فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۰۸۱ تا ۲۶٬۱۰۰ مورد از کل ۳۵٬۲۸۹ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
213 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه توصیه شده (شوماخر و لومکس، 1388)، حجم نمونه مورد نظر 300 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی، رضایت زناشویی اینریچ، قدرت ایگو مارک استروم و همکاران و عزت نفس آیزنک را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: قدرت ایگو به صورت مثبت و معنادار موفقیت شغلی را پیش بینی می کند. عزت نفس رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. رضایت زناشویی رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت توانمندی ایگو هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس میتواند بر میزان موفقیت شغلی نقش داشته باشد.
ویژگی های روانسنجی مقیاس استرس آسیب زا کوید-19 (CTSS) در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
295 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس استرس آسیب زا کوید-19 بود که اثرات ویروس کرونا را بر جنبه های مختلف زندگی مردم ایران مورد بررسی قرار می دهد. روش :پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افرد بزرگسال شهر تهران در دامنه سنی 17 تا 72 سال بود. 461 نفر از طریق فراخوانی اینترنتی در تحقیق شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو روی آورد کلاسیک و نظریه سؤال- پاسخ و از نرم افزارهای آماری Spss نسخه 26 و نرم افزار R نسخه 4.0.1 استفاده شد. یافته ها : نتایج بررسی روایی سازه ابزار با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییی )نظریه کلاسیک (و مدل های چندبعدی )نظریه سؤال پاسخ (، سه عامل مربوط به مقیاس استرس آسیب زا کوید-19 را تأیید کرد. همچنین روایی ملاکی، همگرا و واگرای ابزار نیز مورد تأیی قرار گرفت. اعتبار مقیاس نیز با روش آلفای کرونباخ (مقادیر آلفای بالای 70/0 برای هر سه عامل و نمره کل) و روش باز آزمایی (همبستگی درون طبقه ای بالا بین دو مرحله اندازه گیری) در روی آورد کلاسیک آزمون تأیی شد. براساس نظریه سؤال پاسخ نیز اعتبار داده ها با استفاده از تابع آگاهی و خطای اندازه گیری بررسی شد که تابع آگاهی مقیاس نشان داد که هر سه عامل در محدوده سطح صفت بین 2- تا 2، بیشترین آگاهی دهندگی و کمترین خطای اندازه گیری داشتند (01/0> p). نتیجه گیری: مقیاس استرس آسیب زای کوید-19 از اعتبار و روایی مطلوبی در جامعه ایرانی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی معتبر برای ارزیابی اثرات ویروس کرونا بر جنبه های مختلف زندگی مردم ایران استفاده کرد.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
اثربخشی برنامه روان درمانگری مثبت نگر بر ارتقای سرمایه روان شناختی و بهزیستی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه روان درمانگری مثبت نگر بر افزایش سرمایه روان شناختی و مدل بهزیستی پرما در دانش آموزان انجام شد. در یک پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه غیرمعادل و همراه با پیگیری دوماهه، 52 دانش آموز دختر در دو گروه آزمایش (27 نفر) و گواه (25 نفر) قبل و بعد از برنامه آموزشی به پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز، آولیو، آوی و نورمن، 2007) و سیاهه روان درمانی مثبت نگر (رشید و سلیگمن، 2013) پاسخ دادند. از طریق 7 جلسه و هر جلسه دو ساعت، بسته روانی آموزشی روان درمانگری مثبت نگر به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج روش آماری تحلیل واریانس مختلط ساده نشان داد بسته روانی/ آموزشی روان درمانگری مثبت نگر در افزایش وجوه سرمایه روان شناختی شامل خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی و ابعاد مدل بهزیستی پرما شامل هیجان های مثبت، تعهدمندی، روابط، معنا و پیشرفت، مؤثر بوده است. نتایج این پژوهش، همسو با دیگر پیشرفت های انجام شده ذیل رویکرد آموزش و پرورش مثبت، نشان می دهد که مداخله روانی آموزشی روان درمانگری مثبت نگر از طریق تغذیه منابع مقابله ای یادگیرندگان و تجهیز سرمایه روانی آن ها در تدارک مهارت های ناظر بر تأمین بهزیستی، شادکامی و نیرومندی های منشی یادگیرندگان در کنار دیگر مهارت های تحصیلی سنتی در مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش حل مساله بر کیفیت زندگی مادران کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش حل مساله بر کیفیت زندگی مادران کودکان درخودمانده بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه و پیگیری بود. آزمودنیها شامل 30 مادر دارای کودک درخودمانده بود که بهطور تصادفی از میان 280 مادر مراجعهکننده به مرکز تخصصی اوتیسم "فرزندان آفتاب" واقع در شهر قدس استان تهران در سال 1392 انتخاب، و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش 6 جلسه آموزش حل مساله 120 دقیقهای را هفتهای یکبار دریافت کرد. در گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزار مورد استفاده نسخه کوتاه پرسشنامه 36 سوالی کیفیت زندگی وایر و شربورن ( 1992 ) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری اجرا و جهت تحلیل دادهها از روش کوواریانش و اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت حل مساله بر بهبود کیفیت زندگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در تمامی ابعاد موثر بوده است. همچنین پیگیری پس از 2 ماه نیز این نتایج را تایید کرد. نتیجهگیری: میتوان آموزش حل مساله را بهعنوان ابزاری حمایتی و مؤثر جهت ارتقاء کیفیت زندگی خانوادگی بهشمار آورد، و از آن بهویژه برای مادران دارای کودک درخودمانده که نقش مهمی در جو عاطفی خانواده دارند سود جست
روابط ساختاری هیجان های تحصیلی و مسئولیت پذیری با اشتیاق تحصیلی بواسطه مفهوم خویشتن در فرزندان ایثارگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری هیجان های تحصیلی و مسئولیت پذیری با اشتیاق تحصیلی بواسطه مفهوم خویشتن در فرزندان ایثارگران بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان فرزندان ایثارگر که در سال تحصیلی97-98 در مدارس استان آذربایجان شرقی در دوره متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از این تعداد 332 نفر به عنوان نمونه به شیوه تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی، پرسشنامه هیجان های تحصیلی، پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان و پرسشنامه مفهوم خویشتن (خودپنداره) بک استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چند'گانه و تحلیل مسیر استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزارهای <span style="font-family: New;" dir="LTR"> SPSS- 24 و <span style="font-family: New;" dir="LTR">AMOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند بین اشتیاق تحصیلی با مسولیت پذیری، هیجان های تحصیلی مثبت و مفهوم خویشتن رابطه مثبت و معنی دار و با هیجان های منفی رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین 23%) از واریانس اشتیاق تحصیلی بواسطه متغیرهای هیجان های تحصیلی و مسئولیت پذیری پیش بینی می شود. در نهایت تحلیل مسیر نشان داد مفهوم خویشتن به عنوان میانجی، در رابطه بین اشتیاق تحصیلی با مسولیت پذیری، هیجان تحصیلی نقش دارد.
پاسخگویی ادراک شده همسر یک سازه بازدارنده (محافظت کننده) تأثیرگذار؛ مستحکم ترین پل برای تجربه صمیمیت در روابط: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد با استفاده از سازوکارهای مختلف می توانند با یکدیگر صمیمی شوند اما یکی از کلیدی ترین این عوامل، پاسخگویی ادراک شده همسر (PPR) است. ازآنجاکه ادبیات پژوهشی غنی در مورد این سازه در کشور وجود نداشت، هدف مطالعه حاضر روشن ساختن مفهوم پاسخگویی ادراک شده همسر، عناصر سازنده آن، نحوه اثرگذاری این سازه، تأثیرات قابل توجه این سازه بر حوزه های مختلف زندگی افراد و پیامدهای مثبت وجود آن در روابط و پیامدهای منفی فقدان آن در تعاملات انسان ها بود. این مطالعه، مروری نظام مند در بین اکثر منابع علمی مرتبط با این سازه در پایگاه داده های علمی بود. منابع مرتبط از سال 1992 تا سال 2022 از پایگاه های داده گوگل اسکالر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، سیج، وایلی، اشپرینگر، تیلور و فرانسیس و شبکه اجتماعی- علمی ریسرچ گیت دانلود گردیدند و آن دسته از منابعی که منطبق با ملاک های پژوهش (منابعی که دربردارنده نقش خنثی کنندگی پاسخگویی ادراک شده همسر بودند و هم چنین کلید واژه های PPR و صمیمیت را شامل می شدند) بودند وارد مطالعه شده (57 مطالعه) و منابع نامرتبط (84 مطالعه) کنار گذاشته شدند (درمجموع 141 مطالعه). یافته های پژوهش های مختلف دلالت بر این دارند که پاسخگویی ادراک شده همسر از طریق خنثی کردن پیامدهای منفی و افزایش هیجانات، عواطف مثبت و نگرش سازنده افراد نسبت به یکدیگر در تعاملات، همواره مهم ترین پیش بین صمیمیت و رضایت در روابط بوده است. در نتیجه، PPR خوشبختی و بهزیستی افراد را افزایش می دهد.
هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه هوش هیجانی صفت در دانشجویان دانشگاه های منتخب تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه هوش هیجانی صفت کلی در جمعیت دانشجویان دانشگاه های منتخب تهران انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع هنجاریابی است. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه های منتخب تهران تشکیل می دادند که 551 دانشجو به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی وارد مطالعه شدند. نسخه فارسی هوش هیجانی صفت کلی را به همراه پرسش نامه هوش هیجانی شات و پرسش نامه 5عاملی نئو تکمیل کردند. تجزیه داده ها با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS از طریق تی مستقل، آلفا کرونباخ، همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. یافته ها: آلفای کرونباخ برای هوش هیجانی صفت 0/95 و برای عوامل بین 0/70 تا 0/90 به دست آمد و در روش دو نیمه کردن آزمون، آلفای کرونباخ نیمه اول آزمون 0/92 و برای نیمه دوم 0/89 محاسبه شد. روایی هم گرا / افتراقی این پرسش نامه نیز با کمک پرسش نامه هوش هیجانی شات و پرسش نامه 5عاملی نئو نشان داد این پرسش نامه با اکثر خرده مقیاس های پرسش نامه هوش هیجانی شات همبستگی مثبت و با خرده مقیاس روان رنجوری پرسش نامه 5عاملی همبستگی منفی دارد. همچنین در این پژوهش تفاوت های جنسیتی بین نمرات زنان و مردان وجود داشت. به این صورت که زنان در نمره کلی و عوامل به ورزی و هیجانی بودن نمره بالاتری داشتند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه هوش هیجانی صفت از 4 عامل به ورزی، کنترل خود، هیجانی بودن و جامعه پذیری تشکیل شده است. نتیجه گیری: درمجموع یافته ها نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه هوش هیجانی صفت برای سنجش این سازه در جمعیت بزرگسال ایرانی از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است
درگیری هیجانی خانواده و کیفیت رابطه با همسالان در نوجوانان: نقش واسطه ای کیفیت تعامل های والد-فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای کیفیت تعامل های والد فرزندی در رابطه بین درگیری هیجانی خانواده و کیفیت رابطه با همسالان در نوجوانان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن 55 هزار نفر از دانش آموزان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 96-1395 بودند. از جامعه فوق، تعداد 240 نفر از دانش آموزان با روش خوشه ای چندمرحله ای برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و به مقیاس درگیری هیجان های خانوادگی و سرزنش ادراک شده (شیلدز، فرانکز، هارپ، کمپبل و مک دانیل، 1994)، شاخص رابطه با همسالان (هادسون، نوریوس، دالی و نیوسام، 1990) و مقیاس والد نوجوان (بارنس و اولسون، 1982) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل مسیر، تحلیل شد و نتایج نشان داد که از بین مسیرهای مستقیم، تنها ضریب مسیر شدت درگیری هیجانی به رابطه با همسالان معنادار نیست. همچنین نتایج نشان داد که متغیر کیفیت ارتباط والد فرزندی در رابطه بین شدت درگیری هیجانی و سرزنش ادراک شده با کیفیت ارتباط با همسالان، نقش واسطه ای ایفا می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با تقویت تبادلات باز و ابراز هیجان ها در فضای خانواده می توان به بهبود کیفیت رابطه نوجوانان با همسالانشان کمک کرد.
بررسی رابطه بین سن ازدواج با ناهنجاری های اخلاقی در بین جوانان شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سن ازدواج و ناهنجاری های اخلاقی در بین جوانان شهر خرم آباد بود. روش پژوهش ار نظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی جوانان بین 25 تا 30 ساله شهر خرم آباد می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 199 نفر انتخاب گردید. درتحقیق حاضراز پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است،این پرسشنامه دارای26 سؤال می باشد. درضمن به لحاظ انعکاس پاسخ واقعی ذکرنام ونام خانوادگی درپرسشنامه الزامی نبوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون های پارامتریک و آزمون تی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین افزایش سن ازدواج و شاخص های ناهنجاری های اخلاقی (ارضای نامشروع، روابط نامشروع، بی بندوباری، بدپوششی و بدحجابی و جرایم خشن جنسی) ارتباط معناداری وجود دارد (01/0>p).
نقش اجتناب تجربه ای و جهت گیری به کمک طلبی حرفه ای در پیش بینی اضطراب کووید-19(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
67 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف : اگرچه شیوع ویروس کووید-19 با مشکلات روان شناختی متعددی ازجمله اضطراب کووید-19 همراه است، اما مؤلفه هایی مانند اجتناب تجربه ای و نگرش به کمک طلبی روان شناختی حرفه ای می تواند بر میزان این اضطراب مؤثر باشد. پژوهش حاضر باهدف پیش بینی اضطراب کووید-19 بر اساس اجتناب تجربه ای و نگرش به کمک طلبی روان شناختی حرفه ای انجام شد. روش : این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از افراد بزرگ سال شهرهای اردکان و میبد در محدوده زمانی 5 مهر تا 16 آبان سال 1399 بود. 383 نفر از افراد در یک پژوهش مجازی شرکت کرده و به ابزارهای زیر پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه نگرش به کمک طلبی روان شناختی حرفه ای فیشر و فارینا (1995) و پرسشنامه پذیرش و عمل بوند (2007) بود. درنهایت پس از حذف پرسشنامه های پرت، 381 پرسشنامه به روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 24، مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها : بین اجتناب تجربه ای و اضطراب کووید-19 رابطه مثبت معنی دار (386/0=R، 001/0>P)؛ و بین نگرش به کمک طلبی روان شناختی حرفه ای و اضطراب کووید-19 رابطه منفی معنی داری وجود داشت (320/0-=R، 001/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 21 درصد از واریانس اضطراب کووید-19 از طریق متغیرهای پیش بین، تبیین می شود (212/0=R2، 001/0>P). اجتناب تجربه ای سهم بیشتری در پیش بینی اضطراب کووید-19 داشت (001/0>P). نتیجه گیری: اجتناب تجربه ای و نگرش به کمک طلبی روان شناختی حرفه ای بر میزان اضطراب کووید-19 مؤثر است.
بررسی مقایسه سلامت معنوی در بخش سرطان و همراهان بخشهای غیر سرطان بیمارستان توحید شهرستان سنندج در سال 1397
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به علت طبیعت تهدیدکنندهی سرطان، تشخیص این بیماری سبب میشود که نیازهای معنوی بیماران به طور چشمگیری افزایش یابد. هدف: این مطالعه با هدف مقایسه سلامت معنوی بیماران مبتلا به سرطان در سال ۱۳۹۷ در بیمارستان توحید سنندج انجام گرفته است. روش: این مطالعهی مورد شاهد بوده است. جامعهی پژوهش، شامل۶۰ نفر از بیماران مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان توحید بوده است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه بوده است و دادهها به روش نمونهگیری آسان تعیین گردیدند. اطلاعات گردآوری شده از طریق نرمافزار آماری SPSS-۲۰ تحلیل گردید و از میزان و درصد، میانگین و انحراف استاندارد برای محاسبه اهداف توصیفی و ازt-test گروههای مستقل برای مقایسه میانگین سلامت معنوی و سلامت روانی دو گروه استفاده شد. یافتهها: نتیجهی این مطالعه نشان داد بین دو گروه مورد مطالعه رابطه معنیداری وجود ندارد (۰/۰۵p≥) نتیجهگیری: توصیه میشود ارتقای سلامت معنوی در بیماریهایی همچون سرطان که بر جسم، روان و روح افراد تأثیرگذار است، به صورت خاص مورد توجه قرار گیرد، چرا که ارتقای سلامت معنوی بهبود سلامت جسمی و روحی بیمار را در پی خواهد داشت
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب امتحان تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبیرستان منطقه 5 تهران بود که از این تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس براساس نمره اضطراب امتحان اسپیل برگر (1980) انتخاب شد که نمونه آماری را تشکیل دادند. این ۲۴ نفر به طور همتا در ۲ گروه ۱۲ نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون اضطراب امتحان در دو گروه با کنترل کردن اثر پیش آزمون حاکی از این است که پس از شرکت در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نمرات اضطراب امتحان دانش آموزانی که در گروه آزمایش شرکت داشتند، نسبت به دانش آموزانی که در گروه گواه جایگزین شده بودند، کاهش معناداری داشته است نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان می شود. به عبارت دیگر دانش آموزان با شرکت در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند بر اضطراب امتحان خود فائق بیایند.
اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۱۲-۱۴۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مادران کودکان با فلج مغزی به دلیل وجود کودک مبتلا به فلج مغزی، مستعد فشارهای اجتماعی، اقتصادی، هیجانی و خانوادگی هستند که به کاهش رضایت زناشویی و ادراک کارآمدی آن ها منجر می شود. تحقیقات نشان داده است که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد روی آوردی حمایتی است که بر رابطه و پذیرش ارزش های فردی و خانوادگی تاکید دارد و آگاهی و پذیرش را همراه با راهبردهای تعهد و تغییر رفتار به منظور افزایش انعطاف پذیری روانشناختی به کار می گیرد که موجب افزایش رضایت زوجین و خودکارآمدی آنان گردیده است اما در زمینه انجام این مداخله بر روی مادران دارای کودک فلج مغزی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، شبه آزمایشی از نوع گروه های نابرابر است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توان بخشی معلولین جسمی حرکتی شهر کرمانشاه در سال 1399 بود. نمونه پژوهش 23 نفر از مادران داوطلب بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 نفر) و گروه گواه (13 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1997) و خودکارآمدی شرر (1982) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با توجه به روی آورد هیز (2008) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مؤثر است (0/001 ≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی را با به کارگیری درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بهبود بخشید.
بررسی تطبیقی ساختار وجودی انسان در حکمت صدرایی و «معنادرمانی» فرانکل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان علم روان شناسی و فلسفه در اینکه انسان دارای یک بُعد است و تنها بدن یا روح دارد یا دوبعدی و یا سه بعدی است، اختلاف نظر دارند. در این میان صدرالمتألهین و ویکتور فرانکل (پیشرو مکتب معنادرمانی) انسان را دارای ابعادی سه گانه می دانند. صدرالمتألهین به سه بُعد بدن، نفس و عقل، و فرانکل به سه بُعد بدن، روان و روح قائل است. هدف از این تحقیق توصیف دقیق تر ساختار وجودی انسان به منظور تبیین بهتر پدیده های انسانی است تا گامی در جهت تحقق روان شناسی اسلامی باشد. این پژوهش با روش «توصیفی تحلیلی» به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته و کوشیده است از روش «تطبیقی فراتاریخی» بهره ببرد. از یافته های این پژوهش آن است که دیدگاه صدرالمتألهین و ویکتور فرانکل در مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی تفاوت های زیادی دارند. این دو دیدگاه در اصول شباهت هایی دارند؛ مانند اصل «هدفمندی انسان». از سوی دیگر تفاوت هایی نیز دارند؛ ازجمله اعتقاد به هدفمندی خدا و جهان از نظر صدرالمتألهین و انکار آن از سوی فرانکل. در ساختار وجودی انسان بیشترین شباهت در بُعد بدن و بیشترین تفاوت در بُعد روان و نفس بین این دو دیدگاه وجود دارد. صدرا نفس را جوهر و فرانکل عرض می داند. در بُعد سوم، یعنی روح یا عقل پنج وجه شباهت و پنج وجه تفاوت بین این دو نظریه وجود دارد. دیدگاه صدرا در تبیین ساختار وجودی انسان موفق تر است و به عقل و نقل نزدیک تر. اعتقاد به ابعاد سه گانه انسانی تأثیری مستقیم در مشاوره و درمان دارد.
تأثیر مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حرمت خود و مشکلات اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
256-268
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یکی از رایج ترین اختلال های عصبی-تحولی دوره کودکی و نوجوانی است و مشکلات مرتبط با حرمت خود و سازش یافتگی اجتماعی در افراد مبتلا به این اختلال بسیار رایج است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حرمت خود و مشکلات اجتماعی دانش آموزان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 14 – 13 ساله دارای نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شاغل به تحصیل در مدارس غیرانتفاعی دوره اول متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود. بین 127 دانش آموز که فراخوان دعوت به پژوهش را پذیرفته بودند فرم خودگزارش دهی نوجوان نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (آخنباخ و رسکورلا، 2001)، اجرا شد. 30 دانش آموز که نمره های بالا در زیرمقیاس مشکلات توجه (65 < T )کسب کرده بودند انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از فرم خودگزارش دهی نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ و پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت (1967) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه هفتگی، ، هر جلسه به مدت 120 دقیقه، دریافت کردند اما دانش آموزان گروه گواه این مداخله را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معنادار موجب ارتقا حرمت خود (0/001 P< ، 12/59 F= ) و کاهش مشکلات اجتماعی (0/001 P< ، 16/82 F= ) دانش آموزان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که تمرین های ذهن آگاهی با تشویق نگرش پذیراتر و غیرقضاوت گرانه نسبت به خود و دیگران و همچنین با پرورش نگرش های مشفقانه نسبت به خود، توانسته است تغییرات مطلوبی در نگرش این دانش آموزان نسبت به خود و سبک ارتباط آنها با خود پدید آورد.
مقایسه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در پسران دارای اختلال یادگیری و پسران عادی در مقطع دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
581-597
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها حاکی از آنند که اختلالات یادگیری در سنین دبستان شیوع بالایی دارد و از طرف دیگر استفاده از راهبردهای ناسازگار نظم جویی شناختی هیجان، در تمامی گروه های سنی، همبودی جدی با اختلالات دیگر دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در کودکان دارای اختلال یادگیری و کودکان عادی است. این پژوهش در گروه پژوهش های توصیفی و از نوع علّی- مقایسه ای قرار می گیرد. بدین منظور ۵۰ دانش آموز در دو گروه دارای اختلال یادگیری و بدون اختلال یادگیری، در مقطع دبستان، به صورت نمونه گیری در دسترس از مدارس شهر مشهد انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات پرسشنامه راهبردهای نظم جویی هیجان- نسخه کودکان- (گارنفسکی، 2001) که دارای نُه زیرمقیاس است، در اختیار ۲۵ دانش آموز دارای اختلال یادگیری که در دبستان های ویژه این اختلال مشغول به تحصیل بودند و ۲۵ دانش آموز عادی قرار گرفت. درستی و قابلیت اعتماد ابزار محرز گردید. نتایج تحلیل های آماری، در آزمون تی وابسته، حاکی از این بود که گروه دانش آموزان عادی و دچار اختلال یادگیری در استفاده از راهبردهای سازگار نظم جویی شناختی هیجان، تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. در مقابل گروه دارای اختلال یادگیری تفاوت معناداری در استفاده از متغیر راهبردهای ناسازگار نسبت به گروه عادی نشان دادند. تفاوت در سطح (0/05 >P ) معنادار بود. میانگین سبک های ناسازگارانه نظم جویی هیجان در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری نسبت به دانش آموزان سالم تفاوت معنادار نشان داده است (0/017= P ) . این بدان معناست که دانش آموزان دچار اختلال یادگیری نسبت به دانش آموزان عادی نظم جویی هیجانی ناسازگارانه بیشتری داشته و بیش از دانش آموزان عادی به ملامت خود می پردازند .
تأثیر تجارب ناگوار دوران کودکی، پریشانی روانشناختی و تاب آوری بر افسردگی ورزشکاران آماتور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی به عنوان یکی از مسائل شایع در میان ورزشکاران مشهود است که توانسته است تا آسیب های فکری و جسمانی را برای آنان ایجاد نماید. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر تجارب ناگوار دوران کودکی، پریشانی روانشناختی و تاب آوری بر افسردگی ورزشکاران آماتور طراحی و اجرا گردید. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری شامل ورزشکاران آماتور کشور ایران در سال ۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۸۴ نفر براساس روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش مشخص شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های افسردگی بک (۱۹۹۶)، تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳)، تجارب ناگوار دوران کودکی پورنقاش و امینی (۲۰۱۹) و همچنین پریشانی روانشناختی کسلر (۲۰۰۰) بود. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش آماری معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و PLS نسخه ۲ استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تجارب ناگوار دوران کودکی بر افسردگی دارای تأثیری به میزان ۰/۳۸۰، همچنین تاب آوری بر افسردگی دارای تأثیری به میزان ۰/۳۶۰- و پریشانی روانشناختی بر افسردگی دارای تأثیری به میزان ۰/۲۶۴ بود. نتیجه گیری: در مسیر کاهش میزان فرسودگی ورزشکاران، نیاز است تا ضمن مدیریت تجارب ناگوار دوران کودکی و پریشانی روانشناختی شرایطی جهت بهبود تاب آوری ورزشکاران نیز فراهم گردد. در مجموع با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد تا با برگزاری دوره های آموزشی، شرایطی جهت توانمندسازی ذهنی و روانی ورزشکاران فراهم نمود.
بررسی رابطه ولی– فرزندی و اختلالات برون نمود در کودکان با مادر شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه رابطه ولی– فرزندی و اختلالات برون نمود در کودکان با مادر شاغل و غیرشاغل است. پژوهش حاضر یک مطالعه علی– مقایسه ای است. حجم نمونه 200 مادر شاغل و غیرشاغل دارای کودکان پسر و دختر 5 تا 6 ساله مهد کودک های شهر اراک در سال تحصیلی 1393-94 است. روش پژوهش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات رفتاری کودک (CBCL)، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد- فرزند (PCRS)و پرسشنامه سنجش وضعیت اشتغال مادران استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین رابطه ی ولی فرزندی در بین مادر شاغل و مادران غیرشاغل وجود دارد. تفاوت معناداری در متغیر اختلالات برون نمود در کودکان این گروه از مادران دیده نشد. یافته ها نشان داد فقدان حضور مادران شاغل بر کیفیت رابطه با کودک تاثیر می گذارد ولی در ایجاد رفتارهای برون نمود عوامل دیگری به غیر از اشتغال مادر موثر است.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی از طریق بررسی نقش عفو و گذشت و سپاسگزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:در دهه های اخیر روان شناسی مثبت گرا به عنوان یک روش تأثیرگذار در حیطه روان شناسی قلمداد گردیده است. در این بین عفو و گذشت و سپاسگزاری که موجب افزایش سطح سلامت روانی، جسمی و سازگاری اجتماعی افراد می شود، مورد نظر روان شناسان بوده است. لذا پژوهش حاضر بر آن است که تا چه حد عفووگذشت و سپاسگزاری می تواند بهزیستی روان شناختی افراد را پیش بینی کند. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بوده است که از بین آن ها 211 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیده است. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس عفووگذشت هارتلند، پرسشنامه سپاسگزاری و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف استفاده گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که عفووگذشت و سپاسگزاری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری دارد. عفووگذشت و سپاسگزاری روی هم رفته توانسته اند 0.304 از تغییرات بهزیستی روان شناختی را پیش بینی کنند.با توجه به نتایج پژوهش متغیرهای سپاسگزاری (بتای برابر با 0.345) و عفووگذشت (بتای برابر با 0.306) به ترتیب نقش مؤثری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان ایفا نموده اند.