فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زندگی سازمانی و زندگی شخصی لازم و ملزوم یکدیگرند. کارکنان مهم ترین سرمایه های سازمان هستند که نقش محوری در تحول سازمان ایفا می کنند. در گذشته فقط بر زندگی شخصی کارکنان تأکید می شد، اما امروزه بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان به یکی از مهم ترین اهداف سازمان تبدیل شده است. هدف اصلی پژوهش تعیین رابطه ی میان کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی و میزان بهره وری در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهرستان جهرم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمامی کارکنان (رسمی و پیمانی) دانشگاه علوم پزشکی شهرستان جهرم به تعداد 854 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 267 نفر محاسبه شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه ی آماری پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و بهره وری فردی استفاده شد که پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 87/ ،81/و89/ بدست آمده است. داده های جمع آوری شده از راه آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون توکی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که همبستگی مثبت و معنی داری بین کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی و میزان بهره وری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی جهرم وجود دارد.
حدود دانش بشر
منابع استرس زای آموزش بالینی پرستاری و سبک های مقابله ای دانشجویان در برابر آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: دانشجویان پرستاری برخلاف بسیاری از گروه های دانشجویی دیگر، به دلیل مسایل مربوط به رشته تحصیلی و حرفه خود با عوامل استرس زای زیادی مواجه هستند که لازم است خود را با این شرایط وفق دهند. از طرفی، براساس تئوری های روان شناختی، سبک های مقابله ای نقش مهمی در کاهش استرس و در نتیجه سلامت عمومی افراد دارند. لذا این پژوهش با هدف تعیین منابع استرس زای آموزش بالینی و سبک های مقابله ای در دانشجویان پرستاری انجام گرفت.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، 309 نفر از دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه در سال 1393 به صورت تمام شماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها، فرم مشخصات جمعیت شناختی، مقیاس استرس درک شده و پرسش نامه مهارت های مقابله ای بود. داده های به دست آمده با نرم افزار آماری SPSS 20 و آزمون های آنالیز واریانس، کروسکال- والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: استرس ناشی از اساتید و کادر پرستاری، رتبه یک و استرس ناشی از مراقبت از بیماران رتبه آخر را به خود اختصاص دادند. دانشجویان پرستاری مهارت های مقابله ای مساله مدار را بیشتر از سبک مقابله ای هیجان مدار به کار می گرفتند. میانگین نمره کلی استرس و نیز نمره کلی سبک های مقابله ای در بین دانشجویان دختر و پسر و در بین دانشجویان سال های تحصیلی مختلف تفاوت آماری معنی داری داشت. (05/0p<). همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین استرس درک شده آموزش بالینی و سبک مقابله هیجان مدار مشاهده شد (3/0=r0؛ 0001/0=p).
نتیجه گیری: استرس ناشی از اساتید و کادر پرستاری، بیشترین عامل استرس زای آموزش بالینی در دانشجویان پرستاری است. همچنین دانشجویان پرستاری مهارت های مقابله ای مساله مدار را بیشتر از سبک مقابله ای هیجان مدار به کار می برند.
گفت و گوی ناشنوا و بیمار
پیش بینی خودکارآمدی در ریاضی بر اساس جهت گیری های هدف در میان دانش آموزان سرآمد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خودکارآمدی در ریاضی بر
اساس جهت گیری های هدف در میان دانش آموزان سرآمد تحصیلی بود. بدین منظور، 311
دانش آموز سال اول دبیرستان (141 دختر و
170 پسر) به روش خوشه ای از دبیرستان های پرورش استعدادهای درخشان و نمونه
دولتی واقع در شهرستان شیراز انتخاب شدند. مقیاس جهت گیری هدف در ریاضی و پرسشنامه
خودکارآمدی در ریاضی به عنوان ابزار سنجش به کار برده شد. پژوهش حاضر، شواهدی مبنی
بر روائی و پایائی قابل قبول این ابزارها فراهم ساخت. یافته ها نشان داد که رابطه
معنی دار بین جهت گیری های هدف و
خودکارآمدی در ریاضی بر قرار است. چنان که فزونی تبحرگرائی و عملکردگرائی با
افزایش خودکارآمدی همراه بود، در حالی که عملکردگریزی رابطه منفی با مؤلفه ها و کل
خودکارآمدی در ریاضی داشت. نتایج تحلیل های رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که
تبحرگرائی در فرآیند یادگیری درس ریاضی، مهم ترین عامل پیش بینی کننده خودکارآمدی
است. عملکردگرائی اگرچه به طور مثبت دو مؤلفه و کل خودکارآمدی را پیش بینی می نمود،
امّا نسبت به تسلط گرائی، نقش پیش بینی کنندگی به مراتب ضعیف تری داشت. بر خلاف آن،
فزونی عملکردگریزی با کاهش مؤلفه های خودکارآمدی در ریاضی همراه بود. تلویح یافته های
پژوهش حاضر برای دست اندرکاران آموزش و پرورش فراگیرندگان سرآمد تحصیلی، تأکید
بیشتر بر راه کارهائی است که آنان را به اهداف درونی یادگیری در درس ریاضی هدایت
نماید.
کارکردهای اجرایی و راهبردهای اثربخش برای بهبود آن در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش معرفی کارکردهای اجرایی (توجه پایدار، حافظه کاری، بازداری پاسخ) و استفاده از راهبردهایی برای بهبود آنها در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. کارکردهای اجرایی وظایف و نقش های مختلفی دارند که در تمامی این افراد در هر سن و جنس به فراخور سن، قدرت و سلامت کارکردها در زندگی تاثیرگذار هستند. درواقع این نیرو که به عنوان یک سازه شناختی مطرح است، وظایفی مانند حل مسئله، توجه، استدلال، سازماندهی، برنامه ریزی، حافظه، بازداری پاسخ، کنترل بازدارنده، کنترل تکانه، حفظ آمایه و تغییر آمایه را بر عهده دارد. در نتیجه نارسایی در این زمینه با اختلال در عملکردهای روزانه همراه است. روش: پژوهش حاضر با روش مرور سیستماتیک پیشینه انجام شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با استفاده از تکنیک ها و راهبردهای مطرح شده با توجه به موقعیت می توان در جهت بهبود و تقویت کارکردهای اجرایی عمل کرد و کمک شایانی به دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در زندگی تحصیلی، اجتماعی و فردی آنها نمود.
نقد و بررسی کتاب نیونان
حوزههای تخصصی:
تدوین برنامه مبتنی بر الگوی پاسخ به مداخله و تعیین اثربخشی آن بر بهبود املانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه تقویت املاء بر اساس الگوی پاسخ-به-مداخله و مطالعه ی اثربخشی آن در تقویت عملکرد دانش آموزان با مشکلات املا نویسی پایه سوم ابتدایی بود. این پژوهش در دو مرحله ی تدوین و اعتباریابی برنامه و سنجش اثر بخشی آن اجرا شده است و از نوع طرح های تک آزمودنی AB بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم ابتدایی سال تحصیلی 1394-95 شهر کرج بود. 20 دانش آموز به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مداخله ای سه ردیفی براساس الگوی پاسخ-به-مداخله (ردیف اول شامل گروه 5 نفری در 9 جلسه 30 دقیقه ای ، ردیف دوم گروه های 3 نفری در 9 جلسه 45 دقیقه ای، ردیف سوم 12 جلسه یک ساعته انفرادی) شرکت داده شدند، و براساس برنامه تدوین شده براساس برنامه های متناسب با الگوی پاسخ-به-مداخله به روش آموزش مستقیم، آموزش دیدند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون املای کریمی و رضایی (1392) است. براساس نتایج بدست آمده از ICC اعتبار برنامه گرداوری شده برابر با 36/0 است، با توجه به (00/0> P)، از اعتبار مناسبی برای اجرا برخوردار می باشد. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در هر ردیف با استفاده از روش محاسبه اندازه اثرتحلیل شدند. بر اساس ارزیابی و نظارت اجرا شده به ترتیب در هر ردیف مداخله 20، 10 و 20 درصد شرکت کنندگان پاسخ به مداخله داشتند و سایر شرکت کنندگان پیشرفتی در مداخلات اجرا شده نداشتند. باتوجه به ویژگی های شرکت کنندگان در پژوهش می توان نتیجه گرفت برنامه تدوین شده برای دانش آموزانی با ضعف درسی مناسب است.
تأثیر آموزش علوم تجربی با رویکرد زمینه محور بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
150 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش علوم تجربی با رویکرد زمینه محور بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه هفتم بوده است. روش پژوهش در این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه هفتم دوره اول متوسطه شهرستان بهارستان (استان تهران) در سال تحصیلی 93- 1392 می باشد. حجم نمونه متشکل از 67 نفر دانش آموز پسر پایه هفتم بود که 33 نفر آن ها گروه آزمایش و 34 نفر گروه گواه بودند و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش شامل آزمون هوش ریون و آزمون پیشرفت تحصیلی (دانشی، مهارتی و نگرشی) بر اساس مطالب درس علوم تجربی پایه هفتم بود. در ابتدا از هر دو گروه آزمایش و گواه، پیش آزمون پیشرفت تحصیلی به عمل آمد، سپس متغیر آزمایشی (آموزش زمینه محور) در 12 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد درحالی که گروه گواه با همان رویکرد مرسوم آموزش دیدند. در پایان، پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و در بخش استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی گروه آزمایشی که با رویکرد زمینه محور آموزش دیده بودند نسبت به گروه گواه که با رویکرد مرسوم آموزش داده شدند بیشتر و تفاوت بین میانگین های آن ها معنادار است. بنابراین می توان گفت که آموزش زمینه محور می تواند به عنوان یک رویکرد مناسب در تألیف کتب درسی و آموزش علوم تجربی مورد استفاده قرار گیرد.
مروری بر مقالات: نیاز سنجی برای تدوین برنامه درسی مهارت های زندگی
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل محتوای کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی بر اساس میزان توجه به آموزش مؤلفه های سواد رسانه ای
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی به مقوله آموزش سواد رسانه ای است که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است و شامل فراوانی، درصد فراوانی و نمودار است. در این پژوهش که با روش تحلیل محتوا انجام شده، محتوای متنی، تصویر و پرسش ها به روش کیفی بررسی گردیده است، جامعه آماری این تحقیق کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 97-98 می باشد یافته های پژوهش استخراج پنج مؤلفه ی 1-وجود محتوایی درباره یک رسانه 2-وجود محتوایی در جهت فهم رسانه ها 3- وجود محتوایی در جهت ارائه توضیحات نسبت به استفاده صحیح از رسانه ها 4- وجود محتوایی در جهت بیان تهدیدات و مضرات رسانه ها 5- وجود محتوایی در جهت مقابله با تهدیدات و چالش ها را برای آموزش سواد رسانه ای نشان دادند. نتایج بیانگر این بود که درمجموع آیتم های مرتبط با آموزش سواد رسانه ای برابر 125 آیتم بوده که بخش محتوای متنی آن 56 آیتم و بخش محتوای تصویری آن 15 آیتم و بخش محتوای پرسشی آن 54 آیتم را به خود اختصاص داده اند. نتیجه فوق بیانگر این است که فراوانی آیتم های متنی بیشتر از تصویری بوده و می توان گفت که در متن کتاب به رسانه، کاربرد و استفاده صحیح از آن اشاره شده اما به تهدیدات و مضرات رسانه ها پرداخته نشده است. در بررسی میزان توجه کتاب به پرسش ها باید گفت که پرسش ها در جهت بیان استفاده از رسانه ها و تحلیل و استفاده درست از آن می باشند اما همانند متن و تصویر به بیان راه مقابله با تهدیدات رسانه ها اختصاص نیافته است.
تجربیات جهانی توسعه روستایی (1): مشارکت مردمی
حوزههای تخصصی:
تاثیر هوش فرهنگی بر یادگیری خودراهبر دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هوش فرهنگی دامنه جدیدی از هوش است که می تواند باعث افزایش سازگاری دانشجویان شود و یادگیری آنان را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان انجام شد.
ابزار و روش ها: این پژوهش علّی- مقایسه ای در سال 1394 در دانشجویان دختر رشته پرستاری مقطع کارشناسی شهر قم انجام شد. 86 دانشجوی دختر پرستاری از یکی از دانشگاه های شهر قم به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران و پرسش نامه یادگیری خودراهبرِ فیشر، کینگ و تاگو توسط نمونه ها تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات یادگیری خودراهبر و دو مولفه خودمدیریتی و رغبت به یادگیری، در دانشجویان دارای هوش فرهنگی بالا به طور معنی داری بالاتر از دانشجویان با هوش فرهنگی پایین بود. اما در مولفه خودکنترلی بین دانشجویان با هوش فرهنگی بالا و پایین تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: هر چه هوش فرهنگی فرد بالاتر باشد، خودراهبری در یادگیری، خودمدیریتی و رغبت به یادگیری نیز بالاتر است.
شتاب و سستی در محیط مدرسه
حوزههای تخصصی:
ویژگی یک «جو آموزشی اثر بخش» در آموزشگاه
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۰۹
حوزههای تخصصی:
رابطه بین سلامت عمومی و سبک های اسنادی و مقایسه آن در دانشجویان دختر و پسر سال اول و آخر دانشگاه در رشته های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت عمومی دانشجویان یکی از مباحث مورد توجه در مقیاس های سلامت کل جامعه بوده که با سبک تبیینی (سلیگمن، 1979) خوشبینانه و بدبینانه ارتباط نزدیکی دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سلامت عمومی و سبک های اسنادی و مقایسه آن در دانشجویان دختر و پسر سال اول و سال آخر دانشگاه آزاد اسلامی واحدساری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری است درهمین راستا، تعداد 288 نفر (120دختر و 168 پسر) از دانشجویان دانشگاه آزاد ساری در مقطع کارشناسی به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به طور همزمان به سؤال های پرسشنامه سلامت عمومی 28 GHQ و آزمون سبک های اسنادی سلیگمن ASQ پاسخ دادند. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS بین ابعاد علایم افسردگی و علایم جسمانی با بعد کنترل پذیری همبستگی معکوس وجود داشت (005/0->P). همچنین، بین بعد پایداری ناپایداری و اضطراب اختلال خواب وعلایم افسردگی نیز همبستگی از نوع مثبت وجود داشته است (031/0>P). بین کارکرد اجتماعی و بعد کلی اختصاصی نیز همبستگی وجود دارد (016/0>P). علاوه بر این، دانشجویان سال آخر در مجموع شکست ها و پیروزی های خود را به صورت کلی تر (003/0>P) و ناپایدارتری نسبت به سال اولی ها طبقه بندی می کردند (016/0>P). افزون بر آن، بین دانشجویان سال اول و سال آخر از نظر مقیاس های سلامت عمومی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0>P). دانشجویان گرایش های فنی و مهندسی در بعد کلی اختصاصی با دانشجویان دیگر رشته ها متفاوت بودند (0001/0>P). بین رشته های مختلف تفاوت معنی داری از لحاظ سلامت عمومی مشاهده نشد (05/0>P). بین دختران و پسران در مقیاس های سبک های اسنادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0>P). همچنین، دختران نسبت به پسران در مقیاس علائم جسمانی (0001/0>P) و اضطراب و اختلال خواب نمره بیشتری کسب کردند (013/0>P).
اصول تعلیم و تربیت
حوزههای تخصصی:
کاستیهای پژوهشهای آموزشی در کشورهای جهان سوم
حوزههای تخصصی:
تاثیر روش بازنمایی مواد آموزشی در محیط یادگیری چند رسانه ای بر یادآوری واژگان با نقش میانجی گری سیالی کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر نوع بازنمایی و ارائه مواد آموزشی (متن و تصویر/ متن) بر یادآوری واژگان در محیط یادگیری چند رسانه ای با میانجی گری سیالی کلامی بوده است. در این پژوهش 78 دانشجو (45 زن و 33 مرد) در 6 گروه 13 نفری در یک طرح پیش آزمون- پس آزمون چند گروهی شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش آزمون هوش آزمای تهران-استانفورد- بینه (TSB-R) و آزمون یادآوری لغت محقق ساخته بود. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی (کنترل، کلامی و متن- دیداری) و صفحه نمایش (برزگ و کوچک) تقسیم شدند. پیش و پس از کاربندی آزمایشی یادآوری لغت اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد که گروه متن/ تصویر به طور متوسط، لغات بیشتری را یادآوری کرده است و به علاوه، افراد این گروه در مقایسه با گروه های دیگر عملکرد نزدیک تری به یکدیگر داشته اند. همچنین یافته ها حاکی از این است که یادآوری لغت در گروه با صفحه بازنمایی بزرگ تر بیش از صفحه بازنمایی کوچک و گروه کنترل است. یافته های پژوهش در زمینه میانجی گری سیالی کلامی نشان داده است که تاثیری در یادگیری لغت در بین آزمودنی ها ندارد. در طراحی محیط های چندرسانه ای باید به نقش مثبت توضیحات متن/ تصویر و همچنین اندازه صفحه نمایش چندرسانه ای توجه کرد.