فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی مهارت های ارتباطی و احساس اثربخشی معلمان مدارس کم توان ذهنی و عادی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی معلمان شاغل در مقطع ابتدائی، متوسطه اول و دوم مدارس کم توان ذهنی شهر شیراز در سال تحصیلی 93-1392تشکیل می دهد. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای استفاده شد. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق، مهارت های ارتباطی واحساس اثربخشی معلمان به ترتیب، پرسش نامه ی مهارت های ارتباطی کویین دام (2004)، پرسش نامه احساس اثربخشی معلمان (TSES) اسچانن- موران و وولفوک هوی (2001) مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل و تحلیل واریانس عاملی استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که، بین معلمان مدارس کم توان ذهنی و عادی در احساس اثربخشی و مولفه های آن (به جز مدیریت کلاس) و مهارت های ارتباطی کل تفاوت معناداری وجود دارد که در معلمان مدارس عادی بیشتر از معلمان مدارس کم توان ذهنی است. همچنین بین مهارت های ارتباطی و احساس اثربخشی معلمان مدارس کم توان ذهنی و عادی بر اساس جنس، تحصیلات، سابقه و مقطع تحصیلی رابطه ی معنی داری وجود ندارد.
مطالعه مدل های برنامه ریزی استراتژیک دانشگاه ها (مطالعه موردی : آموزش عالی ایران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف از نگارش این مقاله، ارزیابی و تحلیل مطالعات پیشین است که پیرامون برنامه ریزی استراتژیک در آموزش عالی ایران انجام شده است. روش بررسی: ازآن جایی که ایم مقاله ای مروری تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی بوده و بر اساس بررسی مطالعات قبلی انجام گرفته است. در این بررسی علاوه بر این که خلاصه ای از مقالات پیشین طرح شده ، به تحلیل اجمالی آن ها نیز توجه شده است. یافته ها: در این مقالات اغلب از مدل خاصی برای برنامه ریزی استراتژیک در حوزۀ مطالعاتی استفاده شده، که برخی نکته های آن از چند نظر مهم بوده و نگارنده به آن پرداخته است: بی توجهی به چگونگی عملیاتی کردن استراتژی ها(خرد، میانه و کلان) در سطح محیط در دستِ بررسی، تعیین نکردن منابع مالی در فرایند اجرای تغییر استراتژی ها و کالا فرض کردن دانشگاه در فرایند بررسی استراتژی ها. نتیجه گیری: آن چه نهایتاً در این مقاله به آن توجه شده، بیان این مطلب است که چون طبیعت دانشگاه و آموزش عالی با طبیعت سازمان ها و بنگاه های کسب وکار محور(به لحاظ زمینه، بازه زمانی، اجماع، سیستم ارزشی، مشتریان و ...) متفاوت است، باید در مدل های ارائه شده تغییراتی داد. با شناخت این تفاوت ها، دانشگاه ها می توانند مدل سنتی را به گونه ای تغییر دهند که شناخت و مشارکت آن ها در این فرایند بهبود یابد و همواره برنامه ریزی استراتژیک با نتایج بهتری حاصل شود.
طراحی و تبیین الگویی برای سازمان های یادگیرنده و ارزیابی کاربست آن در مراکز آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سازمان یادگیرنده و بررسی میزان کاربست آن در دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بودهاست. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه تهران به تعداد 2730 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 243 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر مدل پیتر سنگه(1990) با پایایی(94/0=α) استفاده شد. روایی محتوا و سازه این پرسش نامه نیز بررسی و تأیید گردید. به منظور تحلیل داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تی تک نمونه ای استفاده شده-است. نتایج نشان داد، مدل سازمان یادگیرنده از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بودهاست. بر این اساس، قابلیت های فردی بر الگوی ذهنی(24/0=γ) و نگرش سیستماتیک(52/0=γ) تأثیرگذار بودهاست. نگرش سیستماتیک نیز بر آرمان مشترک(51/0=β) و یادگیری جمعی(44/0=β) تأثیرگذار بوده و آرمان مشترک نیز بر یادگیری جمعی(17/0=β) تأثیر داشته است. نهایتاً این که، الگوهای ذهنی بر آرمان مشترک و یادگیری جمعی و هم چنین قابلیت های فردی بر آرمان مشترک تاثیر نداشتهاست. نتایج بررسی میزان کاربست ابعاد سازمان یادگیرنده نیز نشان داد، کاربست سازمان یادگیرنده و ابعاد آن در جامعه هدف، پایین تر از حد متوسط بوده و فقط الگوهای ذهنی در حد متوسط بودهاست.
طراحی الگوی مناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رشته های گروه فنی و مهندسی بر اساس تجارب زیسته اساتید و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش طراحی الگوی مناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رشته های گروه فنی و مهندسی براساس تجارب زیسته اساتید و دانشجویان می باشد. از این رو در مقاله حاضر مبتنی بر پژوهش پدیدار شناختی به توصیف، تبیین و تفسیر تجارب زیسته اساتید رشته های فنی و مهندسی درخصوص ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در جهت ارائه الگو اقدام گردید. شرکت کنندگان در این پژوهش اساتید رشته های فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب بودند که با روش نمونه گیری هدفمند طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش هفت مرحله- ای کلایزی بود، برای تعیین اعتبار یافته از روش سه سوسازی و روایی بازسازی واقعیت و برای افزایش پایایی پژوهش مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر خاصی انجام می گرفت. نتایج براساس تجارب زیسته اساتید و دانشجویان نتایج نشان داد که اساتید نقش بی بدیل آزمون میان ترم در ارزشیابی عملکرد تحصیلی، الزامی بودن آزمون های کوتاه کلاسی، ارزشیابی کنش متقابل، صریح نبودن معیارهای ارزشیابی، رهایی از حصار ارزشیابی پایانی، ارزشیابی مستمر شرط تحقق ارزشیابی جامع، ارزشیابی مهارتی، تنوع و تعدد در ارزشیابی، ارتباط ارزشیابی با حجم محتوا و غیره جزو تجارب خود قلمداد نمودند. درنهایت براساس تجارب زیسته اساتید ودانشجویان الگوی اختصاصی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رشته های فنی و مهندسی ارائه شد.
گونه شناسی فعالیت های آموزشی امامین کاظمین (ع) در توسعه حیات علمی و دینی شیعیان امامیه
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های سنجش ظرفیت تمدنی و رشد علمی و معنوی و نقش آن در هدایت جامعه به سوی سعادت و برون رفت از بحران ها، بررسی ساختار و وضعیت کمی و کیفی نظام آموزشی است. نظام آموزشی در هر مذهبی با یک ساختاری فعالیت ادامه حیات می دهد و به تدوام نقش خود می پردازد. شیعیان نیز همانند دیگر مذاهب دارای نظام آموزشی مخصوص بوده و برای ادامه حیات و هویت خویش فعالیت های گسترده ای را به صورت سازمان یافته انجام داده است. برای بررسی این نقش برآن شدیم تا در یکی از بحرانی ترین دوران های عصر ائمه اطهار(ع) یعنی عصر امامین کاظمین(ع) که هر دو و اصحاب آنان در فضای تقیه سیاسی به سر می بردند، به بررسی فعالیت های آموزشی آنان بپردازیم. در این ارزیابی به این نتایج رسیدیم که آنان با کمک اصحاب خود فعالیت علمی و آموزشی را ادامه داده و مایه حیات و هویت شیعه و تمایز این مذهب از دیگران بوده و از ممزوج شدن آنان جلوگیری کردند.
بررسی کاربست مؤلفه های سرمایه های اجتماعی در مدارس شهر تهران؛ مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
277 - 297
حوزههای تخصصی:
امروزه، در کنار سرمایههای اقتصادی، فرهنگی و نمادین سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی مطرح است. این مفهوم به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا میشود. نهاد آموزشی مدرسه، مهم ترین نهاد رسمى در اجتماعى شدن افراد است. وجود سرمایه اجتماعی در مدرسه برای اثربخشی مدرسه مفید است به همین دلیل حفظ و دستیابی به سرمایه اجتماعی برای مدرسه ضروری می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی کاربست مؤلفه های سرمایه اجتماعی در مدارس متوسطه دوم شهر تهران می باشد. این پژوهش از نوع کیفی پدیدار شناسی می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس شهر تهران است و اعضای نمونه، 15 نفر از جامعه آماری بودند که به صورت هدفمند و به روش اشباع جهت مصاحبه عمیق انتخاب شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری اشتراوس و کوربین استفاده شد. با به کارگیری کدگذاری باز و محوری، 10 مقوله اصلی به دست آمد که عبارتنداز: به کار گیری نیروی انسانی شایسته، آموزش حرفه ای معلمان و مدیران و مربیان، نگه داشت نیروی انسانی، تقویت اخلاق حرفه ای در معلمان و مدیران، استقلال اداری و مالی مدارس، مدیریت امکانات آموزشی کشور، تقویت فرهنگ سازمانی مدرسه، تشویق فعالیت های گروهی دانش آموزان، توجه به نیازهای دانش آموزان و تفاوت های فردی و بازنگری در شیوه های ارزشیابی و تدریس. همچنین هریک از این مقوله ها، دارای زیرمقوله هایی است به تعداد 39 زیر مقوله می باشد.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های شایستگی های مدیران مدارس با تأکید بر مدیریت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
151 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های شایستگی های مدیران مدارس بر اساس آموزه های مدیریت اسلامی و با رویکرد دلفی فازی بود. با توجه به اینکه در این تحقیق ترکیبی از مصاحبه و پرسشنامه برای شناسایی شایستگی های مدیران مدارس مورداستفاده قرار گرفت این تحقیق رویکردی قیاسی– استقرایی داشت. از این رو، در تحقیق حاضر به شکل تبیینی از دو رویکرد تحقیق کمی و کیفی با توجه به نوع داده ها و شرایط استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق مدیران و معاونین مدارس دوره دوم متوسطه در شهر خرم آباد بودند. با توجه به هدف تحقیق نمونه گیری در این تحقیق به صورت هدفمند بود. در جریان تحقیق حاضر ابتدا با استفاده از روش تحقیق پیمایشی نظرات مدیران و معاونین مدارس درباره مؤلفه های شایستگی مدیران مدارس شناسایی شد. بعد ازتحلیل متن مصاحبه ها 23 مؤلفه شایستگی مدیران مدارس شناسایی شد. پس از آن، مؤلفه های شایستگی از طریق روش دلفی فازی مؤلفه ها اولویت بندی شدند. مؤلفه های شایستگی مدیرت مانند وجدان کاری، قانون مندی، شرح صدر، مهربانی و نظم در اولویت های اول تا سوم قرار گرفتند.
تأثیر عوامل اجتماعی شدن بر شیوه های تصمیم گیری مصرف کنندگان دانش آموز در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
217 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی شیوه های تصمیم گیری مصرف کنندگان نوجوان و تأثیر عوامل اجتماعی بر آن شیوه های تصمیم گیری در مدارس است. عوامل اجتماعی شدن به چهار دسته کلی والدین، رسانه، همتایان و مدرسه تقسیم شده اند. و نیز هشت شیوه تصمیم گیری مصرف کنندگان نوجوان شامل (کمال گرا، آگاه از قیمت، آگاه از مد، آگاه از نام تجاری، وفادار، لذت جو، سردرگم و تصادفی) که به سه دسته کلی سودمندگرا، اجتماعی و نامطلوب تقسیم شده اند که تأثیر هر یک از این عوامل اجتماعی شدن بر این سه شیوه تصمیم گیری موردبررسی قرارگرفته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی است و ازنظر روش گرد آوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی است. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی بوده و ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان در دامنه سنی 17-12 شهر سنندج بودند که نمونه ای 200 نفری از آن ها از مدارس راهنمایی و دبیرستان مناطق یک و چهار شهر سنندج انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار 18Amos انجام شده. نتایج پژوهش نشان داد که مصرف کنندگان نوجوان با شیوه تصمیم گیری سودمندگرا تنها از والدین و همتایان تأثیر می پذیرند درحالی که نوجوانان دارای شیوه تصمیم گیری اجتماعی هم از همتایان و هم از رسانه ها متأثرند و نیز نوجوانان دارای شیوه تصمیم گیری نامطلوب از رسانه و مدرسه تأثیر می پذیرند.
شناسایی ابعاد و سنجش وضعیت مؤلفه های بهسازی دبیران دبیرستان های استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
129 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش مؤلفه های بهسازی معلمان مقطع متوسطه استان تهران انجام پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی بود. از نظر نوع داده آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل خبرگان جامعه علمی و متخصصان بهسازی منابع انسانی آموزش و پرورش بودند که در این پژوهش 14 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری به عنوان مصاحبه شونده درنظر گرفته شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه استان تهران که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای طبقه ای نسبی انتخاب شدند، ابزار پژوهش در بخش کیفی، شامل مصاحبه و تحلیل محتوا بود در بخش کمی، از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش روایی صوری پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی، روایی محتوی و روایی سازه از طریق قضاوت خبرگان ومرور جامع ادبیات استفاده شد؛ همچنین به منظور محاسبه پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی پژوهش از طریق کدکذاری، تحلیل محتوا انجام پذیرفت و در بخش کمی در قسمت توصیفی و بخش استنباطی با استفاده از نرم افزار Spss و Amos انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، شایستگی های مورد نیاز بهسازی معلمان در 8 بعد و 74 مولفه شتاسایی شده اند که ابعاد آن شامل: شایستگی دانش پداگوژیکی و موضوعی ، شایستگی فناوری، شایستگی پژوهشی، خودبالندگی، شایستگی های پایه، شایستگی اجتماعی - عاطفی، شایستگی اخلاقی - معنوی و هویت حرفه ای می باشد.
بررسی شاخص های بهسازی منابع انسانی و تأثیر آن بر اثربخشی عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های بهسازی منابع انسانی و تاثیر آن بر اثربخشی عملکرد کارکنان اداره کل اوقاف و امورخیریه استان فارس انجام شد. پژوهش از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه ی جمع آوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری شامل285نفر از کارکنان اداره کل اوقاف و امورخیریه استان فارس می باشد که با استفاده از جدول مورگان 164نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش 2پرسشنامه استاندارد بهسازی منابع انسانی ابراهام (Raeo and Abraham.1990 و پرسش نامه استاندارد اثربخشی ارزیابی عملکرد لاری(Lari & Other partners.2004) می باشد. که روایی آن مورد تأیید متخصصان قرارگرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 73/. و 76/. محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های آمارتوصیفی(فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، میانه و مد) و روش های آم اراستنباطی(رگرسیون و فریدمن)، انجام شد. نتایج این پژوهش به طور کلی نشان داد، شاخص های بهسازی منابع انسانی بر اثربخشی عملکرد کارکنان تأثیر دارد. همچنین بین مؤلفه های مشارکت، نیازسنجی، اجرا و ارزیابی با اثربخشی عملکرد کارکنان رابطه معناداری وجود دارد.
شناسایی ابعاد مدیریت هوش فرهنگی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش شناسایی ابعاد مدیریت هوش فرهنگی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع زمینه یابی استفاده شد. در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع، تعداد 10 نفر و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 248 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته با 63 سؤال بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی، جداول، میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی، از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف جهت نرمال بودن توزیع داده ها و برای بررسی سؤال های پژوهش از آزمون های پارامتریک t تک نمونه ای، تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش بر اساس اطلاعات مستخرج شده از طریق ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان، چهار بعد «هوش فرهنگی انگیزشی، هوش فرهنگی فراشناختی، هوش فرهنگی شناختی و هوش فرهنگی رفتاری» در قالب 9 مؤلفه اساسی «علاقه درونی، علاقه بیرونی، برنامه ریزی، آگاهی، ارزیابی و چک کردن، دانش فرهنگ عمومی، دانش فرهنگ خاص، رفتار کلامی و رفتار عملی» برای مدیریت هوش فرهنگی شناسایی و دسته بندی شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که، همه ابعاد و مؤلفه های مدیریت هوش فرهنگی دارای بار عاملی بالای 5/0 می باشند، لذا تأثیر همه ابعاد و مؤلفه ها بر مدیریت هوش فرهنگی تأیید می گردد. در بین ابعاد مدیریت هوش فرهنگی، بعد هوش فرهنگی انگیزشی دارای بیش ترین تأثیر و بعد هوش فرهنگی فراشناختی دارای کم ترین تأثیر است. همچنین در بعد هوش فرهنگی انگیزشی، مؤلفه ی علاقه ی بیرونی دارای تأثیر بیش تر و مؤلفه ی علاقه ی درونی دارای تأثیر کم تری است. در بعد هوش فرهنگی فراشناختی، مؤلفه ی آگاهی دارای بیش ترین تأثیر و مؤلفه ی ارزیابی و چک کردن دارای کم ترین تأثیر است. در بعد هوش فرهنگی شناختی، مؤلفه ی دانش فرهنگ خاص تأثیر بیش تر و مؤلفه ی دانش فرهنگ عمومی تأثیر کم تری دارد.همچنین در بعد هوش فرهنگی رفتاری، مؤلفه ی رفتار عملی تأثیر بیش تر و مؤلفه ی رفتار کلامی تأثیر کم تری دارد.
تأثیر وزنی تاکتیک های مدیریت برداشت بر نفوذ سازمانی و مهارت های سیاسی(مورد مطالعه: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، شناخت اثرات وزنی ابعاد مدیریت برداشت بر نفوذ سازمانی و مهارت سیاسی از دیدگاه کارکنان و اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد استان اردبیل می باشد. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اعم از هیات علمی و کارکنان می باشد. مطابق فرمول حجم نمونه کوکران، از بین کلیه کارکنان این واحدهای دانشگاهی 246 نفر از میان 1076 نفر انتخاب گردید و پاسخ دهندگان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای گزینش شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد که در نهایت بعد از توزیع پرسشنامه به تعداد 235 پرسشنامه تکمیلی جهت تجزیه و تحلیل در اختیار محقق قرار گرفت. روایی پرسشنامه با گرفتن مشاوره از اعضای هیات علمی متخصص در این زمینه تقویت و پایایی پرسشنامه مدیریت برداشت، نفوذ سازمانی و مهارت سیاسی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون برای یافتن ارتباط بین متغیرها و از تکنیک اهمیت نسبی برای یافتن اثرات وزنی ابعاد مدیریت برداشت بر روی متغیرهای ملاک استفاده شد.یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های مدیریت برداشت با نفوذ سازمانی و مهارت سیاسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بعد خودترویجی بیشترین اثر وزنی را بر روی نفوذ سازمانی داشته و هر یک از مولفه های مدیریت برداشت با ضرایب متفاوت بر روی مهارت سیاسی تاثیر گذار هستند.
کاوشگری در مورد مراحل و روند تدوین سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مراحل و روند تدوین برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی براساس دانش نظری موجود در حوزه طراحی و تدوین برنامه درسی و بررسی نحوه انجام آسیب شناسی و نیازسنجی های لازم در تدوین برنامه درسی ملی، انجام گرفته است. پژوهش از نوع کاوشگری فلسفی انتقادی در قالب پژوهشی کیفی در حوزه برنامه درسی بوده است و با بررسی میدانی و مصاحبه با دست اندرکاران تدوین و تولید برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی در کمیته تدوین و دیگر کمیته های تخصصی، کاوشگری در مورد مراحل و روند تدوین برنامه درسی ملی شکل داده شده است.مجموعه دست اندرکاران اصلی تدوین برنامه درسی ملی، شامل اعضای اصلی کمیته تدوین و تولید، تیم مجری و کمیته های تخصصی و مجریان طرحهای پژوهشی در قالب نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه درنظر گرفته شدند که در نهایت با 9 نفر از آنها مصاحبه به عمل آمد. نتایج به دست آمده از برخی ناهمخوانی ها و ناهماهنگی ها در روند تدوین و تولید سند برنامه درسی ملی و کاستیهایی از نظر انجام نیازسنجی ها و آسیب شناسی ها و به کارگیری الگویی شناخته شده بنابر اصول تخصصی در حوزه برنامه ریزی درسی حکایت می کند. در تدوین سند برنامه درسی ملی، چندان مشارکت و گفتمان ملیِ حرفه ای در جامعه تخصصی برای دستیابی به توافقی درباره اهداف و برداشتهای برنامه درسی ملی یا تواناییهای اساسی یادگیری وجود نداشته است. همچنین نبود زبان فنی و عملی مشترک و مورد توافق میان اعضای کمیته تدوین از دیگر نقایص کار برشمرده شده است.
مقایسه کانون ارزیابی(AC) در مشاغل با عملکرد وابسته بالا و پایین در توانمندسازی فردی و تیمی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت بین کانون ارزیابی بعد محور و کانون ارزیابی وظیفه محور و آموزش در توانمندسازی فردی و توانمندسازی تیمی در محیط کار انجام شد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی بوده و شرکت کنندگان در پژوهش شامل 24 نفر از مدیران یک شرکت صنعتی بودند که به صورت نمونه هدفمند و با توجه به جدول مورفی و میورز (1999) انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش شامل تمرین های شبیه سازی (ایفای نقش، بحث گروهی بدون رهبر، مطالعه موردی و ارائه شفاهی)، پرسشنامه توانمند سازی فردی (اسپریتزر،1995) و پرسشنامه توانمندسازی تیمی (کیرکمن و روزن،1999) بود. داده ها توسط آزمون کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کانون ارزیابی بعد محور و وظیفه محور و آموزش در توانمندسازی تیمی تفاوت وجود دارد. همچنین کانون ارزیابی در مشاغل با عملکرد وابسته بالا و پایین در توانمندسازی تیمی تفاوت وجود دارد (05/0>P).کلیدواژه ها: توانمندسازی تیمی، توانمندسازی فردی، کانون ارزیابی(AC)
تحلیل مشخصات متقاضیان و وضعیت دانشگاه ها، در جذب اعضاء هیأت علمی(مطالعه موردی: دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۱
121 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش،تحلیل مشخصات متقاضیان و وضعیت دانشگاه ها در جذب اعضاء هیأت علمی بود که با روش توصیفی و رویکرد کاربردی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و بررسی آمارهای وزارت علوم و مصاحبه با کارشناسان استفاده شد. جامعهپژوهش متقاضیان فراخوان ها و دانشگاه های وزارت علوم بود. یافته ها؛ اول: در ده سال اخیر تعداد اعضاء هیأت علمی سیر صعودی داشته ولی در سه سال اخیر تعداد مجوزهای استخدام سیر نزولی داشته و شکاف بین میزان تقاضای استخدام و میزان مجوز استخدام را ایجاد کرده است. دوم: تغییرات نسبت دانشجو به استاد در دانشگاه های وزارت علوم ناچیز، پیام نور به شدت کاهشو غیرانتفاعی به شدت افزایش داشته است. سوم: بیشترین نسبت تقاضا به اعلام نیاز متعلق به دانشگاه تربیت مدرس و کمترین متعلق به دانشگاه خلیج فارس بوده است. چهارم: بیشترین نسبتتقاضا به اعلام نیاز در رشته شیمی و کمترین در رشته کامپیوتر بوده است. پنجم: وضعیت معدلمتقاضیان زن از مرد بهترو در تعداد کارهای پژوهشی و فعالیتهای اجرایی بر عکس بوده است. ششم: تمام متقاضیان ملیت ایرانی داشته اند.
آزمون الگوی علی اهمال کاری معلمان بر اساس سکوت سازمانی با میانجی گری بی تفاوتی سازمانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل علی اهمال کاری معلمان بر اساس سکوت سازمانی با میانجی گری بی تفاوتی سازمانی انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را معلمان اداره آموزش و پرورش شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 1396-1397 با حجم 459 نفر تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 207 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اهمال کاری سازمانی (SOP) (با پایایی 87/0 = α)، سکوت سازمانی (OSQ) (با پایایی 84/0 = α) و پرسشنامه ی بی تفاوتی سازمانی (OIQ) (با پایایی 78/0 = α) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم افزار Spss.v. 22 و Lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (99/۲= ،x2/df، 92/0= GFI، 92/0= AGFI، 91/0= CFI، 93/0= NFI، 064/0= RMSEA) و مؤلفه سکوت سازمانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه بی تفاوتی سازمانی بر اهمال کاری سازمانی تاثیر معنی دار دارد (05/0>p). جهت پاسخ گویی هرچه بیشتر سازمان آموزش و پرورش به نیازهای معلمان و رفع چالش های توسعه سازمان، پیشنهاد می شود تلاش در جهت بهبود توانمندی های معلمان و چاره جویی رفع سکوت و بی تفاوتی سازمانی آنان، به عنوان یک الویت جدی در دستور کار قرار گیرد.
پیش بینی سبک مدیریت کلاسی معلمان زن بر اساس ذهن آگاهی و خوش بینی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر « پیش بینی سبک مدیریت کلاسی معلمان زن بر اساس ذهن آگاهی و خوش بینی تحصیلی » بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان زن مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 21110 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه سبک مدیریت کلاسی (مارتین و همکاران، 1998)، خوش بینی تحصیلی (هوی و همکاران، 2008) و ذهن آگاهی (لانگر، 2004) استفاده شد که روایی آن ها با روش صوری با ارجاع به نظر کارشناسان زیربط و روایی سازه به روش تحلیل عامل مناسب تعیین شد. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 69/0، 82/0 و 75/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شد. نتایج حاکی از همبستگی معکوس مولفه آگاهی از پیرامون با سبک مدیریت غیرمداخله ای (099/0= 2R ) و سبک مدیریت تعاملی (138/0=2R) در سطح (05/0p<)، همچنین همبستگی مستقیم مولفه تاکید تحصیلی با سبک مدیریت مداخله ای (106/0=2R) و سبک مدیریت تعاملی (087/0=2R) در سطح (05/0p<) می باشد. در نهایت، نتیجه گرفته می شود بین ابعاد ذهن آگاهی، مولفه آگاهی از پیرامون و بین ابعاد خوش بینی تحصیلی، مولفه تاکید تحصیلی نقش معناداری در پیش بینی سبک مدیریت کلاس معلمان دارند.
تعیین عوامل مؤثر بر اثربخشی اخلاق حرفه ای ازدیدگاه معلمان استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی اخلاق حرفه ای از دیدگاه معلمان مقاطع سه گانه تحصیلی استان قم انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع شیوه پیمایشی بوده است. از بین 10000 نفر جامعه آماری معلمان، بر اساس جدول مورگان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته شامل 48 گویه بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت طراحی شد که روایی محتوای آن توسط متخصصان تایید و پایایی آن، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی ازمیانگین، انحراف معیار و درآمار استنباطی از آزمون t تک متغیره به کمک نرم افزار SPSSاستفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد شش عامل فردی، ساختار سازمانی، تکنولوژیکی، رهبری خدمتگزار، مذهبی و فرهنگی – اجتماعی بر اثربخشی اخلاق حرفه ای معلمان تاثیرگذارند. همچنین طبق نظر معلمان در این پژوهش عامل فردی بیشترین تأثیر و عامل تکنولوژیکی کمترین تأثیر را در اثربخشی اخلاق حرفه ای داشته است. با توجه به اهمیت اخلاق حرفه ای در توسعه سازمان، لازم است در تعیین اثربخشی و هدایت منابع از جمله منابع انسانی به میزان آموزش اخلاق حرفه ای در سازمان ها و موسسات آموزشی توجه شود.
الگوی ساختاری روابط باورهای معرفت شناختی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی: نقش واسطه ای خود کارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی و انگیزشی ( خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت) با یکدیگر و نیز نقش آن ها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ( راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و به روش تحلیل مسیر می باشد. به منظور آزمون سوالات پژوهش، نمونه ای 600 نفری از دانشجویان مراکز دانشگاه پیام نور، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از مقیاس باورهای معرفت شناختی (Schommer, 1990)، مقیاس اهداف پیشرفت (Middleton & Midgley, 1997)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (Pintrich & De Groot, 1990) پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل علّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع و به ترتیب، 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج پژوهش نشان داد که باورهای معرفت شناختی علاوه بر تاثیر مستقیم، به واسطه اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ( راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی) دانشجویان، تاثیر غیرمستقیمی نیز دارند. لذا، ضروری است که زمینه لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و فضای یادگیری و آموزش فراهم شود.
تحلیل مفهومی مراحل و ابعاد تربیت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم شهروندی و نقش آموزش و پرورش در توسعه آن در دوران جهانی شدن توجه اندیشمندان بسیاری در کشورهای مختلف و همچنین مکاتب گوناگون را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش سعی شده است تا به تجزیه و تحلیل این مفهوم و مراحل و ابعاد آن از منظر اسلام بپردازیم. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی است که با رعایت اصول موضوعه ی پارادایم کیفی به انجام رسیده است. داده های مورد نیاز به روش اسنادی، و با رعایت قاعده ی حداکثر تنوع و اصل اشباع شدگی در انتخاب اسناد مرتبط با موضوع پژوهش، گردآوری شدند. داده های گردآوری شده، پس از اجرای قاعده ی سازواری داده های کیفی با استفاده از رویکرد توصیفی- تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تربیت شهروندی از منظر اسلام دارای مبانی و جهان بینی خاص خود می باشد و دارای ابعادی تعریف شده در حوزه های شناختی- نگرشی، انگیزشی-عاطفی و رفتاری- عملی می باشد. در نهایت، چارچوبی مفهومی برای تربیت شهروندی از منظر اسلام ارائه گردیده است که مبتنی بر جهان بینی و ابعاد فوق الذکر می باشد.