فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
شناسایی بدفهمی های رایج دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی در حوزه محتوایی هندسه و اندازه گیری و مقایسه عملکرد آن ها با میانگین عملکرد در سطح بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
101 - 126
حوزههای تخصصی:
بدفهمی ها از عواملی هستند که منجر به بروز مشکلات جدی در یادگیری ریاضیات می شوند. شناخت بدفهمی ها و ریشه های ایجاد آن ها می تواند زمینه را برای بهبود یادگیری فراهم سازد. یکی از هدف های پژوهش حاضر شناسایی بدفهمی های رایج دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی در هندسه و اندازه گیری و مقایسه عملکرد آن ها با میانگین عملکرد در سطح بین المللی بوده است. بدفهمی های مورد بررسی در آزمون تیمز سال های 2003، 2007 و 2011 از طریق تحلیل محتوا به روش تفسیر متن شناسایی شدند. سپس برای درک این مطلب که آیا بدفهمی های شناسایی شده خاص دانش آموزان ایرانی است یا خیر، مشابهت ها و تفاوت های عملکرد دانش آموزان در ایران و در سطح بین المللی از طریق تحلیل ثانویه و آمار توصیفی بررسی شد. میزان شیوع هر بدفهمی با عددی از 4-0 نمایش داده شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش، سؤالات مرتبط با حوزه هندسه و اندازه گیری در آزمون های تیمز 2003، 2007 و 2011 است. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان ایرانی مشغول به تحصیل در کلاس چهارم دبستان در زمان اجرای آزمون های فوق و نمونه آماری مورد استفاده شامل دانش آموزان شرکت کننده در آزمون های تیمز در سال های ذکرشده است. بدفهمی های شناسایی شده در پژوهش های مختلف در جداول بدفهمی ارائه شده اند. نتایج نشانگر وجود بدفهمی های مختلف هم در بین دانش آموزان ایرانی و هم خارج از ایران بود؛ ولی میزان شیوع این بدفهمی ها در دانش آموزان ایران و دانش آموزان دیگر کشورها متفاوت بود. در متن مقاله تفاوت ها مشخص و تحلیل شده اند.
تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی از منظر فعال و غیرفعال بودن بر مبنای الگوی ویلیام رومی
حوزههای تخصصی:
کتب درسی در نظام آموزش وپرورش یکی از عناصر مهم تلقی می شود که در تحقق اهداف نظام آموزشی نقش مهم و اساسی دارند. در این پژوهش به تحلیل محتوای متن، تصاویر و فعالیت های کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی ۱۳۹5 بر مبنای فعال و غیرفعال بودن محتوای کتاب بر اساس تکنیک ویلیام رومی پرداخته شده است؛ و روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش، کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی ۱۳۹5 بود. یافته های تحقیق نشان داد که ضریب درگیری متن 55/0 است که نشان می دهد متن کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی به شیوه فعالی نوشته شده است. ضریب درگیری تصاویر نیز 75/1 تعیین شد که نشان داد تصاویر کتاب، دانش آموز را درگیر در یادگیری نمی کند. همچنین در بخش تحلیل شاخص فعالیت محور بودن کتاب، ضریب درگیری 33/6 تعیین شد که نشان می دهد کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی، فعالیت محور نمی باشد.
مقایسه اثربخشی روش های تدریس سنتی و مشارکتی درس انشای دوره راهنمایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
" هدف اساسی تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی دو روش تدریس سنتی و روش مشارکتی در تدریس درس انشا بر عملکرد انشا نویسی دانش آموزان است. برای این منظور به طور تصادفی تعداد 6 مدرسه راهنمایی در سطح شهر بابل انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. متغیر مستقل به مدت 4 ماه روی گروه آزمایش اجرا شد.در طول این مدت در کلاس های گروه آزمایش معلمان ...
"
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد (0.0001>P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش در نمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
طراحی مکانیزم اولویت یابی پژوهشی برای نظام آموزش وپرورش ایران (مورد سازمان آموزش وپرورش شهر تهران*)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تعیین مکانیزم اولویت یابی پژوهشی برای آموزش و پرورش(مورد شهر تهران) مورد بررسی قرار گرفته است .روش پژوهش از نوع آمیخته (کمی وکیفی ) بوده است. این پژوهش درقالب مراحل زیر سازماندهی شده بود: 1- مطالعه اسنادی 2- مطالعه میدانی وضع موجود 3- مطالعه کیفی ناظر بر طراحی الگو4- مطالعه اعتبار بخشی الگو .نمونه مورد پژوهش شامل گروهی از متخصصان، صاحبنظران و کارشناسان درحوزه پژوهش در تعلیم و تربیت بوده که باروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند.دراین پژ وهش از فرم پرسشنامه محقق ساخته صاحبنظران پژوهشی به منظور گردآوری داده های پژوهش استفاده شده است .داده های حاصل از ابزار پژوهش ، به دو شیوه توصیفی واستنباطی(t تک نمونه ای، t دو گروهی و تحلیل واریانس یکطرفه) تحلیل آماری شده اند. در این پژوهش تعاریف ومفاهیم نیازسنجی پژوهشی ، مفروضات و اصول ، ساختار و چارچوب اصلی الگوی نیازسنجی پژوهشی بر مبنای مطالعات مبانی نظری ،ارزیابی وضع موجود و بررسی های متخصصان خبره ، صاحبنظران و کارشناسان درحوزه پژوهش تهیه واعتبار بخشی شده ونتایج آن نیز آمده است.
ارائه چارچوب نظری برای تشخیص جو مدرسه
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه دیدگاه سطوح استفاده کننده از نتایج پژوهشی نسبت به مدلهای کاربست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" دیدگاه افراد نسبت به پژوهشها و نتایج آن ارتباط مستقیم با نحوه استفاده از نتایج پژوهشی دارد. این دیدگاه، تعیین کننده میزان و چگونگی بهره گیری از یافته ها است. از این رو به منظور بررسی نگرش کاربران یافته های پژوهشی، شکل های بهره گیری از یافته ها با عنوان مدلهای کاربست مطالعه شد و چهار مدل اصلی کاربست شامل: مدلهای انتقال خطی، حل مساله، روشنگری و تعاملی شناسایی شدند. با توجه به پرسش پژوهش در زمینه مقایسه میان سطوح کاربران، سه سطح معلمان، کارشناسان و مدیران مورد توجه قرار گرفتند. نگرش 181 نفر از سطوح کاربران با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شد. این عده به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از میان کارکنان سازمان و هشت منطقه از مناطق سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران برگزیده شدند. داده های هر سطح با بهره گیری از آزمون T دوبه دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدلهای تعاملی، انتقال خطی، حل مساله و روشنگری به ترتیب از نگرش مساعد کاربران برخوردار بودند. در مقایسه الگوهای پاسخ دهی سطوح استفاده کننده، تفاوتی میان ترتیب مدل ها مشاهده نشد و تنها تفاوت قابل اشاره به معنا دار بودن تفاوت ها مربوط می شد. به این صورت که در میان نمونه مدیران همه تفاوت ها معنا دار بودند، ولی در میان کارشناسان تفاوت میان مدلهای تعاملی و انتقال خطی و همچنین تفاوت میان مدلهای حل مساله و روشنگری معنا دار نبود. در میان معلمان نیز میان مدلهای تعاملی و انتقال خطی، تفاوت معنا داری ملاحظه نشد. به طور کلی نتایج نشان داد که از نظر کاربران مدلهای تعاملی و انتقال خطی از اهمیت بیشتر برخوردارند. که این یافته همسو با نتایج پیشین است. مدل روشنگری نیز دارای پایین ترین نگرش است که به نظر می رسد با توجه به اهمیت آن باید بیشتر شناسانده شود.
"
بررسی نگرش دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران به درس عربی و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، در گام نخست، مطالعه نوع نگرش دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم دبیرستان های دولتی شهر تهران به درس زبان عربی بوده و در گام دوم، تاثیر جنسیت، پایه های تحصیلی و مناطق آموزش و پرورش بر این نگرش نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین خاطر، در آغاز ساخت نگرش سنج مربوط بر اساس نظر متخصصین و مطالعه اولیه بر روی 372 دانش آموز (192 دختر و 180 پسر) انجام شده است. پس از پالایش و آماده سازی نگرش سنج بر مبنای ویژگی های روان سنجی، مرحله اصلی تحقیق بر روی 1085 آزمودنی (535 پسر و 560 دختر) پی گرفته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر نگرش منفی دانش آموزان به درس عربی است. این امر در مناطق آموزش و پرورش، پایه های تحصیلی، و دختران و پسران مشابه بوده است. یافته های دیگر، نشانگر تاثیر منطقه آموزش و پرورش بر نوع نگرش دانش آموزان است، این در حالی است که پایه های تحصیلی و جنسیت به تنهایی تاثیری بر نوع نگرش دانش آموزان نداشته است، هر چند باید توجه کرد که تعامل جنسیت با پایه های تحصیلی و منطقه آموزش و پرورش، نشانگر تاثیر تعاملی متغیرهای یاد شده بر نوع نگرش دانش آموزان بوده است.
انطباق و آماده سازی برنامه آموزش پیشگیری و درمانی خواندن برای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر انطباق یک برنامه آموزش پیشگیری و درمانی خواندن و آماده سازی یک بسته آموزشی برای معلمان از مقطع پیش دبستانی تا کلاس سوم دبستان به زبان فارسی است. روش: مقاله حاضر یک مطالعه مروری درباره انطباق برنامه پیشگیری و درمانی خواندن بلکمن (2003) به زبان فارسی است که در ابتدا به زبان انگلیسی گسترش یافت. بر این اساس مواد آموزشی مورد نیاز برنامه آماده و طراحی گردید. یافته ها: بر اساس گزارش انجمن ملی خواندن (2000)، پیشنهاد می شود که در برنامه خواندن برای همه کودکان (از جمله کودکان نارساخوان) باید پنج مولفه اصلی خواندن شامل آموزش الفبا، آگاهی واجی، تناظر نویسه - واج، روان خوانی، درک واژه ای و خوانداری، گنجانده شود. این مؤلفه ها باید به صورت سازمان یافته، جامع و واضح آموزش داده شوند. در میان تعداد محدودی از این برنامه ها، اثربخشی برنامه بلکمن (2003) با شواهد تجربی معتبر تایید شده است. این برنامه برای رشد مهارتهای اصلی خواندن در کودکان که قبلا اشاره شد، طراحی شده و شامل پنج مرحله است: (1) یادگیری ارتباط نویسه - واج، (2) آموزش مهارتهای تقطیع و ترکیب واجی مانند دسته بندی کلمات بر اساس قافیه و تجانس و یادگیری نام حرف و صدای حرف، (3) صحیح و روان خواندن کلمات، (4) خواندن متن و تقویت درک خوانداری و (5) فعالیت نوشتن و دیکته نویسی. نتیجه گیری: در سالهای اخیر شواهد گوناگونی درباره اهمیت پردازش واج شناختی در زبان های گوناگون و در حوزه های علوم عصب شناختی، روان شناسی شناختی و آموزش بدست آمده است. بنابراین برنامه انطباق یافته بلکمن (2003) به زبان فارسی می تواند به صورت یک بسته آموزشی در اختیار معلمان قرار داده شود تا در کلاسهای درسی خود از آن استفاده کنند.
تدریس تطبیقی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با یک نگرش تطبیقی بین چند زبان زنده دنیا‘روش تدریس را معرفی می کند که دانشجویان را به فراگیری صرف و نحو و علوم بلاغی علاقمند می سازد. در زبان عربی پیچیدگی ها و استثنائات زیادی وجود دارد ‘ در مورد اعلال‘افعال غیر متصرف‘افعال ناقص‘افعال قلوب‘اسماءغیرمنصرف و غیره . این پیچیدگی ها و استثنائات دانشجویان را در فراگیری آن دلسرد میکند. همچنین مشکلاتی نظیر اینها در سایر زبانها نیز موجود است.برای مثال در زبان فارسی : بی قاعدگی در صرف افعال از گذشته به حال‘تفاوت تلفظ یک حرف واحد درکلمات و غیره.درانگلیسی: بی قاعدگی در برخی اسامی جمع‘مشکل تلفظ برخی ازکلمات‘مشکل افعال بی قاعده و غیره. در آلمانی: تقسیم اسامی به مذکر و مؤنث و خنثی و غیره. و بالاخره در ترکی: شیوه های کاربرد اسامی‘افعال‘اعداد و ضمایر و غیره . همچنین این مشکلات که در زبان های فوق الذکر وجود دارد آنها را برای فراگیری دشوار می کند. بنابراین: اگر یک مدرس زبان های فوق را بداند یا حداقل با آنها آشنا باشد‘قادر است مشکلات آنها را با مسایل زبان عربی مقایسه کرده و دانشجویان ادبیات عربی را برای فراگیری آن ترغیب نماید.زبانی که زبان قرآن و پیامبر و معصومین (علیهم السلام) می باشد. در حقیقت زبان عربی وسیله مهمی برای ارتباط بین میلیون ها مسلمان در سرتاسر دنیا است.
تغییر برنامه درسی آموزش عالی: (مورد: برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی (برنامه درسی رشته برنامه ریزی آموزشی در چهار عنصر محوری برنامه درسی شامل هدف، محتوا، فرصت های یاددهی - یادگیری و ارزشیابی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی و دانشجویان شش دانشگاه دولتی بودند که رشته برنامه ریزی آموزشی را در سطح کارشناسی ارشد داشتند. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، اصفهان و مازندران جهت اجرای تحقیق انتخاب و32 نفر اعضای هیأت علمی و93 نفر دانشجویان کارشناسی ارشد مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی عنصر هدف، اهداف اصلی دوره مندرج در سند مصوب ""مشخصات کلّی برنامه ی درسی و سرفصل دروس""، برای عنصر محتوا ضرورت وجود دروس، تعداد واحدها و سرفصل آن مندرج در سند مصوب و جهت عناصر فرصت های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی وضعیت موجود این دو مؤلفه بر اساس برنامه درسی اجرا شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که از دیدگاه اساتید اهداف اصلی دوره، دارای مطلوبیت نسبی بوده و تغییر در این عنصر ضروری نمی باشد؛ در حالی که دانشجویان خواستار تغییر اهداف اصلی دوره بودند. در مورد عنصر محتوا، اساتید و دانشجویان معتقدند که تقریباً تمامی دروس این رشته بایستی حفظ شود و با تعداد واحدهای موجود این دروس نیز موافق بودند. اما از دیدگاه اساتید و دانشجویان مؤلفه اهداف دروس از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و خواستار تغییر در این مؤلفه محتوای برنامه درسی بودند. در مؤلفه سرفصل دروس نیز به استثناء درس پایان نامه اساتید و دانشجویان بر این باورند که تغییر در تمامی دروس ضروری است. در مورد عنصر ارزشیابی از دیدگاه اساتید به غیر از درس پایان نامه بقیه دروس نیازمند بازنگری و تغییر بود؛ در حالی که دیدگاه دانشجویان در این عنصر همه دروس نیازمند تغییر بودند.
کاربرد محیط های مجازی برای دانش آموزان با مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط های مجازی می توانند با استفاده از عناصری چون روایت، تصویر، کلمات و پویانمایی در ترکیب با یکدیگر با روش های تعاملی ساختار مفهومی مناسبی باسطح درک یادگیرنده و علایق اوفراهم سازند. در واقع یادگیرندگان با سرعت مناسب خود می آموزند و می توانند بارها خطا کنند بدون اینکه رایانه از ارائه مجدد تمرین خسته و یا به دلیل کندی عمل یا درشت نویسی بی صبر شود. در چنین محیط های امن یادگیری ثابت شده است که مهارت ها قابل انتقال به محیط واقعی است و در مواردی سرعت اجرا نیز بالاتر بوده است. موانع ابزاری در استفاده از این محیط ها به چهار گروه، استفاده نابه جا از ابزار، پشتیبانی در مواقع لازم، مشکلات حرکتی و عکس العمل کاربر تقسیم می شود. نقش معلمان در کاربرد این محیط ها و ارائه مفاهیم راهبردهای یادگیری به تولید کنندگان این محیط ها و همچنین ارائه تمرین های خوب مطرح است.
کاربرد روش حل مسأله در آموزش علوم
حوزههای تخصصی:
پته آموزشی؛ حق انتخاب یا مالکیت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پته آموزشی از روش هایی است که دسترسی والدین را به مدارس افزایش می دهد و سبب ایجاد حق انتخاب مدرسه برای والدین می شود. با توجه به اینکه در نظر گرفتن حق قانونی برای والدین از طریق پته آموزشی مستلزم در نظرگرفتن ملاحظاتی در مشارکت با دولت است، لذا مشخص کردن محدوده حق قانونی برای والدین، تعیین می کند که بدانیم آیا پته آموزشی صرفاً سبب ایجاد حق انتخاب برای ثبت نام دانش آموزان در مدارس می شود یا این حق، نوعی مالکیت اعتباری برای والدین ایجاد می کند که براساس آن می توانند در بخشی از برنامه آموزشی مدرسه ای که ثبت نام نموده اند حق رای داشته باشند. در این صورت والدین می توانند براساس حق قانونی خود در تصمیماتی اساسی تر از برنامه ریزی آموزشی مدرسه مشارکت داده شوند. این مسئله مستلزم ایجاد توانمندسازی برای خود-گردانی و مسئولیت پذیری بیشتر والدین برای روبه رو شدن با رویدادهای آموزشی است که دولت می تواند آن را برنامه ریزی و نظارت کند. از آنجا که طرح پته آموزشی یک نوع سرمایه گذاری از سوی دولت محسوب می شود و با توجه به سرمایه بودن پته آموزشی برای دولت و انتقال آن به والدین، در واقع دولت بخشی از مالکیت خود را به والدین واگذار می کند. بنابراین می توان پته آموزشی را مالکیت نیز به حساب آورد که این نوع از مالکیت اعتباری برای والدین تعیین کننده عدالت در بخش آموزش خواهد شد. این مقاله با تطابق ویژگی های سرمایه با پته آموزشی بدنبال این است که نشان دهد پته آموزشی ذاتاً سرمایه گذاری توسط دولت محسوب می شود. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش نمودشناسی هرمنوتیکی بهره گرفته شده است.
رابطه دانش مدیریتی مدیران با اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه دانش مدیریتی مدیران با اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهر مشهد پرداخته است. برای انجام این امر دو نمونه از دو جامعه مستقل از یکدیگر مدنظر قرار گرفته اند. در این پژوهش برای سنجش میزان دانش مدیریتی مدیران، 40 مورد نمونه از بین جامعه مربوط به مدیران مدارس و برای سنجش میزان اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس 200 مورد نمونه از بین جامعه مربوط به دبیران مورد مطالعه قرار گرفتند. در تحقیق حاضر که با روش پیمایشی انجام گرفته است برای سنجش هر کدام از متغیرهای فوق از سه پرسشنامه جداگانه استفاده شده است. نتایج به دست آمده گویای این امر است که رابطه ای معنادار بین دانش مدیریتی مدیران با اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس وجود ندارد.
" بررسی نگرش دانشجویان الهیات نسبت به رشته الهیات و معارف اسلامی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف بنیادین پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان الهیات نسبت به رشته الهیات و معارف اسلامی بوده است. بدین خاطر در آغاز نگرش سنج مربوطه تهیه شد و مسائل مربوط به جنبه های روان سنجی آن براساس مطالعه ای مقدماتی انجام گردید. سپس با ترمیم و اصلاح پرسشنامه یاد شده، نگرش سنج مورد نظر آماده گردید. پس از آن، مرحله اصلی تحقیق بر روی 374 دانشجو از گرایش های مختلف رشته الهیات و معارف اسلامی انجام شد. یافته های تحقیق به طور کلی بیانگر نگرش منفی دانشجویان رشته الهیات نسبت به رشته خود بوده که بالاترین نگرش منفی آنها نسبت به منابع، متون درسی و جو و قواعد حاکم بر دانشکده بوده است. این نتایج در مورد دانشجویان دختر و پسر و متاهل و مجرد نیز صادق بوده است. نتایج نشان داده که سال های تحصیل و جنسیت تاثیری بر نوع نگرش آزمودنی ها نداشته، اما گرایش تحصیلی در این امر موثر بوده است. همچنین دانشجویان مجرد دارای نگرش منفی تری نسبت به دانشجویان متاهل هستند و مقایسه نگرش دو گروه از دانشجویانی که علاقه مند به تغییر یا عدم تغییر رشته خود هستند، بیانگر تفاوت معنادار است، که در این مورد نگرش دانشجویانی که مایل به تغییر رشته خود هستند، منفی تر از گروه مقابل است.
"