فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۰
135 - 151
حوزههای تخصصی:
با توجه به گستردگی کارکردهای اجرای پرسشنامه های موجود جنبه های محدودی از این کارکردها را می-سنجد. پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی بریف جامعیت بیشتری دارد و بر اساس جدیدترین دیدگاه ها در مورد کارکرد اجرایی ساخته شده است.موضوع: هدف از پژوهش حاضر، اعتبارسنجی می باشد.پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد، نمونه ای با حجم 516 نفر با روش نمونه گیری خوشه-ای استانهای تهران،آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان انتخاب شدند، تعداد 75 آزمودنی به دلیل پاسخ ناقص به پرسشنامه ها از تحلیل های آماری کنار گذاشته شدند و به این ترتیب نمونه نهایی مورد پژوهش به 441 پدر و مادر تقلیل یافت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: پرسشنامه حاضر از هشت مقیاس شکل گرفته و از ترکیب این هشت مقیاس دو شاخص تنظیم رفتار و شاخص شناختی به دست می آید و در نهایت از ترکیب نمره 8 مقیاس نمره کل آزمون BRIEF حاصل می شود، نتایج به دست آمده نشان می دهد آلفای کرونباخ محاسبه شده برای 8 مقیاس پرسشنامه بین 68 تا 86 می باشد و همچنین آلفای کرونباخ محاسبه شده برای شاخص تنظیم رفتار ، شاخص شناختی و نمره کل پرسشنامه BRIEF به ترتیب 86/0، 89/0 و 93/0 می باشد. نتیجه-گیری: بنابر یافته های پژوهش حاضر، پرسشنامه بریف در جامعه ایرانی به عنوان ابزار سنجش کارکردهای اجرایی اعتبار مطلوبی دارد و در تحقیقات و کارهای بالینی به عنوان یک ابزار معتبر قابل کابرد می باشد.
بررسی عوامل موثر بر میزان رعایت هنجارها توسط دانش آموزان در محیطهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، شناخت هنجارهای موجود در محیط آموزشی و سنجش میزان تمایل دانش آموزان به رعایت هنجارها است. این تحقیق درصدد است با توجه به مفاهیم هنجار و جامعه پذیری، هنجارها را در محیط آموزشی مورد بررسی قرار داده و میزان رغبت و تمایل دانش آموزان را در رعایت هنجارها بعنوان نقش دانش آموزی مورد ارزیابی قرار دهد. روش مطالعه در این تحقیق، روش پیمایشی است. شیوه جمع آوری اطلاعات با تلفیق مراجعه به اسناد و مدارک و نیز پرسشنامه انجام شده است. جهت دسترسی به واحدهای نمونه (دانش آموزان دختر) از روش نمونه گیری طبقه ای بهره گرفته و پس از کسب آمار دانش آموزان در منطقه 18 تهران، حجم نمونه 150 دانش آموز تعیین شد. این تحقیق نشان داد که ویژگیهایی چون رشته تحصیلی، سطح تحصیلات و شغل والدین، معدل دانش آموزان و میزان فعالیت دانش آموزان به طور غیر مستقیم در رعایت هنجارها موثر است. همچنین شرایط محیط آموزشی، میزان آگاهی دانش آموزان از مقررات محیط آموزشی و میزان ارضای نیاز آنها، در رعایت هنجارها موثر است
ارزیابی کارآمدی دوره های یادگیری الکترونیکی در دانشگاه تربیت مدرس از دیدگاه کاربران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی کارآمدی دوره های یادگیری الکترونیکی دانشگاه تربیت مدرس از دیدگاه کاربران است. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه، دانشجویان در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تربیت مدرس می باشند. حجم نمونه، شامل 66 نفر از دانشجویان رشته های فن آوری اطلاعات، فن آوری اطلاعات و ارتباطات، حقوق خصوصی، حقوق بین الملل و مدیریت سیستم، از جامعه دانشجویان این رشته ها بوده اند که با شیوه نمونه گیری غیرتصادفی هدف مند انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته 53 سؤالی بسته پاسخ پنج گزینه ای با هشت معیار، استفاده شده است. پایایی پرسش نامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردید و روایی آن مورد تأیید متخصصان مربوطه قرار گرفت. در این پژوهش، از تی تک متغیری برای هر آیتم استفاده و تفسیر شده است. نتایج پژوهش، به لحاظ آماری نشانگر آن است که کاربران سامانه یادگیری الکترونیکی به سامانه دسترسی مطلوب دارند؛ از پشتیبانی مناسب بهره مند می باشند؛ از آزمون و ارزشیابی مناسب بهره مند می باشند؛ از تمرین ها و تکالیف مناسب بهره مند نمی باشند، از منابع مناسب بهره مند می باشند؛ از محتوای الکترونیکی مناسب بهره مند نمی باشند، از واسط کاربری مناسب بهره مند نمی باشند؛ و از ارایه درس مناسب بهره مند می باشند.
اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای مبتنی بر چندرسانه ای در یادگیری موضوعات پیچیده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای به صورت چندرسانه ای در یادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور، از روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق، شامل تمامی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهرکرج بود که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در سه گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) قرار داده شدند. در گروه کنترل، درس علوم تجربی به شیوه مرسوم و در گروه های آزمایشی یک و دو، به ترتیب همان مطالب درسی در قالب نرم افزار چندرسانه ای معمولی طراحی شده توسط محقق و نرم افزار چندرسانه ای طراحی شده با الگوی چهار مؤلفه ای، به دانش آموزان ارایه شد. برای هر سه گروه، پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون محقق ساخته بود که پایایی آن، 84/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نمرات گروه های کنترل و آزمایش، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که متغیر وابسته؛ یعنی، یادگیری دانش آموزان کلاس مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بهتر از گروهی که با روش مرسوم آموزش دیده بودند و نیز یادگیری دانش آموزانی که با روش مبتنی بر چندرسانه ای طراحی شده بر مبنای الگوی چهار مؤلفه ای، بهتر از گروه مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بود. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود، در آموزش موضوعات پیچیده از قابلیت های چندرسانه ای ها و الگوهای طراحی آموزشی دقیقی مثل الگوی چهار مؤلفه ای که برای آموزش موضوعات پیچیده ارایه شده است، استفاده گردد.
آموزش و پرورش و رشد سیاسی
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش امروزه نه به مثابه نهادی محافظه کار، بلکه هنچون ابزاری در جهت ایجاد دگرگونی در جهات مختلف اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی مورد توجه قرار می گیرد. رابطه متقابل آموزش و پرورش و رشد سیاسی یکی از جنبه های مورد تاکید در این مقاله است که با بهره گیری از یافته های محققان تعلیم و تربیت و تجربه های سایر جوامع مورد نقد و تحلیل قرار گرفته و برنامه ریزی موثر برای نیل به این هدف راه حلی موثر تلقی گردیده است.
بررسی میزان تحقق اهداف شناختی درس علوم با روش های تدریس سنتی و کاوشگری
حوزههای تخصصی:
Consciousness-raising tasks versus deductive approach: Two form-focused instruction types in teaching grammar to Iranian high school EFL learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Consciousness-raising (CR) task is a new way of teaching grammar developed in communicative contexts although little has been written on the effectiveness of CR tasks in EFL setting. The present study is an attempt to investigate the impact of CR tasks in Iranian EFL setting by comparing them with deductive، grammar lessons common in the Iranian schools. The subjects of this study were 80 EFL pre-university male students who were randomly assigned to an experimental group and a control one. The control group received three ordinary teacher-fronted، deductive lessons، a common way of teaching methodology in Iran، on three grammatical structures (adverb placement، indirect object placement and the use of relative clause). The experimental group، however، was treated with three ‘consciousness-raising’ (CR) tasks dealing with the same target structures. The results showed that in the short-run، CR tasks were as effective as deductive approach in promoting the learners’ grammatical knowledge while in the long-run، the CR group maintained their gains more effectively than the deductive group. The conclusion is that CR tasks can function more effectively than deductive approach if the following conditions are met: (a) performing the consciousness-raising tasks in learners’ L1; (b) providing the learners with feedback whenever they encounter a problem in solving the tasks; (c) grouping the learners in such a way that at least one learner in each group would be more proficient than the other members to help the less proficient ones understand and discover the rules more effectively.
رویکرد تلفیقی در برنامه ی درسی تربیت بدنی مقطع ابتدایی: تبیین امکان از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده این پژوهش امکان به کارگیری رویکرد تلفیقی در برنامه درسی تربیت بدنی مقطع ابتدایی از دیدگاه متخصصان است. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش را اساتید و صاحب نظران رشته ی علوم تربیتی با گرایش برنامه ریزی درسی و اساتید و صاحب نظران رشته ی تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی و آشنا به برنامه درسی تربیت بدنی دانشگاه های دولتی شهر تهران تشکیل می دهند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته ی 25 سؤالی جمع آوری شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از دو روش آماری t تک نمونه ای و خطی- لگاریتمی بررسی شده است. یافته های به دست آمده از طریق روش آماری t تک نمونه ای حاکی از آن است که از دیدگاه متخصصان تدوین اهداف، انتخاب محتوا و همچنین انسجام تجربیات فراگیران از طریق ارائه برنامه درسی تربیت بدنی به صورت تلفیقی معنادار است. همچنین نتایج حاصل از روش خطی- لگاریتمی حاکی از آن است که دیدگاه متخصصان با توجه به جنسیت و میزان موافقت آنان نسبت به تدوین برنامه درسی تربیت بدنی تلفیقی معنادار است و دیدگاه متخصصان با توجه به سابقه تدریس و تعامل این سه عامل معنادار نیست. بر اساس نتایج این پژوهش از نظر متخصصان با توجه به مؤلفه های برنامه ریزی درسی می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی تهیه و تدوین نمود. همچنین از نظر متخصصان با توجه به عامل جنسیت و میزان موافقت می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی تهیه و تدوین کرد. با توجه به عامل سابقه تدریس و تعامل سه عامل تهیه برنامه درسی تربیت بدنی به صورت تلفیقی از نظر متخصصان اختلاف نظر وجود دارد.
مفهوم پردازی بین المللی کردن برنامه درسی در آموزش عالی؛ ابعاد و روندها
حوزههای تخصصی:
. بینالمللی کردن برنامه درسی (IOC) مفهومی جدید و در حال تحول است که بهطور ویژه از اوایل قرن بیستویکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژه در بسیاری از ممالک بهویژه ایران توام با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی تلاش کرده تا برداشت های مختلف از این واژه و حدود و دامنه آنها را مفهومپردازی کرده و در این راستا 3 برداشت متفاوت از IOC تحت عنوان بینالمللی کردن دروس و رشتههای دانشگاهی، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی و بینالمللی کردن حرفه برنامه درسی را شناسایی و معنی مؤلفه های آنها را معرفی کند.
رابطه بین میزان تماشای تلویزیون و بهره گیری از منابع اطلاعات غیر درسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
" این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین تماشای تلویزیون و استفاده از منابع اطلاعاتی غیر درسی مانند کتاب، روزنامه و مجله انجام شده است. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه شهر کرمان تعداد 600 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از نظر 7 نفر از ...
"
کاربردهای نوین فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) در مشاوره و راهنمایی (رویکرد مدرسه ای)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پردازی بین المللی کردن برنامه درسی در آموزش عالی؛ ابعاد و روندها
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بینالمللی کردن برنامه درسی (IOC) مفهومی جدید و در حال تحول است که بهطور ویژه از اوایل قرن بیستویکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژه در بسیاری از ممالک بهویژه ایران توام با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی تلاش کرده تا برداشتهای مختلف از این واژه و حدود و دامنه آنها را مفهومپردازی کرده و در این راستا 3 برداشت متفاوت از IOC تحت عنوان بینالمللی کردن دروس و رشتههای دانشگاهی، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی و بینالمللی کردن حرفه برنامه درسی را شناسایی و معنی مؤلفههای آنها را معرفی کند.