فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۶
حوزههای تخصصی:
آزادی فکر و آزادی در آموزش
منبع:
لوح مرداد ۱۳۷۸ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تدریس و معلم
روش ها و راه های موفقیت اعضای انجمن های اولیا و مربیان
منبع:
پیوند ۱۳۷۹ شماره ۲۵۲
حوزههای تخصصی:
تبیین ویژگی های معلم کاریزماتیک به عنوان الگویی از معلم اثربخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
135 - 150
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تشریح و تبیین ویژگی های کاریزمایی و معلم کاریزماتیک انجام شده است. برخلاف تصور رایج که کاریزما را معمولاً موضوعی خارق العاده و مادرزادی می داند در این پژوهش تبیین می شود که کاریزما ویژگی منحصر به افراد خاصی نیست، بلکه مربوط به رفتار و گفتار خاصی است که قابل آموزش و یادگیری است. در بینش امروزی، کاریزما بیشتر با مؤلفه هایی مانند داشتن اعتمادبه نفس، توانایی درک دیگران و ارتباط با آن ها، نوع دوستی، برخورداری از توانایی بلاغت و فصاحت و به طورکلی توانایی تأثیرگذاری بر دیگران مشخص می شود. برای تحلیل مفهوم کاریزما از روش تحلیل مفهومی و برای ارائه مفهومی از معلم کاریزماتیک از روش مفهوم پردازی استفاده شده است. به همین منظور بعد از تبیین کاریزما و مؤلفه های آن، ویژگی های معلمان اثربخش و کاریزماتیک تبیین شده است. این ویژگی ها در بخش رفتاری شامل مواردی مانند داشتن شور و اشتیاق برای تدریس، توانایی خوب گوش دادن، داشتن روحیه شوخ طبعی و ارتباط مؤثر با دانش آموزان می باشد. در بخش گفتاری، فنون بلاغت و فن بیان، مانند استفاده مناسب از استعاره و تشبیه، استفاده از داستان برای تفهیم بهتر مطالب و ایجاد تصویر و بینش از طریق سخن و تصویرسازی ذهنی اشاره شده است.
نقش انجمن اولیاء و مربیان در اقتصاد آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
توهم زدایی؛ رویکردی پربار ولی مورد غفلت در آموزش ما
حوزههای تخصصی:
آموزش مجازی در نظام آموزش عقیدتی سیاسی
حوزههای تخصصی:
ELT educational context, teacher intuition and learner hidden agenda (a study of conflicting maxims)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study، first، attempted to explore the conflict or tension between EFL teacher intuition or concepts and the conception with a composite view assembled from learner's accounts of the distinctive features of Communicative Language Teaching (CLT)، and second to investigate the latter's ""hidden agenda"" (Nunan، 1998) of what ELT should be. On the other hand، role of educational context as an independent variable in determining such conflicting conceptions was also investigated. The study was carried out in the Iranian educational context conventionally categorized into three settings including; authoritarian، semi-democratic and democratic، given their varying existing educational policies and planning. Both the learner and teacher-participants (N=150، 45، respectively) answered three triangulating and already validated questionnaires (Brindly، 1984 and BALLI of Horwitz، 1987) attempting both the nature of language learning activities and their beliefs on CLT. Findings revealed that the learners hold variety of self-efficacy beliefs different from those of their teachers about learning language، many of which supported to be attributed to the educational context type and language planning and the pertinent administration policies. While both sides agreed in general on the virtues of CLT to language teaching، there were interesting differences in their perceptions mainly as to lesson purposes، classroom activities، and learning outcomes. The implications of the study would revolve around the (I) dependency of reflective teaching and learning on teacher's awareness of learner's needs، capabilities، potentials and preferences or in Richard's (1996) term of learner's"" maxims""، (II) necessity of teacher-learner cooperation in syllabus design، (III) significance of narrowing the gap between their maxims of instruction and learning، and (IV) awareness of the possible imposition of negative impacts like tension، anxiety and dissatisfaction on the learner's side resulting from any cognitive and intuitive mismatch on the teacher's side.
هنجاریابی و بررسی پایایی و روایی فرم رجحان به فعالیت های سیاهه کروی فردی در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان تربت حیدریه
حوزههای تخصصی:
فرم رجحان به فعالیتهای سیاهه کروی فردی (فرم رجحان به فعالیت های سیاهه کروی فردی) ، ابزاری جدید در زمینه سنجش تیپ های رغبت مسیر شغلی بر اساس مدل کروی مسیر شغلی است. به منظور هنجاریابی و تعیین پایایی و روایی این ابزار ، یک نمونه 451 نفری از دانش آموزان دبیرستانی(210 مرد و 241 زن) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند تا فرم رجحان به فعالیت های سیاهه کروی فردی و رغبت سنج تحصیلی و شغلی هالند را تکمیل کنند. بنابر نتایج تحلیل به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 16 ، به روش محاسبه همسانی درونی، با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی خوبی در همه مقیاس های هجده گانه مشاهده شد (70/0= min ، 86/0= max ، 79/0= m ، 04/0= SD ) ، ضرایب بازآزمایی نیز پایایی قابل قبولی را در همه زیر مقیاس ها نشان داد 71/0= min ، 77/0= max ، 75/0= m ، 02/0= SD ). محاسبه ضرایب همبستگی نمره های در زیر مقیاس های هجده گانه، روایی (از نوع سازه همگرا و واگرا، و ساختاری) مناسبی را در تمام مقیاس ها، بجز در مقیاس خدمات شخصی نشان داد . به منظور ارایه معیاری برای تبدیل نمره های خام به نمره های استاندارد T ، جدول میانگین و انحراف معیار برای تمام زیرمقیاس ها به تفکیک جنسیت ارایه شد. نتایج شواهدی را در حمایت از روایی و پایایی مقیاس ها و قابلیت سنجش رغبت های مسیر شغلی با این ابزار و همچنین مدل کروی، در مطالعات بین فرهنگی نشان داد. چند مورد پیشنهادهای پژوهشی نیز در بخش بحث و نتایج ارائه گردید.
شناسایی و واکاوی فرهنگ معلمان ابتدایی استان لرستان: رویکرد مردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۳۷
73-92
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی فرهنگ معلمان ابتدایی استان لرستان انجام شده است. روش تحقیق مردم نگاری و از نوع توصیفی بوده است. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی استان لرستان بودند که از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری 18 معلم مورد مشاهده از نوع مشارکتی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. این تحقیق به شناسایی و تبیین ویژگیها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ مشارکت و ارتباط معلمان منتج شد. یافته های تحقیق با توجه به مشاهدات و بیان اطلاع رسانها نشان داد که معلمان مورد بررسی دارای ویژگیها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ ارتباط مثبت و مورد انتقادند. از ویژگیهای فرهنگی مثبت می توان به سخت کوشی، حجب و حیا، حوصله و خوش اخلاقی و از ویژگیهای مورد انتقاد می توان به نداشتن حس همکاری در مباحث آموزشی، وجدان کاری کم و اعتیاد بعضی از معلمان اشاره کرد. از شاخصه های فرهنگی می توان به فرهنگ پوشش و فرهنگ انتخاب محل خدمت اشاره کرد که به تناسب مدارس و نوع دید معلمان با سابقه و کم سابقه متفاوت بود. فرهنگ ارتباط و مشارکت معلمان در رابطه با همکاران، والدین و دانش آموزان با توجه به شرایط محیط، سطح سواد و توقعات والدین و دانش آموزان و عوامل گوناگون حاکم بر مدرسه متفاوت بود. نتایج این مطالعه برای شناسایی تفاوتهای فرهنگی و اجتناب از برنامه ریزی کاملاً متمرکز نظام آموزشی به کار می آید.
بررسی تأثیر بازخورد در ارزشیابی تکوینی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 90 – 89
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین تأثیر بازخورد ارزشیابی تکوینی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر شبه آزمایشی یا شبه تجربی بوده است و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی مدارس شهر و روستاهای میاندوآب که به تعداد 220 کلاس می باشد. از بین این کلاس ها 8کلاس به روش خوشه ای و به طور تصادفی به عنوان نمونه آماری که 4 کلاس از شهر و 4 کلاس از روستا انتخاب شدند و جایگزینی کلاسها در دو گروه کنترل و آزمایش بصورت تصادفی انجام گرفت. سپس آزمون های پنجگانه از درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی در طول نیمسال دوم 90-89 به منظور تعیین میزان تأثیر آزمون ها بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی انجام شد. و برای سنجش پایایی آزمون ریاضی از آلفای کرونباخ استفاده شد و هم چنین ضریب پایایی آزمون فیلیپس و چک لیست از روش کودر ریچاردسون استفاده شد که پایایی آنها به ترتیب 84/0 و96/0 بدست آمد. به منظور توصیف داده های بدست آمده از فنون آمار توصیفی (مانند تشکیل جداول توزیع پراکندگی معدل – ترسیم نمودارها) استفاده شد و به منظور بررسی تأثیر بین متغیرها از آزمون t مستقل استفاده شد که کلیه فرایند تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS17 انجام شد. نتایج نشان داد که: انجام ارزشیابی تکوینی در جریان نیمسال یا ترم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی تأثیر بیش تری دارد و در بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده شد. و هم چنین از نظر تسهیل آزمون پایانی (احساس راحتی در پاسخگویی به سؤالات) در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی بین دانش آموزانی که آزمون های تکوینی برای آنها اجرا می شود با دانش آموزانی که برای آنها ارزشیابی تکوینی اجرا نمی شود تفاوت معنی داری وجود دارد و از نظر میزان کاهش ترس و اضطراب از امتحان ریاضی پایه پنجم ابتدایی بین دانش آموزانی که آزمون های تکوینی برای آنها اجرا می شود با دانش آموزانی که برای آنها ارزشیابی تکوینی اجرا نمی شود تفاوت معنی داری وجود دارد.
اثاثیه مدارس (تخته سیاه) (2)
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی مفهومی مدیریت کیفیت فراگیر متناسب با آموزش و پرورش متوسطه و سنجش میزان تناسب آن
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت به مثابه «بیلدونگ» در پدیدارشناسی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین ماهیت، هدف و مؤلفه های مفهومی تعلیم و تربیت بر اساس فرایند تکوین دانش در پدیدارشناسی هگل می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تفسیر مفهومی و مفهوم پردازی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که «بیلدونگ» در تعریف تعلیم و تربیت به عنوان فرایندی توصیف می شود که به دنبال ارتقای تجربه مفهومی فرد از طریق درک نابسندگی های موجود در زندگی است که با نگاهی به گذشته، رو به سوی آینده ای خردمندانه دارد. با این توصیف، هدف بیلدونگ «خردورزی فراگیر آشتی جویانه» در تعلیم و تربیت است. از جمله مؤلفه های مفهومی تعلیم و تربیت می توان به «آزادی بنیاد»، «تاریخ مند»، «بازسازانه»، «تعاملی»، «تأییدطلبانه» و «خطاشکیب» اشاره نمود. تعلیم و تربیت به مثابه بیلدونگ می تواند الهام بخش جریان نوینی در عرصه مطالعات تربیتی در ایران باشد که ارتقادهنده تجربه خرد بشری در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم است.
"استراتژی های توسعه تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی (با تأکید بر تجارب موفق کشورهای آمریکا ،استرالیا ،هند و ایران ) "
حوزههای تخصصی:
بررسی تصمیم گیری مسیر شغلی دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به ناتوانی جسمی به شیوه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان مبتلا به ناتوانیهای جسمانی یکی از گروههای نیازمند توجه در سطوح مختلف خدمات سلامت هستند، مسیر شغلی این افراد نقش تعیین کننده ای در احساس توانمندی و رضایت آنها از زندگی دارد در حالیکه چگونگی تصمیم گیری مسیر شغلی این افراد مبهم بوده و به روشنی مورد پژوهش واقع نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی چگونگی تصمیم گیری مسیر شغلی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی جسمی بود.
روش: در این مطالعه که به شیوه کیفی و با تئوری زمینه ای صورت گرفت؛ تعداد 25 دانش آموز معلول جسمی، 13 کارمند مرتبط با معلولین و 10 متخصص با روش نمونه گیری هدفمند جهت مصاحبه انتخاب شدند. داده های کیفی با روش توصیف مبسوط و مقوله بندی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد شدت و نوع معلولیت، ادراک از معلولیت، خودآگاهی، خودکارآمدی، تجارب مسیر شغلی، اطلاعات مسیر شغلی، شبکه حمایتی، مهارت تصمیم گیری، مهارت مقابله با استرس، واکنش خانواده به معلولیت مقولات عمده در تصمیم گیری دانش آموزان ناتوان است همچنین مقوله هسته این پژوهش انتقال سازگارانه مسیر شغلی است؛ که مقولات عمده مذکور را شامل می شود در نهایت مدل مقدماتی تصمیم گیری دانش آموزان ناتوان ارائه شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت مشاوره تصمیم گیری مسیر شغلی دانش آموزان ناتوان مستلزم در نظر گرفتن مهمترین مؤلفه های تصمیم گیری دانش آموزان ناتوان جسمی است.