فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل محتوای میزان توجه به ابعاد هفت گانه اهداف مصوب در کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل میزان توجه به ابعاد هفت گانه اهداف مصوب در کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه در سال تحصیلی 93- 1392 است که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر شده، کل آن ها به عنوان نمونه در نظر گرفته شده اند. ابزار اندازه گیری چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. عمده ترین نتایج پژوهش بیان گر آن است که: 1. از مجموع 2656 مرتبه توجه به ابعاد هفت گانه اهداف مصوب، پایه اول با 637 فراوانی یا 24 درصد، پایه دوم با 634 فراوانی یا 9/23 درصد، پایه سوم با 508 فراوانی یا 1/19 درصد و پایه چهارم با 877 فراوانی یا 33 درصد؛ به ابعاد و مقوله های مورد بررسی پرداخته اند. 2. بُعد فرهنگی و هنری با 730 فراوانی یا 5/27 درصد، بیش ترین و بُعد اقتصادی با 71 فراوانی یا 7/2 درصد، کم ترین توجه را به خود اختصاص داده اند.
ارزشیابی برنامه درسی آزمایش های درس فیزیک دوره متوسطه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پاسخ گویی به این پرسش مورد توجه است که آزمایش های درس فیزیک با چه کیفیتی در مدارس متوسطه اجرا می شود؟ از طریق مراجعه مستقیم به مدارس و مشاهده وضعیت آزمایشگاه ها، مصاحبه با مسوولان آزمایشگاه ها و برگزاری آزمون عملی برای دانش آموزان، داده های لازم جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها و قضاوت درباره چگونگی اجرای آزمایش ها، وضع موجود با وضع مطلوب مقایسه شد. در چهار موضوع مورد توجه این مقاله یعنی 1) وضعیت آزمایشگاه، 2) توانایی نیروی انسانی، 3)چگونگی اجرای آزمایش، 4) رغبت، مشارکت و یادگیری دانش آموزان، پس از جمع آوری داده ها و تحلیل کمی آن ها، مشخص شد که وضعیت موجود با وضعیت مطلوب، فاصله قابل توجهی دارد. آزمایشگاه های فیزیک دارای مشکل امکانات هستند، با وجود این که نیروی انسانی آزمایشگاه ها از کیفیت لازم برخوردار است، ولی مشارکت دانش آموزان در انجام آزمایش ها اندک است و یادگیری دانش آموزان در حداقل ممکن است. بر این اساس، پیشنهاد می شود که برای اجرای آزمایش های درس فیزیک تدابیر عملی فراهم شود و مسوولان به این رکن اساسی پیشرفت های علمی آینده و توسعه فناوری مبتنی بر نوآوری، عنایت ویژه نمایند.
بررسی ارتباط بین جنسیت با میزان شیوع ناهنجاری های وضعیتی در اندام فوقانی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان شیوع ناهنجاری های وضعیتی در اندام فوقانی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 86 -85 انجام گرفته است. در این مطالعه، دانش آموزان دختر و پسر از 11 تا 15 سال در دو نمونه(921 پسر و 967 دختر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و «صفحه شطرنجی»، «متر»، «تراز» و «آزمون استاندارد نیویورک»، از نمونه های در دسترس جمع آوری شد. برای اعلام درصد شیوع ناهنجاری های سر به جلو، شانه های نامتقارن، پشت گرد، گمرگود، پشت کج، پشت صاف، از درصد فراوانی و برای بررسی ارتباط میان «جنسیت» با میزان شیوع ناهنجاریها در اندام فوقانی از آزمون خی دو بهره گرفتیم.
یافته های تحقیق نشان می دهد بیشترین و کمترین درصد فراوانی ناهنجاری های اندام فوقانی با وضعیت بدنی متوسط در دانش-آموزان پسر دوره راهنمایی به ترتیب مربوط به ناهنجاری های پشت گرد (8/31درصد) و پشت صاف (1درصد) و در دختران به ترتیب مربوط به ناهنجاری های پشت گرد(1/47درصد) و پشت-صاف(9/5درصد) است.
همچنین بیشترین و کمترین درصد فراوانی ناهنجاری هایی که با وضعیت بدنی ضعیف در اندام فوقانی دانش آموزان پسر وجود دارند، به ترتیب ناهنجاری های پشت گرد (6/16درصد) و پشت-کج(9/0درصد) را شامل می شوند و در دانش آموزان دختر نیز، ناهنجاری های پشت گرد (6/18درصد) و پشت صاف (8/0درصد) وجود دارد؛ بنابراین پسران (89/82 درصد) در مقایسه با دختران (97/65 درصد) وضعیت بدنی مطلوب تری دارند.
یافته های پژوهش نشان می دهد رابطه معناداری میان جنسیت و ناهنجاری های سر به جلو، شانه نامتقارن، پشت گرد، گمرگود و پشت صاف در سطح 01/0 وجود دارد. پسران بیشتر در معرض ناهنجاری سر به جلو و دختران در معرض مبتلا شدن به ناهنجاری های پشت گرد، گمرگود، پشت صاف و شانه نامتقارن هستند.
"
History of High School English Course Books in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه (اصفهان)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه در اصفهان انجام گرفته است. جامعه آماری با حجم نمونه یکسان و تعداد کل دبیران 64 نفر است. تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. برای سنجش روایی سؤالات پرسشنامه از نظر کارشناسان مربوط و برای سنجش پایایی از فرمول آلفای کرانباخ استفاده شده که ضریب آن 88/0 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و انحراف معیار) همراه با نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که زمان تعیین شده برای تدریس، تناسب فعالیتها و خودآزمایی های کتاب با متن کتاب کمتر از حد متوسط است و در تدوین محتوای کتاب به توان ذهنی و فکری فراگیران، میزان تقویت خودارزیابی دانش آموزان، نیازهای روزمره دانش آموزان و ارتباط عمودی مطالب کتاب کمتر از سطح متوسط توجه شده است.
ضرورت بازنگری در نظام متوسطه و رشته های تحصیلی
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۲
حوزه های تخصصی:
بازنگری در الگوی آموزش دینی جوانان و نوجوانان در دوره تحصیلی متوسطه
حوزه های تخصصی:
" تربیت دینی یکی از مهم ترین اهداف نظام آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران است. از سوی دیگر تامل در پیامدها و نتایج حاصل از بکارگیری برنامه های درسی ناظر به تربیت دینی نشان از این واقعیت ناگوار دارد که نظام آموزش و پرورش در دستیابی به اهداف مورد نظر از توفیق شایان توجهی برخوردار نبوده است.
نگارندگان این مقاله بر این باورند که برای تربیت دینی خصوصا در دوره بسیار حساس سنی نوجوانی یا دوره تحصیلی متوسطه باید طرحی نو درانداخت و با ترسیم مبانی و ارکان متناسب با شرایط متحول زمان به چارچوب برنامه تازه ای دست پیدا کرد. امید است این تلاش مقدماتی در جهت ارائه چارچوب نوین برنامه درسی تربیت دینی در دوره متوسطه همراه با دلائل و مستندات پشتیبان آن، مورد توجه صاحب نظران و متولیان امور در آموزش و پرورش قرار گرفته و بازنگری در ساختار، رویکرد و جهت گیری های برنامه درسی تربیتی دینی آغاز شود. ادامه وضع موجود، به اعتقاد نویسندگان، از آنجا که منجر به تجربیات سودمند و سازنده یادگیری در این زمینه نمی شود، تربیت دینی را در نظام آموزش و پرورش ما به یکی از مولفه های برنامه درسی پوچ بدل می سازد که به هیچ روی قابل پذیرش نیست.
"
بررسی نمادهای هویت ملی درکتاب های درسی تاریخ و علوم اجتماعی دوره متوسطه رشته های علوم انسانی، تجربی و ریاضی فیزیک در سال تحصیلی 89-1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی نماد های هویت ملی در کتاب های درسی تاریخ و علوم اجتماعی دوره آموزش متوسطه انجام شده است. برای این منظور با بهره گیری از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا، تصاویر و پرسش های کتاب های درسی تاریخ و علوم اجتماعی دوره متوسطه ی سال تحصیلی 89-1388مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به نقش مهمی که نهاد آموزش وپرورش در فرآیند هویت یابی دانش آموزان، و به تبع آن کتاب های درسی که در نظام آموزشی ایران محور ورکن اساسی کار در مدارس هستند، آن چنان که شایسته است به هویت ملی متربیان نپرداخته و در متن، تصاویر و پرسش های کتاب های مورد بررسی به نمادهای هویت ملی توجه قابل قبولی مبذول نشده است. این درحالی است که حضور طولانی دانش آموزان در مدارس وتکلیفی که در مطالعه کتاب های درسی وجود دارد، فرصت بسیار مناسبی است برای مدیران وبرنامه ریزان آموزشی که از آن به نحو احسن برای هویت بخشیدن به دانش آموزان استفاده نمایند. در جامعه ای که کتاب های غیر درسی معمولاً در سبد خانواده ها جایی ندارند، جذاب بودن محتوای کتاب ها، در ارائه مقوله هایی چون هویت ملی نیز می تواند در اثر بخشی بیشتر این فرایند وگرایش نوجوانان به مطالعه این کتاب ها مؤثر باشد.
بررسی نگرش دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران به درس عربی و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، در گام نخست، مطالعه نوع نگرش دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم دبیرستان های دولتی شهر تهران به درس زبان عربی بوده و در گام دوم، تاثیر جنسیت، پایه های تحصیلی و مناطق آموزش و پرورش بر این نگرش نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین خاطر، در آغاز ساخت نگرش سنج مربوط بر اساس نظر متخصصین و مطالعه اولیه بر روی 372 دانش آموز (192 دختر و 180 پسر) انجام شده است. پس از پالایش و آماده سازی نگرش سنج بر مبنای ویژگی های روان سنجی، مرحله اصلی تحقیق بر روی 1085 آزمودنی (535 پسر و 560 دختر) پی گرفته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر نگرش منفی دانش آموزان به درس عربی است. این امر در مناطق آموزش و پرورش، پایه های تحصیلی، و دختران و پسران مشابه بوده است. یافته های دیگر، نشانگر تاثیر منطقه آموزش و پرورش بر نوع نگرش دانش آموزان است، این در حالی است که پایه های تحصیلی و جنسیت به تنهایی تاثیری بر نوع نگرش دانش آموزان نداشته است، هر چند باید توجه کرد که تعامل جنسیت با پایه های تحصیلی و منطقه آموزش و پرورش، نشانگر تاثیر تعاملی متغیرهای یاد شده بر نوع نگرش دانش آموزان بوده است.
نظرورزی درباره برنامه درسی دبیرستان: گرایش عمومی ، تخصصی یا همگرائی در چارچوب ""تخصص گرائی نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتدا مقدمه ای در باب چگونگی رویاروئی با اندیشه های به ظاهر آشتی ناپذیر مطرح می شود. این مقمه در واقع رویکرد کلی نویسنده به مواضع تناقض آمیز ناظر به جهت گیری برنامه های درسی دوره متوسطه را آشکار می نماید. پس از آن گذری بر پیشینه بحث خواهیم داشت و در ادامه پیشینه نظری موضوع در خارج از ایران را تحت عنوان مروری بر مواضع پارادوکسیکال با تفصیل بیشتر مطرح می نمائیم. این بخش در حقیقت حاوی مهم ترین داده های بحث است که وجود مواضع متعارض میان اندیشمندان تعلیم و تربیت در عصر حاضر را مستند می سازد.
در تعقیب سیر منطقی بحث شاهد تلاش نویسنده برای ارائه طریق و حل پاردوکس مربوط به برنامه ی درسی دوره متوسطه می باشیم که می توان آن را نمونه ای از کوشش های مبتنی بر تفکر تلفیقی ارزیابی کرد. در این قسمت نخست مفروضات فلسفی – تربیتی و سپس مفروضات علمی – تجربی مطرح شده و بر اساس آن ها ساختار سه وجهی برنامه درسی دوره متوسطه ارائه می گردد. بخش پایانی نوشتار به جمع بندی و بحث اختصاص یافته که طی آن موضوع تاسیس ""دبیرستان های جامع"" در ایران نیز به تناسب ساختار پیشنهادی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
نگارنده برآن است که از طریق واکاوی دیدگاه ها و مواضع گوناگون نشان دهد وجه تقابلی یا تباینی این دو نگاه در برنامه درسی دوره متوسطه را می توان به همگرائی و تعبیه ساختاری ترکیبی در برنامه درسی این دوره تبدیل نمود ، و بدین ترتیب کوشش کرد تا از گزند انتقادات وارد به هریک از این مواضع مطلق اندیش و قطبی برحذر ماند. ایده اساسی قابل طرح در این زمینه "" تخصص گرائی نرم در قالب یک برنامه درسی دارای ماهیت عمومی در دوره متوسطه"" می باشد که به شرح آن پرداخته شده است.
بیست سال آزمودن و جستن: نگاهی به برنامه های درسی دوره متوسطه عمومی در دو دهه نخست قرن حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات برنامه ریزی درسی دوره متوسطه عمومی ایران طی نخستین دهه های آموزشی ایران در قرن حاضر، یکی از جالبترین موارد تاریخ آموزش متوسطه ایر ان است که در تحقیق حاضر مورد توجه قرار گرفته است . هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی این تحولات و نحوه تاثیرپذیری نخستین برنامه های درسی دوره متوسطه ایران از الگوهای اروپایی و تلاش و آزمون و خطایی است که مسئولان برنامه ریزی آموزشی ایران، و به خصوص شورای عالی مع ارف، برای بهبود و توسعه برنامه های درسی دوره متوسطه انجام داده اند. برای انجام این بررسی از روش تاریخی بهره گرفته شده و در حد امکان به مقایسه بعضی از درسهای برنامه های درسی این دوره، به جهت شناخت شباهتها و
تفاوتهای محتوای درسها پرداخته شده است . اساس اطلاعا ت این بررسی، نخستین برنامه تحصیلی دوره متوسطه ایران است که به عنوان یک برنامه درسی کشوری در سال 1293 شمسی، تحت عنوان دستور تعلیمات متوسطه به تصویب وزارت معارف رسیده، و سپس، مجموعه صورتجلسات شورای عالی معارف و مصوبات این شورا طی سالهای 1302 تا 1317 شمسی اس ت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که برنامه های درسی دوره متوسطه تدوین شده توسط شورای عالی معارف در دو دهه نخست قرن حاضر، بدوا تحت تاثیر الگوی برنامه های درسی اروپایی مدرسه دارالفنون و سپس دستور تعلیمات متوسطه 1293 شمسی شکل و سازمان گرفته و شورای عالی معارف ، طی حدود پانزده سال نخست، بارها به تدوین و تصحیح و اصلاح برنامه های آموزشیداخلی و کاهش و افزایش آنها پرداخته است؛ تا سرانجام در اواخر دهه دوم قرن، به برنامه درسی نسبتا منسجم و بهره مند از واژه ها و اصطلاحات فارسی رسیده است . بر اساس این تحقیق، حاصل کار شور ای عالی معارف در رابطه با تدوین برنامه درسی دوره متوسطه مجموعا مثبت ارزیابی می شود.
ارزیابی برنامه درسی علوم دوره راهنمایی از منظر آموزش های فراشناختی
حوزه های تخصصی:
تأملی بر سطوح سه گانه (آرمانی، رسمی، تجربه شده) برنامه درسی کاردانی تربیت معلم
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی راسته دوزی دوره متوسطه حرفه ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
ویژگیهای زبان علم در کتابهای شیمی دوره متوسطه ایران
حوزه های تخصصی:
جذابیت، کاربرد و فهم درسِ""دین و زندگی"" سوم متوسطه ( نگرش دانش آموزان و تبیین علّی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش«بررسی نگرش دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه ی شهر نیشابور به درس دین و زندگی» بوده است. سه پرسش نامه ی نگرش سنج به مطلوبیت درس (ناظر بر سه مقوله ی جذابیت،اهمیت و فهم)،نگرش سنج به معلم و مقیاس هویت دینی،به عنوان ابزار تحقیق استفاده شدند. جامعه ی آماری شامل 327 نفر از دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه شهر نیشابور بود که از هر دو جنس و در رشته های علوم انسانی و تجربی در سال تحصیلی90-89 به تحصیل مشغول بوده اند. برای نمونه گیری،از روشطبقه ای و خوشه ای استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که نگرشِ دانش آموزان نسبت به سه مؤلفه ی ""جذابیت،اهمیت و فهم"" نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمونt،بین پسران و دختران در مؤلفه های جذابیت و فهم،تفاوت معنادار وجود داشت و نظر دختران منفی تر(نسبتاً نامطلوب) بود؛ ولی در مؤلفه ی اهمیت،تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان بر حسب جنسیت وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس یک راهه،نشان داد،در مؤلفه ی جذابیت،نگرش دانش آموزان منطقه ی برخوردار،نسبت به نیمه برخوردار و غیر برخوردار،به طور معناداری،منفی تر بود ولی در مؤلفه ی فهم،دانش آموزان منطقه ی غیر برخوردار،نگرش منفی تر داشتند. ضمناً دانش آموزان رشته ی تجربی در مؤلفه ی جذابیت،نگرش منفی تری داشتند و در سایر مؤلفه ها تفاوت معناداریبرحسب رشته تحصیلی وجود نداشت. براساس تحلیل رگرسیون، عوامل پیش بین در جذابیت،عبارت از:1- هویت دینی،2- نگرش به معلم،3- جنسیت ،درمؤلفه ی اهمیت: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم و درمؤلفه ی فهم: 1- جنسیت،2-نگرش به معلم،3- هویت دینی و 4- طبقه اقتصادی – اجتماعی بوده اند. پیام نهایی آن که میزانِ مطلوبیت موجود این درس،نمی تواند به فراگیران کمک کند تا پیام های ارزشی این درس رابر پیام های ضد ارزشی (که از هزاران سو به مخاطبان می رسد)،برتری بخشند.