فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
آموزشی، کمک آموزشی یا مفهومی؟
حوزه های تخصصی:
پیش دبستان خانگی!
حوزه های تخصصی:
میزان استفاده اساتید از روش های تدریس خلاق و بررسی ویژگی های خلاقانه مدرسان دانشگاه از نظر دانشجویان استعداد درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان کار بست اصول تدریس خاص دانشجویان استعداد درخشان و ویژگیهای مدرسان این دانشجویان در دانشگاه اصفهان می باشد. روش تحقیق علی – مقایسه ای و کمی – کیفی است. در بخش کمی از پرسش نامه ی محقق ساخته و در بخش کیفی از مصاحبه نیمه سازمان یافته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری دانشجویان استعداد درخشان برابر با 102 نفر می باشد که 70 نفر آنها برای پژوهش انتخاب و پرسش نامه در اختیار آنان قرار گرفت. برای مقایسه دانشجویان استعداد درخشان با دانشجویان عادی، 70 نفر نیز از بین دانشجویان عادی دانشگاه اصفهان انتخاب گردیدند. برای انتخاب نمونه مصاحبه شوندگان، از روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب استفاده شد. یافته های تحقیق در بخش کمی حاکی از آن است که دانشجویان استعداد درخشان و دانشجویان عادی از وضعیت آموزشی ناراضی بوده اند. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان می دهد متخصصان در خصوص روش های تدریس بر سه مقوله شامل ، کاربرد روش تدریس فعال، روش های تدریس خلاق و مشارکتی تأکید کرده اند. متخصصان در خصوص ویژگی اساتید، بر چهار مقوله ی ، هماهنگ بودن دانش اساتید با دانش روز، دارا بودن تفکر انتقادی، خلاق بودن و آشنا بودن اساتید با شخصیت منحصر به فرد فراگیران تأکید نموده اند.
طراحی مکانیزم اولویت یابی پژوهشی برای نظام آموزش وپرورش ایران (مورد سازمان آموزش وپرورش شهر تهران*)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تعیین مکانیزم اولویت یابی پژوهشی برای آموزش و پرورش(مورد شهر تهران) مورد بررسی قرار گرفته است .روش پژوهش از نوع آمیخته (کمی وکیفی ) بوده است. این پژوهش درقالب مراحل زیر سازماندهی شده بود: 1- مطالعه اسنادی 2- مطالعه میدانی وضع موجود 3- مطالعه کیفی ناظر بر طراحی الگو4- مطالعه اعتبار بخشی الگو .نمونه مورد پژوهش شامل گروهی از متخصصان، صاحبنظران و کارشناسان درحوزه پژوهش در تعلیم و تربیت بوده که باروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند.دراین پژ وهش از فرم پرسشنامه محقق ساخته صاحبنظران پژوهشی به منظور گردآوری داده های پژوهش استفاده شده است .داده های حاصل از ابزار پژوهش ، به دو شیوه توصیفی واستنباطی(t تک نمونه ای، t دو گروهی و تحلیل واریانس یکطرفه) تحلیل آماری شده اند. در این پژوهش تعاریف ومفاهیم نیازسنجی پژوهشی ، مفروضات و اصول ، ساختار و چارچوب اصلی الگوی نیازسنجی پژوهشی بر مبنای مطالعات مبانی نظری ،ارزیابی وضع موجود و بررسی های متخصصان خبره ، صاحبنظران و کارشناسان درحوزه پژوهش تهیه واعتبار بخشی شده ونتایج آن نیز آمده است.
بررسی رابطه ابعاد سازمان یادگیرنده با اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، «بررسی رابطه ابعاد اصلی سازمان یادگیرنده بر اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی منطقه 4» می باشد. روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی می باشد که جامعه آماری آن 993 نفر با استفاده از جدول مورگان 300 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوری این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته بود که آلفای کرونباخ سازمان یادگیرنده 95/0 و اثربخشی مدیران 89/0 بدست آمده است. ابعاد اصلی سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران شامل: 1. مهارت شخصی، 2. الگوهای ذهنی،
3. چشم انداز مشترک، 4. یادگیری سیستمی، 5. تفکر سیستمی می باشد. وضع موجود ابعاد سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران در مؤلفه های الگوهای ذهنی و تفکر سیستمی کمی پایین تر از حد متوسط بوده و در سطح 05/0 معنادار نمی باشد ولی سایر مؤلفه ها مهارت های شخصی، یادگیری سیستمی و چشم انداز مشترک در حد متوسط یا کمی بالاتر از متوسط می باشد. هرچه الگوهای ذهنی بیشتر شود، رهبری معلمان افزایش خواهد یافت. بین چشم انداز مشترک و رهبری معلمان رابطه وجود ندارد. بین چشم انداز و اداره امور مدرسه و بین یادگیری سیستمی و اداره امور مدرسه و تفکر سیستمی و رهبری معلمان رابطه وجود ندارد. بین تفکر سیستمی با برخورد شایسته با معلمان و مهارت در ارزشیابی رابطه معنی داری وجود ندارد. هرچه یادگیری سیستمی بیشتر شود رهبری معلمان افزایش خواهد یافت.
یک ایده: طرح دستیار معلم
حوزه های تخصصی:
عوامل موثر بر خلاقیت و نوآوری اعضای هیات علمی و ارایه راهکار به منظور ارتقاء
حوزه های تخصصی:
اهداف: دانشگاه ها به منظور ارتقای کمیت و کیفیت خدمات، افزایش رقابت، کارآیی و کاهش هزینه ها به وجود اساتید و مدرسان خلاق و نوآور نیازمندند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل فردی و سازمانی موثر بر خلاقیت و نوآوری اعضای هیات علمی در راستای ارایه راهکارهای مناسب به منظور ارتقای خلاقیت و نوآوری در دانشگاه صورت پذیرفت.
روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال تحصیلی 88-1387 روی کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین (210 نفر) انجام شد. با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از هر کدام از دانشکده های «پزشکی»، «دندان پزشکی»، «بهداشت و پیراپزشکی» و «پرستاری و مامایی» 16 نفر انتخاب شدند (در مجموع 64 نفر). گردآوری داده ها به وسیله پرسش نامه محقق ساخته دارای بخش های مشخصات فردی و عوامل موثر بر خلاقیت و نوآوری انجام شد. امتیازدهی پرسش نامه به صورت لیکرت 5گزینه ای بود. روایی پرسش نامه از طریق محتوایی، نظرات اساتید و متخصصان و پایایی آن نیز با انجام پیش آزمون- پس آزمون در 10 نفر از افراد جامعه پژوهش انجام و با ضریب همبستگی 92/0 تایید شد. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: عوامل فردی با میانگین 81/0±69/1 بر خلاقیت اعضای هیات علمی و عوامل سازمانی با میانگین 89/4±58/1 بر نوآوری اعضای هیات علمی تاثیر بیشتری داشتند. تفاوت معنی داری بین عوامل سازمانی موثر بر خلاقیت بین دانشکده ها وجود داشت (05/0>p).
نتیجه گیری: عوامل فردی بیشترین تاثیر را بر خلاقیت و عوامل سازمانی، بیشترین تاثیر را بر نوآوری اعضای هیات علمی دارند.
طراحی الگوی مناسب تغییر سازمانی در دانشگاه های جامع دولتی از طریق تحلیل عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال شناسایی عامل های اصلی درون سازمانی مرتبط با تغییر سازمانی در دانشگاه های جامع دولتی، از طریق تحلیل عامل ها و طراحی یک مدل مناسب مدیریت تغییر سازمانی است. برای انجام این تحقیق پیشینهی تحقیق در سازمان های آموزشی و غیر آموزشی مورد مطالعه قرار گرفت؛ تعداد 21 عامل شناسایی شد. سپس از سوی محقق این عامل ها در سه دستهی، عامل های مدیریتی، سازمانی و فردی دسته بندی شدند. پس از آن برای هر دسته از عامل ها، پرسشنامه هایی طراحی گردید؛ و به کمک آن میزان وجود این عامل ها در ارتباط با اجرای برنامهی پژوهانه در دانشگاه های جامع مورد بررسی قرار گرفت. برای تلخیص عامل ها و شناسایی عامل های اصلی در این تحقیق از روش تحلیل عامل های اکتشافی استفاده شده است. جامعهی آماری این تحقیق 10 دانشگاه جامع کشور میباشد، که به نسبت تعداد اعضای هیات علمی آنها، تعداد 300 نفر به طور تصادفی نمونه گیری شده است. یافتهی تحقیق نشان میدهد که عامل های مدیریتی به شش عامل (به نام های: استراتژی نیروی انسانی، استراتژی تسهیل ساز، نظارت و پیگیری، استراتژی تثبیت سازی، رهبری تحولی، و سیاست گذاری) کاهش یافت. در دستهی عامل های سازمانی، شش عامل (به نام های: پیام برنامه تغییر، ساختار سازمانی، منابع، فرهنگ سازمانی، جو سازمانی و عدالت سازمانی) خلاصه شد. عامل های فردی از شش عامل به پنج عامل (به ترتیب: احساس خودکفایتی، نگرش به برنامهی تغییر، تعهد سازمانی، احساس مالکیت، و اعتماد به مدیران تغییر) منحصر شد. سپس با توجه به عامل های استخراج شده، الگوی مناسب مدیریت تغییر سازمانی برای دانشگاه های جامع دولتی ارایه شده است.
بررسی تاثیر سبک های مدیریت مشارکتی و سنتی بر خلاقیت دبیران دبیرستانهای شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای مدیریت (مشارکتی و سنتی) با خلاقیت دبیران انجام شده است، این پژوهش از نوع پیمایشی- همبستگی است. جامعه آماری آن شامل همه دبیران مدارس متوسطه شهر کرمانشاه می باشد که در سال تحصیلی87-86 به خدمت اشتغال داشته اند، است. با نمونه گیری تصادفی طبقه ای و براساس فرمول کوکران 275 نفر از دبیران شامل 146 دبیر مرد و 129 دبیر زن، و 65 مدیر این دبیرستان ها که شامل 35 مدیر مرد و30 مدیر زن است به عنوان نمونه پژوهش حاضر به دست آمد. از دو پرسشنامه ی (محقق ساخته) سبک مدیریت و خلاقیت دبیران برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از روش های تحلیل آماری، تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که رابطه مثبت معنی داری بین سبک مدیریت و خلاقیت دبیران وجود دارد و مدیرهای زن دارای تاثیر بیشتری در خلاقیت دبیران، نسبت به مدیران مرد هستند. مقدار بتای به دست آمده میان ابعاد کنترل، ارتباطات و ساختار با خلاقیت دبیران نشانگر آن است که هرچه نظارت توسط خود دبیران انجام شود و هرچه مدیران از ارتباطات دوطرفه و باز، رابطه دوستانه و صمیمی و تفویض اختیار به دبیران استفاده کنند، میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد.
خلاقیت و نوآوری در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
بررسی نظام توسعه منابع انسانی آموزش و پرورش طی برنامه پنج ساله سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی میزان تحقق اهداف برنامه ی سوم توسعه ی منابع انسانی آموزش و پرورش یکی از کلان شهرهای ایران طی سال های 1379 تا 1383، بر اساس الگوی تعالی سازمان EFQM صورت گرفته است. در این پژوهش، از روش تحقیق کاربردی، از نوع توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. در مطالعه ی حاضر، از میان جامعه ی آماری که شامل تمامی مدیران، معاونان و کارکنان بخش ستادی آموزش و پرورش کلان شهر هدف بوده اند، تعداد 120 نفر برای انجام تحقیق انتخاب شدند. نتایج به دست آمده نشان داد: الف- فاصله ی بین شاخص موجود و مطلوب توسعه ی منابع انسانی چشم گیر بوده است. بدین گونه که در این کلان شهر، از 500 امتیاز توانمندسازها، 18/207، از 500 امتیاز نتایج، 44/185 و از جمع کل (1000 امتیاز)، 25/395 به دست آمد. ب- تفاوت بین عوامل توانمندساز و نتایج حاصل از آن ها تفاوت معنی دار و نتایج به دست آمده کمتر از توانمندسازها است. ج- آموزش و پرورش کلان شهر مورد مطالعه در راستای توسعه ی منابع انسانی در سال 1383 نسبت به سال 1379 از عملکرد مطلوب تری برخوردار بوده است.
تاثبیر میدان وابستگی مدیران و مدیریت تغییر در نظام آموزش عالی دردانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش با هدف مطالعه ی تاثیر میدان وابستگی بر مدیریت تغییر مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام گردید.روش کار: در این مطالعه ی کمی غیر آزمایشی ٍ گذشته نگر تبیینی 49 نفر از مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 86-1385 از نظر تاثیر میدان وابستگی بر مدیریت تغییر آن ها بررسی شدند. روش جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون اشکال گروهی نهفته و پرسش نامه ی مدیریت تغییر بود. یافته ها به کمک روش های آماری توصیفی و روش های آماری استنباطی (آزمون یومن ویتنی و کروسکال والیس) مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: میزان 67/83 درصد از مدیران مرد و 33/16 درصد زن بودند. بین توانایی مدیریت تغییر مدیران میدان ناوابسته و میدان وابسته تفاوت معنی داری مشاهده شد (002/0= P). به این صورت که میانگین نمره ی مدیران میدان ناوابسته در مؤلفه های مدیریت تغییر از میانگین نمره ی مدیران میدان وابسته بیشتر بود اما تفاوت معنی داری بین مدیریت تغییر مدیران بر حسب جنس، رتبه ی علمی و سابقه ی خدمت مشاهده نشد (734/0= P). نتیجه گیری: میدان وابستگی مدیران در مدیریت تغییر آن ها تاثیر دارد و توانایی مدیریت تغییر مدیران میدان ناوابسته به طور معنی داری بیش از توانایی مدیریت تغییر مدیران میدان وابسته است.
"