و مقاطع مختلف دانشگاه خوارزمی بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل در این دانشگاه بودند. در پژوهش حاضر تعداد 300 دانشجو به صورت داوطلبانه و نمونه گیری در دسترس، در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مقیاس استحکام من (بشارت، 1386)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی دانشگاه تهران (بشارت، 1386) و مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثلبوم، 1954) برای گردآوری داده ها در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 29 و Amos نسخه 28 به روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که استحکام من با ضریب اثر 21/0- به صورت مستقیم و معناداری اهمال کاری تحصیلی دانشجویان را پیش بینی می کند؛ علاوه براین، استحکام من با میانجی گری ابعاد کمال گرایی اثر غیرمستقیم و معناداری با ضریب 08/0- بر اهمال کاری تحصیلی داشت.نتیجه گیری: از یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی از جمله استحکام من و ابعاد کمال گرایی می توانند در واریانس اهمال کاری تحصیلی دانشجویان نقش دارند و باید در برنامه های ارتقای عملکرد و کاهش اهمال گرایی به آن ها توجه داشت.
بررسی تجربه زیسته دانشجویان دارای افسردگی و با سابقه خودآسیبرسانی از اثربخشی درمان ترکیبی هیجانمدار و اصلاح سبک زندگی بر تفکر ارجاعی و خشم بالینی (یک مطالعه کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته دانشجویان دارای افسردگی و افکار و رفتار خود آسیب رسان با قصد خودکشی از درمان ترکیبی هیجان مدار و اصلاح سبک زندگی با تمرکز بر تفکر ارجاعی و خشم بالینی انجام شده است. طرح پژوهش، کیفی و مطالعه چند موردی به روش پدیدارشناسی تفسیری و جامعه پژوهش شامل دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه ( 1403-1402) بود. نمونه شامل 4 دانشجو با تشخیص افسردگی و دارای افکار و رفتار خود آسیبرسان با قصد خودکشی، نمرات بالا در تفکر ارجاعی و خشم بالینی بودهاند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های (افسردگی Beck, 1996)، تفکر ارجاعی (Ehring,2010)، خشم بالینی ((Snell et. al,1995 و مصاحبه نیمهساختاریافته بود. پس از اجرای 12 جلسه درمان ترکیبی هیجان مدار و اصلاح سبک زندگی، مصاحبهها با روش دیکلمن و همکاران (1989) تحلیل شد. مضامین حاکی از کاهش تفکر ارجاعی و خشم بالینی بوده است. همچنین دو مضمون اصلی (تجارب درمانبخش و عوامل بازدارنده) و هشت زیر مضمون استخراج شد. مضامین تجارب درمانبخش برای تفکر ارجاعی، ادراک کنترل بر روی رفتار در مقابل افکار منفی و تمرکز بر زمان حال و مضمون بازدارنده شامل عوامل محیطی و به طور خاص دوستان و خانواده بود.همچنین مضامین تجارب درمانبخش برای خشم بالینی، شامل پذیرش شرم و غم، عدم اجتناب رفتاری و درک جدیدی از ناکامیها و رویدادهای ناخوشایند و مضامین بازدارنده نیز، دشوار بودن انتقال یادگیری به بیرون از جلسات درمان و انتظارات دیگران برای بهبودی سریع بود.
بررسی اثربخشی آموزش سرمایه روانشناختی بر هیجان های مثبت و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1545 - 1566
حوزههای تخصصی:
زمینه: دانش آموزان در طول آموزش رسمی تنها به کسب دانش نائل نمی شوند بلکه هیجان های خوشایند و ناخوشایند مرتبط با یادگیری را رشد می دهند علاوه بر هیجان ها یکی از مهم ترین عوامل شناختی مرتبط با عملکرد تحصیلی دانش آموزان خوش بینی تحصیلی است . اگر چه پژوهش های متعددی در زمینه اثربخشی سرمایه روانشناختی انجام شده، اما در رابطه با اثربخشی آن بر متغیرهای تحصیلی دانش آموزان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. لذا در این مطالعه به این مسئله که آیا آموزش سرمایه روانشناختی بر هیجان های تحصیلی و خوش بینی دانش آموزان مؤثر است پرداخته شد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش سرمایه روا نشناختی بر هیجان های مثبت و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر بندر امام خمینی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که از بین 3 مدرسه از کل مدارس پسرانه متوسطه اول به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) قرار داده شدند. همه شرکت کنندگان پرسشنامه های هیجان های تحصیلی پکران و همکاران (2002) و خوش بینی تحصیلی اسچنن-موران و همکاران (2013) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. در ادامه آزمودنی های گروه آزمایش مداخله مبتنی بر سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) را به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته 1 جلسه به صورت گروهی دریافت کردند. پس از پایان مداخله آموزشی، مجدداً اعضای دو گروه آزمایش و گواه پرسشنامه های پژوهش را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-25 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری داده ها نشان داد آموزش سرمایه روانشناختی بر هیجان های مثبت تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنی دار دارد (01/0 p<). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد آموزش سرمایه روانشناختی بر مؤلفه های امیدواری و افتخار از هیجان های مثبت تحصیلی و تأکید تحصیلی، اعتماد دانش آموزان به معلمان و یگانگی به مدرسه از مؤلفه های خوش بینی تحصیلی تأثیر معنادار داشته ولی بر مؤلفه لذت از یادکیری از هیجان های مثبت معنادار نبود (242/0 <p).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد آموزش سرمایه روانشناختی می تواند به عنوان مداخله ای کارآمد برای افزایش هیجان های مثبت تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی و تدوین استراتژی های آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی به منظور مقابله با مصرف داروهای غیرمجاز در باشگاه های بدن سازی کشور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه ورزش به عنوان یک پایه بین الملل ی در سراس ر جه ان از طرفی سوء مصرف داروها و مکم له ا در ورزش مطرح است، از طرفی سوء مصرف داروها و مکم ل ه ا در ورزش یکی از معضلاتی است که جوامع کنونی ب ا آن روب رو هس تند. هدف: تحقیق پیش رو با هدف طراحی و تدوین استراتژی های آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی به منظور مقابله با مصرف داروهای غیرمجاز در باشگاه های بدن سازی کشور انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است و از لحاظ هدف نیز جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدرسان فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام کشور و اساتید علوم ورزشی آگاه به موضوع پژوهش بود و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار جی پاور نسخه 1/3 ، 402 نفر به دست آمد. از این رو، تعداد 450 پرسشنامه پخش شد و 408 نفر به پرسشنامه پژوهش به صورت صحیح پاسخ دادند. از پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسشنامه شامل 26 گویه و 7 مؤلفه با طیف لیکرتی 5 گزینه ای(کاملا موافقم تا کاملا مخالفم) بود. پس از تائید روایی پرسشنامه ها به کمک 8 نفر از اساتید و متخصصان امر، پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به تائید رسیده و از آن ها برای جمع آوری داده ها استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش آمار توصیفی از جدول و نمودارهای فراوانی و فراوانی نسبی ویژگی های جمعیت شناختی مشارکت کنندگان تحقیق، میانگین و انحراف معیار استفاده شد. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی مدل پژوهش از تحلیل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SmartPLS نسخه 4 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده های تحقیق نشان داد که محتوای آموزش شناختی، سبک رهبری شناختی، کسب اطلاعات، انتشار اطلاعات، حذف اطلاعات، روش های آموزش با رویکرد شناختی و منابع انسانی در آموزش با رویکرد شناختی از استراتژی های آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی به منظور مقابله با مصرف داروهای غیرمجاز در باشگاه های بدن سازی کشور است. نتیجه گیری: با توسعه دانش شناختی ورزشکاران این حوزه، آنها را متقاعد به دوری و اجتناب از مصرف این مکمل ها نمود و لذا برای توسعه دانش شناختی می بایست برنامه ریزی جامعی در خصوص طراحی محتوای دانش شناختی، تربیت نیروی انسانی خبره در این حوزه و توجه به دانش و آگاهی مربیان و مسئولین این حوزه نمود.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان با رویکرد مبتنی بر مدرسه و بررسی اثربخشی آن بر گرایش به اعتیاد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۱۰۸-۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتیاریابی بسته آموزشی پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان با رویکرد مبتنی بر مدرسه و بررسی اثربخشی آن بر گرایش به اعتیاد در دانش آموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش در بخش کیفی شامل تحلیل مضمون بود و در بخش کمی روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه مورد استفاده بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر کرج در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. به منظور شناسایی مؤلفه های بسته آموزشی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه بسته تدوین شده آموزشی پیشگیری از اعتیاد را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد و رفتارهای پرخطر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و داده های کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در قسمت یافته های بخش کیفی، حدود 134 مضمون اولیه استخراج شد که درنهایت در قالب 4 مضمون فراگیر و 18 مضمون میانی تدوین شد. در قسمت یافته های کمی، نتایج نشان داد که بسته آموزشی پیشگیری از اعتیاد بر گرایش به اعتیاد دانش آموزان اثربخش بود. همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثرات مثبت مداخله با گذشت زمان حفظ شد. نتیجه گیری: طبق نتایج، استفاده از این مداخله آموزشی توسط سازمان بهزیستی، مراکز روانشناسی و دیگر سازمان های آموزشی و فرهنگی برای ارائه آموزش های پیشگیری از اعتیاد توصیه می شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: سالم ترین جامعه بشری جامعه ای است که کوچک ترین واحد آن یعنی خانواده، سالم باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق بود..
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری بود. در پژوهش حاضر از پرسشنامه نشخوار فکری (1991) و پروتکل درمان متمرکز بر شفقت استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناختی شهر شیراز بود. نمونه شامل 40 زن متقاضی طلاق بود که از روش هدفمند انتخاب شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی گروه درمان متمرکز بر شفقت (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شد.
یافته ها: دستاورد تحلیل داده ها نشان داد که درمان متمرکز برشفقت بر کاهش نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق به طور معناداری اثربخش بود به گونه ای که اندازه اثر درون گروهی به میزان 56/0 و بین گروهی به اندازه 57/0 حاصل شد (P<0.05).
نتیجه گیری: بنابراین، می توان از درمان متمرکز بر شفقت به عنوان روش درمانی موثر بر کاهش نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق استفاده نمود.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت براساس انواع چشم انداز زمانی و الگوهای روابط موضوعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نگرش فرد نسبت به زمان و روابط کودکی وی می تواند نقش مهمی در تمایلات رفتاری هنجار، نابهنجار و در نتیجه رفتارهای اعتیادی وی داشته باشد؛ بنابراین هدف از این پژوهش پیش بینی اعتیاد به اینترنت براساس انواع چشم انداز زمانی و الگوهای روابط موضوعی بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی1400-1401 بودند که از میان آنها 311 نفر با شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998)، چشم انداز زمانی(زیمباردو، 1999) و روابط موضوعی(بل، 1995) جمع آوری شدند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که از چشم اندازهای زمانی، حال لذت گرا، گذشته گرایی مثبت و آینده نگری هدفمند، و از روابط موضوعی خودمحوری توانستند اعتیاد به اینترنت را در دانش آموزان دختر به طور معناداری پیش بینی کنند. رابطه بین اعتیاد به اینترنت و چشم انداز زمانی حال( لذت گرا و جبرگرا) ، گذشته گرایی منفی با اعتیاد به اینترنت، مثبت و معنادار و با سایر چشم اندازهای زمانی منفی و معنادار بود. رابطه بین اعتیاد به اینترنت و همه الگوهای روابط موضوعی یعنی خودمحوری، بیگانگی و بی کفایتی اجتماعی و دلبستگی ناایمن نیز مثبت و معنادار بود (0.05≥ P).
نتیجه گیری: با توجه به تأیید نقش چشم انداز زمانی و روابط موضوعی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت افراد، پیشنهاد می شود در پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به این متغیرها بیشتر توجه شود.
مقایسه خودکارآمدی و پیامدهای آن در ورزشکاران پلیس زن دارای تجربه عملکردیِ موفق، ناموفق و فاقد تجربه در یک رویداد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
143 - 167
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه خودکارآمدی و پیامدهای آن در ورزشکاران دارای تجربه موفق، ناموفق و فاقد تجربه در یک رویداد ورزشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را زنان پلیس شاغلی تشکیل داده اند که مشارکت منظمی در فعالیت های ورزشی داشتند و سه گروه 25 نفری از آن ها باهم مقایسه شدند: گروه ۱؛ رویداد ورزشی ِمسابقات مهارتی پلیس را تجربه کردند و در آن موفقیت به دست آوردند؛ گروه ۲؛ این رویداد را تجربه کردند، اما موفقیتی به دست نیاوردند؛ گروه 3؛ این رویداد را تجربه نکرده اند و تنها اطلاعات نسبتاً کاملی از مسابقات در اختیار داشته اند. از نظر سایر ویژگی ها بین این سه گروه بیشترین میزان شباهت(سن، تحصیلات و درجه) وجود داشت. داده ها با استفاده از پرسشنامه روا و پایا(آلفای کرونباخ 83/0) گردآوری و با نرم افزار SPSS و آزمون کروسکال-والیس تحلیل شدند. پژوهش نشان داد بین سه گروه ورزشکاران فاقد تجربه، دارای تجربه موفق و دارای تجربه ناموفق، از نظر خودکارآمدی و دو پیامدِ «انتظار از خود» و «مدیریت هدف» به طور معناداری تفاوت وجود دارد و در همه این متغیرها، میانگین افراد دارای تجربه موفق، بیش از افراد دارای تجربه ناموفق و این گروه نیز بیش از افراد فاقد تجربه است. بنابراین، تجربه کردن یک رویداد ورزشی، حتی اگر به موفقیت نیانجامد، بیشتر از اجتناب از تجربه، می تواند خودکارآمدی و پیامدهای آن را تقویت کند.
تبیین روابط علی بین سبک های فرزندپروری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بر اساس نقش میانجیگر تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
477 - 500
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت تحصیلی میزان موفقیت فرد در دستیابی به اهداف خاص محیط های آموزشی به ویژه مدرسه را نشان می دهد. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس غیرانتفاعی منطقه 1 آموزش و پرورش تهران در سال 1400-1401 تشکیل می دادند. 240 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی یک جلسه و به صورت انفرادی به پرسشنامه پیشرفت تحصیلی (Pham & Taylor, 1994) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (Garnefski & Kraaij, 2006) و والدین آن ها نیز به پرسشنامه فرزندپروری (Baumrind, 1973) پاسخ دادند. داده های بدست آمده از این پژوهش با روش حداکثر درست نمایی در نرم افزار ایموس نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 208/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 306/0=β) و پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر مستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه (001/0=p، 221/0-=β) و مقتدرانه (001/0=p، 303/0=β) با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان (045/0=p، 028/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان (001/0=p، 073/0=β) معنادار بود. نتیجه گیری: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تحت تأثیر سبک های فرزندپروری می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تبیین کند.
اثربخشی درمان مراجع محور راجرز بر خودانگاره و تحمل پریشانی زنان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مراجع محور راجرز بر خودانگاره و تحمل پریشانی زنان با علائم افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان کارگر شرکت خیاطی واقع در شهرک صنعتی یزد در سال 1401 بودند که به کمک روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از آن ها انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگذاری شدند. ابزار سنجش این پژوهش، پرسشنامه خودپنداره راجرز RSS (1957) و تحمل پریشانی DTS (سیمونز و گاهر، 2005) بود. درمان مراجع محور راجرز، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده بود. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (05/0>P) بین پس آزمون گروه کنترل و آزمایش در خودانگاره و تحمل پریشانی وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مراجع محور راجرز یکی از روش های مؤثر در ارتقای خودانگاره و تحمل پریشانی زنان با علائم افسردگی است.
بررسی روان شناختی اختلال هویت تمامیت بدن: مرور روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر مروری بر اختلال هویت تمامیت بدن یا تمایل شدید فرد درباره قطع عضو سالم بود. در این پژوهش تاریخچه پیدایش اختلال، مشخص شدن آن به عنوان یک اختلال منحصر به فرد، معیارهای تشخیصی، سبب شناسی و درمان مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه از نوع مرور روایتی بود که با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی شامل پاپ مد، اسکوپوس، اسپرینگر، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر با کلیدواژه های زنوملیا، هویت تمامیت بدن، قطع عضو سالم انجام گرفت. در این مطالعه از مقالات نمایه شده از سال 1997 تا 2024 استفاده شد. از یافته های این پژوهش مشخص شد که اختلال زنوملیا در مردان شیوع بیشتری دارد و برخی از مبتلایان برانگیختگی های جنسی مرتبط را گزارش کردند. همچنین هیچ نوع اختلال حسی-حرکتی، باورهای غیرواقعی یا احساس زشت بودن درباره اعضای بدن وجود ندارد و مشکلاتی در لوب آهیانه راست و مناطق مرتبط با بازنمایی بدن باعث این تمایلات شده است. عدم وجود روش درمانی موفق و خطرات مطرح درباره جراحی های غیرمجاز، باعث شده است برخی درمانگران صدور مجوز برای انجام جراحی قطع عضو را پیشنهاد کنند. با توجه به این که تعداد مبتلایان کم و نامشخص بوده و مدت زیادی از شناسایی این اختلال نمی گذرد، انجام پژوهش های بیشتر ضروری به نظر می رسد.
تاثیر مداخله ارسال پیام های اصلاحی بر درگیری کاربران منتشرکننده اخبار جعلی در ایکس (توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه تأثیر علّی یکی از مداخله های مقابله با اخبار جعلی یعنی ارسال پیام های اصلاحی، بر روی کاربران فارسی زبان منتشرکننده اخبار نادرست از طریق بررسی میزان درگیری آنها با این پیام بود. روش مطالعه از نوع آزمایشی و بر اساس طرح آزمایش میدانی تصادفی اجرا شد. جامعه مورد هدف کاربران فارسی زبان ایکس قرار داده شد که اقدام به انتشار یک خبر جعلی مشخص کرده بودند. نمونه مورد مطالعه 334 نفر از این کاربران بودند که در فاصله 48 ساعت ابتدایی انتشار خبر، به صورت کاملا تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه آزمایشی تخصیص داده شدند. داده های مطالعه از طریق رابط برنامه کاربردی (API) ایکس استخراج و مورد تحلیل رگرسیون لجستیک اسمی دو وجهی و آزمون استقلال خی دو قرار گرفت. اجرای مداخله به این صورت بود که بعد از آماده سازی یک حساب کاربری خنثی توسط محقق، سه نوع پیام اصلاحی برای این کاربران ارسال شده و در فاصله 24 ساعت درگیری آنها با پیام اصلاحی مورد مطالعه قرار می گرفت. نتایج نشان داد پیامی که صرفا حاوی حقیقت بود نسبت به پیامی که حاوی حقیقت و شایعه بود به صورت معنی داری تاثیر بیشتری داشت (p<0.05). همچنین ویژگی های کاربران تاثیری بر درگیری آنها با پیام اصلاحی نداشت. باتوجه به خلاء پژوهشی موجود در موضوع کارآمدی رویکردهای مختلف اصلاح، این مطالعه برای اولین بار در دنیا نشان داد در متغیر درگیری، رویکرد صرفا بیان حقیقت کارآمدی بیشتری دارد. نتایج این مداخله قابلیت کاربردی سازی در رسانه های اجتماعی برای مقابله با اخبار جعلی را دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر مؤلفه های عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1151 - 1164
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر اساس پژوهش های انجام شده عزت نفس در دانش آموزان یکی از مؤلفه های مهم در عملکرد تحصیلی آن هاست. از طرفی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی نیز بر عملکرد دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است ولی تاکنون مطالعه ای به بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی بر عزت نفس دانش آموزان نپرداخته است.
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر عزت نفس دانش آموزان بود.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه با پیگیری یک ماهه بود. شرکت کنندگان دانش آموزان پسر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه ای به حجم 34 نفر (17 گروه آزمایش، 17 گروه گواه) با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. آن ها به دو گروه آزمایش و گواه به طور تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی قرار گرفت و گروه گواه آموزش دریافت نکرد. 30 روز پس از مداخله پرسشنامه عزت نفس (کوپراسمیت، 1967) توسط دانش آموزان تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار 24SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی موجب افزایش عزت نفس خانوادگی 0/18، تحصیلی 0/37، اجتماعی 0/36 و عمومی 0/16 شد. اثر آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی تا مرحله پیگیری پایدار بود (0/05p<).
نتیجه گیری: عزت نفس و اثر های جانبی آن تابع مسئولیت پذیر شدن دانش آموزان در بعد اجتماعی است. براساس یافته های این مطالعه برای بهبود عزت نفس استفاده از مداخله آموزشی مسئولیت پذیری مناسب است و به روانشناسان، میدران مدارس و دست اندرکاران حوزه آموزش پیشنهاد می گردد از چنین یافته های برای ارتقای سطح کیفی آموزش استفاده نمایند.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر وندالیسم مدرسه ای و پرخاشگری دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1165 - 1186
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی از شایع ترین رفتارهای ناشی از وجود آسیب روانی در نوجوانان هستند و به کارگیری مداخلات روانی باهدف کاهش گرایش به پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی ضروری است که یکی از این مداخلات که تاکنون در این زمینه مورد بررسی قرار نگرفته است، آموزش هوش معنوی است.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر وندالیسم مدرسه ای و پرخاشگری دانش آموزان نوجوان بود.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دهم به تعداد 2195 نفر بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس متوسطه شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش، برای هر گروه 25 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده با استفاده از نمونه گیری در درسترس انتخاب و سپس در دوگروه آزمایش و گواه به روش تصادفی ساده گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش هوش معنوی (منصوری و حسینی، 1399) قرار گرفتند. از پرسشنامه پرخاشگری (زاهدی فر و همکاران، 1379) و پرسشنامه وندالیسم مدرسه ای (ثالث موید، 1396) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-26 برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد آموزش هوش معنوی بر تمامی مؤلفه های پرخاشگری شامل خشم و عصبانیت (198/844=F؛ 0/001>P)، تهاجم و توهین (96/515=F؛ 0/001 >P) و لجاجت و کینه توزی (664/146 =F؛ 0/001 >P) و وندالیسم درون مدرسه ای (156/430=F؛ 0/001>P) و وندالیسم برون مدرسه ای (151/162=F؛ 0/001 >P) نوجوانان دختر تأثیر دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن تبیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر کاهش پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی نوجوانان، حاوی تلویحات کاربردی روانی-تربیتی با هدف کاهش رفتارهای پرخاشگرانه، مخرب و آسیب رسان در دانش آموزان با استفاده از مداخله مبتنی بر هوش معنوی است.